2,127 بازدید
۱- بیان مسئله :
در جوامع مدرن پدیده های جدید به مرور زمان و بطور تدریجی در همان جوامع به اقتضای مسائل و مشکلات و نیازهای آنجا ابداع شدند، و موجب یک رشد تدریجی در طول تقریباً ۲۰۰ سال در همه زمینه ها از صنعت و کشاورزی و پزشکی گرفته تا فیزیک و نجوم و بیولوژی … شد. به تدریج به اقتضای رشد هر بخش تقسیم کار و انواع مشاغل بوجود آمد. تولیدات داخلی متناسب با ساختار فرهنگی و نیازهای موجود جامعه افزایش یافت، ابزار بهتر ارضاء نیاز ارائه شد و در عین حال به علت رشد اقتصادی همسو با نیازها و متعادل ( تدریجی و در همه زمینه ها ) درآمدها نیز افزایش یافت و به مردم امکان تهیه ابزار جدید ارضای نیاز را می داد. در چنین جوامعی نیز فرایند مقایسه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و لذا فرایند پیدایش نیاز نیز وجود داشت و دارد، اما از آنجا که دستیابی به ابزار جدید ارضای نیاز در حد نیاز احساس شده در هر قشر و گروهی بطور ذهنی امکان پذیر به نظر می رسد، احساس نارضایتی از وضع موجود کم است و اگر اینجا و آنجا احساس نارضایتی بوجود آید، عموماً در حد قابل کنترل می باشد و عنان جامعه از دست اداره کنندگان آن خارج نمی شود. ( رفیع پور، فرامرز . ۱۳۷۸ (ب): ۳۵- ۳۴ با اندکی تخلیص )
ولی در جوامع در حال توسعه از جمله کشور ما ایران امکان رشد اقتصادی مستمر عملاً وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد – بنابر نتایج تحقیقات ( Muller, Edward N. 1995: 972-3 ) – به علت شدت نابرابریهای اجتماعی – اقتصادی عموماً در دست درصد کوچکی از اعضای جامعه است، بنابراین امکان بروز نارضایتی بیشتر فراهم می آید. .
علاوه بر آن با قرار گرفتن در مسیر مدرنیته در کشور های توسعه نیافته به کاهش باورهای تقدیر گرایانه می انجامد ؛ که آن نیز سبب نارضایتی می گردد . (رفیع پور، فرامرز . ۱۳۷۷ :۷۴-۷۳٫ با اندکی تخلیص )
هنگامی که نظام فرهنگی جامعه الگوهایی را ارائه می نماید که نظام اقتصادی امکان برآورده شدن مطلوب اهداف در چارچوب آن الگوها را ندارد. پیامد آن ارضاء نشدن نیازها است، که باعث نارضایتی می گردد. نتایج پیمایش « ارزشها و نگرشها » نیز مؤید وضعیت مذکور است؛ به طوریکه بر اساس نتایج این تحقیق « ۵۶ درصد جوانان خود را فاقد شادابی و نشاطی که یک جوان باید داشته باشد؛ می دانند ( وضعیت و نگرش جوانان. ۱۳۸۱ : ۶۰ ). تا جائیکه نتایج پیمایش مذکور محققان را واقعاً نگران کرده و هشدار می دهند که « وضعیت بهداشت روانی جوانان واقعاً نگران کننده و هشدار دهنده است» ( وضعیت و نگرش جوانان. ۱۳۸۱ : ۱۵۹ ). به نظر می رسد وضعیت مذکور در مورد جوانان تحصیل کرده وخیم تر باشد. زیرا جوانان تحصیل کرده عموماً در خانواده هایی رشد کرده اند که والدینشان علیرغم داشتن سطح تحصیلاتی پایین تر از وضعیت معیشتی مناسبتری در زمان جوانی خود نسبت به فرزندان امروز خویش برخوردارند (مقایسه نسل موجود با نسل گذشته). ثانیاً دانشجویان تحصیل کرده انتظاراتی بالاتر ـ به ویژه در حوزه اشتغال ـ نسبت به سایر جوانان دارند. بنابراین قابل پیش بینی است که رضایت از زندگی آنها به طور قابل توجهی تنزل یافته باشد. نتایج پیمایش «وضعیت نگرش جوانان» نیز کم و بیش مؤید آن است.
