پایان نامه آرای عرفانی حکیم نظامی گنجوی مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۲۷۲ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود پایان نامه آرای عرفانی حکیم نظامی گنجوی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
چکیده
مقدمه
باب اول) زندگی نظامی
فصل ۱) نام و نسب و ولادتگاه نظامی
فصل ۲) خانواده نظامی
باب دوم ) مقام حکیم نظامی
فصل ۱) مقام ادبی
فصل ۲)آثار نظامی
الف) مخزن الاسرار
ب) لیلی و مجنون
ج) خسرو و شیرین
د) هفت پیکر
هـ) اسکندرنامه
و) آثار دیگر
فصل ۳) مقام علمی
فصل ۴) سبک شعری و گفتار عرفانی
فصل ۵) اثرپذیری او و تاثیر وی بر شاعران دیگر
باب سوم) عقاید نظامی
فصل ۱) اوضاع سیاسی ، اجتماعی و مذهبی قرن ششم
فصل ۲) آراء و افکار او
باب چهارم) پند و اندرزهای نظامی
فصل ۱) جایگاه پند و اندرز در ادب فارسی
فصل ۲) نصایح بزرگان دین
فصل ۳) پشتوانه قرآنی و روایی نصایح نظامی
باب پنجم) آرا و آموزههای عرفانی در آثار نظامی
ـ پیوند ادب و عرفان
بخش اول) عرفان نظری
ـ عرفان نظری
فصل ۱) توحید
فصل ۲) عشق
فصل ۳) تجلی
فصل ۴) وحدت وجود
فصل ۵) مقام نبوت
فصل ۶) مقام ولایت
فصل ۷) عقل
بخش دوم) عرفان عملی
ـ عرفان عملی
فصل ۱) مقام انسان
فصل ۲) دل
فصل ۳) ادب
فصل ۴) ذکر
فصل ۵) تواضع و فروتنی
فصل ۶) اخلاص
فصل ۷) زهد
فصل ۸) مقام فنا
نتیجهگیری و پیشنهاد
منابع و مآخذ
۱٫ قرآن کریم.
۲٫ نهجالبلاغه.
۳٫ صحیفه سجادیه.
۴٫ مفاتیح الجنان.
۵٫ آملی، سید حیدر، شرح رساله نقد النقود فی معرفه الوجود، شرح و ترجمه اسماعیل منصوری لاریجانی، تهران، آیه، ۱۳۸۰٫
۶٫ آیتی، عبدالمحمد، خسرو و شیرین نظامی گنجوی، تهران، سپهر، ۱۳۶۳٫
۷٫ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، دفتر عقل و آیت عشق، جلد اول، تهران، طرح نو، ۱۳۸۰٫
۸٫ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی، تهران، حکمت، ۱۳۷۹٫
۹٫ ابن عربی، محیالدین، فصوص الحکم، شرح خوارزمی، تحقیق آیه الله حسن زاده آملی، قم، تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷٫
۱۰٫ العجم، رفیق، مصطلحات التصوف الاسلامی، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، ۱۹۹۹٫
۱۱٫ انصاری، خواجه عبدالله، تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید، تهران، اقبال، ۱۳۷۶٫
۱۲٫ احمدنژاد، کامل، مخزنالاسرار نظامی گنجوی، تهران، سخن، ۱۳۷۸٫
۱۳٫ براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، جلد ۲، ترجمه غلامحسین صدری افشاری، تهران، مروارید و خانه کتاب، ۱۳۵۱٫
۱۴٫ برزآبادی فراهانی، مجتبی، زندگی نظامی، تهران، فردوس، ۱۳۷۸٫
۱۵٫ بلخی رومی، جلالالدین محمد، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، تهران، دوستان، ۱۳۷۹٫
۱۶٫ بویل.جی.آ.، تاریخ ایران کمبریج، سلجوقیان تا فروپاشی دولت ایلخانان، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶٫
۱۷٫ بهبودی، محمدباقر، ترجمه و تحقیق گزیده کافی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۳٫
۱۸٫ بینا، محسن، مقامات معنوی، ترجمه و تفسیر منازل السائرین، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۶۳٫
۱۹٫ ثروت، منصور، گنجینه حکمت در آثار نظامی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۰٫
۲۰٫ ثروتیان، بهروز، لیلی و مجنون نظامی گنجوی، تهران، توس.
