بناهای تاریخی و سایه هولناک زلزله از میان حوادث طبیعی، زلزله معمولاً بیشترین صدمه را بر بناهای تاریخی وارد میسازد. این امر صرفاً به دلیل شدت امواج ناشی از زلزله نیست بلکه اصولا در طراحی و ساخت بناهای تاریخی، مقابله با نیروهای افقی مورد توجه قرار نگرفته است.
همچنین این ابنیه عمدتاً از مصالح بنایی (آجری، سنگی و خشتی) ساخته شدهاند و این مصالح از مقاومت کششی اندکی برخوردار هستند. با توجه به نحوه اثرگذاری زلزله بر بناها، امروزه راهحلها و تدابیر متعددی در مورد مقاومسازی بناهای جدید حتی در جزئیترین مقیاس با کمک فناورهای نوین پیشنهاد و اجرا گردیده است. هرچند که اصول مقاومسازی در مورد بناهای جدید و تاریخی یکسان هستند اما باید توجه کرد که اولا روشهای پیشنهادی عموماً طی مراحل ساخت بنا قابل اجرا هستند، ثانیا به دلیل ضرورت حفظ ارزشها و اصالتهای بناهای تاریخی امکان مداخله گسترده در آنها وجود ندارد. همچنین پیچیدگی و ضرورت دقت عمل در اینگونه اقدامات آنها را بسیار پرهزینه میسازد به نحوی که عملا اجرای کامل آنها ممکن نیست. باید در نظر داشت که در یک بنای تاریخی هرگونه اقدام به منظور مقاومسازی، از یک سو باید حداکثر ایمنی را برای بنا تامین نماید و از سوی دیگر هماهنگی کامل را با شیوه ساخت و ساز بنادارا باشد.
براساس مطالعات انجام شده عموماً علت یا علل آسیبپذیری یک بنای تاریخی در اثر زلزله را میتوان در یکی از ۳ گروه اصلی ذیل جستوجو کرد:
۱) جنسیت خاک و میزان مقاومت آن.
۲) نقاط ضعف درونی یا ذاتی اثر(شکل، طرح اتصالات و اجرای ضعیف آنها، مصالح و…)
۳) نقاط ضعف برونی یا خارجی بنا (عدم تعمیر و نگهداری مستمر، دخالتهای نادرست و…)
حفاظت از بناهای تاریخی امری میان رشتهای است و لزوم مشارکت تخصصهای مختلف را میطلبد. در امر مقاومسازی نیاز به انجام مطالعه جامع به منظور شناخت ویژگیهای معماری و سازهای بنا داریم. بسیاری از بناها و مجموعههای تاریخی در ایران در دورههای مختلف شکل گرفتهاند. هر چند که شاهد هماهنگی و استمرار اصول معماری در آنها هستیم ولی از نقطه نظر سازهای تفاوتهای آشکاری در آنها به چشم میخورد. علاوه بر بررسیهای تاریخی، آگاهی از وضعیت تعمیر و نگهداری بنا و نیز سابقه مداخلات انجام شده مهم میباشد. جمعآوری اطلاعات زمینشناسی و زلزلهشناسی منطقه نیز بسیار ضروری است تا بتواند تصویر درستی از احتمال وقوع زلزله، شدت آن و همچنین میزان مقاومت پی بنا ارائه بدهد.
براساس مطالعات انجام شده میتوان دو شیوه یا روش کلی را برای مقاوم سازی بنا در مقابل زلزله پیشنهاد نمود:
۱) تقویت و تحکیم رفتار سازه در برابر زلزله
۲) کاهش اثرات زلزله در بنا
هرچند که استفاده از هر یک از این شیوهها میتواند به نتایج یکسانی منجر گردند ولی شیوه اول به دلیل امکان اجرای آسانتر و ارزانتر عموماً بیشتر مورد توجه بوده است. بر این اساس راهحلهای متنوعی با توجه به شیوه ساخت و سازه بنا برای آن پیشنهاد گردیده است که میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱) تقویت مصالح (تزریق بتن، استفاده از مواد چسبنده و…)
۲) تحکیم عناصر سازهها (استفاده از بیل مهار، تیرهای پیش تنیده عمودی و افقی و…)
۳) تقویت بنا به عنوان یک مجموعه یکپارچه (اتصال کلیه عناصر سازهای به یکدیگر، تعبیه مهاربند و…)
۴) تقویت پی بنا (کلاف بندی پیها، افزایش مقاومت پیها از طریق تیرهای بتن مسلح…)
۵) تثبیت عملکرد سازه بنا
۶) محدودکردن میزان حرکت و جابهجایی بنا (تعبیه درز انبساط و…)
از دیگر روشهایی که میتواند رفتار سازه را در مقابل زلزله نشان دهد، شبیهسازی (مدلسازی) ریاضی و تحلیلی است. در این روش مدل سازه مورد آزمایش قرار میگیرد و رفتار احتمالی آن در برابر بارهای وارده تجزیه و تحلیل میگردد. این روش بهویژه در مورد بناهای گنبددار میتواند کمک موثری برای شناخت رفتار سازه باشد.
با در نظر گرفتن کثرت و پراکندگی آثار تاریخی در سطح کشور، مقاومسازی آنها در کوتاهمدت امکانپذیر نیست. لذا ضرورت دارد تا در اولین قدم این آثار بر اساس دو معیار ارزش و اهمیت تاریخی و احتمال وقوع زلزله دستهبندی گردند و سپس براساس وضعیت موجود حفاظتی هر بنا، برنامه مقاومسازی آن در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تنظیم و اجرا گردد.
با توجه به اینکه امر مقاومسازی بناهای تاریخی در برابر زلزله باید به صورت برنامهای مستمر مورد توجه قرار گیرد لذا تهیه دستورالعملی برای آن بسیار مهم و راهگشاست. تنوع شیوههای ساخت و ساز و ویژگیهای خاص هنری هر بنا، ایجاب مینماید تا آییننامه مقاومسازی ابنیه تاریخی در برابر زلزله تدوین گردد. هر چند که این آییننامه میتواند بخشی از منشور ملی مرمت باشد ولی لازم است که تهیه آن به صورت مستقل و در اسرع وقت انجام پذیرد تا بتواند راهکارهای اجرایی و فنی مقاومسازی را ارائه کند. از سوی دیگر مقاومسازی باید به محور فعالیتهای مرمتی تبدیل و فرهنگ آن ترویج گردد.
نکته مهم دیگر مستندسازی دقیق و کامل بناست. باید توجه کرد که با وجود تمامی تمهیدات، وقوع زلزله ممکن است باعث تخریب و صدمه گردد، لذا مستند نگاری میتواند مدارک صحیحی از اثر را برای انجام اقدامات بعدی در اختیار قرار دهد.
بهطور کلی دخالت در بناهای خشتی که به شیوه سنتی ساخته شدهاند مستلزم دقت و حوصله فراوان است تا از وارد آوردن صدمه به آنها جلوگیری گردد. اصول مقاوم سازی بناهای خشتی در برابر زلزله همانند سایر بناها با مصالح بنایی است ولی مقاومسازی این بناها با توجه به ماهیت کم دوام خشت، دشوارتر از آنهاست. از اینرو علاوه بر انجام تمهیدات لازم سازهای، افزایش مقاومت خشت به صورت جدی توصیه میگردد. در ایران خشت غالبا از ترکیب خاک رس و آب به همراه ماسه بهدست میآید که گاهی بر حسب سنت محلی درصد اندکی آهک نیز به آن میافزایند. این ترکیب ضعیف و شکننده میباشد و نباید در مرمت آثار بهکار روند. تجربه ارگ بم که در آن خشت به روش سنتی از ترکیب آب و خاک رس محلی و ماسه تهیه و در تعمیرات بهکار میرفت، گواهی بر این مدعاست.
بررسیهای انجام شده نشان میدهند که در صورت افزودن مصالح دیگر مانند سیمان و یا مواد چسبنده شیمیایی و نیز با تغییر روش تهیه خشت میتوان مقاومت آن را افزایش داد. همچنین اضافهکردن نی و یا کاه میتواند در تقویت خشت موثر باشد. هر چند که آزمایشها نشان میدهند که خشت تقویت شده حداکثر میتواند در برابر زلزلهای به بزرگی حدود ۷ ریشتر مقاومت نماید، ولی بدون تردید استفاده از آن اقدامی موثر است. اگرچه افزایش مقاومت و بهبود و کیفیت خشت در کوتاهمدت گرانتر از تهیه آن به روش سنتی است ولی رواج آن در بلندمدت میتواند در تعمیر بناهای خشتی به صورت گستردهای مورد استفاده قرار گیرد.
باید توجه کرد که وجود بافتهای خشتی از جمله عوامل مهم در حفظ این بناها بودند. اتصال پیوسته بناها به یکدیگر باعث میگردید تا عملاً نیروهای هر بنا توسط بناهای مجاور مهار گردند. با تخریب این بافتها در واقع پشت بندهای هر بنا بهتدریج نابود شدند و آسیبپذیری سازه به خصوص در کنجها بیشتر گردید.
به دلیل ضرورت تجدید سالانه اندود سنتی سقف هر بنای خشتی، معمولاً دیوارها باید وزن سنگینی را تحمل کنند، بنابر این سبککردن وزن بنا میتواند کمک موثری در افزایش مقاومت بنا نماید.
کلافبندی پیها، تعویض بخشهای فرسوده با خشتهای تقویت شده، تقویت کنجها و گوشههای بیرونی بنا، مهار و اتصال طاقها به یکدیگر، تعبیه تیرهای فلزی یا بتونی برای تقویت گنبدها نیز موثر میباشد.
حفظ و تعمیر به موقع بناهای خشتی در مقایسه با بناهای آجری و سنگی بسیار مهم و ضروری است. این امر با توجه به سرعت تخریب و فرسایش این دسته از بناها باید به صورت جدی در برنامه مستمر حفاظتی آنها لحاظ گردد تا باعث افزایش مقاومت بنا در برابر نیروی وارده گردد.
از میان حوادث طبیعی، زلزله معمولاً بیشترین صدمه را بر بناهای تاریخی وارد می سازد. این امر صرفاً به دلیل شدت امواج ناشی از زلزله نیست بلکه اصولا در طراحی و ساخت بناهای تاریخی، مقابله با نیروهای افقی مورد توجه قرار نگرفته است.
همچنین این ابنیه عمدتاً از مصالح بنایی (آجری، سنگی و خشتی) ساخته شده اند و این مصالح از مقاومت کششی اندکی برخوردار هستند. با توجه به نحوه اثرگذاری زلزله بر بناها، امروزه راه حل ها و تدابیر متعددی در مورد مقاوم سازی بناهای جدید حتی در جزئی ترین مقیاس با کمک فناورهای نوین پیشنهاد و اجرا گردیده است. هرچند که اصول مقاوم سازی در مورد بناهای جدید و تاریخی یکسان هستند اما باید توجه کرد که اولا روش های پیشنهادی عموماً طی مراحل ساخت بنا قابل اجرا هستند، ثانیا به دلیل ضرورت حفظ ارزش ها و اصالت های بناهای تاریخی امکان مداخله گسترده در آنها وجود ندارد. همچنین پیچیدگی و ضرورت دقت عمل در این گونه اقدامات آنها را بسیار پرهزینه می سازد به نحوی که عملا اجرای کامل آنها ممکن نیست. باید در نظر داشت که در یک بنای تاریخی هرگونه اقدام به منظور مقاوم سازی، از یک سو باید حداکثر ایمنی را برای بنا تامین نماید و از سوی دیگر هماهنگی کامل را با شیوه ساخت و ساز بنادارا باشد.
براساس مطالعات انجام شده عموماً علت یا علل آسیب پذیری یک بنای تاریخی در اثر زلزله را می توان در یکی از ۳ گروه اصلی ذیل جست وجو کرد:
۱) جنسیت خاک و میزان مقاومت آن.
۲) نقاط ضعف درونی یا ذاتی اثر(شکل، طرح اتصالات و اجرای ضعیف آنها، مصالح و…)
۳) نقاط ضعف برونی یا خارجی بنا (عدم تعمیر و نگهداری مستمر، دخالت های نادرست و…)
حفاظت از بناهای تاریخی امری میان رشته ای است و لزوم مشارکت تخصص های مختلف را می طلبد. در امر مقاوم سازی نیاز به انجام مطالعه جامع به منظور شناخت ویژگی های معماری و سازه ای بنا داریم. بسیاری از بناها و مجموعه های تاریخی در ایران در دوره های مختلف شکل گرفته اند. هر چند که شاهد هماهنگی و استمرار اصول معماری در آنها هستیم ولی از نقطه نظر سازه ای تفاوت های آشکاری در آنها به چشم می خورد. علاوه بر بررسی های تاریخی، آگاهی از وضعیت تعمیر و نگهداری بنا و نیز سابقه مداخلات انجام شده مهم می باشد. جمع آوری اطلاعات زمین شناسی و زلزله شناسی منطقه نیز بسیار ضروری است تا بتواند تصویر درستی از احتمال وقوع زلزله، شدت آن و همچنین میزان مقاومت پی بنا ارائه بدهد.
