مقاله رابطه شغل و آینده و هویت آدمی


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

رابطه شغل و آینده و هویت آدمی

تناسب شخصیت فرد با شغل وی تا چه اندازه بر عملکرد و رضایت شغلی وی تاثیرگذاراست؟

اشخاص از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوتند. هر یک از افراد دارای صفات وویژگیهایی هستند که در مجموع هستی آنها را تشکیل میدهد. هرچند بعضی اشخاص شباهتهایی با هم دارند ولی هیچگاه دو نفر بهطور کامل شبیه هم نیستند .

به عبارت دیگر اشخاص منحصر به فرد هستند. مدیران به هنگام استخدام افراد برای یک شغل خاص با توجه به نوع وماهیت آن شغل، عوامل متعددی را در نظر میگیرند از جمله عوامل فیزیکی (چهره ، قد و نوع لباس پوشیدن) ، تواناییهای فرد اعم از تواناییهای فیزیکی و فکری، مدرک تحصیلی ، مهارتهای فرد ، تجربهکاری ، تفاوتهای روانی افراد مثل نحوه نگرش وی، ادراک ،خلاقیت و…

البته دو موضوع را باید در نظر گرفت : یکی اینکه علم ودانش بشری در شناخت انسان بسیار محدود است و دیگر اینکه توانایی ما نیز در سنجش افراد محدود است.

یکی از عواملی که درهنگام انتخاب افراد برای استخدام و یا انتخاب وی برای یک شغل خاص میتواند مورد بررسی قرار گیرد شخصیت فرداست.

شخصیت ، مجموعهای از ویژگیهای روانی است که در فرد به صورت پایدار وجود دارد و بر رفتار و تفکر وی اثرگذار است. به عبارت دیگر هر شغل دارای ویژگیهایی منحصر به فرد است مثلا آیا این شغل نیازمند کار فکری است یا جسمی، محیط شلوغ دارد یا خلوت ،کار به تنهایی انجام میشود یا باگروه، نحوه نظارت چگونه است و بسیاری از مسائل دیگر؛ در مقابل افراد هم دارای ویژگیهای شخصیتی خود هستند، دوست دارند به تنهایی در گروه کار کنند ، برخی به فعالیتهای ذهنی وبرخی به فعالیتهای جسمی علاقه دارند، برخی مسئولیتپذیر و برخی مسئولیتناپذیر هستند .

حال تلاش ما این است که هر فرد را در شغل مناسب خود قرار دهیم به طوری که بین شغل وی (یعنی خصوصیات شغل) و خصوصیات شخصی وی تناسب و سازگاری وجود داشته باشد.

یک گزارش تحقیقی از آژانس استخدامی توکیو حاکی از آن است که شرکتهای ژاپنی به تناسب شخصیت داوطلبین با شخصیت سازمان وشغل بیشترین توجه وتاکید را دارند.شاید راز موفقیت شرکتهای ژاپنی در این باشد که شخصیت افراد را مقدم در تخصص ومهارت آنها میدانند به اعتقاد بسیاری از نویسندگان،وجود تناسب بین شخصیت و ویژگیهای شغلی وسازمانی باعث ایجاد رضایت بیشتر فرد، ایجاد انگیزههای در ونزا در فرد، افزایش کارایی،خلاقیت ومسئولیتپذیری خواهد شد اما در صورت عدم وجود این تناسب نمیتوان آن را با انگیزههای بیرونی مانند پول ، پاداش و … جبران کرد.

هدف این نوشتار این است که نشان دهد تناسب ویژگیهای شغلی با شخصیت شاغل چگونه بر رضایت شغلی او اثر میگذارد. به عبارت دیگر سعی بر این است نشان داده شود وجود تناسب بین ویژگیهای شخصیتی فرد از یک سو و ویژگیهای شغلی وی از سوی دیگر باعث بالا رفتن رضایت او از شغلش خواهد شد همچنین وجود این تناسب تاثیر عمیقی بر عملکرد بهتر فرد در شغلش داشته باشد.

shogl_bankmaghale.ir_

تعریف شخصیت:

همه ما در صحبتهای روزمره خود کلمه “شخصیت” را به کار میبریم . احتمالا آنچه را که در صحبت از شخصیت مدنظر داریم آمیزهای از خصوصیات مختلف است که امکان دارد خودبینی وتکبر، پیشداوری،نوسانهای خلق وخوی وارزشهای فرد باشد.

بنابراین به نظر میرسد آنچه را که از شخصیت در نظر داریم ترکیبی از اعمال،افکار، هیجانات وانگیزههای شخص باشد که در تعادل با موقعیتها و وضعیتهای مختلف نمایان می شود.(راس،۱۳۷۵، ۱۴)

شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمانی،روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند.( کریمی ، ۱۳۷۶ ،۷)

شخصیت ترکیبی از اعمال، افکار ،هیجانات،انگیزشهای فرد است.