«به لحاظ متغیر تحصیلات؛ بیشترین سطح سلامت روانی متعلق به جوانانی است که تحصیلات آنها راهنمایی، دبیرستان، فوق لیسانس و مقاطع بالاتر است و جوانان پیش دانشگاهی و دانشجویان دوره های فوق دیپلم و لیسانس از این بابت در وضعیت بدتری هستند». (وضعیت نگرش جوانان. ۱۳۸۱ ، ۲۳۸ )
با توجه به اینکه ایران به لحاظ ساختار جمعیتی، کشوری جوان محسوب می گردد شناخت مسائل و مشکلات جوانان اهمیت بسیاری دارد. زیرا چرخهای اقتصاد کشور در آینده به وسیله آنان به گردش در می آید و سرمایه های فرهنگی توسط آنان حفظ می شود.
بنابراین، با پدیده ایی مواجه هستیم که اولاً جمعیت فراوانی از جوانان جامعه را در بر می گیرد؛ ثانیاً جمعیتی سرنوشت ساز (دانشجویان) هستند و کاهش رضایت از زندگی پیامدهایی را به همراه می آورد که می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات اجتماعی دیگر گردد.
۲- اهمیت پژوهش:
یافته های پژوهشی حکایت از آن دارند که رضایت افراد از یک حوزه خاص از زندگی (مثلاً اشتغال یا خانواده) تنها متاُثر از شرایط موجود در آن حوزه نیست؛ بلکه متاُثر از رضایت کلی فرد از زندگی نیز می باشد.(N. Mcintosh. 2001 , p: 53)
به تعبیری دیگر چنانچه ارتقاء رضایت فرد در هر حوزه ای از حوزه های زندگی هدف باشد؛ نباید صرفاً در صدد رفع نیازهای فرد در همان حوزه بود بلکه باید به رضایت کلی فرد از زندگی نیز توجه نماییم. چنانچه اشخاص در یک زمینه عام مطلوب، آرام و رضایت بخش به سر ببرند؛ سپس اگر حادثه ای ناگوار در حیطه خاصی از زندگی برای آنان رخ دهد (مثلاً به لحاظ شغلی، شخص شغلش را از دست بدهد) با آسیب روانی کمتری مواجه می گردد. بنابراین شناخت ”رضایت از زندگی“ و عواملی که سبب پیدایش یا کاهش آن می شود حائز اهمیت است. نکته دیگری که قابل ذکر است « تاُثیر رضایت از زندگی در مشارکت اجتماعی، حضور با نشاط دانشجویان در تشکل های مدنی و نقش پیش گیری کننده آن در جلوگیری از افسردگی، بی تفاوتی، پرخاشگری، اعتیاد و خودکشی و فرار مغزها است.» (غفاری، مسعود. ۱۳۸۱ :۲۳ و ۲۲)
موارد مذکور هر یک مسئله ای در خور توجه است که افزایش آن سبب ساز مشکلاتی هم در سطح میانه (دانشگاه) و هم در سطح کلان (جامعه) می گردد. لذا یکی از اهداف محقق بررسی تغییرات رضایت از زندگی بر حسب جنس، گروههای آموزشی، مقطع تحصیلی و وضعیت استقرار (بومی – خوابگاهی) است تا از آن طریق برای دسته هایی که در داخل دانشگاه رضایت از زندگی کمتری دارند؛ به فراخور امکانات دانشگاه پیشنهادات راهبردی ارائه گردد.
به لحاظ تئوریک این پژوهش از دو جنبه حائز اهمیت است: نخست ویژگی خاص جامعه آماری آن است یعنی از آنجائیکه در این پژوهش دانشجویان دارای خاستگاههای جغرافیایی متعددی هستند؛ برخی ساکن شهرهای بزرگ و پرجمعیتی مانند تهران، اصفهان، تبریز و …، برخی ساکن شهرهایی با جمعیت متوسط (مانند اغلب شهرستانها) و برخی ساکن در روستاها بوده اند؛ لذا در این تحقیق امکان بررسی رابطه «توسعه یافتگی» با «رضایت از زندگی» فراهم می گردد در حالیکه غالب تحقیقات در حوزه جغرافیایی محدودی انجام می پذیرد و امکان این نوع بررسی را برای محقق فراهم نمی آورد.
دوم پرداختن به مفهوم «رضایت از زندگی» است. شایان ذکر است که در نگاه به این مفهوم دو رویکرد تئوریک قابل مشاهده است. رویکرد نخست نگاه به رضایت از زندگی به مثابه یک سازه که اجزای آن از جنس رضایت است: مانند ” رضایت از خانواده “ ، ” رضایت از دوستان “ ، ” رضایت از محل سکونت “ و …. نگاه دوم به رضایت از زندگی به مثابه یک متغیر بسیط که به اقتضای کلی و عام بودن مفهوم « زندگی » معطوف به حیطه های خاص نمی گردد.
در غالب پژوهشهایی که در حوزه رضایت از زندگی در ایران انجام پذیرفته رویکرد نخست را برگزیده اند بدون آنکه این انتخاب مبتنی بر ارزیابی و توجه به رویکرد رقیب باشد. در این پژوهش، محقق سعی خواهد نمود در حد توان مختصر خود به ارزیابی تئوریک این دو بپردازد و رویکرد دوم را که رویکردی جدید در پرداختن به مفهوم رضایت از زندگی در ادبیات موجود در این پژوهش در ایران است ؛ را اتخاذ خواهد نمود.
لذا اهمیت دیگر این تحقیق پرداختن تئوریک به مسئله ای است که در غالب تحقیقات صورت گرفته مغفول مانده است.
۳- سوالات پژوهش
۱ـ میزان رضایت از زندگی دانشجویان در دانشکدههای مختلف چقدر است ؟
۲ـ آیا بین میزان رضایت از زندگی دختران و پسران دانشجو تفاوتی وجود دارد؟
۳ـ آیا عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی در دانشجویان دختر و پسر، خاستگاههای واحدی دارد؟
۴ـ متغیرهای اصلی تأثیر گذار بر رضایت از زندگی کدامین هستند؟
۵ـ در راستای تبیین جامعه شناختی رضایت از زندگی سهم و میزان تأثیرگذاری هر متغیر چقدر است؟
۲-۱ : پیشینه پژوهش
هدف از بررسی پیشینه تحقیق دست یابی به دو نکته است.
۱ـ کنکاش پیرامون ساختار متغیرهای مورد بررسی به ویژه متغیر وابسته تحقیق یعنی سعی درشناسایی ابعاد، مولفهها و نهایتاً معرفهای آن. به زبانی دیگر در این بخش ما در جستجوی فهم چیستی این متغییر هستم و نهایتاً میخواهیم به روش روشنی برای سنجش آن دست یابیم.
۲ـ یافتن روابط بین متغیر وابسته با مجموعه متغیرهای مستقل یا به تعبیری رابطه بین مسئله تحقیق به مثابه یک پدیده اجتماعی با مجموعه متغیرهای اجتماعی که قابلیت پیش بینی آن را دارند.
پس مادر واقع به دنبال«چیستی» متغیر وابسته و «چگونگی تغییرات» آن هستیم.
لذا ابتدا سیری در منابعی که به مفهوم «رضایت از زندگی»یا مفاهیم نزدیک به آن و همچنین عوامل موثر بر آن خواهیم پرداخت؛ و پس از جمعبندی و ارزیابی پیشنه پژوهش سعی در ارائه یک مدل تحلیلی که حکایت از شبکه روابط بین متغیرها است؛ خواهیم پرداخت و در انتهای کار فرضیههای تحقیق را از مدل استخراج خواهیم نمود. همچنانکه در آخر این فصل به تفصیل خواهد آمد؛ در نگاه به متغیر رضایت از زندگی دو رویکرد نظری وجود دارد: رویکرد نخست به رضایت از زندگی به مثابه یک سازه که دارای ابعادی چند است. ورویکرد دوم به رضایت از زندگی به مثابه یک متغیر بسیط.
در تنظیم پیشینه این تحقیق سعی شده است که ابتدا منابعی که نگاهشان به رضایت از زندگی به مثابه یک سازه است ؛ و سپس منابعی که مربوط به رویکرد دوم است آورده شود. و در انتها نیز منابعی که یا به مفاهیم مشابه به رضایت از زندگی پرداخته اند و یا رویکردشان چندان مشخص نیست؛ ذکر گردد.
نیز پیش از ورود به این بخش به ویژه مقالات خارجی ـ شایسته است اصطلاحات ذیل را که در طول مقاله بارها مورد استفاده قرار میگیرد؛ معرفی نمایم:
مقیاس رضایت مقطعی از زندگی tswls= temporal satisfaction with life scale
مقیاس رضایت از زندگی swls= satisfaction with life scale
مقیاس تلاش در جهت معرفی خود sass= self – anchoring striving scale
خوشبختی ذهنی swb= subjective well – being
کیفیت زندگی qol= quality of life
شایان ذکر است مطالب داخل [ ] توضیحات مربوط به اینجانب میباشد که به منظور جلوگیری از اختلاط آنها با متن اصلی مقالات خارجی استفاده شده است.
۲-۱- ۱ : نگاه به رضایت از زندگی به مثابه یک سازه
۲-۱-۱- ۱ : اباذری (و همکاران ). ۱۳۸۳
«موج دوم پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان، ارزشهای حول محورهای گوناگون را مورد سنجش قرار داده است. تحلیل عاملی یافته های مربوط به رضایت در موارد مذکور نشانگر آن است که رضایت حول سه عامل رضایت مالی، رضایت فردی و رضایت اجتماعی و سیاسی قابل طبقه بندی است:
|
۱ |
۲ |
۳ |
رضایت از وضع مسکن |
۸۶۲/۰ |
|
|
رضایت از وضع مالی |
۷۷۵/۰ |
|
|
رضایت از محله سکونت |
۶۰۸/۰ |
|
|
رضایت از خانواده |
|
۸۰۴/۰ |
|
رضایت از ازدواج |
|
۷۲۲/۰ |
|
رضایت از وضع سلامتی |
|
۶۷۰/۰ |
|
رضایت از اوضاع سیاسی |
|
|
۸۶۵/۰ |
رضایت از اوضاع اقتصادی |
|
|
۸۴۹/۰ |
ملاحظه می شود که تحلیل عوامل نشانگر تفکیک پدیده رضایت به سه گروه اصلی رضایت مالی، رضایت فردی و رضایت اجتماعی و اقتصادی است. میانگین رضایت در سه حوزه یاد شده نشانگر آن است که رضایت در حوزه مالی کمترین میزان و رضایت در زمینه فردی بیشترین میزان را برانگیخته است: میانگین رضایت در حوزه مالی ۱۵/۱ ، حوزه اجتماعی ۹/۳ و در حوزه فردی ۹ است. (ص۱۴ )
الف. رضایت فردی
مقوله رضایت از سلامتی از جمله مقولاتی است که در پیمایش های گوناگون انجام پذیرفته و جدول مقایسه ای یافته ها حاکی از افزایش میزان رضایت از وضع فردی است:
|
۱۳۵۳ |
۱۳۷۵ |
۱۳۷۹ |
۱۳۸۲ |
ناراضی |
۶ |
۸ |
۱/۱۴ |
۱/۷ |
رضایت نسبی |
۲۶ |
۱/۱۹ |
۶/۱۰ |
۸/۱۱ |
راضی |
۶۷ |
۸/۷۲ |
۳/۷۵ |
۱/۸۱ |
رضایت از وضعیت مالی بیش از سلامتی انتظار می رود که در دیدگاه فرد در خصوص وضع عمومی جامعه منشاء اثر باشد. یافته های مقایسه ای حاکی از آن هستند که در این زمینه نیز با رشد نسبی میزان رضایت مواجه بوده ایم:
|
۱۳۵۳ |
۱۳۷۵ |
۱۳۷۹ |
۱۳۸۲ |
ناراضی |
۲۰ |
۷/۱۱ |
۲۲ |
۴/۱۹ |
رضایت نسبی |
۵۴ |
۳/۴۵ |
۵/۲۲ |
۳/۳۶ |
راضی |
۲۵ |
۶/۴۲ |
۴/۵۵ |
۳/۴۴ |
وضع شغلی نیز بی تردید یکی از عوامل مهم در زمینه رویکرد فرد در خصوص روند عمومی اوضاع است .
|
۱۳۵۳ |
۱۳۷۹ |
۱۳۸۲ |
ناراضی |
۱۶ |
۱/۱۸ |
۹/۱۸ |
رضایت نسبی |
۴۰ |
۴/۲۴ |
۱/۳۵ |
راضی |
۳۷ |
۴/۵۵ |
۴۶ |
داده ها حاکی از افزایش نسبی میزان رضایت از اوضاع شغلی است.[۱] ( ص۱۶-۱۴ )
وضعیت اقتصادی
پرسش مستقیم در خصوص میزان رضایت از اوضاع اقتصادی در موج دوم پیمایش ارزشها و نگرش های ایرانیان انجام پذیرفته است که نتایج آن به شرح زیر است:
میزان رضایت |
فراوانی نسبی |
کم تا حدودی زیاد |
۵/۷۰ ۲۵ ۶/۴ |
اوضاع سیاسی
پرسش مستقیم در باب میزان رضایت از اوضاع سیاسی که در موج دوم پیمایش انجام پذیرفته نشانگر میزان رضایت نسبی پاسخگویان است:
[۱] – یافته های پژوهشی درباره اوضاع شغلی در اینجا قابل تامل است. مطابق یافته های پیمایش مذکور ۱/۸۱ درصد پاسخگویان در سال ۱۳۸۲ از وضعیت شغلی خود رضایت نسبی یا رضایت کامل داشته اند یا آیا یافته مذکور با شرایط عینی جامعه و گلایه ها و اعتراضات فراگیر مردم کوچه و بازار سازگار است؟ آیا یافته مذکور با میزان رضایت از اوضاع اقتصادی که آمار آن در ادامه آن آمده است؛ سازگار است؟!
ارسال نظر