مقاله بعد جسمانی انسان


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

مقاله بعد جسمانی انسان مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۸۲  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله بعد جسمانی انسان نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

مقدمه. ۱

چگونگی مراحل استکمالی نفس انسانی.. ۴

معانی علم، ادراک، حکمت، فلسفه و رابطه آنها جسم. ۶

کیفیت علم و ادراک انسان در نظر صدرا ۱۴

نیاز انسان به فلسفه و حکمت و ضرورت پرداختن به آن.. ۱۷

حکمت و رابطه آن با انسان و بعد جسمانی.. ۲۰

نتیجه. ۲۳

زن از نگاه بعد جسمانی و عرفانی.. ۲۴

تحلیلی از عرفان: ۲۴

جایگاه زن در عرفان: ۲۵

عنایات ویژه حق به زن: ۲۷

زیبایی معنوی زن: ۲۹

فاطمه زهرا (سلام الله علیها) والاترین الگوی زن عارف: ۳۱

زینب (سلام الله علیها) عابده ای عارفه: ۳۲

علت اصرار تفهیم عبادت و فطرت برای عده ای از افراد. ۳۴

رهجوی کمال.. ۴۰

فطرت و بعد جسمانی انسان.. ۴۰

عمده ترین دریچه ی فعالیّت فطرت چیست؟. ۴۰

فطرت و حرکت به سمت آن.. ۴۰

ارتباط هوشمندی با فطرت.. ۴۳

کج روی انسان ها در حرکت فطری.. ۴۵

شخصیت شناسی و آشنایی با بعد جسمانی.. ۵۰

ابعاد جسمانی شخصیت.. ۵۱

بعد روانی شخصیت.. ۵۴

بعد ” دراماتیک” یا نمایشی شخصیت. ۵۷

 ” نقطه‌ی ضعف” شخصیت. ۶۰

انسان شناسی اعتقادات دینی و جماعت گرایی های جدید شهری و بعد جسمانی انسان.. ۶۲

نظریه های قدسی و ناقدسی.. ۶۳

نظریه های معاصر انسان شناسی دین.. ۶۶

حوزه مطالعات.. ۶۷

جماعت گرایی.. ۷۳

نتیجه گیری.. ۷۵

منابع :. ۷۷

پی نوشتها: ۷۸

منابع :

۱- ولبور اسکات،دیدگاه های نقد ادبی،مترجم: فریبرز سعادت،نشرامیرکبیر.
۲- دیوید بال،از پایان تا آغاز از آغاز تا پایان،مترجم: محمود کریمی حکاک،نشر گل.
۳- کنت پیکرینگ،چگونه منایشنامه ای مدرن را بخوانیم،مترجم: مریم کبیری و دیگران،نشر نوروز هنر.
۴- گائتان پیکون،آندره مالرو حماسه سرای تمدن ها،مترجم: سیروس ذکاء،نشر علمی فرهنگی.
۵- اس.و.داوسن،درام،مترجم: فیروزه مهاجر،نشر مرکز.
۶- رضا سید حسینی،مکتب های ادبی،جلد اول،نشر نگاه.
۷- سعید شاملو،بهداشت روانی،نشر رشد.
۸- ابراهیم مکی،شناخت عوامل نمایش،نشر سروش.
۹- جمشید ملک پور،گزیده ی تاریخ نمایش در جهان،نشر کیهان.
۱۰- فرهاد ناظر زاده کرمانی،درآمدی به نمایشنامه شناسی،نشر سمت.
۱۱- آرنولد هاوزر،تاریخ اجتماعی هنر،مترجم: امین موید،نشر چابخش.
۱۲- اورلی هولتن،مقدمه ای بر تئاتر،مترجم: محبوبه مهاجر،نشر سروش.

مقدمه

چون حکمت خداوند در آفرینش نفس انسانی ـ با خصوصیت و ویژگی صورت بشری که مقام و مرتبه متوسط میان آخرین مراتب تجسم و اولین مدارج تجرد است ـ ادراک عالم وحدت محض و کثرت محض است، انسان را ذو وجهین و ذو قوتین آفرید تا وجهی به حق داشته باشد و وجهی به خلق. و در وجود او قوه‌ای لطیف بنا نهاد  تا بواسطه آن مناسبتی که با عالم وحدانی می‌یابد، آن را درک کند و آن قوه عقل بالفعل است و قوه دیگر که مادی و جسمانی است تا کثرات جسمانی را همان گونه که هستند بیابد. اما در ابتدای تکون بدلیل نقص و قصورش، کثرت جسمانی بر او غالب بوده فعلیت دارد و بواسطه حرکت از نشئه اولی بسوی نشئه ثانی در حرکت است تا بتدریج ذاتش قوی می‌گردد و فعلیتش شدت می‌یابد و در نتیجه جهت وحدت بر او غالب گشته و عقل و معقول می‌گردد. و از آن جا که فلسفه به معنای «استکمال النفس الانسانیه بمعرفه حقایق الموجودات علی ماهی علیها…» می‌باشد؛ و نیز با توجه به مسائل آن، خصوصاً عالی‌ترین و شریف‌ترین آن، که مبدأ عالم است و همچنان تقسیمات فلسفه به نظری و عملی، حکمت همان فلسفه پیراسته از سفسطه و مطابق با واقع خواهد بود. به عقیده صدرا حکمت آن علمی است که انسان را مستعد ارتقا به ملأ اعلی و غایت قصوی کند و این همان حکمتی است که گاه از آن تعبیر به «قرآن» می‌شود. حقیقت دین چیزی جز معرفت و دریافت صحیح حقایق نخواهد بود؛ زیرا دین ابعاد مختلف ظاهری و باطنی دارد و باطن دین همان علم به حقایق است و قرآن کریم کسانی را که به حقایق دست یافته‌اند «راسخون» می‌نامد پس راسخان در علم همان حکیمانند و غایت قصوای حکیمان و راسخان در علم حکمت مطلق و مطلق حکمت است. زیرا حکیم علی‌الاطلاق خداست و همان ‌طور که خداوند علت وحی است، علت حکمت نیز هست و حکمت مطلق نزد اوست. صدرا کسانی را حکیم می‌داند که از علم تفصیـل در عین اجمال برخوردار باشند و حکیم الهی را که جامع حکمت نظری و عملی است «مؤمن حقیقی» می‌نامد؛ و بدین ترتیب هم‌سویی دین و فلسفه امری مسلم و قطعی است و صدرا که پرچمدار این هماهنگی و هم‌سویی است فلسفه و دین و عرفان را عناصر یک مجموعه هماهنگ می‌داند و بر این عقیده است که تنها در سایه حکمت است که هم جنبه‌های علمی برهان، عرفان و قرآن به کمال لایق خود می‌رسند و هم جنبه‌های عملی اخلاق به کمال لایق خود نائل می‌شود؛ چون شهود نفس زمینه تکامل همه شؤون آن اعم از نظری و عملی را فراهم می‌سازد. و از این روست که صدرا با تأویل رمزی متون مقدس، کیفیت عرفانی معنای باطنی روح را به اثبات می‌رساند و با شهود عرفانی، تفکر بحثی و عقلی را تابع حقایق کلی شناخت عرفانی می‌نماید و در نتیجه پایه بحثهای علمی و فلسفی خود را بر اساس توفیق میان عقل و کشف و شرع می‌گذارد و در راه کشف حقایق الهیات از مقدمات برهانی و مطالب کشفی و مواد قطعی دینی استفاده می‌کند.

مقاله حاضر به بررسی «نگرش صدرا بر پیوند وجودی انسان با حکمت و فلسفه» پرداخته است و در جستجوی این مسأله است که نشان دهد فلسفه و حکمت جزء ساختار وجودی انسان است. البته با این فرض که نگرش صدرا بر این موضوع از موضوعات انسان‌‌شناسی به لحاظ روش‌‌شناسی نوعی کثرت‌گرایی است و روی‌آوردی متعالیه دارد. یعنی با یک روی‌آورد مستقل و جامع به همه روی‌آوردهای قرآنی، عرفانی و فلسفی پرداخته است.

 چگونگی مراحل استکمالی نفس انسانی

صدرالمتألهین انسان را حقیقت واحد ذومراتبی می‌داند که در ذات و گوهر خود دائماً در تحول و سیلان است و بواسطه این حرکت می‌تواند از مرتبه طبیعت به تجرد مثالی یا برزخی و سپس به تجرد عقلی و در نهایت به مقام فوق تجرد یعنی مقام الهی که هیچ حد و محدودیت و ماهیتی ندارد، نائل آید[۲] (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۶، باب ۲۰، ص ۳۸۰).

همین مرتبه الهی است که مبدأ آن خداست و بسوی او باز می‌گردد و خداوند درباره آن «نفخت فیه من روحی» (حجر، ۲۹) و «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» (فجر، ۲۷-۲۸) می‌فرماید (همو، ۱۳۶۶، ص ۳۸۰). و معتقد است که همین مراتب طبیعی، نفسانی و عقلانی نیز دارای مراتب نامتناهی است که آدمی از مراتب پائین‌تر، به ترتیب و تدریج راهی مراتب بالاتر و شریف‌تر می‌شود و تا همه مراحل طبیعی را طی نکند وارد مراحل مرتبه نفسانی و سپس عقلانی نمی‌شود. و لذا انسان از ابتدای کودکی تا عنفوان رشد خود، بشری طبیعی است و این انسان اول است. و سپس بتدریج مراحل این وجود را طی می‌کند و صفا و لطافت  می‌یابد تا هستی اخروی نفسانی برای او حاصل شود، در این مرتبه او انسانی نفسانی است و این انسان دوم است. این انسان دارای اعضای نفسانی است که در وجود نفسانی‌اش به مواضع پراکنده نیازی ندارد، بر خلاف حواس انسان در مرتبه وجود طبیعی، که پراکنده‌اند و به مواضع مختلف نیاز دارند، چنانچه موضع چشم غیر از موضع گوش و موضع چشایی غیر از موضع بویایی است. و برخی تفرق بیشتر و تعلق شدیدتری به ماده دارند مانند لامسه. به همین دلیل است که این قوه نخستین درجه حیوانیت است و هیچ حیوانی خالی از آن نیست. اما انسان در مرتبه نفسانی از جمعیت بیشتری برخوردار است. و لذا همه حواس او حس واحد مشترکی است. حال اگر این انسان به مرتبه عقلانی و وجود عقلی منتقل شود و عقل بالفعل گردد، انسان عقلی خواهد بود که اعضای عقلی دارد. و ایـن انسان سوم است. البتـه تعداد اندکـی از افراد مـردم به ایـن مرتبـه از وجود نایل می‌شوند (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۸،  ج ۹، ص ۹۶-۹۷).

انسان عقلی حقیقت کلیه و مظهر اسم الله و کلمه او[۳] (نساء، ۱۷۱)، و روح اوست[۴] (حجر، ۲۹) و افراد و اشخاص انسان مثالهای این حقیقت اصلیه‌اند و مشاعر و تصاویر ذهنی او مظاهر این حقیقت می‌باشند (همو، ۱۳۶۸، ج ۹، ص ۱۷). صدرا در یکی از آثار تفسیری خود مراتب سه‌گانه‌ای را که از قول ارسطو[۵] برای انسان ترسیم می‌نماید و انسان جسمانی و نفسانی و عقلی می‌نامد، مطابق قرآن مجید می‌یابد. یعنی به عقیده او، انسان عقلی همان انسان تام کاملی است که همه ملائکه مأمور به سجده در برابر او و اطاعت از او بودند. و انسان نفسانی همان انسانی است که قبل از هبوطش به عالم ماده و طبیعت، در جنت جای دارد، زیرا جنت از جمله مراتع و تماشاخانه‌های نفس است که «فیها ما تشتهی الأنفس و تلذ الاعین» (زخرف، ۷۱)، و انسان طبیعی یا جسمانی که مربوط به عالم سفلی است مخلوطی از خاک و منزلگاه مرگ و فساد، و شر و دشمنی و خصومت است؛ چنان که خداوند سبحان می‌فرماید: «اهبطوا بعضکم لبعض عدوّ و لکم فی الارض مستقر و متاع الی حین» (بقره، ۳۹؛ صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۶، ص ۱۰۷).

پس از بیان نظر صدرا در خصوص مراتب و مراحل استکمالی نفس انسانی، اکنون نوبت بررسی معنای حکمت و فلسفه رسیده است و در مرتبه بعد نشان دادن این مسأله که آیا علم و حکمت جزء ساختار وجودی انسان است و لذا انسانیت انسان وابسته بدان خواهد بود و در نتیجه حقیقت انسان را نمی‌توان منهای از آن تصور نمود؛ و یا امر زائدی است که عارض بر انسان می‌شود. برای رسیدن به این مقصود اشاره‌ای هر چند کوتاه به موارد زیر ضروری است:

۱ـ معانی علم و ادراک، حکمت و فلسفه و رابطه آنها؛ ۲ـ کیفیت علم و ادراک در انسان از نظر صدرا؛ ۳ـ حکمت و رابطه‌اش با انسان.

 معانی علم، ادراک، حکمت، فلسفه و رابطه آنها جسم

صدرالمتألهین علم و ادراک را که در لغت به معنای یافتن و رسیدن است و حقیقت علم را که انکشاف است، یک نحو وجود خارجی و مجرد می‌داند نه از اعراض ذهنی و کیف نفسانی. قیام صور ذهنی به نفس قیامی صدوری است. ملاک ادراک انتقال از نشئه‌ای به نشئه دیگر است. یعنی انتقال و مسافرت که نفس از محسوس که همان معقول هیولانی است به متخیل که معقول بالملکه است و از آن به معقول بالفعل و عقل فعال و رفتنش از دنیا به آخرت و سپس به جایی که برتر از آن دو است و آیه شریفه «ولقد علمتم النشأه الاولی فلولا تذکرون» (واقعه، ۶۲) اشاره بدان دارد زیرا نفس انسانی در دنیا بواسطه ریاضت و تمرین در ادراک علوم به جهان دیگر منتقل می‌شود و از محسوسات به معقولات مسافرت می‌کند (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۲، ص ۱۱۴).

صدرا در معنای حکمت موارد زیر را بر می‌شمرد:

۱ـ حکمت به هر عمل نیکو و پسندیده‌ای اطلاق می‌شود و لذا به علم عملی و تهذیب نفس اختصاص بیشتری خواهد یافت تا علم نظری.

۲ـ در بسیاری از موارد، خود عمل، «حکمت» نامیده می‌شود.

۳ـ حکمت خداوند تعالی عبارت از آفرینش و خلقتی است که در آن منفعت بندگان و مراقبت آنچه مایه سود و صلاح آنان در حال و یا آینده است.

صدرا پس از بیان معانی حکمت به معنای عام، به حکمت مرز یافته و محدود پرداخته که همگی به نوعی اشاره به معنای خاص آن یعنی فلسفه دارد از جمله:

۱ـ «هی معرفه الاشیاء بحقایقها» و نشان از این دارد که ادراک جزئیات، کمال نیست زیرا متغیرند و دگرگون پذیر، اما ادراک حقایق و ماهیات، پایدار و محفوظ از تغییر و دگرگونی است. از این رو حق تعالی آن را «ام الکتاب» نامیده و فرموده است: «یمحوالله مایشاء و یثبت و عنده أم الکتاب» (شوری، ۲۴).

۲ـ به فعلیت رسانیدن چیزی که عاقبت و پایانی نیکو و پسندیده دارد.

۳ـ اقتدا و پیروی از خالق تعالی در اداره امور آفریدگان به اندازه توان بشری.

۴ـ فلاسفه گفته‌اند «حکمت تشبه به اله عالم است به اندازه توان بشری» یعنی کوشش نماید تا پاک و منزه کند علمش را از جهل، فعلش را از جور و ستم، بخشش وجودش را از بخل، حلم و شکیبایی‌اش را از سفه و بی‌خردی (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۲، ص ۱۱۷ـ۱۱۸) و در تعریف فلسفه می‌گوید: «الفلسفه استکمال النفس الانسانّیه بمعرفه حقایق الموجودات علی ما هی علیها و الحکم بوجود‌ها یقیناً بالبراهین لا اخذاًَ بالظن و التقلید، بقدر الوسع الإنسانی» (همو، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۲۰).

در این تعریف موارد زیر اخذ شده است:

۱ـ استکمال نفس انسانی؛ ۲ـ شناخت حقیقت موجودات آن چنان که هستند یعنی تصور صحیح آنها؛ ۳ـ تصدیق بوجود حقایقی که درست تصور شده‌اند؛ ۴ـ تحقیقی بودن تصدیق و تقلیدی نبودن آن؛ ۵ـ قطعی بودن تصدیق و ظنی نبودن آن؛ ۶ـ محدود بودن شناخت به اندازه توان بشری.

در تعریف دیگر می‌گوید: «نظم العالم نظماً عقلیاً علی حسب الطاقه البشرّیه یحصل التشّبه  بالباری تعالی» (همو).

پس فیلسوف کسی است که نظم خارجی جهان را در ظرف فهم خود ادراک کند. یعنی خطوط کلی هستی عینی، در جان او ترسیم شده باشد.

بنابراین تعریف، فلسفه همان استکمال نفس است به نظم عقلی جهان هستی، نه معرفت به نظم عقلی عالم (جوادی آملی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۱۲۱).

با مقایسه تعاریف ارائه شده برای حکمت و فلسفه بخوبی روشن می‌شود که حکمت همان فلسفه پیراسته از سفسطه و مطابق با واقع است.

به عقیده صدرا خداوند تبارک و تعالی علم را «حکمت» نامید، سپس شأن آن را بزرگ داشت و در مواضع بسیاری بنابر سبیل امتنان و اهتمام و استعظام آن را بیان نمود.[۶]

البته مراد در این جا مطلق علم نیست، بلکه علم به حقایق مطلق وجود است زیرا هر چه متعلق علم عالی‌تر باشد، آن علم ارزشمند‌تر است و علمی که متعلق آن حقیقت انسان، حقیقت عالم و مبدأ آن است عنوان حکمت را می‌یابد و به صاحبش نشان حکیم بودن را می‌دهد و لذا فلسفه در معنای عام خود که شامل تمام قوانین علمی جهان است اولین تقسیمی را که می‌پذیرد، تقسیم به فلسفه نظری و عملی است که از آن به حکمت نظری و حکمت عملی تعبیر می‌شود. در تعریف حکمت نظری گفته‌اند علمی است که عهده‌دار شناخت حقایقی می‌باشد که هستی آنها در اختیار انسان نیست. و حکمت عملی را مختص به شناخت اموری دانسته‌اند که در حوزه تدبیر و اراده انسان شکل می‌گیرد. غایت فلسفه نظری آن است که مشابه نظام عینی جهان به صورت نظام علمی در نفس آدمی منتقش گردد.

حصول تشابه میان دو نظام عینی و علمی در خصوص مادی بودن آنها نیست بلکه در صورت و آرایش و نقش اشیا است. چون جهان عینی دارای دو بخش مجرد و مادی است ولی نظام علمی مجرد محض است و مطلوب پیامبر اکرم(ع)؛ چنان که می‌فرماید «رب أرنا الاشیا کما هی»[۷] این دعا و نیز دعای ابراهیم خلیل(س) که می‌فرماید: «ربّ هب لی حکما» (الشعراء،۸۳) نشان دهنده غایت حکمت نظری است و غایت فلسفه و حکمت عملی استفاده از آن، جهت مباشرت عملی در اموری است که بدلیل اختیار عقل «خیر» نامیده می‌شوند. این مباشرت باید بگونه‌ای باشد که بعد عقلانی نفس بر بعد جسمانی آن پیروز و مسلط شود، به طوری که بدن   و غرائز بدنی منقاد و مطیع عقل و دستورهای فطری آن گردد و روح بر بدن مسلط شود، چنان که رسول اکرم(ع) بدان اشاره نموده است، «تخلقوا بأخلاق الله» (مجلسی، بی‌تا، ج ۵۸، ص ۱۲۹( و ابراهیم خلیل(ع) نیز رسیدن به غایت حکمت عملی را از خداوند منان تقاضا نموده، می‌گوید: «و ألحقنی بالصالحین» (شعراء،۸۳). آیات سوره مبارکه تین[۸] بر هر دو حکمت نظری و عملی و غایت مترتب بر آنها اشاره دارد. آیه «لقد خلقنا الانسان فی أحسن تقویم» ناظر به صورت انسانی و جنبه روحانی اوست که از عالم امر الهی است و عارف به مجردات است و آیه «ثم رددناه أسفل سافلین» کنایه از بعد مادی و نشئه طبیعی آدمی است که تحت تدبیر اراده انسانی بوده و قوانین حکمت عملی برای اصلاح آن است و «إلا الذین آمنوا» اشاره به غایت حکمت نظری دارد که همان ایمان به مبدأ و معاد و امور واقع میان آنهاست و «عملوا الصالحات» متوجه عمل صالح است که غایت و نهایت حکمت عملی است. و فرمایش حضرت امیرالمؤمنین(س) در نهج‌البلاغه : «رحم الله امرءاً أعدّ لنفسه و استعد لامسه و علم من أین و فی أین و الی أین» نیز اشاره به غایت این دو قوه دارد. فلاسفه و حکما نیز به تأسی از کلام انبیا الهی در ضمن تعریف فلسفه به غایت نظری و عملی به آن اشاره کرده و گفته‌اند «الفلسفه هی التشبه بالاله» که مراد از  تشبه، تخلق به اخلاق الهی است که پیامبر اسلام(ع) همگان را به تحصیل آن دعوت فرموده است (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۸، ج ۱، ص ۲۰-۲۱؛ جوادی آملی، ۱۳۷۵، ج ۱، ص ۱۱۹-۱۲۹). چون هر نفسی که علومش بیشتر و ساختمانش محکم‌تر و در اعمال و رفتار گشاده دست‌تر و بخشش و افاضه‌اش به دیگران بیشتر باشد به خدا نزدیکتر و شباهتش به او شدیدتر است؛ از این روست که حکما فلسفه را به «التشبه باله بقدر الطاقه البشریه» تعریف کرده‌اند. چون دانشی که علمش حقیقی و صنایعش محکم، اعمالش صالح، اخلاقش زیبا، آرائش صحیح و فیضش بر دیگران پیوسته و دائم باشد؛ قرب و همانندیش به خدا بیشتر است زیرا خداوند سبحان، خود چنین است (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۸، ج ۷، ص ۱۰۴).

توجه به این نکته ضروری است که بنابر تأکید ملاصدرا منظور از حکمت‌، آن حکمت مشهور نزد متفلسفین مجازی که متشبث به حاشیه و تعلیقه‌نویسی بر مباحث متعالیه‌اند، نیست. و نیز مراد آن علمی نیست که آن را فلسفه گویند و فلاسفه آن را دانند؛ بلکه مراد از آن ایمان حقیقی به خدا و ملائکه مقربین و کتابهای خدا و انبیای او و روز آخرت است. چنان که خداوند سبحان می‌فرماید «آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المؤمنون کل آمن بالله و ملائکته و کتبه و رسله» (صدرالدین شیرازی،  ۱۳۶۸، ج ۷، ص ۶؛ بقره، ۲۸۵).

بنابراین حکمت آن علمی است که انسان را مستعد ارتقای به ملأ اعلی و غایت قصوی کند. و چنین علمی و دانشی عنایتی است ربانی و موهبتی است الهی که تنها از جانب حق تعالی نصیب بنده‌اش می‌شود، چنان که می‌فرماید: «یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤتی الحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً و ما یذکر الا اولوا الألباب» (همو، ۲۶۹)، و این همان حکمتی است که گاهی از آن تعبیر به «قرآن» می‌شود و گاهی به «نور» چنان که حق تعالی می‌فرماید: «لقد جاءکم من الله نور و کتاب مبین» (مائده، ۱۹) و «نورهم یسعی بین ایدیهم و بأیمانهم» (تحریم، ۸) و عرفا آن را «عقل بسیط»‌ می‌نامند و از احسان و فضل الهی و کمال ذات احدی و رشحات وجودی اوست که هر کس از خواص بندگان را که برگزیند و مورد دوستی و حب خود قرار دهد، عنایت می‌فرماید. چنان که می‌فرماید… «فضل الله یؤتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم» (جمعه، ۴؛ صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۷، ص ۵۷). از این رو بندگان در انتقال این مقام و منصب به دیگری اختیاری از خود ندارند (همو، ۱۳۶۱، ص ۳۸).

به عقیده صدرا دانشمندانی که خداوند متعال حکمت و قدرت تمییز حق از باطل را به آنان عطا فرموده است، تنها پیامبران و وارثان آنها یعنی ثابتان در علم‌اند که از علم تفصیلی در عین اجمال برخور‌دارند. یعنی در عین اجمال، حقایق اشیا ـ چه علمی، عینی، دیدنی و حقی‌ ـ بر ایشان منکشف و آشکار است. پس آن دسته از فلاسفه و دانشمندانی که بسیار مشهور هم هستند ولی از اهل این مرتبه و مقام نیستند، پشیزی از علم تفصیل در عین اجمال نمی‌دانند و حکیم نامیده نمی‌شوند (همو، ۱۳۶۰، ص ۱۳؛ همو، ۱۳۷۷، ص ۵۷). زیرا فلسفه ذهنی، سر پل عرفان عینی نخواهد بود. وی در مقدمه «المسائل القدسیه» می‌گوید «فهذه مسائل قدسیه و قواعد ملکوتیه لیست من الفلسفه الجمهوریه و لامن الابحاث الکلامیّه الجدلیّه… بل انّما هی من الواردات الکشفیه علی قلب اقّل العباد عند انقطاعه من الحواس… و ترقیّه من مراتب العقول و النفوس الی أقصی الغایات مسافراً من المحسوسات الی الموهومات و منها الی المعقولات حتی إتحد بالعقل الفعال اتحاداً عقلیاً فعلیاً بعد تکررُ الاتصالات و تعدد المشاهدات عند انتقاش النفس بصور المعلومات، انتقاشاً کشفیاً نوریاً» (صدرالدین شیرازی، ۱۳۵۲، ص ۴). ‌پس اگر چه علوم رسمی برای رسیدن به حقیقت لازم است، اما کافی نیست؛ چون فصل مقوم حیات مردان حکمت را، سیر جوهری آنان تشکیل می‌دهد، و در حرکت جوهری، مسافت و متحرک عین هم‌اند «فان المسافر الی الله‌ ـ اعنی النفس‌ ـ یسافر فی ذاتها و تقطع المنازل و المقامات الواقعه فی ذاتها بذاتها…» (همو، ۱۳۶۸، ج ۹، ص ۲۹۰)، و هرگونه تحول طبیعی در بدن، تابع تحول روحی می‌باشد؛ زیرا بدن در روح است نه روح در بدن، چون مقید در مطلق می‌گنجد اما مطلق در مقید قرار نمی‌گیرد؛ چنان که صاحب «اثولوجیا» می‌گوید «لیست النفس فی البدن بل البدن فیها، لانّها اوسع منه» (همو، ج ۸، ص ۳۰۸). صدرا در بیان تفاوت میان عالم و حکیم به حدیثی از ابی‌عبدالله(س) که می‌فرماید «… بین المرء و الحکمه نعمه العالم» (کلینی، ۱۳۶۵هـ، ص۶۰). تمسک جسته و معتقد است شاید مراد این باشد که حکیم از هنگام بعقل رسیدن و فهمیدن تا رسیدنش به مرز حکمت برخوردار از علم و مقام علماست یعنی او پیوسته در نعمت غذاهای علوم و میوه‌های معارف بسر می‌برد؛ چون معرفت الهی مانند باغی است که در آن چشمه‌ها جاری و درختان پر میوه است و میوه‌های آن بسیار نزدیک و در دسترس است و پهنای آن باغ همانند پهنای زمین و آسمان است (همو، ۱۳۷۰، ص ۵۸۱)، پس تنها در سایه حکمت است که هم جنبه‌های علمی برهان، عرفان و قرآن به کمال خود می‌رسند و هم جنبه‌های عملی اخلاق به کمال لایق خود نائل می‌آید. چون شهود نفس زمینه تکامل همه شؤون آن اعم از نظری و عملی را فراهم می‌سازد (جوادی آملی، ۱۳۷۵، ج ۶، ص ۸۲).

 کیفیت علم و ادراک انسان در نظر صدرا

 

80,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید


جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

سبد خرید

  • سبد خریدتان خالی است.

دسته ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.