مقاله بهداشت جسم انسان در قرآن


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

مقاله بهداشت جسم انسان در قرآن مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۱۲۸  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله بهداشت جسم انسان در قرآن نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

فصل اول: طرح تحقیق  ۵
۱- مقدمه  ۶
۲- تعریف موضوع و لزوم پرداختن به آن  ۷
۳- مروری بر مطالعات انجام شده  ۷
۴- اهداف تحقیق  ۷
۵- طرح سئوال و فرضیه  ۷
۶- روش تحقیق  ۸
۷- محدودیتها و پیشنهادات  ۹
۸- کلید واژه‌ها  ۹
فصل دوم: یافته‌های تحقیق  ۱۱
بخش اول: بهداشت فردی  ۱۲
۱- وضو  ۱۳
مقدمه  ۱۳
۲- غسل  ۲۱
الف – غسل جنابت  ۲۲
ب – غسل حیض  ۲۸
ج- پاداش غسل در روایات  ۲۹
۳-طهارت لباس  ۳۰
اصول پوشش در اسلام  ۳۱
الف – جنس لباس  ۳۱
ب- رنگ لباس  ۳۴
ج – نظافت لباس  ۳۶
بخش دوم: بهداشت غذایی  ۳۸
۱- دعوت به غذاهای طیب  ۴۰
۲- ممنوعیت غذاهای غیربهداشتی  ۴۳
الف – مردار  ۴۴
ب – خون   ۴۷
ج – گوشت خوک  ۴۹
تغذیه و اخلاق  ۵۲
د – ممنوعیت نوشیدن خمر  ۵۴
معنی لغوی و اصطلاحی  ۵۴
مراحل برخورد قرآن با شرابخواری  ۵۶
مرحله اول: رزق نیکو ولی استفاده نادرست از آن  ۵۶
مرحله دوم: اشاره به گناه شرابخوار  ۵۷
مرحله سوم: نهی از نماز در حالت مستی  ۵۸
مرحله چهارم: حرمت شراب  ۶۰
آثار و نوشیدن شراب  ۶۳
الف – آثار زیانبار روحی و معنوی  ۶۴
ب- آثار زیانبار جسمی و مادی  ۶۸
۱- دستگاه گوارش  ۶۹
۲- دستگاه تنفس  ۶۹
۳- خون  ۷۰
۴- قلب و رگها  ۷۰
۵- عقل و روان  ۷۰
۶- نسل  ۷۱
بخش سوم: بهداشت جنسی  ۷۴
۱- ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه  ۷۵
ممنوعیت آمیزش با زنان در حالت عادت ماهیانه از نظر پزشکی و علمی  ۷۷
احکام حائض  ۸۰
۲- زنا  ۸۰
تعریف اصطلاحی  ۸۱
مراحل نکوهش زنا در قرآن  ۸۱
مرحله اول: صفات زنا  ۸۲
مرحله دوم: وعده‌ی عذاب اخروی  ۸۳
مرحله سوم: زنا نکردن جزئی از یک پیمان عمومی  ۸۳
مرحله چهارم: مجازات زناکار  ۸۴
برخی از مفاسد زنا  ۸۶
انتشار بیماری‌های آمیزشی در جامعه  ۸۷
الف – ایدز  ۸۹
ب – سفلیس  ۹۰
پ- آتشک یا شانکرنرم   ۹۰
ت- گرانوم آمیزشی  ۹۱
ث- التهاب مهبل  ۹۱
ج – سوزاک   ۹۱
روش حکیمانه اسلام در جلوگیری از بیماری‌های آمیزشی  ۹۳
۳- لواط  ۹۶
موارد بیان لواط در قرآن  ۹۷
اول: احکام لواط  ۱۰۴
اسرار معنوی و علمی تحریم هم جنس‌گرایی  ۱۰۵
۴- استمناء (خود ارضایی = جلق زدن)  ۱۰۶
بخش چهارم: بهداشت محیط زیست  ۱۱۰
بخش پنجم: بهداشت روانی  ۱۱۱
تعریف بهداشت روانی  ۱۱۵
فرق شفاء و رحمت  ۱۱۷
قرآن چگونه شفابخش است؟  ۱۱۷
فصل سوم:  ۱۲۱
نتیجه‌گیری  ۱۲۲
منابع و مأخذ  ۱۲۳

منابع و مأخذ

۱٫ قرآن کریم – ترجمه : محمد مهدی فولادوند .
۲٫ نهج البلاغه – دلشاد – قم – ۳۸۶- چ دوم- سید رضی – مترجم:محمد دشتی (ره)
۳٫ آیین بهزیستی اسلام- دفتر نشر فرهنگ اسلامی – تهران- ۱۳۶۶- چ اول – دکتر احمد صبوراردوبادی
۴٫ اخلاق در قرآن- مدرسه الامام علی بن ابیطالب(ع)-بی جا-۱۳۷۷-چ دوم- مکارم شیرازی
۵٫ اخلاق شبر (ترجمه کتاب الاخلاق)- موسسه انتشارات هجرت- بی جا– ۱۳۸۱- چ هشتم – مرحوم سید عبدالله شبر – مترجم :محمد رضا جباران
۶٫ اسرار گناهان کبیره – انتشارات مهدی نراقی- تهران- ۱۳۸۵- چ سوم- علی محمد حیدری نراقی
۷٫ اسلام پزشک بی دارو- دفتر انتشارات اسلامی- تهران- ۱۳۷۳- چ هشتم – احمد امین شیرازی
۸٫ اسلام و بهداشت روان – دفتر نشر معارف-بی جا – ۱۳۸۲- چ اول –  نهاد مقا م معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی ایران-محتبی احسان منش
۹٫ اسلام و مقتضیات زمان – انتشارات صدرا- تهران- ۱۳۷۷- چ سیزدهم – شهید استاد مرتضی مطهری
۱۰٫  اسلام و مسائل زندگی-انتشارات اسوه- بی جا -۱۳۷۲- چ اول- محمد جعفر امامی شیرازی

۱۱٫ اشارات علمی اعجاز آمیز قرآن- دفتر نشر معارف- بی جا -۱۳۸۳- چ اول- دکتر محمد علی رضایی اصفهانی

۱۲٫ اعجاز علمی در قرآن کریم – رزقی – بی جا – ۱۳۸۱- چ اول- محمد سامی محمد علی – مترجم :سید حسن کاظمی

۱۳٫ امالی شیخ صدوق (ره)- وحدت بخش – تهران – ۱۳۸۴- چ اول – ثقه المحدثین شیخ صدوق (ره)- مترجم :کریم فیضی تبریزی

۱۴٫ اولین دانشگاه و آخرین پیامبر – بنیاد فرهنگی شهید پاک نژاد – یزد – ۱۳۶۱- چ سوم – دکتر سید رضا پاک نژاد-

۱۵٫ برگزیده مفاتیح الجنان – هاتف – مشهد- ۱۳۷۶- چ مکرر- مرحوم حاج شیخ عباس قمی

۱۶٫ بحارالانوار- دارالکتب الاسلامیه – تهران- ۱۳۶۲- چ چهارم – علامه محمد باقر مجلسی

۱۷٫ بهداشت – بی نا- تهران- ۱۳۶۳- چ اول – دکتر محمد علی نیلوفرنشان – دکتر جلیل ضرابی  و دکتر محمد باقر میر فتاحی

۱۸٫ بهداشت در اسلام- موسسه انتشاراتی مختومقلی فراغی – گرگان- ۱۳۸۲- چ اول – علی کیا

۱۹٫ بهداشت در فقه – همیاران جوان- مشهد – ۱۳۸۶- چ اول – حسین جوادی

۲۰٫ بهداشت در قرآن – انتشارات واقفی – مشهد- ۱۳۸۴- چ اول – دکتر سید محمد رضا نوری

۲۱٫ پژوهشی در اعجاز علمی قرآن- انتشارات کتاب مبین – رشت – ۱۳۸۱- چ دوم – دکتر محمد علی رضایی اصفهانی

۲۲٫ پیام جاویدان «فصلنامه تخصصی قرآن پژوهی – سال دوم – شماره هفتم»- سازمان اوقاف و امور خیریه – بی جا – ۱۳۸۴- بی چا- مقاله روان شناسی اسلامی در قرآن – ربابه رمضانی

۲۳٫ تحریرالوسیله – دفتر انتشارات( وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) – قم -۱۳۸۶- چ بیست و سوم – حضرت امام خمینی (ره)- مترجم:علی اسلامی

۲۴٫ تفسیر کاشف – دفتر نشر فرهنگ اسلامی – بی جا– ۱۳۶۲- چ اول – دکتر سید محمد باقر حجتی و عبدالکریم بی آزار شیرازی

۲۵٫ تفسیر نمونه – دارالکتب الاسلامیه – تهران- ۱۳۷۶- چ بیست ونهم –ناصر مکارم شیرازی

۲۶٫ تفسیر نور – موسسه در راه حق- بی جا- ۱۳۷۶- چ دوم- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محسن قرائتی

۲۷٫ توضیح المسائل مراجع(مطابق با فتوای دوازده نفر از مراجع معظم تقلید)- دفتر انتشارات اسلامی- ۱۳۷۷- چ دوم – سید محمد حسن بنی هاشمی خمینی

۲۸٫ حلیه المتقین – گلبان- بی جا- ۱۳۸۰- چ چهارم – علامه محمد باقر مجلسی

۲۹٫ خواسته ها و ناخواسته های الهی – مکتب اهل بیت (علیهم السلام)- قم-۱۳۸۰- چ اول – حاء- عین

۳۰٫ رساله توضیح المسائل امام خمینی(ره)-موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) –تهران- ۱۳۸۴- چ پنجم- امام خمینی(ره)

۳۱٫ رساله نوین فقهی پزشکی (بهداشت)- دفتر نشر فرهنگ اسلامی- تهران- ۱۳۷۴- چ چهارم – عبدالکریم بی آزار شیرازی

۳۲٫ شادی ونشاط در منابع و متون اسلامی – بی نا- تهران – ۱۳۸۵- چ دوم- شکرالله دانش

۳۳٫ شرح و تفسیر لغات بر اساس تفسیر نمونه – آستان قدس رضوی – مشهد – ۱۳۸۱- چ دوم – جعفر شریعتمداری

۳۴٫ طب در قرآن- انتشارات پیام- بی جا- ۱۳۷۰-چ سوم- دکتر عبدالحمید دیاب و دکتر احمد قرقوز- مترجم:علی چراغی

۳۵٫ الفروع من الکافی- داراالکتب الاسلامیه – تهران- ۱۳۶۷- چ سوم- ثقه الاسلام ابن جعفر محمد بن بعقوب بن اسحاق کلینی رازی

۳۶٫ فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی- بی نا- تهران- ۱۳۷۰- بی چا- غلامعلی حداد عادل

۳۷٫ فرهنگ فارسی امروز- آرین- تهران- ۱۳۷۷- چ سوم- غلامحسین صدری افشار- نسرین حکمی و نسترن حکمی

۳۸٫ فرهنگ فارسی عمید (سه جلدی)- چاپخانه سپهر – تهران- ۱۳۷۴- چ سوم- حسن عمید

۳۹٫ فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی – انتشارات سروش- بی جا – ۱۳۸۲-چ اول – دکتر سید محمد حسینی

۴۰٫ فلسفه احکام- چاپخانه اسلام- اصفهان- ۱۳۴۴- چ اول- احمد اهتمام

۴۱٫ قرآن و طب نوین- پیام- تهران- ۱۳۷۸- چ اول– محمود نوری شاد کام-

۴۲٫  قاموس قرآن- داراالکتب الاسلامیه – تهران- ۱۳۷۶- چ دوازدهم- استاد سید علی اکبر قرشی

۴۳٫ گناهان کبیره – انتشارات هلال- بی جا-  ۱۳۷۸- چ مکرر- شهید آیت الله دستغیب

۴۴٫ لغت نامه دهخدا- موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران – ۱۳۷۷- چ دوم از دوره جدید- علی اکبر دهخدا

۴۵٫ مجمع البیان فی تفسیر القرآن- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی- تهران- ۱۳۸۰- چ اول – ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی – مترجم:حجه السلام علی کرمی

۴۶٫ مستدرک آثار الصادقین- ستاد برگزاری نماز جمعه گیلان- جاوید-رشت- ۱۳۷۹- چ اول – حاج شیخ صادق احسانبخش

۴۷٫ مسئله حجاب- انتشارات صدرا- تهران- ۱۳۸۵- چ شصت و نهم- شهید استاد مرتضی مطهری

۴۸٫ معارف و معاریف (دایره المعارف جامع اسلامی)- بی نا- تهران –۱۳۷۹- چ سوم– سید مصطفی حسینی دشتی

۴۹٫ مفردات الفاظ قرآن (راغب اصفهانی)- انتشارات مرتضوی-بی جا- ۱۳۵۷- چ دوم – ابوالقاسم حسین بن فضل معروف به راغب اصفهانی-مترجم:دکتر سید غلامرضا خسروی حسینی

۵۰٫ المیزان- دفتر انتشارات اسلامی( وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)- قم – بی تا- بی چا-  سید محمد حسن طباطبایی- مترجم: سید محمد باقر موسوی همدانی

۵۱٫ میزان الحکمه- دارالحدیث – قم- ۱۳۷۷- چ اول-محمد محمدی ری شهری- مترجم :حمید رضا شیخی

۵۲٫ نسخه های شفا بخش- انتشارات مهدی نراقی- تهران- ۱۳۸۲- چ دوم- علی محمد حیدری نراقی

۵۳٫ وسائل الشیعه – دار احیاءالتراث الغربی- بیروت/ لبنان- بی تا- بی چا- شیخ محمد بن حسن حر عاملی

۵۴٫ هدایت – موسسه چاپ  و انتشارات آستان قدس رضوی – مشهد- ۱۳۷۸- چ اول – سید محمد تقی مدرسی- مترجم:پرویز اتابکی

۱- وضو

مقدمه

سپاس و ستایش شایسته پروردگار هستی است که ذرات عالم وجود را مظهر جمال و جلال خویش قرار داد ،پروردگار و معبودی که همواره همه موجودات در پرتو عنایات پر مهرش قرار دارند ،کسی که شایسته یاد کردن است و برماست که نعمتهای خالصانه اش را شاکر باشیم و نمازگزاردن وپیشانی سائیدن جز بر پیشگاه او نباشد . چنانچه خداوند متعال نیز از بندگانش خواسته است که همواره او را یاد کنند و به یاد او باشند ،و در قرآن مجید خطاب به انسان آمده است :« أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی [۱]»

«بدان که منم خدای یکتا هیچ خدایی جز من نیست پس مرا به یگانگی بپرست و نماز را برای یاد ما بپا دار»

«نماز به عنوان یکی از ارکان دین مبین اسلام عالیترین و کاملترین نوع نیایش و ارتباط با خداوند می باشد بطوریکه قرآن در بیش از ۱۲۰ آیه از سوره های مختلف این کتاب الهی از نماز ،احکام،آداب و آثار آن به کرات یاد نموده است .

اگر چه افزون بر نماز ،عبادات دیگری همچون خمس،زکات،حج،جهاد و . . . وجود دارند که هر کدام نقش سازنده و تربیتی مهمی بر روی انسان دارند ولی در این میان نقش نماز بسیار سازنده تر است زیرا نماز جلوه ای از حضور بنده در محضر ربوبیت است و ما در هیچ یک از عبادات اسلامی همچون نماز در تمامی مراحل در محضر خدا نیستیم ،تمامی حرکات،صحبتها و ذکرها همه با خداست و لحظه ای غفلت ازاحکام آن با عث ابطال نماز می گردد،در صورتیکه در دیگر عبادات مثل روزه ،اگر چه انسان به نیت قرب به خداوند و خود سازی از خوردن امساک می نماید اما در همین حال در تمامی روز می تواند اعمال روزمره خود را انجام دهد همچنین نماز تکرار بندگی انسان در برابر ذات لایزال الهی است واین تذکر و یاد مکرر خداوند در طول شبانه روز باعث می شود تا بشر کمتر از یاد  خدا غافل باشد و به همان نسبت از گناه و عصیان او می کاهد»[۲]

جهان ،محراب وسیعی است که همه کائنات ،درآن به تسبیح و عبادت وسجود در برابر خدا مشغولند .« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَکِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا »[۳]

«هفت آسمان وزمین و هر چه در آنها ست همه به ستایش خداوند مشغولند و موجودی نیست در عالم جز آنکه تسبیح و ستایش پروردگار می نماید ولیکن شما تسبیح آنها را فهم نمی کنید . بدرستیکه خداوند بسیار بردبار و آمرزنده است »

به نماز ایستادن ،همراهی با همه آفریده ها و فرشتگان در پرستش وذکر پروردگار است . به نماز ایستادن رنگ و بوی الهی گرفتن وجلوه و آئینه جمال حق شدن است . لحظاتی را به یاد او ،به نیایش او و راز و نیاز با او بگذرانیم و ورح آلوده را در چشمه صاف وزلا ل الهی شستشو دهیم . این است نمازی که مسلمان روزانه پنج بار می خواند .

نماز در اسلام جایگاه ویژه ای داردو نماز گزار لازم است برای انجام این عبادت مقدماتی را فراهم کند :

۱-   وضو بگیرد

۲-   غسل کند (در صورتی که جنب و. . . است)

۳-   لباس وبدن خود را از نجاسات (مثل خون،بول و . . .)پاک گرداند

۴-   مکانی پاک را برای سجده فراهم کند»[۴] .

اسلام عباداتی دارد که دارای دو جنبه است :یکی بعد عبادی آن که موجب تقرب انسان به خدا و کمال معنوی او می شود ودوم بعد بهداشتی ودرمانی آن که آثار مفیدی در محیط اجتماعی و یا شخصی انسان دارد و سلامت انسان را تامین می کند . نماز ،وضو،غسل،روزه و . . . از این قبیل عبادات هستند .

ودر اینجا به بررسی جنبه های بهداشتی وضو وغسل که جزء این عبادات و از مقدمات نماز هستند پرداخته می شود .

وضو

«وضو در لغت به معنای بسیار پاکیزه شده و شرعاً یعنی شستشوی مخصوص که شرط صحت نماز و طواف و موجب جواز مس کتابت قرآن و اسماء مقدسه است » [۵]

قرآن کریم در مورد دستور وضو می فرماید :

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاهِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُواْ بِرُؤُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَینِ …..مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»[۶]

«ای کسانی که ایمان آورده اید،چون به (عزم)نماز برخیزید ،صورت و دستهایتان را تا

آرنج بشویید و سر و پاهای خودتان را تا برآمدگی پیشین (هر دو پا ) مسح کنید . . . .

خدا نمی خواهد بر شما تنگ بگیرد ،لیکن می خواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام گرداند،باشد که سپاس ( او) بدارید.»

«وضو دارای دو فایده روشن است :فایده بهداشتی وفایده اخلاقی ومعنوی ،از نظر بهداشتی شستن صورت و دستها آن هم پنج بار و یا لااقل سه بار در شبانه روز، اثر قابل ملاحظه ای در نظافت بدن دارد ،مسح کردن بر سر و پشت پاها که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست تن است ،سبب می شود که این اعضا را نیز پاکیزه بداریم وتماس آب با پوست بدن اثر خاصی در تعادل اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک دارد و از نظر اخلاقی ومعنوی چون با قصد قربت وبرای خدا انجام می شود اثر تربیتی دارد . مخصوصاً چون مفهوم کنایی آن این است که از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام برمی دارم موید این فلسفه اخلاقی و معنوی است . »[۷]

در روایتی از امام رضا (ع)نقل شده که در مورد حکمت وضو فرمودند :

«لِاَنَّهُ یَکُونُ العَبدُ طَاهِراً اِذَا قَامَ بَینَ یَدَیِ الجَبَّارِ عِندَ مُنَاجَاتِهِ اِیَّاهُ ،مُطیعاً لَهُ فِیمَا اَمَرَهُ ،َنقِیّاً مِنَ الأدنَاسِ وَالنَّجَاسَهِ ،مَعَ مَا فِیهِ مِن ذَهَابِ الکَسَلِ وَ طَرَدِ النُّعَاسِ ،وَتَزکِیَهِ الفُوادِ لِلقِیامِ بَینَ یَدَیِ الجَبَّارِ»[۸]

«برای اینکه بنده وقتی برای مناجات با خداوند جبار در برابر او می ایستد ،پاک باشد ،فرمان او را اطاعت کرده باشد و از آلودگی ها و نجاست پاکیزه باشد ،به علاوه اینکه وضو باعث از بین رفتن حالت کسالت و زدودن خواب آلودگی و پاک ساختن دل برای ایستادن در حضور خدای جبار می شود »

امام باقر (ع)وضو را معیاری برای شناخت اطاعت و معصیت خدا معرفی کرده و می‌فرمایند :

«اِنَّمَا الوِضُوءُ حَدَّ مِن حُدُودِ اللهِ ،لِیَعلَمَ اللهُ مَن یُطیعُهُ وَ مَن یَعصیهِ»[۹]

«وضو در حقیقت حدی از حدود خداست تا اینکه خداوند بداند چه کسی از او فرمان می‌برد و چه کسی نافرمانیش می کند »

برخی از صاحب نظران در مورد وضو حکمت هایی بیان کرده اند که برخی از آن ها عبارتند از :

۱-  دست و صورت که غالباً در معرض میکروبهای مختلف می باشد واجب شد که در هر روز چند مرتبه با عنوان وضو شسته شود به طوری که آب به پوست برسد و چربی و کثیفی ها را رفع نماید زیرا غیر از اعضای وضو زیر لباس است و کمتر آلوده به میکروب و کثافات محیط می شود .

۲-  پیش از این گمان می کردند ورود میکروب به داخل بدن منحصر به سوراخ های بدن (مثل دهان)است ولی اخیراً ثابت شده است که ممکن است میکروب از سطح پوست نیز وارد بدن شود و چون دست و صورت بیشتر در معرض آلودگی ها واقع می شود دستور به شستن داده شد و در پا وسر به مسح اکتفا شده تا موجب سختی نشود .

۳-  در مسح سر و پا اگر مانعی باشد صحت مسح سر و پا از بین بردن مانع است در نتیجه نظافت محل سر و پا هم تحقق می یابد و این خود یک نکته بهداشتی است .

۴-  ماساژ دادن به روشهای مختلف خاصیت و فوائد فراوانی برای بدن دارد که وضو نیز همان خاصیت ماساژ را دارا می باشد زیرا وقتی به سطح اعضا ی وضو آب سرد رسید و محل آن سرد شد برای حفظ درجه حرارت طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفته ی اعضای وضو ، دستگاه گردش خون به فعالیت سریع مشغول می شود تا درجه حرارت بدن متعادل شود و در نتیجه نشاط و سلامتی وتعدیل در دستگاه دوران خون که مهمترین عضو بدن است به وجود آید و بهداشت بدن را تامین می نماید.» ۱

یکی از پزشکان در مورد وضو می نویسد:«اگر دست آوردهای علمی جدید را درباره بهداشت پوست مورد مطالعه قرار دهیم به عمق اهمیت تشریع وضو و طهارت در قرآن پی خواهیم برد .

بهداشت پوست در درجه اول به تظافت و شستشوی بدن ،به ویژه قسمتهای باز آن متمرکز است نظافت مستمر پوست برای باز ماندن سوراخ های غدد عرقی وچربی امری حیاتی است به طوری که لازم می شود هر فرد روزانه حداقل دو بار دست وصورت و گردن خود را بشوید»۲

ودر مورد برخی از فوایدهای بهداشتی وضو نوشته اند :«پیشگیری از ابتلاء به بسیاری از بیماری های گوارشی  به دلیل آلودگی های دستها عارض می شود . مهمترین این بیماریها ،بیماری های عفونی (مثل وبا،تیفوئید،التهاب معدوی ،مسمومیتهای غذایی)معروفند.

تاثیر مثبت بر فعالیت دستگاه گردش خون ونشاط یافتن شخص به دلیل تحریک اعصاب و ماساژ اعضای بدن ،زدودن آلودگی های بدن و فراهم شدن شرایط مساعد برای فعالیت پوست .»۱

یکی از صاحب نظران دیگر می نویسد :«دست و صورت که غالباً در معرض مزاولت و مباشرت با کثافات و میکروبهای مختلف می باشند در هر روزی چند مرتبه واجب شد به واسطه وضو شسته شود ،به طوری که آب به بشره  برسد ،رفع چربی و کثافات و موانع وصول آب را بنماید ،تا از ضرر میکروبهای آن مصون ماند و نظافت اجباری حاصل شود واستنشاق جلدی از مسامات بشره میسر گردد. غیر از اعضای وضو ،باقی اعضای بدن زیر لباس است و کمتر آلوده به میکروب و کثافات محیط می شود و لهذا این تکلیف مکرر و مداوم در همه روز و شب ،ویژه تنظیف اعضاء وضو گردید تا مسامات باز شود و میکروبها مرتفع گردد و استنشاق جلدی در همه این اعضا حاصل شود .

سابقا گمان می کردند ورود میکروب در داخل بدن منحصر به ثقب (سوراخ)مخرج ومدخل (مثل دهان)بدن است . اخیراً به ثبوت رسیده که ممکن است میکروب از همان مسامات جلدی وارد بدن می شود .

چون دست وصورت بیشتر در معرض کثافات واقع (می شود )وپا و سر کمتر است لهذا در سر و پا به مسح تنها اکتفا شد تا موجب حرج نشود .

  در دنباله می نویسد :

وضوی اسلامی عیناً همان خاصیت ماساز[۱۰] «ماساژسوئدی»را به نحو اتم حاوی می باشد زیرا وقتی روی سطح اعضا وضو آب سرد رسید ومحل آن سرد شد قهرا جریان خون به آن سمت شدت یافته و برای حفظ درجه ۳۷ از حرارت طبیعی بدن و جبران حرارت از دست رفته اعضاء وضو تا به حال طبیعی برسد ،دستگاه گردش خون به فعالیت سریع مشغول و در نتیجه نشاط و سلامتی و تعدیل در دستگاه دوران خون که مهمترین جهازات بدن است به وجود آید و بهداشت بدن را تامین می نماید . » [۱۱]

«برخی مفسران گفته اند :مقدمات نماز تخفیف بردار است و تعطیل بردار نیست»[۱۲]  منظور از اینکه گفته شده تخفیف بردار است ولی تعطیل بردار نیست این است که در این آیه   (۶/ مائده)خداوند گفته است در صورت نبود آب از خاک برای وضو استفاده شود حال سوالی که در این پیش می آید این است که این خاک چه خصوصیتی باید داشته باشد و آیا از لحاظ بهداشتی مشکلی پیش نمی آید ؟

خداوند می فرماید :

«وَإِن کُنتُم مَّرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاء أَحَدٌ مَّنکُم مِّنَ الْغَائِطِ أَوْ لاَمَسْتُمُ النِّسَاء فَلَمْ تَجِدُواْ مَاء فَتَیَمَّمُواْ صَعِیدًا طَیِّبًا فَامْسَحُواْ بِوُجُوهِکُمْ وَأَیْدِیکُم مِّنْهُ » [۱۳]

«و اگر بیمار یا در سفر بودید ،یا یکی از شما از قضای حاجت آمد ،یا با زنان نزدیکی کرده اید وآبی نیافتید پس با خاک پاک تیمم کنید ،و از آن به صورت ودستهایتان بکشید »

«(صعید)از صعود ،رمز زمین بلند است خاک زمینهای برجسته وبلند ،دور از آلودگی ها است ،یا مقصود خاکی است که روی زمین وقسمت فوقانی آن است .

آن گونه که آب زداینده آلودگی است ،خاک پاک هم خاصیت میکروب کشی دارد چون آفتاب به آن تابیده است.» [۱۴]

«دستور داده شده که هنگام عدم امکان غسل یا وضو با آب، با خاک تیمم کرده بر صورت و دستهایش بکشد ،با این کار یعنی مالیدن خاک به صورت و دستها که از اعضای رئیسه و اصلی بدن هستند در واقع انسان خود را در مقابل خدا به نوعی حقارت و ذلت می کشاند »[۱۵]

«وضو با آهنگ اخلاص و با ایمان به خدا و برای انجام نماز،لغزش های گذشته را می پوشاند خدا بر آن نیست که بر شما سخت بگیرد و شما را در تنگنای مقررات قرار دهد و به هنگام نبودن آب یا عذر داشتن شما از به کار بردن آن ،دچار سختی و رنجتان کند بلکه می خواهد به وسیله غسل و وضو و انجام آنها با آهنگ تقرب به خدا و فرمانبرداری از او،شما را پاک و پاکیزه سازد »[۱۶]

«هدف از غسل و وضو و تیمم پاکیزگی جسم است و پاکیزگی روح . جسم را با آب و خاک می توان پاکیزه نمود. خداوند وقتی مقرر داشت که مردم خود را پاکیزه سازند قصدش تکمیل دین خود بود زیرا دین جنبه های معنوی نیست ،بلکه هدف آن همه جانبه است واین کامل شدن نعمت خداوندی است در حق انسان »[۱۷]

در اسلام برای وضو احکامی ذکر شده است ، اینکه برای انجام بعضی از عبادات وضو واجب وبرای برخی از عبادات وضو مستحب است مثلا:

۱-« وضو به عنوان مقدمه نماز بر هر شخص نماز گزار واجب می شود.

۲- برای طواف کعبه (تحت شرایطی خاص )وضو واجب می شود ودست گذاشتن به قرآن کریم و نام خدا و پیامبران و ائمه (ع) بدون وضو جایز نیست .

۳- وضو به خودی خود مستحب است و خوب است انسان در هر حال وضو داشته باشد و حتی آن را تکرار کند که نور است .

۴-در وضو ابتدا با نیت خاص،ابتدا صورت وسپس دست راست و سپس دست چپ شسته می شود و آنگاه مسح سر وپا صورت می گیرد»[۱۸]

با توجه به مطالب بهداشتی که در مورد وضو بیان شد نتیجه گرفته می شود که اسلام همه این احکام را به خاطر انسان و برای سلامتی جسم و روح او قرار داده است تا انسان به طراوت جسمی و معنوی نائل شود .

۲– غسل

غسل :«شستشوی تمام بدن ،یکی از عبادات شرع است که به دو کیفیت انجام می گیرد :

ترتیبی :که ابتدا سر و گردن شسته می شود و سپس بقیه بدن وبعضی ترتیب بین طرف راست وچپ را نیز لازم می دانندو ارتماسی:که همه بدن یکباره در آب فرو رود»[۱۹]

غسل یکی از مقدمات نماز است (البته در صورتی که جنب و. . .)باشد . غسل هم مانند وضو دارای دو بعد ظاهری و باطنی بوده و اقسام متعددی دارد،که بعضی از آنها واجب وبعضی دیگر مستحب هسنند« غسل های واجب هفت قسم است که عبارتند از: جنابت ،حیض ،نفاس،استحاضه ،مس میت،میت،غسلی که به واسطه نذر و قسم و مانند آنها واجب می شود» [۲۰]  محور اصلی بحث در این بخش غسل جنابت و حیض می باشد . قرآن کریم در آیات متعدد افراد پاکیزه را ستایش کرده و آنها را محبوب خدا معرفی می کند . در مورد غسل تعبیر «طهارت»را به کار می برد و در چند مورد دستور انجام غسل می دهد .

الف – غسل جنابت :

فرد جنب«کسی که با جنس مخالف نزدیکی کرده یا به هر دلیلی منی از او بیرون آمده است » [۲۱]

که در قرآن کریم در این مورد آمده است که :« وَإِن کُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ …..مَا یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِّنْ حَرَجٍ وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»[۲۲]

«ای اهل ایمان هنگامی که می خواهید برای نماز بپاخیزید ) و اگر جنب هستید پاکیزه شوید (غسل کنید ) . . . خدا هیچ گونه سختی برای شما قرار نخواهد داد ولیکن می خواهد (جسم و جان)شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند »

«(جنب )به معنای بعید ،دور و بیگانه است و چون شخص بعد از آمیزش جنسی ویا احتلام،از خواندن نماز و قرآن و رفتن به مساجد دور و بیگانه می گردد ،به وی جنب گفته می شود .

در میان ادیان آسمانی ،دین اسلام ودین حضرت ابراهیم (ع)و دین صائبان بعد از جنابت ،غسل را واجب می دانند . در فهرست ابن ندیم ،صائبان به نام مغتسله نامیده شده اند . کلمه «صابی»واژه ای است کلدانی به معنای شوینده و جمع آن صابون و صابین است . آنها در کنار نهر ها می زیستند تا دائما در آب جاری غسل کنند . از نظر آنها آب جاری رمز و نشانه حیات اعظم است . آنها می گویند:«غسل نه تنها کثافات را از بدن دور می کند،بلکه گناهان و پلیدی های نفس را نیز از بین می برد . آبی که نور را منعکس می کند شکلی از نور است و کسی که غسل کرده است پوششی از نور دارد»[۲۳]

«در اسلام نیز به غسل و شستشوی چهره و دست و مسح سر و پا «وضو»به معنای نور و روشنایی گفته شده می شود . غسل تمام بدن نه تنها آلودگیهای جسمی را از بین می برد و موجب ترمیم آب کاهش یافته بدن می گردد ،بلکه موجب طهارت و پاکی قلب و روح نیز می شود »[۲۴]

در پایان آیه برای آنکه روشن شود هیچ گونه سخت گیری در دستورات گذشته (وضو- تیمم –غسل )در کار نبوده بلکه همه آنها بخاطر مصالح خود مردم وضع شده می فرماید :خداوند نمی خواهد شمارا به زحمت بیفکند بلکه می خواهد شما را پاکیزه سازد وتعمت خود را بر شما تمام کند .

«در حقیقت این جمله این واقعیت را تاکید می کند که تمام دستورات الهی و برنامه های اسلامی به خاطر مردم و برای حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگری در کار نبوده است .خداوند می خواهد بااین دستورها هم طهارت معنوی و هم جسمانی برای مردم فراهم شود . »[۲۵]

اسلام دستور میدهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشویند در حالی که فقط عضو معینی آلوده می شود مثل بول کردن که عضو معینی آلوده می شود و با شستن همان عضو انسان پاک می شود . آیا میان بول کردن و خارج شدن منی تفاوتی است که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را ؟

«خارج شدن منی از انسان یک عمل موضعی نیست (مانند بول و سایر زوائد )بدلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار می گردد و تمام سلولهای تن بدنبال خروج آن ،در یک حالت سستی مخصوص فرو می روند و این خود نشانه تاثیر آن روی تمام اجزا بدن است .

توضیح اینکه : طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیتهای بدن را کنترل می کنند «اعصاب سمپاتیک » و «اعصاب پاراسمپاتیک»این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاهها و جهازات داخلی و خارجی گسترده اند ،وظیفه اعصاب سمپاتیک «تند کردن»و به فعالیت واداشتن دستگاههای مختلف بدن است و وظیفه اعصاب پاراسمپاتیک «کند کردن » فعالیت آنهاست ،در واقع یکی نقش «گاز»اتومبیل ودیگری نقش«ترمز»را دارد و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتی ،دستگاههای بدن بطور متعادل کار می کند . گاهی جریانهایی در بدن رخ می دهد که این تعادل را بهم می زند ،از جمله این جریانها مسئله «ارگاسم»(اوج لذت جنسی)است که معمولا مقارن خروج منی صورت می گیرد . در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک (اعصاب ترمز کننده)بر اعصاب سمپاتیک (اعصاب محرک)پیشی می گیرد و تعادل به شکل منفی بهم می خورد .

این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله اموری که می تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وا دارد و تعادل از دست رفته را تامین کند تماس آب با بدن است و از آنجا که تاثیر «ارگاسم »روی تمام اعضای بدن به طور محسوس دیده می شود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن بهم می خورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسی ،یا خروج منی تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان این دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. البته فایده غسل منحصر به این نیست بلکه غسل کردن علاوه بر این یک نوعی عبادت و پرستش نیز می باشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیت و قصد قربت و اطاعت فرمان خدا بشویند غسل صحیح نیست در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی،هم روح متاثر می شود و هم جسم ،روح به سوی شهوات مادی کشیده می شود ،و جسم به سوی سستی و رکود ،غسل جنابت که شستشوی جسم است و به علت اینکه به قصد قربت انجام می شود شستشوی جان است ،اثر دوگانه ای در آن واحد روی جسم و روح می گذارد تا روح را به سوی خدا و معنویت سوق دهد و جسم را به سوی پاکی و نشاط و فعالیت  .

از همه اینها گذشته ،وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامی برای پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول زندگی است زیرا بسیارند کسانی که از نظافت خود غافل می شوند ولی این حکم اسلامی آنها را وادار می کند که در فواصل مختلفی خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگه دارند .

بنابراین به هنگام خروج منی (در خواب یا بیداری)و همچنین آمیزش جنسی (اگر چه منی خارج نشود)باید غسل کرد وتمام بدن را شست . تمام دستورات الهی و برنامه های اسلامی به خاطر مردم و برای حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچ وجه هدف دیگری در کار نبوده است ،خداوند می خواهد با این دستورات هم طهارت معنوی و هم جسمانی را برای مردم فراهم شود .»[۲۶]

برخی از پزشکان و صاحب نظران در مورد غسل جنابت نوشته اند :

۱-« این غسل باعث نشاط بخشیدن به بدن ،و ورزیده شدن آن از طریق تحریک پایانه های عصبی موجود در پوست می گردد.

۲- این غسل موجب احتقان خون در پوست و دستگاه تناسلی و رفع خون های جمع شده در این قسمتها به سایر قسمتهای بدن بویژه قلب و مغز می شود .

۳- عمل غسل یک فعالیت عضلانی است که موجب نشاط قلب و حسن جریان خون در بدن و ورزش عضلات ارادی بدن است .

۴- غسل ،سلامتی پوست را تامین می کند تا بهتر به وظایف متعدد خود عمل نماید که از مهمترین آنها انتقال احساسات و تنظیم دمای بدن و حفظ سلامتی است .

۵- زدودن سلولهای مرده ،چربی زائد و گرد و غبار وسایر آلودگی ها از پوست از دیگر فوائد غسل می باشد . »[۲۷]

۶- «برخی در مورد ترتیب غسل (سروگردن – سمت راست – سمت چپ)نیز نکات بهداشتی و جسمانی ذکر کرده اند که :وقتی انسان با آب سرد مشغول به شستن یک عضو شد درجه حرارت در اعضای بدن مختلف می گردد در نتیجه گردش خون به آن سمت شدید می شود و به دنبال آن عمل حیاتی دوران خون شدت پیدا می کند همانطور که در وضو صورت می گیرد، حتی اگر با آب گرم هم انجام شود باز این فرایند جریان پیدا می کند . »[۲۸]

یکی از صاحب نظران معتقد است :

«روی پوست بدن منافذی است که قریب دو میلیون عدد هستند که از طریق آنها پوست مبادله گازی با هوای مجاور دارد . یعنی از آن طریق اکسیژن جذب می کند بطوری که هفت درصد تنفس بدن از این طریق است و از طر ف دیگر گازهای سمی و عرق از پوست بیرون می رود که در اثر تبخیر دائمی عرق های خارج از پوست بدن ،مواد سمی و کانی آن باقی می ماند و مواد گازی و مائی آن تصعید می شود . بنابراین رسوبی روی جلد از این مواد چربی و مواد کانی و سمی باقی می ماند . این رسوبات منافذ جلدی را مسدود می کند ومحیط مساعدی برای پرورش و ازدیاد انگلهای ساس و جرب و شپش می شود و در حال عمل آمیزش (در اثر حرکات زیاد)عرق زیاد تری حاصل می شود و در نتیجه رسوبات زیاد تری حاصل می شود (بصورت متوسط در هر ۲۴ساعت یک لیتر عرق از بدن خارج می شود و اگر سوراخ های سطح بدن انسان با وسیله ای مسدود شود ،طولی نمی کشد که انسان هلاک می شود ) لهذا شارع مقدس اسلام ،غسل جنابت را واجب فرمود تا بدن شسته و رسوبها که لانه انگلها است مرتفع گردد و از خطر آن مصونیت حاصل گردد و نیز غسل جنابت باعث می شود که منافذ پوستی بدن باز شود و تنفس جلدی که از لوازم سلامتی وحیات است عادی شود و حیات و نشاط را ارمغان می آورد.»[۲۹] در سابق خیال می شد که منی از همان محل مخصوص بیرون می آید تا اینکه به قوت علم ثابت شد که منی از تمام بدن بیرون می آید .

 یکی از پزشکان می نویسد :

«چون منی دارای مقداری مایع لزج است موسوم به موسین ،اطراف سوراخ(های بدن )را به خوبی می گیرد و به کلی تنفس (جلدی از دو میلیون سوراخ پوست)قطع می شود . هنگام عمل آمیزش در اثر حرکات عنیفه اعصاب خسته و منقبض می شود وغسل کردن به آب گرم ،اعصاب را منبسط و آنها را به حال طبیعی وعادی بر می گرداند و نیز جریان خون را در همه بدن تشدید و تجدید می نماید . »[۳۰]

ودر روایات نیز در مورد علت غسل جنابت آمده است که :

«عَن مُحَمَّدِ بنِ سَنان عَنِ الرِّضا(ع) اَنَّهُ کَتَبَ اِلَیهِ فِی جَوابِ مَسائِلِهِ ، عِلَّهُ غُسلِ الجَنَابَهِ النَّظافَهُ ،وَ لِتَطهیرِ الاِنسَانِ مِمَّا اِصَابَهُ مِن اَذَاهُ ، وَ تَطهیرِ سَائِرِ جَسَدِهِ ، لِاَنَّ الجَنَابَهَ خَارِجَهٌ مِن کُلِّ  جَسَدِهِ فَلِذلِکَ وَجَبَ عَلَیهِ تَطهیرُ جَسَدِهِ کُلِّهِ وَ عِلَّهُ التّخفیفِ فِی البَولِ وَ الغَائِطِ اَنَّهُ اَکثَرُ وَ اَدوَمُ مِنَ الجَنَابَهِ ، فَرَضِی فِیهِ بِالوُضُوءِ لِکَثرَتِهِ وَ مَشَقَّتِهِ وَ مَجیئِهِ بِغَیرِ اِرادَهٍ  مِنهُ وَ لَا شَهوَهٍ ، وَ الجَنَابَهُ لَا تَکُونُ اِلَّا بِالاِستِلذَاذَ مِنهُم وَالاِکرَاهِ لِاَنفُسِهِم.

امام رضا (ع)در جواب پرسشهای محمد بن سنان نوشتند :علت غسل جنابت نظافت (وپاکی جسم )و طهارت (و پاکی روح)انسان از اذیت و(فشاری )است که به او رسیده و همچنین پاکی بقیه اعضاء بدن ،چون که جنابت از تمام بدن خارج می شود ،پس به خاطر این پاک کردن تمام بدن بر او واجب شده و علت تخفیف در ادرار و مدفوع آنست که بیشتر و دائمی تر از جنابت است پس خداوند در آنها به وضو گرفتن راضی شد چون(
دفعات)ادرار و مدفوع زیاد و(غسل برای هر مرتبه )سخت وخروج هر یک از آنها از اختیار انسان بیرون است و از روی شهوت هم نیست ولی جنابت از روی شهوت وفشار روحی صورت می گیرد .»[۳۱]

ب- غسل حیض:

حیض :«بیرون آمدن خون از زن ،ماهی یک مرتبه به مدت چند روز ،که آن را «عادت» و «قاعده» و «قاعدگی» و «بی نمازی» هم می گویند . »[۳۲]

در قرآن کریم در این مورد آمده است که :

« وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِی الْمَحِیضِ وَلاَ تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»[۳۳]

«از تو درباره عادت ماهانه (زنان)می پرسند ،بگو:«آن رنجی است ،پس به هنگام عادت ماهانه از (آمیزش با)زنان کناره گیری کنید ،و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند ،پس چون پاک شدند ،از همان جاکه خدا به شما فرمان داده است ،با آنان آمیزش کنید ،خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست می دارد . »

این آیه به صورت مفصل در مبحث «ممنوعیت با زنان در حال حیض »مورد بررسی قرار خواهد گرفت . فقط در اینجا اشاره می شود که «زنان در هر ماه حدود سه روز خون بااوصاف خاص می بینند که آن را خون عادت ماهیانه یا حیض نامند و زن را در این حالت حائض گویند . »[۳۴]

«جمله «فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ  » می رساند که وقتی زنان پاک شدند نزدیکی با آنان جایز است .از این جمله برخی استفاده کرده اند که غسل کردن برای زنان قبل از عمل زناشویی لازم است ولی اکثر فقهای شیعه می فرمایند :عمل زناشویی بعد پاکی زن از حیض و حتی قبل از غسل جایز است و وجوب غسل حیض را از دلایل دیگر ثابت می کنند . »[۳۵]

«باید دانست که هر گاه شستشوی تام از بدن نشود،مورد سوء خلق می گردد. و به علاوه حالت معاشرت کم میشود و ترک این غسل موجب کم شدن محبت واستشمام بوی تعفن می شود و اشخاص تارک این عمل قوه شامه شان کم می شود . »[۳۶]

حکمت ها و اسرار علمی آن شامل همان مواردی که در مورد غسل جنابت گفته شد ،می‌شود . البته به جز این حکمت ها و اسرار علمی ،از بعد روانشناسی می توان گفت :

«امروز علم جدید ضرورت غسل کردن زن ،بعد از حیض را بیان می کند ،بعد از اینکه آیه آن را (۲۲۲- بقره )قرنها قبل بیان نموده است و آن از جهت بهداشتی به خاطر زدودن ترشحات و چرکها و میکروبهایی که بدن به آن آغشته شده و عرقی که به سبب حیض به بدن راه یافته است ،می باشد . ولی جهت گیری روانشناسی ازپیشرفت علم پزشکی در مورد آن صریح تر است و آن ضرورت غسل کردن است که زن با زینت و نظافت در نزد شوهرش بعد از حیض ظاهر شود تا رضایت و سرور شوهرش را فراهم کند و آثار مریضی و بدحالی زمان حیض را از ذهن شوهرش بزداید . »[۳۷]

ج- پاداش غسل در روایت :

در مورد ثواب غسل حیض و جنابت می توان گفت که هر کس غسل حیض و جنابت انجام دهد به او ثواب زیادی می رسد همانطور که در روایتی از پیامبر (ص) آمده است :

« مَنِ اغتَسَلَ مِنَ المَحیضِ اَوِ الجَنَابَهِ اَعطَاهُ اللهُ بِکُلِّ قَطرَهٍ عَیناً فِی الحَنَّهِ ، وَ بِعَدَدِ کُلِّ شَعرَهٍ عَلَی رَأسَهَا وَ جَسَدَهَا قَصراً فِی الجَنَّهِ اَوسَعُ مِنَ الدُنیَا سَبعینَ مَرَّهً لَا عَینٌ رَأَت وَ لَا اُذُنٌ سَمِعَت وَ لَا خَطَرَ عَلَی قَلبِ بَشَر.»[۳۸]

کسی که از حیض یا جنابت غسل کند خدا به عوض هر قطره آبی که به کار برده چشمه‌ای در بهشت به وی عطاء فرماید و به عوض هر تارمویی که به سروتن او باشد قصری در بهشت به او بخشد که هفتاد بار از دنیا وسیع تر باشد قصری که نه هیچ چشمی مانند آن دیده و نه هیچ گوشی مانند آن شنیده و در قلب هیچ انسانی خطور نکرده است . »

۳- طهارت لباس

اولین قدمی که انسان در آرایش خود برداشته است پوشش قسمتی از بدن یا تمام بدن بوده است . لباس پوشیدن ،شأنی از شئون انسان است که تقریبا به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنه جغرافیای امروزی زمین ،گسترش دارد.

«لباس دست کم پاسخگوی سه نیاز آدمی است ،یکی اینکه او را از سرما  وگرما و برف و باران حفظ می کند ،دیگر اینکه در جهت عفت و شرم به او کمک می کند ،و بالاخره به او آراستگی و زیبایی و وقار می بخشد . لباس آدمی را می توان از یک لحاظ به مسکن او تشبیه کرد . درست است که انسان در ابتدا برای محفوظ ماندن از سرما و گرما و نیز حمله و هجوم حیوانات به ساختن خانه می پردازد ،اما علاوه بر این منظور ،خانه مأمن و ماوایی است برای او، تاخود ،اموال و احوال اختصاصی اش را در چار دیواری آن سامان بخشد و گذشته از اینها خانه هر کس فضایی است که او میتواند ذوق و سلیقه خود را ،در حد امکانات خویش در آن اعمال کند و غریزه زیبایی پسندی اش را ارضاء نماید .

لباس را نیز می توان به تعبیری «خانه »و درست تر بگوییم «خانه اول»هر کس دانست . لباس خانه اختصاصی تر انسان است . چون هر فرد نخست در لباس خود سکونت دارد و بعد در خانه اش و از این قرار است که میتوان گفت ،همه ما به جهت لباسی که بر تن داریم،خانه بدوشیم .» ۱

و اما در مورد اینکه چرا با پیشرفت علم ، انسانها نیاز به آموزش در آداب و انتخاب لباس دارند آمده است که :

«اگرچه به نظر نمی رسد که امروزه پوشش ،موضوعی ناشناخته باشد و با پیشرفت علم و آگاهی بشر انسان متمدن نیازی به آموزش در آداب و انتخاب پوشش داشته باشد ،اما چون تمدن ساخته عقل و فکر بشر ،تنها شامل جنبه ظاهری مسائل حیاتی بوده و فاقد اصول و آئین صحیح بهزیستی است ،از اینرو متاسفانه در اثر دخالت عوامل بسیاری از قبیل هوس ،غفلت،غلبه فرهنگها،رقابتهای اقتصادی،صنعتی ،سیاسی و غیره و بالاخره کوته فکری خود انسانها در هر عصری سبب شده است که به علت ناتوانی از انتخاب صحیح پوشاک و نا آشنایی با آداب و اصول بهزیستی ،سلامتی و رفاه بشر به نوعی نادیده گرفته شود و در اثر پیروی کورکورانه از مدیست های پول ساز و خرج تراش ،مشکلات مادی و معنوی واقتصادی و بهداشتی بسیاری در امر پوشاک برای انسانها متمدن معاصر به وجود آید . »۱

اصول پوشش در اسلام :

«در اسلام،دستوراتی که در زمینه لباس پوشیدن آمده است بیشتر متوجه جنبه های سلامتی ،اخلاقی و اجتماعی است زیرا لباس با مقتضیات پوست بدن از نظر تهویه ،جذب عرق و تولید بار الکتریکی و غیره سازگار باشد تا به پوست بدن آسیب نرساند و به دلیل اینکه لباس انسان در معرض دید دیگران قرار دارد ،توصیه های زیادی به نظافت و زیبابودن ورنگ وجنس آن شده است و اکنون به توضیح هر کدام از  این اصول پرداخته

می شود.»۲

الف- جنس لباس

با توجه به اینکه لباس در تماس با پوست بدن قرار می گیرد جنس لباس نقش مهمی را در برخورد با پوست دارد و در اسلام نیز به این مورد توجه شده است .

«پوست که بدن را در برگرفته و از محیط خارج جدا کرده یک  قشر غیر قابل نفوذ نیست بلکه با روزنه های بسیار ریز بین سلولی با محیط زندگی دائماً در حال تبادلات شیمیایی از مواد فرار و گازی شکل است . پوست بدن سه وظیفه مهم دیگر علاوه به نقش پوشش خارج بدن برعهده دارد:

۱-   جذب اکسیژن(تنفس پوستی)

۲-   دفع سموم گازی شکل و فرار بدن

۳-   عمل تعرق (عرق کردن )یا دفع سموم غیر فرار و املاح  والکترولیتها به کمک عرق

بنابراین جنس لباسی که انتخاب می شود باید طوری باشد که مانع هیچ کدام از وظایف پوست نشود زیرا لباس ارتباط مستقیم با پوست بدن دارد.

جنس لباس در آئین بهزیستی اسلام کاملاً مورد توجه قرار گرفته و توصیه شده است که بجای استفاده از اجناس مضر ،حتی الامکان از پوشاک سالم از الیاف طبیعی استفاده گردد و لذا پوشیدن لباس پنبه ای و کتانی در درجه اول و لباس پشمی در درجه دوم اهمیت قرار داده شده است ،حتی استفاده مداوم از لباس پشمی جز در مقام اضطرار،مکروه اعلام شده است . پشم این خاصیت رادارد که حرارت بدن را گرفته ومدتی در خود نگه می دارد و به کندی آن را پس می دهدواز این رو در زمستان لباس پشمی لباس مناسبی است اما در غیر سرما،درتمام شرایط لباس کتانی و پنبه ای از لحاظ آرامش عصبی و کاهش تحریکات و حساسیت اعصاب بهتر است.»[۳۹] و در روایات به این موضوع اشاره شده است که لباس پنبه ای را پیامبر می پوشید و آن را لباس اهل بیت معرفی می کردند.

 حضرت علی (ع)می فرماید :

«اَلبَسُ و الثَّیَابَ مِنَ القُطنِ فَاِنَّهُ لِبَاسُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ لِبَاسُنَا وَ لَم یَکُن یَلبِسُ الصَّوفَ وَالشَّعرَ اِلَّا مِن عِلَّهٍ»[۴۰]

«لباس پنبه ای بپوشید که آن لباس رسول خدا (ص)و لباسها(اهل بیت)است ؛و آن حضرت از لباس پشمی و مو استفاده نمی کرد مگر بنا بعلتی.»

«امروزه پزشکان توصیه می کنند لباس زیر که مستقیماً با بدن تماس دارد ،حتماً پنبه ای باشد . تجربه نشان داده است که پارچه های تهیه شده از مواد مصنوعی به دلیل اینکه با مقتضیات پوست بدن انسان سازگاری ندارد ،سلامتی پوست را در معرض خطر قرار می دهند وهمچنین لباسهایی که از پوست حیوانات حرام گوشت ومرده تهیه می شود به دلیل اینکه به انواع میکروبها آلوده است می تواند ناقل آن میکروبها به انسان باشد و از طرف دیگر فطرت سالم انسان از پوشیدن لباسی که از پوست حیوان مرده تهیه شده باشد ،نفرت دارد و لذا اسلام با تحریم پوشیدن چنین لباسهایی هم زمینه ابتلا به آلودگیهای میکروبی مربوط به آن را از میان برده  و هم مانع از کاهش حساسیت روحی انسان نسبت به اشیاء نفرت انگیز شده است . اما پارچه های پنبه ای و کتانی ،چون از مواد طبیعی تهیه می شوند ،علاوه بر اینکه از نظر بار الکتریکی ایجاد مصونیت می کنند بامقتضیات پوست بدن تطابق بیشتری دارند و پوست در این نوع لباسها بهتر می تواند گازهای بدن را دفع نماید . »[۴۱]

پس از نظر اسلام بهترین نوع  جنس لباس پنبه و کتان است و انتخاب این نوع جنس از نظر اسلام بخاطر حفظ سلامتی و تندرستی انسان است در حقیقت همه دستورات اسلام برای سلامتی انسان و به نفع انسان است که جنس لباس هم یکی از این موارد است والبته در اسلام لباسهایی هم وجود دارد که پوشیدن آنها حرام بوده و افراد از پوشیدن آنها نهی شده اند .

«بدانکه مردان را حریر محض پوشیدن و جامه طلا باف پوشیدن حرام است و احوط آنست که عرقچین و کیسه و چیزهایی که عورت را با آن توان پوشید هم از حریر نباشد و باز احوط آنست که اجزای جامه مانند سجاف حریر نباشد و بهتر آنست که چیزی که به ابریشم مخلوط کنند یا پشم یا کتان یا ریسمان باشد و اولی آنست که بقدر ده یک زیاده باشد و اگر مجموع تار یا مجموعه پود غیر حریر باشد بهتر خواهد بود وباید که پوست حیوان مرده نباشد هر چند که دبّاغی کرده باشند بنابرا شهر بین الاصحاب و پوست حیوانی چند که قابل تزکیه نیست نباشد و در نماز باید که پوست و پشم ومو و شاخ و دندان  سایر اجزای حیوانی که گوشتشان حرام است نباشد و در سمور و سنجاب و خر که الحال معروف است خلاف است و احوط اجتناب است . اگر چه اظهر در خر و سنجاب آنست که نماز در آنها جایز است و بهتر آنست که در جامه که در زیر آن جامه‌ها یا در بالای آنها پوشیده باشند نماز نکنند. مبادا مویی چسبیده باشد . منقولست که حضرت رسول (ص)به حضرت امیر المومنین (ع)فرمود که جام حریر مپوش که حق تعالی به سبب این در قیامت پوستت را در آتش می سوزاند و از حضرت صادق(ع) پرسیدند که جایز است مرد را که اهل خود را به طلا زینت کند گفت بلی زنان و کنیزان را اما پسران را نه .[۴۲]

ب- رنگ لباس

اولین چیزی که در رویارویی با افراد ،حتی قبل از سخن گفتن توجه انسان را جلب می کند ،رنگ یا نوع پوشش یا لباس است . رنگ و نوع لباس انسان ،هم برای خود فرد و هم برای بیننده می تواند نشاط آور و شادی بخش باشد و یا برعکس غم وافسردگی به همراه داشته باشد .

و همانطور که در روایات مثل :رسول الله (ص):«اَلبَسُو البَیَاضَ؛ فَاِنَّهُ أَطیَبُ وَ اَطهَرُ وَ کَفَّنُوا فِیه مَوتَاکُم»[۴۳]« لباس سفید بپوشید ،زیرا جامه سفید نیکوتر و پاکیزه تر است و مردگان خود را نیز در پارچه سفید کفن کنند.»فهمیده می شوداز نظر اسلام مناسبترین رنگ برای پوشش رنگ سفید است .

 اما بعد از رنگ سفید ،رنگهای دیگری هم وجود دارد که مورد توجه قرار گرفته و همچنین رنگهایی که مکروه شناخته شده است . از جمله در حلیه المتقین آمده که :     «بعد از سفید ،زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نیمرنگ و کبود و عدسی و مکروه است سرخ تیره خصوصا در نماز وپوشیدن جامه سیاه کراهت شدید دارد در همه حال»[۴۴]

البته رنگها بر روان هم تاثیر می گذارند و در کتابهای روانشناسی اشاره شده است که رنگها می توانند در شادی و غم و حالات روانی و روحی افراد تا تاثیر گذار باشند.

«تاثیر رنگها بر روان انسان و نوع اثر گذاری هر رنگ مورد مطالعه روانشناسان و پزشکان قرار گرفته است و کاربرد منفی و یا مفید بودن بعضی از رنگها و تاثیر آنها بر روان انسان انکار ناپذیر است . مثلا رنگ سبز نشاط آور و شادی آفرین است و رنگ آبی ایجاد آرامش می کند و یا رنگ زرد موجب شادی و نشاط ولی رنگ سیاه نشانه غمزدگی و غم و اندوه است . در اسلام به پوشش زیبا و رنگ های شاد توجه شده است و از رنگ سیاه اظهار کراهت و ناراحتی شده و افراد از پوشش سیاه در مواردی منع شده اند . »[۴۵]

و از نظر بهداشتی در مورد رنگ گفته شده است که :

«رنگ لباس از نظر بهداشت و از نظر جذب حرارت و نور و نظافت و اثرات روانی دارای اهمیت است . لباس سفید آلودگی را نشان می دهد و انسان را وادار به رعایت نظافت بیشتر می نماید و توصیه شده است که لباس کودکان را سفید انتخاب کنند تا زودتر متوجه آلودگی آن شده و در تعویض یا شستن آن اقدام کنند . در حالیکه پوشیدن لباس سیاه را مکروه دانسته اند ،زیرا لباس سیاه چرک و کثافت را دیر آشکار می کند و دیرتر شسته و تمیز می شود و جنبه ضد بهداشتی دارد و برای سلامتی بدن مضر است .»[۴۶]

پیامبر اسلام و ائمه اطهار (ع)در برخی از روایات مردم را دعوت به پوشیدن لباسهای رنگی وشادی کرده و خود آن بزرگواران در موارد متعدد از لباسهایی با رنگهای مختلف استفاده می کردند .

پیامبر اکرم (ص)درباره پوشیدن لباس سفید می فرماید :

«لَیسَ مِن لِبَاسِکُم شَیء اَحسَن مِن البیَاضِ فَالبِسُوهُ» [۴۷]

هیچ لباسی بهتر از لباس سفید در بین لباسهای شما نیست ،لباس سفید را برای پوشیدن انتخاب کنید . »

ج- نظافت لباس

پاکی و پاکیزه بودن لباس یکی از خواسته های طبیعی انسان است که اسلام نیز برآن تاکید کرده است . همه انسانها بالفطره زیبایی وتمیزی را دوست دارند زیرا جدای از جنبه معنوی ،مردم محبت بیش تری به یکدیگر خواهند کرد و از طرف دیگر بهداشت وتندرستی به جامعه اسلامی روی خواهد آورد و قرآن کریم در این باره می فرماید :

«وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْ»[۴۸]

«و لباس خویشتن را پاک کن »

سوره مدثر ،مکی است و از اولین سوره های است که به پیامبر اسلام(ص)نازل شده است ،خطاب آیه به پیامبر است که لباس را به خود پیچیده بوده به ایشان می فرماید :«ای کسی که لباس به خود پیچیده ای برخیز و انذار کن و تکبیر بگوی و لباس خود را پاک کن »

«در مورد اینکه منظوراز این آیه (طهارت لباس)چیست حداقل شش نظر در بین مفسرا مطرح است :

الف- منظور ظاهر آیه باشد یعنی «تطهیر لباس از نجاست برای نماز»مقصود است .

ب- آیه کنایه از اصلاح عمل انسان باشد چون عمل به منزله لباس نفس است .

پ- مراد ازآیه تزکیه نفس از گناهان است .

ت- منظور کوتاه کردن لباس است چون موجب می شود از نجاسات روی زمین دور بماند .

ث- منظور پاک کردن همسران از کفر و گناه است ،چون همسر به منزله لباس انسان است.

ج- منظور از آیه بدست آوردن اخلا ق پسندیده است . »[۴۹]

«در نظافت و پاکیزگی لباس در اسلام همان بس که اولین برنامه اسلام پس از اعتقاد به مبدا و معاد و اظهار عظمت خداوند دستور نظافت لباس است . که از روز اول بعثت پیغمبر خاتم (ص)پس از مراجعت رسول خدا از جبل حرا به منزل خدیجه ،خود را پوشاند به واسطه احساس سردی (در اثر اضطراب امر نبوت و رسالت )جبرئیل نازل و آیات اول سوره مدثر را آورده و فرمود :«وَثِیَابَکَ فَطَهِّرْوَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ»[۵۰] «ای پیغمبر (ص)باید لباسهایت را پاکیزه نمایی و از قذارات و نجاسات احتراز فرمائید.»

و به ضمیمه آیه کریمه«لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»[۵۱] «همه شما امت باید تاسی بر رسول خدا(ص)نمایید .»از اینجا ظاهر می شود نظافت لباس چقدر مورد عنایت خاص شارع مقدس بوده که پیش از همه برنامه ها واحکام اسلام شرف صدور پیدا کرده است . »[۵۲]

وپزشکان در این مورد می نویسند :

«در اسلام طهارت لباس یکی از شرایط صحیح بودن عبادت است . همین امر ،انسان مسلمان را ملزم می کند تا برای طهارت لباس خود اهمیت خاصی قائل شده واز آلوده شدن آن بوسیله نجاسات جلوگیری نماید . اهمیت این مسئله در حفظ انسان در برابر آلودگی ها بر کسی پوشیده نیست.»

لذا انسان می تواند بفهمد که چرا انسان نمازگزار باید لباسش در هنگام نماز پاک باشد .چرا طهارت لباس شرط برخی اعمال حج مثل طواف است و چرا پوشیدن لباس پاکیزه برای نماز و داخل شدن در اجتماعات دینی مستحب است . همه این موارد به نفع انسان است و باعث سلامتی و تندرستی او می شود.

در جامعه اسلامی مسلمانان به پیروی از پیشوایان خود باید لباس و بدن خود را از پلیدیها پاکیزه نمایند و به خصوص در هنگام شرکت در مجالس عمومی تا به این طریق از بروز و شیوع امراض از طریق مستقیم یا غیر مستقیم  در جامعه جلوگیری به عمل آید . یک انسان مسلمان قبل از نماز وپیش از ادای مراسم نمازهای جمعه و دخول در مساجد ،زیارتگاهها و . . . باید هر نوع پلیدی را که بر بدن و یا لباسش وارد آمده ،تطهیر نماید . به خاطر اینکه در صورتی که بدن آلوده به کثافات از قبیل خون،ادرار و . . . باشد به لباس سرایت می کند و همین لباس با تماس به اثاثیه و ظروف ،وسیله انتشار بیماری‌های عفونی از قبیل حصبه ،اسهال خونی ،وبا و غیره خواهد شد.

 بخش دوم

بهداشت غذایی

 

120,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

مطالب پیشنهادی:
  • پایان نامه بررسی احکام فقهی و تطبیق آن با آیات قرآن درباره طهارت های سه گانه (وضو- غسل- تیمم)
  • پایان نامه بررسی و نقد عقاید زرتشتیان در توحید، نبوّت، معاد از منظر قرآن
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.