۲۱٫ ثروتیان، بهروز، مخزنالاسرار نظامی گنجوی، تهران، توس، ۱۳۶۳٫
۲۲٫ جعفری، محمد تقی، حکمت عرفان و اخلاق در شعر نظامی گنجوی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰٫
۲۳٫ جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، مرکز نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۲٫
۲۴٫ حافظ شیرازی، دیوان، به کوشش دکتر جلالیان، تهران، یزدان، ۱۳۷۹٫
۲۵٫ حافظ شیرازی، دیوان، با مقدمه دکتر جلالی نائینی از روی نسخه غنی و قزوینی، تهران، مهتاب، ۱۳۷۲٫
۲۶٫ حسنزاده آملی، حسن، صراط سلوک، فکر برتر، ۱۳۷۹٫
۲۷٫ حقیقت، عبدالرفیع، فرهنگ شاعران پارسی، تهران، شرکت مولفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۸٫
۲۸٫ حقیقی، کریم محمود، تجلی (طور تجلی)، فلاح، ۱۳۸۰٫
۲۹٫ حمیدیان، سعید، آرمان شهر زیبایی، گفتارهایی در شیوه بیان نظامی، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۲٫
۳۰٫ حیدرخانی، حسین، طلب تا سراپرده فنا، تهران، موسسه فرهنگی انتشاراتی مسعی، ۱۳۸۰٫
۳۱٫ خمینی، روحاله ، اربعین حدیث، ترجمه سید احمد فهری.
۳۲٫ خمینی، روحاله ، سرالصلوه، ترجمه سید احمد فهری.
۳۳٫ خمینی، روحاله ، شرح دعای سحر، ترجمه سید احمد فهری، تهران، تربیت، ۱۳۸۰٫
۳۴٫ خمینی، روحاله ، مصباحالهدایه، ترجمه سید احمد فهری، تهران، پیام آزادی، ۱۳۶۰٫
۳۵٫ دهخدا، علیاکبر، لغت نامه.
۳۶٫ دهقان، عزتالهر، اخلاق و تربیت اسلامی، تهران، صادق، ۱۳۸۳٫
۳۷٫ دهقان، عزتالهر، مبانی عرفان در حدیث و قرآن، تهران، صادق، ۱۳۸۱٫
۳۸٫ راجی قمی واعظ، محمد، پندهای پدران به فرزندان، ناشر مؤلف، ۱۳۷۵٫
۳۹٫ رازی، نجمالدین، مرصادالعباد، به اهتمام محمد امین ریاحی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۵٫
۴۰٫ رجائی بخارایی، احمد علی، فرهنگ اشعار حافظ، تهران، علمی، ۱۳۶۴٫
۴۱٫ راستگو، سید محمد، عرفان در غزل فارسی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۳٫
۴۲٫ رشیدپور، مجید، روشهای تربیتی، تهران، انجمن اولیاء مربیان جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۰٫
۴۳٫ رواندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد ۶، تهران، نگاه، ۱۳۷۱٫
۴۴٫ زرین کوب، عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۲٫
۴۵٫ زرینکوب، عبدالحسین، ناکجاآباد، تهران، امیرکبیر.
۴۶٫ سامانی، عمان، گنجینه الاسرار، تهران، صادق، ۱۳۸۲٫
۴۷٫ ساوجی، سلمان، دیوان اشعار، با مقدمه دکتر تقی تفضلی، تهران، بنگاه مطبوعاتی صفی علیشاه، ۱۳۳۶٫
۴۸٫ سایکس، سرپرسی، تاریخ ایران، جلد ۲، ترجمه سید محمد تقی فخرداعی گیلانی، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۷۷٫
۴۹٫ سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، تهران، طهوری، ۱۳۷۵٫
۵۰٫ سعدی شیرازی، شیخ مصلح الدین، کلیات، به تصحیح محمد علی فروغی، تهران، کتابفروشی موسسه علمی، ۱۳۶۴٫
۵۱٫ سعیدی سیرجانی، علیاکبر، سیمای دوزن شیرین و لیلی در خمسه نظامی گنجوی، تهران، نشر نو، ۱۳۶۸٫
۵۲٫ سیاح، احمد، فرهنگ دانشگاهی عربی به فارسی (ترجمه المنجدالابجدی)، تهران، پیام آزادی، ۱۳۷۲٫
۵۳٫ شاه نعمتاله ولی، دیوان اشعار.
۵۴٫ شاه نعمتاله ولی، رسائل، به سعی دکتر جواد نوربخش، تهران، فردوسی، ۱۳۳۵٫
۵۵٫ شرفالدین حسین بن الفتی تبریزی، به تصحیح و توضیح نجیب مایل هروی، تهران، مولی، ۱۳۶۲٫
۵۶٫ شیخ الاسلامی، علی، راه و رسم منزلها، تهران، آیه، ۱۳۷۹٫
۵۷٫ صفا، ذبیحالهس، تاریخ ادبیات در ایران، جلد ۲، تهران، فردوسی، ۱۳۶۳٫
۵۸٫ صفا، ذبیحالهس، گنج سخن، جلد ۲، تهران.
۵۹٫ طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان.
۶۰٫ طوسی، خواجه نصیرالدین، اخلاق ناصری، برگزیده به کوشش دکتر سید محمد علوی مقدم، دکتر رضا اشرف زاده، تهران، توس، ۱۳۶۸٫
۶۱٫ عادلی، سید مجید، منتخب الاحادیث من آل الرسول، تهران، کتابخانه مدرسه چهلستون مسجد جامع، ۱۳۶۹٫
۶۲٫ عفیفی، رحیم، مثلها و حکمتها در آثار شاعران قرن سوم تا یازدهم هجری، تهران، سروش، ۱۳۷۱٫
۶۳٫ علمی، محمد حسن، ترجمه و تفسیر قرآن کریم.
۶۴٫ فیض الاسلام، حاج سید علینقی، نهجالبلاغه، تهران، آفتاب.
۶۵٫ کاشانی، عزالدین محمود، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، تصحیح و مقدمه جلال الدین همایی، تهران، سنایی.
۶۶٫ گوهرین، سید صادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، ۱۳۶۸٫
۶۷٫ لاهیجی، شیخ محمد، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشنراز، مقدمه کیوان سمیعی، تهران، سعدی، ۱۳۷۴٫
۶۸٫ مستوفیزاده، علیاکبر، اندرزهای نظامی، برگزیده اندرزها و اشعار حکیم نظامی، تهران، ۱۳۵۴٫
۶۹٫ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران امیرکبیر، ۱۳۷۱٫
۷۰٫ مغربی، محمد بن عزالدین شیرین، دیوان اشعار، تهران، اسلامیه، ۱۳۴۸٫
۷۱٫ منصوری لاریجانی، اسماعیل، مسافری غریب، شرح احوال و آثار علامه سید حیدر آملی و بررسی موضوع ولایت در آثارش، تهران، چاپ و نشر بینالملل، ۱۳۸۱٫
۷۲٫ وحید دستگردی، حسن، تصحیح و حواشی اقبالنامه نظامی گنجوی، به کوشش سعید حمیدیان، تهران، قطره، ۱۳۷۶٫
۷۳٫ وحید دستگردی، حسن، تصحیح و حواشی شرفنامه نظامی گنجوی، به کوشش سعید حمیدیان، تهران، قطره، ۱۳۷۶٫
۷۴٫ وحید دستگردی، حسن، تصحیح و حواشی مخزنالاسرار نظامی گنجوی، به کوشش سعید حمیدیان، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۶٫
۷۵٫ وحید دستگردی، حسن، تصحیح و حواشی هفت پیکر نظامی گنجوی، به کوشش سعید حمیدیان، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۶٫
حکیم نظامی گنجوی به عنوان یکی از ارکان ادب فارسی در تاریخ ادبیات ایران مطرح است. اما در کتابهای ادبی تنها به بیان خصوصیات شعری و همچنین توصیفات، مبالغه، صورخیال و… در اشعار او پرداخته شده و کمتر از عرفان و آرای عرفانی او سخن به میان آمده است. در این رساله سعی شده آرا و آموزههای عرفانی او در حد بضاعت نگارنده مورد بررسی قرار گیرد.
