تحقیق شناخت ملاک های موجود و مطلوب انتخاب سردبیران گروه های داخلی خبری ایرنا


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق شناخت ملاک های موجود و مطلوب انتخاب سردبیران گروه های داخلی خبری ایرنا مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۲۱۲  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق شناخت ملاک های موجود و مطلوب انتخاب سردبیران گروه های داخلی خبری ایرنا نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

۱-۱- بیان مساله   ۲
۱-۲- اهداف تحقیق :   ۳
۱-۳ – فرضیه ها :   ۳
۱-۴ – جامعه آماری :   ۴
۱-۵ – روش تحقیق :   ۴
۱-۷ – متغیرها :   ۴
۱-۸ – تعریف مفهومی متغیرها :   ۵
۱-۹- تعریف عملیاتی متغیرها   ۷
۱-۱۰- محدودیت های پژوهش   ۹
مقدمه   ۱۰
فصل دوم   ۱۰
۲-۱- نگاهی به تعاریف ارتباط، وسایل ارتباط جمعی، ویژگی ها و وظایف   ۱۲
تعاریف ارتباط   ۱۲
انواع ارتباط   ۱۴
ارتباط جمعی یا عمومی:   ۱۶
ویژگیهای اصلی ارتباط جمعی   ۱۸
ارتباطات و نگرش   ۱۸
کارکردهای اصلی رسانههای جمعی   ۱۹
وظایف رسانههای خبری   ۲۴
۲-۲- خبر و عوامل تاثیرگذار در تولید آن   ۲۶
ارزش‌های خبری:   ۳۱
برجستگی یا معروفیت شامل شهرت و بدون شهرت.   ۳۳
منابع خبری:   ۳۸
منابع خبری رسانه‌ها:   ۳۹
اعتبار منبع خبر و تاثیرگذاری بر مخاطب   ۳۹
جامعه‌شناسی تولید خبر   ۴۰
گزینش و استحاله خبر:   ۴۲
تغییر جهت در خبر   ۴۴
۲-۳- نقش رسانهها در شکل گیری افکار عمومی   ۴۵
رسانه و فرهنگ   ۴۸
رسانه ها و رفتارهای اجتماعی   ۴۹
رسانه ها و کنترل اجتماعی   ۵۰
رسانه ها و توسعه سیاسی   ۵۳
۲-۴-  قدرت و رسانه   ۵۴
قدرت‌های تاثیرگذار در فرآیند خبر   ۵۵
دروازه‌بانی خبر   ۵۶
نگاهی به تاریخچه تئوری دروازه بانی   ۵۶
فرایند دروازه بانی   ۵۹
عوامل موثر در توجه ارتباط گر به یک خبر:   ۶۴
گروه‌های دروازه‌بانی خبر   ۶۸
سایر عوامل تاثیرگذار بر فرآیند گزینش خبر:   ۶۹
معیار عبور خبر و مدل های دروازه بانی   ۷۱
مدیریت در دروازه بانی   ۷۶
نقش اجتماعی «دروازه بانی خبر»   ۷۷
تاکتیک‌ها و فرا تاکتیک‌ها، ابزار محتوایی دروازه بانان خبری   ۷۸
سوگیری در رسانه‌ها   ۸۰
نظریه‌های مرتبط با سوگیری   ۸۱
سوگیری اجتماعی   ۸۳
سوگیری سیاسی   ۸۴
برجسته‌سازی   ۸۵
اولویت و متغیرها در فرایند برجسته سازی   ۹۴
عوامل مؤثر بر برجسته سازی   ۹۷
۲-۵- آشنایی با آژانس‌های خبری و خبرگزاری‌ها   ۱۰۱
شکل‌گیری آژانس‌های خبری   ۱۰۱
تعریف خبرگزاری   ۱۰۳
ممیزه های خبری خبرگزاری ها   ۱۰۵
محدودیت‌های خبرگزاری‌ها   ۱۰۶
مالکیت خبرگزاری‌ها   ۱۰۶
خبرگزاریهای دولتی   ۱۰۷
مداخله دولت‌ها در خبرگزاریها   ۱۰۸
اهمیت وجود خبرگزاریهای دولتی   ۱۰۹
خبرگزاری‌ها و جهت‌گیری   ۱۰۹
سازمان وسایل ارتباط جمعی به طور اعم   ۱۱۰
سردبیری : علم و تجربه   ۱۱۴
ویراستار(سردبیر) کیست ؟   ۱۱۴
ویژگی ویراستار (سردبیر)   ۱۱۵
وظایف ویراستار(سردبیر)   ۱۱۵
ویرایش محتوا   ۱۱۶
تلفیق اخبار   ۱۱۷
بازآفرینی و تکمیل خبر   ۱۱۸
تغییر جهت در خبر   ۱۱۸
ویراستار (سردبیر) و وظایف فنی   ۱۱۹
خبرگزاریها در ایران   ۱۱۹
تاریخچه خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)   ۱۲۱
ارکان ایرنا   ۱۲۲
اهم وظایف ایرنا   ۱۲۳
ساختار تشکیلاتی ایرنا   ۱۲۳
چگونگی انتشار اخبار ایرنا   ۱۲۴
وظایف سردبیر در ایرنا   ۱۲۵
تحصیلات دانشگاهی سردبیران گروه های خبری داخلی ایرنا   ۱۲۶
۳-۱- روش پژوهش   ۱۲۸
۳-۲- جامعه آماری   ۱۲۸
۳-۳- نمونه آماری  و روش نمونه گیری   ۱۲۹
۳-۴- حجم نمونه و روش نمونه گیری   ۱۲۹
۳-۵- ابزار سنجش متغیرها   ۱۳۰
۳-۶- سنجش روایی و اعتبار  پرسشنامه   ۱۳۱
۳-۷- روایی پرسشنامه   ۱۳۱
۳-۸- اعتبار پرسشنامه   ۱۳۲
۳-۹- روش جمع آوری اطلاعات   ۱۳۲
۳-۱۰- روش تجزیه و تحلیل داده ها   ۱۳۳
مقدمه   ۱۳۵
۴-۱- تجزیه و تحلیل توصیفی   ۱۳۶
نتیجه گیری   ۱۹۸
مقدمه   ۱۹۸
۵-۱- یافته های پژوهش   ۲۰۰
پیشنهادها   ۲۰۳

تعاریف ارتباط

    “ارتباط” و برقراری ارتباط ، شالوده ضروری هرگونه کنش اجتماعی است.تقریبا به تعداد نظریه‌پردازان و صاحبنظران در حوزه ارتباطات، تعاریفی هم از ارتباط در دست است اما در این میان دو تعریف شاخص‌ترند. نخستین تعریف که به مکتب فرآیند نگر معروف شده است، ارتباط را فرآیندی می‌داند که به واسطه آن ارتباط گر یا فرستنده پیام از طریق یک رسانه یا مجرا (وسیله ارتباطی)، پیامی را با تاثیراتی معین به گیرنده یا مخاطب می‌رساند. تعریف دیگر، ارتباط را کنشی اجتماعی می‌داند که افرادی از یک فرهنگ مشخص در واکنش به تجربه خود از واقعیت به مبادله معانی می‌پردازند.

    هدف مکتب فرآیندنگر، تفکیک اجزا و مراحل مختلف فرآیند ارتباط است تا به این ترتیب بتواند نحوه کار کل فرآیند ارتباط را بررسی کند. مدل کلامی “هارولد لاسول”[۱] (۱۹۴۸) یکی از اولین نمونه‌های مدل ارتباط به مثابه یک فرآیند است: «چه کسی چه چیزی را از چه مجرایی به چه کسی و با چه تاثیر می گوید.» از آنجا که او مشخصا به تبلیغات (ارتباط اقناعی) توجه داشت، بر مفهوم تاثیر ارتباط تاکید می کرد. از نظر متفکران دیگر، مفاهیم، قصد و بافت ارتباط، اهمیت اساسی دارند زیرا بیشتر ارتباط گران از ایجاد ارتباط هدفی دارند و نیز شرایط اجتماعی ارتباط لزوما بر نحوهِ بیان و فهم پیام‌ها تاثیر می‌گذارد.(گیل و آدامز،۲۰۰۲)

    “ویلبر شرام”[۲] در کتاب “فراگرد و تاثیر ارتباط اجتماعی” می گوید: در فراگرد ارتباط بطور کلی می‌خواهیم با گیرنده پیام خود در یک مورد و مساله معین همانندی (اشتراک فکر) ایجاد کنیم. وی ارتباط را ابزاری می خواند که هستی جوامع را امکانپذیر می‌سازد. “چارلز کولی”[۳] نیز در کتاب “مفهوم ارتباط در سازمان‌های اجتماعی” ارتباط را مکانیسمی می‌خواند که روابط انسانی بر اساس و به وسیله آن بوجود می‌آید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا می‌کند. وی می‌گوید: در حقیقت ارتباط “فراگرد انتقال اطلاعات با وسایل ارتباطی گوناگون از یک نقطه، یک شخص یا یک دستگاه به دیگر است.”(محسنیان راد، ۱۳۶۸)

    “کلود شانون”[۴] و “وارن ویور”[۵] ، کلمه ارتباط را معرف تمام جریان‌هایی می‌دانند که به‌وسیله آن یک اندیشه می‌تواند اندیشه دیگر را تحت تاثیر قرار دهد. به عبارت دیگر ارتباط سبب می‌شود که وجدان انسان در وجدان دیگران، تصاویر، مفاهیم، تمایلات و رفتارها و آثار روانی گوناگونی پدید آورد.

    منبع با اهداف خاص خود پیام را رمزگذاری کرده و به سوی گیرنده ارسال می کند. گیرنده هم پیام دریافتی را که پارازیت های محیط روی آن اثر گذاشته است، رمزخوانی کرده و دریافت می کند.

     دکتر “مهدی محسنیان‌راد” در کتاب ارتباطات انسانی در تعریف ارتباط می‌نویسد: “ارتباط عبارتست از فراگرد انتقال پیام از سوی فرستنده برای گیرنده مشروط بر اینکه در گیرنده پیام مشابهت معنی با معنی مورد نظر فرستنده پیام ایجاد شود.”

    “ادوین امری”[۶] نویسنده آمریکایی در کتاب “مقدمه ای بر ارتباطات جمعی” در تعریف ارتباط می‌نویسد: “ارتباط، عبارت از فن‌آوری انتقال اطلاعات و افکار و رفتاری انسانی از یک شخص به شخص دیگر است.”

    به هر حال، ما برای برآورده ساختن نیازهای روزمره اقتصادی و اجتماعی، سرگرم شدن،  بروز خلاقیت اجتماعی و مبادله اطلاعات باید ارتباط برقرار کنیم. در واقع ارتباط ما را به شبکه‌ همواره گسترش یابنده انسان‌ها پیوند می‌زند.

انواع ارتباط

    ارتباطات در شرایط مختلف و با افراد و گروه‌های مختلف شکل می‌گیرد. گاه ما با خود ارتباط برقرار می‌کنیم و زمانی با انسانی دیگر و در زمانی دیگر با تعداد کثیری از انسانها.

    عناصر ارتباط در ساده‌ترین جریان ارتباطی شامل سه عنصر اصلی “پیام دهنده”، “پیام” و “پیام گیرنده” است.

    در ارتباط مستقیم ،پیام دهنده یک شخص واحد است که پیام خود را در قالب کلام، نگاه، لبخند، اشاره و.. به گیرنده پیام که او هم یک شخص واحد است، منتقل می‌کند.

    در ارتباط غیرمستقیم برای برقراری ارتباط از یک وسیله ارتباطی استفاده می‌شود. بنا بر این یک عنصر جدید به نام “وسایل ارتباطی” به عنوان چهارمین عنصر وارد فرآیند ارتباط می‌شود.

در این نوع ارتباط، پیام در وسیله ارتباطی است و به‌عبارتی فرآیند ارتباط دارای چهار عنصر شامل فرستنده پیام، پیام، وسیله ارتباطی و مخاطب است.

    دکتر “باقر ساروخانی” در تقسیم بندی انواع ارتباط، ارتباط را به هشت نوع تقسیم می‌کند:

    ۱- ارتباط مستقیم: ارتباطی بدون واسطه بین انسان یا انسان‌هایی دیگر است.

    ۲- ارتباط جهانی: با درنظر گرفتن محدوده ارتباطات، ارتباط به دو نوع ملی و جهانی تقسیم

می‌شود.

    ۳- ارتباط احساس برانگیز: فرآیند ارتباطی است که از طریق سخن یا نمادهای گوناگون برقرار می‌شود بدون آنکه معنای دقیقی انتقال یافته باشد. در جریان این نوع فرآیند ارتباطی، انتقال نمادها موجب همبستگی اجتماعی و آمادگی روانی می‌شود. قسمت اعظم ارتباطاتی که از طریق هنر و به ویژه موسیقی برقرار می‌شود، این نوع ارتباط است.

    ۴- ارتباط معطوف به هدف: در این نوع ارتباط، برقرار کننده ارتباط دارای هدفی خاص، از پیش تعیین شده و برخوردار از برنامه‌ای مدون است.

    ۵- ارتباط بازتابی: در این نوع ارتباط، هدفی از پیش تعیین شده وجود ندارد و افراد یکباره و بدون آگاهی قبلی، در جریان ارتباط قرار می‌گیرند.

    ۶- ارتباط اجتماعی: به ارتباطاتی گفته می‌شود که موجب انتقال معانی یا پیام‌هایی در بین جمع می‌شوند. ویژگی این ارتباط آن است که بیش از یک نفر در جریان آن قرار دارد، نشانه‌ها یا نمادهایی حامل پیام هستند و مجراها در انتقال پیام و ایجاد ارتباط اجتماعی، کاربرد گسترده دارند.”ژرژ میلر”[۷] در کتاب “زبان و ارتباط”، چهار هدف را برای ارتباط اجتماعی برمی‌شمارد که عبارتند از: ۱) یکسان‌تر کردن اطلاعات، ۲) یکسان‌تر کردن افکار عمومی، ۳) دگرگونی سلسله مراتب گروهی و ۴) اظهار و انتقال حالات عاطفی.

    ۷- فراارتباط: به معنای ارتباطی است که قواعد ارتباط یا ارتباط های بعدی را مشخص می‌کند. ماورای ارتباط می‌تواند یک حرکت بدنی، یک لبخند یا حتی نگاه باشد. وقتی کسی سخن می‌گوید و ما ابرو درهم می‌کشیم، این ماورای ارتباط است زیرا از این طریق پیامی به او می‌رسانیم.

    ۸- ارتباط حرکتی: ارتباطی است که با تکیه بر حرکات بدن مانند حرکات چهره، دست و سر و گردن، صورت می‌گیرد، نه از طریق سخن. در این ارتباط عنصر کلام وجود ندارد.

    در میان انواع ارتباطات، ارتباط جمعی یا عمومی از اهمیت بیشتری برخوردار است و اساسا شامل برنامه‌های سرگرم کننده و انتشار  اخبار و اطلاعاتی است که سازمان‌های دولتی یا شرکت‌های خصوصی برای خیل عظیم مخاطبان خود پخش می‌کنند.(ساروخانی،۱۳۶۷)

ارتباط جمعی یا عمومی:

    اگر از دیدگاه فردی به ارتباط بنگریم، ارتباط ما را قادر می کند تا به عضو مفید و موثری برای اجتماع تبدیل شویم و از منظر اجتماعی، ارتباط بین اجزای جامعه رشد و بقای جامعه را تضمین می کند. “ارتباط جمعی”[۸] نوعی از ارتباط است که بر اساس آن، فرد با تعداد کثیری از انسان‌های دیگر ارتباط برقرار می‌کند. این ارتباط، فراگرد تفهیم و تفاهم و تسهیم معنی با شمار کثیری از انسان‌های دیگر است.(فرهنگی،۱۳۶۸)

    “ژان کازنو”[۹] در کتاب جامعه شناسی “وسایل ارتباط جمعی”[۱۰] درتعریف ارتباط جمعی می‌نویسد: ارتباط جمعی عبارت از آن وسیله ارتباطی است که مورد توجه عده کثیری قرار می‌گیرد.

    ارتباطات، حاوی پیام‌هایی است که میان طرفین گفت و گو مبادله می‌شود. ترکیب و محتوای این پیام‌ها تاحدی به نظر خالقین آنها وابسته است و پیامدهای گوناگونی می‌تواند داشته باشد.

    در ارتباط جمعی به سبب فراوانی پیام‌ها، وسعت میدان ارتباط، پراکندگی پیام گیرندگان و همچنین لزوم پخش سریع پیام‌های ارتباطی، دیگر امکان ارتباط مستقیم وجود ندارد و جریان ارتباط غیرمستقیم به عناصر تازه‌ای نیازمند است.

    در این نوع ارتباط برای برقراری ارتباط، فرستنده، کانال، گیرنده، سه عنصر اصلی برقراری ارتباط به شمار می‌روند. معمولا در ارتباطات جمعی هر یک از سه عنصر نیازمند سازمان و وسایل خاصی است تا ارتباط برقرار شود.

    ارتباط جمعی بیشتر از طریق رسمیت، ساختار و برنامه‌ریزی خود، قابل تشخیص است. امروزه به این ارتباط توجه زیادی می‌شود و دست‌اندرکاران سیاست، تجارت و … کم و بیش، بیشترین تلاش خود را در جهت بهبود آن مبذول داشته و خود را ملزم و مکلف به شناخت بهتر آن و فراگیری نکات ظریف آن می‌دانند.

    در بالاترین سطح، ارتباطات در متن روابط موجود در بین ارتباط گیرندگان مبادله می‌شود و در فرآیند ارتباط روابط را دگرگون می‌کند.

    “ژوزف تی کلاپر”[۱۱] در کتاب “تاثیر ارتباط جمعی”[۱۲] می گوید: “ارتباط جمعی عبارت است از رساندن اطلاعات، ایده‌ها و برداشت‌ها از طریق وسایل ارتباطی و دریافت این اطلاعات به وسیله عده زیادی از انسانها در یک زمان.” (محسنیان راد،۱۳۶۸)

    وسایل ارتباط جمعی در تمدن‌های جدید بوجود آمده و ویژگی اصلی آنها قدرت و شعاع عمل گسترده است.

    انتشار اخبار از رسانه‌های جمعی که با هدف انتقال اطلاعات و پیام‌های همراه آن صورت می‌گیرد، جزئی از روند ارتباطات است که در آن رسانه‌های خبری به عنوان منبع ارتباط، خبر را به گیرنده یا مخاطبان انتقال می‌دهند. (کازنو،۱۹۸۲)

ویژگی‌های اصلی ارتباط جمعی

    ارتباط جمعی یکی از فرآیندهای ارتباطی است که در سطح جامعه عمل می‌کند و به سهولت از روی ویژگی نهادی بودنش شناخته می‌شود، ترکیبی از هدف، سازمان و فعالیت عملی.در ارتباط جمعی، منبع یک فرد واحد نیست بلکه سازمانی رسمی، و فرستنده اغلب یک ارتباط‌‌‌ ساز حرفه‌ای است. پیام، منحصر به فرد، متغیر و غیرقابل پیش‌بینی نیست بلکه معمولا ساخته و پرداخته، به معیار شده و تکثیر شده است. پیام همچنین ثمره کار و کالایی دارای ارزش مبادله است و گوشه‌چشمی نمادین به ارزش مصرف دارد. رابطه میان فرستنده و گیرنده یک‌جهتی و بندرت دوطرفه، ضرورتا غیرشخصی و اغلب “مستقل از اخلاق” و قابل پیش‌بینی است به این معنا که معمولا فرستنده، مسوولیت تاثیرات خاص پیام بر افراد را بر عهده نمی‌گیرد، او فقط پیام را در مقابل پول یا توجه مبادله می‌کند.

    غیرشخصی بودن تا حدودی از فاصله فیزیکی و اجتماعی میان فرستنده و گیرنده ناشی می‌شود و تا حدودی از غیرشخصی بودن نقش ارتباط ساز جمعی که معمولا تحت سیطره هنجارهای بی‌طرفی و فاصله‌گذاری قرار دارد، متاثر است.

    ارتباط جمعی اغلب دربرگیرنده تماس همزمان بین فرستنده و گیرندگان بسیار است که تاثیری فوری و در سطحی بسیار گسترده را فراهم می‌سازد و پاسخ فوری تعداد زیادی از مردم را در یک لحظه در پی دارد. هر چند یکنواختی تاثیر را نمی‌توان مفروض دانست اما بسیار احتمال می‌رود که نسبت به اشاعه متوالی اطلاعات از فرد به فرد، تنوع پاسخ‌های بسیار کمتر باشد.

ارتباطات و نگرش

    “دیوید برلو” (۱۹۶۰) اثرات نگرش‌ها بر ارتباطات را برشمرده است. اگر ارتباط گران یا ارتباط‌‌‌ سازان نگرش مثبتی نسبت به خود داشته باشند، این اعتماد به نفس به ایشان کمک می‌کند که با دیگران ارتباطی موفقیت‌آمیز و قانع کننده برقرار کنند. نگرش آن‌ها به موضوعی که بدان می‌پردازند نیز به همین میزان اهمیت دارد. دانشمندان علوم اجتماعی نشان داده‌اند که چنانچه ارتباط‌ گران بخواهند تغییری در نگرش مخاطبان‌شان ایجاد کنند، باید بتوانند مخاطبان را قانع کند که ماهر و مطمئن‌اند، باید گیرا و جذاب باشند و بتوانند نشان دهند با زمینه‌های ذهنی علایق مخاطبانشان آشنایی دارند. اگر ارتباط گران بتوانند نشان دهند که نظر مخاطبان برایشان اهمیت دارد، مخاطبان نیز به نوبه خود آمادگی بیشتری برای توجه کردن به پیام آن‌ها از خود نشان می‌دهند. این اطمینان و توجه باعث می‌شود که ارتباطات بر نگرش و در پی آن بر رفتار انسان تاثیر می‌گذارد.

کارکردهای اصلی رسانه‌های جمعی

    رسانه‌ها به عنوان مجاری یا کانال‌های میانجی در جامعه کارکردهایی مانند “برقرار کردن ارتباط”، “نشان دادن راه”، “تفسیر” و غیره دارند.

    “هارولد لاسول” کارکردهای اصلی ارتباطات و طبقه‌بندی وظایف اجتماعی وسایل ارتباط جمعی را به شرح زیر خلاصه کرده است:

    الف) نظارت بر محیط (نقش خبری): رسانه‌ها با تهیه و پخش اخبار و اطلاعات، افراد جامعه را با محیط زندگی خود آشنا می‌کنند و بدین گونه، آنان را آماده می‌کنند تا از محیط خود، اطلاع کافی به‌دست آورند و عکس‌العمل‌های لازم را برای انطباق با آن، نشان دهند.

    ب) ایجاد همبستگی اجتماعی در واکنش به محیط (نقش تفسیر و راهنمایی): این نقش، مکمل نقش قبلی است و با توجه به ضرورت نظارت بر محیط، لزوم همبستگی افراد را در این مورد یادآوری می‌کند. در این زمینه تحلیل و تفسیر رویدادهای مسایل زندگی جمعی و نیز راهنمایی افکار عمومی و همچنین تبلیغات سیاسی، برای همبستگی اجتماعی، اهمیت خاص دارند.

    ج) انتقال میراث فرهنگی (نقش آموزشی): کمک به انتقال میراث فرهنگی جامعه از نسل‌های گذشته به نسل‌های آینده است. زیرا هر نسلی برای ادامه زندگی ناچار است از تجربیات نسل‌های قبل استفاده کند و وسایل ارتباطی با انتخاب و ارائه ارزش‌ها و معیارهای فرهنگی نسل‌های گذشته به نسل معاصر آموزش می‌دهند.

    اینها به ترتیب به تامین اطلاعات و ایجاد وفاق جمعی، بیان ارزش‌های فرهنگی و نمادهایی که برای هویت و استمرار جامعه اساسی‌اند، برمی‌گردد.

    “ویلبر شرام”، استاد آمریکایی علوم ارتباطات نیز در کتاب “انسان‌ها، پیام‌ها و وسایل ارتباط جمعی” برای نقش‌های سه گانه مزبور، سه صفت خاص بکار برد. وی نقش اول را به عنوان نقش “نگهبان”، نقش دوم را به منزله نقش “راهنما” و نقش سوم را به عنوان نقش “معلم” ذکر کرده است. (قندی، ۱۳۸۳)

    “چارلز رایت”[۱۳] (۱۹۶۰) این طرح کلی را برای توصیف بسیاری از آثار رسانه‌ها ارائه کرد و “تفریح و سرگرمی”[۱۴] را به عنوان چهارمین کارکرد عمده رسانه به آنها افزود: این چهارمی را می‌توان جزئی از همان انتقال فرهنگ دانست اما جنبه دیگری هم دارد که عبارت است از فراهم آوردن پاداش، استراحت و کاستن از تنش و از این راه آسان‌تر کردن سازگاری با زندگی واقعی برای مردم و جوامع و جلوگیری از انهدام و سقوط آنها (مندلسون، ۱۹۶۶)[۱۵] .

    کارکردهای (اهداف) اصلی رسانه‌های جمعی از نقطه نظر جامعه، یک کارکرد دیگر دارد و آن بسیج رسانه‌هاست. تقریبا همه جا از رسانه‌های جمعی انتظار می‌رود که منافع ملی را به پیش ببرند و بعضی ارزش‌ها و الگوهای رفتاری کلیدی را تبلیغ و ترویج نمایند اما بویژه در شرایط بحرانی این وظیفه اهمیت بیشتری می‌یابد. در برخی کشورهای در حال توسعه و همین طور گروهی از کشورهای سوسیالیستی وظیفه تهییج و بسیج مردم رسما به رسانه‌ها محول شده است.

    اهداف رسانه‌های جمعی بطور اختصار بشرح زیر است:

      اطلاع رسانی:

    – تامین اطلاعات درباره رویدادها و شرایط موجود در جامعه و جهان،

    – اشاره به روابط قدرت،

    – تسهیل نوآوری، سازگاری و پیشرفت،

    همبستگی:

    – تبیین، تفسیر و اظهار نظر درباره معنای رویدادها و اطلاعات، جلب حمایت برای قدرت و هنجارهای موجود و جاافتاده،

    – اجتماعی کردن،

    – هماهنگ کردن،

    – ایجاد وفاق جمعی،

    – تنظیم اولویت درجات و اشاره به شان نسبی مردم/تنظیم اولویت واشاره به منزلت

نسبی مردم،

    پیوستگی و تداوم:

    بیان فرهنگ مسلط و به رسمیت شناختن خرده فرهنگ‌ها و تحولات جدید فرهنگی تحکیم و حفظ ارزش های مشترک تفریح و سرگرمی:

    – اهداف سرگرمی، انحراف توجه ا ز واقعیات و آرامش،

    – کاستن از تنش های اجتماعی،

    بسیج:

    تبلیغ و ترویج اهداف جامعه در زمینه سیاست، جنگ، توسعه اقتصادی، کار و گاه مذهب.

    یک نکته مهم این است که به سادگی نمی‌توان میان آنچه رسانه خود انجام می‌دهد و آنچه سایر نهادها با استفاده از رسانه‌ها انجام می دهند، تمایر قائل شد و تا حدودی به همین دلیل است که لازم است به رسانه از دو دیدگاه مجزا نگاه کنیم. اول به عنوان “مبلغ”  برای نهادی دیگر و دوم به عنوان “مجرای ارتباطی” یا “دروازه‌بان مجرای ارتباطی”.

    محتوا یا فعالیت واقعی که تجسم این کارکردهاست نیز بر حسب اینکه در خدمت مقاصد چه کسی قرار گیرد، متفاوت خواهد بود. مثلا ایجاد همبستگی ممکن است به شکل عقاید سیاسی، انگاره سازی، نظرگاه‌های مذهبی، اظهار نظرهای مطبوعاتی و یا غیر آن بروز کند.

    اهمیت رسانه‌های جمعی بر حسب زاویه دید یا نقطه نظری که انتخاب می‌شود و نیازها و منافعی که با آن زاویه دید ملازم است، الزاما متفاوت است. نکات اصلی که می‌تواند دربرگیرنده زوایای دید اصلی ترین گروه‌ها و منافع باشد، در شکل زیر خلاصه شده است. (مک کوییل،۱۹۸۸)

    بیشتر سازمان‌ها اهداف متنوعی دارند و غالبا همه این اهداف را صراحتا اعلام نمی‌کنند. رسانه‌های جمعی هم از این لحاظ، به‌خاطر مرزهای نامعین و تجزیه درونی نهاد رسانه، دچار ابهام بیشتری هستند. در طبقه‌بندی اتسیونی[۱۶] (۱۹۶۱)، اهداف سازمانی به سه دسته اجباری، منفعت گرایانه و عام المنفعه تقسیم شده‌اند. مراد از اجباری، استفاده از زور یا تهدید به استفاده از آن برای دستیابی به اهداف یک سازمان است (مثل ارتش و زندان).

    هدف از سازمان منفعت گرا تولید یا خدمات مادی و استفاده از پاداش‌های نقدی یا جنسی و قراردادهای حقوقی برای نیل به این مقصود است (مثل بنگاه‌های تجارتی).

    سازمان عام‌المنفعه خواهان پیشبرد ارزشی معین یا دستیابی به یک شرایط ارزشمند بر اساس تعهد داوطلبانه مشارکت کنندگان در آن است (مثل سازمان‌های مذهبی یا علمی). جایگاه سازمان رسانه جمعی در این گونه شناسی مبهم است. هرچند رسانه‌ها به عنوان ابزار مراکز قدرت یا تبلیغات در شرایط انحصاری ممکن است رنگ قهر و اجبار به خود بگیرند (مثلا وقتی که آگاهانه ایجاد خوف می‌کنند و مردم را گوش به زنگ و هراسان نگه می دارند) اما در هر حال رسانه‌ها را به هیچ وجه نمی‌توان در زمره سازمان‌های اجبار جای داد.

    رایج ترین سازمان رسانه‌ای، سازمانی است که مثل یک شرکت تجاری یا دولتی با کارکنان مزدبگیر اداره می‌شود و بر اساس تهیه خدمتی ارزشمند یا مفید، مخاطبانی را برای خود تدارک می‌بیند.

    نوع دیگر سازمان رسانه‌ای که به اندازه اولی رایج نیست، سازمانی است که بر اساس اهداف آرمانی اداره می‌شود، کارکنانش تعهد شخصی به آن دارند و مخاطبانش نیز خود را از نظر اخلاقی به سازمان متعهد می‌دانند. بیشتر نظام‌های رسانه‌ای از عناصر نفع پرستانه و هنجاری هستند و دارای مخاطبانی با درجات مختلف از تعهد اخلاقی نسبت به رسانه می‌باشند.

وظایف رسانه‌های خبری

    مهم‌ترین وظایف رسانه‌های خبری، اطلاع‌ رسانی، هوشیارسازی و گسترش دانش و اطلاعات مخاطبان در زمینه‌هایی است که امکان دسترسی و تجربه مستقیم از رویداد و موضوعات مختلف برای آنها فراهم نباشد. در میان سازمان‌ها و نهادهای گوناگونی که در جامعه فعالیت می‌کنند، وظیفه جمع آوری، تدوین و انتقال اطلاعات و تامین نیازهای مخاطبان در زمینه‌های مختلف بر عهده رسانه‌های خبری است. دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم در بسیاری از موارد دور از چشم و ذهن ماست. این دنیا باید شناخته، تبیین و متصور شود. آنچه در صحنه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی رخ می‌دهد، برای همه مردم قابل دسترسی یا تجربه مستقیم نیست. وسایل ارتباط جمعی با ارائه اخبار و اطلاعات گوناگون –آگاهانه یا ناخودآگاه – می‌کوشند به شکل‌گیری ذهنیات ما از محیط کمک کنند.

    نقش رسانه‌های خبری را می‌توان چنین برشمرد:

    ۱- تهیه و تنظیم و ارائه اخبار و گزارش‌های صحیح درباره وقایع مهم کشور و جهان،

    ۲- حمایت از حکومت قانون و ناظر بر اجرای درست و دقیق قوانین،

    ۳- ایجاد محیط مناسب برای برخورد عقاید،

    ۴- فراهم کردن زمینه آموزش مداوم برای بزرگسالان،

    ۵- کمک به رشد فکری و فرهنگی جامعه،

    ۶- فراهم کردن زمینه سرگرمی‌های آموزنده،

   ۷- ایجاد روحیه مشارکت و همکاری با برنامه‌های توسعه بخش.(قندی،۱۳۷۸،۴۱۹-۴۲۰)  پروفسور “روژه کلوس” دربحث نقش رسانه‌ها در جوامع معاصر، وظایف اجتماعی آنها را چنین تعریف می‌کند:

     ۱) وظایف ارتباط فکری:

     در زمینه ارتباط فکری، رسانه‌ها چهار وظیفه  اطلاع و آگاهی،  پرورش، بیان و اجبار را انجام می‌دهند.

    – “اطلاع و آگاهی” به معنی نقل جریان وقایع، اقدامات و عقاید در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، علمی، فنی و وضع زندگی دسته‌جمعی است که جنبه خبری داشته باشد. خبرها به اعتقاد کلوس دو نوع است: اخبار جاری روز که اطلاعات روز و تازه‌ها و اخبار گوناگون را شامل می‌شود و اخبار عمومی که امور مربوط به فرهنگ و تمدن، صرف‌نظر از ارتباط مستقیم آنها با حوادث جاری روز را دربر می‌گیرد.

    – “پرورش” شامل کوشش‌های آموزشی است که همزمان با نقل و تشریح خبرهای جاری به صورت راهنمایی‌ها و انتقادهای مختلف صورت می‌گیرند و در تعلیم و تربیت انسان‌ها نقش مهمی دارند. این کوشش‌ها دارای انواع سه گانه اندیشه‌ها و احساسات، پرورش عقاید و پرورش حرفه ای است.

    – به اعتقاد کلوس، وظیفه سوم رسانه‌ها در زمینه ارتباط فکری، “بیان” است که این به معنای کمک به ایجاد ارزش‌ها و نقش‌های اجتماعی و مساعی لازم برای معرفی فرهنگ، تمدن، افکار، عقاید و رفتارهای انسانی است و بر سه نوع می‌باشد:

    الف) معرفی فرهنگ و تمدن که ایجاد ارزش‌ها و اثرهای مربوط به میراث تمدن و فرهنگ اجتماعی را دربر می‌گیرد.

    ب) تشریح ایدئولوژی‌های جاری به معنی ایجاد ارزش‌ها و اثر‌هایی که با رویدادها و فعل و انفعال های سیاسی اقتصادی و فرهنگی جاری ارتباط نزدیک دارند.

    ج) استدلال یعنی تشریح و توجیه مطالب و مسایل و نفوذ در دیگران به منظور تغییر نظریات خوانندگان، شنوندگان، بینندگان و بررسی عقاید و آرا و بحث و انتقاد در این زمینه‌ها.

    – “اجبار” که وظیفه دیگر رسانه‌ها ذکر شده، به مفهوم تحمیل غیرمستقیم و نامرئی عقاید و روش ها و رفتارهای اجتماعی و تغییر غیرمستقیم و نامرئی روحیات و اعتقادات عمومی است و شامل تبلیغ تجاری و تبلیغ سیاسی می‌شود.

    ۲) وظایف روانی-اجتماعی:

    کلوس، دومین وظایف رسانه‌های جمعی را وظایف روانی-اجتماعی می‌داند. این وظایف شامل  همبستگی اجتماعی، سرگرمی ، و روان درمانی می‌باشد.

    با بررسی وظایف و نقش‌های متعدد وسایل ارتباط جمعی می‌توان نتیجه گرفت که وسایل ارتباطی هر کشور می‌توانند آیینه تمام نمای زندگی سیاسی و اجتماعی آن کشور باشد و به همین دلیل استقلال، عدم استقلال، آزادی و محدودیت آنها در انعکاس خواست‌ها و آرمان‌های اجتماعی و حل مسایل عمومی آثار متفاوت پدید می‌آورد.

    استفاده از رسانه‌ها، در راه انتشار اخبار و راهنمایی افراد و پرورش و گسترش افکار عمومی، سبب پیشرفت آزادگی می‌شود و بهره برداری از آنها به عنوان وسایل تبلیغاتی و اعتقادی مغرضانه به بردگی می‌انجامد.

    “آلفرد سووی” جامعه‌شناس و اقتصاددان فرانسوی، وسایل خبری را “کلید دمکراسی” خوانده است. به عقیده او “آزادگان اجتماع” افرادی آگاه هستند و افراد ناآگاه و محروم از اخبار در بردگی به سر می‌برند.

۲-۲- خبر و عوامل تاثیرگذار در تولید آن

مفهوم و ماهیت خبر

    با توجه به تعاریف گوناگونی که صاحبنظران علوم ارتباطات و نویسندگان کتاب‌های روزنامه‌نگاری از خبر ارائه کرده اند، بنظر می رسد دستیابی به یک تئوری جامع و مانع برای خبر بسیار دشوار است.

    برخی صاحبنظران، خبر را گزارشی فشرده از یک رویداد واقعی و عینی می‌دانند و برخی دیگر آن را گزارش مناسبی که برای بخش عمده ای از مردم جالب توجه است، تلقی می‌کنند.

“هارولد اوانس” سردبیر پیشین “ساندی تایمز” و “تایمز لندن”، در تعریف خبر که به نام وی در فرهنگ‌های پژوهش‌های رسانه‌ای به چاپ رسیده است، می‌نویسد: “خبر، مردم است.” (شکرخواه، ۱۳۷۸)

    “والتر لیپمن”[۱۷] مفسر و خبرنگار آمریکایی نیز می‌گوید: اخبار، انعکاس موقعیت‌های اجتماعی نیستند بلکه گزارش جنبِه‌های مطرح شده در جامعه اند. اخبار به مسایلی می‌پردازند که فوری، تازه و الزاما پیچیده و مبهم باشند. او معتقد است که “خبر” و “حقیقت” یکی نیستند. وظیفه “خبر”  این است که حادثه‌ای را مطرح کند و بر سر زبان‌ها بیندازد، حال آنکه وظیفه “حقیقت” این است که واقعیات نهفته و نامعلوم را روشن کند، آنها را به هم ربط دهد و تصویری از “واقعیت بدهد که بشر بر اساس آن عمل کند.” (نگرین، ۱۳۷۰)

    “نگرین” در مقاله ای با عنوان “خبر و تهیه خبر” می‌نویسد: خبرنگاران به منظور قابل درک کردن یک حادثه برای خوانندگان، باید یک دسته فرضیات خاصی پیرامون جامعه خود و چگونگی حرکت آن داشته باشند. برای مثال در یک سطح بسیار کلی اگر مساله ارتباط میان انسان‌ها را در نظر بگیریم، نیاز به یک زبان مشترک را برای این ارتباط احساس می‌کنیم. حال اگر همین مساله را بخواهیم در سطحی پیچیده و خاص تر، یعنی ارتباط جمعی مورد توجه قرار دهیم، درمی یابیم که صاحبان مشاغل رسانه‌ای، فرض را بر این می گیرند و یا نیاز به یک چنین تصوری را احساس می‌کنند که جامعه، در مجموع تا حدودی بر پایه یک طبقه بندی واحد پیرامون واقعیت اجتماعی استوار است زیرا در غیر این صورت ما قادر نیستیم به یک دنیای منسجم، معنا و مفهوم ببخشیم.

    “لرد نورث کلیف”، از بارون‌های مطبوعاتی انگلیس (۱۸۶۹ تا ۱۹۲۲)، صاحب چندین رسانه، و از غول‌های رسانه‌ای عصر خود، در جریان کار حرفه ای به چنین تعریفی از خبر رسید: “خبر، چیزی است که یکی می‌خواهد آن را در جایی سرکوب کند و آنچه می‌ماند، آگهی است.”

از نظر کلیف، خبر باید تاثیرگذار باشد و نه خنثی و در عین حال به خاطر پول درج نشده باشد.

    تعریف دیگری که تقریبا از نظر اکثر روزنامه‌نگاران پذیرفتنی است، متعلق به “ویلیام گیبر”[۱۸] است. وی که از زاویه جامعه‌‌شناسی تولید خبر به این امر می پردازد، در سال ۱۹۶۴ گفت: خبر، چیزی است که روزنامه نگاران آن را می‌سازند. در تعریف گیبر، خبر، ساختنی است.

    “مارک فیشمن”[۱۹] خبر را نتیجه شیوه‌هایی می‌داند که روزنامه‌نگاران، آنها را بکار می‌گیرند.”هربرت کاتز” اخبار را اطلاعاتی می‌داند که خبرنگاران، کسانی که هم کارمند سازمان‌های بوروکراتیک تجاری هستند و هم اعضای یک حرفه، آنها را از منابع می گیرند و به شنوندگان، بینندگان و خوانندگان می‌رسانند. خبرنگاران این اطلاعات را متناسب با سلایق و علایق خوانندگان ، خلاصه و تصفیه می‌کنند و یا تغییر می‌دهند.(شکرخواه،۱۳۷۸)

    “گولدینگ”[۲۰] و “میدلتون”[۲۱] نیز از دیدگاه “بیوگرافی” که درآن فرد عنصر مهم در تعیین نوع خبر است و هم از دیدگاه “سازمانی” مشتمل بر معتقدات خبرنگاران هنگام تعیین ماهیت خبر به همراه دخالت‌های صاحبان رسانه‌ها و سازمان‌ها، به تعریف خبر پرداخته و دیدگاه “ایدئولوژیکی” را ارائه کردند. این دیدگاه در ارتباط با ارزش‌های حاکم بر جامعه انگلیس است که به رسانه‌های خبری اجازه پخش می‌دهد. آنها با تاکید و توجه به دو عامل ” ارزش‌های حاکم در جامعه” و “محتوای گسترده  اجتماعی خبر”، بر راه‌هایی تاکید دارند که در آن‌ها، بررسی‌های ایدئولوژیکی، دیدگاه‌های مورد قبول و فرضیات پیرامون سرشت جامعه انگلیس در روند تهیه خبر تاثیرگذار هستند و دخالت دارند.

“میشل وی.چارنلی” استاد روزنامه‌نگاری آمریکا می‌نویسد: خبر، گزارش مناسب، خلاصه و دقیق یک رویداد است و نه خود رویداد.(معتمدنژاد،۱۳۶۸)

    “روژه کلوس”[۲۲] استاد بلژیکی دانشگاه بروکسل نیز بر سادگی و نقل بی‌پیرایه خبر تاکید دارد و آن را “هر عمل و اندیشه واقعی که برای عده کثیری از خوانندگان قابل توجه باشد” ، تعریف می‌کند.(همان،۱۹)

    “لیل اسپنسر”[۲۳] آمریکایی نیز با تاکید بر وجه عملی و نظری خبر، آن را “هر عمل و اندیشه واقعی” می‌داند که برای عده کثیری از خوانندگان جالب توجه باشد. (همان،۱۹)

    دکتر “کاظم معتمدنژاد”، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در کتاب “روزنامه‌نگاری” در تعریف خبر می‌نویسد: خبر اعلام و بیان وقایع جالب زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است. (معتمدنژاد، ۱۳۶۸)

    دکتر “نعیم بدیعی” استاد ارتباطات نیز با تاکید بر جنبِه‌های عینی و واقعی خبر می‌نویسد: خبر، گزارشی از رویدادهای واقعی و عینی است که دارای یک یا چند ارزش خبری باشد، چگونگی نحوه ارائه این گزارش، تحت تاثیر عوامل درون سازمانی و برون سازمانی شکل می‌گیرد. (بدیعی،  قندی، ۱۳۷۸)

    کمیسیون بین‌المللی مطالعه مسایل ارتباط (کمیسیون مک براید)[۲۴] در تعریفی جامع، ویژگی‌های خبر را چنین برشمرده است: خبر باید فورا پس از حادثه به جریان افتد، برای عموم جالب باشد. حاوی اطلاعات تازه باشد، خنثی نباشد و ادراکات فرهنگی جوامع خاص خود را منعکس نماید. (شکرخواه،۱۳۷۹)

    گروه رسانه‌ای گلاسکو نیز در نگاه انتقادی به خبر، آن را یک روش و رویه‌ می‌داند. از این دیدگاه، خبر، جهان را منعکس نمی‌کند بلکه به جهان شکل می‌دهد. خبر به طرزی اجتماعی ساخته می‌شود و نه تنها به انعکاس بیطرفانه واقعیت اجتماعی و حقایق تجربی نمی پردازد بلکه در ساخت اجتماعی واقعیت مداخله می‌کند.

    “یونس شکرخواه” نیز می‌نویسد: در حالی که روزنامه‌نگاران می‌گویند، خبرها را نمی‌سازند و جعل نمی‌کنند، برخی دست اندرکاران علوم اجتماعی معتقدند که خبرنگاران، خبرها را می‌سازند. آنان از ساختن خبرها یا خبرسازی و ساخت اجتماعی واقعیت سخن می‌گویند. روزنامه‌نگاران می گویند که یک روزنامه‌نگار مسوول، جهانی را که می‌بیند گزارش می‌کند و آنچه که می‌نویسد، واقعیت است. هر چند که ممکن است در این واقع نگاری دچار احساسات و احیانا جانبداری شود. دانشمندان علوم اجتماعی می گویند رویدادها به خودی خود به خبر تبدیل نمی‌شوند و این روزنامه‌نگاران هستند که خبرها  را می‌سازند. حتی اگر روزنامه‌نگاران بگویند که خبرها، واکنش‌هایی تصادفی در برابر رویدادهای تصادفی هستند، کارشناسان علوم اجتماعی دوباره خواهند گفت که شما تصادفی از این رویدادهای تصادفی، خبر می‌سازید.(همان،۱۰۵)

    تعاریف زیادی از خبر ارائه شده است، تعاریف و گزاره‌هایی که حاصل دیدگاه روزنامه‌نگاران و پژوهشگران در جهت معنابخشی به مفهوم خبر است. دکتر شکرخواه در کتاب “خبر” به برخی از این تعاریف اشاره کرده است که عبارتند از:

    – گزارش واقعیت‌هاست اما هر واقعیتی را نمی توان خبر نامید ،

    – پیامی است که احتمال صدق و کذب در آن وجود دارد،

    – الزاما گزارش رویداد جاری (تازه) نیست،

    – رویدادی است که قرار است اتفاق بیفتد،

    – اطلاعاتی است مربوط به آنچه رخ داده است،

    – مجموعه ای از لغات و عبارات است که وقوع یا انجام کاری را اطلاع دهد،

    – گزارش یک رویداد است، آنچه گزارشگر می‌نویسد، خبرنامیده می‌شود،

    – شامل هر اندیشه و عمل واقعی است که برای عده کثیری از خوانندگان جالب است،

    – هر موضوع جاری روز است که به علت جالب بودن و طرف توجه قرار گرفتن آن از جانب خوانندگان در مطبوعات منتشر می‌شود،

    – نقل واقعی و عینی حوادث جاری مهم است که در روزنامه چاپ می‌شود و مورد توجه خوانندگان قرار می‌گیرد،

    – گزارش مناسب، خلاصه و دقیق یک رویداد است، نه خود رویداد،

    – نخستین گزارشی از یک حادثه بامعناست که مورد توجه عامه قرار می‌گیرد،

    – انتشار منظم جریان وقایع و اگاهی‌ها و دانش‌های انسانی و نقل عقاید و افکار عمومی است،

    – نقل ساده و خالص وقایع جاری است،

    – اعلام و بیان وقایع جالب زندگی اجتماعی و نقل عقاید و افکار عمومی است،

    – ماده اولیه روزنامه است.

    ممکن است آنچه گزارش می‌شود، عینا مانند واقعه‌ای که رخ داده است، نباشد و فقط جنبِه‌هایی از آن رویداد را منعکس کند. بنابراین میان حقیقت رویداد و واقعیت خبر تفاوت وجود دارد و در حقیقت نگرش شخصی خبرنگار و سازمان خبری و سایرعوامل موثر بر تغییر رویداد مخابره شده، تاثیرگذارند.

    به این ترتیب همانگونه که ملاحظه می‌شود، دستیابی به تعریف مشترک و تئوری جامع و مانع برای خبر بسیار دشوار است اما اگر خبر را گزارش بیطرفانه، دقیق و در عین حال صحیح و عینی از یک رویداد مفروض بدانیم، وجود برخی شاخص ها و معیارها به انتخاب آن رویداد از میان هزاران رویداد دیگر به عنوان “خبر” کمک می‌کند.

    این عناصر موجود در رویداد را که به گزینش رویداد و تبدیل شدن آن به خبرمی‌انجامد، “ارزش‌های خبری” گویند.

ارزش‌های خبری:

    معیارهای گزینش خبر چندان پایبند استدلال و منطق نیست و برای علل انتخاب نمی‌توان فرمول مشخصی تعیین کرد. در واقع ، باید از دو وجه به رویداد نگریست:

    وجه عینی و منطقی: همان ماهیت رویداد یا سازه‌هایی چون اهمیت ذاتی، مشتمل بر بزرگی کارها و اقدامات (مثل احداث سد یا نیروگاه)، بزرگی مقدار (مثل قربانیان فاجعه)، بزرگی و حجم قدرت (نظیر قدرت یک دولت یا نهاد یا شخص)، بزرگی نتایج (مانند پیامدها و واکنش‌های بزرگ) مجاورت مشتمل بر مجاورت جغرافیایی و مجاورت معنوی، مساله ندرت مشتمل بر مطلق (سفر به کره ماه) و نسبی (سقوط هواپیما) است.

    وجه انسانی: نحوه گزینش رویداد به وجوه عاطفی، احساسی و روانی انسان‌ها مربوط می‌شود.

ارزش‌هایی که وجود آنها در رویدادها امکان تبدیل شدن آن رویدادها را به خبر افزایش می‌دهد، معیارهایی که می‌توان به کمک آن وقایع را ارزشیابی و گزارش جامعی از رویدادها برای مخاطبان تهیه کرد عبارت از دربرگیری، برخورد، شهرت، استثناها و عجایب، تازگی، فراوانی و مجاورت است که به آنها ارزش‌های خبری گویند.  چنانچه یک یا چند مورد از این معیارها از ویژگی‌های یک حادثه باشد، خبر آن واقعه مورد توجه مخاطبان قرار خواهد گرفت. ارزش‌های خبری در دل رویداد نهفته است.

    در اوایل دهه ۱۹۶۰ ، تحقیقات مشخصی درزمینه شناخت خبر در دانشگاه ایووا در آمریکا انجام شد که با استفاده از آن، رفتار ارتباطی گزینشگران خبر مورد بررسی قرار گرفت. در سال ۱۹۶۷، “والتر وارد” دانشجوی دوره دکترای روزنامه‌نگاری ، رساله خود را در زمینه ‌ارزش‌های خبری به پایان رساند و راه را برای پژوهش‌های آینده در این زمینه گشود. وی یک الگوی سه بعدی برای بررسی ماهیت اخبار ارائه داد که بعدها توسط دانشجویان فوق لیسانس و دکترا تعقیب شد. دکتر “وارد” پس از بررسی تحقیقات موجود و مکالمه ۳۵  کتاب درسی روزنامه‌نگاری و گفت و گو با روزنامه‌نگاران حرفه‌ای چارچوبی را ارائه داد که در آن، خبر در سه بعد و نیز در سطوح گوناگون تعریف شده است.

ابعاد الگوی خبری “وارد” عبارت است از:

    اهمیت شامل دربرگیری، بزرگی یا فراوانی تعداد و مقدار و بدون دربرگیری یا فراوانی.

    دربرگیری: رویداد، وقتی دارای ارزش دربرگیری است که برروی عده زیادی از افراد جامعه در زمان حال یا آینده تاثیر داشته باشد. دربرگیری یک رویداد ممکن است باعث نفع یا ضرر (مادی یا معنوی) افراد جامعه شود و تاثیری مستقیم یا غیرمستقیم بر مردم بگذارد. (مانند نان جیره‌بندی می شود)

    بزرگی (فراوانی تعداد و مقدار): این ارزش خبری به آمار و ارقام مربوط است. ارقام ممکن است تعداد نفرات یا میزان خسارهای جانی و مالی باشد. هرچه تعداد یا مقدار بزرگتر باشد، اهمیت این ارزش خبری بیشتر است.(زمین لرزه ۷ریشتری در … جان ۴۰هزار نفر را گرفت)

    برجستگی یا معروفیت شامل شهرت و بدون شهرت.

    شهرت: اشخاص حقوقی و حقیقی که به خاطر فعالیت هایشان در جامعه شناخته شده باشند، دارای این ارزش خبری می‌باشند. شهرت، ممکن است با معنایی منفی یا مثبت باشد. افراد یا نهادهای جامعه از شهرت یکسان برخوردار نیستند و به همین دلیل ارزش خبری یکسان ندارند. شخصیت‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی یا سازمان‌ها و ادارات خصوصی و دولتی که به خاطر کارشان میان مردم شناخته شده باشند، دارای این ارزش خبری هستند.

    عجیب و استثنا: رویدادهای غیرعادی، استثنایی، عجیب و یا نادر است. در بعضی  موارد این رویدادها برخلاف پیش بینی یا انتظار مثل اختراعات و ابتکارات اتفاق افتاده است.

    برخورد (اختلاف و درگیری): این گونه رویدادها، برخورد (اختلاف، کشمکش و درگیری) میان افراد، گروه‌ها، ملت‌ها وحیوانات با یکدیگر در طبیعت است. برخورد ممکن است به صورت جسمی (فیزیکی) یا فکری (ایدئولوژیکی) باشد. اخبار سرقت، قتل، زلزله، جنگ، اعتصاب، سوء استفاده‌های مالی و جدال‌های سیاسی از جمله این رویدادها می‌باشد.

    در تحقیق “وارد” بعد “مجاورت” رویداد با خواننده به صورت‌های جغرافیایی و معنوی و نیز عامل “زمان” ثابت فرض شده است.

    مجاورت: برخی رویدادها همانطور که ممکن است برای یک نفر از اهالی یک شهر یا کشور خبر باشد، برای فرد دیگری در شهر یا کشور دیگر ارزش خبری نداشته باشد یا ارزش خبری آن متفاوت باشد. مجاورت به دو صورت می‌تواند برای مخاطبان ارزش خبری داشته باشد: مجاورت جغرافیایی و مجاورت معنوی.

    مخاطبان در درجه اول مایلند در مورد رویدادهای شهر یا کشوری که در آن زندگی می‌کنند، اطلاع حاصل کنند و یا اطلاع گرفتن از کشورهای همسایه برای آنان از اخبار کشورهای دوردست مهم‌تر است. از جنبه این ارزش خبری، هرچه فاصله رویداد تا مکانی که مخاطب در آن زندگی می‌کند بیشتر باشد، ارزش خبری آن کاسته می‌شود.  حادثه‌ای که در دوردست اتفاق افتاده باشد، در صورتی برای مخاطب ارزش خبری دارد که تا حدودی به زبان، فرهنگ، مذاهب و دیگر علایق، اعتقادها و باورهای او مرتبط باشد یا به عبارتی دیگر دارای ارزش “مجاورت معنوی” باشد. (بدیعی و قندی، ۱۳۷۸)

    تازگی رویداد: زمان وقوع یا تازگی رویداد به مطلب خبری ارزش ویژه‌ای می‌بخشد. رویدادی که امروز اتفاق افتاده است اگر امروز گزارش نشود از جنبه کار روزنامه‌نگاری به تاریخ پیوسته است. رسانه‌ای از لحاظ خبری موفق‌تر است که حاوی اخبار تازه‌تر و به‌هنگام باشد.

    اگر خبر دیروز، امروز منتشر شود، تازگی خود را از دست داده و خواننده به مطالعه آن رغبتی نشان نمی‌دهد. پس هر اندازه که فاصله وقوع رویداد و زمان انتشار آن به هم نزدیکتر باشند، خبر تازه‌تر و ارزشمندتر است. علاوه بر این هفت ارزش خبری که در اکثر کتب مربوط به روزنامه‌نگاری مورد توجه قرار گرفته، ارزش‌های خبری از وجوه دیگری نیز مطرح شده است.

    “یوهان گالتونگ”[۲۵] و “مری روگ[۲۶]” دو صاحبنظر مسایل خبری در تلاش برای اینکه رسانه‌های خبری احتمالا چه حوادثی را انتخاب می‌کنند و چه حوادثی بیشتر مورد توجه‌اند، پوشش خبری روزنامه‌های نروژی را پیرامون سه بحران خارجی تجزیه و تحلیل و پس از بررسی، دوازده ارزش خبری را مطرح کردند که عملا به مرجعی در پژوهش‌های مربوط به اخبار بین‌المللی تبدیل شدند.(هربرت و دیگران، ۱۳۸۳)

    دکتر شکرخواه در کتاب “خبر” درباره ارزش‌های خبری می‌نویسد: یکی از علل مطرح شدن این نظریات در قالب یک الگوی پژوهشی این بود که ارای این دو محقق از نخستین پژوهش‌های نظری در این عرصه بودند.  افزون بر این، ارائه نظریه معروف امپریالیسم ساختاری که پنج سال بعد از آن (۱۹۷۰) از سوی گالتونگ ارائه شد و مورد توجه محققان جهان سوم قرار گرفت، عامل دیگری بود که به گسترش آرای گالتونگ و روگ کمک کرد.

    این دو پژوهشگر با اعلام یک مرحله‌ای بودن فرآیند تبدیل رویداد به خبر، دوازده عامل مؤثر بر گزینش خبر را مشخص کردند. به عقیده ایشان، هشت ارزش نخست از آن دوازده ارزش، در همه جای جهان به طرزی مشترک مورد استفاده روزنامه‌نگاران قرار می‌گیرد و ربطی به مشخصه‌های فرهنگی ملل گوناگون ندارند اما چهار عامل دیگر از نظر فرهنگی بر انتخاب اخبار مؤثرند.

    هشت ارزش نخست با عوامل و معیارهای فرهنگی در ارتباط نیستند و چهار ارزش بعدی را گالتونگ و روگ خاص انتخاب غربِی‌ها می‌دانند:

    ۱- تواتر: این ارزش خبری در حقیقت، ظرف زمانی است که رویداد آن را پر می‌کند. به‌ عنوان مثال جنایت‌ها در زمان اندکی روی می‌دهند و معنی آنها هم ملموس است و به سرعت نیز درک می‌شوند اما یک برنامه آموزشی چنین زود به چشم نمی‌آید و اجرای آن زمان بیشتری می‌خواهد. به همین جهت روزنامه‌نگاران به پوشش این نوع رویدادها که ظرف زمانی آنها طولانی است، تمایل نشان نمی‌دهد. بنا بر این خبرهایی که از لحاظ تواتر و فرکانس کوتاه‌ترند، بیشتر مطلوب روزنامه‌نگاران هستند.

    ۲- آستانه: آستانه را می‌توان نقطه شروع نامید که در حقیقت اندازه رویداد یا میدان وسعت خبر است. برای هر رویداد، آستانه‌ای وجود دارد که اگر رویداد به سطح آن نرسد، اصلا مخابره نخواهد شد. اگررویدادی به آستانه برسد و مخابره شود، ممکن است در درون خود آستانه‌های دیگری بیافریند.

    ۳- فقدان ابهام: فقدان ابهام به وضوح رویداد مربوط می‌شود. روزنامه‌نگاری بر خلاف ادبیات به رمز و رازهای ژرف نیاز ندارد و رمز را در حد منطقی می‌پذیرد.

    ۴- معنی دار بودن: معنی دار بودن به دو صورت نشان می‌دهد:

    الف) مجاورت فرهنگی: این نوع مجاورت برای گردآورنده خبر در قیاس با سایر معیارها، معنی‌دارتر به نظر می رسد. وی اگر احساس کند که پیشینه فرهنگی یک رخداد با او و مخاطبان رسانه‌اش هماهنگی و همخوانی دارد، آن را انتخاب می‌کند.

    ب) مربوط بودن: رویدادهایی که در فرهنگ‌های دوردست رخ می‌دهند کمتر بخت و امکان گزینش می یابند، مگر آنکه به صورت تهدید جلوه گر شوند.

    ۵- همخوانی و هماهنگی: پیش بینی یک رویداد و تمایل رسانه به یک رویداد. اگر رسانه‌ها انتظار و قصد تحقق یک رویداد را داشته باشند، آن رویداد قطعا محقق خواهد شد. به عنوان مثال، مطبوعات غالبا گردهمایی‌ها را به آن صورتی که می‌خواهند و با ذکر نکته‌هایی که مایلند در آنها طرح و برجسته شوند، در معرض دید مخاطبان قرار می‌دهند.

    ۶- غیرمنتظره بودن: غیرقابل پیش بینی بودن و قدرت، رویداد است. طبعا این معنا را باید در ارزش‌هایی همچون معنادار بودن (ارزش چهارم) و همخوانی و هماهنگی یافت. بنا بر این تازگی رویدادهای غیرمنتظره را باید در گستره‌های آشنا و قابل انتظار جست و جو کرد.

    ۷- استمرار: تداوم ناظر بر خبر جاری است. اگر رویدادی تحت پوشش خبری قرار گیرد، تا زمان مشخص بطور مستمر تحت پوشش خبری خواهد ماند.

    ۸- ترکیب: آمیزه‌ای از انواع رویدادهاست. به عنوان مثال اگر روزنامه‌ای حاوی چندین خبر خارجی است، چند خبر داخلی به آن‌ می‌افزاید تا توازن خبری برقرار شود.

گالتونگ و روگ افزون بر این هشت ارزش خبری، به چهار ارزش دیگر نیز اشاره کردند که عبارتند از:

    ۹- ارجاع به ملل برگزیده: رسانه‌های غربی در اکثر موارد خبری، نمونه‌های خود را از میان ملل برگزیده انتخاب می‌کنند و عمدا در این موارد از پرداختن به کشورهای رو به توسعه می‌پرهیزند. مقولات خبری مربوط به جنگ ها، انتخابات و فجایع از مثال های مناسب برای این موضوع بشمار می‌آیند.

    ۱۰- ارجاع به اشخاص برگزیده: این باور وجود دارد که عملکرد اشخاص برگزیده و معروف، دامنه دارتر از عملکرد افراد عادی است و عملکرد افراد معروف از بخت الگو گرفتن به وسیله دیگران برخوردار است و چون تصور می‌شود که عملکرد این نوع آدم‌ها بر زندگی سایرین تاثیر می‌گذارد، پوشش خبری عملکرد افراد برگزیده در رسانه‌های غربی بیشتر از افراد عادی است.

دومین نکته این است که عملکرد و کنش‌های افراد برگزیده غالبا به یک نوع عملکرد و رفتار مسلط و نمونه تبدیل و به اصطلاح کلیشه ساز می‌شود.

    ۱۱- شخصیت سازی: رویدادها را عملکرد افراد و مردم می‌دانند. هویت بخشیدن به افراد به مراتب آسان‌تر از هویت دهی به ساختارها، نیروها و نهادهاست.

    ۱۲- منفی گرایی: کشف این عامل مؤثر بر گزینش خبرها به وسیله این دو محقق حاکی از نگاه عمیق و تیزبین آنهاست. مراد از منفی‌گرایی این است: خبر بد، خبر خوب است و همین برداشت است که جوهره اصلی نگاه خبرگزاری‌های غربی به جهان سوم را شکل می‌دهد.

    به نظر می رسد اکثریت قریب به اتفاق دست اندرکاران عرصه خبر حتی به طور غیرارادی به ارزش‌های خبری توجه می‌کنند و لذا نمی توان با خوشبینی این رای را پذیرفت که رویدادها خودشان باعث انتخاب خود می‌شوند.

    “دانیل گی تاچمن”[۲۷]پژوهشگر عرصه ارتباطات می‌گوید: داوری در قبال خبر، دانش مقدس و توانایی پنهانی است که خبرنگاران را از دیگران متمایز می‌کند.

    اهداف و ارزش‌های خبری باید در راستای رفع نیازهای متعالی انسان باشد و قدرت درک شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به مخاطبان بدهد تا بتوانند در شکل دهی به سرنوشت جامعه خویش مشارکت داشته باشند. همانگونه که در گزارش مک براید آمده است، اطلاعات باید به ابزار آزادی‌بخش تبدیل شود.

منابع خبری:

    یکی از مواردی که مخاطبان وسایل ارتباط جمعی معمولا به دنبال کشف و ارزیابی آن هستند، هویت منبع پیام و میزان درستی و اعتبار آن است.

    منابع بر دو نوع‌اند: الف- منابع خاص: منبع دریافت مربوط به بعضی از سوژه‌ها، افراد خاص از قبیل کارشناسان و دست‌اندرکاران می‌باشند. مثلا هنگام پیشنهاد دولت برای بودجه، خبرنگار ناچار به مراجعه به کارشناسان اقتصادی و مقامات مسوول است نه مردم کوچه وبازار، بنا بر این کارشناسان و مسوولان منابع خاص هستند.

    ب- منابع عام: سوژه‌هایی که منبع اخذ اطلاعات آن عموم مردم هستند، مثل مشکلات حمل و نقل، بیکاری، مشکلات درمانی، گرانی و… هر کس می‌تواند در مورد آن اطلاعاتی در اختیار گزارشگر قرار دهد.(شریعت پناهی،۱۳۶۹)

    ذکر منبع پیام در اخبار و مطالب رسانه‌ها، علاوه بر اینکه جلب اطمینان مخاطب موثر است، به پیام و خود رسانه نیز به عنوان منبع پیام، اعتبار بیشتری می‌بخشد. ذکر منبع در خبرها تا آنجا اهمیت یافته است که در برخی کشورها که به اجرای مقررات عهدنامه بین‌المللی حفظ حقوق مولف پایبندند، گاه ممکن است عدم ذکرو درج منبع در خبرها، منجر به تحت تعقیب قرار گرفتن مسوولان رسانه‌ها شود.

منابع خبری رسانه‌ها:

    ۱- اخبار و مقالاتی که توسط خبرنگاران و نویسندگان رسانه‌ها تهیه می‌شوند،

   ۲- مطالب ارسالی از سوی خبرنگاران ثابت یا نمایندگان رسانه‌ها،

   ۳- نوشته‌های همکاران غیرمستقیم رسانه‌ها،

   ۴- اخبار و تفسیرهای خبرگزاری‌های داخلی و خارجی،

   ۵- اخبار و اطلاعیه‌های دولتی دریافت شده از روابط عمومی‌ها،

   ۶- اطلاعات و اخبار دریافت شده از انجمن‌ها، جمعیت‌ها، احزاب و اصناف و حتی افراد عادی،

   ۷- اخبار و مقالات اقتباس شده از رسانه‌های داخلی و خارجی،

   ۸- مطالب تهیه شده از آرشیوها و کتابخانه‌ها .

   اما مهمترین و ارزشمندترین منبع خبری رسانه‌ها، گزارش‌های اختصاصی خبرنگاران خودی است که با توجه به نیازهای مخاطبان، با دقت و هوشیاری تهیه و منتشر شوند.

اعتبار منبع خبر و تاثیرگذاری بر مخاطب

    در روانشناسی اجتماعی در مبحث “تغییر گرایش” آنجا که از “متقاعدسازی، تبلیغات و تغییر گرایش” بحث می‌شود ، به این مقوله پرداخته و آمده است که همه پیام‌هایی که به منظور نفوذ در گرایش‌های مردم تهیه و منتشر می‌شود به یک اندازه تاثیر نمی‌گذارند. عوامل خاصی در کار هستند که اثر آنها را افزایش می‌دهند که عبارتند از: ۱) منبع پیام ۲) محتوای پیام ۳) گیرنده پیام.

    منبع پیام در این مبحث به عنوان یکی از عوامل مهم تغییر گرایش مطرح شده و از زوایای “اعتماد به منبع”، “جاذبه منبع” و “قدرت منبع” قابل ارزیابی تشخیص داده شده است.

    اعتماد به منبع: تخصص یکی از عواملی است که باعث افزایش اعتماد به منبع می‌گردد زیرا که بسیاری از افراد، اظهارنظرهای متخصصان را راحت‌تر می‌پذیرند و پیام منبع معتبر، راحت‌تر نفوذ می‌کند و کمتر مورد انتقاد قرار می‌گیرد.

    جاذبه منبع: محبوبیت و جذابیت ظاهری اعتبار بیشتری به منبع می‌دهد و باعث جلب بیشتر گیرنده پیام و تاثیر بیشتر بر مخاطب خواهد شد. نمونه اینگونه استفاده از جذابیت منبع را نیز در استفاده از افراد معروف و محبوب نظیر ورزشکاران، هنرپیشگان، قهرمانان و… برای انتشار پیام‌های خاص سیاسی، تجاری، بهداشتی و غیره شاهد بوده و هستیم.

    قدرت منبع: هر چه قدرت منبع بیشتر باشد، نفوذ آن بر گرایش گیرندگان پیام بیشتر خواهد بود.

تحقیقات نشان داده است که “اعتبار منبع” در “تغییر بینش مخاطب” و ایجاد شوق و انگیزه قوی برای این تغییر نقش مهمی ایفا می‌کند. (ادیب هاشمی،۱۳۷۲)

جامعه‌شناسی تولید خبر

    از نگاه جامعه‌‌شناسان، سه نگرش کلیدی در ساخت دهی خبرها- و نه انتخاب آنها- نقش دارند و باید در جامعه‌‌شناسی تولید خبر به آنها توجه داشت:

    الف) نگرش اقتصاد سیاسی: نتیجه فرآیند خبر و ساخت اقتصادی سازمان خبری ذیربط را بررسی می‌کند. در این نگرش، اصلی‌ترین بحث‌هایی که مطرح می‌شود به این شرح است:

    سرمایه داری حاکم بر رسانه‌ها، مشی رسانه‌ها، خبرنگاران، دبیران و سردبیران را تعیین می‌کند.

خبرها از ماهیت حافظ دستگاه (دولت) برخوردارند.خبرها به جای آنکه بر نهادها و ساختارها متمرکز باشند، فردمدار هستند. چرا خبرها به شکل گسترده، به منابع رسمی متکی هستند؟ شاید جامع‌ترین توصیف نگرش اقتصاد سیاسی را بتوان در کتاب معروف “رضایت‌آفرینی” نوشته “نوام چامسکی”[۲۸] و “ادوارد اس.هرمن”[۲۹] یافت. این دو محقق بحث مدل تبلیغاتی وسایل ارتباط جمعی را مطرح می‌کنند که طبق آن کار رسانه‌ها، بسیج حمایت‌ها در جهت منافع ویژه‌ای است که فعالیت‌های دولتی و خصوصی را حاکم می‌سازند. در این مدل، خبرها در خدمت قدرت حاکم هستند. به عقیده چامسکی و هرمن که ارزیابی خود را  از منظر اقتصاد سیاسی انجام داده‌اند، خبرها در رسانه‌های آمریکا محصولات چند سازمان سودجو هستند. صنعتی وابسته به تبلیغات برای سود، و وابسته به دولت به‌خاطر منابع و مرعوب گروه‌های دست راستی هستند، ضمن آنکه وظیفه تحریک افکار عمومی را علیه مخالفان سیاست خارجی امریکا نیز بر عهده دارند. (یعنی پنج فیلتر مالکیت رسانه، تبلیغات، منبع، شرکت‌های بزرگ و جناح راست، و مشی ضد کمونیسم)

    ب) نگرش سازمان اجتماعی کار خبری، که در آن چند نوع خبر شناسایی شده است:

    – عادی[۳۰]: این نوع خبر از نگاه معتقدان به نظریه سازمان اجتماعی کار خبری، به رویدادی اطلاق می‌شود که از قبل برای وقوع ان برنامه ریزی شده است و خود دست اندرکاران رویداد نیز در تبدیل رویداد مورد نظر به خبر دست و نقش دارند.

    – رسوایی[۳۱]: به رویدادی اطلاق می‌شود که از قبل برنامه ریزی شده ولی تبدیل کنندگان این رویداد  به خبر، کسان دیگری بجز برنامه‌ریزان رویداد هستند.

    – اتفاق[۳۲]: رویدادی است که برای آن برنامه ریزی نشده و عامل تبدیل آن به خبر کسی به غیر از عامل آن رویداد است.

    همانطور که ملاحظه می‌شود این طبقه بندی گونه‌های خبری، عملا بر این اساس که رویدادها چگونه به اطلاع سازمان خبری می رسند، صورت گرفته است و در هیچ یک از آنها شکل گیری رویداد در جهان، که رسانه‌های خبری راسا با جست و جو در عرصه جهانی به کشف آن نائل می‌شوند، بطور خودبخودی صورت نگرفته است.

    از این دیدگاه، روزنامه‌ها “جهان خارج” را منعکس نمی‌کنند، آنچه در روزنامه‌ها انعکاس می‌یابد، رویه‌های کسانی است که قدرت تعیین تجارب دیگران را دارند.

    طبق این نگرش، جهان برای روزنامه‌نگاران به طرزی بوروکراتیک سازماندهی شده است و به آن می‌توان نام سازمان “حوزه‌های خبری” و یا “منابع رسمی” داد. روزنامه‌نگار در چنین سازمانی به کشف خبر می‌پردازد و داستان ژورنالیسم، داستانی روزانه است که میان گزارشگران و مقامات رسمی به طرز تعاملی تکرار می‌شود.

    ج) نگرش فرهنگ شناسانه (انسان شناسانه): به جای رویه‌های شغلی و سازمانی محدود کننده، به نیروی محدود کننده سیستم‌های نمادین فرهنگی می‌پردازد.

    در این نگرش، بر خلاف این نظریه که خبرها به طرز اجتماعی ساخته می‌شوند، بر ساخت انسانی خبر تاکید می‌کند. معتقدان به این نگر ش می‌گویند که رویداد، صرفا یک اتفاق در جهان نیست، رابطه‌ای است میان یک رخداد خاص و یک دستگاه یا نظام نمادین مفروض.

    در حالی که نگرش سازمانی به عوامل حاکم تعاملی میان “مردم” می‌پردازد، نگرش فرهنگی توجه خود را به عوامل نمادین خبر در میان “حقایق” و “نمادها” معطوف می‌دارد. در این نگرش، ارزیابِی‌ها نسبت به تعمیم انگاره‌ها و کلیشه‌های جاری در رسانه‌ها صورت می‌گیرند (مثلا نحوه برخورد با سیاه‌پوستان یا نحوه برخورد با خارجی‌ها در یک نظام رسانه‌ای مفروض).

    طبق این نگرش، رسانه‌ها ملزم هستند که در چارچوب فرهنگ و با کاربرد نمادهای فرهنگی فعالیت کنند، و روزنامه‌نگاران عنصر “فرهنگ” را بر “ساختار” ترجیح می‌دهند.

    به هر حال در گستره اجتماعی تولید رسانه‌ای، نفوذهایی بر سازمان‌های رسانه‌ای اعمال می‌شود که می‌توان آنها را در نمودار زیر نشان داد.(شکرخواه، ۱۳۷۴)

گزینش و استحاله خبر:

    مساله گزینش خبر یکی از با اهمیت ترین مقولات در خبرنویسی است . به طور کلی ، می توانیم گزینش خبر را چنین تعریف کنیم : گزینش خبر، یک واقعیت مطلق را به صورت واقعیت نسبی نشان می دهد ، چون در جریان گزینش مجموعه ای از عوامل و اعمال نظرها را در نظر می گیریم تا خبر را از یک واقعیت مطلق به واقعیت نسبی درآوریم .

    فرآیند گزینش رویداد و تبدیل آن به خبر، فرآیندی دو عنصری یعنی گزینش و استحاله است. در فرآیند تبدیل یک “رویداد” به یک “خبر” ، بروز “جانبداری” می‌تواند امری اجتناب ناپذیر و مشهود گردد. جهان رسانه‌ای می تواند جهان واقعی نباشد، جهان رسانه‌ای شده، جهانی است که با قضاوت همراه شده است.

    “کارل هوسمن” در کتاب “بحران وجدان” درباره رسانه‌ها می‌نویسد: این گفته که “رسانه همان پیام است” و “رسانه در مواردی با پیام می‌ستیزد” ، در واقع دو روی یک سکه است. از آنجا که راه مناسب دیگری برای انتقال پیام وجود ندارد، به رسانه‌ها متوسل می‌شویم و رسانه‌ها نیز در جهت تحقق اهداف و خواسته‌های خود با ترفندهای خاص، پیام را تحریف می‌کنند و همین پیام تحریف شده خود به واقعیت تبدیل می‌شود.

    در بسیاری از موارد ناگزیریم تا واقعیت را از خلاف واقع مشخص کنیم. همانگونه که “بنت” می‌گوید: اجتماع سیاسی، اغلب رویدادی است که بطور اخص برای رسانه‌ها ساخته و پرداخته می‌شود. در واقع رسانه‌ها رویداد را پدید می‌آورند و سپس آنچه را خلق کرده اند، گزارش می‌کنند.

مسوولان مجرب روابط عمومِی‌ها به خوبی می‌دانند که چه نکاتی مورد توجه رسانه‌ها قرار دارد و برای جلب توجه رسانه‌ها  مطالبی را عنوان می‌کنند که خبرنگاران بتوانند به عنوان مشاهدات عینی خود، به شخصیت های موثق رسمی استناد دهند.

    تا زمانی که پای خود رویداد در میان است، ارزش‌های خبری موجود در رویداد می توانند به امر گزینش رویداد برای تبدیل شدن به خبر تا حدودی کمک کنند، اما افزون بر این ارزش‌ها دو دسته عناصر تاثیرگذار در استحاله عبارتند از:

    عوامل درون رسانه‌ای: مثل اعمال نظر اشکار و پنهان مدیریت خبر، تاثیرپذیری کادرهای درون رسانه از ارزش‌های جامعه خارج از رسانه، اعمال نظر خبرنگاران و گزینشگران درون رسانه و همچنین امکانات هر رسانه از لحاظ کمی و کیفی برای ارائه خبر.

    عوامل برون رسانه‌ای: اعمال نظر منابع خبری، گروه های فشار، اگهی دهندگان، محدودیت‌های قانونی و اعمال نفوذ اشخاص حقیقی و حقوقی می‌باشد و این امر ناشی از رخدادهای بین طیفی است که از گزینش تا استحاله امتداد می‌یابد. به این ترتیب تاثیرهای رسانه‌ها و در حقیقت احساسی که در مورد هر خبر به خواننده منتقل می‌کنند، الزاما از جنس رویدادی که مخابره شده است، نیستند. (شکرخواه،۱۳۷۵)

تغییر جهت در خبر

    امروزه تبلیغات با روزنامه‌‌نگاری عجین شده و به‌همین دلیل است که تیترها، عکس‌ها، خبرها و بطور کلی مطالب رسانه‌ها بر افکار عمومی اثر می گذارند، تحریک و تهییج می‌کنند، به سکون می‌کشانند یا افکار عمومی را برای اجرای سیاستی خاص آماده می‌کنند. همین امر سبب می‌شود که خبر سمت و سو و جهت خاصی داشته باشد. برای درک موضوع ابتدا باید به بار معنایی کلمات توجه داشت. کلمات در واقع دارای یک معنای حقیقی و یک بار معنایی و عاطفی ویژه‌ای هستند که بر انسان‌ها اثر می‌گذارند. گاه ترکیب کلمات می‌تواند این اثر را  افزایش دهد. به عنوان مثال کلمه “کودک” دارای یک بار معنای حقیقی است و به انسانی اطلاق می‌شود که دوره خاصی از سن و سال را می‌گذراند. وقتی کلمه “کودک” با کلمه “گرسنه” ترکیب می‌شود، “کودک گرسنه” حس همدردی و ترحم را در شنونده برمی‌انگیزد. (قندی،بدیعی،۱۳۷۸)

    رسانه‌ها گاه در تنظیم خبر برای تاثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، از بار معنایی و عاطفی کلمات استفاده می‌کنند و خبرهای گوناگون را با توجه به مخاطبان آنها و نیز موضوع خبری، پرورش می‌دهند.

۲-۳- نقش رسانه‌ها در شکل گیری افکار عمومی

    امروزه با استفاده از رسانه های خبری ، “خبر” در یک لحظه می‌تواند نه تنها در اختیار همه مردم شهر بلکه کشور و جهان گذاشته شود، زمان و مکان را تسخیر کند و مرزهای اجتماعی و سیاسی و ملی را درنوردد. گویی افکار عمومی سرنوشت خود را به دست رسانه‌ها سپرده است. از این پس این رسانه‌ها هستند که نقش منعکس کننده، تقویت کننده و حتی خاموش کننده افکار و اخبار را به دست دارند.(سلطانی فر،۱۳۸۲)

    در تعاریفی که صاحبنظران علوم ارتباطات از افکار عمومی ارایه کرده‌اند، معمولا به سه ویژگی “آشکار بودن”، “آگاهانه و هوشیارانه بودن” و “برخورداری از وسعت کافی” اشاره شده است. در هر سه ویژگی کیفیت ارتباطی، افکارعمومی هویداست. آشکار بودن، مستلزم مشارکت افراد در مسایل جمعی، تظاهرات، انتخابات، همه پرسی‌ها و در نتیجه حضور انسان‌ها  در کنار هم و برقراری ارتباط بین آنهاست. آگاهی مردم به وجود افکارعمومی، گویای اراده آنها در پیوستن به صفوف دیگران و برقراری ارتباط با  آنهاست، وسعت پدیده نیز نشانه جمعی بودن آن و در نتیجه رابطه اجتماعی است.

خبر از طریق رسانه‌های خبری به سرعت در اختیار همه مردم قرار می‌گیرد. هنگامی که مخاطبان در معرض بمباران خبری قرار می‌گیرند، ممکن است یک خبر بیش از سایر خبرها توجه  آنها  را جلب کند. چنانچه این خبر برای مخاطبان جالب باشد، منشاء افکار عمومی می‌شود و هر قدر این خبر با نیازهای مختلف مردم بیشتر ارتباط داشته باشد و برای آنها سرنوشت سازتر باشد، اصلی‌تر و مرکزی‌تر است. خبر یک زلزله، یک ترور سیاسی، یک سانحه هوایی، یک پیروزی انتخاباتی و یا شروع یک جنگ از آن جمله است.

    واقعه‌ای که به افکار عمومی دامن می‌زند، رویدادی است که به نیاز افراد و یا جامعه پاسخ می‌دهد. بر اساس “نظریه نیازجویی” (استفاده و رضامندی)، مخاطب به نیاز خود آگاه  است و بنابراین فرآیند انتقال پیام پنج ویژگی دارد: مخاطب آغازگر ارتباط است (با انتخاب رسانه)، مخاطب پویاست، رقابت رسانه‌ها برای تامین نیاز مخاطبان الزامی است، مخاطب جستجوگر است، یعنی برای تامین نیازها و رضایت خود روش‌های مختلف را تجربه می‌کند، میزان ابهام و مناسبت داشتن موضوع به کار و زندگی فرد تعیین کننده میزان نیاز او به رویارویی با وسایل ارتباطی برای رفع  نیازهای شناختی است.

    در جوامع امروزی با ورود رسانه‌های ارتباط جمعی به عرصه زندگی و انعکاس سریع اخبار، افکار عمومی نیز به‌ویژه از طریق مطبوعات و خبرگزاری‌ها گسترش می‌یابد. مراکز رادیویی، تلویزیونی، مطبوعاتی و خبرگزاری‌ها، فرستنده‌هایی هستند که  افراد را به منزله گیرندگان خبر بدون وقفه تغذیه می‌کنند.

    افکار عمومی ممکن است به صورت یک شعار یا در قالب یک علامت یا یک مفهوم، نمایش داده شود. با گسترش رسانه‌های خبری پدیده‌های روانی اجتماعی مربوط  به افکار عمومی نیز هر روز گسترش  و اهمیت بیشتری می‌یابد، تکنیک‌های بررسی افکار عمومی ظریف‌تر می‌شود و به موازات آن پدیده افکار عمومی رشد می‌یابد، این تکنیک‌ها مردم را آگاه می‌سازد، به افکار آنها وسعت می‌بخشد و گاهی آن را کنترل می‌کند.

    مجهز بودن رسانه‌های ارتباط جمعی و دستگاه‌های تبلیغاتی، تکنیک‌های تبلیغات و تکنیک‌های قوی و موثر و کارآمد  به  آنها امکان می‌دهد در راه تشکیل، هدایت و نیز به اسارت  کشیدن افکار عمومی فعالیت کنند.

    از سوی دیگر مواد لازم برای تغذیه افکار عمومی هر روز فراوان‌تر می‌شود، اخبار و وقایع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داخلی و خارجی بطور روزمره و حتی دائمی برای مردم خوراک فکری تهیه می‌کنند و با برجسته‌سازی برخی  محورهای خبری و اولویت دادن به برخی خبرها مورد استقبال شدید واقع می‌شوند.  بر اساس نظریه “برجسته‌ سازی”[۳۳]، رسانه‌ها در انتقال پیام‌ها نوعی اولویت یا برجسته سازی بوجود می آورند.

    “برنارد شاو” و “مک کامب” با تحلیل محتوای شعارهایی که توسط نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا مطرح شده بود و همچنین نتایج  نظرسنجی از مردم به این نتیجه رسیدند که رسانه‌ها با بزرگ کردن و اولویت دادن به برخی موضوعات بر اولویت‌های مردم اثر می‌گذارند.

    هر رسانه از جمله خبرگزاری‌ها برای آنکه بتوانند بر مخاطبان و افکار عمومی اثر بگذارند، سیاست‌های خود را برای ارایه اخبار و مطالب به مردم تنظیم می‌کنند و برای این کار لازم است که به نظر مردم  و مخاطبان خود نیز توجه کنند.

    “پل لازارسفلد” مطالعات خود را با بررسی مخاطبان آغاز کرد ولی بعد متوجه چگونگی تاثیر تبلیغات در انتخابات آمریکا شد و تحقیقات او به همراه برلسون به طرح الگوی دو مرحله‌ای بودن ارتباطات انجامید.  نتیجه تحقیقات آنها شامل سه نکته مهم است:

    ۱- پیام به صورت یکنواخت اثر نمی‌کند،

    ۲- برخورد توده مخاطبان با پیام بر اساس ساخت‌های قبلی است (موضع‌گیری) ،

    ۳- پیام رسانه از طریق واسطه‌ها به مخاطبان می‌رسد .

    “ویلبر شرام” هشدار می‌دهد که وقتی می‌خواهیم با افراد دیگر رابطهِ مؤثری برقرار کنیم باید مراقب باشیم که مستقیما با طرز تلقی مخاطبانمان از اوضاع دنیا مخالفت نکنیم. این حرف بدین معنی نیست که نویسنده تنها باید برای خوشایند خوانندگانش بنویسد و رسانه‌ها وظیفه دارند به مخاطبان دلخوشی بدهند که همواره درست فکر می‌کنند، معنی این حرف این است که در مخاطب قرار دادن دیگران تا حد معینی می‌توان با طرز فکرشان مخالفت کرد و منافع آنها را نادیده گرفت.

رسانه و فرهنگ

    حضور رسانه‌ها و تاثیر آن بر فرهنگ و زندگی معاصر، یک تحول گذرا و سطحی نیست، بلکه سایه سنگین این حضور بر همه قلمروهای فرهنگی مشهود است و شاید به همین دلیل رسانه‌ها را دانش قدرت و استیلا نام نهاده‌اند.

    ارتباطات در شرایطی که از سطح ملی تا جهانی را دربرمی‌گیرد، هم فرهنگ را می‌سازد و هم در آن نمود می‌یابد: مردم بخشی از اندیشه‌ها، پندار‌ها، داستان‌ها و دیدگاه‌ها را با درآمیختن یادآوری‌‌های فرهنگی و تصویرهای فرهنگی تفسیر می‌کنند و البته رسانه‌های همگانی نقش بزرگی در این کنش ارتباطی کنونی دارند. (باربرو،۱۹۹۳)

    محتوای رسانه‌ها را می‌توان یکی از پرحجم‌ترین و دست یافتنی‌ترین مجموعه داده‌هایی دانست که می‌تواند درباره جوامع بسیار سخن بگوید و به مرور زمان دست یافتنی‌تر شود و گاه مرزهای ملی را درنوردد.

    محتوای رسانه‌های جمعی به عنوان یک منبع، از این مزیت واضح برخوردار است که در مقابل کاوشگر واکنش نشان نمی‌دهد، از بین هم نمی‌رود و در شکل‌هایی ظاهر می‌شود که از سایر پدیده‌های فرهنگی ثبات بیشتری دارد.

    به همه این دلایل ، محتوای رسانه برای مورخان، جامعه شناسان، مردم شناسان بسیار ارزشمند است. محتوای رسانه‌ای از هر نوع که باشد حتما باید بر مصرف کنندگان تاثیر داشته باشد. از آنجا که محتوای رسانه‌ها توسط افراد یا گروه‌های معین، تولید یا انتخاب می‌شود، معقول خواهد بود که تصور کنیم این محتوا از نیات، نگرش‌ها و فرضیاتی که آنها درباره مخاطبان دارند، آکنده باشد.

    همچنین می‌توان مدعی شد که محتوا ، بازتاب خاستگاه یا طبقه و محیط اجتماعی فعلی آنهاست .

    رسانه‌ها به سبب قدرت و نفوذ خود در انسان‌ها، قابلیت واژگون جلوه دادن واقعیت، سهل و ساده‌سازی مسایل به طرز خطرناک و تاثیرگذاری بر روند رخدادهای گوناگون،  به غول‌های پرقدرت، همیشه حاضر و دمدمی مزاج می‌مانند و درک کامل طبیعت این غول رسانه‌ها و خطرات نهفته در آن همچنان مجهول و ناشناخته است.

رسانه‌ها و رفتارهای اجتماعی

    رسانه‌ها به نحوی تاثیرگذار بر رفتارهای اجتماعی تاثیر می گذراند و استفاده از رسانه بطور گسترده همچون یک “عامل جامعه پذیری” مهم نگریسته می‌شود، یعنی عاملی برای یادگیری اجتماعی و ابزاری برای مشارکت افراد در جامعه پیرامونی. (ویندهال،۱۹۸۹)

    جریان محوری در علم ارتباطات ، “استفاده از رسانه” را تلویحا همچون نوعی بسیار خاص از رفتار می‌داند که الزاما به جابجایی دیگر رفتارها می‌انجامد.

    کاربردهای اجتماعی رسانه‌ها آن چنان با رفتارهای روزمره درآمیخته‌اند که ما به ندرت از آنها آگاه می‌شویم. ارزش‌هایی که بیشتر در مورد محتوای رسانه‌ها ابراز می‌شوند غالبا از قضاوت‌های سنتی نهفته در فرهنگ یا آموخته شده از نهادهای جامعه (مانند مدرسه، خانواده و مذهب) نشات می‌گیرند.

این ارزش ها همچنین تا حد زیادی بازتاب تفاوت قدرت اجتماعی است که از طریق سیستم طبقاتی اعمال می‌شود.

    “دیوید گیل” و “بریجت آدامز” در کتاب “الفبای ارتباطات” درباره ارتباط جمعی می‌نویسند: محققان علوم اجتماعی از جمله “هیمل ویت” و “هلورن” به تفصیل تأثیر رسانه‌ها را بر رفتار سیاسی و اجتماعی بررسی کردند. اکنون پژوهشگران بیشتر به بررسی تأثیرات احتمالی و بلندمدت رسانه‌ها می‌پردازند و می‌کوشند تا دریابند چگونه رسانه‌ها دیدگاه‌ها را نسبت به جهان و نسبت به نقش ما در آن می‌سازند .

    کارکردهای اجتماعی که پژوهشگران معمولا برای رسانه‌ها قائل می‌شوند، عبارتند از:

    الف) اجتماعی کردن: در جامعه جدید، تفاوت‌ها و تمایزها افزایش یافته و امکان دوری گزیدن فرد از جامعه افزایش یافته است. رسانه‌های همگانی می‌توانند افراد را به دریای عمیق روابط اجتماعی پرتاب کنند.

    ب) اطلاع رسانی: رسانه‌ها مهم‌ترین وسیله اطلاع رسانی هستند و این اطلاعات به مردم کمک می‌کند تا با شرایط اجتماعی خود منطبق شوند.

    ج) نظارت اجتماعی: رسانه‌ها با پوششی که دارند می‌توانند بر آحاد مردم اعمال نظارت کنند.

    د) پر کردن اوقات فراغت: رسانه‌ها باز پرکننده‌های موثر اوقات فراغت بویژه برای قشر جوان هستند.

    ه) ساختن افکار عمومی: رسانه‌ها می‌توانند در شکل دادن به افکار عمومی یا انعکاس آنها در مقاطع و موضوعات خاص موثر باشند.

    و) تبلیغات سیاسی: تبلیغات سیاسی در جهت افزایش مشروعیت و نفوذ نظام‌های سیاسی حاکم و کاهش مشروعیت و نفوذ رقبای نظام عمل می‌کند. این تبلیغات بیشتر از مجرای رسانه‌های جمعی به علت اثربخش بودن این رسانه‌ها، صورت می‌گیرد.

    ز) پیوند اجتماعی: رسانه‌ها می‌توانند شکاف های جوامع را پر کنند و مردم را به یکدیگر متصل سازند.

رسانه‌ها و کنترل اجتماعی

120,000 ریال – خرید
 

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

 

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله سازمان
  • مقاله مدیریت و ارتباطات
  • تحقیق بررسی و نقش فرآیند ارتباطات در عملکرد مدیران در سازمان ملی جوانان و نهادهای تابعه
  • مقاله ارتباطات اینترنتی
  • مقاله نظریه ها و مفاهیم ارتباطات اجتماعی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.