شخصیت افراد منحصر به فرد است اما شخصیت افراد مختلف دارای وجوه اشتراک نیز هست، همچنین شخصیت فرد بالغ نسبتا ثابت باقی میماند اما دو عامل رشد وتجربه میتوانند آن را تغییر دهند.(راس، ۱۳۷۶، ۱۳)

عوامل موقعیتی دو تاثیر عمده بر شخصیت دارند:

۱) بر شخصیت فرد تاثیر میگذارد

۲) باعث آشکارسازی ویژگیهای فرد میشوند یعنی برخی ویژگیهای شخصیتی فقط در شرایط خاص خود را نشان میدهند.( مورهد و گریفن ، ۱۳۸۰، ۶۹)

● تئوری صفات شخصیتی:

طبق نظر الپورت هر شخصی دارای مجموعهای از صفات مشترک است ولی همان شخص دارای تعدادی صفات متفاوت و منحصر به فرد نیز هست. الپورت شخصیتها را به چهار دسته مشترک اجتماعی،سیاسی مذهبی وزیباشناسی تقسیم میکند( مورهد وگریفن، ۱۳۸۰، ۷۰)

به نظر ریموند کاتل هر انسانی رامیتوان در قالب مجموعه صفات شخصیتی توصیف کرد : ۱) صفات سطحی و ظاهری که منعکس کننده رفتارهای قابل مشاهده و ثابت است

( درستی ونادرستی ، خونسردی و صمیمیت )

۲) صفات درونی یا منشاء که به علت مخفی بودن اغلب قابل پیشبینی نیستند( اعتماد و سوءظن، بلوغ وعدم بلوغ، تسلط وعدم تسلط() مورهد و گریفن ،۱۳۸۰ ، ۷۰)

تئوریهای نیازهای سه گانه افراد:

دیوید مک کلند سه دسته نیاز را در افراد بیان نموده وعنوان میکند که در هر فرد یکی از سه نیاز به صورت برجستهتر ونمایانتر وجود دارد و رفتار وی راکنترل میکند.( رابینز ، ۱۳۸۱، ۸۰)

۱) نیازبه کسب موفقیت :

یعنی تلاش در راه درخشیدن و موفق شدن

۲) نیاز به کسب قدرت واعمال آن :

یعنی به دست آوردن قدرت و اعمال آن به دیگران

۳) نیازبه ایجاد دوستی :

یعنی تمایل به کسب حمایت وایجاد روابط صمیمی با دیگران

 

● نظریه شخصیتی انتخاب شغل:

از دیدگاه این نظریه انسان با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود شغلی را برمیگزیند که برآورنده نیازهایش باشد. افرادی که مشاغل یکسانی را انتخاب میکنند تا حدود زیادی ویژگیهای شخصیتی مشابهی دارند.

به نظر جان الهالند هر کدام از انواع شخصیت نیازمند محیطی است که با آن خصوصیات هماهنگی و سازگاری داشته باشد و بیشترین امکان برای رشد و شکوفایی خود را فراهم آورد. او در این زمینه شخصیت افراد را به ۶ نوع تقسیم میکند: ۱- کاوشگر ۲- هنرگرا۳- اجتماعی ۴- واقعگرا۵-سنتگرا۶- سوداگرا.

به نظر هالند رضایت شغلی میزان سازش بین نوع شخصیت ومحیط شغلی است. هر چه میزان سازش بین این دوبیشتر باشد رضایت شغلی بیشتر است . ( شفیع آبادی ، ۱۳۷۸، ۱۵۵-۱۴۴)

● تناسب بین شغل و حساسیت:

چگونگی شخصیت افراد در سازگاری شغلی اهمیت زیادی دارد. بعضی مشاغل برای افراد سر به زیر وساکت مناسب است درحالی که تعدادی از مشاغل برای افرادبرونگرا وسازگار مناسب به نظر میرسد.

توانایی سازگاری اجتماعی سهم بزرگی در موفقیت شغلی دارد در بعضی از مشاغل روی انواع خاصی از مهارتهای اجتماعی تاکید میشود درمقابل برای برخی دیگر از شغلها افراد آرام ودرونگرا مناسب هستند. ( حسینی، ۱۳۷۹ ، ۸۰)

سازش وهماهنگی بین نوع شخصیت و نوع محیط باعث سازگاری بیشتر با شغل و حرفه میگردد که به نوبه خود به رضایت منجر میشود.( شفیعآبادی ، ۱۳۷۶ ، ۸۰)

بدیهی است که افراد دارای شخصیتهای متفاوتی هستند مشاغل هم از همین ویژگیها برخوردارند.

بر اساس این شیوه تلاشهای زیادی انجام گرفته تا افراد در مشاغل مناسب گمارده شوند.(رابینز،۱۳۸۱، ۵۸)

● رضایت شغلی :

رضایت شغلی یکی از عوامل بسیار مهم در موفقیت شغلی است . رضایت شغلی عاملی است که باعث افزایش کارایی ونیز احساس رضایت فردی میگردد.

رضایت شغلی بر اثر عوامل متعددی حاصل میشود. رضایت شغلی نوعی احساس مثبت فرد به شغلش میباشد که زاییده عواملی چون محیط کار ،نظام سازمانی شغل، روابط حاکم برمحیط کار ، عوامل فرهنگی واز همه مهمتر ماهیت و چگونگی خود شغل میباشد.( شفیع بادی، ۱۳۷۶ ،۹۸)

عوامل موثر در انتخاب شغل

۱- خصوصیات روانی نظیر: هوش، علا یق، شخصیت، استعداد و نیازهای مختلف روانی در انتخاب شغل موثرند.

۲- خصوصیات جسمانی: وضع جسمانی در انتخاب شغل و اشتغال نقش موثری دارند نظیر: قد و وزن، سلا مت و نارسایی های بدنی.

۳- تجارب شخص: نحوه تربیت و تجارب فرد در جهات مختلف تحصیلی و شغلی از جمله عوامل دیگر در انتخاب شغل است.

۴- والدین: در سال های اولیه زندگی کودک در طرز تفکر کودک نقش موثری دارند.

۵- امکانات فردی – اجتماعی: نظیر شخصیت فرد، واقع نگری، امکانات محیطی، وضع اجتماعی و نیازهای جامعه نیز در انتخاب شغل تاثیر بسزایی دارند.

۶- عواملی نظیر وضع اقتصادی، تغییرات صنعتی، دوستان، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ، دین و جنس نیز در انتخاب شغل موثرند.

اگر فردی در انتخاب شغل به واقعیات فردی و محیطی توجه نداشته باشد در شغلش موفق نخواهد بود و در مقابل با یاس و شکست مواجه خواهد گردید. امکانات محیطی نظیر وضع اقتصادی خانواده و نیازهای شغلی جامعه در انتخاب شغل بسیار موثرند و باید مدنظر قرار گیرند. (شفیع آبادی، ۱۳۶۷)

عوامل متغیر در اشتغال

بازار مشاغل دائما در حال تغییر و دگرگونی است. با پیشرفت صنعت و تکنولوژی برخی از مشاغل قبلی از بین می روند و مشاغل جدیدی به جدول مشاغل افزوده می شوند. مشاور شغلی و حرفه ای باید علل تغییر مشاغل را بشناسد و به عوامل متغیر در اشتغال آگاهی یابد تا بتواند در طرح ریزی برنامه های شغلی و حرفه ای این تغییرات را مورد نظر قرار دهد.

برخی از عوامل متغیر در اشتغال که بر نیروی کار یا نوع کار تاثیر می گذارند به شرح زیر قابل ذکرند.

۱- تغییرنوع کارکنان: هرگونه تغییر در نوع کارکنان، باعث دگرگونی در بازار کار می شود. مثلا  اگر چنانچه تعداد زنان شاغل در گروهی از مشاغل افزایش یابد در صورتی که امکانات استخدامی در گروه مشاغل به حد کافی گسترش نیابد، موجب خواهد شد که عده ای از مردان نتوانند در شغل مورد نظرشان به کار اشتغال ورزند. لذا با ورود گروه جدیدی از افراد به بازار مشاغل، برای آنکه از بیکاری پیشگیری شود باید امکانات استخدامی در مشاغل مورد نظر گسترش یابد.

۲- تغییر در میزان ساعات کار: هرگاه افراد معین ساعات بیشتری را صرف کار کردن کنند برای انجام کار مشخص به تعداد کمتری کارگر نیاز خواهد بود. لذا تغییر در میزان ساعات کار به تغییر در تعداد کارگر منجر می شود.

معمولا  تغییر در میزان ساعات کار عامل کنترل کننده ای در مواقع بحران بیکاری یا کمبود نیروی انسانی ماهر در جامعه است.

۳- نوع اقتصاد: این عامل نوع و میزان کارگر و کالا ی تولیدی را مشخص می سازد. به عنوان مثال در زمان جنگ که مقدار زیادی فرآورده  و محصول جهت ادامه جنگ لا زم است، باید گروه کثیری از کارگران در کارخانجات اسلحه و مهمات سازی به تهیه مواد جنگی بپردازند. لذا نوع مشاغل در اقتصاد زمان جنگ تا حدود زیادی محدود می شود.

۴- نوع کار: نوع کار این که دستی یا ماشینی باشد در تغییر نوع کارگر موثر است. با ماشینی شدن کارها عده ای از کارگران سابق شغل خود را از دست می دهند. برای جلوگیری از چنین بیکاری و نابسامانی باید قبل از ماشینی کردن کارها از طریق اجرای برنامه های صحیح، افراد را جهت کار در کارخانجاتی که ایجاد خواهند شد آموزش داد.

جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.

همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله عوامل موفقیت در انتخاب شغل
  • پرسشنامه استاندارد رضایت شغلی هرزبرگ
  • پاورپوینت مراحل توسعه مدیریت
  • پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلد و روث
  • پایان نامه بررسی میزان رضایت وعدم رضایت شغلی مربیان پرورشی
  • برچسب ها : , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.