نخستین بابی که برای رسیدن به موضوع اصلی رساله، گشوده شده؛ آشنایی مختصری است با نام و نسب و زندگی و آثار او که به پنج گنج معروف است. نظامی از شاعرانی است که در ضمن اشعار خود به وقایع مهم زندگی مانند ازدواج، فرزندش محمد، فوت پدر، مادر، دایی و همسرش اشاره کرده است. بنابراین در مورد بیشتر حوادث مهم زندگی وی نکات مبهی وجود ندارد.
هرچند نام استادان نظامی از نکات پوشیده و نامعلوم زندگی اوست؛ اما مقام علمی و ادبی او بر کسی پوشیده نیست. او تا حدود سن سی سالگی به دنبال کسب علم و دانش بوده و پس از آن که دقایق و نهانیهای علوم را یکایک بازجسته است؛ گوشهگیری و عزلت را انتخاب نموده و به ریاضت و تربیت نفس همت میگمارد؛ تا این که به معرفت حقیقی میرسد. درباب دوم ضمن این که به بیان این مطالب پرداخته شده، تاثیر سنایی و شاعران دیگر بر نظامی مدنظر قرار گرفته است.
او علاوه بر این که سخت به مایههای عقیدتی شعر سنایی و ناصر خسرو معتقد است؛ به ظرافتهای شعری و اظهار دانش و فضل خود در علوم مختلف و به ویژه علوم ادبی در شعر خویش، اهتمام میورزد. شعر نظامی از نظر درون مایه عقیدتی، دنبالهرو آثار اخلاقی ـ عرفانی سنایی، و سخن حکمی ـ اخلاقی ناصر خسرو و از نظر گرایش به مفاهیم علمی برای خلق مضامین، پیروانوری است.
نظامی در بیان مفاهیم الهیات و به ویژه در مناجات و راز و نیازهایش از تغزل و توصیف استفاده نمیکند. بنا به گفته علامه محمد تقی جعفری گویا این روش از قرن هفتم به بعد رایج شده است.
اما تأثیر نظامی بر شاعران بعد از خود نیز واضح و آشکار است. حتی شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ از این تأثیر مصون نبودهاند و این مطلب، مقام بلند علمی و ادبی او را مینمایاند.
باب سوم این رساله تأملی بر افکار و عقاید اوست. عدهای براساس برخی از ابیاتش او را شافعی و اشعری میدانند؛ اما اشعار دیگری از او نشان میدهد که وی معتقد به نوعی تقیه در ابراز افکار و عقاید بوده و نمیتوان به طور قاطع راجع به عقاید او اظهار نظر کرد.