براساس مطالعات انجام شده می توان دو شیوه یا روش کلی را برای مقاوم سازی بنا در مقابل زلزله پیشنهاد نمود:
۱) تقویت و تحکیم رفتار سازه در برابر زلزله
۲) کاهش اثرات زلزله در بنا
هرچند که استفاده از هر یک از این شیوه ها می تواند به نتایج یکسانی منجر گردند ولی شیوه اول به دلیل امکان اجرای آسان تر و ارزان تر عموماً بیشتر مورد توجه بوده است. بر این اساس راه حل های متنوعی با توجه به شیوه ساخت و سازه بنا برای آن پیشنهاد گردیده است که می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱) تقویت مصالح (تزریق بتن، استفاده از مواد چسبنده و…)
۲) تحکیم عناصر سازه ها (استفاده از بیل مهار، تیرهای پیش تنیده عمودی و افقی و…)
۳) تقویت بنا به عنوان یک مجموعه یکپارچه (اتصال کلیه عناصر سازه ای به یکدیگر، تعبیه مهاربند و…)
۴) تقویت پی بنا (کلاف بندی پی ها، افزایش مقاومت پی ها از طریق تیرهای بتن مسلح…)
۵) تثبیت عملکرد سازه بنا
۶) محدودکردن میزان حرکت و جابه جایی بنا (تعبیه درز انبساط و…)
از دیگر روش هایی که می تواند رفتار سازه را در مقابل زلزله نشان دهد، شبیه سازی (مدل سازی) ریاضی و تحلیلی است. در این روش مدل سازه مورد آزمایش قرار می گیرد و رفتار احتمالی آن در برابر بارهای وارده تجزیه و تحلیل می گردد. این روش به ویژه در مورد بناهای گنبددار می تواند کمک موثری برای شناخت رفتار سازه باشد.
با در نظر گرفتن کثرت و پراکندگی آثار تاریخی در سطح کشور، مقاوم سازی آنها در کوتاه مدت امکانپذیر نیست. لذا ضرورت دارد تا در اولین قدم این آثار بر اساس دو معیار ارزش و اهمیت تاریخی و احتمال وقوع زلزله دسته بندی گردند و سپس براساس وضعیت موجود حفاظتی هر بنا، برنامه مقاوم سازی آن در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تنظیم و اجرا گردد.
با توجه به اینکه امر مقاوم سازی بناهای تاریخی در برابر زلزله باید به صورت برنامه ای مستمر مورد توجه قرار گیرد لذا تهیه دستورالعملی برای آن بسیار مهم و راهگشاست. تنوع شیوه های ساخت و ساز و ویژگی های خاص هنری هر بنا، ایجاب می نماید تا آیین نامه مقاوم سازی ابنیه تاریخی در برابر زلزله تدوین گردد. هر چند که این آیین نامه می تواند بخشی از منشور ملی مرمت باشد ولی لازم است که تهیه آن به صورت مستقل و در اسرع وقت انجام پذیرد تا بتواند راهکارهای اجرایی و فنی مقاوم سازی را ارائه کند. از سوی دیگر مقاوم سازی باید به محور فعالیت های مرمتی تبدیل و فرهنگ آن ترویج گردد.
نکته مهم دیگر مستندسازی دقیق و کامل بناست. باید توجه کرد که با وجود تمامی تمهیدات، وقوع زلزله ممکن است باعث تخریب و صدمه گردد، لذا مستند نگاری می تواند مدارک صحیحی از اثر را برای انجام اقدامات بعدی در اختیار قرار دهد.
تخریب و نابودی در برابر حوادث طبیعی از جمله زلزله سهم ناخواسته ای است که نصیب آثار فرهنگی و تاریخی می شود و قرعه بد نابودی بیشتر نصیب آثار تاریخی ای می شوند که سرنوشت، آنها را در سرزمین هایی قرار داده که روی خط زلزله قرار دارد و سایه هولناک زلزله، تهدید جدی برای نابودی این آثار به شمار می آید.
زلزله همان طور که روی بناهای جدید اثر می گذارد و آنها را در معرض تخریب قرار داده بناهای تاریخی را به دلیل فرسودگی بیشتر تحت تاثیر ویرانی قرار می دهد زیرا بناهای تاریخی به دلیل داشتن فرم ها و سازه های سنتی در مقابل زمین لرزه ها بیشتر ناپایدار هستند.
در کشور ما نیز بعضی استان ها به دلیل قرار داشتن روی خط زلزله آثار تاریخی شان بیشتر در معرض تهدید و نابودی قرار دارد که استان کرمان نیز از جمله استان هایی است که هم آثار تاریخی بیشماری را در خود جای داده و هم در طول سال شاهد وقوع زلزله در ریشترها و مقیاس های متفاوت است.
محسن موحدی معاون میراث فرهنگی استان کرمان در این باره گفت: مصالح ساختمانی به کار رفته در بناهای تاریخی چون از قدمت زیادی برخوردار هستند و در زمان های مختلف به دلیل انجام مرمت ها کالبدشان شکل های متفاوت به خود گرفته است، استحکام کافی را ندارند و در زمان بروز زلزله شدت تخریب شان بیشتر است، به همین دلیل ما سعی کردیم بحث مقاوم سازی بناهای تاریخی را بشدت پیگیری کنیم و درکنار مقاوم سازی آنها، بحث حفاظت و احیا را مدنظر قرار دهیم.
شهر کرمان در زمره ۵ شهر تاریخی است که کلکسیونی از دوره های تاریخی را در خود جای داده و دارای آثار تاریخی و بافت قدیمی بسیاری است.
پس از وقوع چندین زلزله در استان، متاسفانه برای مقاوم سازی آثار تاریخی از نظر بودجه و اعتبارات در مضیقه هستیم و به دلیل پراکندگی آثار تاریخی در این استان پهناور، همین بودجه ناکافی را باید صرف آثاری کنیم که از لحاظ تاریخی ارزش بیشتری دارند.
همچنین در بیشتر مواقع به دلیل انجام نشدن مرمت ها به صورت اصولی این بناهای تاریخی در برابر زلزله آسیب پذیر می شوند که از جمله آن می توان به بازار کرمان اشاره کرد که سقف آن به دلیل سنگین شدن در زمان بروز این زلزله های پی در پی، فروریخت.
این نکته در اینجا قابل ذکر است که بناهای تاریخی در برابر زلزله صددرصد آسیب پذیر نیستند و فقط ما مجاز هستیم با انجام کارهای مقاوم سازی با رعایت اصول در حفظ اصالت آن آسیب پذیری این آثار را در زمان زلزله کاهش دهیم.
افشین ابراهیمی مدیر پایگاه میراث جهانی بم نیز درباره تاثیر زلزله بر آثار تاریخی گفت: کالبد آثار تاریخی با توجه به نوع مصالح به کار رفته، خشتی، سنگی و چوبی طبیعتاً در برابر زلزله تاثیرهای متفاوت می پذیرند و خصوصیات ذاتی زلزله از نوع ریشتر و عمق نیز بر تخریب آثار تاریخی موثر هستند.
زلزله ای که در بم اتفاق افتاد نیز به دلیل بالابودن شدت آن آثار خرابی را بر ارگ بم افزایش داد.
همچنین یکپارچه نبودن مصالح به کار رفته در کالبد و ساختار و معماری ارگ بم نیز باعث شد شدت تخریب ارگ بم در این زلزله نمود بیشتری داشته باشد. ارگ بم اگرچه در ظاهر دارای بافت خشتی است، اما در بطن آن مصالح مختلفی مانند خشت، چینه، کلوخ و سنگ و آجر به شکل بسیار ناهماهنگ و غیر اصولی طی تعمیرات و مرمت هایی که در آن به کار رفت، بر آسیب پذیری ارگ بم در زمان زلزله تاثیر گذاشت.
شاید اگر در مصالح به کار رفته در ارگ بم یکپارچگی وجود داشت، شاهد تخریب کمتری در این اثر تاریخی بودیم.
همچنین به دلیل آن که کانون زلزله بم در زیر شهر و با زمان طولانی اتفاق افتاد و همراه با پس لرزه های بسیار بود، همراه با ویژگی های منفی کالبدی آثار خشتی، عواملی شد تا ارگ بم با تخریب بیشتری مواجه شود.
در کنار این عوامل بسیاری از آثار تاریخی بدون پی هستند و یا عمق پی آنها در داخل زمین بسیار کم است و باعث می شود به دلیل فرسوده بودن در زمان بروز زلزله آسیب پذیرتر باشند.
وی در پاسخ به این سوال که چه کار کنیم که این بناهای خشتی در زلزله های بعدی تخریب کمتری ببینند، گفت: ما مجبور هستیم برای به حداقل رساندن تخریب در زلزله های بعدی این آثار را از نظر معماری بهسازی لرزه ای کنیم.
آنچه در پایگاه میراث جهانی بم اتفاق افتاد، این بود که دقت کافی را از انتخاب خاک تا عمل آوری آن در تولید مصالح داشته باشیم به این صورت که بعد از زلزله خاک به کار رفته در تولید خشت ها در آزمایشگاه های مکانیک خاک تایید شوند تا استانداردهای آن تایید و مواد افزودنی مناسب برای تقویت آن به کار برود.
کار مهمی که قبل از زلزله باید برای آثار تاریخی صورت گیرد، مستندسازی است که به کار بازسازی آثار تاریخی بعد از زلزله کمک بسیاری می کند تا در صورت تخریب زیاد، مرمت آن به صورت اصولی انجام گیرد.
در مورد ارگ بم بعد از زلزله تا به حال ۹۷ درصد آوارها تخلیه شده است که کماکان کار آواربرداری ادامه دارد و فقط قسمت کوچکی برای یادگاری از زلزله باقی مانده است.
خوشبختانه بعد از زلزله در دو زمینه بهینه سازی مصالح و بهسازی لرزه ای کالبد ارگ بم همکاری های بین المللی خوبی انجام شد که در بحث پروژه مقاوم سازی و بهسازی لرزه ای خانه سیستانی ارگ بم توسط کارشناسان آلمانی همکاری های خوبی صورت گرفت.
در زمینه بهسازی لرزه ای برج شماره یک بم نیز با همکاری کارشناسان ایتالیایی اقدامات بسیار مناسبی انجام شد و مکان های دیگر نظیر بازار، اصطبل، تکیه و مسجد نیز تیم های کارشـناسی داخلی مشارکت خوبی در بحث بهسازی داشتند. همچنین بعد از زلزلــــه مطالعات پژوهشی در حوزه هــــای مختلف معماری، باستان شناسی مصالح مربوط به سازه ها و تمام شاخه های مربوط به حوزه حفاظت و مرمت با جدیت بسیار دنبال شده و می شود.
توحید سعیدی مسئول بازسازی پروژه های میراث فرهنگی اهر و ورزقان نیز معتقد است: اثرتاریخی علاوه بر اینکه نماینده آثار فرهنگی یک نسل است مانند یک اثر مدرن یک سازه بوده و در برابر زلزله آسیب پذیر است، اما آنچه تخریب را در یک اثر فرهنگی تشدید می کند دخالت های انسانی است، به عنوان مثال در زلزله اخیر که در اهر و ورزقان صورت گرفت بازار سنتی اهر بیشتر از آثار تاریخی دیگر تخریب شد.
در آسیب نگاری هایی که در بازار سنتی اهر صورت گرفت نتایجی حاصل شد که نشان داد تغییراتی که در قالب مرمت در بعضی مغازه ها صورت گرفته به طور غیراصولی و غیرکارشناسی بود به عنوان مثال در بحث مقاوم سازی پایه های مغازه از مصالحی استفاده شد که بار و نیروی اضافی به زمین وارد کرد به طوری که به جای مقاوم سازی این بار اضافی به سست کردن پایه های مغازه انجامید. دربحث قفل و بست دیوارها از ابزاری استفاده شد که هماهنگ با کالبد سنتی این قفل ها نبود به جای استفاده از سنجاقک از قفل هایی کمک گرفته شد که به سست کردن دیوارها و تخریب آنها انجامید.
سعیدی سنگین شدن طاق های بازار به دلیل بار اضافه ای که در قالب مرمت های نامناسب انجام شد را از دیگر دلایلی دانست که شدت تخریب را در این بازار افزایش داد.
متاسفانه اصناف فعال بازار در بحث مرمت مغازه های خود هیچ گونه تعامل و مشاوره ای با کارشناسان میراث فرهنگی نداشتند و در آسیب نگاری هایی که صورت گرفت نشان داد مرمت های غیراصولی و غیرکارشناسی مهمترین دلیل تخریب بازار اهر در زلزله اخیر بود. وی میزان تخریب آثار فرهنگی را در این زلزله ۶۰ درصد بیان کرد و گفت: خوشبختانه بیشترین این آثار فرهنگی مرمت و به مرحله بهره برداری رسیده است.
جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.
همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.
ارسال نظر