تحقیق تعیین میزان افسردگی به روش غربالگری در دختران دبیرستانی


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق تعیین میزان افسردگی به روش غربالگری در دختران دبیرستانی مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۷۸  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق تعیین میزان افسردگی به روش غربالگری در دختران دبیرستانی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

چکیده:  ۱
فصل اول  ۲
مقدمه  ۳
بیان مسئله  ۴
ضرورت انجام تحقیق:  ۵
اهداف تحقیق:  ۶
هدف کلی:  ۶
هدف جزیی:  ۶
بیان فرضیه:  ۶
متغیرها:  ۷
واژه های کلیدی:  ۷
فصل دوم  ۸
نظریه های مربوط به افسردگی  ۹
نظریه زیست شناختی:  ۹
نظریه روان پویایی:  ۱۰
نظریه یادگیری:  ۱۲
نظریه شناختی:  ۱۳
نظریه شناختی بک درباره افسردگی:  ۱۳
نظریه اصالت وجودی – انسانگرایی  ۱۴
پیشینه تحقیق:  ۱۵
تاریخچه افسردگی:  ۱۷
تشخیص افسردگی  ۱۸
سنجش شدت افسردگی  ۱۹
افسردگی:  ۲۰
انواع اختلالات افسردگی:  ۲۱
علل افسردگی:  ۲۶
درمان افسردگی  ۲۸
درمان دارویی:  ۲۸
درمان غیردارویی:  ۲۹
درمانهای گیاهی و غذایی  ۳۰
تحقیقات بر روی افسردگی:  ۳۱
تحقیقات و آینده آن در افسردگی:  ۳۱
تحقیقات ژنتیکی بر روی افسردگی:  ۳۲
تصویر برداری از مغز در افسردگی:  ۳۲
اختلالات هورمونی در افسردگی:  ۳۲
ارتباط افسردگی با بیماریهای دیگر:  ۳۲
افسردگی و بیماریهای قلبی:  ۳۳
افسردگی و دیابت:  ۳۳
افسردگی و اضطراب:  ۳۳
افسردگی و چاقی:  ۳۴
افسردگی و تیروئید:  ۳۴
افسردگی در گروههای مختلف  ۳۴
-افسردگی در کودکان و نوجوانان  ۳۴
-افسردگی در دانشجویان  ۳۶
-افسردگی در افراد مسن  ۳۹
-افسردگی در خانمها  ۳۹
علایم جسمانی افسردگی  ۴۰
سر و گردن  ۴۰
سینه  ۴۱
دست و بازوان  ۴۱
شکم  ۴۲
پاها  ۴۲
پشت  ۴۲
هشدارهای افسردگی  ۴۳
نتیجه تحقیقات در افسردگی  ۴۴
افسردگی و دستگاه ایمنی:  ۴۴
افسردگی در دانشجویان ایرانی:  ۴۴
افسردگی در کودکان:  ۴۴
افسردگی و سوء استفاده جنسی در کودکان خیابانی:  ۴۵
افسردگی در افراد مشهور:  ۴۵
افسردگی و اینترنت:  ۴۵
افسردگی از عوامل ایجاد فساد در جوامع است:  ۴۶
فصل سوم  ۴۹
جامعه مورد مطالعه:  ۵۰
نمونه و روش نمونه گیری:  ۵۰
ابزار اندازه گیری متغیرها:  ۵۰
روایی و اعتبار آزمون:  ۵۰
روش نمره گذاری و دستور اجرا:  ۵۱
روش اجرای تحقیق:  ۵۲
طرح تحقیق: آزمایشی  ۵۳
روش تجزیه و تحلیل آمارهای تحقیق: تحلیل واریانس یکطرفه(ANOVA)  ۵۳
فصل چهارم  ۵۳
مقدمه:  ۵۴
تفسیر نتایج  ۵۸
فصل پنجم  ۵۹
بحث و نتیجه گیری  ۶۰
پیشنهادات  ۶۲
منابع  ۶۵
پیوست  ۶۷

منابع :

۱)  ملکی، حسین، متقی پور، یاسمن و صادقی فر، مجید: بررسی شیوع میزان اضطراب و افسردگی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان. خلاصه مقالات چهارمین کنگره پژوهشهای روان پزشکی و روان شناسی در ایران، تهران، آذرماه ۱۳۴۲، ص ۱۰ .

۲)  حمیدرضا رصافیانی، (۸۰ – ۱۳۷۹)، پایان نامه­ای در جهت بررسی میزان شیوع افسردگی و عوامل مؤثر بر آن در دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی در شهر کازرون، ص ۱٫

۳)  راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی PSM – TV – TR (1374)، انجمن پزشکی آمریکا، مترجم محمدرضا نیکخواه، نشر سخن، ص ۶۴۴ – ۵۳۳  .

۴)  انجمن پزشکی آمریکا، (۱۳۸۱) ، راهنمای علمی درمانی افسردگی، مترجم مهدی گنجی، ویراستار مالک میرهاشمی، تهران، ناشر موسسه نشر ویرایش ، ص ۳۲ – ۵۰ .

۵)     دکتر حسین آزاد (۱۳۸۰)، آسیب روانی (۱)، تهران، [ناشر دانشگاه پیام نور] ص ۱۱- ۳۷ .

۶)  مامک اعتصام،گلبرگ مودب (۸۰ – ۱۳۷۹)، پایان نامه­ای درجهت بررسی شیوع افسردگی و عوامل موثر آن در دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر تهران، ص ۴ تا ۸ .

نظریه های مربوط به افسردگی

علل افسردگی از دیدگاههای نظری عمده­ای مورد بررسی واقع شده است.

نظریه زیست شناختی:

پیش فرضهای نظریه زیست شناختی این است که علت افسردگی یا در ژنها قرار دارد که از طریق توارث از والدین به فرزندان منتقل می شود، یا نارسایی عمل فیزیولوژیکی است که ممکن است پایه ارثی یا غیرارثی داشته باشد. یافته های مربوط به دوقلوها از ۱۹۳۰ به بعد بیانگر آن است که عوامل ارثی موجب نوعی افسردگی می شود. بسیاری از پژوهندگان عوامل ارثی را همراه با آنچه که در زندگی شخص به وقوع می پیوندند. یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی محیطی را علت احتمالی رفتار افسرده می دانند. کسانی که افسردگی دو قطبی دارند، یعنی هم دارای افسردگی هستند و هم مانی دست کم دو نسل از بستگاه آنها اغلب رفتارهای مشابهی داشتند. همچنین در خانواده هایی که افسردگی دوقطبی وجود دارد شانس بیشتری برای ظهور افسردگی یک قطبی می باشد. این موضوع که چگونه  افسردگی از طریق توارث منتقل می شود هنوز نامعلوم است.

یک زمینه عمده از تحقیق درباره علل زیست شناختی افسردگی مربوط است به نقش انتقال دهندگان عصبی. سالهاست که نظریه کتکول آمین در مورد افسردگی حاکم بوده است. این نظریه بیان کننده آن است که افسردگی مربوط است به کمبود کتکول آمینها ، به خصوص نوراپی نفرین، در محلهای گیرنده مخصوص مغز.

کتکول آمین دیگری بنام دوپامین نیز در ارتباط با افسردگی است.

سایر محققان افسردگی را به انتقال دهنده عصبی دیگر، یعنی سروتونین مربوط دانسته­­اند.

بسیاری از اطلاعات مربوط به نقش انتقال دهندگان عصبی نروترانسمیتر از طریق مشاهده اثرات دارو تجویز شده به بیماران حاصل شده است. مثلاً ملاحظه گردیده که ریسرپین یکی از نخستین داروهای آرامبخشی که برای فشار خون بالا مورد استفاده قرار میگرفت علت افسردگی در بعضی از افراد است. زیرا ریسرپین موجب تخلیه مقداری مواد شیمیایی در گروه کاتکول آمین که برای انتقال تحریک عصبی لازم است می شود، بعضی دانشمندان معتقد به رابطه بین انتقال دهندگان عصبی و افسردگی شده­اند.

دو گروه است که اکنون برای معالجه افسردگی بیشترین مورد استعمال را دارد عبارت است از تری سیکلیکها[۱] (سه حلقه­ایها) وضع کنندگان منو آمین اکسیداز[۲] (M.A.O) ابراز دیگر زیست شناختی برای جدا ساختن افراد افسرده که همگون بیشتری با یکدیگر دارند مطالعه دوره های خواب REM[3] است، مرحله از خواب که چشمها به سرعت از سو به سوی دیگر حرکت کرده الگوی امواج مغزی دلالت بر منتهای فعالیت مغز دارند. به نظر می رسد که در بعضی از افراد افسرده فاصله بین خواب رفتن و شروع اولین دروه REM کوتاهتر است.

نظریه روان پویایی:

مطالعات روانشناختی درباره افسردگی توسط زیگموند فروید و کارل آبراهام شروع گردیدهر دو نفر در مقالات جداگانه درباره افسردگی این اختلال را به عنوان یک واکنش پیچیده نسبت به از دست دادن چیزی توصیف نمودند.

افسردگی اولین اختلالی بود که فروید علت آن را به جای تمایلات جنبی عامل هیجانی ذکر کرده بود. مالیخولیا چنان که فروید آن را نامید، اندوهی است افراطی مشوش کننده، طولانی مدت، اغلب نامربوط با محیط و ظاهر بی مورد.

فروید عقیده داشت که فرد مبتلا به افسردگی یک وجدان تنبیه کننده یا وجدان اخلاقی قوی دارد. او بر احساس گناه که وجدان موجب آن می شود تأکید می ورزید. طبق نظر فروید یک دلیل که وجدان این چنین قوی می شود کنترل احساسات خشم و پرخاشگری است که در غیر اینصورت ممکن است به صورت آسیب رساندن به دیگران تجلی نماید.

نظریه های روان پویایی بر احساسات و واکنشهای ناخودآگاه نسبت به موقعیتهای جدید که اساس آنها حوادث قبلی زندگی است تأکید می ورزند. اکثر نظم بندیهای روان پویایی بر تاریخچه روابط بین فرد  شخصی که او به عنوان یک کودک بیشترین وابستگی را به وی داشته است – معمولاً مادر، متمرکز است. بدین ترتیب که یک سابقه تاریخی افسردگی عبارت است از اختلال در روابط اولیه کودکی. این اختلال ممکن است فقدان واقعی والدین یا یک ترس خیالی درباره از دست دادن یکی از والدین باشد.

کوششهای درمانی طبق نظریه روان پویایی عبارتند از تغییر و اصلاح همخوانی هایی که در بین افکار و احساسات مراجع وجود دارد. روان درمانگری درازمدت معطوف به کشف پایه های ناخودآگاه اختلال عاطفی است که به نظر می رسد معلول تعارضات حل نشده دوران کودکی باشد.

چون اینگونه بازسازی کامل شخصیت در اکثر موارد ممکن نیست، درمانگری حمایتی کوتاه مدت اغلب در مورد افراد مبتلا به افسردگی به کار می رود تا به آنها فر صتی برای تصفیه افکار و احساساتشان داده شده در جهت سودمندی بهتر تشویق شوند.

نظریه یادگیری:

پیش فرضیه نظریه یادگیری آن است که افسردگی و فقدان تقویت به هم مربوط است. دلایل زیادی برای این فقدان تقویت وجود دارد. پاسخها ممکن است بدین دلیل مورد تشویق قرار گیرند که، هیچ تقویتی دریافت نداشته­اند یا پاسخی ناخوشایند یا تنبیه کننده به دنبال داشته­اند. بسیاری از نظریه پردازان که به دیدگاه یادگیری معتقدند در حد زیاد تحت تأثیر کارهای بی.اف.اسکینر به صورت شرطی سازی عاملی بودند. اندیشه های مربوط به کارهای اسکینر از طریق تأکید بر تأثیر متقابل اجتماعی، به ویژه اینکه چگونه رفتار سایر افراد به عنوان تقویت می تواند عمل نماید اصلاح گردیده است.

اوین سوهن و همکاران وی از پیشوایان تحقیق در زمینه افسردگی از نقطه نظر یادگیری هستند آنها به طورمعمول تأکید می کنند که میزان پایین برون شد رفتار واحساسات غمگینی یا ناشادی که با افسردگی همبسته می شوند مربوط است به میزان پایین تقویت مثبت و یا میزان بالای تجارب ناخوشایند. این حالات ممکن است توسط یکی از چندین دلیل ذیل واقع شود:

محیط فی نفسه ممکن است مسئله باشد. ممکن است عوامل تقویت کننده کم یا تنبیه کننده زیاد در محیط مشخص وجود داشته باشد.
شخص ممکن است فاقد مهارتهای اجتماعی برای جذب تقویت مثبت یا برای تطبیق مؤثربا حوادث تنفرانگیز ناخوشایند باشد.
به علت بعضی دلائل برای افرادی که مستعد افسردگی هستند تقویتها کمتر مثبت و تنبیه ها بیشتر منفی به نظر می رسد تا افراد عادی. این موضوع ممکن موجب کاهش رفتار یا کناره گیری گردیده منجر به تقویتهای کمتر یا تنبیه های بیشتر شود.

افراد افسرده ممکن است از طریق انجام دادن رفتار وابسته برای برقراری ارتباط کوشش نماید شاید آموزش به مهارتهای اجتماعی بتواند رویکرد درمانی مؤثری برای افراد افسرده باشد.

نظریه شناختی:

احتمالاً با نفوذترین نظریه روانشناختی که امروزه درباره افسردگی وجود دارد نقطه نظر شناختی است. اساس این نظریه این اندیشه است که یک تجربه معین ممکن است روی دو فرد تأثیر بسیار متفاوتی بگذارد. قسمتی از این اختلاف ممکن است به دلیل نحوه تفکر آنها درباره آن حادثه باشد واینکه و تا چه اندازه شناخت درباره آن دارند.

نظریه شناختی بک درباره افسردگی بر روشهای درمانی پیشرفته مؤثر بوده و تحقیقات زیادی را موجب شده است.

نظریه شناختی بک درباره افسردگی:

آرون بک معتقد است که افراد افسرده به این دلیل افسرده­اند که راههای اشتباده آلود و مبالغه آمیز در فکر کردن دارند. شخص افسرده یک نظر منفی درباره خود، دنیا و آینده دارد. طبق نظر بک این شناختهای منفی علت افسردگی است، نه سایر چیزهای پیرامون شخص.

عقیده بک این است که احساس از دست دادن که اغلب نتیجه هدفها وتوقعات بالای غیرمنطقی است، عامل اصلی افسردگی محسوب می شود.

شخص مستعد افسردگی نه تنها بیش از حد تعمیم می دهد بلکه تمایل به بزرگ جلوه دادن گناهان شخصی و کوچک شمردن کیفیتهای شخصی دارد.

بک باور داشت که شخص افسرده علت هر گونه بدبختی را عیوب شخصی می داند. بک معتقد است که افراد افسرده تمایل دارندکه خود را با دیگران مقایسه کنند و این موضوع خود موجب می شود عزت نفس آنان کمتر شود. هر گونه مواجه با شخص دیگر فرصتی برای ارزیابی منفی از خود می شود. آنان موارد مثبت را به حداقل رسانده و موارد منفی را به حداکثر به نظر می رسد که شناختهای افراد افسرده درباره پیشرفت با شناختهای دیگران متفاوت است. افراد افسرده نه تنها پیشرفت خود را سخت گیرانه ارزیابی می کنند و در تقویت خود بعد از انجام عملی قصور می ورزند، بلکه سطح توقعات آنان قبل از شروع عمل نیز پایین است.

نظریه اصالت وجودی – انسانگرایی

در حالیکه نظریه های تحلیل روانی بر از دست دادن یک شیء مورد علاقه به عنوان علت اصلی افسردگی تأکید می ورند. نظریه های اصالت وجود بر از دست دادن عزت نفس متمرکز می شوند.

شیء از دست رفته می تواند واقعی یا سمبلیک باشد. قدرت، مقام اجتماعی یا پول.

ولی از دست دادن خود به خود بدان اندازه اهمیت ندارد که تغییر در خود ارزیابی فرد بر اساس آن از دست دادن. علت شایع افسردگی در مردان از دست دادن شغل است. شغل بیانگر ارزش شخص در نظر خودش می باشد. دست کم تا زمان افزایش زیاد میزان اشتغال زنان در خارج از خانه، یک علت شایع افسردگی در زنان از دست دادن همسر بوده است.

این از دست دادن فقط شخص مورد علاقه نبوده، بلکه منبع اصلی ارزش وی بوده است، زیرا موقعیت اجتماعی زن به طور سنتی مبتنی بر نقش شوهر بوده است. علاوه بر آن با از دست دادن نان آور خانواده ممکن است امرار معاش دچار مخاطره گردد.

نظریه پردازان انسان گرایی ممکن است بر اختلاف من آرمانی شخص و ادراک وی از حالت واقعی امور تأکید ورزند. بر اساس نظریه آنان افسردگی احتمالاً زمانی ظاهر می شود که اختلاف بین من واقعی و من آرمانی خیلی زیاد شود. به طوری که برای شخص قابل تحمل نباشد. این اندیشه با شواهد تجربی جمع آوری شده توسط محققانی که میزان خود ارزیابی های افراد افسرده و غیرافسرده را بررسی کرده­اند مطابقت دارد. (حسین آزاد)

پیشینه تحقیق:

به گزارش پایگاه آگاهی رسانی کمیسیون اروپا بیش از ۴/۱ مردم اتحادیه اروپا به گونه­ای از بیماریهای روانی (در اندازه کم یا زیاد) مبتلا هستند و هر ساله ۲۷ درصد از مردم کشورهای اروپایی به گونه­ای از بیماریهای روانی رنج می برند.

بر اساس این گزارش بیماریهای روانی هر ساله ۴ درصد به اقتصاد کشورهای اروپایی آسیب وارد می کند. بر پایه همین گزارش افسردگی رایج ترین بیماری روانی در میان مردم اتحادیه اروپا است و پیش بینی می شود تا سال ۲۱۰ افسردگی به شایعترین بیماری در کشورهای اروپا تبدیل می گردد.

آمار؟ ۲۰ درصد جمعیت ایران افسرده است. در تحقیقاتی که در دانشگاه هاروارد انجام شده این نتایج بدست آمده است که اگر علل اصلی و عمده مرگ و میر را به ۱۰ دسته مهم تقسیم بندی کنیم، مهمترین آن افسردگی می باشد که بیشترین آمار مرگ و میر در مورد افسردگی دیده شده است[۴].

اطلاعاتی که اخیراً از مطالعات همه گیر شناسی بدست آمده نشان می دهد که اختلالات افسردگی جداً سلامت عمومی جامعه را تهدید می کند.

شواهد و مدارک حاصله از تحقیقات همه گیر شناسی حاکی از وجود یک دسته متفرند که با افسردگی ارتباط دارد. در میان این متغیرها، جنسیت در درجه نخست قرار دارد.

میزان افسردگی در زنان نسبت به مردان به مراتب بیشتر است (براون و هریس ۱۹۷۸) داده­های جدیدتر بیانگر آنند که در مورد افسردگی نباید تنها به عامل جنسیت نظر داشت. انسیل در سال ۱۹۸۲ بیان داشت تفاوتهای جنسی در افسردگی با میزان سن و وضعیت تأهل تغییر می کند.

ظاهراً اختلالات افسردگی در میان نوجوانان بیشتر و در میان منتشرها کمتر شایع است. (واسیمن و دیگران) بنابر داده­های حاصل از درجه شیوع در فاصله زمانی ۶ ماهه، اختلالات افسردگی در افراد ۴۵ سال شایعتر است. ظاهراً با افزایش سن شیوع اختلالات عمده افسردگی کاهش می یابد.

بک (beck) علت افسردگی را افکار منفی نسبت به خود، تجربه جاری و آینده و خطاهای منطق می داند.

طبق داده های موسسه ملی بهداشت روانی، درجه شیوع اختلال، در طول عمر از ۶۰۱ تا ۹۱۵ درصد جمعیت در نوسان است. بزرگترین بخش این گروه، یعنی ۷/۳ تا ۷/۶ درصد کل جمعیت، دچار اختلال افسردگی­اند. به دنبال آن اختلال افسرده خویی با دامنه ۱/۲ تا ۸/۳ درصد جمعیت و اختلال ماینا با ۶/۰ تا ۱/۱ درصد جمعیت قرار می گیرند.

این داده ها بر آنند که بخش وسیعی از جمعیت ایالات متحده در طول زندگانی خود یک حادثه تأثیرگذار را تجربه می کنند.

بررسی های صورت گرفته در فواصل کوتاهتر، نشان می دهد که در هر زمان معین بسیاری از مردم دچار اضطراریهای تأثیر گذار می شوند.

اختلالات افسرده خوی به میزان ۱/۲ تا ۲/۳ درصد ماینا و به میزان ۴/۰ تا ۸/۰ درصد به ترتیب دارای اهمیت هستند.

با توجه به جمعیت ۲۵۰ میلیونی ایالات متحده و با توجه به نسبتهای ذکر شده، نتیجه می گیریم که در خلال هر فاصله زمانی ۶ ماهه، ۸ میلیون نفر از اختلال عمده افسردگی ۷ میلیون نفر از بیماری افسرده خویی، ۲ میلیون نفر از ماینا رنج می برند. (کاپلان)

تاریخچه افسردگی:

افسردگی تاریخی کهن دارد. واژه ملانکولی (مالیخولیا) را بقراط عنوان کرد که گمان می کرد حاصل صفرای سیاه است. حدود پانصد سال بعد از بقراط، اوایل قرن دوم میلادی آرتائوس کاپادو چیا رابطه بین مانی و ملانکولی را کشف کرد:

«مبتلایان به ملانکولی همه بیماریشان یک نوع نیست، یا از مسموم شدن مظنون هستند یا از مردم گریزی سر به دامان صحرا میگذارند، یا خرافاتی شده­اند و از زندگی بیزار می گردند، هرگاه آرامش پیدا شود، خوشی بر آنان مسلط می شود (مالک اعتصام) .پزشک یهودی قرن دوازدهم «موزس میمونیوس» مالیخولیا را یک بیماری جداگانه می دانست. (بونه) در ۱۸۶۸ نیز یک بیماری روانی را ذکر کرده است که خود عنوان مالیخولیای شیدا گونه به آن داده بود.

در ۱۸۵۴ (ژول فالره) بیماری به نام جنون دوره­ای (فوی سیرکولار) را توصیف کرده بود که در آن حالت خلقی افسردگی و مانیا به طور متناوب پیدا می شود.

تقریباً همزمان با او روانپزشک فرانسوی دیگری بنام (ژول بالارژه) بیماری جنون دوشکی (فولی آدوبل فورم) را توصیف کرده بود که در آن، فرد عمیقاً افسرده و دچار نوعی حالت بهت می شد و سرانجام از آن حال در می آمد در ۱۸۸۲ روانپزشک آلمانی (کارل کالبام) اصطلاح سیکلوتایمی را به کاربرد و مانیا و افسردگی را مراحلی از یک بیماری واحد قلمداد کرد.

در ۱۹۸۸ (امیل کرپلین) بر اساس اطلاعاتی که از روانپزشکان آلمانی و فرانسوی پیش از خود بدست آورده بود،نوعی سایکوز بنام سایکوز ماینا – افسردگی را توصیف کرده بود و اکثر معیارهایی را که امروزه روانپزشکان برای گذاشتن تشخیص بکار می برند، در آنجا گنجانده بود. کرپلین نوعی افسردگی هم بر شمرده بود که در زنان پس از یائسگی و در مردان در اواخر بزرگسالی شروع می شد و نهایتاً نام مالیخولیای کهولی (Involutional melanchatia) بر آن نهاده شد. این نوع افسردگی از همان زمان شکلی از اختلالات خلقی دیر آغاز دانسته شد.(Harold0

تشخیص افسردگی

در ۱۰ سال گذشته از نقطه نظر شناخت یا تشخیص افسردگی، پیشرفت شگرفی شده است (ایندیکوت واسپترز ۱۹۷۸) . چند برنامه مصاحبه بالینی ساخت دار را طراحی کردند که برای تشخیص افسردگی معتبرند. برنامه طراحی شده این دو محقق برای اختلالهای عاطفی وشیز و فرنی هم به گستردگی بکار می رود. این راهنمای مصاحبه به دو شکل یافت می شود: یکی[۵] SADS که روی حادثه جاری بیماری تمرکز دارد، و دومی[۶] SADS – L که درباره بیماری و جریانات وقایع قبلی ، داده های تارخی فراهنم می کند. این دو راهنما در پیوستگی با معیارهای تحقیقی تشخیص که جلوه دار راهنمای تشخیص و آماری اختلالهای روانی انجمن روان پزشکی آمریکا (۱۹۸۰ – APA) می باشد، بکار می روند. مصاحبه گر ورزیده با چنین ابزارهایی در مصاحبه­ای ۶۰ – ۹۰ دقیقه­ای بیماری را تشخیص می دهد. این ابزارها برای تشخیص افسردگی شدید نوعی هماهنگی فوق العاده دارند. هنگام مصاحبه SADS معمولاً کل روند را ضبط ویدیویی می کنیم تا در صورت داشتن سوالات بدون پاسخ و نیز جهت تشخیص قابل اعتمادتر، آن را تکرار می کنیم. تحت این شرایط متخصصان بالینی می توانند بنا به میل خود صدای مصاحبه را ضبط کند و سپس با مرور نوار آن، SADS یا SADS – L را درجه بندی نماید.

احتمالاً دشوارترین تمایزی که متخصص بالینی پس از انجام مصاحبه SADS باید متوجه آن شود، تمایز بین اختلال افسرده خویی و اختلال افسردگی عمده است.

مبتلایان به افسردگی عمده طبق مقیاس هامیلتون، به این عنوان که به طور قابل توجهی افسرده ترند درجه بندی شده­اند و میزان اضطراب جسمانی، پریشانی معده­ای – روده­ای، کاهش وزن، پارانویا، دلمردگی، و احتمال خودکشی آنها به نحوه فوق العاده­ای، بالا ارزیابی شد. بیماران افسرده خود از لحاظ اشتهای افزوده، درجه فوق العاده بالایی را کسب کردند. جالب اینجاست که بنابر پرسشنامه بک، به جز در چهار مورد، تفاوت چندانی بین کل بیماران نبود. بیماران افسرده عمده، بی اشتهایی بیشتری همراه با کمبود وزن داشتند، در حالیکه بیماران افسرده خود را نارضایتی و خستگی رنج می داد.

سنجش شدت افسردگی

در خصوص سنجش شدت افسردگی، چند روش گزارش فردی و مقیاس درجه بندی بالینی معتبر وجود دارد. تفاوت این مقیاسها در تأکیدی است که بر جنبه های خاصی از نشانه های افسردگی دارند. برخی به شدت بر جنبه های جسمانی اختلال و برخی دیگر بر جنبه های شناختی آن تأکید دارند.

افسردگی:

افسردگی از لحاظ لغوی در زبان فارسی به معنای دلتنگی و پژمردگی آمده است افسردگی کم شدن تنش روانی است که روی خلق و احساسی که شخص از وجود خودش دارد، اثر گذاشته و این حالت با علائم متعدد روانی و جسمانی همراه می گردد . افسردگی که به گفته­ای می توان آن را اضطراب ثانویه نامید از نظر پزشکی یک نوع آزادگی است که قابلیت فعالیت جسمانی و عقلانی را کاهش می دهد ولی به آسانی قابل توصیف نیست. فروید در تعریف افسردگی می گوید: افسردگی حالتی است که به علت از دست دادن یک شیء مورد علاقه در شخص بوجود می آید که جنبه از دست دادن آن ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه باشد. مهم است که اختلالات افسرده ساز ار از حزن و اندوه روزانه که افسردگی نیستند جدا کنیم. اندوه طبیعی ناشی از مرگ عزیزان نیز افسردگی نیست. ممکن است افراد محزون یا کسانی که با اندوههای طبیعی رو به رویند، در دوره­ای کوتاه نشانه های افسردگی را تجربه کنند، اما آنها معمولاً می توانند کم و بیش به طور طبیعی به کارهای خود ادامه دهند و به زودی بی آنکه به درمان نیاز باشد بهبودی یابند.

کیزوهافلینگ (۱۹۷۴) عدم فعالیت را یکی از علائم بارز افسردگی می دانند. در بیمارانی که خلق افسرده­ای دارند (یعنی در افسردگی) ، از دست دادن کارمایه (انرژی) و علاقه، احساس گناه، دشوارشدن تمرکز، از دست دادن اشتها، و افکار مرگ یا خودکشی وجود دارد. طول مدت یک دوره افسردگی به نظر می رسد ۳ تا ۶ ماه در بیماران سرپایی، و ۶ تا ۹ ماه در بیماران بستری باشد.
(مامک اعتصام)

انواع اختلالات افسردگی:

با پژوهش های بالینی و زیستی در مورد اختلالات خلقی تفکیک بالینی از پیش شناخته شده بیماران بار دیگر تأیید شده است و در DSM – IV به رسمیت شناخته شده است. دو اختلال عمده خلقی عبارت است از ۱) اختلال افسردگی عمده ۲) اختلال دو قطبی I که این دو اختلال را اغلب، اختلالات عاطفی هم می نامند، ولی آسیب اساسی در این اختلالات به خلق یا حالت هیجانی پایدار درونی فرد است، نه مربوط به حالت عاطفی یا تظاهر بیرونی محتوای هیجان فعلی فرد. بیمارانی که فقط حملات افسردگی پیدا می کنند، دچار اختلال افسردگی عمده خوانده می شوند، این اختلال را گاه افسردگی یک قطبی نیز می نامند که اصطلاح پذیرفته شده­ای در DSM – IV نیست. بیمارانی که هم حملات ماینا و هم حملات افسردگی پیدا می کنند و بیمارانی که فقط دچار حملات ماینا می شوند، مبتلا به اختلال دو قطبی نامیده می شوند.

طبق DSM – IV تعریف اختلال افسردگی عمده عبارتند از یک یا چند حمله افسردگی عمده بدون سابقه­ای از حملات ماینا، مختلط یا هیپوماینا. به طور کلی علائم و نشانه های افسردگی عبارتند از:

۱٫ ناتوانی از احساس لذت بردن (Anhedonia)
۲٫      کناره گیری از دوستان و خانواده
۳٫      فقدان انگیزش، عقل کم برای ناکامی
۴٫   نشانه های بنایی شامل: فقدان جنسی، بی اشتهایی و کاهش وزن بدن، پرخوری و افزایش وزن، سطح انرژی پایین و خستگی پذیری، اختلال قاعدگی، اختلال خواب (بی خوابی، پرخوابی، سحرخیزی) و تغییرات شبانه روزی (علائم نزدیک صبح شدیدتر است)
۵٫      یبوست
۶٫      خشکی دهان
۷٫      سردرد

این افراد در معاینه علائم زیر را بروز می دهند:

۱)  رفتار و ظاهر کلی: کندی یا تحریک روانی، تماس چشمی ضعیف، اشکباری، غمگینی و پژمردگی، بی توجهی به ظاهر شخصی

۲)     عاطفه محدود یا قوی

۳)     تکلم: فقدان یا اندک بودن تکلم خودانگیخته، تک سیلابی، مکث های طولانی ، آهسته و یکنواخت بودن تکلم

۴)  محتوای فکر: ۶ درصد افکار خودکشی دارند و ۱۵ درصد خودکشی می کنند، احساس ناامیدی، بی ارزشی و گناه، اشتغال ذهنی – جسمی، بی تصمیمی، فقر محتوا توهمات و هذیانها، کمبود تفکر خود انگیخته

۵)     نظام حسی: حواس پرتی، اشکال در تمرکز، شکایت از ضعف حافظه، گم گشتگی

۶)     بینش: قضاوت مختل

طبق DSM – IV حمله افسردگی عمده باید لااقل دو هفته طول بکشد. بیمار دچار این حمله نوعاً یا افسرده است، یا علاقه­اش را به اکثر فعالیتها از دست داده است. بیماری که دچار حمله افسردگی عمده تشخیص داده می شود باید لااقل چهار علامت از فهرستی شامل تعمیرات خواب و فعالیت، فقدان انرژی، احساس گناه مشکل در تفکر و تصمیم گیری و افکار عود کننده مرگ یا خودکشی را هم داشته باشد.

حمله مختلط، دوره­ای به طول حداقل یک هفته است که در آن هر دو حمله ماینا و افسردگی عمده تقریباً هر روز پیدا می شود. تعریف اختلال دو قطبی عبارت است از داشتن حداقل یک حمله ماینا یا مختلط و گاهی حملات افسردگی عمده در سیر بالینی.

افسردگی دو قطبی را اختلال دو قطبی یا بیماری افسردگی – شیدایی نیز می نامند که در حال حاضر حدود ۲ میلیون آمریکایی را به خود مبتلا کرده است.

علت افسردگی دو قطبی به طور کامل روشن نشده است. ولی بسیاری بر این باورند که اکثر مبتلایان به این بیماری احتمالاً زمینه ارثی آن را دارند، هرچند که محیط نیز در تقویت این وضعیت نقش دارد. افسردگی دو قطبی درمان قطعی ندارد ولی می توان آن را با دارو کنترل کرد. (انجمن پزشکی آمریکا).

چند نوع افسردگی عمده موسوم به انواع فرعی، وجود دارند که کمتر رایج هستند.

آنها عبارتند از افسردگی روان پریشی، افسردگی استثنایی، افسردگی پس از زایمانی ، روان پریشی پس زایمانی و اختلال ملال آور پیش از قاعدگی.

افسردگی روان پریشی: افرادی که افسردگی روان پریشی دارند، علاوه بر نشانه های افسردگی هذیان یا توهم نیز دارند. این اختلال تقریباً ۱۵ درصد مبتلایان به افسردگی عمده دیده می شود. مبتلایان به این اختلال ممکن است عواقب کارهایی را که انجام می دهند به خوبی درک نکنند، بنابراین در معرض خطر از بین بردن خود هستند.

افسردگی استثنایی: افرادی که به افسردگی استثنایی مبتلا هستند، آمیزه­ای از نشانه­ها را دارند، بعضی از این نشانه­ها، نشانه­های معمولی افسردگی عمده و برخی دیگر از نشانه های غیرمعمول هستند. همچنین افسردگی استثنایی، از این نظر که معمولاً مزمن (طولانی مدت) است نه صرفاً چند دوره، با افسردگی عمده تفاوت دارد.

این افسردگی معمولاً در دوره نوجوانی آغاز می شود و ممکن است بیشتر زنان مبتلا شوند تا مردان. که مبتلایان به این افسردگی عموماً با داروهای ضد افسردگی، روان درمانی یا ترکیبی از این دو روش درمان می شوند:

افسردگی پس زایمان­انی: این افسردگی همان نشانه های افسردگی عمده را دارد.

این افسردگی تقریباً در ۱۰ درصد مادرانی که نخستین زایمان خود را انجام
می دهند، دیده می شود. طبق بعضی آمارها، زنانیکه دوران حاملگی یا زایمان سختی داشته­اند، ازدواج موفق نداشته­اند، و از طرف دوستان، خانواده و همسایگان کمتر حمایت می شوند. بیشتر در معرض ابتلاء به این بیماری هستند. افسردگی پس از زایمان، شدیدتر ، طولانی تر و ناتوان کننده تر از «گرفته بودن» عادی و موقت است که اکثر زنان در چند روز اول بعد از زایمان دارند. در صورت عدم درمان این بیماری ماهها و سالها دوام داشته باشد.

افسردگی پس از زایمان با یکی از ترکیبی از روشهای زیر معالجه می شود: درمان با صحبت کردن گروه درمانی، و داروهای ضد افسردگی.

روان پریشی پس زایمانی: در موارد نادر افسردگی پس زایمانی می تواند به وضعیت خطرناکتری بنام روان پریشی پس زایمانی تبدیل شود. این بیماری در یک یا دو هزارم مادران در نخستین زایمان روی می دهد. نشانه های آن عبارتند از توهمها، هندیها، و افکار مربوط به خودکشی. زنانیکه به این بیماری مبتلا هستند، به درمان فوری پزشکی نیاز دارند و احتمالاً باید بستری شوند.

اختلال ملال پیش از قاعدگی: این بیماری یک بیماری دوره­ای است که ۳ تا ۵ درصد زنان در حال قاعدگی را به خود مبتلا می کند. زنانیکه این بیماری را دارند یا دو هفته قبل از عادت ماهیانه یا در طول آن احساس افسردگی عمیق یا تحریک پذیری می کنند و نشانه های آنان شدیدتر از نشانه های مربوطه به سندرم پیش از قاعدگی[۷] (PMS) است. درمان این بیماری شامل تمرینهای بدنی، انواع مختلف روان درمانی یا داروهای ضد افسردگی می باشد.

از مدتی پیش دو اختلال خلقی دیگر یعنی اختلال دیس تایمی (کج خلقی) و اختلال سیکلوتایمی (خلق ادواری) ، نیز به لحاظ بالینی به رسمیت شناخته شده است.

مشخصه این دو اختلال به ترتیب وجود علایمی کم شدت تر از علائم دو اختلال افسردگی عمده و دو قطبی است. مشخصه اختلال دیس تایمی به تعریف DSM – IV وجود لااقل دو سال خلق افسرده در غالب اوقات و وجود علائم دیگری از افسردگی است که قابل تطبیق با تشخیص اختلال افسردگی عمده نباشد. مشخصه اختلال سیکلوتایمی نیز وجود  لااقل دو سال علائم مکر هیپوماینا و علائم افسردگی است که به ترتیب با تشخیص حمله ماینا و حمله افسردگی عمده تطبیق نکند.

مؤلفان DSM – IV هم در متن اصلی کتاب و هم در ضمائم آن اختلالات خلقی دیگری را نیز رمزگذاری کرده­اند. این اختلال عبارتند از نشانگانهای مرتبط با افسردگی (یعنی اختلال افسردگی فرعی، اختلال افسردگی عود کننده گذرا، و اختلال ملال پیش قاعدگی) و اختلال مرتبط با اختلال دو قطبی I (دو قطبی II) است.

در اختلال افسردگی فرعی علائم به شدتی نیست که برای تشخیص اختلال افسردگی عمده تکافو کند، در اختلال افسردگی عود کننده گذرا، علائم به شدتی هست که برای تشخیص اختلال افسردگی عمده کافی باشد، ولی به مدتی است که برای معیارهای تشخیص اختلال افسردگی عمده ناکافی است. مشخصه اختلال دو قطبی II وجود متناوب حملات افسردگی عمده و حملات هیپوماینا است، یعنی حمله های دارای علائم ماینا معیارهای حمله های ماینا را که لازمه تشخیص اختلالات دو قطبی است، به طورکامل ندارد.

تشخیص های دیگر از دسته اختلالات خلقی شامل اختلالات خلقی ناشی از بیماری طبی عمومی، اختلال خلقی ناشی از مواد، و اختلال خلقی­ای است که جای دیگر ذکر نشده باشد.

در طبقه بندی DSM – IV چند نوع بیماری افسردگی دو قطبی نادر وجود دارد که عبارتند از :

۱)     افسردگی با چرخه سریع

۲)     مانی ملال آور

۳)     افسردگی حالت مرکب

۴)     خلق ادواری (انجمن پزشکی آمریکا)

علل افسردگی:

 

80,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله تاثیر ورزش و انواع ورزشها بر روی افسردگی
  • پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس DASS- 21
  • پرسشنامه افسردگی بک (BDI)
  • پاورپوینت بزهکاری
  • مقاله گیاهان مؤثر بر بیماری های میگرن و افسردگی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.