تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۱۵۶  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

فصل اول(مقدمه)
۱-۱  مقدمه  ۳
۲-۱  موضوع تحقیق  ۶
۳-۱  متغیرهای پژوهش  ۶
۴-۱  بیان مسئله  ۶
۵-۱  فرضیه پژوهش   ۶
۶-۱ هدف پژوهش  ۷
۷-۱ ضرورت واهمیت پژوهش  ۸
۸-۱ تعاریف مفهومی متغیرها  ۱۲
۹-۱ تعاریف عملیاتی متغیرها  ۱۳
فصل دوم: گستره نظری پژوهش
۱-۲  مقدمه  ۱۵
۲-۲  دیدگاههای نظری وتاریخچه موضوع مورد پژوهش
– موسیقی چیست؟  ۱۶
– مختصری در مورد عناصر موسیقی  ۱۸
– چرا موسیقی برای سلامتی مفید است؟  ۲۴
– موسیقی باعث می شود که ما بهتر احساس کنیم.  ۲۵
– موسیقی بخش های غیر قابل نفوذ را متأثر می کند.  ۲۵
– موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی   ۲۷
– هیجانها، علم و موسیقی  ۳۰
– تاریخ موسیقی راک  ۳۳
– مشخصه های موسیقی پاپ  ۴۵
– تاریخچه موسیقی پاپ  ۵۱
– روانشناسی تم های موسیقی  ۵۶
– تعریف بهداشت روانی   ۶۰
– ماهیت وتشخیص بیماری روانی  ۷۲
– دیدگاهها ونظریه ها در بهداشت روانی  ۷۶
– پیشگیری  وروشهای تحقیق در بهداشت روانی  ۷۹
– موسیقی واسترس  ۸۴
– موسیقی وسیستم ایمنی بدن  ۸۶
– موسیقی وآرامش ورهایی  ۸۷
– نقش موسیقی در پرورش مهارت های فردی واجتماعی  ۸۹
– تأثیر موسیقی بر مهارت های احساسی واجتماعی   ۹۶
– موسیقی وتعبیر وتفسیر افراد از مسائل  ۹۸
-تقویت تعامل اجتماعی  ۹۹
– تنظیم وضعیت روحی وخلق  و حد توسط موسیقی  ۱۰۰
– آیا موسیقی می تواند اثرات منفی داشته باشد؟  ۱۰۱
-نقش موسیقی در رها کردن انرژی در ورزشکاران  ۱۰۳
– تأثیر سازه های ضربه ای در ابتدای مسابقه ها  ۱۰۸
-موسیقی، ریتم قلب را تغییر می دهد  ۱۰۹
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
۱-۳  جامعه آماری  ۱۴۹
۲-۳  نمونه آماری  ۱۴۹
۳-۳روش نمونه گیری  ۱۴۹
۴-۳ ابزار پژوهش  ۱۵۰
۵-۳ روش اجرا  ۱۵۳
۶-۳ روش تحقیق و تحلیل داده ها  ۱۵۴
فصل چهارم: داده های آماری
۱-۴  داده های آماری  ۱۵۶
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
۱-۵  بحث ونتیجه گیری  ۱۶۱
۲-۵  محدودیت ها  ۱۶۶
۳-۵   پیشنهادات  ۱۶۷
۴-۵ منابع فارسی  ۱۶۸
۶-۵ ضمایم  ۱۶۹

منابع

–    موسیقی و سلامتی / میتواچ . ام.لی/ مترجم: آذر عمرانی گرگری.

–    سلامتی از طریق ارتباط با موسیقی/ ماتیوکانتلو/ مترجم: آذر عمرانی گرگری.

–    کاربردهای موسیقی درمانی / دکتر علی زاده مهدی/ ۱۳۸۰٫

–    موسیقی و ذهن / آنتونی استور / ترجمه غلامحسین معتمدی.

–    چگونگی تاثیر موسیقی بر مغز / اریک جنسن/ ترجمه آذر عمرانی گرگری.

–    تاریخچه موسیقی راک/ جرمی پاسکال/ ترجمه بابک شهاب.

–    اصول و مبانی بهداشت روانی/ دکتر شهریار شهیدی، دکتر مصطفی حمدیه.

–    روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی / دکتر علی دلاور.

۱-۲مقدمه

شواهد عینی نشان مید هند زمانیکه بتوان از موسیقی وهنرهای مربوط به آن صحیح استفاده کردآنها می توانند در آموزش ویادگیری، اثرات مثبت ومنافع بلند مدت داشته باشند تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است به خاطر وسعت وعمق خود، حمایت قابل توجهی از این نتایج واثرات می کنند.

خوش بیانی از طریق موسیقی، یک کار طبیعی وذاتی به حساب می آید وکاربرد آن قطعاً ماورای یک سرگرمی وتفریح است در واقع بعضی از محققان اعتقاد دارند که موسیقی به خاطر کیفیت تکاملی ای دارد، سیستم بیولوژیکی انسان به طور ذاتی به آن وابسته است بنابراین گوش کردن به موسیقی به علت ارزش بیولوژیکی آن می تواند در به دست آوردن مهارت های دیگر به انسان کمک نماید  بعضی از متخصصان در رشته عصب شناسی معتقد هستند همان گونه که موسیقی زیباشناسی زندگی محسوب می شود ودر شناخت زیبایی ها به انسان کمک می کند از نظر بیولوژیکی نیز بخش از زندگی انسان محسوب می گردد.


موسیقی چیست؟

ای کاش فقط یک جواب ساده برای این سوال وجود داشت چندین راه ساده برای تعریف موسیقی وجود دارد در این مورد تعاریف متفاوت وگاهاً متناقض و گیج کننده ای در مورد اینکه  اصولا موسیقی چیست وچه چیزی باید باشد، وجود دارد البته، تلاش برای رفع این تناقض بیهوده است ما به جای تعریف موسیقی، شما را به بررسی عناصر موسیقی که در به وجود آوردن موقعیت بهتر سلامت موثر هستد دعوت می نماییم.

عجالتاً، قبول کنیم که موسیقی می تواند در لوح فشرده، نوار کاست یا یک برگ کاغذ ذخیره شود. ولی خود موسیقی قابل رویت نیست وشاهد به همین علت باشد که موسیقی تعاریف متفاوتی دارد ونمی توان یک تعریف کلی برای آن مشخص کرد.

فرایند تعریف موسیقی کار بس مشکلی است در این مورد، ما طنزی را به یاد شما می آوریم:«‌نوشتن درباره موسیقی، مانند رقصیدن درباره معماری است»

به راستی اگر قرار بود موسیقی با کلمات قابل وصف وتعریف باشد، چه دلیلی داشت که موسیقی وجود داشته باشد؟

هیچ نوشته ای وجود ندارد که بتواند بگوید چرا بعضی از اصوات باعث گریه می شوند وبعضی باعث خنده در این مورد، ما چندین تعریف متفاوت را در اختیارتان می گذاریم.

موسیقی این است:

مارک ترامو می گوید:« تمام قطعات موسیقی بر اساس قواعد موسیقی ساخته شده اند، در تمام فرهنگها آواز وجود داردهمه جوامع آوازهایی دارند که با مفاهیم و احساسات خاصی توام هستند وشاید به همین دلیل باشد که افراد به موسیقی به عنوان زبان مشترک رجوع می کند»به نظر بتهون،«موسیقی رابط بین روح و جسم» می باشد.

«زمانی که موسیقی ما را به وجد می آورد وما را وادار به رقصیدن می کند، فقط یک عامل حرکتی محسوب نمی شود موسیقی فقط در مدت چند دقیقه چنان اثری روی ما می گذارد که هیچ چیزی در زندگی. روزمره نمی توان آن اثر را داشته باشد.

موسیقی پرقدرت وبیش از حد شادی بخش است. ولی گذشته از همه اینها، به قول رابرت جوردن، موسیقی زیباست»

«تنها چیزی که در مورد موسیقی می توان گفت این است که موسیقی چیز عجیبی است موسیقی قابل رؤیت نیست، قابل لمس نیست ولی قابل احساس است همه ما فقط این را می دانیم که موسیقی از ارتعاشات ساخته می شود.که اشتباه بزرگ همه در همین است که موسیقی فقط ساخته ارتعاشات نیست هر چه هست می تواند همه شکافها راپر کند. پت متنی می گوید «موسیقی مانند خاطره ای است که همه آن را به یاد می آورند موسیقی همه را به یاد وقایع گذشته می اندازد به یاد آنچه قبل از شنیدن یک قطعه موسیقی وجود داشته، وبه یاد آنچه پس از شنیدن موسیقی اتفاق خواهد افتاد به همین دلیل، موسیقی، پرکننده شکافهاست» به گفته آرون کوپلند « موسیقی یک هنر بدون شکل است که همیشه خطر سقوط از آن وجود دارد».

شاید بهترین تعریف از موسیقی در بحث ما این باشد که «موسیقی بیان یکپارچه احساسات است» ماقصد داریم نشان دهیم که کدام یک از عناصر موسیقی اثر بیشتری بر سلامتی انسان دارد وچگونه می توانیم مشخص کنیم که کدام بخش از این راز که ما به عنوان موسیقی می شناسیم به سیستم عصبی ومغزی ما رسوخ می کنند وروح ما را تحت تأثیر قرار می دهند؟ (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

مختصری در مورد عناصر موسیقی

در تجارب کلینیکی موسیقی عنصر کلیدی ارتباط بین ذهن، جسم و روح می باشد عناصر اصلی موسیقی، عبارت اند از: ریتم، تن صدا هارمونی، ملودی، دینامیک وشدت وضعف صدا. درک این عناصر، می تواند چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن احساسات را توسط موسیقی توجیه نماید.

موسیقیدانان ونظریه پردازان موسیقی، زبان خاص ولازمی را برای توضیح صدا وموسیقی، ابداع کرده اند.

در این راستا، درک مفهوم ریتم اهمیت زیادی دارد موسیقی مانند جسم انسان ، طبیعتاً از مجموعه ای از ریتمها، تشکیل شده است.قلب، اعضای داخلی بدن، مغز وسیستم عصبی، همگی دارای ریتم هستند تمام وجود انسان با ریتم کنترل می شود در درون ریتم نیز، ریتم وجود دارد ما مجموعه باشکوهی از ریتم را در درون جسم خود داریم. روش راه رفتن، حرف زدن وکارهایی که انجام می دهیم با الگوهای ریتمی اداره می شودند.

بهترین تعریف ریتم، «واحد زمان وصدا» می باشدریتم، قدم یا گامی است که صدا با آن حرکت می کند هر ریتمی دارای ضرب یا زمان مشترکی است هر بخش از ریتم می تواند شکسته شود یا به ضربهای دیگر تقسیم شود.

در موسیقی، ریتم، روش ارایه عقیده موسیقیایی را زمانی که با عناصر تن صدا، شدت وضعف صدا، ملودی  و هارمونی توام شود، به وجود می آورد. تن صدا مربوط به نامی است که ما به یک صدا می دهیم معمولا تن صدا در ارتباط آن با صداهای دیگر مشخص می شود واز آنجایی که تمام اصوات به یکدیگر مربوط هستندتن صدا قابل اندازه گیری می باشد تن صدا می تواند در طیف وسیع صدا از بالا تا پایین یا جایی بین این دو، قرار گیرد.

ملودی، مجموعه ای از تن صداست که برای زمان خاصی تنظیم شده است شما نیز می توانید با ردیف کردن گروهی از صدا ها در یک زمان، ملودی درست کنید البته این ملودی لزوماً زیبا نخواهد بود ولی در هر حال، یک ملودی است یک ملودی روشی را برای تشخیص قطعات موسیقی از یکدیگر ایجاد می کند یک ملودی در ساده ترین شکل خود، به معنی یک سری از تن صداهات در یک تجسسم وسیع تر، ملودی می تواند وسیله ای برای ارتباط با خداوند باشد.

ملودی پیامهایی به همراه خوددارد ریتم از این پیامها حمایت می کند هارمونی پیام را گسترش می دهد ولی پیام اصلی در ملودی است عکس العملهای احساسی ما نسبت به یک قطعه موسیقی، مربوط به ساختار ملودی است.هر کسی داستان زندگی خاصی دارد وهر کسی می تواند بر اساس داستان زندگی خود، با ملودی خاصی ارتباط بر قرار کند یک ملودی خوب، ملودی ای است که با هر بار گوش کردن به آن، درک واحساس جدیدی را در انسان ایجاد می کند احساس قبلی را دور می کند سلامتی ما می تواند عمیقاً تحت تأثیر ملودی قرار گیرد.

هارمونی، ابعاد جدیدی به تجربه یک ملودی، می افزاید ساده بگوییم هارمونی یک یا چند تن صدا را برای ایجاد صدای خاص در یک زمان، توأم می کند.

بعضی ها اعتقاد دارند که هارمونی حتماً می باید غنی و دلنشین باشد با وجود این، اهمیت واقعی هارمونی در این است که یک ایده موسیقیایی را تقویت می نماید.

در استفاده از موسیقی برای سلامتی، دانستن تئوری  موسیقی اهمیت ندارد، کافی است بدانیم که در طبیعت، نظم وجود دارد وموسیقی نیز یک نظم است.

سرعت اجرای قطعات موسیقی را تمپو[۱] یا تعداد ضرب در یک دقیقه می گویند.

مابه طور غریزی به دنبال قطعات موسیقی باسرعتهای متفاوت در ساعات مختلف روز هستیم آهنگسازان در ایجاد ملودیها، هارمونیها وموضوعات مختلف موسیقی از سرعتهای متفاوت ( تعداد ضرب در دقیقه) استفاده می کنند استفاده از تمپو، در اجرای موسیقی به عنوان نشان دهنده وضعیت روحی آهنگساز، کاملاً متداول است به عنوان مثال، در حال حاضر سرعت سازهای الکتریکی برای موسیقی رقص، خیلی منظم است اغلب در سرتاسر یک قطعه موسیقی، سرعت موسیقی به اندازه ۱۲۵ تا ۱۲۹ ضرب در دقیقه است تولید کنندگان این نسل از موسیقی بخوبی آگاه هستند که هر قطعه موسیقی بدون در نظر گرفتن کیفیت هارمونی وملودی، مردم را برای رقص به هیجان خواهد آورد به شرط آنکه ریتم وتمپو به قدر کافی منظم باشند معمولاً سرعت موسیقی رقص بین ۱۲۳ تا ۱۲۹ ضرب در دقیقه می باشد.

این موسیقی شامل چند چرخش وتکرار است ومفهوم اشعار یا ترانه ها، سطحی وبیشتر در مورد طبیعت است این موسیقی به خاطر تکراری که دارد، هم قابل پیش بینی است وهم محرک.

ملودی موسیقی رقص، قابل پیش بینی است ودر آن یک عنصر امن وجود دارد که بخش عمده آن به خاطر این است که ملودی قدرت تحریک ذهنی کمتری دارد وشنونده را به حرکت وا می دارد این نوع موسیقی، جسم را به شدت تحریک می کند و به حرکت وا می دارد به نظر می رسد که تکرار ملودی در این نوع موسیقی، موقعیت هشیاری را مدام تغییر می دهد که این تغییر به نوبه خود شنونده را تحت تأثیر قرار می دهد تحقیقات روی افرادی که قادر هستند مدت زیادی برقصند، نشان داده است که تغییر موقعیت هشیاری در آنها باعث می شود که آنها بتوانند برروی عناصر موسیقی تمرکز کنند اغلب استفاده از کلمات (شعر- ترانه) در موسیقی، بعد دیگری نیز به یک تجزیه موسیقی اضافه می کند این بعد در تمام نسلهای موسیقی واقعیت دارد اصولاً یک رابطه تکمیلی بین کلام وموسیقی وجود دارد این رابطه زمانی به اوج خود می رسد که شعر وموسیقی هماهنگی داشته ویکدیگر را کامل کنند شعر یا ترانه، بعد شاعرانه ای را به موسیقی می افزاید کلماتی که در اشعار می آیند می توانید تجربه موسیقی را به یک سطح جدیدی از زیبایی ودرک ارتقا دهند. با وجود این، گاهی اوقات نیز شعار یا ترانه می تواند مفهوم موسیقی را عوض کند یا مبهم سازد.

زمانی که عناصر موسیقی به روش درستی ترکیب شوند، حاصل آن یک تجربه موسیقی مطلوب ورضایت بخش خواهد بود این رضایت از شنیدن موسیقی، مطمئناً هدف عمده گوش کنندگان به موسیقی می باشد گذشته از این، موسیقی، خود باعث غنی ویکپارچه شدن سایر تجارب زندگی می شود گاهی اوقات این تجارب به بخشی از تجربه کلی زندگی تبدیل می شوند توضح رضایت حاصل از یک تجربه موسیقی، مشکل ترین تعریف یک تجربه موسیقی است این تجربه، غیر قابل لمس وماورای تعریف وتوضیح است.

تجربه موسیقی، غیر قابل لمس است چرا که هر یک از ما متکی به احساس وذوق سلیقه خود به هنگام گوش کردن به یک کارهنری هستیم. تجربه مطلوب یک قطعه موسیقی برای هر فردی، خاص خود فرد است. هر یک از ما تعریف خاصی از مطلوبیت داریم . با وجود این، در جوار کسانی که سلیقه مشترک با ما دارند، احساس آرامش می کنیم واز طریق تجارب مشترک، زمینه های مشترکی نیز بین افراد ایجاد می شود این زمینه های مشترک باعث می شوند که ما پی ببریم به اینکه چرا یک قطعه موسیقی خاص، شخصی را وادار به گریه می کند، در حالی که یک قطعه موسیقی دیگر ممکن است باعث شادی او شود.

کلمات وعلوم نمی توانند زیبایی موجود در این جهان را تشریح کنند از طرف دیگر، موسیقی، هم تجربه زیبایی را به وجود می آورد وهم آن را توجیه می کند. ممکن است، موسیقی جزو علوم نباشد ولی واقعیت این است که موسیقی خود، علم زیبایی است (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری) .

 

چرا موسیقی برای سلامت مفید است؟

همه ماعمیقاً به این مسئله واقف هستیم که موسیقی می تواند برای ما«خوب» باشد ما قبول داریم که موسیقی ای که مارا احاطه کرده است، اصولاً «چیز خوبی» است ولی، چرا وچگونه بر روی ماچنین اثری می گذارد؟

ما نمی توانیم در این مورد یک رابطه علمی ارایه دهیم به این معنی که هیچ کس نمی تواند تمام عناصری که باعث ایجاد یک اثر یا حتی یک عکس العمل می شود را مشخص نماید. گفته ویلیام شکسپیر را به یاد داشته باشید:«مردی که در درون خود موسیقی نداشته باشد و موسیقی را نشناسد یا با شنیدن یک صدای دلنشین از خود حرکتی نشان ندهد مستعد خیانت، حیله وتجاوز است احساسات و روح او مانند تاریکی شب هستند وقلب او مثل سنگ می ماند. به چنین مردی هیچ وقت اعتماد نکنید».(موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی به درون انسان رخنه می کند به این معنی که ما موسیقی را با تمام وجود احساس می کنیم موسیقی از ستون فقرات عبور کرده، در اعضای داخلی ارتعاش پیدا می نماید، وبه مغز استخوان سرایت می کند وبه این ترتیب، قدرت تغییر خیلی از چیزها را در بدن دارد امواج صوتی، بیماریها را تشخیص داده وحتی درمان می کنند صداهای بلندتر از معمول می تواند بدن را تحریک کرده ونظم مجددی به کل سیستم بدن دهد. موسیقی هم می تواند اثرات مشابهی داشته باشدالبته زمانی که با برنامه دقیق مورد استفاده قرار گیرد.

تحقیقات اخیر نشان داده است که ترشح هورمون(hGH) در افراد مسنی که مرتب به موسیقی گوش می دهند‌، افزایش می یابد. همچنین این افراد کمتر دچار افسردگی واضطراب می شوند. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی بخشهای غیر قابل نفوذ را متأثر می کند.

تمام داروها، نهایتاً در مغز اثر می گذارند. زمانی که به اسرار مغز پی ببریم، نگرش جدیدی نسبت به جهان پیدا کرده واز آن لذت خواهیم برد یکی از اسرار مغز که می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم.درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم، درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می باشد مغز برای درک موسیقی تکامل پیدا کرده است مانند اطلاعات دیگر، موسیقی نیز از طریق نیمکره راست وچپ مغز، دریافت می شود مغز انسان مانند یک کابل در برابر صدا عمل می کند درون مغز دو قشر برای صدا وموسیقی وجود دارد. مغز ما در طی هزاران سال در این مورد تکامل پیدا کرده است مگر ما می توانیم با طبیعت بجنگیم؟ تحقیقات نشان داده است ک ما بیشتر از پانزده درصد ظرفیت مغزمان، از ان استفاده نمی کنیم. هیچ کس نمی تواند بگوید ک ما خاطره های خود را کجا ذخیره می کنیم. چه رسد به اینکه ادعا کند که ما موسیقی را چگونه ذخیره و تفسیر می کنیم. این یک راز بزرگ است ما می دانیم که مغز انسان به طور اخص وبی نظیری در برابر موسیقی تحریک می شود. ما می دانیم که موسیقی بر روی ذهن نیمه هوشیار وافکار هشیارانه ما اثر می گذارد.

تحقیقات اخیر نشان داده است که مغز به راستی در برابر اثرات الکتریکی موسیقی عکس العمل نشان می دهد این متخصصان دریافته اند که در مغز چند ناحیه جداگانه وجود دارد که به موسیقی پاسخ می دهد بین این مناطق، مراکزی وجود دارند که توجه خاصی به موسیقی نشان می دهند. حتی اگر این تحقیقات کلی باشند، باز هم دلگرمی کننده هستند با این  حال، یک سری گامهای ابتدایی به طرف استفاده درمانی از موسیقی با در نظر گرفتن فعالیت مغز، برداشته شده است.

 

موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی

حتی اگر ما درمورد نحوه تبدیل صدا به موسیقی، اطلاعات کافی نداشته باشیم، می دانیم که موسیقی می تواند یک عنصر سلامتی باشد. در تمام تاریخ، ما می توانیم روایات زیادی را در مورد قدرت موسیقی در درمان، ببینیم.این داستانها از مردم قدیم شروع می شود وتاکنون نیز ادامه دارد استفاده از موسیقی در درمان بیماریهارا می توان در مصریهای قدیم، یونان باستان وقبایل خانه به دوش، یافت. در بعضی از ادیان نیز شواهدی در مورد قدرت موسیقی وجود دارد دیوار طبس توسط موسیقی فرو ریخت. در یونان باستان موسیقی واسطه بین موسس ها[۲] بودند در عصر ما، تعاریف کلینیکی دانشمندان ودرمانگران اخیرنشان می دهند که موسیقی قطعاً شفابخش می باشد.

می توان گفت که موسیقی درکمک به کاردرمان از زمانی که بشر پی به نیاز برای کمک به دیگران برده است جایگاه خاصی داشته است شمن ها سرود می خواندند، ارواح خودرا احضار می کردند وبه دنبال قدرت شفا بخشی موسیقی در مراسم درمان خود بودند استفاده شمن ها از موسیقی باآگاهی همراه با درک شخصی بود. درمانگران شمن، می دانستند که در مورد افراد از چه نوع موسیقی برای درمان استفاده کنند.

در عصر جدید، بامشکلات بیشتری مواجه هستیم، مااکنون به دنبال استفاده از موسیقی به عنوان یک وسیله درمان برای خیلی از بیماریها هستیم واین در حالی است که می دانیم مدرک قاطعی در مورد شفابخش بودن موسیقی وجود ندارد در حالی که علم نمی تواند موسیقی را به عنوان یک وسیله درمان معتبر بداند، از آن به عنوان وسیله و راهی  وبرای کاهش تنشها، اضطراب، بی خوابی ومسکنی برای تسکین درد، استفاده می کند چرا چگونگی این اثرات به طور کامل مشخص نیست؟ یک نظریه این است که اعضای حسی ما در برابر صدا وموسیقی، متأثر می شوند واز طریق مغز، موسیقی را در سطح درک شخصی شناسایی می کنند زمانی که موسیقی وصدا با روش درستی به اعضای حسی معرفی وارایه شوند، این اعضا، تمایل طبیعی به دریافت این علایم به عنوان اطلاعات مثبت وسالم را خواهند داشت بخشی از این تمایل به خاطر فرایند تکاملی انسان در طی دوران است.

تکامل ما اعضای حسی را مستعد برای اطلاعات شنیداری به عنوان راهی برای اطمینان از موقعیت سلامتی، می ساخت. انسان در ابتدا اطلاعات شنیداری را برای بقای خود کسب می کرد. در مراحل تکاملی بعدی، ضمن رشد، اعضای حسی متمایل به شنیدن صداهای اطراف خود برای تشخیص وضعیت و موقیعت خود شدند. زمانی که انسان طی فرایند تکامل دارای زبان شد، آنگاه موسیقی به عنوان وسیله وعنصری برای سلامتی، رواج پیدا کرد.

علوم اجتماعی می تواننددرباره چگونگی دریافت صدا به عنوان یک تجربه در افزایش قدرت درک شخصیف احساسی، مغزی، جسمی وروحی، نظریه های گوناگونی عرضه نمایند در حال حاضر، موسیقی وصدا، به عنوان تجربه ای که باعث تقویت درک انسان می شود مد روز شده است بعضی از دانشمندان علوم اجتماعی سعی دارند در باور افراد بگنجانند که اگر آنها به موسیقی وصدای خاصی گوش نمایند.«فیلسوف» خواهند شد. کمپ بل، نویسنده آمریکایی در کتاب اثر موسیقی موزات معتقد است که گوش کردن به موسیقی موازات باعث افزایش قدرت  یادگیری افراد می شود.

افزایش قدرت یادگیری توسط «اثر اعجاز انگیز موازات» کاملاً بی اساس است. چرا که اصولاً مطالعه بر روی موسیقی کمک می کند که توانایی ما برای فکر کردن، عمل وعکس العمل افزایش یابد، ولی موسیقی ای وجود ندارد که بتواند بر روی تمامی افراد، اثر یکسان داشته باشد، حتی موسیقی موسیقیدان بزرگی چون موازات. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

هیجانها، علم وموسیقی

علوم اجتماعی می تواند نظریه های گوناگونی در مورد اینکه چرا هیجانهای انسان توسط صدا وموسیقی متأثر می شوند، ارایه می دهد در این مورد، یک نظریه عامی وجود دارد که موسیقی وصدا، هیجانها وعواطف ما را عوض می کنند در خیلی از فرهنگها گفته می شود که موسیقی،خرس وحشی را رام وصخره ها را نرم ودرخت بلوط را خم می کند.

این خاصیت موسیقی در مورد بعضی از افراد تحت شرایط خاصی، واقعیت دارد ودر مورد عده ای دیگر واقعیت ندارد دانشمندان علوم اجتماعی سعی دارند نشان دهند که در یک زمان، یک موسیقی می تواند تغییرات مشابهی را در افراد ایجاد نماید در حالی که در یک گروه از مردمی که به یک قطعه موسیقی گوش می دهند، تغییرات حاصله در هر یک از آنها متغیر ومتفاوت است این متغیربودن اثر موسیقی در افراد، بخشی به خاطر تجارب احساسی افراد قبل از شنیدن، در حین شنیدن یا حتی بعد از شنیدن موسیقی، می باشد شرایط نیز می تواند عکس العمل خاصی را در برابر شنیدن موسیقی خاصی، ایجاد نماید خیلی از این عکس العملها به خاطر خود موسیقی نیست، بلکه به خاطرشرایطی است که هنگام تجربه موسیقی وجود دارد.

وضعیت روحی اشخاص در درک وبرداشت آنها از یک تجربه موسیقیی نقش مهمی دارد. باور اشخاص بر روی تجربه موسیقی آنها اثر مستقیم وعمیقی دارد.

موسیقی عبادی ومذهبی یکی از عرصه های غنی ثبت شده در فرهنگهای مختلف می باشد.

زمانی که بشر به رابطه روحی خود با موسیقی پی برد سعی کرد که عناصر متفاوت موسیقی را که فکر می کرد باعث عکس العملهای غیر طبیعی وغیر مجاز در او می شود تحت کنترل بگیرد در بعضی از مذاهب در طی قرون، برای رسیدن به سطوح بالایی از روحانیت ومذهب، از موسیقی استفاده شده است شاید دانشمندان علوم اجتماعی، بتواند به طور نظری درباره روشهای تأثیرصدا و موسیقی برروی انسان توضیحاتی بدهند، ولی هیچ علمی نمی تواند چگونگی اثر موسیقی برروی ذهن آگاه وهشیار را بیان کند، همان گونه که علم قادر به توضیح زیبایی نیست، این توضیح ماورای درک کنونی است.

موسیقی می توند به ایجاد یک زمان دلپذیر کمک می کند، احساسات را تغییر دهد و برروی باور انسانها اثر بگذارد تمام جشنها با موسیقی برگزار می شوند ومردم با موسیقی شادی می کنند البته بعضی از قطعات موسیقی نیز باعث گریه می شوند ودر بعضی از سنتها از موسیقی برای آرامش اعضای خانواده در مراسم عزا استفاده می شود. در برخی از مذاهب، از موسیقی در حد وسیعی در مراسم عبادی استفاده می شود.

هنگام شنیدن موسیقی مقدس، تغییرات زیادی در احساس شنوده ایجاد می شود واین تغییرات مربوط به انرژی روحی است که در این قطعات موسیقی وجود دارد ترکیب اعتقاد وساختار دقیق موسیقی علت اثر عمیق موسیقی برروی شنونده یا شرکت کننده در مراسم مذهبی است و جور روحانی که ایجاد می شود قابل توضیح نیست. چیزی که در تمام نسلهی موسیقی اهمیت دارد ترکیب عناصر موسیقی در ساخت یک قطعه موسیقی است.

استفاده از موسیقی در مراسم عبادی سابقه تاریخی دارد شواهد به دست آمده از کلیساهای مسیحی در مورد موسیقی مدون، نشان می دهد که در اغلب مراسم مذهبی از موسیقی مقدس استفاده می شده است ودر طول زمان این موسیقی گسترش ودوم وتکامل پیدا کرده است اکنون نیز در خیلی از سنتهای مذهبی، از موسیقی، هم برای مراقبه وهم الهام گرفتن، استفاده می شود .این موسیقی هم برای تأثیر گذاری وهم برای تحریک شرکت کنندگن در مراسم، مورد استفاده قرار می گیرد. به این ترتیب، موسیقی می تواند قدرت زیادی در این مراسم داشته باشد.

عوامل زیادی در قدرتمندی موسیقی نقش دارند مانند: یک ملودی زیبا وساده، ریتم، شعر یا ترانه، هماهنگی شعری که با استادی سروده شده است وعوامل دیگر تمامی این عناصر، در قدرتمندی موسیقی دخیل هستند. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

 

تاریخ موسیقی راک

موسیقی راک وگروهی از سبک های موسیقی مربوط به آن از سال ۱۹۵۵ بر غرب سایه افکند.

موسیقی راک در سال ۱۹۵۵ در آمریکا گسترش یافت. اما تحت تأثیر فرهنگهای گوناگون وسنت های موسیقایی همچون موسیقی مذهبی، موسیقی بلوز(موسیقی حزن انگیز سیاهان)، موسیقی کلاسیک، موسیقی محلی، موسیقی الکترونیک وموسیقی رایج آسیا، افریقا وآمریکی لاتین شکل گرفت.

موسیقی راک به سبک های موسیقایی ارجاع داده می شود، که بعد از ۱۹۵۹ به شدت تحت نفوذ آهنگ سازان سفید پوست قرار گرفت.

سایر سبک های اصلی موسیقی راک شامل« راک اندرول»، ژانر اول موسیقی وموسیقی « ریتم اند بلوز» است که تحت نفوذ آهنگ سازان سیاه پوست آمریکایی بود هر کدام از این انواع اصلی موسیقی زیر مجموعه های گوناگونی همچونهوی متال( نوعی موسیقی راک الکترونیکی) پانک وگرانگ را در بر می گیرند، در حالی که نوآوری در موسیقی راک اغلب در مراکز محلی همچون نیویورک، کینگستون ، جامائیکا ولیورپول اتفاق افتاده است اما اکنون تأثیر موسیقی راک به صورت گسترده در سراسر جهان احساس می شود.

از شخصیت های برجسته تاریخ موسیقی دراین زمینه می توان از «چارلی کریستین» نام برد وی در اواخر دهه ۳۰ یکی از اولین افرادی بود که در آهنگ های خود از گیتار برقی به عنوان تنها آلت موسیقی استفاده کرد «آرون تیبوکس» اولین آهنگ ساز سبک بلوز بود که از گیتار برقی استفاده کرد. «چاک بری» گیتاریست سبک « راک اندر ول» نیز در اواخر دهه، ۵۰ سبکی از موسیقی را پایه گذاری کرد که تاثیر زیادی بر موسیقی راک گذارد.

از سایر آلت های موسیقی که عموما در موسیقی راک استفاده می شود، می توان از گیتار باس برقی، پیانوی برقی، ارگ، سینتی سایرز و سری طبل هایی که از موسیقی جاز و موسیقی «ریتم اند بلوز» به موسیقی جاز آمد (درام)، نام برد.

آلاتی که نقش مهمی در انواع موسیقی راک ایفا می کنند، شامل ساکسیفون ومجموعه گسترده ای از آلات موسیقی سنتی است که در موسیقی برتر جهان استفاده می شود میکروفن نیز به عنوان یک آلت موسیقایی برای بسیاری از خوانندگان موسیقی راک که به افکت های گوناگون وتقویت شده متکی بودند، استفاده شده است موسیقی رک همچنین شامل جنبه های منفی بسیار پیچیده ای است اکثر موسیقی های راک بر هارمونی هایی همچون هارمونی های موسیقی غربی، آکوردهای نت، ساب دومینانت ودومینانت(نت پنجم در یک اکتاو) پایه گذاری شده اند.

توالی آکورد که به عنوان ۱۲ خط حامل موسیقی بلوز شناخته شده بر این آکوردها پایه گذاری شده است ودر سبک های ویژه همچون سبک«راک اندر رول»، موسیقی سول Soul music و«راک جنوبی » ظاهر می شود.

سایر وسایل هارمونی عادی شامل استفاده از یک آلت موسیقی خاص برای تولید صداهای زیر و حرکت مداوم آکوردها است بسیاری از عناصر موسیقی آمریکایی، آفریقایی بر موسیقی راک تاثیری مداوم داشته اند.

از جمله این عناصر می توان به ردیف( جمله هیا مکرر)، بک بیت( تاکید بر ضرب های دوم وچهارم هر خط حامل)، الگوهای کنش و واکنش ونت های بلوز اشاره کرد.

آهنگ سازان موسیقی راک پیشگامان استفاده از تکنیک های ضبط استودیویی جدید بودند.

در بررسی تاریخی روند سیر موسیقی راک باید گفت، نوع اول موسیقی راک، «راک اندرول» است که ریشه در دهه ۵۰ آمریکا دارد این موسیقی  یکی از شاخه های موسیقی جنوبی آمریکا است.

در سال ۱۹۴۵ پس از پایان جنگ جهانی دوم، جوان ها به منظور نفی سبک های قدیمی فرهنگ عامه، موسیقی « راک اندر رول» را در جامعه رواج دادند.

عصر طلایی موسیقی « راک اندر رول » تنها به سال های ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۹ ختم شد.

در اوایل دهه، ۶۰ صنعت موسیقی محلی به جمع آوری ترانه سراهای حرفه ای، استخدام آهنگ سازان استودیویی وخوانندگان سوزناک جهت تقلید از آهنگ سازان موسیقی دهه ۵۰ «راک راند رول » اقدام ورزیدند.

در اواخر دهه ۶۰ در حالی که موسیقی دان های سبک راک موقعیت این سبک را در جریان موسیقی محلی آمریکا تثبیت کردند، به گسترش سبک های جدیدی نیز اقدام ورزیدند.

«راک سن فرانسیسکو» با « راک توهم زا» در حدود سال ۱۹۶۶ نمود پیدا کرد آهنگ نوازان هنگام اجرای کنسر ت هایشان از داروهای توهم زا همچون ال.اس. دی استفاده می کردند.

در اواخر دهه ۶۰ سبک «هارد راک» ظهور کرد. این سبک بر لایه های ضخیم صوتی، سطوح بالای صدا وتک نوازی های گیتار متمرکز بود.

در اوایل دهه ۷۰ گروه های فوق ستاره موسیقی راک همچون «رولینگ استونز» «ایگز» «فلیتوود مک» و «شیکاگو» وافرادی همچون«استیوی و اندر» و« التون جان» جریان موسیقی را تحت تسلط خود در آوردند.

در دهه ۸۰ پیشرفت های تکنولوژیکی منجر به احیای صنعت موسیقی شد بازار موسیقی محلی با الگوهی رسانه ای جدیدی همچون موسیقی ویدئویی ودیسک های فشرده رونق یافت.

در جریان دهه، ۹۰ روند فعالیت آهنگ سازان دهه ۸۰ ادامه یافت. در این دوره رشد انواع موسیقی رپ، هوی متال و ورلدبیت به اوج رسید. از سوی دیگر موسیقی رپ به جریان تجارت راه یافت.

درقرن، ۲۱ تنوع سبکی بسیار زیادی در موسیقی راک به وقوع پیوست عامل این تنوع پیشرفت های تکنولوژیکی بود در این دوره علاوه بر گسترش مخاطبین جهانی موسیقی آمریکای شمالی وراک اروپای شرقی، تاثیر موسیقی هی آسیایی،آفریقایی، آمریکایی لاتین مناطق جهان نیز بر موسیقی راک افزایش یافت.

 

سبک شناسی موسیقی راک

 

120,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله سلامت روانی
  • مقاله سلامت روانی
  • تاثیر قرآن بر سلامت روانی
  • تحقیق آموزش سالمندان در سلامت روانی
  • تحقیق هنجاریابی آزمون افسردگی کودکان ماریاکواس برای کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع راهنمایی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.