نظامی حکیم است و حکیم به حکم حکتمش، سخاوتمندانه و دلسوزانه به هدایت و راهنمایی خلق میپردازد و از طرفی دیگر ادبیات فارسی، ریشه در اندیشه و دیدگاه توحیدی دارد و در این دیدگاه پند و اندرز و احساس مسئولیت در برابر دیگران وظیفه هر انسانی و به ویژه انسان آگاه و خردمند است. بنابراین او که از شجره طوبای بالنده و تنومند اسلام بهره برده و به این سخن گرانبار مولا علی (علیه السلام) «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»؛ تأسی نموده، خود را مسئول و موظف میداند که به نصیحت دیگران بپردازد. نصایحی که پشتوانهای قرآنی و روایی دارد. گاه ابیات و اشعار او ترجمانی از یک آیه یا روایتی از ائمه معصومین علیهم السلام است. برای بیان پند و اندرزها و بهرهگیری از آنها، در باب چهارم به جایگاه پند و اندرز در ادب فارسی و به ویژه در آثار نظامی پرداخته شده است.
اما در باب پنجم که قسمت اصلی و شالوده این رساله بر آن نهاده شده؛ مباحثی در عرفان نظری و عملی انتخاب شده و ضمن معرفی مختصر آن مبحث، آیاتی از کلام الله مجید و احادیثی از ائمه معصومین علیهم السلام؛ به عنوان سرچشمه و منبع اصلی عرفان ناب و همچنین بیان سخن و یا اشعار فحول عرفان؛ ابیاتی از حکیم نظامی نیز آورده شده است.
مطلبی که یادآوری آن در این قسمت لازم است؛ این که مشخصات دقیق منابع و مآخذ مانند سال و محل نشر و نام انتشارات که در پاورقی به آن اشاره نشده؛ در بخش فهرست منابع و مآخذ آورده شده است. اما نکته بدیهی در این رساله کاستیها و کمبودهای بیشمار آن است که به بضاعت مزجاه نگارنده و گستردگی مباحث باز میگردد؛ بنابراین از اساتید گرانقدر و خوانندگان محترم پذیرفتن عذر تقصیر را خواهانم.
ماندگارترین، دلانگیزترین و زیباترین آثار ادبی جهان همان هایند که با رنگ خدایی شکل گرفتهاند و از درون عارفان برآمدهاند و همین امتیاز ادب فارسی است که به ادبیات و شعر فارسی شخصیتی خاص بخشیده و آن را از برجستهترین و پرجاذبهترین آثار ادبی جهان قرار داده است.
شعر و نثر فارسی به دلیل وجود شاعرانی عارف و حکیم، محل تجلی فطرت کمالجوی آدمی است. انسان سازی و پرورش عقل و دگرگونی حال در جهت رسیدن به کمال، رسالت خطیر شاعران این مرز و بوم است. آنان در اشعار خود سعی نمودهاند فهمی والا درباره «انسان آن چنان که هست.» و «انسان آن چنان که باید.» به دست دهند و راه و روش رسیدن به آن چه که باید بود؛ را نیز ارائه دهند.
شعر و ادب فارسی با عرفان، پیوندی ناگسستنی دارد پیوندی که ریشه در درون، روان و عواطف انسان دارد. اصولاً شعر هنگامی شکل میگیرد که شاعر در درون خود لحظههایی عاطفی را تجربه میکند زمانی که این لحظهها تکرار شود شاعر با تجربههای درونی بسیاری روبهرو میشود و به تدریج در خود این آمادگی را احساس میکند که میتواند این تجربهها و احساسات را به دیگران منتقل کند و عرفان نیز تجربهای درونی و کشف و شهودی باطنی است. این تجربیات اگر در وجود شخصی که درد و داغی نهفته در دل دارد ایجاد شود؛ شعری میسراید ناب و آن چه را در دل دارد، بر زبان آورده و آن چه را که در درون مییابد به بیرون انتقال میدهد.
عرفان علاوه بر این که تجربهای درونی است؛ درد و داغی درونی، تب و تابی باطنی و شور و سوزی فطری است پس طبیعی است که درد و سوز و شور و شوق درونی اگر با زبان دل که زبان شعر است بیان شود اثری جاودانه بگذارد و ارتباطی بسیار نزدیک و تنگاتنگ با خواننده خود برقرار کند.
از این جهت بیشتر عارفان و دلآگاهان برای آشکار کردن و بیان کشف و شهودهای باطنی خویش و دید و دریافت درونی و فوران درد و داغ وجودی خویش از شعر مدد گرفتهاند و آزمونها و تجربیات و نکات عرفانی را به صورت آموزههایی بسیار والا در شعر درآوردهاند و چنین است که چنین میراث گرانقدری در ادب فارسی، مشحون و مالامال از نکات عرفانی در دسترس ما قرار گرفته است.
نکته دیگر اینکه تجربههای عرفانی احساس را اوج میدهد. لطف و صفا و پاکی خاصی به دل میدهد و باعث عروج عاطفه میشود و در یک کلام زمینه را برای صعود دریافت و شکوفایی شعور و شناخت آن چه از حیطه عقل برتر است، فراهم میکند بنابراین طبیعی است که چنین افرادی هنرمندانه حکمت و هنر و عقل و احساس را به تصویر کشند و چنان استادانه مضامین والای عرفانی را در پس کلمات قرار دهند که در ذهن خواننده اعجاز کند.
زبان فارسی جولانگاه هنرنمایی شاعران بزرگی همچون حافظ، مولوی، عطار، سعدی، نظامی و… بوده است. از میان این شاعران، حکیم نظامی که از ارکان مهم ادب فارسی به شمار میآید، نادره حکیمی است که به دلیل فطرت توحیدی و بینش عمیق و معلومات وسیع، اشعاری نغز همراه با آموزههای اخلاقی دارد. کلک هنرآفرین او داستانهایی زیبا را به نظم کشیده که خواننده را شیفته و مجذوب کرده و ضمن جذب و ایجاد علاقه در خواننده نصایح بسیار ارزشمند خود را سخاوتمندانه به همگان تقدیم میدارد.
هنر او نه تنها در روانی کلام و به کارگیری کلمات در موقعیتهای مناسب و سلاست و استحکام به جلوه درآمده که عالیترین معانی و مفاهیم حکمی، عرفانی و اخلاقی را نیز به زیبایی به نظم کشیده است. از هنرنماییهای او همین بس که اشعاری بزمی ترتیب داده و مجالس بزم خود را زیرکانه به رعایت اصول اخلاقی، عفت، حیا و حتی بیان مفاهیم عرفانی آذین بسته است.
چنان که در لیلی و مجنون او میبینیم عشقی پاک، مقدس و الهی را عرضه میکند و در خسرو و شیرین انزجار و نفرت خود را آشکارا و نهانی از لجام گسیختگی و شهوترانی اعلام داشته و جانبداری خود را از فضیلت عفت مرتباً گوشزد میکند و با بیان پرهیزکاری شیرین و ادامه داشتن این پرهیز و رعایت کردن حدود تا زمانی که منجر به ازدواجی سالم شود بسیار زیبا، عفت و پاکدامنی را القا میکند. عناصری که باعث حفظ عفت میشود بر مبنای آن چه از بیانات نظامی بر میآید خداترسی، پرهیزکاری، شرم، حیا، صبر، اعتقاد به حلال و حرام است که آنها را از مؤلفههای سعادت آدمی میداند.
عفت قلم از ویژگیهای شخصیت نظامی است آثار نظامی به جز مخزنالاسرار صحنههای عاشقانه فراوانی دارد. اما هرگز زبان و قلم را به ایجاد صحنههای رکیک سوق نداده است و در چنین مقاطعی مانند ملاقات خسروپرویز با شکر و یا شیرین یا اسکندر با کنیزان و یا حضور بهرامگور در هفت گنبد با کنیزان، از حدود نزاکت و اخلاق خارج نشده است لذا مطالعه اشعار او، نظامی را شاعری عفیف، صبور، با ادب، باگذشت و قانع معرفی میکند که این همه نتیجه حکمت اوست.
نظامی حکیم است و حکیم کسی است که حکمت میداند و حکمت از نظر لغوی دانایی، علم، دانشمندی، عرفان ومعرفت معنا شده است. لفظ حکمت در قرآن کریم در مورد علم دین و حقیقت و گاه در معنی کلام خدا و قرآن به کار رفته است. اما حکمت به هر یک از معانی فوق که در نظر گرفته شود بدون تربیت نفس به دست نمیآید. بنابراین میتوان گفت حکیم نظامی مانند هر حکیم دیگری عارف است و به یاری خدا سعی شده در فصل پنجم این مطلب با آوردن اشعار این شاعر عارف بررسی گردد.
حکیم جمالالدین ابومحمد الیاسبن یوسفبن زکیبن مؤید نظامیگنجهای از استادان بزرگ و از ارکان شعر فارسی است. نام و نسب او را در کتب و مآخذ قدیم مشوش نوشتهاند. عوفی او را «الحکیم الکامل نظامیالگنجهای» نوشته وشرحی دیگر از اسم و نسب او نداده است. او خود نام و نسب خویش را در بعضی ابیات آورده و بنابر آن اشارات، نام او الیاس بوده است:
در خطّ نظامی ارنهی گام بینی عدد هزار و یک نام
و الیاس کالف بری زلامش هم با نود و نه است نامش
زاینگونه هزار و یک حصارم با صد کم یک سلیح دارم[۱]
(نظامی=۱۰۰۱=اسماءالله. الیاس ـ الف=۹۹=اسماءحسنی، پس وی از یک طرف در حصار اسماءالله و از طرف دیگر در پناه اسماءحسنی و از آفات محفوظ است.)[۲]
نام اصلی نظامی چنان که باخر (دکتر ویلهلم باخر آلمانی اولین کسی که به تحقیق در مورد نظامی پرداخته است) نشان میدهد الیاس بوده و کنیهاش ابومحمد و لقبش نظامالدین که نظامی از آن مشتق شده است، میباشد. در مورد لقب نظامی برخی نیز گفتهاند چون پدر اندر پدر حکیم نظامی همگی نظامی و لشکری بودهاند، وی تخلص نظامی را برای خود برگزیده است. در نسخهای لقب نظامی جمالالدین ضبط شده است. در مورد نام شاعر نیز برخی او را محمد و پارهای الیاس و هدایت و احمد نامیدهاند و نیز در نسخههای قدیمی خمسه «ویس» نوشته شده و در چند نسخه خطی و چاپی خمسه «کهویس» و «کاویس» ضبط گردیده است. مرحوم وحید دستگردی در حاشیه لیلی و مجنون میگوید که در بیت:
یارب تو مرا که ویس نامم در عشق محمدی تمامم[۳]
منظور شاعر این است که اویسوار عاشقم اما تصریح شاعر به نام خود همان الیاس است.
پدرش یوسفبن زکی مؤید در دورانی که شاعر هنوز جوان بوده در گذشته است:
گرشد پدرم به سنت جد یوسف پسر زکی مؤید
با دور به داوری چه کوشم دور است نه جور چون خروشم؟[۴]
او در جایی دیگر در مرگ پدر چنین مینالد:
درین سیلاب غم کز ما پدر مرد پسر چون زنده ماند چون پدر مرد
چو نامد در جهان پاینده چیزی همه ملک جهان نرزد پشیزی[۵]
به نظر میرسد بعد از مرگ پدر نظامی، مادرش نیز که از خانواده یکی از اشراف کُرد بوده مدت زیادی زنده نبوده است:
گر مادر من رئیسه کُرد مادر صفتانه پیش من مُرد
از لابهگری که را کنم یاد تا پیش من آردش به فریاد[۶]
نظامی برعکس بسیاری از شعرا به مطالب مهمی از زندگی خویش در اشعارش هنرمندانه اشاره کرده است. مانند نام پدر و مادر و مرگ آنها که در بالا اشاره شد و همچنین مرگ دایی خود و راجع به فرزندش محمد و همسرش به نام آفاق و دو زن دیگرش در اشعار خود مطالبی آورده است. در مرگ دایی خود سروده:
گر خواجه عمر که خال من بود خالی شدنش وبال من بود
از تلـــخ گــواری نوالهام در نای گلو شکست نالهام[۷]
به عقیده باخر به احتمال زیاد این دایی پس ازمرگ پدر نظامی سرپرستی او را به عهده گرفته است.
نظامی به فرزندش نیز در بیت زیر اشاره دارد:
فرزند محمد نظامی آن بردل من چو جان گرامی[۸]
تاریخ ولادت نظامی معلوم نیست. باخر که غالباً اطلاعات خود را به بهترین منبع موجود یعنی به اشارات ضمنی خود شاعر درباره زندگیاش منحصر کرده است؛ سال ولادت او را در سال ۵۳۵ و در گنجه میداند. محل تولد شاعر را اکثر تذکرهنویسان گنجه دانستهاند اما بعضی از تذکرهنویسان به دلیل ابیاتی از خود شاعر اصل او را از قهستان قم دانستهاند:
چو دُر گرچه در بحر گنجه گمم ولی از قهستان شهر قمم[۹]
به تفرشدهی هست «تا» نام او نظامی از آنجا شده نامجو[۱۰]
مورد دیگری که عدهای دلیل عراقیالاصل بودن نظامی میدانند این است که: «او در اشعار خود جای جای به یاد عراق است و به زندگی در گنجه علاقهای ندارد. در حالی که یک کلمه ترکی که زبان مردم گنجه در آن زمان بوده است به کار نبرده، اما کلمات عراقی فراوان است»[۱۱] و اشعار زیر را به عنوان شاهد ذکر میکنند:
بانگ برآورد جهان کای غلام گنجه کدام است و نظامی کدام؟[۱۲]
عراقیوار بانگ از چرخ بگذاشت به آهنگ عراق این بانگ برداشت[۱۳]
من آن بلبلم کز ارم تاختم به باغ تو آرامگه یافتم[۱۴]
«او در اشعارش که حدود پنجاه هزار بیت (سی هزار بیت در خمسه و بیست هزار بیت در دیوان) است؛ کمتر کلمهای به ترکی که زبان رایج آن زمان در گنجه بوده آورده و این علاقه شدید او به نیاکانش بوده است.او گاهی حتی به ترکان تعرض میکند و به نسب بلند خود که ایرانی است افتخار میکند.
۱٫ صفاءذبیحاله، تاریخ ادبیات ایران، ج ۲، ص ۷۹۸٫
۲٫ همان.
۳٫ نظامی گنجوی، لیلی و مجنون، بند ۶، بیت ۸۳٫
۱٫ نظامی گنجوی، لیلی و مجنون، بند۱۱، بیت ۹ و ۱۰٫
۲٫ برزآبادی فراهانی، مجتبی، زندگی نظامی، ص ۵۱٫
۳٫ نظامی گنجوی ـ لیلی و مجنون، بند ۱۱، بیت ۱۶ و ۱۷٫
۴٫ نظامی گنجوی، لیلی و مجنون، بند ۱۱، بیت ۲۳ و ۲۴٫
۱٫ نظامی گنجوی، لیلی و مجنون، بند ۵، بیت ۴۰٫
۲٫ نظامیگنجوی اقبالنامه بیت ۲۹٫
۳٫ برزآبادی فراهانی، مجتبی، زندگی نظامی، ص ۴۱٫
۴٫ همان.
۵٫ نظامی گنجوی، مخزنالاسرار، بند ۵۹، بیت ۲۲٫
۶٫ نظامی گنجوی، خسرو و شیرین، بیت ۲۸۲۶٫
۷٫ برزآبادی فراهانی، مجتبی، زندگی نظامی، ص ۵٫
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر