مقاله نگاهی به شروح کهن مثنوی و معنوی


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

مقاله نگاهی به شروح کهن مثنوی و معنوی مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۵۶  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله نگاهی به شروح کهن مثنوی و معنوی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

نگاهی به شروح کهن مثنوی و معنوی   ۱
الف) شروح شناخته شده (ق ۸-۱۴)   ۱۳
۱- شرح احمد رومی بر مثنوی (ق۸)   ۱۳
۲-جواهر الاسرار و زواهر الانوار (ق۹)   ۱۳
۳-کنوز الحقائق فی رموز الدقائق(ق۹)   ۱۴
۴-رساله نائیه(ق۹)   ۱۴
۵-رساله النائیه (نی نامه) (ق۹)   ۱۶
۶-شرح مثنوی   ۱۶
۷-شرح ابیاتی از مثنوی   ۱۶
۸-شرح مثنوی معنوی (ق۹)   ۱۷
۹-شرح ابیاتی از مثنوی   ۱۷
۱۰-کاشف الاسرار و مطلع الانوار(ق۱۰)   ۱۸
۱۱-شرح مثنوی (ق۱۰)   ۱۸
۱۲-شرح مثنوی معنوی (ق ۱۰)   ۱۸
۱۳-شرح مثنوی معنوی (ق۱۰)   ۱۹
۱۴- اختیارات مثنوی(ق ۱۰)   ۱۹
۱۵-شرح مثنوی معنوی (ق۱۰)   ۱۹
۱۶-شرح مثنوی مولوی (ق۱۰)   ۲۰
۱۷-گلشن توحید (ق۱۰)   ۲۰
۱۸-ازهار مثنوی و انوار معنوی(ق۱۰)   ۲۱
۱۹-شرح جزیرهالمثنوی (ق۱۰)   ۲۱
۲۰-شرح فاتح الابیات(ق۱۰)   ۲۲
۲۱-شرح مثنوی معنوی (ق۱۱)   ۲۲
۲۲-فتح المثنوی (ق۱۱)   ۲۳
۲۳-شرح بیتی از مثنوی (ق۱۱)   ۲۳
۲۴-شرح مثنوی (ق۱۱)   ۲۴
۲۵-شرح مثنوی (ق۱۱)   ۲۴
۲۶-شرح بیتی از مثنوی (ق۱۱)   ۲۴
۲۷-کنوزالعرفان و رموز اصحاب الایقان(ق۱۱)   ۲۴
۲۸- مکاشفات رضوی مولوی (ق۱۱)   ۲۵
۲۹-لطائف المعنوی من حقائق المثنوی (ق۱۱)   ۲۵
۳۰-شرح منتخبی از جزیره المثنوی (ق۱۱)   ۲۶
۳۱-شرح مثنوی(ق۱۱)   ۲۶
۳۲-جواهر بواهر مثنوی (ق۱۱)   ۲۷
۳۳-شرح مثنوی (ق۱۱)   ۲۷
۳۴-شرح مثنوی(ق۱۱)   ۲۷
۳۶-اسرارمثنوی و انوار معنوی(ق۱۲)   ۲۸
۳۷-حل مثنوی (ق۱۲)   ۲۸
۳۸-مغنی محمد عابد (ق۱۲)   ۲۹
۳۹-شرح مثنوی (ق۱۲)   ۲۹
۴۰-شرح مثنوی معنوی (ق۱۲)   ۲۹
۴۱-حیات المعانی (ق۱۲)   ۳۰
۴۲-شرح مثنوی (ق۱۲)   ۳۰
۴۳-مراد المثنوی (ق۱۲)   ۳۰
۴۴-حل مثنوی معنوی (ق۱۲)   ۳۱
۴۵-مخزن الاسرار (ق۱۲)   ۳۱
۴۶-شرح مثنوی معنوی (ق۱۲)   ۳۱
۴۷-اسرار الغیوب (ق۱۲)   ۳۲
۴۸-مخزن الاسرار(ق۱۲)   ۳۲
۴۹-روح المثنوی(ق۱۲)   ۳۲
۵۰-متن و شرح مثنوی (ق۱۳)   ۳۳
۵۱-شرح مثنوی معنوی (ق۱۳)   ۳۳
۵۲-شرح مثنوی معنوی (ق۱۳)   ۳۳
۵۳-دفع شبهات (ق ۱۳)   ۳۴
۵۴-شرح مثنوی وقار (ق۱۳)   ۳۴
۵۵-شرح بیتین مثنوی یا نی نامه (ق ۱۳)   ۳۴
۵۶-شرح مثنوی معنوی (ق۱۳)   ۳۴
۵۷-مفتاح المعانی(ق۱۳)   ۳۵
۵۸-شرح مثنوی معنوی (ق۱۳)   ۳۵
۵۹-شرح بیتی از مثنوی (ق۱۳)   ۳۵
۶۰-فتوحات معنوی (ق۱۳)   ۳۶
۶۱-شرح اسرار (ق۱۳)   ۳۶
۶۲-المنهج القوی (ق ۱۳)   ۳۶
۶۳-شرح مثنوی(ق۱۳)   ۳۷
۶۴-ترجمه و شرح مثنوی (ق۱۳)   ۳۷
۶۵-ره آورد مثنوی (ق۱۴)   ۳۷
۶۶- شرح مثنوی (ق ۱۴)   ۳۸
۶۷- مثنوی در سلوی (۹۶) (ق۱۴)   ۳۸
۶۸-مفتاح العلوم مولانا (ق۱۴)   ۳۸
۶۹-ترجمه و حاشیه مثنوی (ق ۱۴)   ۳۹
۷۰-اسرار العلوم مولوی(ق۱۴)   ۳۹
۷۱-تفسیر مثنوی (ق ۱۴)   ۳۹
پی نوشت ها:   ۴۲

نگاهی به شروح کهن مثنوی و معنوی

        به قول استاد فرزانه و دانشمند جناب آقای دکتر شفیعی کدکنی «مثنوی معنوی جلال الدین مولوی، بزرگ ترین حماسه ی روحانی بشریت است که خداوند برای جاودانه کردن فرهنگ ایرانی آن را به زبان پارسی هدیه کرده است و هنوز بشریت در نخستین پله های شناخت این ژرف و بی همتاست». اگر در هر سالی شرحی جامع و کامل بر این کتاب نوشته شود باز هم میدان تحقیق همچنان باز است و تشنگان این وادی جویای گزارش های بیشتر و بیشترند.(۲)

آری، تألیف صدها شرح و تلخیص و ترجمه به زبان های فارسی، ترکی، اردو و ده ها زبان دیگر دنیا که امروزه نسخ خطی فراوانی از آنها در کتابخانه های مختلف دنیا موجود است، نمودارگوشه ای ازعظمت این کتاب عظیم و پر قدر است که به حق لقب «قرآن فارسی» یافته است.

اشعار مولانا چه در مثنوی و چه در غزلیات شمس آکنده و آمیخته با رموزات عرفانی و اسرار ملکوتی است و از همان آغاز تولد و سرایش افهام و اذهان بسیاری از یاران و مریدان مولانا را به خود جلب کرد و طبق آنچه از مکتوبات مولانا و فیه ما فیه او بر می آید و نیز آنچه افلاکی در مناقب العارفین بارها بدان اشاره کرده، مولانا در زمان حیات پر برکت خود آنچه اذهان و افهام کافه انام از این رموزات در بهره اندوزی دچار مشکل می شد، با کلام جان بخش خویش کلام مثنوی را تفسیروتبیین می نمود و ایشان بارها درفهم ابیات و معانی رمز آلود مثنوی به مولانا مراجعه می کردند.(۳)

پس از مولانا و سلطان ولد که در شرح مثنوی آثار و تقریراتی از خویش به یادگار نهاده اند، قدیمی ترین شرح درباره مثنوی شرح احمد رومی از مریدان سلطان ولد و فرزندش عارف چلبی است که فروزانفر از آن خبرداده و دو نسخه از آن را در دست داشته است. (۴) این شرح که به قول زرین کوب شرح در خور ملاحظه ای نیست، (۵) در سال ۷۲۰ ق تألیف شده است. بعد از این شرح، نشانی و اثری از شرح و تفسیر در خور بر مثنوی تا حدود دو قرن به دست نیامده است.

پس از در گذشت مولانا توجه به آثار او و کوشش در شناخت شخصیت معنوی و عرفانی او به خصوص در حوزه یاران مولانا در قونیه بیشتر شد؛ لذا نخستین کوشش ها نیز در همان قونیه صورت گرفت.فریدون سپهسالار (۶۲۹ – ۷۱۹ق) که به قول خود چهل سال به مولانا خدمت کرده بود، در کتابی فارسی به ذکر مناقب و احوال مولانا پرداخت. افلاکی نیز حدود پنجاه سال بعد از مولانا(۷۱۸ق)مناقب العارفین را در ذکر مناقب و احوال و کرامات مولانا از کودکی تا رحلت نگاشت. این کتاب علی رغم حکایات مبالغه آمیزی که دارد، در بین دوستداران مولانا محبوبیت و شهرت زیادی پیدا کرد، به طوری که بارها از سوی پیروان مکتب مولانا تلخیص و ترجمه شده است، برای نمونه صابونی خلاصه از آن را با نام ثواقب المناقب به علاقه مندان عرضه کرده. محمود مثنوی خوان نیز ترجمه ی از آن صورت داده است که به ثواقب محمود مثنوی خوان مشهور بوده است.(۶)

 قدیمی ترین آثاری که می توان نامی ازمولوی یا اشعاری از او را در آنها یافت، آثار علاءالدوله سمنانی (۷۳۵ق)و شیخ نصیر الدین چراغ دهلی(۷۵۷ق) و میر سید علی همدانی (۷۸۵ق) است. علاءالدین سمنانی در پاسخ شخصی که از او پرسیده است «مولانای رومی چگونه کسی بوده» گفته است: «من

هرگز سخن او نشنودم که وقت من خوش نشده است».(۷) دو بیت از مثنوی در ملفوظات شیخ نصیر الدین چراغ دهلی و چند بیت از غزل مولانا در ذخیره الملوک میرسید علی همدانی نیز آمده است. (۸) بیشترین علاقه به مولانا و اشعار او را در شعر و آثار بزرگان قرن نهم مانند قوام الدین سنجانی (م ۸۲۰ ق)، شاه قاسم انوار، خواجه ابوالوفا خوارزمی (م ۸۳۵ق)، کمال الدین (تاج الدین) حسین خوارزمی (م ۸۴۰ق) می توان مشاهده کرد.(۹)

در حقیقت کوشش برای شرح مثنوی نیز از همین کمال الدین حسین خوارزمی شروع می شود. دو شرح منظوم و منثور او بر مثنوی به نام های کنوز الحقائق و جواهر الاسرارو زواهر الانوار به اعتباری اولین شروح منظم و منسجم بر مثنوی به حساب می آیند. از کنوز الحقائق جز قسمت هایی بر جای نمانده، اما جواهر الاسرار او منبع بسیاری از شارحان و محققان مثنوی بوده است، و لو آنکه شارح توانسته تنها سه دفتر را شرح کند.(۱۰) درباره این شروح به تفضیل سخن خواهد رفت.

به دنبال خوارزمی ، نظام الدین محمود شیرازی معروف به شاه داعی، شاعر و عارف بزرگ قرن نهم (۸۱۰ – ۸۷۰ق) حاشیه یا شرحی بر مثنوی نوشت که علی رغم کاستی ها و نارسایی هایی که درآن مشاهده می شود، در خور تحسین و توجه است. وی نیز مانند خوارزمی پیرو مکتب محیی الدین عربی است و از منظر آن عارف بزرگ به شرح پاره ای از مشکلات مثنوی پرداخته است. (۱۱) شاه داعی نیز قبل از این شرح هجده بیت از ابیات مثنوی را شرح می کند و سپس آن را ضمیمه شرح خود می سازد.

البته نمی توان از کوشش های مولانا یعقوب چرخی (م ۸۵۱ق) و مولانا عبدالرحمن جامی (م ۸۹۸ق) نیز در این قرن چشم پوشی کرد.چرخی از مشایخ فرقه نقشبندیه است و مثنوی در میان پیروان این فرقه همواره به دیده عظمت و احترام نگریسته می شده است. او به خواهش برخی اصحاب به شرح دیباچه مثنوی و توضیح و تحلیلی مختصر درباره داستان پادشاه و کنیزک و شیخ دقوقی و قصه همشهری عارف خود شیخ محمد سررزی می پردازد. جامی که خود را ارادتمندان مولاناست و درباره ی دیدارش از قونیه و تربت مولانا حکایاتی نقل شده است. (۱۲) بر دوبیت آغازین مثنوی شرحی مبسوط به نظم و نثر می نویسد که بسیاری ازشارحان بعد از اوبه خصوص پیروان مکتب ابن عربی از این شرح استفاده کرده اند.

اسیری لاهیجی وشیخ علاءالدین علی بن محمد شاهرودی معروف به «مصنفک» از دیگر بزرگانی اند که به شرح بعضی از ابیات مثنوی و رفع دشواری های آن در قرن نهم دست زده اند.(۱۳) ملاحسین کاشفی سبزواری (م۹۱۰ق)واعظ مشهور و نویسنده ی پرکار قرن نهم و دهم نیز تلاش های ارزنده ای درباره مثنوی انجام داده است. او علاوه بر دو خلاصه از مثنوی به نام های لب المعنوی و لب لباب ظاهراً شرحی نیز بر مثنوی نوشته است که بعضی از تذکره نویسان از آن خبر داده اند.

مثنوی در شبه قاره هند نیز محبوبیت فراوانی پیدا کرده بود، به طوری که از قرن دهم تا سیزدهم چند شرح بر مثنوی نوشته شد. در میان سلسله های تصوف در هند طریقت چشتیه علاقه و توجه بیشتری به آثار مولانا از خود نشان داد. (۱۴)

می گویند پیشوای این طریقت نظام الدین اولیاء (م۷۲۵ق) خود شرحی بر مثنوی نوشته است که قسمتی از آن در انجمن آسیایی بنگال نگهداری می شود. این شرح دومین شرح نوشته شده بر مثنوی بعد از شرح احمد رومی است.

به هر حال استقبال گرم حاکمان شبه قاره و مهاجرت شاعران و فعالیت متصوفان ایرانی و غیر ایرانی زمینه ی پیش ده ها شرح ناقص و کامل بر مثنوی را در شبه قاره فراهم کرد که از مهم ترین شروح بازمانده می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱-لطائف المعنوی فی حقائق المثنوی، عبداللطیف عباسی گجراتی(قرن یازدهم)؛

۲-مکاشفات رضوی، مولوی محمد رضا ملتانی لاهوری (قرن یازدهم)؛

۳-مخزن الاسرار، ولی محمد اکبر آبادی (قرن دوازدهم)؛

۴-فتوحات معنوی، عبدالعلی محمدبن نظام الدین معروف به بحرالعلوم(قرن نوزدهم)؛

۵-اسرار الغیوب، خواجه ایوب پارسا(قرن دوازدهم).

و از این میان شرح محمداکبرآبادی که کوشیده است مثنوی را بر اساس دیدگاه های ابن عربی تفسیر کند، تأثیر بیشتری بر شروح بعد از خود نهاده است.(۱۵)

البته شروح و ترجمه هایی از مثنوی به زبان های دیگر صورت گرفته که موفق تر از همه ترجمه مثنوی به زبان اردو به نام پیراهن یوسفی است که مولانا محمد یوسف علی شاه چشتی نظامی در سال ۱۲۹۳ ق به آن اقدام کرده و چندین بار به چاپ رسیده است؛ همچنین از شروح موفق شرح مفتاح العلوم از مولانا میرزا محمد نذیر عرشی نقشبندی به اردو و شرح پیر امام شاه به زبان پنجابی و شرح عبدالجبار بنکش به زبان پشتو می باشند.

آثاری در آسیای صغیر نیز در این زمینه به وجود آمد. گزیده ۳۶۰ بیتی یوسف دده از مثنوی و شرح آن به قلم عبدالله بن محمد رئیس الکتاب العثمانیه و نوشتن شروح و تلخیصاتی دیگر بر این منتخب او را در زمره پژوهندگان و شارحان مثنوی نیز به شمار آورده است و می توان گفت اقدام او در توجه شارحان ترک به شرح مثنوی در نیمه قرن دهم و یازدهم موثر بوده است، به طوری که پس از او چندین شرح ناقص و کامل در قرن دهم بر مثنوی نوشته می شود. ابراهیم بن صالح مغلوی معروف به شاهدی شرحی منظوم و خوب درباره مثنوی دارد. ظریفی حسن چلبی(۹۴۲ق)کاشف الاسرار و مطلع الانوار را در شرح بعضی از ابیات دفتر اول مثنوی می نویسد. چند شرح دیگر و نه چندان مهم در همین قرن در آسیای صغیر بر مثنوی نوشته می شود. نخستین شرح منظم و کامل را در ترکیه مصلح الدین مصطفی بن شعبان معروف به سروری (م۹۶۹ق) بر مثنوی به فارسی می نویسد و پس از آن شمعی در اواخر قرن دهم (۹۹۵ق) شرحی را بر مثنوی شروع می کند و پس از گذشت چهارده سال مؤفق می شود، شش دفتر مثنوی را به ترکی شرح کند. این دو شرح قدیمی ترین شروح کامل برمثنوی در ترکیه به حساب می آیند. پس ازآنها رسوخ الدین اسماعیل انقروی (۱۰۴۱ق) موفق می شود جامع ترین و ارزنده ترین شرح ترکی را بر مثنوی بنویسد. بعد از انقروی شروح دیگری نیز بر مثنوی به وجود آمد که مهم ترین آنها عبارت اند از:

۱-جواهر بواهر، صاری عبدالله افندی (م۱۰۷۱ق)؛

۲-روح المثنوی، اسماعیل حقی(م۱۰۶۳ق)؛

۳-ترجمه و شرح مثنوی شریف، عابدین پاشا حکمران انقره(م۱۲۵۹ق)؛(۱۶)

در این دوره در ایران نیز شروحی بر مثنوی به وجود آمدند که درباره هر یک سخن خواهیم گفت و مهم ترین آنها اجمالاً به قرار زیر است:

ملامحمد صالح قزوینی از علمای مشهور شیعی در عهد صفویه که خود ازشاگردان میرداماد و هم عصران علامه مجلسی و شیخ حر عاملی بوده است، شرحی بر ادبیات دشوار مثنوی می نویسد که شرح دفتر چهارم آن به همراه آن دو صفحه از دفتر پنجم باقی مانده است.

شرح ناشناخته ی دیگر که در کتابخانه آیهالله مرعشی نجفی نگهداری می شود، از قرن دهم ق است که تنها یک دفتر از آن باقی مانده و نام شارح نیز مشخص نیست؛ اما شارح می نویسد که حدود بیست سال از عمرش را صرف شرح مثنوی کرده است.(۱۷)

قطب الدین محمد لاهیجی اشکوری (م۱۰۷۵م)و علی فرزند شیخ فضل الله گیلانی فومنی(م۱۰۱۸ ق)و حاج ملا محمد علی نوری (م ۱۲۵۲ق) نیز ابیاتی از مثنوی را شرح کرده اند. میرزا حسن بن محمد صادق خان که خود از ملازمان شاه عباس اول بوده، نیز شرحی بر مشکلات مثنوی نوشته است.

حکیم عارف بزرگ قرن سیزدهم حاج ملاهادی سبزواری نیز با شرح ارزشمند خود بر مثنوی بزرگ زرین دیگری به کارنامه خویش می افزاید. او می کوشد مثنوی را از دیدگاه حکمت و شریعت به خصوص آرا و عقاید صدرالدین شیرازی شرح و تفسیر کند.(۱۸)

در میان غربیان نیز در قرون گذشته کوشش هایی در زمینه ترجمه و تفسیر مثنوی شده است، از جمله هامربور گشتال (م ۱۸۵۶م)دیپلمات و خاورشناس اتریشی منتخبی ازابیات مثنوی را به زبان آلمانی ترجمه کرد. سپس تورلوگ (وزیر پروتستان آلمان) به تحقیق و معرفی مثنوی پرداخت. درانگلیس نیز وین فیلد و ویلسون ترجمه هایی از مثنوی فراهم آوردند که بعدها به پسند نیکلسون درآمد.(۱۹)

گولپینارلی شروحی را که خود ملاحظه نموده، در کتاب مولویه بعد از مولانا معرفی می کند. این شروح که اغلب به زبان ترکی و برخی به فارسی است، عبارت اند از: شروح کمال الدین حسین بن حسن خوارزمی موسوم به کنوز الحقائق فی رموز الدقائق وجواهر الاسرار و زواهر الانوار، شرح بحر العلوم عبدالعلی محمد لکهنوی، شرح سروری، شرح سودی، شرح شمعی، شرح انقروی، شرح عبدالمجید سیواسی، شرح صارمی عبدالله موسوم به جواهر بواهر مثنوی، شرح اسماعیل حقی بروسوی موسوم به روح المثنوی، شرح شیخ مراد بخاری، شرح عابدین پاشا، شرح طاهر اولغون موسوم به درس های مثنوی، شرح پیری پاشا، شرح هدایی عزیز محمود، شرح حسن دده و…(۲۰) که به شرح هر یک خواهیم پرداخت.

ایشان علاوه بر شروح زبور به معرفی ترجمه هایی از مثنوی پرداخته اند که به قرار زیر است:

۱-در قرن هیجدهم م نحیفی سلیمان (م۱۱۵۱ق) از شاعران مولوی-حمزوی مثنوی را به طور منظوم به ترکی برگردانده و در کار خود توفیق یافته است. این ترجمه همراه ترجمه فرخ افندی (م ۱۲۵۶ق) بر دفتر مجعول هفتم به خط نستعلیق در سال ۱۲۸۶ق در مطبعه ی بولاق مصر چاپ شده است.

۲-طاهر بروسوی می نویسد که عبدالله صالح از پیروان طریقت عشاقی (م۱۱۹۷ق)مثنوی را در استانبول ترجمه کرده است، اما وی قید نکرده است که ترجمه مزبور کامل بوده یا ناقص و همچنین روشن نکرده است که ترجمه در کجا بوده است.

۳-خیری بیک (م۱۳۰۸ق) که به سبب انتشار مجموعه ای به نام کوتوک به «صاحب کوتوک» شهرت داشته است، به هوس افتاده که مثنوی را به نظم ترجمه کند که ترجمه خوبی از آب در نیامده است.

۴-می گویند که عونی ینی شهری (م۱۳۱۰ق) ترجمه ای منظوم تا پایان دفتر چهارم داشته است.

۵-ترجمه منظوم به وزن هجایی از فیض الله ساجد اولکو که از سوی خانه ی خلق قونیه در مجموعه ی قونیه ۶٫ حافظ محمد امین، شیخ مولویه توقات، دفتر هفتم را نیز از مولانا پنداشته وآن را نظماً به ترکی ترجمه کرده است. نسخه ای از آن به شماره ۶۳۲۳ جزو نسخه های خطی ترکی کتابخانه اونیورسیته ی استانبول نگهداری می شود.

۷-شاکر محمد از تربیت یافتگان درباره (م۱۲۵۲ق) در استانبول مثنوی را به ترکی منظوم درآورده است. اونیز دفتر هفتم را از مولانا دانسته و آن را به ترجمه خود افزوده است.یک نسخه از آن به صورت زیبا و مذهب که یک سال بعد از پایان ترجمه استنساخ شده، در موزه کتابخانه دانشگاه استانبول به شماره ۶۳۰۸ بین نسخ خطی ترکی ثبت شده است.

۸-ضمناً مرحوم گولپنارلی به ترجمه منثور مثنوی خود نیز اشاره کرده است که در سال های ۱۹۴۲-۱۹۴۶م به چاپ رسیده است.(۲۱)

به صورت پاورقی انتشار یافته و بعدها به کوشش انتشارات ترکیه در سال ۱۹۴۵ م به چاپ رسیده است.

اصطلاح نامه هایی نیز طی سه قرن پیشین بر مثنوی ترتیب یافته است که گولیپنارلی از آنها یاد می کند، عبارت اند از: ازهار مثنوی و انوار معنوی از شریف علایی بن محبی الشیرازی؛ مظهر الاشکال از محمد شعبان زاده که لغتنامه ی ترکی است به ترتیب الفبایی ترکی و یک نسخه از آن به شماره ۵۶۵ در کتابخانه ی حالت افندی موجود است که در سال ۱۱۱۳ تحریر یافته است.(۲۲)

تردید نیست که در بین شارحان مثنوی کسانی بودند که به صرف داشتن علاقه جدی به مولانا و وابستگی به او به شرح مثنوی پرداخته اند. افرادی نیز برای داشتن اثر وشمرده شدن در عداد فضلا و کسب عنوان شارح و حتی به قصد خودنمایی و اظهار برتری کار شرح مثنوی را در پیش گرفته اند. در مشرق زمین شرح در اکثر موارد برای فهمیدن، توضیح و فهمانیدن مطلب نوشته نمی شد، بلکه به آکندن اثر از اصطلاحات و تعقید هر چه بیشتر متن منجر می شد. شارح حتی لزومی احساس نمی کرد که دریابد غرض صاحب متن چیست، هر چه خود دریافت یا به عبارت صحیح تر مذهب ومشرب و اعتقاد خود را اساس قرار می داد و خواننده را شاید از قصد صاحب متن به کلی دور می کرد. هیچ شارحی آن گاه که مثنوی را شرح می کرده، دیگر آثار مولانا و آثار عمده و اصلی حیات وی را مطالعه نمی کرده است، در حالی که دیوان مولانا، افکار مندرج در مثنوی و حتی محتوای حکایات آن را شرح می دهد؛ در فیه ما فیه وی فصل هایی هست که به شرح ابیات مثنوی اختصاص دارد و مقالات شمس مهم ترین مأخذ مثنوی است.

دراینجا به معرفی اجالی برخی از شروع موجود مثنوی به ترتیب زمانی می پردازیم. نسخ خطی این شروح که به زبان های فارسی، ترکی، عربی، اردو، پشتو، پنجابی و… نگارش یافته اند، در کتابخانه های مختلف دنیا وجود دارد که حتی الامکان به معرفی آنها خواهیم پرداخت:

الف) شروح شناخته شده (ق ۸-۱۴)

۱- شرح احمد رومی بر مثنوی (ق۸)

استاد فروزانفر در مقدمه شرح مثنوی شریف از این شرح نام می برد و می فرماید که دو نسخه ی خطی از آن را در اختیار داشته است. این شرح که نگاشته ی احمد رومی معاصر سلطان ولد و فرزندش اولو عارف چلبی بوده است، حدود ۴۸ سال بعد از فوت مولانا نوشته شده است و قدیمی ترین شرح شناخته شده درباره شرح مشکلات مثنوی است. این کتاب در هشتاد فصل تنظیم شده است و شارح در آغاز هر فصل آیه ای از قرآن یا حدیثی از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر می کند و پس از شرح آن حکایتی مناسب شرح بیان می کند و برای اثبات و تقریر مطلب به چند بیت از مثنوی استشهاد می جوید. آیات و احادیث منقول نیز در شرح و تفسیر ابیات مذکور مثنوی است. این کتاب اشکالات و کاستی ها و سستی هایی دارد، اما چون قدیمی ترین شرح مثنوی است، در خور توجه و حایز اهمیت است.(۲۳)

۲-جواهر الاسرار و زواهر الانوار (ق۹)

نوینسده این اثر کمال الدین حسین بن حسن خوارزمی (م۸۴۰ق) است و از شاگردان و مریدان خواجه ابوالوفای خوارزمی و از صوفیان مشهور سلسله کبرویه می باشد. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. نثر زیبا، آهنگین، مسجع ومرصع این شرح که تقریباً اولین شرح منسجم و منظم و مرتب ابیات مثنوی است، به آن لطافت و زیبایی و دلنشینی بیشتری بخشیده است. وی پیش از شرح مثنوی ده مقاله در احوال مشایخ و بزرگان طریقت و اصول و آداب و اصطلاحات تصوف می آورد و مقدمه مدخل اثرش قرار می دهد. خوارزمی پس از این مقالات که در مجلدی جداگانه به چاپ رسیده است، دفتر اول مثنوی را شرح می کند و پس از فترت و تأخیر زیاد به سال ۸۳۳ ق شروع به شرح تمام دفتر دوم و سوم می نماید و احتمالاً به شرح بقیه دفاتر توفیق نمی یابد. (۲۴)

۳-کنوز الحقائق فی رموز الدقائق(ق۹)

این اثر اولین شرح منظوم مثنوی است. کمال الدین حسین خوارزمی (صاحب جواهر الاسرار) ناظم آن است، اما متأسفانه جز بخشی از آن به جای نمانده است. شارح علاوه بر این شرح و شرح قبلی آثار دیگری دارد که عبارت اند از: ینبوع الاسرار فی نصائح الابرار، نصیحت نامه شاهی یا نصایح شاهی، المقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی، دیواراشعار، (۲۵) تحفه الابرار فی افضل الاذکار، کتابی درعلوم ظاهری و اصطلاحات آن، کتابی در مستی از باده عرفان، شرح قصیده برده. (۲۶) اولین بار این شرح خوارزمی در هندوستان به چاپ رسیده است. (۲۷)

۴-رساله نائیه(ق۹)

50,000 ریال – خرید
 

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید


جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

سبد خرید

  • سبد خریدتان خالی است.

دسته ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.