542 بازدید
مقاله انصار و امیرمومنان علیه السلام مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۳۲ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود مقاله انصار و امیرمومنان علیه السلام نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
چکیده ۴
مقدمه ۵
۱٫ انصار در سقیفه ۶
۲٫ انگیزه اجتماع انصار در سقیفه ۱۰
۳٫ رابطه انصار با امیر مؤنان علیهالسلام ۱۵
۴٫ رابطه امیر مؤنان علیهالسلام با انصار ۲۰
نتیجه ۲۳
منابع ۲۵
۱٫ قرآن کریم.
۲٫ نهج البلاغه.
۳٫ ابن ابىالحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، چاپ دوم: بیروت، دار الاحیاء التراث العربى، ۱۳۸۵ ق.
۴٫ ابن اثیر جزرى، ابى الحسن على بن محمد، الکامل فى التاریخ، بیروت، دارالفکر، ۱۳۹۸ق.
۵٫ ، اسدالغابه فى معرفه الصحابه، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۳ ق.
۶٫ ابن اعثم، ابىمحمد، الفتوح، چاپ اول: بیروت، دارالندوه الجدید، [بىتا].
۷٫ ابن حجر عسقلانى، حافظ احمد بن على، الاصابه فى تمییز الصحابه، چاپ دوم: بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۳ ق.
۸٫ ابن خلدون، عبدالرحمن، العبر و دیوان المبتدأ و الخبر، دارالکتاب اللبنانى و مکتبه المدرسه، ۱۹۸۶ م.
۹٫ ابن سعد محمد، الطبقات الکبرى، چاپ اول: بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۴ ق.
۱۰٫ ابن طاووس حسنى، على بن موسى بن جعفر، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف، منشورات الحسنیه، ۱۳۷۰ ق.
۱۱٫ اسکافى، محمد بن عبداللّه، المعیار والموازنه، تحقیق محمدباقر محمودى، چاپ اول: بیروت، ۱۴۰۲ ق.
۱۲٫ امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، چاپ پنجم: بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۱۸ ق.
۱۳٫ امینى، عبدالحسین، الغدیر، چاپ اول: قم، مرکز الغدیر للدرسات الاسلامیه، ۱۴۱۶ ق.
۱۴٫ بلاذرى، احمد بن یحیى بن جابر، انساب الاشراف، چاپ دوم: بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۴ق.
۱۵٫ ثقفى، تحقیق: محمدباقر محمودى، چاپ اول: تهران، مؤسه الطباعه والنشر، ۱۴۰۸ ق.
۱۶٫ ثقفى کوفى، ابراهیم بن محمد، الغارات، تحقیق سیدجلالالدین المحدث، چاپ دوم: تهران، انتشارات انجمن آثار ملى، ۱۳۹۵ق.
۱۷٫ جرج جرداق، الامام على صوت العداله الانسانیه، چاپ اول: بحرین، مکتبه صعصعه، ۱۴۲۳ق.
۱۸٫ حاکم نیشابورى، محمد بن عبداللّه، المستدرک على الصحیحین، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۱ ق.
۱۹٫ حموى، یاقوت، معجم البلدان، بیروت، داراحیاء التراث العربى، چاپ جدید.
۲۰٫ خویى، میرزا حبیباللّه، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، چاپ دوم: بیروت، مؤسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۲۱٫ دیار بکرى، شیخ محمدحسین، تاریخ الخمیس، بیروت، دار صادر، [بىتا].
۲۲٫ دینورى، ابن قتیبه، ابىمحمد عبداللّه بن مسلم، الامامه والسیاسه، چاپ اول: بیروت، دارالمنتظر، ۱۴۰۵ ق.
۲۳٫ دینورى، ابوحنیفه احمد بن داود، الاخبارالطوال، چاپ دوم: قم، مکتبه الحیدریه، ۱۳۷۹ ق.
۲۴٫ زبیر بکار، اخبار الموفقیّات، تحقیق سامى مکى عانى، بغداد، احیاء التراث الاسلامى، مطبعه العانى، ۱۳۹۲ ق / ۱۹۷۲ م.
۲۵٫ سلیم بن قیس هلالى، اسرار آل محمد، تحقیق محمدباقر انصارى، چاپ اول: قم، منشورات دلیل ما، ۱۴۲۲ ق.
۲۶٫ سیوطى، جلالالدین، تاریخ الخلفاء، چاپ اول: مصر، مطبعه السعاده، ۱۳۷۱ ق.
۲۷٫ سیوطى، عبدالرحمن بن ابىبکر، التوشیح على الجامع الصحیح (صحیح بخارى)، چاپ اول: بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
۲۸٫ شرفالدین، سیدعبدالحسین، الفصول المهمه، چاپ دوم: ایران، اداره نشر مطبوعات، ۱۴۲۳ ق.
۲۹٫ طبرسى، احمدبن على بن ابىطالب، الاحتجاج، نجف، مطبعه النعمان، ۱۳۸۶ ق.
۳۰٫ طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبرى، بیروت مؤسه الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۹ ق.
۳۱٫ کاندهلوى، محمدیوسف، حیاه الصحابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۳ ق.
۳۲٫ مبرد، ابىالعباس محمد بن یزید، الکامل فى الأدب، دمشق، منشورات دارالحکمه، [بىتا].
۳۳٫ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم: بیروت، مؤسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۳۴٫ مسعودى، على بن الحسین، مروج الذهب، چاپ اول: بیروت، دار احیاء التراث العربى، ۱۴۲۲ق.
۳۵٫ مفید، محمد بن نعمان، الجمل، چاپ دوم: قم، مکتبه الاسلامى، ۱۴۱۶ ق.
۳۶٫ ، الاختصاص، قم، منشورات جامعه مدرسین حوزه.
۳۷٫ یعقوبى، احمد بن واضح، تاریخ الیعقوبى، قم، مکتبه الحیدریه، ۱۴۲۵ ق.
۱٫ عبدالرحمن بن ابىبکر سیوطى، التوشیح على الجامع الصحیح، ج ۳، ص ۴۵۲٫
۲٫ توبه۹، آیه ۱۰۰٫
۳٫ یاقوت حموى، معجم البلدان، ج ۵، ص ۵۲٫
۴٫ محمد بن جریر طبرى، تاریخ الأمم و الملوک، ج ۲، ص ۴۴۶؛ ابناثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۲؛ احمد بن على بن ابىطالب طبرسى، الاحتجاج، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ابىالحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲، ص ۳۷ ـ ۳۸٫
۵٫ ابن اعثم، الفتوح، ج ۱، ص ۳٫
۶٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۲٫
۷٫ ابن اعثم، همان، ج۱، ص۴٫
۸٫ طبرسى، همان، ج ۱، ص ۹۱؛ ابن قتیبه دینورى، الامامه و السیاسه، ج ۱، ص ۱۶٫
۹٫ ابن اعثم، همان، ج۱، ص ۴ ـ ۵٫
۱۰٫ ابن ابىالحدید، همان، ج۶، ص۱۹٫
۱۱٫ ابن اعثم، همان، ص ۳ـ۵٫
۱۲٫ محمد بن جریر طبرى، همان، ج۲، ص۴۴۶؛ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۱٫
۱۳٫ محمد بن جریر طبرى، همان؛ ابن اثیر جزرى، همان؛ ابن ابىالحدید، همان، ج ۲، ص۲۴٫
۱۴٫ یعقوبى، تاریخ یعقوبى، ج ۲، ص۱۲۳٫
۱۵٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۳٫
۱۶٫ ابن قتیبه دینورى، همان، ج ۱، ص ۱۵؛ میرزا حبیباللّه خویى، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۵٫
۱۷٫ ابن اثیر جزرى، همان.
۱۸٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۲، ص ۳۸ـ۳۹٫
۱۹٫ همان، ص ۳۹٫
۲۰٫ همان.
۲۱٫ طبرسى، همان، ص ۹۳٫
۲۲٫ ابن قتیبه دینورى، همان، ج ۱، ص ۱۶٫
۲۳٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۲، ص ۳۹؛ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۴٫
۲۴٫ همان و ابن قتیبه دینورى، همان، ج ۱، ص ۱۶٫
۲۵٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۴؛ طبرى، همان، ج ۲، ص ۴۴۳٫
۲۶٫ یعقوبى، همان، ج ۲،ص ۱۲۴٫
۲۷٫ طبرى، همان، ج ۲، ص ۴۴۷٫
۲۸٫ طبرسى، همان، ص ۹۳؛ حبیباللّه خویى، منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه، ج ۳، ص ۶ و محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۱۸۲٫
۲۹٫ طبرسى، همان، ص ۹۳؛ ابن قتیبه دینورى، همان، ص ۱۷٫
۳۰٫ ابن قتیبه دینورى، همان، ص ۱۶ـ۱۷٫
۳۱٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۴٫
۳۲٫ یعقوبى، همان، ج ۲، ص ۱۲۴٫
۳۳٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۶، ص ۲۱٫
۳۴٫ همان، ص ۴۶٫
۳۵٫ همان، ج ۱، ص ۵۱؛ محمد بن جریر طبرى، همان، ج ۳، ص ۲۸۹٫
۳۶٫ عدهاى از قریش در سایه کعبه تعهد کردند که اگر پیامبر بمیرد یا کشته شود، امر خلافت را از اهلبیت علیهمالسلام و امام على علیهالسلام بگیرند سلیم بن قیس هلالى، اسرار آل محمد، ص ۱۵۵ و محمدباقر مجلسى، همان، ج ۲۸، ص ۱۰۱ـ۱۰۳٫
۳۷٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۳، ص ۲۱۷٫
۳۸٫ سلیم بن قیس هلالى، همان، ص ۱۳۸ـ۱۳۹؛ ابن ابىالحدید، همان، ج ۱، ص ۲۱۹٫
۳۹٫ ابن اعثم، الفتوح، ج ۱، ص ۴ ـ ۵؛ ابن ابىالحدید، همان، ج ۵، ص ۱۹٫
۴۰٫ زبیر بن بکار، الاخبار الموفقیات، ص ۵۸۷٫
۴۱٫ ابن طاووس حسنى، کشف المحجه لثمره المهجه، ص ۱۷۶٫
۴۲٫ همان، ص ۱۷۷٫
۴۳٫ بلاذرى، انساب الاشراف، ص ۲۶۰؛ ابن ابىالحدید، همان، ج ۲، ص ۳۸٫
۴۴٫ یعقوبى، همان، ج ۲، ص ۱۲۴؛ ابن ابىالحدید، همان، ج ۵، ص ۲۱٫
۴۵٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۶، ص ۲۳٫
۴۶٫ ابن قتیبه دینورى، همان، ج ۱، ص ۱۹٫
۴۷٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۶، ص ۱۳٫
۴۸٫ شیخ مفید، الاختصاص، ص ۱۸۴٫ ولى ابن سعد مىگوید: معاذ بن جبل در جریان سقیفه و زمانى که ابوبکر به خلافت رسید در یمن بود. شاید وى بعد از جریان سقیفه به مدینه بازگشته باشد محمد بن سعد، الطبقات الکبرى، ج ۲، ص ۴۵۰٫
۴۹٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۶، ص ۴۴٫
۵۰٫ عبدالرحمن بن ابىبکر سیوطى، التوشح على الجامع، ج ۳، ص ۴۵۴٫
۵۱٫ محمد یوسف کاندهلوى، حیاه الصحابه، ج ۱، ص ۳۵۸٫
۵۲٫ حشر۵۹، آیه ۹٫
۵۳٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۶، ص ۳۳ـ۳۴٫
۵۴٫ همان، ص ۳۶٫
۵۵٫ ثقفى کوفى، الغارات، ص ۲۹۷٫
۵۶٫ ابن ابىالحدید، همان، ص ۳۳٫
۵۷٫ ابن اثیر جزرى، الکامل فى التاریخ، ج ۲، ص ۲۲۰٫
۵۸٫ میرزا حبیباللّه خویى، همان، ج ۳، ص ۱۰؛ طبرسى، همان، ج ۱، ص ۱۰۲ـ۱۰۳٫
۵۹٫ طبرسى، همان.
۶۰٫ یعقوبى، همان، ج ۲، ص ۱۲۶٫
۶۱٫ همان.
۶۲٫ همان.
۶۳٫ شیخ مفید، الجمل، ص ۱۲۹٫
۶۴٫ ابن ابىالحدید، همان، ج ۴، ص ۸؛ ج ۷، ص ۳۶٫
۶۵٫ ابن اعثم، همان، ج ۲، ص ۲۴۵٫
۶۶٫ همان، ص ۲۴۴٫
۶۷٫ اسکافى، المعیار والموازنه، ص ۵۰٫
۶۸٫ محمد بن جریر طبرى، همان، ج ۳، ص ۴۵۶٫
۶۹٫ شیخ مفید، الجمل، ص ۱۲۸٫
انصار از یاران مخلص پیامبر صلىاللهعلیهوآله و عموماً طرفدار اهلبیت علیهمالسلام و امام على علیهالسلامبودند و در میان اصحاب رسولخدا صلىاللهعلیهوآلهاکثریت یاران اهلبیت و امیر مؤمنان علیهالسلام را تشکیل مىدادند. آنان اگرچه به علت وجود رقیب قدرتمندى چون قریش و وجود منافقان طرفدار قریش، نتوانستند در جریان سقیفه آنگونه که لازم بود نقش خود را در دفاع آشکار از امیر مؤمنان و اهلبیت علیهمالسلام به درستى ایفا کنند، ولى آنان همواره به اهلبیت و امام على علیهمالسلام علاقهمند بوده و با آنان دشمنى نداشتند. آنان به منظور جلوگیرى از تسلط قریش که قصد محروم کردن اهلبیت را داشتند، در ماجراى سقیفه وارد شدند. در این تحقیق رابطه انصار با امیر مؤمنان علیهالسلام بررسى شده است.
واژگان کلیدى: امیر مؤمنان، سقیفه، انصار، اصحاب و تعامل انصار با امیر مؤمنان علیه السلام.
انصار، نامى است که پیامبر صلىاللهعلیهوآله آن را براى اوس و خزرج برگزید!۱ آنان یمانىالاصل بودند و نسبشان به قبایل عرب قحطانى مىرسید. آنها بعد از هجرت رسولخدا صلىاللهعلیهوآلهبه مدینه، آن حضرت را در مقابل دشمنانش یارى کردند، و به همین دلیل انصار نام گرفتند. خداوند متعال هم آنان را در قرآن بدین نام خوانده و فرموده است:
وَ السَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَان رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّات تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدَاً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ؛۲
و پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانى که به نیکوکارى از ایشان پیروى کردهاند، خداوند از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند. و براى آنان بوستانهایى آماده کرده است که جویباران از فرودست آن جارى است و همواره جاودانه در آنند؛ این رستگارى بزرگ است.
آنچه از دیرباز پیوسته مورد سؤال بوده این است که انصار در برابر خلافت امیر مؤمنان چه دیدگاهى داشتند و چرا آنان که از یاران مخلص و فداکار پیامبر صلىاللهعلیهوآلهبودند، امام على علیهالسلام را در دستیابى به حقش یارى نکردند؟ چرا بعضى از آنها با جانبدارى از مهاجران، نقش مهمى را در غائله سقیفه (که منجر به روى کار آمدن ابوبکر شد) ایفا نمودند؟
با نگرشى سطحى گفته شده است که حرکت آنان از جمله عوامل محرومیت خاندان پیامبر صلىاللهعلیهوآله از حقشان بوده، این در حالى است که در احادیث چنین چیزى به چشم نمىخورد و معصومان علیهمالسلام آنان را عامل اصلى محرومیت خاندان خویش معرفى نمىکنند. از این رو تحقیق و بررسى در این مورد لازم و ضرورى به نظر مىرسد.
سقیفه در ناحیه شمال (غربى) مسجدالنبى و با فاصلهاى کمتر از یک کیلومتر از خانه پیامبر صلىاللهعلیهوآله قرار داشت و سایبانى بود که جمعاً کمتر از یکصد نفر را در خود جا مىداد. آنجا محل اجتماع مردم مدینه، از جمله انصار و قبیله اوس و خزرج بود.۳
انصار پس از مشاهده اقدامات مشکوک چند نفر از مهاجران صحابى که در آخرین سال و روزهاى حیات رسولخدا صلىاللهعلیهوآلهدرصدد گرفتن خلافت بودند، نگران آینده خود و سرنوشت خلافت پس از رحلت پیامبر شدند. از این رو پس از رحلت رسولخدا صلىاللهعلیهوآله در سقیفه گرد آمده و تصمیم گرفتند تا سعد بن عباده را به عنوان خلیفه برگزینند و به همین دلیل، او را در حال بیمارى به سقیفه آوردند.۴ خزیمه بن ثابت ذوشهادتین یکى از سران انصار که نخستین سخنران انصار در سقیفه بود، گفت:
اى انصار! شما اگر قریش را مقدم بدارید آنان تا قیامت بر شما مقدم خواهند بود، در کتاب خداى عزوجل شما انصار خوانده شدهاید و هجرت رسولخدا صلىاللهعلیهوآله به سوى شما بود و قبر پیامبر صلىاللهعلیهوآله نیز در میان شماست. بنابراین، حکومت را به مردى بسپارید که قریش از او بترسد یا مورد احترام قریش باشد و انصار نیز از او در امان باشد.
انصار گفته او را تأیید کردند و رضایت خود را از خلافت سعد بن عباده انصارى اعلام داشتند.۵
آن روز سعد بن عباده به علت بیمارى نمىتوانست با صداى بلند سخن گوید، از این رو فرزند یا یکى از پسرعموهایش با صداى بلند سخنان او را براى حاضران تکرار مىکرد. سعد گفت:
اى انصار! هیچ کدام از قبایل عرب همانند شما در دین و برترى سابقهاى در اسلام ندارند. در حالى که رسولخدا صلىاللهعلیهوآلهبیش از ده سال در میان قریش بود و آنان را به عبادت خداوند رحمان و ترک شرک و بتپرستى دعوت مىکرد، اما تنها در این میان، عده اندکى به او ایمان آوردند. آنان در این مدت نتوانستند او را یارى کنند و به آیینش عزت بخشند و ظلم را از خود دور کنند، تا اینکه خداوند این فضیلت و کرامت را نصیب شما انصار کرد و این نعمت را به شما اختصاص داد… شما بیش از همه بر دشمنان رسولخدا صلىاللهعلیهوآله سخت گرفتید تا اینکه آنان تسلیم امر خداوند شدند و رهبرى پیامبر صلىاللهعلیهوآله را با خوارى پذیرفتند و خداوند به وسیله شما بسیارى از دشمنان رسولخدا صلىاللهعلیهوآلهرا کشت. بنابراین، عرب با شمشیرهاى شما به اسلام نزدیک شد. خداوند در حالى پیامبر صلىاللهعلیهوآله را قبض روح کرد که او از شما راضى بود و شما اى انصار نور چشم رسولخدا صلىاللهعلیهوآله بودید، پس خلافت را در دست خود بگیرید.۶
همه انصار گفتند:
رأى درستى آوردى و سخنى درست گفتى، ما هرگز رأى تو را رها نمىکنیم و حکومت را به تو مىسپاریم، چراکه مورد رضایت ما و صالح المؤنین هستى.
بنا به گزارش ابن اعثم پیش از آمدن مهاجران به سقیفه، انصار بحث و گفتوگوى فراوانى با خود داشتند، کسانى سعد بن عباده را پیشنهاد کردند، اما به دلیل وجود رقابت میان انصار، اسید بن حضیر اوسى گفت:
اى انصار! خداوند نعمت بزرگى به شما عنایت کرده، زیرا شما را انصار نامیده و هجرت پیامبر صلىاللهعلیهوآله را به سوى شما قرار داده است. او پیامبر صلىاللهعلیهوآله را در میان شما قبض روح کرد. پس امر حکومت را براى خدا قرار دهید، این امر براى قریش است نه شما، بنابراین، آنان هر کس را مقدم داشتند، شما نیز او را مقدم دارید و هرکه را پس انداختند شما نیز پس اندازید. در این هنگام عدهاى از انصار او را با سخنان تند خاموش کردند.۷
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر