معنای لغوی حکومت عبارت است از فرمان دادن، فرمانروایی کردن، سلطنت یا پادشاهی کردن، داوری کردن و قضاوت کردن.۱
مقصود ما از حکومت هیأت حاکم بر جامعه است که مجموعه نهادها و سازمانهای موجود در قدرت سیاسی حاکم بر جامعه ـ قوه مجریه، مقننه و قوای نظامی و انتظامی ـ را دربر میگیرد.
بشر پیوسته شاهد دریافت مفهومی سلطه گرانه از حکومت بوده و این مفهوم یکی از مفاهیم رایج حکومت به شمار میآمده است گاه صریح و آشکار و گاه غیرمستقیم، در پرده و فریبکارانه.
دریافت متداول از حکومت؛ گردن کشی، گردن فرازی ، سلطه، تحکّم، خودکامگی و برخورداری گروه و طبقه خاصی از همه چیز و اعمال ارادۀ این طبقه خاص که اکثراً گروه اندکی بوده بر ارادۀ جمعی بود.۲
اما مفهوم حکومت در اندیشه و سیرۀ امیرالمومنین علی (علیه السلام) جز به مفهوم مدیریت، هدایت محبّت ، مشارکت و خدمت نیست و این مفهوم به زیبایی تمام در سخن و عمل امام علی (علیه السلام) جلوه یافته است.۳
امام علی (علیه السلام) مفهوم حقیقی حکومت را پاسداری از حرمت، حقوق و آزادیهای مردم میداند. «السلطان وزعۀ الله فی ارضه»۴ «حاکمان پاسبان خدایند در زمین او»
مراجعه به آیات و روایات نشان میدهد که در بینش ارزشی اسلام، حکومت و تصدی مناصب و مقامات دنیوی به خودی خود ارزش و کمال نیست. حکومت به دوش کشیدن بار مسئولیت و امانت است. تحمّل این بار امانت نیازمند اهلیت و برخورداری از کمالات فردی خاصی است. از نظر اسلام هرگونه مدیریت و منصب اجتماعی به ویژه حکومت و امارت امانتی است الهی و امتیاز، ارزش و کمالی برای صاحبان حکومت محسوب نمیشود.۵
امیرالمومنین علی (علیه السلام) حکومت را امری ضروری و لازم میداند نه به عنوان یک هدف یا شأن و مقام، بلکه آن را به عنوان یک وظیفه تلقی مینماید تا بتواند به وسیله آن اهداف عالی خود را محقق سازد. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در موارد متعددی در نهج البلاغه، نگاه ابزاری به حکومت را متذکر میشود و فی نفسه هیچ ارزشی برای آن قائل نیست به عنوان مثال، ابن عباس در دوران خلافت امام علی (علیه السلام) بر آن حضرت وارد شد در حالیکه ایشان با دست خودش کفش کهنه خویش را وصله میزد. از ابن عباس پرسید: قیمت این کفش چقدر است؟ ابن عباس پاسخ داد: هیچ!
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) فرمود: ارزش این کفش کهنه در نظر من از حکومت و امارت بر شما بیشتر است مگر آنکه به وسیله آن عدالتی را برپا سازم، حقی را به صاحب حقی برسانم و یا ظلمی را از بین ببرم.۶
ضرورت اصل حکومت را میتوان به طریق زیر ثابت کرد:
حکومت عامل نظم و تداوم زندگی اجتماعی است زیرا اولاً زندگی اجتماعی انکارناپذیر است و تداوم حیات بشر در گرو زندگی اجتماعی میباشد ثانیاً: لازمۀ زندگی اجتماعی برقراری نظم در رفتارهای گوناگون و متفاوت افراد است. ثالثاً: تنها حکومت میتواند به عنوان اقتدار مافوق افراد و گروهها، نوعی نظم و هماهنگی بین سلیقهها و نحله های مختلف فکری و رفتاری ایجاد کند.۷
ضرورت برقراری حکومت اسلامی: اسلام دین جامعی برای سعادت بشر در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی در هر نسل و عصری است و تا زمانی که حیات بشری در دنیا برقرار باشد برای او برنامه دارد. احکام و برنامههای اسلام از قوانین اقتصادی، سیاسی، حقوقی و اخلاقی گرفته تا احکام جزئی نشان میدهد که حکومت، لازمۀ اجرا و اقامهی آنهاست و بدون آن زمینه اجرایی بسیاری از احکام محدودشده و برخی هم تعطیل خواهند شد. بنابراین برقراری حکومت، شرط تحقق دین و جریان احکام آن است۸٫
از دیدگاه نهج البلاغه، انسان بی رهبر و جامعه بی دولت نمیتوانند راه به جایی ببرند و سرانجام چنین فرد و جامعهای این است که دچار اختلاف، سرگشتگی، گمراهی و تباهی گردد و نصیب گرگان راه آزادی، آزادگی و سعادت شوند۹٫
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه، مکرر بر لزوم یک حکومت مقتدر تصریح کرده و با فکر خوارج که مدعی بودند با وجود قرآن از حکومت بی نیازیم مبارزه کرده است. ایشان در ردّ ادعای خوارج در خطبۀ ۴۰ نهج البلاغه وجود دولت و حکومت را برای جامعه، آنچنان ضروری میداند که حتّی در شرایط اضطرار، حکومت ستمگر را با همه پلیدیها و زشتی هایی که دارد از بی حکومتی بهتر میداند و کار ویژه حکومتها را ثبات سیاسی و امنیت روحی، روانی و نظامی در دفع متجاوز و احقاق حقوق برمیشمارد. البته ترجیح حکومت ستمگر بر بی حکومتی از باب مشروعیت بخشیدن به آن نیست بلکه از باب ترجیح عقلی است۱۰٫
یکی از موضوعات مهم در فلسفۀ سیاسی، بحث دربارۀ مشروعیت حکومتهاست.
منظور ما از مشروعیت این است که چه کسی میتواند حق حاکمیت و در دست گرفتن قدرت و حکومت را داشته باشد و مردم وظیفه اطاعت از او را داشته باشند.
اندیشمندان سیاسی درراستای تبیین ملاک اعتبار قانون و حکومت نظریات مختلفی ارائه کردهاند که مهم ترین آنها عبارتند از:
۱ـ نظریه قرارداد اجتماعی یا خواست مردم: در این نظریه مشروعیت حکومت مبتنی بر خواست مردم قلمداد شده است۱۱٫
۲ـ نظریه عدالت یا ارزشهای اخلاقی که منشأ مشروعیت حکومت را از ارزشهای اخلاقی و عدالت میداند۱۲٫
۳ـ نظریه حکومت دینی یا مرجعیت دینی: در این نظریه ملاک مشروعیت حق الهی و امر اوست۱۳٫
۴ـ نظریه روز: الحق لمن غلب: در این نظریه ملاک مشروعیت پیروزی و غلبه یافتن است۱۴٫
۵ـ نظریه توارث بدان معنا که حاکم قدرت را از پدرانش به ارث میبرد۱۵٫
مشروعیت حکومت از دیدگاه اسلام و امام علی (علیه السلام)
مشروعیت در اسلام بدین معناست که حکومت و حاکمان دارای پایگاه دینی و منطبق با موازین و آموزه های دینی باشند که در این صورت از حقانیت برخوردارند و چنانچه حاکم اسلامی زمامداری و قدرت خود را براساس خواست اکثریت مسلمانان احراز کرده باشد از رضایت عمومی نیز برخوردار خواهد بود.
در اعتقادات شیعی، امام و حاکم اسلامی در مقام ثبوت باید واجد شرایط رهبری باشد که از آن جمله است: عصمت، افضلیت، اعلمیت، شجاعت و . . . و در مرحله بعد به وسیله نصب از جانب خداوند با واسطه یا بی واسطه به این مقام منصوب میشوند۱۶٫
این شرایط برای امام حقانیت و مشروعیت میآورد خواه مردم بپذیرند و خواه نپذیرند.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در موارد مختلفی به عدم دخالت رأی مردم در مشروعیت حکومت خویش اشاره کرده است. به عنوان مثال امام علی (علیه السلام) در خطبه شقشقیه میفرمایند: «اری تراثی نهباً» یعنی حق موروثی خود را دیدم که به غارت برده میشود. حق موروثی کنایه از وراثت معنوی و الهی است. از سویی دیگر در خصوص دیدگاه امیرالمومنین علی (علیه السلام) و مشروعیت حکومت او به روایاتی از حضرت استناد میشود که در آنها تعابیری همچون «شورا» «بیعت» و «اجتماع مردمی» به چشم میخورد۱۷٫
به عنوان مثال امام علی (علیه السلام) در جواب معاویه فرمودند: «شوری از آن مهاجرین و انصار است پس اگر گرد شخصی فراهم آمدند و او را امام خود نامیدند خداوند خشنود و راضی است۱۸»
بر فرض صحت همه اخبار وارده، این پیش فرض قطعی وجود دارد که تناقض و تعارض در دیدگاه ائمه (علیهم السلام) منتفی است و آنچه در روایات آمده ضرورتاً باید به زوایای مختلف یک حقیقت اشاره داشته باشد. گذشته از آن بعضی از نامهها و خطبه ها ممکن است در شرایط خاصی و برای مخاطبان خاصی از باب مجادله و تمسک به باورهای خود مخاطبان باشد. ولی به نظر میرسد بهترین وجه جمع بین اخبار مشروعیت از دیدگاه امام علی (علیه السلام) اشاره حضرت به مراحل مختلف حکومت است.
یعنی حضرت علی (علیه السلام) با اشاره به عدم دخالت رأی مردم در مشروعیت حکومت به مرحله ثبوت حکومت اشاره کرده است، یعنی مرحلهای که حاکم تنها با احراز شرایط و ویژگیهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهمالسلام) از حقانیت شأنی حکومت برخوردار میگردد و زمانی که امام علی (علیه السلام) صحبت از رأی مردم و خواست عمومی میکنند به مرحله اثبات حکومت اشاره دارند. چون در این مرحله انبساط عمومی و استقبال مردمی از حاکم اسلامی شرط اساسی اعمال ولایت است و روایاتی که بر مقبولیت مردمی، بیعت همگانی و شورای مهاجر و انصار تکیه کرده است ناظر به این مرحله میباشد۱۹٫
حقوق مردم بر حاکم به صورت گسترده ای در نامههای امام علی (علیه السلام) که به صورت بخشنامه برای کارگزاران خود نوشته، منعکس شده است. که حقوق مردم عبارتند از:
حقوق فرهنگی مردم که آموزش و پرورش۲۰، ارائه الگوهای متعالی۲۱ و احیای ارزشهای الهی۲۲ را شامل میشود. حقوق اقتصادی مردم که مشتمل است بر رفاه و آسایش عمومی برای مردم۲۳ و مدیریت اقتصادی۲۴ که برای اتخاذ روشها و اعمالی است که اهداف اقتصاد اسلامی را در جامعه پیاده و محقق کند.
حقوق اجتماعی مردم حاکم را موظف به رعایت شایسته سالاری۲۵، تأمین امنیت اجتماعی۲۶ و توسعه و اصلاحات اجتماعی۲۷ میکند.
توجه به افکار عمومی۲۸، حق دانستن۲۹، حفظ اسرار۳۰ و حق نظارت و انتقاد۳۱ از جمله حقوق سیاسی مردم بر حکومت محسوب میشود.
در مقابل تکالیفی که حکومت موظف است برای مردم انجام دهد حقوقی نیز بر مردم دارد که عبارت است از: خیرخواهی مردم برای مسؤلان۳۲، حق سازمان دهی و بازرسی برای اداره بهتر امور۳۳، آمادگی مردم برای خدمت به حکومت۳۴ و پای بندی آنها به تعهداتشان۳۵ در مقابل حکومت از حقوقی است که حکومت بر مردم دارد.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) قبل از اعزام والیان به شهرها، دربارۀ چگونگی رفتار و سلوک آنها با مردم و راه و رسم حکومت کردن سفارشها و توصیه های لازم را به ایشان مینمود.
توصیه های امیرالمومنین علی (علیه السلام) به کارگزاران خویش در چند محور قابل بررسی است که این محورها عبارتند از:
ـ توصیه به تقوا و اطاعت خداوند : تقوای مورد نظر اسلام عبارت است از اینکه انسان در روح خود حالت و قوتی ایجاد کند که به او مصونیت روحی و اخلاقی بدهد به گونهای که اگر وسائل و موجبات گناه و لغزش و سقوط برای او فراهم باشد آن حالت و ملکۀ او را حفظ کند و مانع شود که آلودگی پیدا کند۳۶٫
امام علی (علیه السلام) مرتباً کارگزاران خود را به تقوای الهی و ترس از خدا توصیه میکردند چنانچه در ابتدای عهدنامۀ مالک اشتر به او چنین توصیه میکنند: «امره بتقوی الله و ایثار طاعته . . . » «او را به ترس از خدا فرمان میدهد و اینکه اطاعت خدا را بر دیگر کارها مقدم بدارد» و موارد متعدد دیگری که در نهج البلاغه عنوان شده است. سفارش به عبادت و اطاعت خداوند بدین معنا نیست که شخص احساس کند فقط زمانی که بر سر سجّاده نماز است در حال عبادت است بلکه منظور حضرت علی (علیه السلام) از اطاعت خداوند این است که در همه لحظات زندگی چه در محراب عبادت، چه در میدان جنگ، خواه در مسند حکومت و خواه در هنگام بستن تعهد با هم مکتبان خود و دیگران خود را در پیشگاه خداوند تلقی کنیم۳۷٫
ـ توصیه به نماز اول وقت : امام علی (علیه السلام) کارگزاران خویش را به نماز و رعایت وقت آن سفارش مینمودند. چنانچه میفرمایند: «صَلِّ الصَلاۀً لِوَقتِها المُؤَقَتِ لَها وَ لاتُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ َلاتُوَخِّرها عَن وَقتِها لاِشتغالٍ وَ اعلَم اَنَّ کُلَّ شَیءٍ مَن عَمَلَکَ تَبَعٌ لِصَلاتَکَ»۳۸ «نماز را در وقت خودش به جای آر نه اینکه در بیکاری زودتر از وقتش بخوانی و به هنگام درگیری و کار آن را به تأخیر اندازی و بدان که تمام کردار خوبت در گرو نماز است».
بدون نماز هیچ اصلی از اصول سودمند جامعه متحقق نمی شود و با نماز صحیح مجالی برای هیچ گونه انحراف و نارسایی نمیماند. ۳۹
ـ توصیه به آخرت گرایی: در ساختار حکومت علوی دولتمردان باید دارای شرایط و ویژگیهای خاصی باشند که یکی از آنها آخرت گرایی است. معاد باوری در جلوگیری از ریاست طلبی و انحرافات مالی و اداری نقش بنیادین دارد. از این رو آخرت گرایی برای دولتمردان از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا آنها با اموال عمومی و جان مردم ارتباط دارند و هر یکی به گونهای بر مسند قدرتند و قدرت معمولاً انسانها را در معرض لغزش قرار میدهد.۴۰
امام علی (علیه السلام) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی مینویسد:
«خدای را بزرگ دار و جز به حق سختی بر زبان نیاور. مرگ و جهان پس از مرگ را فراوان به یاد آور، هرگز آرزوی مرگ نکن جز آنکه بدانی از نجات یافتگانی، از کاری که تو را خشنود و عموم مسلمین را ناخوشایند است بپرهیز»۴۱
توصیه به ساده زیستی: سلوک ساده زیستانه از لوازم حکومت حکیمانه است و پیشوای پارسایان علی (علیهالسلام) چنین سلوکی را برای زمامداران واجب و ضروری دانسته فرموده است:
« خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند تا فقر و نداری تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان نکشاند» ۴۲
امام علی (علیهالسلام) مکرر به کارگزاران خویش توصیه میکردند که ساده زندگی کنند و از رفاه و تجملگرایی بپرهیزند. ۴۲
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) تنها کارگزاران خویش را به سادهزیستی توصیه نمیکردند بلکه خود الگویی کامل از ساده زیستی برای آنان بودند چنانکه در نامهای ۴۴ به عثمان بن حنیف به این موضوع اشاره کردهاند.
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در بخشی از سفارشهای خود، کارگزاران خویش را به ارزشها و رفتارهایی رهنمون میشدند که مربوط به چگونگی رفتار آنها با مردم میشد. نتیجه عمل به این توصیهها و ارزشها توفیق کارگزار در وظیفهای بود که بر عهده داشت.
ـ توصیه به امانتداری: هر کس در هر جایگاه و مرتبه مدیریتی امانتدار مردم است و باید اموال و نوامیس و حیثیت و شرافت آنان را پاسداری کند. امام علی(علیهالسلام) در اهمیت امانتداری در نامهای که به برخی از کارگزاران خود نوشته چنین فرموده است:«هر کس امانت الهی را خوار شمارد و دست به خیانت آلوده کند، خود و دین خود را پاک نساخته و درهای خواری را به روی خود گشوده است و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود و همانا بزرگترین خیانت، خیانت به ملت و رسواترین دغلکاری ، دغلبازی با امامان است» ۴۵
فلسفه آن همه اهمیت دادن اسلام به امانتداری آن است که اعتماد و اطمینان عمومی در جامعه حفظ گردد. زیرا جامعهای که در آن اعتماد نیست شیرازه آن از هم میپاشد و اقتصاد آن فلج میشود و به دنبال آن دهها حادثه تلخ و ویرانگر به سراغ انسانها خواهد آمد و به طور کلی عرصه زندگی تلخ و تنگ خواهد شد. ۴۶
ـ توصیه به خوشرفتاری با مردم و وفاداری به حقوق آنها: از دیدگاه اسلام، کارگزاران خدمتگزاران مردم هستند نه ارباب آنها، از این رو باید نحوه رفتار و معاشرت آنان با مردم بر اساس عناصر ارزشی اسلام باشد. از منظر نهج البلاغه، کارگزاران همانند درندگان نیستند که مردم از آنها وحشت داشته و جرأت صحبت کردن با آنها را نداشته باشد. ۴۷
امام علی(علیهالسلام) در عهد نامه خود به مالک اشتر میفرمایند: « مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار داده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنها را غنیمت شماری» ۴۸ از توصیههای امام علی (علیهالسلام) وفاداری به حقوق مردم و پرداخت آن حقوق است. ایشان در این باره به مالک اشتر یادآور شدهاند که زمامداران و کارگزاران جز با پایبندی به حق و پایداری در آن نمیتوانند حق را به پا دارند و حقوق مردمان را بدیشان برسانند و کارها را به سامانی که باید برسانند. ۴۹
ـ توصیه به کسب خشنودی خداوند: امام علی (علیهالسلام) علی رغم اینکه رسیدگی به حال مردم را به کارگزاران خود بسیار توصیه میکردند خشنود کردن مردم و خشمگین کردن خدا را گناهی عظیم میشمارند و آنچه که در درجه اول اهمیت قرار دارد خشنودی خداست. « خدا را در راضی نگهداشتن مردم به خشم نیاور، زیرا خشنودی خداجایگزین هر چیزی بوده اما هیچ چیز جایگزین خشنودی خدا نمیشود» ۵۰
زمامدار اسلامی موظف است از مقدم داشتن و ترجیح خویشاوندان و بستگانش بر سایر مردم جامعه جداً خودداری کند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ نهج البلاغه مالک را از بخشیدن زمین به اطرافیان و خویشان خود (براساس روابط نه بر اساس ضوابط) منع میکند و وی را توصیه میکند که انصاف را میان خدا، مردم و خویشان رعایت کند. خود حضرت نیزهیچگاه خویشاوندان خود را نسبت به سایر مردم برتری نداد مانند قضیه درخواست عقیل برای کمک بیشتر از بیت المال ۵۱ و موارد دیگر که به دلیل اختصار ازذکر آنها خودداری
میکنیم.
توصیههای امام علی (علیهالسلام) به کارگزاران در رابطه با کارمندان و کارکنان
مهمترین کار در ادارۀ امور، گزینش شایستگان و به کار گرفتن صاحبان اهلیت در جای مناسب خودشان است. انتخاب نیروهای شایسته و کارآزموده براساس معیارها و ضوابط روشن و راهنما.
ـ معیار در انتخاب کارمند دولتی: امام علی(علیه السلام) برای انتخاب کارمندان دولتی معیارهایی همچون ۱ـ تجربۀ کاری، ۲ـ اصالت خانوادگی، ۳ـ پیشقدم بودن در اسلام،
۴ـ باحیایی، ۵ـ کارآیی و تأثیرگذاری، ۶ـ امانتداری و ۷ـ قاطعیت را برشمردهاند.۵۲
ـ معیار در انتخاب نویسندگان و منشیان : ۱ـ گزینش بهترین و شایسته ترین اشخاص
۲ـ برخورداری از فضایل اخلاقی ۳ـ دوری از غرور قرار گرفتن در مسئولیتهای مهم ۴ـ پرهیز از تخلف ۵ـ پرهیز از بی توجهی به برنامه ها و گزارش ها ۶ـ توانایی در پیگیری و اجرای قراردادها ۷ـ توانایی در فسخ و لغو آنچه لازم است (عقد آن متضمن ضرر است) ۸ـ توان خودشناسی و جامعه شناسی.۵۳
ـ معیار در انتخاب فرماندهان نظامی: ۱ـ خیرخواهی ودلسوزی نسبت به اجرای احکام خداوند، اوامر پیامبر و ولی امر و رهبر اسلام ۲ـ سعه صدر و آرامش روحی ۳ـ حسن سابقه ۴ـ استقامت و پایداری در مقابل مشکلات ۵ـ حلم و خویشتن داری ۶ـ داشتن روحیه عفو و گذشت و عذرپذیری از خطاکاران نادم ۷ـ شجاعت ۸ـ سخاوت و بخشندگی ۹ـ بلندنظری و کوچک شمردن هرآنچه غیر از خداست ۱۰ـ خردمندی، بردباری و برخورداری از عقل و اندیشه نیرومند ۱۱ـ رحم و عطوفت نسبت به محرومان و ضعفای جامعه و سختگیری در مقابل زورمندان و توانگران.۵۴
۱ـ برترین افراد باشد ۲ـ پرحوصله و دارای شرح صدر باشد ۳ـ اشتباهات خود را بپذیرد ۴ـ در مقابل مراجعه مکرر طرفین دعوا تحمل داشته باشد ۵ـ عزّت نفس داشته باشد ۶ـ اهل تحقیق باشد ۷ـ در مقابل شبهات توقف نماید ۸ـ با طرفین دعوا گشاده رو باشد ۹ـ قاطع باشد.۵۵
آسیب شناسی یا پاتولوژی از علوم پزشکی به علوم اجتماعی وارد شده و در اصل به معنای «مبحث مطالعه علل بیماری و علایم غیرعادی» است. مقصود از «آسیب شناسی» شناخت مجموعه آفات و موانعی است که ممکن است به شکل بالفعل یا بالقوه پدیده ای مانند حکومت اسلامی را تهدید کند.۵۶
در قرآن کریم و نهج البلاغه کلماتی چون «هلک» «دَمَرَ» «تبر» «دبر» و «آفت» به نوعی بر آسیب شناسی دلالت میکند.۵۷
حکومتها باید عوامل تقویت کننده و تهدیدکننده خود را بشناسند تا بتوانند راههای درمان و پیشگیری از آنها را شناسایی کنند. ضرورت بحث آسیب شناسی در این است که علل محقق نشدن برخی از آرمانها را بررسی کرده و دربارۀ اصلاح امور و دفع موانع و آفات از دستاوردها راهکارهایی را ارائه کند.۵۸
آسیب هایی که متوجه حکومت اسلامی است در چند محور قابل بررسی است :
ـ مخفی کاری سیاسی: سیاستی که همواره مدّنظر امیرالمومنین علی (علیه السلام) بود اعلام برنامهها و و علنی ساختن تصمیماتش بود. هر تصمیمی که گرفته می شد مردم در جریان قرار میگرفتند و تنها استثنایی که امام علی (علیه السلام) برای مخفی کردن تصمیمات اعمال
میکرد مربوط به جنگ میشد. زیرا تصمیم های صحیح و منطقی هیچگاه احتیاج به پنهانکاری ندارد.۵۹
ـ روحیه تکاثر و جمع مال در دولتمردان: اگر دولتمردان از بقاء و استمرار حکومت مطمئن نباشند و حکومت را متزلزل و در حال سقوط تصور کنند و به دنبال تکاثر و جمع مال باشند و از رخدادها و پیشامدها عبرت نگیرند زمینه سقوط و انحطاط دولت و حکومت را فراهم کردهاند. چنین دولتی قابل ماندن نیست و خواه ناخواه روزی بساط حکومتش برچیده خواهد شد.۶۰
ـ جاه طلبی سیاسی : نقطه شروع این آفت زمانی است که زمامدار نسبت به قدرت احساس مالکیت داشته باشد. درواقع زمامدار به این باور می رسد که به راستی این اوست که فرمان
میدهد و دیگران موظف به اجرای فرامین او هستند. از فرمان دادن لذت می برد و خودرا هم ردیف خدا میپندارد و منشا فرامین را به طور ذاتی از خود تلقی میکند.۶۱ امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر میفرمایند: «مگر مرا فرمودهاند و من میفرمایم و اطاعت امر را میپایم».۶۲
بدیهی است که با جاه طلب شدن زمامدار اهداف، کارکردها و منابع واقعی حکومت دچار تغییر و دگرگونی شده و دیگر از قدرت مشروع نشانی نخواهد ماند.
ـ ظلم و بی عدالتی: عدالت در امور اجتماعی یعنی رعایت حقوق افراد و دادن حق به صاحب حق و در مقابل آن ظلم قرار دارد.۶۳ امام علی (علیهالسلام) دربارۀ نقش عدل در ثبات حکومت و قدرت میفرمایند: «ثبات حکومت در عدالت است»۶۴ «عدالت داشته باش تا قدرتت تداوم یابد»۶۵
ولی باید توجه داشت که ظلم علّت تامه برای نابودی حکومتها نیست و دولتهای ستمگری بودهاند که مدت زیادی حکومت کردهاند.
درمجموع باید گفت عدالت و ظلم عناوین عامی هستند که ممکن است در ابعاد سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و قضایی دیده شود.
ـ عدم پیروی از رهبر جامعه: هر امت و جامعهای دارای رهبر و امام است. ممکن نیست جامعه ای باشد ولی رهبری نداشته باشد. «لابُدَّ للنّاس مِن اَمیرٍ برٍ او فاجِر۶۶» امتی که می خواهد جامعهاش پابرجا باشد وقتی فردی از افراد جامعه را برخود امیر کرد باید اطاعت او را پذیرا باشد و اوامر او را به جان بخرد. این روش در هر تشکیلات منسجمی در سراسر دنیا امری پسندیده است و نظر عقلای جهان بر این اساس است مگر اینکه رهبر یک تشکیلات یا جامعه، مصالح عموم را زیر پا گذارد و گمان کند که مرم غلامان حلقه به گوش او هستند یا رعیت رمّه اویند.۶۷
ـ استبداد و ترک مشورت: استبداد از یک طرف به صاحب قدرت و صفات رذیله او و از طرف دیگر به مردمی که زمینه آن را فراهم می آورند مربوط میشود. حاکمان با کبر و عجب و خودبینی خود به فساد متمایل می شوند و اطرافیان آنها و در مجموع تودۀ مردم با ستایش حاکمان در برابر ایشان زمینه را برای استبداد فراهم میآورند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) استبداد و خودرأیی را سبب نابودی، خطر و لغزش معرفی می کند و از سویی دیگر آنچنان به مشورت ارج می نهد که آن را عین هدایت میداند.۶۸
ـ دوگانگی در رفتار و گفتار (عمل نکردن به وعدهها) : وعده دادن و زیر پا نهادن آن از آفات همه نظام های سیاسی است. این امر به بی اعتمادی مردم می انجامد و نظام را با ضربه ای مهلک روبه رو میسازد. از منظر امام علی (علیه السلام) خیرخواهی و دلسوزی برای مردم تنها در ظاهر و خطابه ها خلاصه نمیشود بلکه ریشه در اعماق وجود زمامدار دارد و در نتیجه نشانههای عملی آن سریع در جامعه نمایان میشود.۶۹
ـ جدایی مسئولان از مردم: منظور از جدایی مسئولان از مردم این است که مردم نتوانند مستقیماً با مدیران و زمامداران ارتباط برقرار کنند و مشکلات و تقاضاهای خود را با آنها در میان بگذارند. این فاصله سبب می شود تا مدیران اطلاعات درست دریافت نکنند و در سیاست گذاریها به خطا روند در نتیجه حمایت مردم را از دست می دهند و حکومت به ضعف و ناتوانی میگراید.۷۰
ـ مقدم کردن اراذل بر افاضل: در حکومت صالح و پویا قدرت براساس شایستگیها و لیاقتها توزیع میشود. امیرالمومنین علی (علیه السلام) در اجرای عدالت اصل را بر لیاقت و شایستگی میداند و هرگونه رابطه سالاری و خویشاوند مداری را مذمت می کند. به عبارت دیگر در توزیع پست های سیاسی و اعطای مقام ها به عدالت رفتار میکند و یکی از آفات خطرناک در هر نظام را در این می داند که تقسیم امور براساس ارزشها و لیاقتها صورت نگیرد بلکه ملاک در تقسیمات رفاقت ها و گروه گراییها باشد.۷۱
ـ عدم رعایت نظم از سوی کارگزاران: رعایت نظم از سوی کارگزاران و مسئولان جزء آثار عقل و خردمندی است. زیرا برقراری نظام بدون نظم از سوی کارگزاران آن میسر نخواهد بود. کارگزاری که حوزۀ مسئولیت خود را تضییع کند و کار دیگری را که برعهدۀ او نیست و دیگران عهده دار آن هستند را انجام دهد از نظر قدرت و توان عملی عاجز و زبون است و از لحاظ بینش اداری، اجتماعی و سیاسی نابخرد و خام، زیرا درست نمی اندیشد و صحیح گام برنمی دارد.۷۲
ـ عدم شناخت صحیح وظایف: وقتی که دولت و مردم شناخت صحیحی از وظایف خود نداشته باشند و به آنها عمل نکنند حکومت دچار آسیب شده و از عمل به کار ویژههای خود باز می ماند. وجود هماهنگی در کارکردها، نقش اساسی درسلامت حکومت و قدرت دارد.۷۳
ـ ضعف مدیریت: سوء تدبیر و ضعف مدیریت یکی از آفات اساسی حکومتهاست . به تعبیر دقیق تر عاملی شتاب زا در زوال حکومتها تلقی میشود. «مَن ساء تدبیره تَعجَّلَ تدمیره»۷۴ «کسی که تدبیرش نادرست باشد نابودی اش نزدیک است» . این عامل یکی از عوامل زوال دولتهاست که سبب تشتت آراء بین مردم و بی اعتمادی آنها به حکومت می شود و در نهایت به زوال حکومت سرعت میبخشد.۷۵
ـ فزون خواهی و امتیاز طلبی: یکی از آفاتی که فرمانداران، استانداران و مدیران را تهدید میکند، فزون خواهی و ثروت اندوزی است. مدیران و کارگزارانی که به این آفت دچار میشوند پیش از مسئولیتهای خود به راههای کسب امتیاز و درآمد فکر می کنند. در حکومت دینی تنها مؤمنان کمتوقع و قانع و پرتلاش که مسئولیت را تکلیف و وظیفه می دانند شایسته مقامهای دولتیاند.۷۶
رشوه خواری از رفتارهای ناپسند و بزههای اجتماعی است که سبب تضییع حقوق مردم و از بین رفتن عدالت در جامعه میشود. این رفتار در بین قضات آسیب بیشتری را به حکومت و جامعه وارد میکند زیرا موجب زیرپاگذاشتن حکم الهی توسط قاضی می شود. این امر آسایش و اعتماد اجتماعی را از بین برده و زورگویی و تجاوز را بر جامعه حاکم میسازد.۷۷
ـ خشونت: خشونت مردم را از مسئولان دور میکند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) کارگزاران خویش را از خشونت باز می داشت و به مهربانی و محبت سفارش می نمود. آن حضرت هنگام فرستادن مالک به مصر چنین فرمود: «مهربانی به مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش»۷۸
ـ ترس و عدم قاطعیت در مواقع حساس: ترس از خوی های ناپسند است. انسان ترسو توان اقدام برای کاری را ندارد و با اندک تهدیدی از موضع خود عقب نشینی می کند. انسان های ترسو توان تصمیم گیری و ورود به کارهای مهم را ندارند و با همه سازش میکنند. ترس کارگزار وی را دچار مشکل ساخته شیرازۀ مدیریت او را در مواقع حساس از هم میپاشاند.۷۹
ـ عدم حساسیت به بیت المال: امام علی (علیه السلام) معمولاً هر روز بیت المال را به صورت مساوی بین مردم تقسیم میکرد و پس از خالی شدن بیت المال آن را جارو میزد و در آن نماز میگذارد. ایشان در تقسیم بیتالمال به نسب و شرف وموقعیت اجتماعی افراد توجه نمیکرد.۸۰
امام علی (علیه السلام) شدیدترین توبیخ های خود را متوجه کارگزارانی کرده است که نسبت به بیت المال دقت لازم را نداشته یا احتمالاً در آن خیانت کردهاند.۸۱
ـ گرفتن مالیات بدون عمران و آبادانی: کارگزاران حکومت اسلامی باید پیش از اینکه به گرفتن مالیات توجه داشته باشند در عمران و آبادانی کشور دقت کنند، چون گرفتن مالیات از مردم بدون توجه به آباد ساختن کشور مستلزم تخریب کشور و نابودی حکومت است.۸۲
ـ بی توجهی به نیازهای ضروری مردم، بی توجهی به طبقات پایین جامعه
امیرالمومنین علی (علیه السلام) مالک اشتر را در مورد طبقات پایین جامعه که هیچ چاره ای ندارند سفارش فرمود: «پس خدا را ، خدا را در طبقات پایین مردم، آنان که راه چاره ندارند و از درویشان و نیازمندان و بینوایان و از بیماری برجای ماندگانند که در این طبقه مستمندی است نیازمند و مستحق عطایی که به روی خود نمی آورد و برای خدا حقی از خود که به آنان اختصاص داده و نگهبانی آن را بر عهده ات نهاده پاس دار و بخشی از بیت المال را به آنان واگذار».۸۳
ـ بی توجهی به فعالیتهای اقتصادی: امیرالمومنین علی (علیه السلام) در سخنان و عملکرد خود بر اعمال اقتصادی، تجارت، توسعه کشاورزی و صنعتی و شهرسازی تأکید می کرد.۸۴
ـ عدم نظارت بر بازار: امام علی (علیه السلام) در بازار قدم می زد و به مسائل مردم رسیدگی میکرد و تخلفات صنفی را شخصاً پی گیری میکردند.۸۵
آسیب های که متوجه نظام قضاوت است عبارتند از: ۱ـ ورود افراد ناصالح به امر قضاوت۸۶
۲ـ تأمین نشدن قاضیان از نظر مالی۸۷ ۳ـ خروج از آداب قضاوت اسلامی۸۸ ۴ـ مسامحه کاری در امر قضاوت و حاکمیت یافتن روابط۸۹ ۵ـ عدم نظارت بر قاضیان ۹۰
آسیبهای نظامی عبارتند از: ۱ـ نافرمانی مأمورین موجب شکست است.۹۱
۲ـ ترک جهاد: جهاد به مفهوم مبارزه مسلحانه آن در برخورد با دشمنان خارجی و یا گروههایی که در درون جامعه به نبرد مسلحانه با نظام می پردازند و برای فروپاشی نظام تلاش میکنند امر مهمی است و در برخی مواقع از مهم ترین عواملی است که میتواند امتی را تداوم حیات بخشد یا ترک آن موجب انقراض گردد.۹۲
ـ عدم توجه به نکات زیر : ارتش یکی از ارکان مهم حکومت اسلامی است. امام علی (ع) با توجه به اهمیت این رکن نکاتی چند را یادآور شده که در نظر نگرفتن آنها نوعی آسیب به شمار میرود.
۱ـ آموزش آداب جنگی (فقط با پیکارکنندگان بجنگید)
۲ـ آرایش لشگر مثل تقسیم سربازان به وسط (قلب) راست و چپ
۳ـ دورنشدن سربازان از سلاح خود
۴ـ عقب نشینی تاکتیکی هنگام لزوم.۹۳
هر نظام اداری نیازمند نظارتی درست و بازرسی و پییگری مستمر امور و نیز مسئولیت خواهی دقیق از کارمندان و کارگزاران خود می باشد تا نظام امور از گردشی سالم و استوار برخوردار گردد و کجیها و ناراستی ها به موقع اصلاح و شناخته شوند. امیرالمومنین علی (علیه السلام) خود اینگونه عمل میکرد و از کارگزاران خود نیز میخواست این امر را با دقت رعایت کنند.۹۴
نظارت و بازرسی که امیرالمومنین علی (علی السلام) بدان فرمان می دهد شیوهای غیرمستقیم، غیرعلنی و مخفی است. البته اتخاذ این شیوه به معنای نفی روشهای دیگر از جمله شیوه نظارت و بازرسی مستقیم، علنی و آشکار نیست. زیرا در مواردی که تخلف محرز و آشکار است از این روش استفاده میشود. مزایای شیوۀ غیرمستقیم عبارت است از : ۱ـ روش غیرعلنی و مخفی نقشی پیشگیری کننده از خلاف، رفتار نادرست و روشهای خودکامانه دارد. ۲ـ در این روش گزارش کنندگان در محذورهایی که در شیوۀ مستقیم و علنی وجود دارد قرار نمیگیرند ۳ـ امکان مخفیکردن امور، تصنع و ظاهرسازی وجود ندارد ۴ـ در این روش به سرعت میتوان جلوی انحرافات را گرفت.۹۵
ویژگیهای بازرسان
امام علی (علیه السلام) دربارۀ ویژگیهای بازرسان به مالک اشتر میفرمایند: «وابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم» «ارباب راستی و وفا را بر کارگزارانت مراقب ساز»۹۶
اهرم های نظارتی در حکومت علوی
نظارت امام علی (علیه السلام) بر امور کارگزاران خود در چند محور قابل بررسی است:
الف) انتخاب کارگزاران شایسته: امیرالمومنین علی (علیه السلام) با دیدی پیشگیرانه، برای جلوگیری از انجام خلاف و فساد در دستگاه حکومت در انتخاب کارگزاران حکومتی خود شرایط و معیارهای خاصی را مدّ نظر داشتند.۹۷
ب) رسیدگی مادّی و معنوی به امور کارگزاران: حکومت اسلامی باید به طور مستمر به حال و وضع زندگی کارمندان رسیدگی کند و در رفع مشکلات مادّی و معنوی این گروه تلاش نماید تا آنها بتوانند وظایف خود را به شایستگی انجام دهند و از انحراف آنها جلوگیری شود.۹۸
ج) نظارت درونی: بهترین نوع نظارت، نظارتی است که افراد از درون به واسطه اعتقادات دینی و اخلاق فردی که ناشی از همان اعتقادات درونی است برخود داشته باشند.
د) بازرسی و نظارت بیرونی: عمده ترین بخش نظارت در حکومت علوی، نظارت بیرونی است که اقسام آن عبارتند از:
۱ـ گسیل هیأتهای بازرسی به مناطق مختلف: با توجه به گسترش دایرۀ حکومت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و عدم امکان نظارت مستقیم خود حضرت در کنار همه مکانیزهای نظارتی و توجهات خاص حکومتی به کارگزاران، داشتن دستگاه نظارتی خاص جزء ضروریات حکومت بود.۹۹
۲ـ نامه نگاری: امام علی (علیه السلام) گاهی کارگزاران خود را با نامه کنترل میکرد که با توجه به وضعیت و شرایط مخاطب مضامین نامهها متفاوت بود. محورهای هدایتگرانه امام علی (علیه السلام) در نامههایش عبارتند از :
الف) هشدار۱۰۰ ب) پند و اندرز۱۰۱ ج) شکوه از عملکردهای نادرست۱۰۲
۳ـ تشویق درستکار تنبیه خطاکار: امام علی (علیه السلام) با استفاده از این روش نیکان را به تلاش و درستکاری بیشتر تشویق می کرد و بدان را از کارهای ناشایست بازداشته و متنبه
میساخت.۱۰۳
۴ـ کنترل مالی کارگزاران (خواست تراز مالی)۱۰۴
۵ـ نظارت برعکس العمل افراد پس از عزل.۱۰۵
ثمرات و نتایج نظارت
نظارت و کنترل مستمر کارگزاران دستاوردهایی را به دنبال دارد همانند :
ـ موجب امانتداری میشود.
ـ زمینه ساز خوش رفتاری کارگزاران با مردم میشود.
ـ آنان را به مدارا در حق مردم وامیدارد.
ـ کارگزاران خواهند دانست که زحمات و خدمتشان شناخته میشود.۱۰۶
۱ـ محمدمعین، فرهنگ فارسی، نشر بهزاد و ناهید آقا میرزایی، ج اول (آ ـ خ) ص ۹۲۶٫
۲ـ جمعی از نویسندگان، حکومت و سیاست از دیدگاه امام علی (ع)، دفتر نشر و پخش معارف، ص ۵۸-۵۷٫
۳ـ همان، ص ۶۰-۵۸٫
۴ـ نهج البلاغه، محمد دشتی، حکمت ۳۳۲٫
۵ـ احمد واعظی، حکومت اسلامی، انتشارات مرکز مدیریت حوزۀ علمیه قم، ص ۲۲۲٫
۶ـ نهج البلاغه، محمد دشتی، خطبۀ ۳۳٫
۷ـ علی اصغر نصرتی، نظام سیاسی اسلام، انتشارات هاجر، ص ۱۳۷-۱۳۵٫
۸ـ همان، ص ۱۵۶٫
۹ـ مرکز مطالعات فرهنگی بین المللی، درآمدی بر اندیشه اسلامی، انتشارات الهدی، ص ۱۲۹٫
۱۰ـ جمعی از نویسندگان، حکومت و سیاست از دیدگاه امام علی (ع)، دفتر نشر و پخش معارف، ص ۶۵-۶۳٫
۱۱ـ محمد جواد نوروزی، نظام سیاسی اسلام، انتشارات موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص ۱۴۱-۱۴۰٫
جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.
همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.
ارسال نظر