مقاله تاریخچه علم روانشناسی مربوطه به صورت فایل ورد و قابل ویرایش می باشد و داری ۲۱ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک مقاله تاریخچه علم روانشناسی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
عنوان |
صفحه |
مقدمــــــه |
۲ |
تحول روانشناسی نوین |
۴ |
تأسیس رسمی روانشناسی |
۶ |
مکتبهای فکری در تکامل روانشناسی نوین |
۷ |
خدمتهای تجربهگرایی به روانشناسی |
۱۰ |
پیشرفتهایی در فیزیولوژی اولیه |
۱۱ |
پژوهش درباره کارکردهای مغز |
۱۱ |
آغاز روانشناسی آزمایشی |
۱۲ |
روانشناسی بالینی |
۱۲ |
مفاهیم شخصیتگرایانه و طبیعتگرایانه تاریخ علمی |
۱۴ |
نظریه شخصیتگرایانه تاریخ علمی |
۱۴ |
نظریه طبیعتگرایانه تاریخ علمی |
۱۵ |
آغاز علم نوین |
۱۸ |
فرضیه تغییرپذیری و افسانه برتری مردانه |
۱۹ |
مراجع |
۲۱ |
روانشناسی یعنی : ” مطالعه رفتار” یا ” مطالعه علمی رفتار موجود زنده” ،” مطالعه علمی رفتار و فرایند های روانی ” ، علمی که رفتار و زیرساختهای آن، یعنی فرایندهای فیزیولوژیکی و شناختی را مطالعه می کند و در عین حال حرفه ای است که در آن از دانش حاصل برای حل عملی مسائل انسانی ، استفاده میشود” .
هر چند سابقه علمی روانشناسی بسیار کوتاه است ، اما در همین دوران کوتاه نیز رویدادهای بسیار و در عین حال مهم باعث گردیده است روانشناسی تا بدین حد در ابعاد مختلف حیات آدمی ، بکار گرفته شود.
در سال ۱۸۷۵ ویلیام جیمز ( بطور مستقل و تقریبأ همزمان با وونت) اولین آزمایشگاه را برای مطالعه در زمینه درون نگری یا مشاهده دقیق و نظام دار تجربه آگاه آزمودنیها به وسیله خویشتن در آمریکا تاسیس کرد.
در سال ۱۸۷۹ وونت اولین آزمایشگاه را برای انجام گرفتن تحقیقات روانشناسی در لایپزیک (آلمان) تاسیس کرد.
در سال ۱۸۸۱ وونت اولین مجله را برای معرفی نتیجه تحقیقات روانشناسی ، منتشر ساخت.
در سال ۱۸۹۰ ویلیام جیمز کتاب اصول روانشناسی را به چاپ رسانید.
در سال ۱۸۹۲ استانلی هال ، انجمن روانشناسی آمریکا را تاسیس کرد.
در سال ۱۹۰۴ ایوان پاولف نشان داد که چگونه می توان پاسخهای شرطی شده را ایجاد کرد
بدین وسیله مسیر یا راه را برای پیدایش روانشناسی محرک- پاسخ ، هموار ساخت.
در سال ۱۹۰۵ آلفرد بینه اولین آزمون هوش را با موفقیت در فرانسه تهیه کرد .
در سال ۱۹۰۹ استانلی هال از فروید جهت سخنرانی در دانشگاه کلارک در امریکا دعوت به عمل آورد و در نتیجه باعث گردید شهرت رو به گسترش فروید به طور رسمی و خاصه در امریکا نیز پذیرفته شود.
در سال۱۹۱۳ جان بی . واتسون بیانیه رفتارگرایی کلاسیک را نوشت و طی آن اعلام کرد که روانشناسی تنها باید به مطالعه” رفتار قابل مشاهده موجود زنده ” بپردازد.
در بین سالهای ۱۹۱۴ و ۱۹۱۸ و در طی سالهای جنگ جهانی اول ، به کارگیری آزمون هوش به طور گسترده آغاز گردید.
در دهه ۱۹۲۰ روانشناسی گشتالت به حداکثر نفوذ خود در بین روانشناسان و نیز در علم روانشناسی نزدیک شد ، در سال ۱۹۳۳ نفوذ نظریه های فروید نا انتشار ” سخنرانیهای مقدماتی ولی جدید در زمینه روانکاوی ” ، بیشتر تحکیم پیدا کرد.
در طی سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ رشد سریع روانشناسی بالینی در پاسخ به تقاضای بسیار زیاد و فزاینده برای دریافت خدمات بالینی ( ناشی از صدمات حاصل از جنگ جهانی دوم ) ، آغاز شد.
در سال ۱۹۴۳ کلارک هال از رفتارگرایی اصلاح شده که طی آن استنباط های دقیق درباره حالتهای غیر قابل مشاهده درونی مجاز شمرده می شد ، دفاع کرد.
در سال ۱۹۵۱ کارل راجرز با انتشار کتاب خود تحت عنوان ” درمان متمرکز بر مددجو” باعث شد” نهضت بشر دوستانه ” در روانشناسی آغاز گردد.
در سال ۱۹۵۳ بی. اف. اسکینر کتاب معروف خود به نام ” علم و رفتار آدمی” را منتشر ساخت و از نهضت رفتارگرایی همانند واتسون پشتیبانی کرد.
در سال ۱۹۵۴ آبراهام مزلو کتاب انگیزش و شخصیت را منتشر ساخت و باعث گردید ” نهضت بشر دوستانه ” بیشتر تقویت شود.
در طی دو ده ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ ، جرقه های تحقیقات جدید باعث گردید علاقه نسبت به شناخت اساس فیزیولوژیکی رفتار و فرایندهای شناختی مجددأ ایجاد گردد.
در سال ۱۹۷۱ اسکینر با انتشار کتاب مجادله انگیز خود تحت عنوان “فراسوی آزاذی و حرمت” ، خشممردم را نسبت به ” رفتارگرایی بنیادگرا” برانگیخت.
در سال ۱۹۷۸ هربرت سیمون به خاطر تحقیقات با ارزشی که در زمینه ” شناخت” انجام داده بود ، برنده جایزه نوبل گردید.
در دهه ۱۹۸۰ نیاز به استقلال جمعی و از طرف دیگر تنوع و گوناگونی فرهنگی در جوامع غربی باعث گردید علاقه برای پاسخ دادن به این سوال که ” چگونه عوامل فرهنگی رفتار آدمی را شکل میدهند ” بطور فزاینده افزایش یابد.
در سال ۱۹۸۱ راجر اسپری به خاطر تحقیقات خود در زمینه دو پاره مخ برنده جایزه نوبل ( در فیزیو لوژی و پزشکی) گردید و …
***
به هر حال ، مروری بر تاریخچه روانشناسی – پس از پذیرش آن به عنوان یک علم – نشان میدهد که در طی ۱۱۹سال، به پیشرفتهای زیادی نائل آمده است و در دهه اخیر ، روانشناسان( خاصه در کشورهای پیشرفته صنعتی) در ابعاد گوناگون حیات آ دمی به انجام دادن فعالیتهای پژوهشی، آموزشی و مشاوره ای اتغال دارند. بر اساس گزارش انجمن روانشناسی آمریکا که در سال ۱۹۹۳ انتشار یافته است، رشته های اصلی مورد علاقه ” محققان” روانشناسی و درصد روانشناسانی که در هر یک از این رشته ها به فعالیت اشتغال دارند ، عبارتند از : روانشناسی رشد (۱/۲۵ درصد)، روانشناسی اجتماعی (۶/۲۱ درصد) ، روانشناسی آزمایشی( ۱۸/۱۵ درصد)، روانشناسی فیزیولوژیکی ( ۴/۸ درصد) ، روانشناسی شناختی ( ۴/۵درصد ) ، شخصیت (۳/۵ درصد ) ، و روانسنجی (۸/۴ درصد). از طرف دیگر ، بیشتر روانشناسانی که خدمات حرفه ای خود را در اختیار جامعه قرار داده اند، در یکی از چهار زمینه : روانشناسی بالینی (۶/۶۷ درصد) ، روانشناسی مشاوره ( ۱/۱۵ درصد) ، روانشناسی تربیت و مدرسه( ۸/۹ درصد) ، روانشناسی صنعتی – سازمانی (۹/۵ درصد) ، و سایر زمینه ها ( ۶/۱ درصد ) ، بکار اشتغال داشته اند. بر اساس همین گزارش ،” ۳۳″ درصد از روانشناسان در بخش خصوصی، “۲۲” درصد در بیمارستانها و کلینیک ها ،”۲۷″ درصد در کحالج ها و دانشگاه ها ، “۴” درصد در مدارس ابتدایی و دبیرستان ها ، “۶” درصد در امور تجاری و دستگاههای دولتی و بالاخره “۸” درصد نیز در سایر محل ها به فعالیت و کار اشتغال داشته اند.
با گفتن اینکه روانشناسی هم یکی از قدیمیترین نظامهای علمی و هم یکی از جدیدترین آنهاست، ما با یک تناقض، یک تضاد آشکار شروع میکنیم. ما همواره از رفتار خودمان در شگفت بودهایم و اندیشههای مربوط به ماهیت انسان بسیاری از کتابهای مذهبی و فلسفی ما را پر کرده است. حتی در قرنهای چهارم و پنجم پیش از میلاد مسیح، افلاطون، ارسطو و دیگر دانشمندان یونان باستان با بسیاری از مسائلی که روانشناسان امروزی با آنها سروکار دارند دست و پنجه نرم میکردند، مسائلی مانند حافظه، یادگیری، انگیزش، ادراک، خواب دیدن و رفتار نابهنجار. بنابراین، در موضوع روانشناسی بین گذشته و حال یک استمرار بنیادی وجود داشته است.
اگرچه پیشینه منادیان اندیشهورز روانشناسی به قدمت هر نظام علمی دیگری است، گفته شده که رویکرد نوین به روانشناسی از سال ۱۸۷۹، یعنی اندکی بیش از صد سال پیش، شروع شده است.
تا ربع آخر قرن نوزدهم فیلسوفان ماهیت انسان را از راه گمانهزنی، کشف و شهود و تعمیم مبتنی بر تجارب محدود خود مطالعه میکردند. دگرگونی زمانی رخ داد که فیلسوفان کاربرد ابزارها و روشهایی را که موفقیت آنها قبلاً در علوم طبیعی و زیستشناسی ثابت شده بود برای یافتن پاسخگویی به پرسشهای طرح شده در مورد ماهیت انسان آغاز کردند.
تنها زمانی که پژوهشگران برای مطالعه ذهن به مشاهدات دقیقاً کنترل شده و آزمایشگری روی آوردند روانشناسی هویتی مستقل از ریشههای فلسفیاش کسب کرد.
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر