تاریخچهّ تولید علم در ایران، به روزگاران کهن بر می گردد و با تاریخ کشور ما عمیقاً پیوند خورده است .در قرون متمادی گذشته در سرزمین ما به علم، عالم، دانش و معرفت توجه فراوانی می شده است و مراکزی که از کتب و اسناد تاریخی نگهداری می کرده اند، دارای ویژگیهای بوده اند که امروزه همان ویژگی ها همچنان مورد توجه متخصصان قرار دارند. حتی می توان انعکاس مسائل علمی را در دواوین شعرای متقدم نیز جستجو کرد. رودکی سمرقندی در این باره سروده است:
شعر، پر از شعور و اگاهی است، و بحق می تواند شعار«سازمان میراث فرهنگی» ما باشد.
رودکی در این شعر بلند به راز دانش و نگهداری ومحافظت آز آن به زبانهای مختلف، اشاره می کند.
و یا فردوسی حکیم، به بالاتراز “دانش” یعنی “خرد” گوهری که فراتر از آن یافت نشود، توجه نشان داده است:
از جنبه اعتقادی نیزدر دین اسلام، خواندن و نوشتن و بطور کلی علم از جایگاه بسیار رفیعی برخوردار است و مسائل علمی از صرف علم بودن خارج شده و در هاله ای از تقدس قرار می گیرند. به همین دلیل نیزعالم ازمنزلت وجایگاه معنوی والایی برخوردار است. علاوه بر آن، ایران از زمانهای بسیار دور جامعه ای دانایی محور بوده است و مردم عقل جمعی و اجماع را می پسندیده اند. این مطلب حتی از نام برخی آثار تاریخی مانند هگمتانه، «همه دانا» کاملاً مشهود است.
سرزمین و موقعیت جغرافیایی کشور ما ترکیبی از همه زیباییهای عالم است و زمینه های معرفت حسی و تجربی در مملکت ما فراوان است. از سوی دیگرهر چند به علت موقعیت ژئوپلیتیکی، مرزهای جغرافیایی ما همواره مورد حمله قرار می گرفته است، ولی از نظر فرهنگی مهاجمان توفیق چندانی نیافته اند.. از این رو تاثیر فرهنگ ما به تمام فرهنگهای مهاجم قابل مشاهده و ملاحظه می باشد. بسیاری از رفتارها، مناسبتها، واژگان، ابتکارات و اختراعات ملت ما بر فرهنگ سایرملل کاملاً اثر گذار بوده است. همچنین در گذشته تاریخی ایران،اغلب شاهد وزرایی با علم و دانش هستیم که علیرغم وجود پادشاهان نابخرد و سست عنصر، حکومت ها را هدایت و مدیریت می کرده اند.
بنابراین “تاریخ علم” به نوعی مدیون دانشمندان و نیاکان ماست. به عنوان مثال: در کتاب فهرست ابن ندیم به نکات جالبی در مورد علم کتابت اشاره شده است. در این کتاب ارزشمند به آداب منشی گری، کتابت و مکانی که کتابخانه می تواند در آنجاواقع شود و همچنین فضیلت کاتب و مقام و شرف آن و در موضوع کتاب و امثال آن اشاره شده است. وی در فضیلت کاتب و کتاب می گوید:
اگر کتاب را هیچ فضیلت نباشد به غیر از آنکه حق تعالی در محکم تنزل خود قسم یاد می کند و می فرماید: «نون و القلم و مایسطرون» قسم به قلم و آنچه خواهد نگاشت، تمام شرف و فضیلت باشد و… و یا در مورد زمان کتابت می فرماید: در وقت افراط سرما و ابتلاء گرما هم کتابت نکن. در وقت گرسنگی، غضب، خواب و امثال آن چیزی ننویس زیرا اثر آن اعراض در کتابت او ظاهر می شود و مقصود او فوت می گردد.
و در مقامی ننشیند که اگر کسی را آید، او را مقام باید داد که آن را به اصطلاح “مکان قلعه” می گویند و تصور آمدن آن شخص دائماً ذهن او را پریشان کند و اینها همه روحیه تمرکز تو را از هم می پاشد و… .
این چند نکته و مثال برای این بیان شد تا نشان داده شود که ملت ما از صدها سال قبل، علم و دانش و کتابت را گرامی می داشته است و در حال حاضر که به درستی، درجه فرهیختگی ملتها را با نسبت توجه آنان به کتابخانه ها و مراکز علمی و آرشیوی و مراکز دانشگاهی می سنجند و ملتی را فرهیخته تر می دانند که پایگاههای علمی بیشتری درآن رسوخ کرده باشد، ملت ما می تواند به جایگاه مهم و برتری در جهان دست یابد. صرفاً باید با تکیه بر ایمان قلبی و پیشینه تاریخی و همتی در خور در این مسیر گام برداشت. کاری که هم اینک توسط پژوهشگران و دانشمندان کشورمان آغاز شده است و امید است که در آینده ای نه چندان دور شاهد قرار گیری کشورمان دررأس کشورهای تولید کننده علم در جهان باشیم…
مطالب چند مقاله چاپ شده در روزهای اخیر، در خصوص رشد علمی ایران، موضوع جدیدی نیست. ایرانیها از دهه ۷۰ هجری شمسی به بعد تلاش بسیار ارزنده ای در تمام زمینه های مختلف علم داشته اند. دقت کنیم: تلاش. اینکه نتیجه با چه کمیت یا کیفیتی بوده است موضوع دیگری است. پس از پایان جنگ که صدمات سنگینی به تمام زیرساختهای کشور زد، عده کثیری از دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در کشورهای عمدتا غربی به هدف ساختن آنچه که ما آن را وطن می نامیم به ایران برگشتند. این افراد لزوما بهترین فارغ التحصیل های دانشگاههای خارجی نبودند، ولی انگیزش کمی هم نداشتند. به این ترتیب حفره های موجود در نظام آموزش دانشگاهی تا حدود زیادی پر شد و استادان وقت پیدا کردند که اندکی از زمان خود را هم شده به تحقیق اختصاص دهند. همزمان با افزایش نیروی انسانی، دوره های دکتری در اکثر دانشگاههای ایران به راه افتادند. در ابتدا همان استادان جوان دیروز و میانسال امروز این شهامت را داشتند که دانشجویان خود را تشویق به نوشتن مقاله کنند. در آن زمان نه امتیاز زیادی به چاپ مقاله می دادند نه جایزه ای در کار بود. همان نفس نوشتن بود و اینکه ما هم روی نقشه جهان هستیم.
اگر به آمار مقاله های ایرانیان در دهه ۱۳۷۰ نگاه کنید عملا چاپ مقاله به زمینه های چند استاد معروف در فیزیک و شیمی محدود می شد و ژورنال ها هم بیشتر ژورنال های تجاری بودند. اما به مرور دانشجویان متوجه شدند که بعد از دکتری چیزی به نام پسادکتری هست و برای گرفتن شغل بین المللی ظاهرا باید در مثلا Physical Reviews نوشت تا احتمال خوانده شدن مقاله شما بیشتر شود و داوران مجرب تری شما را ارزیابی کنند. ماحصل تلاشهای آن دوران اولیه که با رشد کند ولی مثبت دسترسی به اینترنت توام شد، برای علم ایران بسیار پر ارزش بود. علاوه بر نگارنده این متن، تعداد زیادی از دانشجویان دکتری توانستند در کشورهای اروپایی و آمریکایی به عنوان محققین پسا دکتری مشغول به کار شوند که برای جامعه نوپای محقق در ایران دستاورد کمی نیست. دقت کنیم، صادرات دانشجوی لیسانس و حتی فوق لیسانس هیچ ارزشی برای علم یک کشور ندارد. همانند صادرات ماده خام اولیه می ماند که حداقل فرآوری روی آن صورت گرفته است (من همیشه منتقد استادانی هستم که افتخار این را دارند که دانشجوی لیسانس شان مثلا از فلان دانشگاه خارجی پذیرش گرفته، چون اینکار را کالج های کوچک هم بلدند انجام دهند).
داستان هنگامی جالب می شود که می بینیم نسل سومی از دانشجویان و محققین در ایران پدید آمدند که هم می دانند مقاله چیست، هم می دانند چگونه باید نوشت و هم می دانند چه بنویسند تا فلانی آن را بخواند! این دستاورد هم با ارزش است، و نتیجه آن رقابتی برای چاپ کردن بود که ناگهان خود را بصورت یک پدیده ظاهر کرد. اصولا ایرانی ها جزو معدود ملل کمال طلب دنیا هستند و به آنچه دارند راضی نمی شوند. خوب رقابت می کنند (از چشم هم چشمی ماشین و خانه و ویلا خریدن بگیرید تا مقاله نوشتن!) و هدف را بالاخره می زنند. استادان برای ارتقا و دانشجویان برای پذیرش مقطع بعد نیاز به این مقالات دارند و تا جاییکه کار کند و جواب رسیدن به هدف را بدهد در ژورنال های آسان و در صورت نیاز در ژورنال های سخت هم مقاله می دهند. این جمله آخر من هم جزو فرهنگ ایرانی است: می دوی، تا دیدی هنوز جلویی به خودت فشار نمی آوری. آلان ما در این مقطع از تاریخ علم خودمان هستیم. یعنی اکثریت برای دستیابی به منابع و موقعیت های داخلی رقابت می کند. همین رقابت کافی است تا ایران بیشترین رشد علمی تاریخ معاصر خود را داشته باشد. بالاخره کشوری با ۷۰ میلیون جمعیت توان بالقوه بالایی دارد.
سهم ایران در تولید جهانی علم
همانطور که پیشبینی میشد تولید علم ایران در سطح جهان در سال ۲۰۰۳ در ابعاد مختلف رشد چشمگیری یافته است…
خوشبختانه برنامه چهارم توسعه ایران نیز با این نگاه به عنوان برنامهای دانشمحور و اقتصاد مبتنی بر دانایی تدوین شده است. تاکیدات رهبر معظم انقلاب بر ارتقای جایگاه علمی ایران به بالاترین حد ممکن در منطقه سبب شده است گامهای قابل توجهی در این راستا در کشور برداشته شود که تحقق سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی از همین موارد است. ایران در جاده صعود علمی قرار گرفته است اما نیاز به توجه بیشتر و حمایت از نخبگان دارد زیرا ماندگاری نخبگان ایرانی در کشور میتواند ایران را در این مسیر یاری رساند. در گزارشی به بررسی جایگاه علمی ایران در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ و سپس ۲۰۰۷ پرداختهایم.
علمسنجی بر اساس داده پایههای موسسه اطلاعات علمی تقریبا از سالهای ۵۰ میلادی قرن گذشته پاگرفت و در طول یک دهه توانست توجه بسیاری را چنان به خود جلب بکند که در ایام انفجار رشتههای جدید دانشگاهی در سالهای ۶۰ در اشکال مختلف در دانشگاهها تحت عنوان علوم اطلاعرسانی و کتابداری جا افتاد. البته، اگر بخواهیم بر مبنای آثار بنیانگذاران این رشته قضاوت بکنیم، باید منابع الهام تاسیس این رشته را بسیار متنوع بدانیم. درست است که بعدها در امر تاسیس داده- پایههای علمی، نقش غالب را در روشهای نمایهسازی، استنادهای علمی و تحلیل آمار استنادها ایفا کرد، همان روشهایی که یوجین گارفیلد در سالهای ۶۰ برای رشته شیمی ابداع کرده بود، اما فضای فکری جامعهشناسی علم و رشته تاریخ علم را، که هر دو تازه پاگرفته بودند، نباید در تاسیس این رشته دستکم گرفت. جامعهشناسی کمی «رابرت مرتون» و ادغام نظریه آماری در بررسیهای تاریخ علم توسط «درک پرایس» به نحوی با داده پایه گارفیلد گره خورد که عملا محور مسائل یک دهه از تحقیقات جدید در این زمینه به سمت روشهای داده پایهای چرخید: اندازهگیری حجم علم چه از نظر دانشمندان، چه از نظر آثارشان در قالب مقالات منتشره علمی، تشخیص مرزهای دانش بر مبنای استنادات، تشخیص محفلهای نامرئی، تحقیق در استنادهای متقابل یا مشترک. بنیاد ملی علم آمریکا برای شکلگیری شبکههای علمی در دهه ۸۰ از موسسه تحقیقاتی CHIR esearch خواست تا ساختار معرفتی نظام علمی جهان را مطابق با طبقهبندی پیاژهای از علوم تعیین کند که در دهه بعد همین امر بر مبنای طبقهبندی ۲۴ رشتهای علوم تکرار شد. در ایران، در ابتدا رضا منصوری و پاشور اعتماد ضمن استخراج و انتشار بعضی اطلاعات از مجموعه داده پایههای آی.اس سعی کردند با الهام از یک سلسله دیدگاههای علمسنجی به وضعیت علم در ایران در دهه ۶۰ بپردازند. منصوری در این تحقیقات میخواست با تحقیقات علمسنجی خود به ترسیم موقعیت ایران در جغرافیای علمی جهان بپردازد. اعتماد هم سعی کرد تا با الهام از گروه CNRS فرانسه و آزمایشگاه کامپیوتری آنها سیر کلی تحول علم در ایران را ترسیم بکند و ساختار معرفتی فعالیت علمی کشور را به سبک طبقهبندی پیاژهای مشخص کند. وی به خصوص سعی کرد با نشان دادن فعالیتهای علمی مشترک با خارج راه چارهای برای جبران «فرار مغزها» از طریق تقویت جنبه جهانی علم جستوجو بکند. در دهه ۷۰، نشریات مختلف مانند اطلاعرسانی، رهیافت و غیره گاه و بیگاه مقالاتی در این ارتباط به چاپ رساندهاند و برخی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته کتابداری به این سو توجه کردهاند و حتی به سویههای جدید علمسنجی مانند وبسنجی پرداختهاند. در دهه هفتاد چند بار تلاش شد که دفتری اختصاصی در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تاسیس شود تا به مسائل علمسنجی بپردازد که توفیقی حاصل نشد. تا بالاخره با انتصاب دکتر منصوری به معاونت پژوهشی آن وزارت، گروه علمسنجی در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ایجاد شد.
تولید علم ایران در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ همانطور که پیشبینی میشد تولید علم ایران در سطح جهان در سال ۲۰۰۳ در ابعاد مختلف رشد چشمگیری یافته است. اگر چه اختلال در ارتباط ایران با پایگاههای اطلاعاتی بینالمللی در این سال هم در فعالیت پژوهشگران تاثیر منفی داشت و هم در استخراج دادههای علمسنجی، اما روند رو به افزایش تعداد مقالات علمی ایران همچنان ادامه یافته است. این گزارش بر اساس اطلاعات بهدست آمده از پایگاه ای.اس.ای تدوین شده است. تعداد ۳۲۷۷ نمایه مربوط به سال ۲۰۰۳ جمعا گردآوری شد که پس از حذف عناوین تکراری و عناوین مربوط به سال ۲۰۰۲ این رقم به ۳۰۱۳ نمایه کاهش یافت. همچنین بعد از حذف نمایههایی که مقاله محسوب نمیشوند، در نهایت تعداد نمایههای سال ۲۰۰۳ به ۲۷۸۲ مقاله تغییر کرد. آمار فوق موید این نکته است که حدود یک هزار مقاله بیشتر از سال قبل توسط پژوهشگران ایرانی به چاپ رسیده است. بنابراین، جامعه علمی کشور توانسته است در یک دهه تولید علمی خود را ۱۰ برابر کند. رشد تولید علمی کشور روز به روز خاصیت آماری بیشتری پیدا میکند. این رشد امکان بررسی تولید علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور را در سالهای متوالی ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ امکانپذیر کرده است. تولید علمی رشتههای پزشکی در سال ۲۰۰۳ چشمگیر بوده است و نسبت به سال قبل از آن ۵۳ درصد افزایش یافته است. البته همه مراکز و دانشگاههای بزرگ و بیشتر مراکز تحقیقاتی و دانشگاههای کوچک رشد درخور توجهی داشتهاند. در پارهای از رشتههای علمی نیز گرچه تعداد مقالات ممکن است ارقام قابل توجهی نباشد اما نسبت به سال ۲۰۰۲ رشد بسیار خوبی داشتهاند؛ از آن جمله میتوان به رشد ۱۷۰ درصدی زمینشناسی، ۱۰۳ درصدی مواد، ۹۵ درصدی رایانه و ۷۹ درصدی زیستشناسی اشاره کرد. بر اساس اطلاعات استخراج شده از مقالات چاپ شده در مجلات نمایه شده در آی.اس.ای تولید علمی سال ۲۰۰۳ ایران با مشارکت حدود ۴ هزار نفر محقق ایرانی و بیش از هزار نفر محقق خارجی همکاری حاصل شده است. با آنکه تعداد محققان کشور چندین برابر این تعداد است اما به نظر ما همین تعداد محقق دانشگاهی فعال برای شروع و اجرای یک سیاست علمی حساب شده رقم مناسبی است. از آنجایی که رشد علمی کشور طی این سالها نسبتا منظم بوده است میتوان در مورد گذشته اخیر و آینده کوتاهمدت آن تا حدودی قضاوت کرد و فرضیههای مختلف را در مورد آینده رشد علمی ایران صورتبندی نمود. ساختار معرفتی تولید علمی سال ۲۰۰۳ بر اساس توزیع رشتهای نشان میدهد که رشته شیمی با در اختیار داشتن ۲۲ درصد از کل مقالات در صدر تولید علمی کشور قرار دارد؛ پس از آن پزشکی با ۱۶ درصد مقام دوم، مهندسی با ۱۵درصد و فیزیک با حدود ۱۰ درصد مقامهای سوم و چهارم را بهدست میآورند. همین ارقام نشان میدهد که تا چه حد ساختار تولید علمی ما فاقد تطابق با ساختار علمی جهان است که در آن پزشکی بالینی دست بالا را در تولید علمی دارد. برای آنکه نشان داد که این گرایشها تا چه حد به صورت سیستماتیک رخ داده است ساختار معرفتی تحقیقات کشور برای ۳ سال متوالی در نظر گرفته میشود. بررسی رشتههای اصلی شیمی پزشکی، مهندسی و فیزیک نشان میدهد که الگوی رشد آنها احتمالا در کوتاه مدت حفظ میشود. هیچکدام از این رشتهها نه تنها به نقطه اشباع نرسیده است بلکه هر کدام به عنصر اساسی مولد رشد علمی کشور تبدیل شده است. در نتیجه عملا تعادل نسبی میان علوم زیستی و علوم فیزیکی که در جهان دیده میشود در ساختار علمی کشور به هم ریخته است و به نظر میرسد در کوتاه مدت این روند ادامه یابد. متعادلسازی این روند احتیاج به اتخاذ سیاستهای کلان در زمینه تحقیقات علمی در سطح ملی دارد. ۲ رشته بعدی در طیف معرفتی علمی کشور رشتههای زیستشناسی و مواد است که با توجه به سابقه ۳ ساله هنوز موقعیت تثبیت یافتهای پیدا نکردهاند. این ۲ رشته تقریبا به موازات یکدیگر رشد یافتهاند. زیستشناسی با حدود ۶ درصد از تولید و مواد با حدود ۷ درصد از تولید در موقعیتی هستند که در قیاس با ساختار معرفتی علم در جهان بایستی رشد چشمگیری را تجربه کنند. با آنکه شیب رشد علمی کشور بسیار تند بوده است باید به هنگام قضاوت درباره آن احتیاط بیشتری به خرج داد. به خصوص که برخی مدیران بر اساس این شیب تند پیشبینی کردهاند که کشور میتواند در مدت زمان اندکی به پای تولید علمی کشورهای پیشرفته برسد و از نظر علمی در زمره ۱۰ کشور اول جهان قرار بگیرد. توجه به تولید علمی کشور و مقایسه آن با کشورهای رقیب روشن میکند که چگونه توانستهایم ۲ سال قبل از عربستان سعودی از نظر رشد علمی سبقت بگیریم و با شیب تندی به تولید علمی مصر برسیم، ولی در عین حال نه تنها با کرهجنوبی بلکه با ترکیه هم فاصلهها افزایش یافته است. از تجربه این دو کشور میتوانیم به لحاظ تحلیلی استفاده کنیم تا بر موقعیت ایران در ردهبندی یا تاکسونومی علمی جهان پرتو بیفکنیم.
تولید علم ایران در سال ۲۰۰۷ و مقایسه با کشورهای عضو اوپک دکتر جعفر مهراد، رئیس کتابخانه منطقهای علوم و تکنولوژی شیراز در زمینه تولید علم ایران در سال ۲۰۰۷ گفت: بر اساس جدیدترین آمار و اطلاعات بهدست آمده در سال ۲۰۰۷، ایران در بین کشورهای عضو اوپک از نظر تولیدات علمی رتبه اول را به خود اختصاص داده است. کشور ما از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ تعداد ۲۵ هزار و ۴۰۰ مقاله در سطح ISI تولید کرده و ۷۶ هزار و ۴۶۷ استناد را به خود اختصاص داده است. وی افزود: بدینترتیب ایران با دارا بودن ۳۱ درصد مقالات و ۲۷ درصد استنادات مقام اول تولید علم را در اوپک دارد. یک سوم تولیدات علمی کشورهای عضو اوپک در ایران انجام میشود. با اضافه شدن عربستان و ونزوئلا ۶۲ درصد تولیدات علمی و استنادها در کشورهای عضو اوپک به ۳ کشور اخیر مربوط میشود. رئیس کتابخانه منطقهای علوم و تکنولوژی گفت: همچنین فعالیت دانشمندان ایرانی در حوزه شیمی باعث شده است، ۵۷ درصد استنادها و مقالات کشورهای عضو اوپک در زمینه شیمی به ایران اختصاص یابد. ایران در این حوزه ۷ هزار و ۵۹۸ مقاله و ۳۲ هزار و ۸۵۹ استناد را از آن خود کرده است. وی با بیان اینکه ایران در فیزیک نیز با ۳۹ درصد تولیدات علمی در رتبه اول قرار دارد، اضافه کرد: در فنی و مهندسی نیز ایران در میان کشورهای عضو اوپک با ۷ هزار و ۷۴۸ استناد و ۳ هزار و ۸۷۰ مقاله رتبه نخست را دارد و ۳۶ درصد سهم تولیدات علمی کشورهای عضو اوپک در این حوزه به ایران تعلق دارد. همچنین ایران در زمینه داروسازی و سمشناسی نیز با ۳۱ درصد استناد و ۳۴ درصد مقالات علمی جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است. مهراد گفت: همچنین کشورمان در رشته ریاضی نیز با انتشار ۳۷ درصد مقالات و ۲۸ درصد استنادها در بین کشورهای عضو اوپک در رتبه اول قرار دارد وی با اشاره به وضعیت علمی سایر کشورهای عضو اوپک اظهار داشت: کشور ونزوئلا پس از ایران در مکان دوم از نظر تولیدات علمی قرار دارد. ونزوئلا در علوم پزشکی در بالاترین جایگاه قرار دارد. همچنین در رشتههایی مانند علوم گیاهی، هوا و فضا، زیستشناسی، میکروبشناسی، علوم اعصاب و رفتار از لحاظ تعداد مقاله و رجوع و استناد به مقالات جایگاه نخست را به خود اختصاص داده است. این کشور در علوم هوا و فضا با ۳۴ درصد مقالات و ۷۵ درصد استنادها در جایگاه نخست قرار دارد. عضو اصلی رتبهبندی کشورهای اسلامی به مهر گفت: عربستان سعودی نیز سومین کشور عضو اوپکی است که از نظر تولیدات علمی در جایگاه برتر قرار میگیرد. این کشور نیز در رشتههای پزشکی، بیولوژی مولکولی، ژنتیک و علوم کامپیوتر مقام اول را در میان کشورهای عضو اوپک از آن خود کرده است. وی جایگاه بعدی را ویژه کشور اندونزی دانست و گفت: این کشور در رشتههای اقتصاد، بازرگانی، محیطزیست و اکولوژی و زمینشناسی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اندونزی دارای ۴ هزار و ۶۷۴ مقاله و ۲۷ هزار و ۵۲ استناد در این رشتههاست. مهراد اظهار داشت: نیجریه نیز در رشتههای کشاورزی، روانپزشکی، روانشناسی و علوم اجتماعی جایگاه بعدی را در تولید مقالات علمی به خود اختصاص میدهد. کشورهای عضو اوپک تقریبا دو سوم ذخایر نفتی جهان را در اختیار دارند و از این نظر در تأمین انرژی جهان نقش مهمی را ایفا میکنند. عربستان ۳۲ درصد صادرات نفت در اوپک و امارات، نیجریه، ایران و ونزوئلا ۹ درصد و کویت ۸ درصد صادرات نفت را در اوپک را در اختیار دارند. الجزایر، ایران، عراق، اندونزی، کویت، لیبی، نیجریه، قطر، عربستان، امارات، ونزوئلا و آنگولا کشورهای عضو اوپک هستند. در پرتو این نکات باید توجه داشت که این رشد علمی حاکی از آن است که قدرت ما در تولید محقق نسبت به گذشته به مراتب افزایش یافته است. به طوری که نه تنها توانستهایم قدرت آموزشی خود را به گونهای گسترش دهیم که مراکز آموزشی عالی تقریبا در سراسر کشور پخش شده و تعداد دانشجویان ما به ۱۰ برابر برسد بلکه افزون بر این توانستهایم در امر تاسیس مراکز تحقیقاتی و به ثمر رساندن آنها از نظر فعالیت و تولید تحقیقاتی تقریبا با معدل بینالمللی عمل کنیم. در عین حال باید توجه داشت که از نظر توسعه قدرت جذب محقق همواره با دشواری روبهرو بودهایم.
جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.
همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.
ارسال نظر