مقاله مدیریت تحول مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۶۵ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله مدیریت تحول نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
مقدمه: ۲
فصل اول: ۴
اصول مدیریت از دیدگاه امام علی(ع) ۴
نگاهی به تاریخچه دنیای مدیریت ۴
اهمیت مدیر از دیدگاه امام علی (ع) ۸
جایگاه مدیر در تشکیلات ۱۰
فصل دوم: ۱۱
مدیریت و ضرورت آن ۱۱
تعریف مدیریت ۱۱
مدیریت و پذیرش مسئولیت ۱۲
مدیریت نوعی امانت ۱۴
وظایف مدیران (اصول مدیریت) ۱۶
فصل سوم: ۱۸
تحول قابل تفویض نیست : ۲۱
تـغـیـیـر و تحــول ۲۸
عـادتهـای کهنـه ۳۲
تحول چیست؟ ۳۳
نظام پیشنهادات ( Suggestions system) ۳۶
اهداف نظام پیشنهادات: ۳۹
چگونگی اجرای نظام پیشنهادات: ۴۰
وظایف کمیته نظام پیشنهادات: ۴۳
نتایج مورد انتظار از اجرای نظام پیشنهادات: ۴۵
مدیریت از نقطه صفر ۵۶
مدیریت از نقطه صفر چیست؟ ۵۷
منابع و مآخذ: ۶۳
پیش درآمدی بر اصول و مبانی مدیریت / مؤلف: دکتر حسین خنیفر/ انتشارات پیک دبیران / چاپ اول / ۱۳۸۰ تهران.
مدیریت عمومی / مؤلف: سد مهدی الوانی/ چاپ ۱۳۸۰٫
مدیریت استراتژیک/ مؤلف:دیوید فردار/ چاپ ۱۳۸۱٫
دنیای امروز مدیریت مسیری طولانی و پر فراز و نشیبی را طی نموده است که دگرگونیهای آن در طول تاریخ امتداد مییابدو همانگونه که در این پیش درآمد ذکر شده است اساساً تمدنهای کهن بشری آغازگر اصول ، مبانی و روشها و الگوهای اولیه و نخستین مدیریت بودهاند که از کاربریهای ساده و ابتدایی آغاز و تا دوران نظریهپردازی و مکتبسازی و تحولات عظیم و سترگ قرون اخیر منتهی شده است.
شیوههای مدیریت و انگیزهها و مبانی فکری، عقیدتی، و انسانی و حتی خصلتهای روحی مدیر و افراد تحت رهبری او در هر سازمان و جامعهای وامدار این مسیر طولانی بشر در عرصه تحقق اداره و هدایت خویش به سمت و سوی نظم منطقی، سرعت مطلوب، قدرت سازمانی و برنامه ریزی بهینه و کارآمد است در میان جنگل تئوریها و نظریهپردازها و تألیفات و تحقیقات و پژوهشهای نظری و میدانی مرتبط با مدیریت یکی از شاخههای عمده و مهم که سهمی بسزا در تکوین و تحولات مدیریتی داشته است مدیریت اسلامی است.
مدیریت اسلامی شیوه خاصی از رهبری است که مبتنی بر مبانی فکری و عقیدتی اسلام است. جهتگیری این دین مبین در عرصه اجتماع، فرد، کار، و ارزش انسانی و الهی او به عنوان خلیفه الله است.
این شیوه از مدیریت پس از ظهور اسلام و ایجاد این تمدن عظیم و وسیع که از آسیا تا اروپا امتداد داشت جانشین شیوه متشتت نظام انسانی در اجتماع آن روز گردید. و سپس بین کشورهای تحت نظر خویش فرهنگ قومی و مشترکی را ایجاد نمود که زیر بنای یک سازمان توانمند اجتماعی گردید.
پیامبر اکرم (ص) به عنوان آغازگر این تشکیلات جامع در جامعه اسلامی و از مدینه (یثرب) بودند که شخصاً اداره امور مسلمانان را بر عهده گرفتند و پایههای اساسی این نوع مدیریت را پیریزی نمودند. امیرمؤمنان علی(ع) نیز پس از تشکیل حکومت با انجام اصلاحات فراوان و نوسازی تشکیلاتی و احقاق حقوق انسانی، مدیریت جامعی را به نمایش گذاردند که در حقیقت امتداد خط نورانی مدیریت نبــوی و قــرآنی است، ایشان مدیر را بسان نخ تسبیح تعبیر میفرمودند که دانهها را بهم پیوند میدهد.
انسان موجودی اجتماعی آفریده شده و قادر به ادامه زندگی به صورت انفرادی نمی باشد ، به همین خاطر لزوم تشکیل حکومت و اداره جامعه و مدیریت آن بر اساس قانون مدرن، از بدیهیات اولیه هر جامعه متمدنی است. لذا شاید بتوان گفت که هیچ امری در حیات انسانی و پیشبرد اهداف آن نمیتواند جانشین مدیریت و رهبری باشد و به مرور زمان که جوامع شکل گرفته و مسیر رشد و ترقی را طی نمودهاند اهمیت مدیریت جامعه، هم در هدایت آن و هم در سازندگی ابعاد مختلف آن بیش از پیش احساس شده است.
برای آنکه از مدیریت و نقش بسیار مؤثر و تعیین کننده آن در روند توسعه و رشد جوامع انسانی بیشتر مطلع شویم باید عنان داشته باشیم که هیچ عمل و کار سادهای را نمیتوان در نظر گرفت که انجام صحیح آن از برنامهریزی، سازماندهی، بکارگماری، تصمیمگیری، هماهنگی، آیندهنگری، آینده پژوهی و کنترل بینیاز باشد و حتی مباحث بودجهای در مدیریت نیز امروزه از عنایت خاصی برخوردار است و اینها همان اصول مدیریتی هستند که هر مدیر برای اداره امور حوزه مسئولیت خویش بایستی آنها را اعمال نماید.
هر مدیر و رهبری برای برآورده ساختن نیازهای سازمانی و اهداف جامعه تحت امر خویش نیاز به سازماندهی و ایجاد ارتباطات مؤثر و منسجم دارد که این امر زمانی میسر میشود که یک فرد جامع الاطراف به عنوان مدیر در رأس تشکیلات قرار گیرد. لذا امروزه اداره صحیح امور چه در سطح خرد که اصطلاحاً به آن مدیریت عملیاتی گفته میشود و چه در سطح وسیع و کلان که اصطلاحاً به آن رهبری گفته میشود مهمترین مسائلی هستند که وجود آنها در همه نظامها و حکومتها ضروری است. و آن نظام و ساختاری میتواند به صورت کاراتر و عملی تر به رفع مشکلات و رفع نیازهای موجود خویش بپردازد که سیستم مدیریتی خویش را بر اساس رهبری و مدیریتی صحیحتر و اصولیتر استوار نماید.
امروزه کشورهای غربی با داشتن دانشمندانی چند در علم مدیریت قصد دارند خود را مدعی پایهگذاری علم مدیریت و اصول آن بدانند به طور مثال« آدام اسمیت» در کتاب خود به نام « بررسی علت و ماهیت ثروت ملل» اصل تخصص کار را مطرح میکند ؛ او یک اقتصاد دان انگلیسی بود که در زمینه مدیریت بحث نموده است.
ماکس وبر جامعهشناس آلمانی نیز در اوایل قرن بیستم در کتاب خویش به نام «نظریه سازمان اجتماعی و اقتصادی » اصول مربوط به «ضابطه و نه رابطه»، «انضباط»، «انتظام»، «انصاف»، «قاعده و قانون»، «منطق» و « ثبات در سازمان» را مطرح نمود. در فرانسه نیز هنری فایول در اواخر قرن نوزدهم در کتاب خود به عنوان «اداره صنعتی و عمومی» به معرفی چهارده اصل در مدیریت پرداخت که شامل:
۱٫ تقسیم کار؛ ۲٫ اختیار مسئولیت؛ ۳٫ انضباط؛ ۴٫ وحدت فرماندهی؛ ۵٫ تبعیت فـرد از منافع عمومی؛ ۶٫ حقوق و پاداش مالی کارکنان؛ ۷٫ تمرکز؛ ۸٫ انتظام سازمانی؛ ۹٫ انصاف؛ ۱۰٫ ثبات و دوام خدمت کارکنان؛ ۱۱٫ وحدت دستور؛ ۱۲٫ سلسله مراتب؛ ۱۳٫ نوآوری؛ ۱۴٫ تقویت مبانی کار جمعی و گروهی بود.
این سیر نظریه پردازی در امر مدیریت ادامه داشت و در آمریکا نیز افراد نظریهپردازی چون فریدریک وینسلو تیلور در سال (۱۹۱۱) کتابی تحت عنوان «اصول مدیریت علمی» منتشر کرد و در آن اصول زیر را مطرح نمود:
علمی کردن روش تولید.
علمی کردن روش گزینش افراد
همکاری میان سرپرستان و کارکنان با توجه به جدایی تخصیص وظایف برنامهریزی و اجرا میان سرپرستان و کارکنان
تعیین واحد کار
پرداخت مزد مبتنی بر تعداد واحد کار انجام شده
مطالعه و بررسی زمان و حرکت برای واحدهای کار.
هربرت سایمون و جیمز مارچ در سال ۸ – ۱۹۵۷ به اصل سازمان عقلایی و رفتار عقلایی کارکنان در سازمان پرداختند. همچنین در نظریات مدیریت مبتنی بر روابط انسانی« التون مییو» و « فریتز لیز برگر» و «ویلیام دیکسن» این اصل را بیان کردند که احساس به وجود آمده در کارکنان به علت توجه مدیران به آنان به طور مؤثر باعث افزایش تولید میشود.
«کرت لوین» به اصل مشارکت گروهی در ایجاد تغییر پرداخت. «بلز» و «مک گریکور» به اهمیت نقش رهبری رسمی و اصل ذاتی و ازلی بودن میل یا تنفر انسان نسبت به کار توجه کردند. « تریست» و «بامفورت» (۱۹۵۱) اصل مهارت فنی مدیران و مهارت کار در گروه را مورد توجه قرار دادند. «کاتز» و «کان» اصل سازمان به عنوان سیستم باز را معرفی کردند و بالاخره «برنز» و «استالکر» به اصل ماشینگونه گی و اصل ارگانیکی سازمان اشاره نمودهاند.
ناگفته نماند که بیش از یکصد و بیست دانشمند دیگر نیز در این سیر نظریهپردازی سهیم بوده و لیکن این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از این اصول حتی قبل از میلاد مسیح در آثار و بقایای تمدنهای بزرگ مطرح بوده و در دوره مشعشع اسلامی تحول خاصی یافته است.
امام علی در بیان اهمیت حاکم و مدیر در اجتماع میفرمایند: مردم به زمامدار نیازمند هستند خواه نیکوکار باشد یا بدکار، تا مؤمنان کار خود را به پیش ببرند و کافر بهره خویش گیرد.
هر اجتماع و گروه بدون رهبر و مدیر دچار هرج و مرج گشته و سرانجام آن اضمحلال و نابودی خواهد بود. امیرالمؤمنین علی(ع) در این مورد میفرمایند:
والی ستمگر ظالم چه بسا بهتر از هرج و مرج همیشگی است.
همچنین حضرتش در قسمتی دیگر میفرمایند« در حالی که برای مردم رهبری بد یا خوب لازم است. . . اما در حکومت رهبر فاسد انسانهای بدکار لذتجویی میکنند تا روزگارش به سر آید.
مدیریت موثر منجر به شکوفایی و تحقق سریع اهداف هر جمع و سازمانی خواهد گردید که در این میان نقش مدیر از بارزترین نقشهاست.
در اهمیت نقش مدیر در هر تشکیلات حضرت امیر(ع) میفرمایند: مدیر مانند میخ وسط آسیاب باید ساکن، استوار و محکم باشد تا تشکیلات به درستی حول آن محور طی طریق کند.
حضرت این تمثیل زیبا را از مدیریت خویش ترسیم مینماید که غاصبان به ناحق آن را اشغال نمودهاند و امروزه در اصطلاح مدیریت و در اهمیت مدیر و منصب آن میگویند متأسفانه پستهای مدیریتی غالباً در جوامع آلوده به فساد ادار پر نمیشوند بلکه اشغال میشوند.
لذا حضرت امیر(ع) هرگاه میخواست بدان مردم را نفرین کند میفرمود: « خدا هر چه زودتر مرگ مرا برساند و بر اینها همان کسی را مسلط کند که شایسته او هستند».
و بر عکس میفرمایند: تدبیر و مدیریت خوب ، سرمایهاندک را افزون میکند، اما مدیریت و تدبیر نادرست سرمایه انبوه را نابود میکند.
همچنین حضرت امام رضا (ع) درباره سرپرستی در جامعه میفرمایند: در مطالعه احوال بشر، هیچ گروه و ملتی را نمییابیم که در زندگی موفق و پایدار باشد، مگر به وجود مدیر و سرپرستی که امور مادی و معنوی آنان را مدیریت نماید.
پیامبر اسلام(ص) فرمودهاندکه : از خطر بروز فقر بر امت اسلامی بیمناک نیستند، بلکه نگرانی ایشان از بابت تدبیر نادرست است به همین جهت مقرر داشتهاند هرگاه در یک مسافرت دستهحمعی تعداد افراد به سه نفر رسید یکی از آنها مدیریت گروه را بر عهده گیرد و برنامه سفر و مسیر را با مشورت دیگران مشخص نماید.
پیتر دراکر از صاحبنظران مدیریت در اهمیت نقش مدیریت میگوید:
همانطور که درختان از سر فاسد میشوند و از بین میروند، یک سازمان هم زمانی دچار اضمحلال و نابودی میگردد که مدیر آن سازمان توانایی مدیریت را نداشته باشد.
آلفرد مارشال یکی دیگر از اندیشمندان مدیریت میگوید:
اگر سرمایههای جهان و ابزار و ماشینآلات ، به یکباره نابود شود، اما مدیران ماهر، زمام امور را بدست داشته باشند، توسعه و پیشرفت از قبل هم شکوفاتر خواهد شد.
(کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش)
امیرالمؤمنین علی(ع) در شناخت جایگاه و موقعیت یک مدیر و رهبر در تشکیلات (همانگونه که اشاره شد) میفرمایند: همانا موقعیت من همانند قطب وسط آسیاب است.
در جای دیگر میفرمایند: موقعیت رهبر و فرمانده (مدیر) همانند موضع و نقش نخ تسبیح است که دانهها را به هم پیوند میدهد، وقتی رشته پاره شد، دانه ها پراکنده میشوند و بدون نتیجه خواهند ماند و هیچگاه در کنار یکدیگر جمع نخواهند شد.
لذا اگر سازمان را به مثابه پیکر و بدن انسان تصور کنیم مدیر سازمان مانند مغز آن پیکر(مغز انسان) است و بدون مغز انسان تنها دارای یک زندگی خطی و گیاهی است یعنی فقط نمو میکند.
به طور مثال فردی که سکته مغزی کرده است ممکن است اعضای بدنش فعالیت داشته باشد، ولیکن این فعالیت روز به روز سیر قهقرایی را تا زمان مرگ بدن میپیماید.
لذا سازمان با مدیریت مضمحل و ضعیف، بسان فردی است که دچار سکته مغزی شده و روز به روز نیز سیستم آن به سوی متلاشی شدن و نابودی پیش میرود.
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر