تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۱۵۶  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق بررسی رابطه اختلالات رفتاری کودکان با بهداشت روانی والدین نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

فصل اول   ۱
کلیات پژوهش   ۱
مقدمه   ۲
بیان مسئله   ۴
اهمیت موضوع پژوهش   ۶
اهداف تحقیق:   ۶
فرضیه های پژوهش   ۷
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها   ۷
فصل دوم   ۱۰
پیشینه پژوهش   ۱۰
مقدمه   ۱۱
نیازهای کودک   ۱۳
۱ – تعریف اختلال رفتاری   ۱۴
اختلالات رفتاری کودکان   ۱۵
طبقه بندی اختلالات رفتاری کودکان   ۱۸
عوامل موثر بر بروز اختلالات رفتاری   ۲۰
نقش والدین در اختلالات رفتاری کودک   ۲۲
ویژگی های افراد با اختلالات رفتاری   ۲۵
۲ – اختلال عاطفی   ۲۶
طبقه بندی اختلالهای روانی   ۲۷
هنجارهای اجتماعی فرهنگی   ۲۸
تفاوتهای مربوط به جنسیت   ۲۹
وضعیت روانی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری   ۲۹
مشکلات توانبخشی افراد به اختلالات رفتاری به قرار زیر است :   ۳۰
۳ -۲ ‹‹ پاره ای از مشکلات رفتاری و رابطه آنها با کندی پیشرفت تحصیلی ››   ۳۰
۵ – ۲ ‹‹ برخی تکنیکهای شناسایی کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری ››   ۳۳
۶ -۲ ‹‹ دسته بندی اختلالات رفتاری و تاثیر آنها در پیشرفت تحصیلی ››   ۳۵
مشکلات فرآیند آموزش اختلالات رفتاری   ۳۹
دوره های مختلف مطالعات همه گیر شناسی اختلالات رفتاری   ۳۹
همه گیرشناسی   ۴۱
بررسی پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری کودکان در جهان و ایران   ۴۳
پیشینه میزان شیوع اختلالات رفتاری در جهان   ۴۳
پیشینه مطالعات همه گیر شناسی در ایران   ۴۹
۸ – ۲ ‹‹ پاره ای از تحقیقات انجام شده در ابطه با مشکلات رفتاری و پیشرفت ››   ۵۳
۳ – سبب شناسی اختلالات روانی   ۵۵
۱ -۳ – عوامل ژنتیک    ۵۶
۲ -۳ – دیدگاه روان پویشی   ۵۷
۳ -۳ – دیدگاه یادگیری  ( رفتاری )   ۵۹
به طور خلاصه از نظر رویکرد رفتاری :   ۶۰
۴ -۳ – دیدگاه شناختی    ۶۰
۵ -۳ – دیدگاه انسانگرائی – هستی گرائی   ۶۱
۶ – ۳ – دیدگاه اجتماعی    ۶۲
۴ – نظریه های راجع به نقش خانواده   ۶۳
تعریف بهداشت روانی   ۶۴
سلامتی چیست؟   ۶۵
تعاریف بهداشت روانی براساس مکاتب مختلف روانشناسی   ۶۶
مکتب زیست گرایی   ۶۶
مکتب روانکاوی   ۶۶
مکتب رفتارگرایی،   ۶۶
مکتب انسان گرایی   ۶۶
سه سطح پیشگیری به منظور بهداشت روانی   ۶۷
پیشگیری اولیه   ۶۷
پیشگیری ثانویه   ۶۷
پیشگیری ثالثیه:   ۶۷
اصول بهداشت روانی   ۶۷
پرورش دادن رفتارهای سالم تر و تأثیر آن بر بهداشت روانی   ۶۸
خواب و بهداشت روانی   ۶۹
سوء مصرف و وابستگی به مواد و تأثیر آن بر بهداشت روانی   ۶۹
تاریخچه بهداشت روانی   ۷۱
دیدگاهها ونظریه ها در بهداشت روانی   ۸۴
رویکرد نظریه کمال   ۸۵
رویکرد چند عاملی   ۸۵
مسایل اجتماعی و بهداشت روانی   ۸۶
استرس و بهداشت روانی   ۸۷
بهداشت روانی در سنین و مراحل مختلف رشد   ۸۹
بهداشت روانی در خانواده   ۹۱
اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان   ۹۳
بهداشت روانی در مدرسه   ۹۶
بهداشت روانی در محیط کار   ۹۸
بهداشت روانی در کودکان استثنایی   ۹۹
رابطه بهداشت روانی با یادگیری   ۱۰۱
بهداشت روانی و رسانه های گروهی   ۱۰۳
اندازه گیری های روانی و کاربرد آزمونهای روانی   ۱۰۵
روشهای درمان بیماریهای روانی   ۱۰۶
توصیه های بهداشت روانی   ۱۰۸
فصل سوم   ۱۰۹
روش پژوهش   ۱۰۹
مقدمه   ۱۱۰
جامعه آماری:   ۱۱۰
نمونه و روش نمونه گیری   ۱۱۰
ابزار پژوهش   ۱۱۱
۳-۳-۲-۱- تعریف ابعاد نه گانه پرسشنامۀ SCL -90-R   ۱۱۱
– بعد شکایات جسمانی   ۱۱۲
بعد وسواس – بی اختیاری    ۱۱۳
بعد حساسیت بین – شخصی   ۱۱۴
بعد افسردگی   ۱۱۵
بعد اضطراب   ۱۱۶
بعد خصومت و پرخاشگری   ۱۱۷
بعد هراس اضطرابی   ۱۱۸
بعد افکار پارنوئیدی   ۱۱۸
بعد روان گسسته واری   ۱۱۹
بعد سوالاتی اضافی   ۱۲۰
۳-۳-۲-۲- نمره گذاری پرسشنامه Scl-90-R   ۱۲۰
۳-۳-۲-۳ اعتبار پرسشنامه Scl-90-R  :   ۱۲۱
۳-۳-۲-۴- روایی  پرسشنامه Scl-90-R :   ۱۲۱
روش آماری   ۱۲۶
فصل چهارم   ۱۲۷
تجزیه و تحلیل داده ها   ۱۲۷
بخش اول : آمار توصیفی   ۱۲۸
بخش دوم- آمار استنباطی   ۱۳۷
فصل پنجم   ۱۴۰
بحث و نتیجه گیری   ۱۴۰
بحث و نتیجه گیری درباره یافته ها   ۱۴۱
محدودیت های پژوهش   ۱۴۲
پیشنهادات پژوهش   ۱۴۳
منابع فارسی   ۱۴۴

منابع فارسی

آزاد، حسین (۱۳۸۷)، آسیب شناسی روانی، جلد اول. تهران: بعثت.

آقازاده ،حمید رضا (۱۳۸۷)، بررسی رابطه بین خودپنداره و سلامت روانی دانش    آموزان مقطع دبیرستان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی.

احمدی نژاد، محمد رضا، (۱۳۷۹) بررسی تأثیر عزت نفس در سازگاری رفتاری دانش آموزان ۱۸-۱۲ ساله. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.

احمدی، جواد (۱۳۷۹) ،میزان افسردگی در دانشجویان و کارکنان دانشگاه های شهر    شیراز،      خلاصه دومین مقالات کنگره سالیانه روان پزشکی و روان شناسی بالینی ،تهران ،گروه روان   پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران.

اسدی، براتی و بهمنی ،سیاح (۱۳۸۱)، بررسی میزان سلامت عمومی و عزت نفس دانشجویان پسر ورزشکار شرکت کننده در دومین المپیاد ورزشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور، مجله طب و تزکیه (۱۳۸۱).

اسفندآبادی، نادر (۱۳۸۶)، بررسی شیوع اختلالات رفتاری در دانش آموزان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی

اسماعیل زاده، سمیه. (۱۳۸۵). بررسی رابطه افسردگی مادران و پیشرفت تحصیلی فرزندانشان. پایان نامه تحصیلی کارشناسی (چاپ نشده). دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکز ،دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

اسماعیلی، وحید. (۱۳۸۳). بررسی شیوه های فرزند پروری یا سازگاری اجتماعی و افسردگی در دانش آموزان سال چهارم پیش دانشگاهی دوره متوسطه شهرستان گیلان غرب در سال تحصیلی ۸۴-۸۳٫ پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد (چاپ نشده). دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

امر آبادی، محمد (۱۳۸۷)، بررسی وضعیت زندگی اقتصادی ،اجتماعی و خانوادگی ترخیص شبانه روزی سازمان بهزیستی طی سال های ۱۳۷۴- ۱۳۶۵، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.

آمن، دانیل و ورت، لیزا (۱۳۸۵). ترجمه مهدی قراچه داغی. درمان اضطراب و افسردگی. تهران: مهر.

انصاری،نسرین (۱۳۸۷)، بررسی اختلالات رفتاری عاطفی همبود با اختلال افسردگی، پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی.

ایکچی، محمد حسن (۱۳۷۱)، مطالعه و ارزیابی دو شیوه سرپرستی مشبه خانواده و شبانه روزی مستقل در تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، چاپ نشده دانشگاه تهران، دانشکده ی علوم تربیتی .

به پژوه ، احمد ( ۱۳۸۶ ) . اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان . چاپ هفتم . تهران:  نهضت پویا .

بحریان، سعیده (۱۳۸۰) بررسی بهداشت روانی دانشجویان مقیم در مجتمع خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی، مجله طب و تزکیه.

بنی جمال، شکوه السادات و همکاران (۱۳۷۹)، بهداشت روانی کودکان استثنایی، تهران: نشر رشد ،چاپ اول.

پارسا، محمد، (۱۳۸۰)، روان شناسی رشد کودک و نوجوان، تهران: انتشارات بعثت

پور افکاری، نصرت اله، (۱۳۸۲) فرهنگ جامع روان شناسی- روان پزشکی و زمینه های وابسته. تهران: فرهنگ معاصر.

پورافکاری؛ نصرت اله (۱۳۸۰)، فرهنگ جامع روان شناسی، روان پزشکی (انگلیسی- فارسی)، تهران: انتشارات فرهنگ.

توکلی زاده، جهانشیر (۱۳۷۵) ، بررسی همه گیر شناسی اختلالات رفتار ایذایی و کمبود توجه در دانش آموزان دبستانی شهر گناباد ، پایان نامه کارشناسی ارشد تهران : دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران .

تقوی ،محمد رضا و انصاری ، گلی (۱۳۸۰)، مقایسه بهداشت روانی دانش آموزان دختر و پسر سال اول، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی

چامپیون ، لورنا و پاور میک. آسیب شناسی روانی بزرگسالان. (ترجمه علی اکبر خسروی و هورا رهبری، ۱۳۸۵). تهران: آییژ.

حاجی نژاد، مسعود (۱۳۸۶)، مقایسه هویت و اختلال های رفتاری نوجوانان پسر بدون سرپرست ساکن مراکز شبانه روزی بهزیستی شهر تهران با نوجوانان پسر بدون سرپرست که توسط بستگان نگهداری می شود. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

حسن پور، مرتضی (۱۳۸۶)، مقایسه اختلالات رفتاری دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری و عادی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی.

حمدیه، مصطفی و شهیدی شهریار (۱۳۸۷)، اصول و مبانی بهداشت روانی، چاپ سوم، تهران: نشر سمت

خانجانی، زینب (۱۳۷۸)، بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه و نشانه های مرضی مادر باشکل گیری دلبستگی و بروز مشکلات رفتاری- اجتماعی در سطح پیش دبستانی– رساله دکترای چاپ نشده، دانشگاه تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی.

خدا رحیمی، سیامک (۱۳۷۹) ،مفهوم سلامت روان شناختی، تهران: انتشارات جاودان

خدایاری فرد ، محمد ( ۱۳۸۲ ) . مسائل دوران کودکی و نوجوانی . تهران : یسطرون .

دادستان، پریرخ، (۱۳۸۵)، روان شناسی مرضی تحولی (از کودکی تا بزرگسالی)، تهران: انتشارات سمت.

دلاور، علی (۱۳۸۵)، آمار و احتمالات در…، تهران: انتشارات…

ذارب ، ژانت . م ( ۱۳۸۶ ) ، ارزیابی و شناخت رفتار درمانی نوجوانان . ( محمد خدایاری فرد و   یاسمین عابدینی ، مترجمان ) تهران : انتشارات رشد .

رئیسی، فرحناز(۱۳۸۶)، بررسی شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

رضازاده، سپهر (۱۳۷۹)، بررسی عوامل روانی- اجتماعی موثر دراختلالات رفتاری (۱۶-۱۲) ساله ی راهنمایی ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

شساپینگتون ، آندروا ( ۱۳۸۸ ) ، بهداشت روانی ( حمید رضا حسین شاهی برواتی ، مترجم ) . تهران : نشر روان .

سالاری، عباس (۱۳۸۰)، تأثیر فقدان والدین (پدر) بر اختلالات رفتاری کودکان مقطع ابتدایی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه علامه طباطبایی.

سیف نراقی، مریم و نادری عزت الله (۱۳۷۹). اختلالات رفتاری کودکان و روش های اصلاح و ترمیم آن. تهران: بدر.

سیف، علی اکبر، تاثیر موفقیت و شکست تحصیلی بر سلامت روانی دانش آموزان، سمینار راهنمایی و مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی، خلاصه مقالات اولین سمینار راهنمایی و مشاوره (۱۳۷۲).

شاملو، سعید (۱۳۸۷)، بهداشت روانی، انتشارات رشد.

شاملو، سعید، (۱۳۸۱)، مکتب های و نظریه ها و روان شناسی شخصیت، چاپ پنجم، انتشارات رشد.

شریعتمداری، علی. (۱۳۷۴). روان شناسی تربیتی. تهران: امیرکبیر.

شعاری نژاد، علی اکبر (۱۳۸۲)، روان شناسی ، تهران: انتشارات اطلاعات.

شکوهی یکتا ، محسن وپرند ، اکرم ( ۱۳۸۴) ، اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان . تهران : انتشارات تیمورزاده و نشر طیب

شولتز، دوان، (۱۹۹۸)، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی (۱۳۷۹)، تهران: نشر ویرایش.

شیروار فرد، سیده زهرا، (۱۳۸۵)، مقایسه اختلالات رفتاری دانش آموزان نابینا و ناشنوای مقطع ابتدایی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی ،دانشکده علوم اجتماعی و روانشناسی.

صراف سهیلا، (۱۳۸۱)، بررسی رابطه سلامت روان با باورهای خود کارآمدی و عزت نفس در دانشجویان ،دانشگاه صنعتی شریف، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

صفایی، اسماعیل (۱۳۸۷)، بررسی اختلالات رفتاری دانش آموزان مردودی و عادی مقطع ابتدایی شهرستان گلپایگان. وزارت آموزش وپرورش استان اصفهان (شورای تحقیقات).

طیبی، سیده مریم (۱۳۸۳) ،مقایسه اختلالات رفتاری دانش آموزان دختر با پدران معتاد در پایه تحصیلی چهارم و پنجم ابتدایی منطقه ۴، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی ،دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی،

عبادی، شیرین (۱۳۸۰)، نگاهی به مسائل حقوقی کودکان در ایران ،تهران: انتشارات کانون.

عظین حور، شهاب (۱۳۸۴)، بررسی رابطه اختلالات رفتاری فرزندان با شیوه های فرزند پروری مادران در بین دانش آموزان چهارم و پنجم شهر اردبیل.

غفاری فر، فرحناز (۱۳۷۹)، بررسی و مقایسه شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان شاهد و عادی مقطع راهنمایی شهر بندر انزلی، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی.

فاتحی گلریز، مژده. (۱۳۸۵). بررسی تاثیر رفتار پرخاشگرانه والدین بر سلامت روانی فرزندان. پایان ناهم تحصیلی کارشناسی ارشد (چاپ نشده). دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

فتحی، هاشم. (۱۳۸۵). شیوه های فرزند پروری، سلامت روان و رضایتمندی زناشویی در والدین نوجوانان بزهکار. پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد (چاپ نشده). دانشگاه تهران، دانشکده علوم تربیتی .

فرشید نژاد، (۱۳۸۶)، بررسی عوامل موثر در اختلالات رفتاری، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

فروغی، پروین، (۱۳۸۰)، بررسی رابطه خود پنداره و سلامت روانی با پیشرفت تحصیلی در درس ریاضی دانش آموزان متوسطه شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی.

کزدین ، آلن ای ( ۱۳۸۳) ، روان درمانی کودک  . ( سعید شاملو و پروانه محمد خانی ، مترجمان ) . تهران . انتشارات رشد .

کاپلان و سادوک. خلاصه روان پزشکی: علوم رفتاری- روان پزشکی بالینی. ترجمه نصرت الله پور افکاری (۱۳۸۶). شهرآشوب و آینده سازان.

کاپلان، هارولد و سادوک ، بنیامین، (۱۳۸۱) ،خلاصه ی روان پزشکی علوم رفتاری (ترجمه ی نصرت اله پور افکاری) تهران: انتشارات سهراب (تاریخ انتشار به زبان اصلی ۱۹۹۴).

کافی، بوالهری (۱۳۷۴)، بررسی وضع تحصیلی و سلامت روان دانشجویان دانشگاه تهران ، انتشارات مرکز مشاوره دانشگاه تهران.

کامکار، علی (۱۳۷۸)، بررسی سلامت روانی دانشجویان علوم پزشکی یاسوج، مجله طب و تزکیه (۱۳۸۰).

کاکاوند ، علیرضا ( ۱۳۸۵ ) . روانشناسی مرضی کودک . چاپ اول . تهران به نشر .

کراز، ژاک. بیماری های روانی: به انضمام الگوی مصاحبه با بیماران روانی- تست افسردگی بکتست شخصیت کتل و مقیاس ضاطراب کتل. ترجمه محمود منصور و پریرخ دادستان (۱۳۸۶). تهران: رشد.

کریمی، زهرا (۱۳۸۷)، مقایسه اختلالات رفتاری و سبک های دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ۱۲-۱۷ ساله عادی و ساکن در خوابگاه شبانه روزی شهر سرو آباد، پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه آزاد اسلامی  واحد تهران مرکز، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی.

گرجی، یوسف (۱۳۷۹)، بررسی اثرات عدم حضور پدر در خانواده بر پیشرفت تحصیلی و اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع راهنمایی چهار محال بختیاری. وزارت آموزش و پرورش چهار محال بختیاری .

گنجی، حمزه (۱۳۸۶)، بهداشت روانی، تهران: نشر ارسباران.

لطفی کاشانی، فرح و وزیری، شهرام (۱۳۸۷). روان شناسی مرضی کودک. تهران: ارسباران.

محمد اسماعیل ، الهه ( ۱۳۸۰) ، بررسی مقدماتی اعتبار و روایی و تعیین نقاط برش اختلالهای پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) ،تهران : پژوهشکده کودکان استثنایی .

محمد اسماعیل ، الهه ، بررسی سلامت روانی مادران دانش آموزان مبتلا به اختلال رفتاری ، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی ، شماره ۲ ، تابستان ۱۳۸۲ .

مارش، اریک و بارکی راسل، روان شناسی مرضی کودک (آسیب شناسی روانی). ترجمه حسن توزند جانی و جهانشیر توکلی زاده (۱۳۸۳) جلد اول و دم. مشهد: آوای کلک.

مرادی، صدیقه (۱۳۸۳)، بررسی شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان دختر و پسر، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

مرادی، علی رضا و علیلو، مجید محمود (۱۳۸۰)، بررسی سلامت عمومی دانشجویان دانشگاه های کشور ،مجموعه مقالات اولین سمینار بهداشت روان دانشجویان دانشگاه تهران.

مهرابی، محمودرضا (۱۳۸۶)، بررسی شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان مقطع دبیرستان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز ، دانشکده روان شناسی و علوم اجتماعی .

میلانی فر، بهروز (۱۳۸۰)، بهداشت روانی، تهران: نشر قومس ،چاپ هشتم.

میلز، آدامز (۱۳۸۰)، روان شناسی کودکان محروم از پدر (ترجمه ی خسرو باقری)، تهران: انتشارات تربیت (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۱۹۹۲).

نلسون ، ریتا ویکس و ایزائل ، الن . سی ( ۱۳۸۷ ) ، اختلالات رفتاری کودکان . ( محمد تقی منشی طوسی ، مترجم ) چاپ هشتم . انتشارات آستان قدس رضوی.

نوابی نژاد، شکوه (۱۳۸۰). بهداشت روانی نوجوان کتاب پنجم آموزش خانواده و فرزندان در دوره دبیرستان. تهران: انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.

نوید ،جعفری و راتوس ،اسپنسر (۱۳۸۸)، بهداشت روانی (ترجمهی یحیی سید محمدی)، تهران: انتشارات ارسباران.

هاسن، پاول و هنری ،کیگان جروم، مستون ،آلتا ،کارول؛ جین وی ، کانجر (۱۳۸۵) ،رشد و شخصیت کودک (ترجمه مهشید یاسایی)، تهران: نشر مرکز (تاریخ انتشار به زبان اصلی ، ۱۹۸۱).

هاوتون ، کیت، سالکووی کیس، پی ام و کرک جوان و کلارک، دیویدم (۱۳۸۶)، رفتار درمان شناختی: راهنمای کاربردی اختلالات روانی (ترجمه حبیب الله قاسم زاده)، تهران: نشر ارجمند (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۲۰۰۰).

هومن ،حیدر علی، (۱۳۸۲)، شناخت روش علمی در علوم رفتاری (پایه های پژوهش) ،چاپ سوم ،تهران: نشر پارسا.

یعقوبی، نور اله (۱۳۷۴)، بررسی همه گیر شناسی اختلالات رفتاری در مناطق شهری و روستایی صومعه سرا- گیلان، پایان نامه کارشناسی ارشد، انیستیتو روانپزشکی

مقدمه

کودکی که به دنیا می آید ممکن است عالیترین و کامل ترین امکانات رشد را دارا باشد. وی ممکن است آمادگی داشته باشد و ظرفیت آن را که به شایسته ترین وجهی پرورده شود و برترین کمالات دست یابد . کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیط مناسب در اختیارش قرار گیرد تا ببالد و نشو ونما یابد و جایگاه ارجمند خویش را در این دنیا بیابد . اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی و آموزشی و اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دست یابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد . محدودیتهای محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز مسیر میشود . بزرگی ارقام فقر و بیماری و مرگ در کشورهای جهان سوم لرزه بر اندام آدم می اندازد و مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه ممکن فقر و بیماری و جهل و بد رفتاری ونابسامانی های خانوادگی و کاستیهای آموزشی و اجتماعی و فرهنگی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آن به کمالاتی است که در خلقتشان مقدر شده است  ( نلسو، ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی، ۱۳۸۷)

سال ۲۰۰۱ به عنوان سال بهداشت روانی اختصاص یافته است و در این سال تمام ملل جهان وظیفه دارند که سطح بهداشت روان خود ، خانواده و جامعه شان را ارتقاء دهند و با افزایش دانش بهداشت و زدودن برچسب های مخرب زمینه های این رشد را فراهم آورند ( شاه محمدی ، ۱۳۷۹ )

اکنون که دوران سرنوشت ساز سازندگی و بازسازی همه جانبه کشور با شتابی فزاینده آغاز گردیده است ، زمان آن فرا رسیده است که برنامه توسعه و تامین تندرستی کودکان و ارتقاء سطح بهداشت خانواده و مدارس به عنوان بخش مهمی از سیاستهای ارتقاء بهداشت کشور و اساسی ترین حرکت در راستای تامین سلامتی نسل آینده ساز و تحقق بخش توسعه اجتماعی و اقتصادی آتیه کشور ، جایگاه و هویت واقعی خود را بازیابد . بدون تردید کاهش منابع ، امکانات و اعتبارات مالی ؛ کمبود نیروی انسانی آموزش دیده ، رشد افزون جمعیت و بحران زیست که جملگی تهدیدی جدی برای سلامتی نسل آینده است موانع و مشکلات متعددی را در مسیر تحقق اهداف فوق الذکر ایجاد خواهد کرد . حل این مشکلات راهی جز مشارکت همه جانبه نهادهای اجتماعی به ویژه خانواده را باقی نمی گذارد .اما باید توجه داشت که مشارکت مردم بدون دادن آگاهی و اطلاعات به آنان تحقق نمی یابد راه مشارکت همه ، آگاهی همه است ( پالاهنگ، ۱۳۸۴ ).

گر چه پیشینه توجه به نیازها و مشکلات روانی کودکان به عنوان قشر خاص و دارای ویژگی های منحصر به فرد خود و نه به عنوان بزرگسالانی کوچک اندام به بیش از چند دهه نمی رسد، لیکن در همین مدت کوششهای بسیاری در جهت شناخت، تبیین و طبقه بندی و ارائه روشهای درمانی برای اختلالات دوران کودکی و نوجوانی به عمل آمده است. طبقه بندی اختلالات کودکان این سوال را مطرح می کند که ‹‹ چند نوع اختلال وجود دارد ›› ؟

سوال اساسی در همه گیر شناسی این است که چه تعداد از کودکان در جمعیت کلی دچار این اختلالات هستند؟ همه گیر شناسی با تشخیص علل یا عوامل همراه با انتشار اختلالات در جمعیت نیز سرو کار دارد اختلالات رفتاری طیفی وسیعی از مشکلات کودکی را از رفتارهای پرخاشگرانه و تکانشی تا رفتارهای افسرده گونه و گوشه گیری در بر می گیرد . کودکان با اختلالات رفتاری بنابر ماهیت رفتارهایشان احتیاجات روانی ، تربیتی و آموزشی متفاوتی از سایر کودکان دارند . لذا برای آموزش ، تربیت و ترمیم رفتارهای آنان لازم است چگونگی طبقه بندی این اختلالات با توجه به انواع و دشواریهای رفتاری آنان تعیین شود (عیسی زاده ، ۱۳۸۶).

درباره چگونگی طبقه بندی اختلالات رفتاری ، اختلاف نظرها و بحثهای گوناگون و فراوانی وجود دارد اشکالات طبقه بندی اختلالات رفتاری بنابر علل زیر می باشد :

۱ – علل متفاوتی می توانند زیربنای مشکلات رفتاری مشابهی باشد و درمقابل انواع متفاوت  مشکلات رفتاری می تواند از علل مشابهی حاصل آمده باشد .

۲ – فراوانی و تنوع رفتارهای ناسازگارانه بسیار گسترده است .

۳ – چگونگی شروع این گونه رفتارها و کیفیت رشد و پیشرفت آنان متفاوت است .

۴ – میزان و درجه رشد آنان مختلف است .

۵ – چگونگی پاسخ دهی این گونه رفتارها با روشهای درمانی گوناگون متفاوت می باشد  (سیف نراقی و نادری ، ۱۳۸۰ ) .

آمارهای اپیدمیولوژیک نشان داده اند که تقریبا ۱۴ تا ۲۰ درصد همه کودکان از بدو تولد تا ۱۸ سالگی انواعی از اختلالات روانی را داشته و حدود ۳ تا ۵ درصد این گروه دارای اختلالات شدید روانی می باشند این کودکان مشکلات مهمی در سازگاری به همراه نارسایی خانوادگی – تحصیلی و روابط اجتماعی زندگی دارند ، در هر صورت کمتر از ۵/۱ درصد کودکان نیاز به درمان دارند . با کمال تاسف و تعجب باید بگوییم که در کشور ما به مسائل گوناگون و پیچیده کودکان به طور جدی پرداخته نشده است . این در حالی است که اختلالات عاطفی – رفتاری ، به ویژه وضعیت نامتعادل و تحول زندگی خانوادگی و اجتماعی دریکی دو دهه اخیر کشور ما بیش از هر زمان دیگری گریبانگیر گروههای وسیعی از کودکان شده است (عیسی زاده ، ۱۳۸۶).

نابسامانی های خانوادگی ، کمبودهای آموزشی ، پرورشی و بهداشتی ، جابه جا شدن گروههای اجتماعی و فشارهای ناشی از آن ، رشد نامعقول جمعیت ، مهاجرتهای بی رویه و آوارگی ، فقر و اعتیاد گسترده دل آزردگی و افسردگی و پرخاشجویی و شکوه گراییهای حاصل از غیبت و فقدان سرپرست در بسیاری از خانواده ها و همچنین ناآگاهی های دیرپای والدین کودکان برای مقابله علمی عاقلانه با فشارهایی که زندگی جدید و ناآشنا و پیچیده کنونی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روانهای حساس و پذیرایی خردسالان وارد می آورد . و بسیاری عوامل مهم دیگر سبب شده است که اختلالات عاطفی و رفتاری کودکان وسعت بی سابقه ای بیابد  ( استارت ، لوریا،[۱]  ۱۹۹۸ نقل از عیسی زاده ، ۱۳۸۶).

درچنین وضعیتی جا دارد که پژوهشگران و متخصصان تعلیم و تربیت و روانشناسی کودک هر چه نیرو و دانش و تجربه در توان و هر چه شور وشوق و دلسوزی در جان دارند به کار گیرند و بر این دشمن مهلک درونی بشورند و کمک کنند تا اختلالهای جانکاه عاطفی را از دلهای آسیب پذیر کودکان معصوم و دوست داشتنی بیرون کنند و رشد شخصیت سالم و متعادل آنان را امکان پذیر سازند .

نیازهای کودک

نیازهای مهم کودک عبارتند از اول؛ نیاز به محبت و امنیت عاطفی. دوم؛ نیاز به برخورد با تجربه های جدید و گوناگون. سوم؛ نیاز به تشویق و آگاهی یافتن دیگران از انجام کارهای مناسب و قابل تصدیق که کودک انجام می دهد. چهارم؛ نیاز به مسئول بودن و مسئولیت داشتن است.

همان طور که طرد شدن کودک و کمبود محبت برای کودک مضر است، محبت بیش از حد به کودک نیز به طوری که وابستگی ایجاد شود باعث کاهش اعتماد به نفس، ازدیاد اضطراب و آسیب پذیری کودک می شود. این باعث وابستگی کودک به مادر میشود و تفاوت آن با دلبستگی که باعث امنیت کودک است در وجود ترس و هراس در وابستگی است. پس وابستگی در حقیقت دلبستگی همراه با ترس و اضطراب می باشد. در هر دلبستگی به طور طبیعی قدری وابستگی وجود دارد. ولی در وابستگی، دلبستگی به معنای واقعی نمی تواند وجود داشته باشد (بالبی، ۱۹۶۷)(به نقل از حمدیه و شهیدی، ۱۳۸۷).

هیستریایی مادر با الگوهای رفتار ضد اجتماعی است. پرخاشگری کودکان نیز با پرخاشگری دوران کودکی والدین ارتباط دارد. ارتباط افسردگی مادر با پرخاشگری کودک نیز پیچیده است و در پژوهش های مختلف گزارش شده است. در بعضی گزارش ها نیز اثرات وراثتی در پرخاشگری و رفتار ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان به صورت ضعیفی گزارش شده است. اما در کل والدین به صورت منفی، رفتارهای پرخاشگرانه و بی اعتنایی کودک را به طور فزاینده ای تقویت می کنند (ماش و ای بار کلی (جلد اول)- ترجمه ؛ توزنده جانی و توکلی زاده، ۱۳۸۳).

بد رفتاری در دوران کودکی اغلب در خانواده هایی چند مشکلی اتفاق می افند که در آن ها فقر و تنگدستی، آسیب شناسی والدین و اختلال عملکرد خانواده تاثیر زیادی در رشد کودک می گذارد (مرکز ملی پژوهش، ۱۹۹۳) (به نقل از؛ ماش و ای بار کلی (جلد دوم)- ترجمه؛ توزنده جانی و توکلی زاده، ۱۳۸۳).

۱ – تعریف اختلال رفتاری

تعریف و تعیین عملکردهای مختل کار آسانی نیست زیرا الگوهای رفتاری دارای انواع نا محدودی هستند و همچنین نامهای مختلفی دارند ، نظیر : اختلال رفتاری ، بدکاری رفتار،مشکلات رفتاری ، مشکلات روانشناختی ، رفتارنابهنجار ، رفتار ناسازگارانه ، اختلالات ، نقائص و آسیب شناسی روانی.

رفتار مشکل غالبا به عنوان رفتار ‹‹ نابهنجار›› در نظر گرفته شده است ، ‹‹ نا ›› به معنای ‹‹ دور›› یا ‹‹ از ›› و ‹‹ هنجار ›› به معنای میانگین یا استاندارد . بنابر این ‹‹ نابهنجار›› به معنای چیزی است که از میزان استاندارد منحرف شده باشد ( نلسون [۲] و ایزرائیل[۳] ، ۲۰۰۰ ، صفحه ۱و۲).

از هر نقطه نظری که به مفهوم بهنجاری و نابهنجاری نگریسته شود ، معلوم می گردد که یک مفهوم نسبی است . انحراف از یک هنجار ، ممکن است آنقدر ناچیز باشد که موجب هیچ نگرانی نشود یا ممکن است به اندازه ی زیاد باشد که تردیدی درباره ماهیت نابهنجاری آن باقی نماند . بنابر این مفهوم نابهنجار و بهنجاردو اصطلاح جدائی ناپذیرند و هر یک از آنها را بدون توجه به دیگری نمی توان تعریف کرد (دادستان، ۱۳۸۵).

در مورد تعریف مشکلات رفتاری ، اتفاق نظر در میان محققین وجود ندارد ، و یک تعریف مشخص و محدود برای آن موجود  نمی باشد . اما اغلب تعاریف روی انطباق رفتار با معیارهای اجتماعی تاکید کرده و چنانچه رفتاری با معیارهای اجتماعی تطبیق داشته باشد ، آن رفتار بهنجار تلقی خواهد گردید ؛ کراسنر[۴]  معتقد است  که رفتاری غیر عادی نامیده می شوند که با در نظر گرفتن سه متغیر مداخه گر مطالعه گردند .

الف ) : خود رفتار

ب ) : محتوای اجتماعی آن

ج ) : مشاهده کننده ای که در آن وضعیت با تمام نیرو به مطالعه رفتار پرداخته است .

هیچ رفتاری به خودی خود غیر عادی نمی باشد ، زیرا فردی ممکن است کارهائی از قبیل داشتن توهمات کلامی ، گاز گرفتن ، امتناع از غذا خوردن و …. را انجام دهد . یا این امکان وجود دارد که درموقعیتهای مختلف فردی خشم و عصبانیت نسبت به هر کس را نشان دهد ، لذا با در نظر گرفتن سه عمل یاد شده است که می توان تمایز میان رفتارهای عادی و غیر عادی را مشخص و معین نمود ( راس ، ۱۹۷۴ ، صفحه ۱۴۹ – ۱۵۷ نقل از خانجانی ، ۱۳۷۸).

انجمن روانپزشکی امریکا ( ۱۹۹۴ ) یک اختلال را به عنوان سندرم یا الگوی رفتاری تعریف می کند که موجب درماندگی شخص یا افزایش ریسک مرگ ، درد، ناتوانی ،یا از دست دادن آزادی می شود ( نلسون و ایزرائیل ، ۲۰۰۰ ،صفحه ۱و۲ ).

با توجه به نظرات ارائه شده ، در ارزیابی رفتار بهنجار از نابهنجار ملاکهائی بیان گردیده است که به صورت خلاصه به آنها اشاره می شود :

۱ -۱ – ملاک آماری: این ملاک بر اساس اصل ریاضی منحنی طبیعی است و در این روش آنچه که اکثریت افراد عمل می کنند طبیعی شمرده می شود و آنچه در دو قطب قرار می گیرد نابهنجار قلمداد می گردد . ‹‹ رفتار نابهنجار رفتاری است که از لحاظ آماری کم بسامد [۵] است و یا از هنجار انحراف دارد›› ( هیلگارد ، ترجمه براهنی و دیگران ، ۱۳۸۵) .

۲ -۱ ملاک هنجار اجتماعی : در این ملاک با توجه به معیارهای ویژه یا هنجارهائی که هر جامعه برای رفتارهای افراد پذیرفته است رفتار نابهنجار باز شناخته می شود. بر اساس این معیار، ملاکها برای هر جامعه جنبه اختصاصی پیدا کرده و نابهنجاری از جامعه ای به جامعه ای دیگر و از زمانی به زمان دیگر فرق می کند .

۳ -۱-ملاک غیر انطباقی بودن رفتار : این ملاک بیشتر مد نظر دانشمندان علوم اجتماعی می باشد ، آنها معتقدند به جای آنکه رفتار نابهنجار به وسیله ملاک اجتماعی یا آماری تعیین گردد به وسیله چگونگی تاثیر رفتار در بهزیستی فرد یا گروه مشخص می گردد . بر اساس این ملاک ، رفتاری غیر طبیعی است که ( غیر انطباقی [۶] ) باشد یعنی پیامدهای زیانباری برای جامعه و فرد به دنبال داشته باشد .

۴ -۱ ملاک پریشانی شخص : این ملاک به احساس فرد بیمار از خود بیشتر تاکید دارد تا بر رفتار وی . به بیان دیگر ‹‹ از زاویه فاعلی یا غیر عینی ، یک حالت ناراحت ، یک رنج روانی مبهم یا مشخص و یا یک حالت دلهره که تا حدی مبین وجود روشن نگری نسبی فرد درباره بیماری خویش است ، بر بیمار مستولی است مشخص می گردد ( دادستان و منصور ، ۱۳۸۵) .

۵ -۱ ملاک بالینی : این معیار اساس کار تشخیص اختلال روانی بوسیله روانپزشکان که اساس علائم و تشخیصشان بر همین ملاک می باشد را روشن می سازد و بر پایه همین علائم و معیارها فرد سالم را از غیر سالم بازشناسی می کند . ‹‹ اساس این ملاک همانند روش بالینی در مورد بیماریهای ارگانیکی است . روانشناسان بالینی و روانپزشکان نیز متکی بر نشانه های عملی اختلال روانی چون اضطراب ، ترس ، افسردگی و … می باشد ›› ( نوابی نژاد ، ۱۳۸۰) .

اختلالات رفتاری کودکان

تا سال ۱۹۹۷ اصطلاح «ناتوانی جدی هیجانی[۷]» درقوانین آموزش ویژه مورد استفاده قرار می گرفت، در حال حاضر اصطلاح «اختلالات رفتاری» توسط «مجمع کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری[۸]» پذیرفته شده است و از این نظر که بر جنبه قابل مشاهده مشکلات کودکان متمرکز است، بر سایر اصطلاحات برتری دارد. البته بسیاری از صاحب نظران معتقدند به کارگیری اصطلاح «اختلالات هیجانی- رفتاری»[۹] مناسب تر از اختلالات رفتاری به تنهایی است. زیرا برخی از کودکان ممکن است به اختلالات رفتاری ،گروهی به اختلالات هیجانی و دسته ای دیگر به هر دو مبتلا باشند (فورنس و نیتزر[۱۰]، ۱۹۹۲؛ کافمن، ۱۹۹۷).

همان گونه که یافتن اصطلاح مناسب برای توصیف کودکان و نوجوانان با اختلالات هیجانی- رفتاری مشکل است ، ارائه تعریفی جامع نیز دشوار است. اغلب صاحب نظران و کارشناسان با توجه مقاصد تخصصی خود تعاریفی ارائه داده اند (فورنس و کاوالی[۱۱]، ۱۹۹۷).

عواملی که ارائه تعریفی جامع از این اختلالات را دشوارتر می سازند، عبارتند از؛ فقدان تعاریف دقیق از بهداشت روانی و رفتار بهنجار[۱۲]، تفاوت بین الگوهای مفهومی[۱۳]، مشکل بودن اندازه گیری هیجان ها و رفتارها، رابطه بین اختلالات هیجانی و رفتاری و سایر ناتوانی ها، وجود اختلالات بین متخصصانی که دست اندرکار تشخیص و ارائه خدمات به کودکان و نوجوانان اند (هالان و کافمن[۱۴]، ۲۰۰۳)

علیرغم این که اصطلاحات به کار برده شده در مورد اختلالات هیجانی- رفتاری از نقطه نظر تأکید نسبی بر بعضی از جنبه ها ، در تعاریف گوناگون متفاوتند، نکات مشترکی بین آنان وجود دارد. متخصصان بر سر موارد زیر توافق نسبی دارند:

۱-       این رفتارها افراطی هستند. رفتارهایی که با هنجارها تفاوت اندکی دارند، این اختلالات محسوب نمی شوند.

۲-       اختلالات هیجانی و رفتاری، مزمن هستند و به سرعت برطرف نمی شوند.

۳-       این رفتارها به دلیل ناهماهنگی با انتظاارت اجتماعی- فرهنگی، مورد قبول جامعه قرار  نمی گیرند.

در متن IDEA[15]  (از قوانین دولت فدرال آمریکا) ،اختلالات هیجانی- رفتاری این گونه تعریف شده است:

«۱- منظور از این اصطلاح ،وجود شرایطی است که واجد یک یا چند مورد از ویژگی هایی که در پی می آیند بوده و به طور طولانی مدت و با شدت ظهور کنند و بر کارکرد تحصیلی فرد تاثیر منفی بگذارند. این ویژگی ها عبارتند از:

الف) ناتوانی یادگیری که از عوامل هوشی، حسی یا جسمانی ناشی نمی شود.

ب) ناتوانی در ایجاد روابط رضایت بخش با معلمان و همسالان.

پ) وجود انواع رفتارها و احساسات نامناسب تحت شرایط عادی زندگی

ت) حالات اندوه و افسردگی دائم.

ث) نشان دادن علائمی نظیر ترس یا علائم بدنی در مواجهه با مسائل شخصی و تحصیلی.

۲- کودکان اسکیزوفرنیک[۱۶] و اوتیستیک[۱۷] را می توان در چهارچوب این اصطلاح قرار داد، ولی این اصطلاح شامل کودکانی که ناسازگاری های اجتماعی دارند، نمی شود، مگر ثابت شود مبتلا به اختلالات هیجانی هستند».

بخش اول تعریف دولت فدرال، براساس تعریف بوور[۱۸] (۱۹۸۲) صورت گرفته است. بوور (۱۹۸۲) و کافمن (۱۹۸۲) اشاره کرده اند ،اضافه کردن و کم کردن موارد متعدد ضرورتی ندارد. عقل سلیم حکم می کند براساس پنج معیار بوور، برای اختلالات هیجانی ،کودکان اوتیستیک، کودکان اسکیزوفرنیک و کودکان مبتلا به ناسازگاری های اجتماعی نیز در تعریف گنجانیده شوند (شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۴).

مجمع کودکان استثنایی[۱۹] نیز در مورد اختلالات هیجانی- رفتاری تعریفی ارائه داده است:

«اختلالات هیجانی- رفتاری به شرایطی اشاره دارد که پاسخ هیجانی و رفتاری فرد در مدرسه با هنجاریهای فرهنگی، سنی و قومی تفاوت داشته باشد؛ به طوری که بر عملکرد تحصیلی فرد، مراقبت از خود، روابط اجتماعی، سازگاری فردی، رفتار در کلاس و سازگاری در محیط کار نیز تاثیر منفی گذارد. اختلالات هیجانی- رفتاری شامل پاسخ های قابل قبول کودک یا نوجوان به عوامل تنش زای محیطی نمی شوند. اختلالات هیجانی- رفتاری براساس داده هایی شناسایی می شوند که از منابع مختلف، در مورد کارکرد هیجانی یا رفتاری فرد گردآوری می شوند. این اختلالات باید دست کم در دو موقعیت متفاوت که یکی از آن ها مدرسه است، تظاهر نماید. اختلالات هیجانی- رفتاری می تواند به طور هم زمان با سایر معلولیت ها نیز ظاهر شوند. این اختلالات شامل کودکان یا نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی ، اختلالات عاطفی یا اختلالات سلوک، نقص توجه و ناسازگاری نیز می گردد (مجمع کودکان استثنایی، ۱۹۹۱؛ به نقل از شکوهی یکتا و پروند).

تعریف فوق مزیت هایی بر تعریف IDEA دارد . ازجمله:

الف) دربرگیرنده آسیب های مربوط به رفتار انطباقی که در رفتارها و هیجان ها نشان داده می شوند نیز می گردد.

ب) توجه به هنجارهای فرهنگی و قومی در ارزیابی فرد.

پ) تلاش برای تغییر رفتار کودک و نوجوان قبل از این که او را در گروه افراد مبتلا جای دهند.

ت) افراد ناسازگار اجتماعی را نیز دربر می گیرد (هاردمن، درو و وایگان[۲۰])، ۱۹۹۹».

تعریفی دیگر از «اختلالا هیجانی- رفتاری» که بر ائتلاف آموزش ویژه و بهداشت روانی مبتنی است ، عبارت است از:

۱-       منظور از اختلال هیجانی- رفتاری، ناتوانی فرد در ارائه پاسخ های هیجانی و رفتاری مناسب در مدرسه است. به طوری که این رفتارها از هنجارهای نژادی، فرهنگی و سنی فاصله زیادی داشته باشند و عملکرد آموزشی فرد را تحت تاثیر قرار دهند. عملکرد آموزشی شامل مهارت های تحصیلی، شغلی، فردی و اجتماعی می شود. این ناتوانی؛ الف) شامل پاسخ های مورد انتظار در مواجهه با وقایع پر استرس محیطی که به طور موقت مشاهده می شوند، نمی گردد. ب) هم زمان در دو مکان مختلف که فرد به نوعی در آن شرکت دارد ،مشاهده می شود. در صورتی که فرد به مدرسه برود یکی از این مکان ها مدرسه یا مکان های مرتبط با آن است. پ) به وسیله مداخله در آموزش عادی برطرف نمی شود. به عبارت دیگر، شرایط کودک به گونه ای است که مداخله در آموزش عادی برای او کافی نیست.

۲-       اختلالات هیجانی- رفتاری می توانند در حضور ناتوانی های دیگر مشاهده شوند.

۳-       کودکان و نوجوانان مبتلا به اسکیزوفرنی، اختلالات عاطفی، اضطراب و سایر اختلالاتی که از اختلالات سلوک یا سازگاری ناشی می شوند ،در صورتی که اختلال، بر عملکرد آموزشی آنان تاثیر گذارد در این طبقه قرار می گیرند (فورنس و نیترز، ۱۹۹۲).

تعریف فوق از بسیاری جهات بر تعریف دولت فدرال برتری دارد:

–           اصطلاحات به کار رفته در آن، مورد موافقت متخصصان کنونی هستند.

–           اختلالات رفتاری، اختلالات هیجانی و ترکیبی از این دو را دربر میگیرد.

–           این تعریف مدرسه محور است، اما اختلالات خارج از مدرسه را نیز مورد توجه قرار داده است.

–           تفاوت های نژادی و فرهنگی نیز مورد توجه قرار گرفته است.

–           دربرگیرنده مشکلات خفیف و واکنش های رایج به موقعیت های تنش زا نیست.

–           احتمال وجود ناتوانی های چندگانه در کودکان و نوجوانان را مورد توجه قرار داده است.

–           دامنه وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را از جنبه آموزش ویژه و بهداشت روانی دربر می گیرد (شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۴).

طبقه بندی اختلالات رفتاری کودکان

کوای و پیترسون (۱۹۸۷) اختلالات رفتاری را به شش دسته تقسیم کرده اند:

۱-       اختلالات سلوک: افراد مبتلا، مخرب، آزار دهنده، جنجال برانگیز، بد خلق و در پی جلب توجه و خودنمایی هستند.

۲-       پرخاشگری اجتماعی: سرقت، وفاداری به دوستان بزهکار، گریز از مدرسه و زیر پا گذاشتن ارزش های اخلاقی، اجتماعی و قانون از ویژگی های افراد مبتلا است.

۳-       مشکلات مربوط به توجه و ناپختگی:[۲۱] فراخنای توجه و تمرکز حواس افراد مبتلا بسیار اندک است. آن ها بدون فکر و پرسش های دیگران پاسخ میدهند، توجه آن ها به آسانی از تکلیفی که در حال انجام آن هستند منحرف می شود. سست، بی علاقه، کند و تنبل هستند.

۴-       اضطراب- گوشه گیری: افراد مبتلا به آسانی برآشفته می شوند ،حساس اند، احساسات آن ها به آسانی جریحه دار می شود و به طور کلی ترسو، مضطرب، افسرده و غمگین هستند.

۵-       رفتار روان نژندی: اظهار نظرهای دور از ذهن، صحبت های تکراری و نمایش رفتارهای عجیب و غریب از برجسته ترین ویژگی های افراد مبتلا است.

۶-       تحرک مفرط: افراد مبتلا خیلی کم استراحت می کنند، نمی توانند بدون جنب و جوش بنشینند، آرامش ندارند و بیش از حد پرحرفند.

ویژگی های بعضی از افراد نیز ممکن است در بیش از یک طبقه جای گیرد. برای مثال کودکی ممکن است هم دارای نقص توجه و هم اختلال سلوک باشد. در مورد اختلالات رفتاری وقوع یک یا چند مورد از موارد فوق قاعده است نه استثناء، چرا که تعداد افرادی که تنها یکی از اختلالات هیجانی- رفتاری را نشان دهند، بسیار اندک است. بنابراین کودکان ممکن است انواع اختلالات هیجانی- رفتاری را با شدت های متفاوت دارا باشند (تنکلر سلی و لندرام[۲۲]، ۱۹۹۷).

یکی دیگر از طبقه بندی ها، که مورد علاقه روان پزشکان و روان شناسان بالینی است، طبقه بندی تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) [23] است که در نسخه DSM- IV- TR آن که در سال ۲۰۰۰ میلادی توسط انجمن روان پزشکان آمریکا ارائه شده است ،اختلالات مربوط به کودکان و توجوانان در هفت گروه طبقه بندی شده است:

۱-       اختلالات نافذ رشد: [۲۴] کودکان مبتلا کمبودهای شدیدی را در سطوح متعدد رشد نشان میدهند. این کودکان فاقد مهارت های ارتباطی می باشند و رفتارهای غیر معمولی را بروز می دهند. این اختلالات ممکن است از نابهنجاری های کروموزومی، نابهنجاری ساختاری سیستم مغز و عفونت های مادر زادی ناشی شوند و در بدو تولد یا سال های اولیه زندگی کودک مشخص می شوند. مانند؛ اوتیسم.

۲-       اختلالات نقص توجه و رفتار ایذایی:[۲۵] کودکان مبتلا نشانه های گوناگونی را بروز می دهند. برای مثال؛ تکالیف درسی و اجتماعی خود را انجام نمی دهند و قادر به کنترل فعالیت های بدنی خود نیستند. آنان به اذیت و آزار دیگران و حیوانات می پردازند ،وسایل دیگران را تخریب می کنند و به لجبازی با خانواده می پردازند.

۳-       اختلالات اضطرابی: این طبقه شباهت بسیاری با طبقه اضطراب- گوشه گیری دارد. این کودکان به هنگام جدا شدن از والدین، دوستان نزدیک، معلم و مربی به طور معمول مشکل دارند و درباره وقایع آینده، نگرانی غیر واقع بینانه ای نشان می دهند.

۴-       اختلالات تغذیه و خوردن: [۲۶] اولین اختلالی که در این دسته قرار می گیرد، هرزه خواری[۲۷] است. خوردن مواد غیر قابل خوردن به مدت دست کم یک ماه از ویژگی های بارز این افراد است . آن ها ممکن است موادی مانند؛ پارچه، مو، رنگ و غیره را مصرف کنند

عوامل موثر بر بروز اختلالات رفتاری

شناسایی علل اختلالات رفتاری بسیار مشکل و پیچیده است. چرا که این اختلالات را نمی توان به علتی منفرد نسبت داد (استرنبرگ و گریگورینکو[۲۸]، ۱۹۹۹) . به طور کلی در شناسایی علل این گونه اختلالات باید چند نکته را مورد توجه قرار داد:

۱-در بروز آن مجموعه ای از عوامل دخالت دارند .

۲-تعیین علل آن ممکن است، تحت تاثیر عواملی نظیر؛نگرش متخصصان نسبت به علل رفتار انسان، تجربه های فردی و رشته تخصصی آنان قرار گیرد.

۳-تعیین و شناخت علل این اختلالات هنگامی سودمند است که به مداخله و پیشگیری و موثر منجر گردد (کافمن، ۲۰۰۱).

عوامل موثر بر اختلالات رفتاری را می توان به سه گروه ؛ عوامل بیولوژیک (زیستی)، عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی تقسیم بندی می شود ، که مشکل رفتاری تحت تاثیر یک یا ترکیبی از این عوامل پدید می آید.

۱-       عوامل بیولوژیک

در گزارشی از سازمان نظام پزشکی ایالت متحده آمریکا[۲۹] (۲۰۰۰) ، اهمیت نقش کارکرد اعصاب و مواد شیمیایی موجود در مغز در شناخت بیماری های روانی مورد تاکید قرار گرفته است. مغز دارای هزاران نورون از انواع متفاوت است ، که از نظر مواد شیمیایی ، شکل و نوع ارتباط با یکدیگر تفاوت دارند. کارکرد مغز به توانایی سلول های عصبی در ایجاد ارتباط با یکدیگر بستگی دارد . عوامل بیولوژیکی و جسمانی بر بهداشت روانی و بیماری های روانی تاثیرگذارند (ترنبال و همکاران ، ۲۰۰۲) ، و بیشتر در مورد اختلالات رفتاری شدید و عمیق صدق می کنند. بسیاری از کودکان به اختلالات رفتاری، نقص بیولوژیک شناخته شده ای که باعث بروز رفتارهای آنان گردد، ندارند و گروه بسیاری از کودکان بهنجار دارای نقایص بیولوژیک می باشند (اسرنا، اسمن، گرانهلم، شرمن، واتکینز و ویلیامز[۳۰]، ۱۹۹۴؛ چارلوپ- کریستی[۳۱] و دیگران، ۱۹۹۷؛ هوریس[۳۲]، ۱۹۹۵) . به نظر توماس و چس[۳۳] (۱۹۸۴)؛ تمام کودکان با خلق و خوی مشخصی به دنیا می آیند. گروهی که دارای خلق و خوی دشوار هستند، ممکن است به اختلالات رفتاری مبتلا گردند. البته شواهد کافی برای تائید این نظر وجود ندارد. به عبارت دیگر ارتباط بین خلق و خو در دوران اولیه زندگی و اختلالات رفتاری قطعی نیست. علاوه بر خلق و خو، عوامل دیگری نظیر؛ بیماری، سوء تغذیه، ضربه مغزی و غیره نیز از جمله عوامل بیولوژیکی به شمار می آیند، که در بروز اختلالات رفتاری تاثیر دارند (باومیتسر، کوپتاس و کلیندورت[۳۴]، ۱۹۹۰؛ لوزوف[۳۵]، ۱۹۸۹).

در مورد عل بیولوژیگی اختلالات رفتاری چهار نکته را باید مورد توجه قرار داد»

۱-       هر اختلالی که علل بیولوژیکی دارد ضرورتاً اختلال رفتاری تلقی نمی شود. گاهی اختلال در کارکردهای بیولوژیکی می تواند رفتارها و هیجان های فرد را دچار اختلال کند.

۲-       در موارد اندکی علل اختلالات رفتاری را می توان تنها به عوامل بیووژیکی یا روان شناختی نسبت داد. در اغلب موارد، مجموعه ای از عوامل به ایجاد اختلال منجر می گردند.

۳-       درمان بیولوژیکی و دارویی برای حل مشکل کافی نیست. اگر چه ممکن است در بسیاری از موارد دارو درمانی لازم باشد، ولی کافی نیست (سوئینی؛ فورنس، کاوالی و لویت[۳۶]، ۱۹۹۷). در فرآیند درمان اختلالات رفتارهای جنبه های اجتماعی و روان شناختی نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

۴-       رویکردهای بیولوژیکی و دارویی در بسیاری از موارد مفید به نظر نمی رسند. حتی اگر ریشه اختلال، بیولوژیکی شناخته شود، اقدامات اولیه، رفتاری و روان شناختی هستند (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳).

۲-عوامل بیوژنتیکی

بدون شک ویژگی های جسمانی کودکان تحت تاثیر عوامل ژنتیک قرار دارند. در سال های اخیر پژوهش ها نشان داده اند، آن ها بر ویژگی های رفتاری نیز تاثیر دارند. افسردگی و اسکیزوفرنی از جمله اختلالات رفتاری به شمار می آیند، که ارتباط نزدیکی با وراثت و ژن ها دارند (گاتسمن، ۱۹۹۱).

مک کلرن[۳۷] (۱۹۹۳) شواهد معتبری مبنی بر اهمیت نقش وراثت در شکل گیری رفتار و شخصیت به  ویژه در زمینه تفاوت های وابسته به جنس ارائه داد. اوتیسم، بیش فعالی و اختلالات سلوک (مانند رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف الکل) در مردان ۴ تا ۸ برابر زنان است. افسردگی و ترس های اجتماعی در زنان ۲ تا ۳ برابر مردان مشاهده می شود. هر چند نباید نقش محیط و تربیت دراین اختلالات نادیده گرفت (کرک، گالاگر و آناستازیو، ۲۰۰۰).

 ۳-عوامل محیطی

شرایط زندگی کودک، فقدان سیستم های حمایتی، خانواده، همتایان، مدرسه، عوامل فرهنگی و سوء استفاده از کودکان، از جمله عوامل محیطی محسوب می شوند، که در بروز اختلال سلوک و رفتارهای ضد اجتماعی دخالت دارند.

نقش والدین در اختلالات رفتاری کودک

بسیاری از جامعه شناسان و روان شناسان نیز معتقدند که ریشه بسیاری از مشکالات رفتاری و انحرافات شخصیتی در کودکان را باید در الگوهای تربیتی والدین و ویژگی های شخصیتی آنان جستجو کرد. مشکلات خانوادگی اثرات مستقیمی بر آمادگی، تمرکز و توجه کودک به درس و تحصیل دارد. وقتی والدین در وضعیت نامطمئنی و اضطرابی قرار داشته باشند، این عدم اطمینان و اضطراب را به کودکان خود منتقل می کنند. چنین کودکانی از آمادگی ذهنی لازم برای یادگیری و درک مطلب بهره مند نیستند و طبعاً از نظر  تحصیلی با مشکلاتی مواجه می گردند. در خانواده های از هم پاشیده و نگران و خانواده هایی که یکی یا هر دوی آن ها مبتلا به اختلال افسردگی باشد، کودکان از یک رابطه عاطفی مناسب بی بهره اند و چون ذهن آن ها به مسائل جانبی و نامربوط اشتغال دارد ،چنین کودکانی در کلاس حضور ذهنی ندارند   و نمی توانند از توجه و تمرکز کافی برخوردار باشند. افسردگی والدین (بخصوص مادر) نه تنها موجب می شود که کودک در کسب موقعیت تحصیلی دچار مشکلات قابل توجهی شود، بلکه باعث می شو د که کودک در زمینه برقراری ارتباطات متقابل اجتماعی با سایر اشخاص نیز دچار مشکلات شود. به طور کلی در بیشتر تحقیقات در این زمینه نشان داده شده که این کودکان در مقایسه با سایر کودکان هم سن خود (سنین ۶ تا ۱۲ سال) در برابر مسائل و مشکلات زندگی دارای سطح سازگاری پایین تری باشند . همچنین در میان آنان علائمی مربوط به اختلال افسردگی مشاهده شود (اسماعیل زاده، ۱۳۸۵).

متخصصین عقیده دارند که اضطراب های مزمن کودکان، از بودن آنان در موقعیت های فشار زا سرچشمه می گیرد. ناتوانی در خارج شدن از موقعیت فشارزا، ناتوانی در انجام کاری درباره بهبود موقعیت، عدم توانایی در تغییر موقعیت، احساس عجز و ناتوانی آنان و نیز نگرش منفی آنان از «خود» را چندین برابر تشدید می کند. برای یک کودک اضطراب ممکن است از آن جا ریشه بگیرد که مجبور باشد در خانواده ای زندگی کند که سوء استفاده می کنند. در چنین موقعیتی کودک که این مورد و موارد مشابه را به خوبی درک می کند ولی به علت وابستگی های مادی و معنوی قدرت قیام ندارد، به ناچار در خود فرو می رود و انزوا برمی گزیند. در چنین فضایی، کودک بسیار کوچک تر از آن است که بتواند درک کند که خانواده اش احتمالاً آن قدر درگیر حل مشکلات عدیده خویش است که نمی تواند رابطه مناسبی با وی برقرار سازد . یکی از تظاهرات شدید خود- پنداری ضعیف، با ضعف اعتماد به نفس، در اقدامات خودکشی متجلی می گردد. امروزه پدیده خودکشی در بین کودکان خردسال، توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. اگر چه نمونه های خودکشی، در میان کودکان خردسال به ویژه زیر سن ۱۵ سالگی بسیار نادر است. اما برخی از موارد خودکشی آنان گزارش شده است (سیف نراقی و نادری، ۱۳۷۹).

جو عاطفی خانواده و حمایت انگیزه های یادگیری که ازطرف والدین در اختیار کودک قرار می گیرد، میتوانند در رشد فکری او تأثیر بسزایی بگذارند، تحقیقات نشان داده است که کمبود تجربه های جدید و جالب یا عدم همکاری والدین و معلمین در این امر باعث افسردگی و دلزدگی، و دلسردی و بی حوصلگی در کودکان می شود و پیشرفت هوشی آنان را کند می کند. مهم ترین انگیزه در زندگی کودک دریافت تشویق و تصدیق از طرف کسانی است که به اوعلاقه مندند و کودک از آنان سرمشق می گیرد. پس والدین باید آگاهی منطقی و هماهنگ با مرحله رشدی کودک داشته باشند. تحقیقات نشان داده کودکانی که مسئولیت را نیاموخته اند در سنین بزرگسالی وارد مشاغلی می شوند که در آنها کمتر مسئولیت وجود داشته باشد. در نتیجه بر احساس طرد شدن و بیگانگی آن ها دامن زده می شود. برخی از گرایش های تربیتی والدین با پیدایش رفتارهای غیر انطباقی فرزندان رابطه دارد (وبستر و هابرث، ۱۹۹۴). همچنین مطالعات نشان داده اند که مشکلات رفتاری فرزندان با اختلال روان پزشکی والدین رابطه دارد (زیما و همکاران، ۱۹۹۶؛ راتر و کوینتون، ۱۹۸۴).

اگر در خانواده شرایط و روابط ناسالم و منفی وجود داشته باشد، تأثیری بر روی فرزندان خواهد گذاشت و منش های عاطفی ناهنجاری در آن ها شکل خواهد گرفت. نقش های منفی از قبیل حسادت، پرخاشگری، احساس عدم امنیت، مضطرب ، پرخاشگر، ناسازگار و افسرده می گردد. لسلت (۱۹۸۷) ناسازگاری کودکان و نوجوانان ناشی از شکست در دوران کودکی و در خلال دوران دلبستگی مادر می داند (اسماعیلی، ۱۳۸۳).

 پس رابطه والدین با فرزندان در ایجاد سازگاری کودکان و نوجوانان می تواند تسهیل کننده یا بازدارنده باشد. توافقی همگانی وجود دارد که خانواده ها در پیدایش اختلال های رفتاری تأثیر مهمی دارد (هتر نیتگون  و مارتین، ۱۹۷۹؛ به نقل از نلسون و ایزرایل، ۱۹۸۴؛ ترجمه منشی طوسی، ۱۳۷۸).

از آن جا که مادر اولین کسی است که نوزاد با او رابطه برقرار می کند، لذا مهم ترین نقش را در پرورش ویژگی های روانی و عاطفی کودک به عهده  دارد و کانون سلامتی یا بیماری محسوب می شود. تحقیقات نشان داده اند که اختلالات رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هر چه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان ارتباط تنگاتنگی با مشکلات روانی والدین دارد. هر چه مشکل روانی والدین شدیدتر باشد ظهور اختلال های رفتاری کودکان سریع تر خواهد بود (بلانز و همکاران، ۱۹۹۱).

بِردسِلی و همکاران (۱۹۸۳) اظهار کرده اند که بیماری روانی یکی از والدین احتمال ابتلای به بیماری روانی را در کودکان افزایش می دهد (داکلاس، ترجمه یاسایی، ۱۳۸۵).

اکثر روان شناسان معتقدند که کمبودهای کیفی و کمی در رابطه ی اولیه بین مادر و نوزاد اختلال در سلامت روان نوزاد را در پی خواهد داشت و این بیشتر به صورت عوارض جسمانی یا روان تنی و سایکو سوماتیک خود ر ا نشان خواهد داد. عوارضی مثل بی خوابی، دل درد، اسهال و یبوست و ناراحتی ها و اختلالات پوستی و گوارشی می توانند به دلیل کمبودهای  عاطفی و روانی دراین دوره ظاهر شوند و در بسیاری از موارد والدین، متخصصین و دست اندرکاران بدون توجه به ریشه عاطفی و روانی این عوارض با آن ها برخورد می کنند.

رنه اشپیتز روان تحلیلگر اتریشی الاصل آمریکایی به پدیده آزردگی های روان جسمی اشاره می کند که نتیجه نارسائی های کمی و کیفی در رابطه عاطفی بین مادر و کودک هستند. اشپیتز معتقد است که اختلالاتی مانند اغمای نوزاد، قولنج سومین ماه و اگزمای کودکی زمانی به وجود می آیند که در اولین سال زندگی نوزاد از محبت عاطفی مادر محروم شده باشد یا سهل انگاری و طرد شدن از طرف مادر نسبت به نوزاد دیده شود (اشپیتز، ۱۹۶۶).

رابطه مادر- فرزند نزد مادران مضطرب با مادران غیر مضطرب متفاوت است. مادران مضطرب در روابط عاطفی با فرزندان خود دچار مشکل اند، به آن ها کمتر محبت می کنند، کمتر لبخند می زنند و در تعامل با فرزندان بیشتر حالتی انتقادی و عصبی دارند. زمانی که والدین از نظر روان شناختی، اجتماعی یا اقتصادی تحت فشار باشند، در مراقبت و ابراز محبت به کودکان ناتوان و تحریک پذیر خود دچار مشکل می شوند و این امر به نوبه خود باعث ایجاد یک دلبستگی نا امن می شود. از سویی والدین در مقابل کودک نیازمند و آسیب پذیر خود دچار اضطراب می شوند و از سوی دیگر این اضطراب، آنان را از لحاظ عاطفی در نظر کودک غیر قابل دسترسی می کند و کودک در مقابل ، دچار اضطراب می شود (اشپیتز، ۱۹۶۶).

در جریان تعاملات مادران افسرده کودکان به ندرت بیان چهره ای مثبت و بیشتر بیان چهره ای منفی، کاهش بیان کلامی ، کاهش فعالیت و بازیگوشی و تقابل بیشتر حالات عاطفی منفی مادرانشان را نشان می دادند. خردسالان و کودکان مادران افسرده،تاخیر هیجانی، اختلال هایی در تنظیم عاطفه، مشکلات جدایی و دلبستگی ناایمن را نشان می دهند. خردسالات و پیش دبستانی های مادران افسرده در تعامل با مادرانشان کاهش بیان کلامی، افزایش بازداری در موقعیت های ناآشنا، و رفتارهای اجتماعی بازداری شده- مضطرب با همسالانشان را نشان می دهند. فرزندان مدرسه رو در جریان تعاملات مادر- کودک منفی گرایی و رفتار خارج از تکلیف را نشان می دهند و در تعاملات با مادرانشان راحت نیستند. به طور کلی آن ها نسبت به کودکان مادران بهنجار صمیمیت کمتر و گوشه گیری، انزوای اجتماعی، بی توجهی و ناشکیبایی بیشتری نشان می دهند. اختلال در جریان دوره نوجوانی به صورت بی اعتنایی شدید، تعارض و گوشه گیری بروز می کند (ماش و ای بار کلی (جلد اول)- ترجمه؛ توزنده جانی و توکلی زاده، ۱۳۸۳).

با توجه به این که روابط بین نسلی دررفتار جنایی اثبات شده است. شواهد موجود حاکی از این است که آسیب شناسی روانی والدین با رفتار پرخاشگرانه و ضد اجتماعی کودکان ارتباط دارد. شخصیت اجتماعی والدین ارتباط ویژه و تنگاتنگی با اختلال سلوک کودکان دارد. این ارتباط برای پدران بسیار روشن است. این بین اول اختلال سوء مصرف مواد در والدین و دوم شخصیت هیستریایی مادر با الگوهای رفتار ضد اجتماعی است. پرخاشگری کودکان نیز با پرخاشگری دوران کودکی والدین ارتباط دارد. ارتباط افسردگی مادر با پرخاشگری کودک نیز پیچیده است، و در پژوهش های مختلف گزارش شده است. در برخی گزارش ها نیز اثرات وراثتی در پرخاشگری کودک نیز پیچیده است و در پژوهش های مختلف گزارش شده است. در بعضی گزارش ها نیز اثرات وراثتی در پرخاشگری و رفتار ضد اجتماعی کودکان و نوجوانان به صورت ضعیفی گزارش شده است. اما در کل والدین به صورت منفی، رفتارهای پرخاشگرانه و بی اعتنایی کودک را به طور فزاینده ای تقویت می کنند (ماش و ای بارکلی (جلد اول)- ترجمه ؛ توزنده جانی و توکلی زاده، ۱۳۸۳).

بدرفتاری در دوران کودکی اغلب در خانواده هایی چندین مشکلی اتفاق می افتد که در آن ها فقر و تنگدستی، آسیب شناسی والدین و ا ختلال عملکرد خانواده تأثیر زیادی در رشد کودک
می گذارد (مرکز ملی پژوهش، ۱۹۹۳) (به نقل از؛ ماش و ای بار کلی (جلد دوم)- ترجمه؛ توزند جانی و توکلی زاده، ۱۳۸۳).

ویژگی های افراد با اختلالات رفتاری

اغلب دانش آموزان با اختلالات رفتاری دارای ویژگی و نیازهای بسیار ناهمگون و متفاوتی می باشند. بعضی از آنان حتی به آموزش ویژه نیز نیاز ندارند، زیرا اختلال بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر نگذاشته است.

برای مثال دانش آموزان که دچار ترس از مدرسه است به آموزش ویژه نیاز دارد (ترنبال و همکاران، ۲۰۰۰).

هاردمن، درو و ایگان (۱۹۹۹) ویژگی های  افراد با اختلالات رفتاری خفیف و شدید را در جدولی طبقه بندی نموده اند:

جدول۱: ویژگی های افراد با اختلالات رفتاری خفیف و شدید (هاردمن، درو و ایگان، ۱۹۹۹)

ویژگی

اختلالات رفتاری خفیف

اختلالات رفتاری شدید

هوش

از زیر متوسط تا تیزهوش، به طور معمول زیر متوسط

زیر متوسط

پیشرفت تحصیلی

مهارت های تحصیلی زیر متوسط، میزان ترک تحصیل بیش از سایر افراد استثنایی

وجود اختلال شدید در مهارت های تحصیلی، ممکن است ریاضی و خواندن را در حد ابتدایی یاد بگیرند.

روابط اجتماعی

وجود مسائل عمده در حفظ و گسترش روابط اجتماعی

در موارد بسیار اندک قادر به برقراری ارتباط با دیگران هستند. اغلب از برقراری رابطه حتی با همسالان اجتناب می ورزند.

مهارت های انطباقی

مهارت های مربوط به زندگی روزمره و مراقبت از خود دارند

در مهارت های زندگی و مراقبت از خود با مسائل عمده ای مواجه هستند.

مشکلات رفتاری

پرخاشگری کلامی و جسمانی در آنان به فراوانی مشاهده می شود

در اغلب ساعات روز، به طور پیوسته رفتارهای توام با خصومت و مخرب دارند. به خود و دیگران آسیب می رسانند.

زبان و گفتار

معمولی

اغلب به گونه ای عجیب و غریب حرف می زنند. فاقد مهارت های گفتاری – ارتباطی هستند.

تماس با واقعیت

تماس با واقعیت خوب است نسبت به محیط و افراد اطراف خود آگاهی دارند

تماس با واقعیت مخدوش است. دنیای خود را براساس توهمات و تخیلات شکل می دهند.

وجود سایر اختلالات همراه

اختلالات یادگیری بیش از سایر اختلالات مشاهده می شود

اختلالات خوردن و افسردگی بیش از سایر اختلالات مشاهده می شود.

اشتغال

به طور معمول شاغل نیستند، زیرا در انجام وظایف مربوط به شغل ناتوانند

به طور معمول شاغل نیستند، زیرا توانایی مراقبت از خود را ندارند و به دیگران نیز وابسته اند.

۲ – اختلال عاطفی

۱ -۲ تعریف اختلال عاطفی

اختلال عاطفی طبقه تشخیص گسترده ای در روانپزشکی که تعدادی سندرم های مشترک در یک خصوصیت اساسی یعنی اختلال خلق یا عواطف را تا حدی که به ابعاد افسردگی یا تحریک برسد ، در بر میگیرد . معهذا ، این اصطلاح زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که قرائن ( آشکار) اختلال فیزیکی یا یک بیماری روانی دیگر در کار نباشد  ( کاپلان و سادوک، ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۱) .

طبق تعریف راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی روانپزشکی امریکا ( ۱۹۹۴ ) ؛ اختلال عاطفی اصطلاحی است کلی و مربوط می شود به اختلال روانی که در آن آشفتگی اساسی در عواطف و هیجانات فرد موجود می باشد (  مهدی پور ؛ ۱۳۷۹ ).

۲ -۲ طبقه بندی مشکلات عاطفی

با پیشرفت و توسعه روانشناسی ، خصوصا روانشناسی کودک  و نوجوان ، گام بلندی در راه تشخیص و شناخت نوجوانانی که از نظر عاطفی با مشکلاتی مواجه هستند ، برداشته شده است . در این زمینه روانشناسی بالینی در رفع مشکلات عاطفی و رفتاری افرادی که نابهنجارند ، بسیار موثر افتاده است .

در سال ۱۹۰۸ آلفرد بینه اولین مطالعه علمی خود را در مورد کودکان آغاز کرد . تا قبل از آن هیچگونه مطالعه ای که جنبه عینی و علمی داشته باشد . در شناخت مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان معمول نشده بود . در آن زمان منابع تشخیص مشکلات عاطفی کودکان و نوجوان فقط محدود به استفاده از عوامل زیر می شد :

۱ – بررسی نوشته ها و یادداشتهای بزرگسالان که مبین خاطرات ایام کودکیشان بود .

۲ – استفاده از پرسشنامه . در این پرسشنامه ها از بزرگسالان می خواستند تا جزئیات رفتار زمان کودکیشان را شرح دهند .

۳ – گزارش روزانه از رفتار کودک و بررسی این گزارشها ( مان ، ۱۹۷۲ ، ترجمه ساعتچی ، ۱۳۷۷ ).

امروزه طبق تقسیم بندی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی انجمن روانپزشکان امریکا  (DSMIW ، ۱۹۹۴ ) اختلال خلقی ، به اختلال های افسردگی ( افسردگی یک قطبی ) اختلالهای دو قطبی و دو اختلال بر پایه سبب شناسی یعنی ، اختلال خلقی ناشی ا زبیماری جسمانی و اختلال ناشی از مواد تقسیم می شوند ( DSMIW ، ۱۹۹۴ ) .

درطبقه بندی III – DSMIW موارد زیر در اختلالات خلقی گنجانده شده اند :

۱ – اختلالات خلقی اساسی ( افسردگی ، افسردگی یک قطبی، مانیک ، پسیکوزمانیک – دپرسی ) .

a) اختلال دو قطبی – مرکب ، مانیک ، دپرسو . (b) افسردگی اساسی ، دوره واحد ، یا عود کننده.

۲ – سایر اختلالات خلقی اختصاصی – اختلال ادواری ، اختلال دیس تایمیک ( افسردگی نوروتیک، افسردگی ، پسیکونوروتیک ) .

۳ – اختلالات خلقی ناجور- اختلال دو قطبی ، افسردگی ( پورافکاری ، ۱۳۸۲ ).

طبقه بندی اختلالهای روانی

قدیمی ترین تقسیم بندی مربوط به بقراط و جالینوس بوده است بقراط اختلالات روانی رفتار را به ترشحات بدن نسبت داده و ترشحات بدن را به چهار نوع صفرا ، سودا ، خون و بلغم تقسیم بندی کرده و جالینوس نیز بر همین اساس مزاجها را به اسامی صفرایی ، سودایی ، خونی و بلغمی نام نهاده است . بعدها کرچمر و شلدون ارتباط بین ساختمان بدنی و شخصیتی را پیشنهاد کردند و اختلالات شخصیتی و رفتاری را زائیده خصوصیات جسمانی و بدنی دانسته اند  روانکاوان علت و منشاء اختلالات رفتاری و شخصیتی راتجربیات دوران کودکی و عوامل روانی یا سایکوژنیک دانسته اند (میلانی فر، ۱۳۸۰ ).

اختلالهای کودکی تا چه میزان رواج دارد ؟

با شمارش تعداد کودکان مبتلا به اختلال رفتار ، در هر میزان می توان درجه شیوع را به دست آورد .

درجه شیوع معمولا حکم تعداد یا درصد چنین کودکانی را در جامعه دارد . و انتشار را می توان با شمردن تعداد کودکان تازه مبتلا شده در یک دوره زمانی خاص بدست آورد  ( جعفرپور، ۱۳۷۹ ).

اگر فردی بخواهد از وجود اختلالهای کودکی در جامعه اطلاع حاصل کند ؛ بهتر است از محیطهایی مانند کلینیک ها ، بیمارستانها ، اقامتگاه های مخصوص ، مطبهای خصوصی کودکان مبتلا به اختلال رفتاری و مکانهای مشابه اینها بازدید به عمل اورد . با این حال نوجوانی که به این مکانها آورده می شوند ، شاخص صحیح و قابل اعتماد اختلالهای رفتاری نیستند . در گذشته دیده ایم که معیار قضاوت در مورد وجود اختلال پیچیده است . افزون بر آن غالبا دیده می شود که مواردی وجود داشته است که به دلیل شرم ، ترس از بر چسب خوردن ، یا غفلت گزارش نشده است .

موضوع جدی دیگراین است که میزانهای تشخیص به صورتی ثابت به کار نمی رود .امکان دارد در کلینیکی تخصصی کودکی را بیش از حد پر تحرک تشخیص دهند ، در حالی که در کلینیک دیگر همان کودک را ناتوان از یادگیری بدانند ، بدیهی است که این تشخیصهای  متفاوت سبب بروز شک و تردیداختلال  رفتار نسبت به اطلاعاتی می شودکه در مورد اختلالهای به خصوصی گردآوری شده است  ( نلسو و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی، ۱۳۸۷)[۳۸].

هنجارهای اجتماعی فرهنگی

شاید جامع ترین ملاک برای قضات در مورد اختلال رفتار ، نقش هنجارهای اجتماعی و فرهنگی باشد که سالیان قبل توسط انسان شناسی بنام روت بندیک ( ۱۹۸۴ ) [۳۹]  به صورتی موثر شرح داده شد ، وی پس از مطالعه وسیعی که در مورد فرهنگهای مختلف به عمل آورد ابراز داشت که هر جامعه ، رفتارهای معینی را انتخاب می کند که مناسب آن ، افراد خود را به گونه ای پرورش می دهند تا طبق آن عمل کنند . افرادی که بر اثر موضع گیریهای قبلی ، خلق و خو یا تجربه های اکتسابی ، این رفتارها را از خود بروز ندهند ، اجتماع آنها را افرادی کج رو و منحرف می شناسد . انحراف این افراد همیشه نسبت به معیارهای اجتماع سنجیده می شود .

در یک محدوده وسیع ، بهنجار بودن بر اساس فرهنگ تعربف می شود . بهنجاری در وحله اول واژه ای است برای آن بخش از رفتار که از نظر اجتماعی در هر فرهنگ پا گرفته است ؛ و نابهنجاری ، واژه ای است که به آن بخش از رفتار که در تمدن بخصوصی کاربرد ندارد ، اطلاق می شود ( جعفرپور ؛ ۱۳۷۹ ) .

بدون شک فرهنگی که کودک درآن پرورش می یابدتاثیری بر رشد هیجانی ، اجتماعی و رفتاری وی دارد . مطالعات مورد ی در مورد فرهنگهای به سرعت در حال تغییر ؛ دال بر این فرع است ، به طور خلاصه شرایط اجتماعی و فرهنگی و تغییرات آن برجسته ای بر رفتار کودک دارد . مسئولیتهای جدیدی بر عهده نوجوانان گذاشته می شود آشکارا تاثیرات فرهنگی بر رفتار ، مهم و معنی دار شده است  ( کافمن [۴۰] ، ۱۹۹۲ ترجمه جوادیان ، ۱۳۸۶).

کودکان و بزرگسالان عادی میلی به گذراندن اوقات خود با چنین کودکانی ندارند مگر آنکه مجبور شوند . قابل فهم است که دیگران نسبت به کسانی که چنین خصوصیتی دارند عکس العمل مشابه نشان دهند شگفت انگیز نیست که این کودکان در جنگ دائمی با همه گرفتار باشند . مشکل از کجا آغاز می شود ؟ آیا آن با رفتاری شروع می شود که دیگران را خشمگین یا بی قرار می کند ؟ یا با یک محیط اجتماعی ناراحت و نامناسب برای کودکان آغاز می گردد که تنها پاسخ معقول به آن کناره گیری یا تهاجم است پاسخ به این سوال ما بر اساس پژوهشهای موجود غیر ممکن است .

بهترین داوری امروزی در این باره آن است که بگوییم این مشکل تنها ناشی از رفتار کودک با محیط نیست مشکل از انجا پدید می آید که تعاملات و مبادلات اجتماعی بین کودک و محیط اجتماعی نامناسب است تعلیم و تربیت ویژه برای این دانش آموزان به جهات مختلف مغشوش و اغتشاش آفرین است . تعداد زیاد و گوناگون نظریه ها در باب علل و بهترین طریق درمان اختلالهای رفتاری ، تقسیم بندی مفید ترین مفاهیم را مشکل می سازد . لذا مطالعه این میدان از تعلیم و تربیت ویژه ، نیاز به تفکر انتقادی و پشتکار بیشتر از حد معمول دارد ( ماهر، ۱۳۸۴ ) .

تفاوتهای مربوط به جنسیت

یکی از فراگیرترین یافته هایی که با توجه به درجه شیوع اختلالهای رفتاری دیده می شود این است که اختلالهای رفتاری پسران از تنوع و گستردگی بیشتری یرخوردار است تا دختران این گستردگی شامل اختلال شدید روانی ، تحرک بیش از حد ، خیس کردن رختخواب ، رفتار ضداجتماعی و مشکل یادگیری است . این اختلاف رامی توان ناشی از چندین عامل دانست : در کل به نظر می رسد که پسرها نسبت به دخترها ا زنظر زیستی آسیب پذیرتر باشند ، از همان دوره جنینی میزان مرگ و میر در پسرها نسبت به دخترها بیشتر است و به نظر می رسد ، بیماریهای جدی ، تغذیه نادرست و فقر در آنان تاثیر بیشتری می گذارد با این وجود اختلافهایی که در پرورش این گروه در اجتماعی وجود دارد ، در مورد اختلافهای مربوط به جنسیت نیز بی تاثیر نیست .

برای مثال تردیدی نیست که پرخاشگری در پسران سهل تر پذیرفته می شود تا در دختران . در هر حال شواهدی موجود است که نشان می دهد در جه شیوع بالاتر اختلالهای رفتاری نزد پسران را می توان ناشی از این دانست که کجرویهای پسران بیشتر شنیده می شود . مادران انتظار دارند که گرفتاریهای پسران از دختران طولانی تر شود  ( نلسون و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی ، ۱۳۸۷).

معلمان و والدین نسبت به تحرک بیش از حد ، ناپایداری ، حواس پرتی ، نفاق و از هم گسیختگی پسران تاب تحمل کمتری دارند همین حال ، امکان دارد تحمل بزرگسالان نسبت به کارهای پسران به این دلیل کمتر باشد که اداره کردن پسران ار بدو زندگیشان مشکل تر بوده است از این رو امکان دارد ، ویژگیهای زیست شناسی با پرورشها و انتظارات اجتماعی در هم آمیزند . در نتیجه می توان آنها را نشانگربحرانهای زود گذر رشد دانست . این نتیجه گیری ، زمانی تقویت می شود که می بینیم بسیاری از مسائل دوران کودکی بدون درمان فرو می نشیند  (نلسون و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی، ۱۳۸۷ ).

وضعیت روانی کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری

کودکانی که آشفته هیجانی اند به اختلال رفتاری دچارند ، در دوست یابی موفق نیستند در واقع ملموسترین شکل آنها ، ناکامی در ایجاد پیوندهای نزدیک و راضی کننده عاطفی با دیگران است این افراد فقط می توانند دوستان خیالی برای خود پیدا کنند . دیگر کودکان میلی به نزدیک بودن با آنان ندارند و بزرگسالان آنان را جالب توجه نمی یابند ، برخی از این کودکان کناره گیر می باشند کودکان یا بزرگسالان دیگر ممکن است بخواهند به حریم آنان وارد شوند ، ولی تلاشهای آنان معمولا با ترس و عدم علاقه روبرو می شود . در بسیاری از موارد ، این نوع از طرد کامل تا زمانی ادامه می یابد که کسانی که می کوشند دوستی  بیابند از پا درافتند . از آنجا که پیوندهای عاطفی حول پاسخهای اجتماعی دو جانبه شکل می گیرد ، مردم معمولا علاقه شان را نسبت به کسی که پاسخگو نیست از دست می دهند بسیاری ا زکودکان دارای اختلال رفتاری ، از دیگران منزوی هستند ، نه بخاطر اینکه از پیشرفتهای دوستانه کنار می کشند ، بلکه به لحاظ آنکه با دشمنی و پرخاشگری با دیگران روبرو می شوند ، آنها بد رفتار ، منحرف ، غیر قابل پیش بینی ، غیر مسئول ، ستیزه جو ، حسود ، لجباز می باشد  ( کافمن، ترجمه، جوادیان، ۱۳۸۵ ) .

مشکلات توانبخشی افراد به اختلالات رفتاری به قرار زیر است :

عدم وجود نیروی متخصص توانبخشی در مدارس ، کمبود امکانات توانبخشی ، عدم آگاهی اولیاء ، کمبود اطلاعات آنها از مشکلات عمده توانبخشی این افراد می باشد ( سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، ۱۳۷۷ ) .

۳ -۲ ‹‹ پاره ای از مشکلات رفتاری و رابطه آنها با کندی پیشرفت تحصیلی ››

۱ -۳ ۲ اتکای به دیگران : اکثر کودکان که با رشد و رسیدن به بلوغ اجتماعی معمولا به درجه معینی از استقلال دست می یابند . کودکان اغلب با بالاتر رفتن سنشان اصرار می ورزند که ‹‹ خود آن کار را بهتر انجام می دهند ›› به این دلیل است که از اتکای به دیگران به تدریج کاسته می شود . برخلاف کودکی که به طور طبیعی رشد می کند ، بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری اتکای شدیدی به والدین ، معلمان و سایر بزرگسالان دارند .اتکای زیاد این گونه کودکان معمولا به این صورت ظاهر می شود که آنان بیش از حد می خواهند آنان را یاری و تایید کنند و برای انجام اکثر فعالیتهایی  که به انجام آن مشغولند از دیگران یاری می خواهند (بلکهام و سیلبرمن [۴۱]، به نقل از نراقی و نادری، ۱۳۷۹) .

کودکان خردسالی که به مدارس وارد می شوند ، برای اولین بار رفتار هایی از خود نشان می دهند که حاکی از اتکای شدید است ، با این حال بسیاری از این دشواریها در خلال ماههای اول مدرسه از بین می رود . اما در مورد برخی کودکان این گونه اتکا تا یکی دو سال اول و تا سالهای میانی تحصیل به طور جدی ادامه می یابد . ناکامیهای تحصیلی این گونه کودکان بی تردید با این نیاز فوق العاده به یاری و تایید بیش از حد مرتبط است . توصیه می شود که برای این کودکان موقعیتهایی فراهم شود تا باچشیدن مزه موفقیتها و کسب تجربه های مثبت بتوانند میزان شایستگی خود را بالا ببرند ( گاردنر[۴۲]  ، ۱۹۷۸ ) ، در مورد حل مشکل کودکی که به دیگران متکی است ، پیشنهاد ارزنده ای ارائه داده است. شیوه اداره رفتار وی برای کاهش این مشکل رفتاری به صورت ارائه گامهای متوالی است ( نراقی و نادری ، ۱۳۷۹) .

۲ -۳ -۲ تصورات نادرست ا زخود : اغلب اوقات دیده می شود که کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری نسبت به خود تصورات منفی دارند یا خود را دست کم می گیرند ( گاردنر [۴۳]، ۱۹۷۸ ، والاس  و کافمن [۴۴]  ، ۱۹۷۸ ، به نقل از طوسی ، ۱۳۷۹) .

این کودکان اغلب اعتماد به نفس ندارند و خود را ناچیز می پندارند . بسیاری کودکان مبتلا به مشکل رفتاری به دلیل شکستهای پی در پی تحصیلی احساس می کنند که آنان کودن ، خرفت و بی فایده هستند و از انجام هر کاری مفیدی عاجزند .

طبق نظر پورکی [۴۵] ، ( ۱۹۷۰ ) به نظر می آید که میان تصورات نادرست از خود و پیشرفت تحصیلی پیوندی وجود داشته باشد . فیتس [۴۶] ( ۱۹۷۲ ) نیز بر این باور است که کودکانی که نسبت به خود خوش بین هستند معمولا مطالب را راحت تر و موثرتر فرا می گیرند .

سرانجام آن نتایج بررسیهای به عمل آمده نشان می دهد که میان عوامل موثر در شناسایی کودکان مبتلا به مشکل رفتاری احساس ارزشمند بودن پیوسته با پیشرفت کلی تحصیلی در ارتباط است (نلسون و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی ، ۱۳۸۷) .

۳ -۳ -۲ حواس پرتی : سوابق پیشین نشان می دهد که یکی از ویژگیهای مورد توجه در کودکان مبتلا به مشکل رفتاری ، حواس پرتی آنان بوده است ( اشتراوس و لتین[۴۷]  ، ۱۹۴۷ ، به نقل از همان منبع ).

متخصصان این رشته ، این مساله را با اختلالهای گوناگون ادراکی مرتبط می دانستند . کودک مبتلا به مشکل رفتاری که دچار حواس پرتی است ، نمی تواند حواس خود را بیش از چند دقیقه بر یک فعالیت متمرکز کند ، حتی زمانی که از مساله آگاه است درمی یابد که تمرکز بر یک کار بخصوص برایش فوق العاده دشوار است ( جانسون و مایکل باست [۴۸] ، ۱۹۶۷ ، به نقل از گودرزی ، ۱۳۸۳ ) .

مرور ۲۰ مطالعه تجربی درباره کاستیهای مربوط به توجه در کودکان مبتلا به مشکل رفتاری افزون بر مساله حواس پرتی که به فعالیتهای آموزشی و کارهای مدرسه ارتباط پیدا می کنند طبق اظهار (برایانت[۴۹] ، ۱۹۷۲ ) به نظر می رسد که شمار قابل توجهی از مبتلایان به مشکل حواس پرتی در کارهای بی ارتباط با مدرسه ، چون تماشای تلویزیون نیز با مشکل عدم توجه روبرو هستند (گودرزی، ۱۳۸۳) .

۴ ۳ -۲ تکرار غیر عادی : تکرار غیر عادی به تمایل برخی از مبتلایان به مشکل رفتاری به تکرار مدوام رفتاری گفته می شود که زمان ارائه آن درست و مناسب نباشد . نمونه های تکرار غیر عادی عبارتست از : نوشتن مکرر یک حرف ( بلکهام  و سیلبرمن [۵۰] ، ۱۹۷۵ ) . تداوم در ترسیم خطوط دایره وار ( اشتراوس  ولتین [۵۱]  ، ۱۹۴۷ ) و رنگ آمیزی تمام یک صفحه با یک رنگ تکرار غیر عادی کلامی به تکرار مداوم کلمه ها یا عبارتها و همچنین به مشکل برخی کودکان در تغییر موضوع بحث گفته می شود  ( مایرز و هامیل[۵۲]  ، ۱۹۷۶ ، به نقل از گودرزی ، ۱۳۸۳ ).

مایکل باست[۵۳]  ، ( ۱۹۶۷ ) اظهار می دارد میان تکرار غیر عادی و مساله حواس پرتی رابطه نزدیکی وجود دارد . در نتیجه درمان اختلال تکرار غیر عادی معمولا از طریق تمرکز بر رفتارهایی است که به کودک اجازه می دهد به کار یا فعالیت بخصوصی بیشتر توجه مند  (گودرزی ، ۱۳۸۳ ) .

۵ -۳ -۲ رفتارهای اخلال گرانه : این گونه رفتارهای آشکار معمولا به دلیل اخلال د رروند فراگیری و نظم کلاس و به علت آن که نمی توان پرخاشگری را نادیده گرفت ، نسبت به سایر انواع مشکلات رفتاری برای معلم مهمتر است . فرضیه ارائه شده از جانب آلرد [۵۴] و همکارانش ، (۱۹۶۹ ) این نوع رفتار را از سرخوردگی کودک نسبت به عدم  موفقیت تحصیلی ی نبود تشویق می داند .

مک کولی و لوین[۵۵]  ( ۱۹۷۵ ) در بررسیهای خود به روابط متقابل کودک با والدین ، کودک با معلم و کودک با محیط ، فرضیه های مطرح شده را مورد مطالعه قرار داده اند . د رعین حال در سالهای اخیر تاکید بر کنترل و اداره رفتار اخلال گرانه کودکان در کلاس درس تغییر جهت داده است ( افروز ، ۱۳۷۴ ، مجله پیوند ، شماره ۱۸۸ ) .

۶ -۳ -۲ گوشه گیری : بر خلاف کودکی که آشکارا پرخاشگر است یا تحرک بیش از حد دارد برخی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری را می توان با ویژگیهای بیماری ، سستی ، عدم تحرک و این که در کلاس هیچ آزاری به دیگران نمی رسانند شناخت ( مایرز و هامیل [۵۶] ، ۱۹۷۶ ) . گوشه گیری این نوع کودکان اغلب سبب می شود در کلاسهای درس توجه کسی به آنان جلب نشود و همین باعث کندی پیشرفت در روند آموزش آنها می شود . طبق اظهار بلکهام  و سیلبرمن [۵۷] ، ( ۱۹۷۵ ) اکثر کودکان در مقاطع مختلف رشد برخی رفتارهای گوشه گیرانه را از خود بروز می دهند (نلسون و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی ، ۱۳۸۷).

گوشه گیری می تواند ا زعوامل گوناگون ناشی شود . از جمله دلایل عمده گوشه گیری می تواند از عدم موفقیت در امور تحصیلی و یادآوری ناکامیهای پیشین نام برد . همچنین برخی کودکان به غلط تشویق می شوند که آرام و بی صدا بنشینند . گوشه گیری معمولا بسیار تدریجی و با گامهای بسیار کوتاه از بین می رود . رایس [۵۸] ( ۱۹۷۴ ) معتقد است هنگامی که کودک برای برقراری روابط گوناگون با دیگران گام بر میدارد به تشویق و حمایت قابل توجهی نیازمند است (نلسون و ایزرائیل، ترجمه منشی طوسی ، ۱۳۸۷).

۷ -۳ -۲ تحرک بیش از حد : معمولا تحرک بیش ا زحد به فعالیت و جنب و جوش بیش از اندازه گفته می شود و چنین رفتارهایی بیشتر اوقات در حکم یک اختلال حرکتی تلقی می شود . دلایل تحرک بیش از حد فراوان و متنوع است . ازجمله دلایل ذکر شده عبارتند از :

الف ) عوامل زیست شناختی ( لومز[۵۹]  ، ۱۳۷۰ ).

ب ) عوامل محیطی ( چس[۶۰]  ، ۱۹۷۲ ) .

ج ) تجربه های مدرسه ( کانرز[۶۱]  ، ۱۹۹۶ ) .

د ) انواع گوناگون آلرژیها ( هاوارد[۶۲]  ، ۱۹۷۳ ) .

در انتها باید افزود که طبق اظهار برایانت [۶۳] ( ۱۹۷۲ ) تحرک بیش از حد معمولا با بالا رفتن سن کاهش می یابد ( گودرزی ، ۱۳۸۳) .

۸ -۳ -۲ مشکلات ادراک اجتماعی : آنچه به نام ادراک اجتماعی خوانده می شود عبارت است از : توانایی درک وضعیت خود نسبت به رفتار افراد دیگر و موقعیتعای اجتماعی که در روابط با دیگران در وضعیتهای مختلف اجتماعی نمایان می شود . از ویژگیهای کودکان دارای مشکل ادراک اجتماعی  ( بائر[۶۴]  ، ۱۹۶۱ ، به نقل از مهریار ، ۱۳۷۸) می توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱ – اهمیت ندادن به احساسات دیگران .

۲ – روابط متقابل این کودکان با دیگران اغلب اوقات در حد بسیار کم و ناقص انجام می گیرد .

۳ – عدم توان پذیرش مسئولیتهای شخصی و اجتماعی .

۴ – نمی توانند بدون حمایت و هدایت مداوم فعالیتی را انجام دهند .

۵ – پیوسته در حال انجام کارهای نامناسب و گفتن چیزها هستند .

۶ – نسبت به انجام تکالیف بی قید هستند در نتیجه با افت شدید تحصیلی روبرو می شوند .

هنکر[۶۵]  ( ۱۹۹۷ ) ، جانسون و مایکل باست[۶۶]  ( ۱۹۶۷ ) اظهار می دارند که چاره درد دشواریهای ادراک اجتماعی را باید در موقعیتها عملی و واقعی جستجو کرد . آنان همچنین بر این باورند که برای این کودکان باید روابط غیر کلامی به شکل کلامی در آید و مورد تحلیل قرار گیرد ( به نقل از مهریار، ۱۳۷۸) .

۵ – ۲ ‹‹ برخی تکنیکهای شناسایی کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری ››

اغلب اوقات ما به توانایی پیش بینی برخی نشانه ها متکی هستیم ، گر چه این پیش بینی در بهترین حالت تنها یک حدس آمارگونه است . مشکلات رفتاری چنان متنوع است که برقراری ارتباط میان نشانه های موجود و رفتارهای یادگیری دشوار است  ( برایانت [۶۷] ، ۱۹۷۲ ، به نقل از طوسی ، ۱۳۷۶).

ممکن است برخی نشانه های اولیه مشکل رفتاری در کودک دیده شود ، اما در نهایت د رمدرسه با مشکلی روبرو نباشد . پیش بینی که بر اساس تنها یک عامل انجام شود موفقیت چندانی نخواهد داشت ( والاس  و لارسن [۶۸] ، ۱۹۷۸ ، ترجمه طوسی ، ۱۳۷۶ ).

در عین حال مقیاس های درجه بندی و مشاهدات موقعیتهای مختلف در کار طبقه بندی کودکان مبتلا به مشکل رفتاری موفقیت فزاینده ای داشته است ( لارسن ، کانزلمان [۶۹]  ، ۱۹۷۷ ، به نقل از طوسی ، ۱۳۷۱ ).

با توجه به نظریه محیطی ، بیشتر دست اندرکاران به بررسی رفتارهایی پرداخته اند که به طور مستقیم باعدم پیشرفت تحصیلی در سنین مدرسه مرتبط است .

۱-۵ ۲ مجموعه آزمونها : جانسکی و لانگ فورد[۷۰]  ( ۱۹۶۶ ، به نقل از افروز ، ۱۳۸۵ ) با مطالعه بسیاری از فعالیتها و آزمونها که در طبقه بندی کودکان دبستانی ، بالقوه مفید بودند ، فهرستی ا زمواردی را که در پیش بینی به کار می آمدند ، تهیه کردند . از جمله : آزمون گشتالتی  دیداری – حرکتی بندر و در مطالعه ای دیگر ، جاکسون[۷۱]  ( ۱۹۷۱ ) از ده معلم کلاس چهارم خواست تا کودکانی را که به طور بالقوه ای در تحصیل پیشرفت دارند و آنانی را که پیشرفت کندی دارند برگزینند . برای این کار آنان برای سایر کودکان دوره دبستان ( کلاس چهارم ) از آزمون پیشرفت گستره وسیع جاستاک و جاستاک [۷۲] ( ۱۹۶۵ ، به نقل از افروز ، ۱۳۸۵ ) . مقیاس شناسایی اولیه (لندرمن و دیدارد [۷۳]  ، ۱۹۶۷ ) با آزمون گشتالتی دیداری – حرکتی بندر استفاده کردند . مجددا پس از آن که این کودکان چهار ماه در کلاس پنجم درس خواندند ، از همین مجموعه آزمون برای آنان استفاده شد ، توانستند آنانی که توانایی بالقوه ای در پیشرفت داشتند و افرادی را که پیشرفتشان کند بود شناسایی کنند . آزمون گستره وسیع و مقیاس وانستون تا ۹۰ درصد قدرت پیش بینی داشت ، اما آزمون گشتالتی دیدار – حرکتی بندر فاقد قدرت پیش بینی بود .

۲ -۵ -۲ مقیاس های درجه بندی : برای شناسایی مشکل رفتاری از ادراکات و مشاهدات معلمان نیز استفاده می شود . مقیاس درجه بندی دانش آموز( مایکل باست[۷۴]) یکی از قابل اعتماد ترین شیوه های طبقه بندی بود که از پروژه طبقه بندی مایکل باست و بوش[۷۵] ،( ۱۹۶۹ ، به نقل از افروز ، ۱۳۷۶ ) در مورد مشکلات رفتاری حاصل شده است . این مقیاس با ملاکهای فراگیری کامل در دوره دبستانی و پیشرفت تحصیلی همبستگی بالایی دارد .

۳ -۵ -۲ مشاهدات : سولدت و کولیگان[۷۶]  ( ۱۹۷۵ ، نقل از افروز ، ۱۳۸۵) برای پیش بینی مشکلات رفتاری کودکان از روش مشاهده مستقیم استفاده کردند . رفتارهایی که مورد مطالعه قرار گرفت عبارت بودند از : پاسخهای شفاهی صحیح (از برخوانی ) ، توجه ( نگریستن به معلم ) ، بی توجهی و خیره شدن از پنجره به بیرون و ایجاد اخلال ( زدن همکلاسیها ).  این مشاهدات در دوره ابتدایی کلاس چهارم تا آخر سال انجام شد . نتایج این مشاهدات با درجه بندیهای معلم از آمادگی خواندن و رشد زبان ، رابطه با کودکان دیگر و طرز برخورد با ضوابط کلاس به گونه ای مطلوب مقایسه شد .

کرو و کانزلمان[۷۷]  ( ۱۹۷۸ ، به نقل از افروز، ۱۳۸۵) با استفاده از مشاهده های کلاس در ابتدای دوره دبستان ، کودکان مبتلا به مشکل رفتاری را طبقه بندی کردند . آنان هر روز کارهایی را به کودکان ارائه و از آنها خواستند که این کارها را به مدت چند روز ادامه دهند . در پایان سال نتایج این شیوه پیوسته اندازه گیری با درجه بندیهای معلم آمادگی مقایسه شد . رابطه میان آنها بسیار بالا بود و نشان می داد که شیوه های مشاهده از قابلیت پیش بینی بالاتری برخوردارند .

۶ -۲ ‹‹ دسته بندی اختلالات رفتاری و تاثیر آنها در پیشرفت تحصیلی ››

۱ -۶ -۲ گروه بندی بر اساس مزاج : بقراط حکیم پزشک و دانشمند بزرگ یونانی اختلالات رفتاری یا روانی را به علت آسیب مغزی با بیماریهای مغز و یا زیاد شدن نسبت یکی از ترشحات بدن یا اخلاط چهارگونه می داند . این چهار خلط به طور عادی در مقاطعی از دوران رشد انسان غالب است و لذا هر دوره ویژگی مزاجی خاصی را به همراه دارد . این چهار نوع مزاج عبارتند از:

۱ دموی یا خونی : که از کودکی تا ۱۵ سالگی به طول می انجامد . و از مشخصات آن جنب وجوش ، شادابی و طراوت و درک سطحی مفاهیم  می باشد .

۲ صفراوی : از ۱۵ سالگی تا حدود ۳۵ سالگی غلبه صفرا به شدت خود می رسد . تلاش ، جستجوگری ، بیقراری ، تندخویی و حالت بیماری از دوره جوانی از ویژگیهای این مقطع از رشد  است .

۳  – سوداوی : از ۳۵ سالگی تا حدود ۶۰ سالگی سودا بر سایر اخلاط تسلط دارد . و ا زویژگیهای این دوره بروز حکمت در گفتار و رفتار ، ارائه پند و اندرز ، انتظام در امور زندگی و ثبات در رای است .

۴ بلغمی : از حدود ۶۰ سالگی به بعد بلغم بر سایر اخلاط غلبه پیدا می کند و از ویژگیهای این دوره ناتوانی ، لاغری ،کم شدن نیرو ، فراموشی ، بیحالی و بیخوابی و عدم شفافیت مو و پوست را نام برد . تقسیم بندی انواع شخصیت بقراط و نیز اعتقاد او به علت اختلالات رفتاری هنوز هم کهنه و منسوخ نیست ( پارسا ، ۱۳۸۲ ) .

اظهار نظرهای دیگری نیز در ارتباط با ساختمان فیزیکی و زیستی بدن انسان و رابطه آن با بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری شده است . از آن جمله طبقه بندی کرچمر و شلدن[۷۸] (۱۹۴۲) در این خصوص می باشد ( طوسی ، ۱۳۷۶) .

 ۲-۶- ۲ گروه بندی بر اساس رفتارهای اولیه و ثانویه :  از دیگر دسته بندیهایی که در زمینه اختلالات رفتاری شده است ، تقسیم اختلالات رفتاری بر انواع اولیه و ثانویه می باشد . بدین معنی که کودکان با اختالات رفتاری اولیه از اوان زندگی رفتارهایی از خود نشان می دهند که متناسب با سن تقویمی و سن عقلی آنان نمی باشد . به عبارتی دیگر توانایی سازش و تطبیق با محیط و تغییرات محیطی را ندارند و چنین به نظر می رسد که رشد رفتاری آنان در مراحل پایین تری متوقف شده است .

کودکان با اختلالات رفتاری ثانویه کودکانی هستند که در ابتدای زندگی دارای رشد رفتاری طبیعی بوده اند . اما  در مقطعی از زمان به دلایل مختلف جسمی یا فشارهای روانی رفتارهای آنان به مراحل پایین تر از رشد بازگشت می کند  و نشانه هایی از وابستگی به مشکلات رفتاری در آنان ظاهر می شود ( گودرزی ، ۱۳۸۳ ).

۳ -۶ -۲ گروه بندی بر اساس سن : بر اساس سن نیز دسته بندی دیگری از اختلالات رفتاری شده است . به عبارتی دیگر ، برای هر دوره سنی رفتارهای انحرافی غالبی را مشخص کرده اند . این دوره ها و اختلالات رفتاری غالب و شایع آنها به قرار زیر است :

۱ –  دوره اول کودکی ( تولد تا سه سالگی ) : واکنشهای رفتاری بیمار گونه کودکان در این دوره اکثرا از نوع واکنشهای سایکوسوماتیک [۷۹] یا روان تنی می باشد .

بدین صورت که کودکان مشکلات رفتاری یا روانی خود را بیشتر به صورت تهوع ، اسهال ، دل درد ، بی اشتهایی ، تنگی نفس و گاه به صورت اضطراب و کم خوابی خود را نمایان می سازند .

۲ اختلالات رفتاری دوره دوم کودکی ( ۴ تا ۶ سالگی ) :مشکلات رفتاری در این دوره بیشتر به صورت ترس ، انواع عادات نامطلوب مانند : جویدن ناخن ، مکیدن انگشت یا پرخاشگری و تخریب اسباب بازیها ، لوازم منزل و گاه نیز به صورت بدخوابی ، اشکال در روابط بین کودک و افراد خانواده مشخص می شود .

۳ اختلالات رفتاری دوره سوم کودکی ( ۷ تا ۱۱ سالگی ) : اختلالات رفتاری در این دوره بیشتر به صورت دروغگویی ، دزدی ، امتناع از رفتن به مدرسه ، اختلالات گویایی ، انواع تیکها ، خنده های بی دلیل ، تعارض و مشکلات تحصیلی که منجر به کندی در روند آموزش مدرسه ای می شود .

۴ اختلالات رفتاری دوره نوجوانی ( ۱۲ تا ۱۶ سالگی ): مشکلات رفتاری این دوره بیشتر در رابطه با انجام تکالیف مدرسه و برآوردن توقعات و انتظارات تحصیلی معلم و والدین است .

۵ اختلالات رفتاری دوره بلوغ و جوانی ( ۱۶ تا ۲۵ سالگی ) : اختلالت رفتاری در این دوره بیشتر در ارتباط با اختلاف سلیقه و عقیده جوان با نحوه زندگی و ارزشهای والدین است .

۴ ۶ ۲ گروه بندی از دیدگاه متخصصان آموزش و پرورش :

هر یک از این دسته بندیها طرفداران خاص دارد ، اما چون طرفداران این نوع دسته بندیها با  نگرشی پزشکی – روان پزشکی به دسته بندی اختلالات رفتاری پرداخته اند بنابراین نگرش آموزشی و تربیتی نادیده انگاشته شده است . لذا متخصصین آموزش و پرورش با استفاده ا زامکانات کامپیوتری و تکنیکهای آماری یک روش نسبتا متفاوتی را برای  دسته بندی اختلالات رفتاری انتخاب کرده اند .

این دسته بندی بر اساس همبستگی  درونی و خوشه ای عوامل موجود در رفتار آنها را تفکیک می کند. با این روش می توان واکنشها و ویژگی های تعداد بسیار زیادی از کودکان را به وسیله کاربرد چک لیستها و شاخصهای درجه بندی شده و یا وسایل اندازه گیری مشابه بررسی نمود و خوشه ها یا دسته هایی از پاسخها و ویژگیهای آنها را که با یکدیگر همبستگی دارد از گروه دیگر جدا ساخت .

با استفاده از این روش چهار دسته متفاوت از انحرافات رفتاری در کودکان را مشخص کرده اند (نوابی نژاد ، ۱۳۸۰) .

۱ بی نظمی در سلوک : کودکی که دارای بی نظمی در سلوک است قدرتها را به مبارزه می طلبد ، دشمنی با منابع قدرت مانند : افسر پلیس ، معلم ، پدر و مادر و … دارد . رفتارهای او به گونه ای است که او را انسانی سخت دل ، بدخواه و متجاوز با احساس گناه اندک از بدکاریهای خویش نشان می دهد .

این دسته شامل کودکانی می باشد که دارای ویژگیهای چون بیش فعالی ، تحریک پذیری بیش از حد، خستگی ناپذیری و نسبت به درس و مدرسه بی علاقگی نشان می دهند و معمولا دچار افت تحصیلی می شوند .

۲ اضطراب و گوشه گیری : کودک مضطرب ، افسرده ، خجالتی ، ترسو ، گوشه گیر ، حساس و مطیع است . وی بیش از حد وابسته می باشد و به سادگی افسرده می شود . بر اساس پژوهشهای  کوای[۸۰]  ( ۱۹۷۹ ، به نقل از نوابی نژاد ، ۱۳۸۰) این چنین کودکانی اکثرا به خانواده های بیش ا زحد حمایت کننده تعلق دارند . از ویژگیهای رفتاری این گونه کودکان می توان به زود رنج بودن ، عدم اعتماد به نفس ، ترس از ارتباط با دیگران و ترس از رفتن به مدرسه اشاره کرد .

۳ رفتارهای نامناسب و ناپخته : در رفتارهای این گونه کودکان ویژگیهایی چون عدم توجه ، فقدان علاقه نسبت به امور به ویژه به مدرسه و تحصیل ، تنبلی ، گنگی و گیجی ، افکار باطل ، رویاهای روزانه ، خواب آلودگی و کم حرفی به صورت وافر دیده می شود . آنان را گاهی اوتستیک [۸۱] ( در خود مانده ) یا بیش سایکوتیک ( مجنون زودرس ) می خوانند . این گونه کودکان کمتر قادر به شرکت در کلاسهای عادی هستند و نسبت به کودکان نوروتیک ( مضطرب – افسرده ) و کودکان با بی نظمی در سلوک مشکلات بیشتری دارند .

۴ رفتارهای ضداجتماعی : کودکان با رفتارهای ضد اجتماعی ، برخی از ویژگیها یا مشکلات رفتاری کودکان با بی نظمی در سلوک را دارند ، اما این گونه کودکان در بین گروه همگنان خود اجتماعی هستند . آنان معمولا عضو یک گروه می باشند و همواره در گردابی از رفتارهای گناه آلود و جنایت آمیز به سر می برند . رفتارهای این طبقه برای کل جامعه و سلامت آنان خطرناک و زیان آور محسوب می شود ( نوابی نژاد ، ۱۳۸۰).

اینک به شرح برخی از شیوه های رفتاری پر کاربرد می پردازیم :

۱ -۴ ۲ تغییر رفتار : از میان تمامی شیوه های گوناگونی که برای تبدیل رفتار فراهم آمده است. احتمالا تغییر رفتار بیش از هر شیوه دیگری علاقه متخصصان تعلیم و تربیت و روان شناسان را بر انگیخته است . به تعبیر والاس و کافمن [۸۲]  ( ۱۹۷۸ ) ، تغییر رفتار به هر نوع تربیت نظام دار رویدادهای محیطی گفته می شود که تغییر بخصوصی را در رفتار قابل مشاهده پدید آورد . مطالعات فراوان نشان داده است که تغییر رفتار برای اداره کلاس دانش آموزان مبتلا به مشکل رفتاری و پیشرفت تحصیلی آنان بسیار موثر بوده است  ( لویت  [۸۳] ، ۱۹۷۷ ، والاس و کافمن ، ۱۹۷۸ ) .

۴ -۲-۲ آموزش با استفاده ا زنمودار استاندارد : این تکنیک که با نام آموزش از نمودار استاندارد معروف است . موجب شده است تا تحقیقات فراوان بر روی مبتلایان به مشکل رفتاری انجام شود لیندزلی [۸۴]  ( ۱۹۶۴ ، به نقل از جوادیان ، ۱۳۷۹ ). استفاده از این نمودار به معلمان و دانش آموزان اجازه می دهد تا به پیامدهای شیوه های گوناگون آموزشی که می تواند در جبران ضعف تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد توجه داشته باشند .

۳ ۴ ۲ مبادله ژتون : مبادله ژتون عبارت است از : مجموعه ای از شیوه های نظام دار که با بهره گیری از ژتون رفتار مورد نظر را افزایش می دهد ( واکر وبالکی [۸۵]  ، ۱۹۷۴ ) . اغلب اوقات دیده می شود که در محیط های آموزشی برای کمک به برانگیختن دانش آموزان و یاری کودکان مبتلا به مشکلات رفتاری و تحصیلی در فراگیری بهتر از نظامهای مبادله ژتون استفاده می شود ( واکر [۸۶]  ، ۱۹۷۶ ) توصیه ما این است که از این شیوه د رحکم تکنیکی موثر برای اداره کودکان سخت آموز در کلاسهای درس عادی یا ویژه استفاده شود  ( جوایان ، ۱۳۷۹) .

۴-۴ -۲ قرارداد : بستن قرارداد شیوه ای رفتاری است که شرایط را به گونه ای فراهم می آورد که کودک در قبال انجام آنچه که معلم از وی در خواست می کند ، اجازه می یابد آنچه را که خود وی تمایل به انجام آن دارد انجام دهد .( وایدرهولت ، هامیل ، و براون[۸۷] ، ۱۹۷۶ ، به نقل از همان منبع ) اظهار می دارد ، معلمان که از قرارداد استفاده می کنند ، در آن قید می کنند چه کاری باید انجام شود، در چه مدتی آن کار تکمیل شود . شرکت دیگران در آن چگونه است چه پاداشهایی پس از انجام کار به کودک تعلق می گیرد و چه کسانی در مورد تکمیل کار با وی همکاری خواهند کرد ، نمونه ای از فرم قرارداد که می تواند مورد استفاده معلمان و والدین قرار گیرد در بخش ضمائم دیده می شود .

۵ ۴ ۲ آموزش متقابل : برنامه های آموزشی متقابل که در درمان مهارتهای اجتماعی – عاطفی کودکان موثر هستند ، نیز در آموزش مبتنی بر بشر دوستی باهلر[۸۸]  ، ۱۹۶۹ ) و شیوه های آموزشی روانی ( مکل پاین و همکاران [۸۹]، ۱۹۷۴ ) طبقه بندی شده اند ( رئیسی ، ۱۳۸۴ ) .

مشکلات فرآیند آموزش اختلالات رفتاری

 

120,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی:
  • پایان نامه مقایسه اختلالات رفتاری ،سبکهای دلبستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ۱۲-۱۷ ساله ی عادی و ساکن در خوابگاه
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.