بطور کلی لغت هیپنوتیزم برای شرح موضوع و تکنیکهایی بکار میرود که نتیجه نهایی آن ایجاد حالت هیپنوز است
دکتر لیبولت معتقد بود : هیپنوتیزم نتیجه کاشتن باورها در ذهن است ، باورهایی که میتوانند بگونه ای استادانه منجر به نیل به هدفی مطلوب شوند
دکتر جیمز برید معتقد بود که : هیپنوتیزم پیوندی نزدیک با اعصاب دارد و هیپنوتیزور میتواند با نیروی اراده و تلقین ، سوژه را در حالت خواب قرار دهد
طرفداران تلقین معتقدند : هیپنوتیزم حاصل القائات ممتد هیپنوتیزور در سوژه است
دکتر امیل کوئه میگوید : هیپنوتیزم جز تلقین و تلقین به نفس نیست
دکتر بوریس سیدیس که از شاگردان پروفسور ویلیام جیمز بود معتقد است : هیپنوتیزم یک حالت غیر عادی مغز است که بصورت مصنوعی پدید آمده و عمدتاً با خاصیت تلقین پذیری اغراقی مشخص میشود
در جای دیگر میگوید : عامل اصلی در هیپنوتیزم تلقین است و تلقین هم عبارت از القاء فکری است که بطور نیمه خودکار از قوه به فعل درآید
پروفسور هیوزبنت معتقد است : قسمتهای مختلف مغز ، هر یک انجام کار و وظایفی را بعهده دارند . هنگام هیپنوتیزم قسمتهای دیگر مغز به اندیشه های مختلف توجه دارند ، از کار ایستاده و فقط یک فکر و موضوع برای سوژه باقی میماند و آن توجه و تمرکز به یک نقطه یا فکر است و در چنین حالتی تلقین وارد صحنه شده و سوژه ، افکار تلقین شده را می پذیرد
هیپنوتراپی استفاده از قدرت تلقین برای دسترسی به لایه های عمیق تر فکر به منظور گذاردن تأثیر مثبت در الگوهای ذهنی و رفتاری یک فرد است .
هیپنوتراپی استفاده از قدرت تلقین برای دسترسی به لایه های عمیق تر فکر به منظور گذاردن تأثیر مثبت در الگوهای ذهنی و رفتاری یک فرد است .
با هیپنوتیزم بیماران می توانند ریلکسیشن و تغییرات علائم حیاتی را تجربه کنند .
سه مرحلهٔ مهم در هیپنوتیزم وجود دارد :
▪ مقدماتی: شخص توجه کامل را به کلمات یا تصاویری که تراپیست معرفی می کند ، می دهد .
▪ القاء (جدا کردن ) : شخص آگاهی عادی و محیطی اش را از دست می دهد .
▪ عمیق سازی : فرد به تراپیست پاسخ می دهد .
تمام هیپنوزها نهایتاً خود هیپنوتیزم هستند و تراپیست یک واسطه است . هیچ هیپنوزی اتفاق نمی افتد مگر این که فرد بخواهد در این برنامه شرکت کند . فرد معمولاً خیلی عادی وارد مرحلهٔ هیپنوز می شود .
هیپنوتراپی یک روش درمانی بوده که به زمان یونان باستان و پارس ( پرشیا ) بر می گردد . هیپنوتراپی قسمت اصلی درمان در معابد یونان بوده ولی کاربرد جدیدتر آن به قرن ۱۸ میلادی توسط فرانس آنتوان مسمر نسبت داده می شود . انجمن پزشکی آمریکا(AMA) در سال ۱۹۵۵ هیپنوتراپی را به عنوان یک درمان موجه پزشکی به رسمیت شناخت ومتعاقب آن در سال ۱۹۵۷ انجمن کلینیکی هیپنوتیزم آمریکا پایه گذاری شد .
ـ کاهش اضطراب
ـ کاهش هر نوع سردرد از نظر شدت وفرکانس وقوع
ـ کنترل افسردگی
ـ کنترل درد
ـ تقویت تاثیر اقدامات درمانی
ـ کنترل فوبیا (مانند ترس بیمارگونه از پرواز یا ارتفاع )
ـ کمک به کنترل عادتها (نظیرسیگار کشیدن )
ـ در طی جراحی ( افزایش آرامش ، کنترل درد ، کاهش خونریزی )
ـ اعتماد مراجع به تراپیست .
ـ محیط راحت و آرام.
ـ خواست فرد برای اینکه هیپنوتیزم شود .
ـ پذیرش فرد نسبت به کلام و تلقین های تراپیست .
ـ قبول تلقین ها بدون انتقاد یا تجزیه و تحلیل .
هیپنو تراپی نزد یک درمانگر متخصص بی خطر است بنابراین:
ـ هرگز نباید به وسیلهٔ فرد آماتور انجام شود .
ـ نباید برای بیماری روانی شدید و اختلال شخصیتی ضد اجتماعی انجام بگیرد .
جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.
همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.
ارسال نظر