مقاله مکارم الاخلاق مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۴۰ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود مقاله مکارم الاخلاق نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
مقدمه ۱
فصل اول: تعریف و جایگاه فلسفه اخلاق
تعریف علم اخلاق ۳
ارزش کار اخلاقی ۳
ارزش و اهمیت بحثهای اخلاقی قرآنی ۴
سخن سری مستعطی ۴
تاریخچه اخلاق ۵
علم اخلاق ۵
فصل دوم: رابطه دین و اخلاق
احادیث مختلف در مورد اخلاق ۸
اخلاق در قرآن ۸
اهمیت اخلاق در روایت اسلامی ۹
دعای مکارم اخلاق ۹
اهمیت بحثهای اخلاقی در اسلام ۱۰
فصل سوم: رابطه و ارزش اخلاق
رابطه «علم» و «اخلاق» ۱۴
رابطهی اخلاق و عرفان ۱۴
آیا اخلاق قابل تغییر است؟ ۱۴
آیات و روایت دلیل بر قابلیت تغییر اخلاق است؟ ۱۶
اصول اخلاقی اجتماعی ۱۷
فصل چهارم: تأثیر اخلاق
تأثیر متقابل جهانبینی و علم اخلاق ۱۹
تجربی بودن مسائل اخلاقی ۱۹
علم اخلاق و شواهد عقلی و نقلی ۱۹
نظام اسلامی در سایه اخلاق ۲۰
تأثیر اخلاق در حوادث تکوینی ۲۰
اصول زمانی انسان شایسته ۲۱
فصل پنجم: فضایل اخلاق
متعلم و معلم اخلاق ۲۳
درسهای اخلاقی از حیوانات: (مبادی اخلاق در قرآن کریم) ۲۳
سه دیدگاه در برخورد با مسائل اخلاقى ۲۵
نتیجه ۳۵
منابع ۳۶
۱- قرآن کریم
۲- نهجالبلاغه
۳- مفاتیح الجنان
۴- اخلاق در قرآن، جلد اول، آیت ا.. مکارم شیرازی
۵- فلسفه اخلاق، شهید استاد مرتضی مطهری، چاپ یازدهم، سال۱۳۷۳، انتشارات صدرا
۶- مبادی اخلاق در قرآن کریم، کتب آیتا.. جوادی آملی
۷- فلسفه اخلاقی، تالیف استاد محمد تقی مصباح یزدی، انتشارات امیر کبیر، چاپ بینالملل، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی
اخلاق جمع خُلق (بر وزن قُفل) و خُلُق(بر وزن افق) میباشد. به گفته «راغب»در کتاب «مفردات» این دو واژه در اصل به یک ریشه باز میگردد. خَلق به معنی هیبت و شکل و صورتی است که انسان با چشم میبیند و خُلق به معنی قوا و سجایا و صفات درونی است که با چشم دل دیده میشود.[۲]
برخی از این ملکات فطری و ذاتیاند و پارهای از آنها نیز با تفکر و تلاش و تمرین و عادتدادن نفس به آنها به دست میآیند چنانکه بخیل در ابتدا با سختی و جانکندن چیزی را میبخشد اما در اثر تکرار بخشش به صورت خوی و عادت او را درمیآید.
در مکتبهای اخلاقی بیان کنیم و مثلاً بگوییم ملاک اخلاقیبودن چیست و افلاطون چه گفته است- ارسطو و دیگر دانشمندان غربی چه گفتهاند دربارهی ملاک اخلاقی اول به فلسفهی اخلاق در اسلام میپردازیم.
کارهایی که ما به آنها میگوئیم کار اخلاقی، میبینیم فرقشان با کار عادی این است که قابل ستایش و آفرین و تحسیناند و به عبارت دیگر بشر برای اینگونه کارها ارزش قائل است تفاوت کار اخلاقی با کار طبیعی در این است که کار اخلاقی در وجدان هر بشری دارای ارزش است یعنی بشری برای خود این کار ارزش قائل است و آن قیمتی هم که برایش قائل است نه از نوع قیمت و ارزش است که برای کار یک قائل است که ارزش مادی به اصطلاح ایجاد میکند و مبلغی یا پولی در مقابل کار خودش تقاضا کند بلکه یک نوع ارزش بالاتر از همهی این ارز و سماک که با پول و کالای مادی جبران نمیشود. مانند سربازی که جان خودش را فدای دیگران میکند. کارش باارزش است ولی ارزش آن از نوع مادی نیست که مثلاً بگوییم فلان کس آمد چاه نفت را خاموش کرد و برای هر ساعت کارش پنج هزار تومان ارزش قائل بودند بالاخره ارزش مادی ندارد.اخلاقداشتن در هر انسانی نهفته است اما آیا میتواند آن را نشان دهد یا به طور احسنت نشان دهد. از خصوصیات اخلاق میتوان گفت که هر کس دارای اخلاق درست باشد که بهره از عفو و گذشت و حقشناسی و وفا و تواضع و … برده است.
حکایت نقل میشود که همه و همه حاکی از یک نوع اخلاق میباشد که ظریفبودن این نکته اخلاق) را میرساند.
این قسمت از مهمترین مباحث قرآنی و از یک نظر مهمترین هدف انبیای الهی را تشکیل میدهد، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آنها سامان مییابد، همانگونه که گفتهاند اقوام روزگار به اخلاق زندهاند و قومی که گشت فاقد اخلاق مردنی است.
میگویند از عرفا به نام سری تعطی میگفت: من سیسال است که استغفار میکنم به خاطر یک الحمدالله که گفتهام، به خاطر یک شکری که خدا را کردهام: این (داستان را هم سعدی به صورت شعر درآورده است)
یکوقت خبر رسید که فلان بازار بغداد[۵] را حریقی پیدا شد و سوخت. دکان من هم در آن بازار بود. به سرعت رفتم ببینم دکان من سوخته یا نه؟ یک کسی به من گفت: آتش به دکان تو سرایت نکرده گفتم: الحمدالله بعد با خودم فکر کردم که آیا تنها تو در دنیا بودی؟ بالاخره آتش چهار تا دکان را سوخته و دکان تو را نسوخته و دکان دیگری سوخته الحمدالله معنایش این است که الحمدالله آتش دکان را نسوخت دکان او را سوخت پس من به سوختن دکان آن شدم و دکان من سوخته نشود و بعد به خودم گفتم تو غصه مسلمین در دلت نیست(اشاره به حدیث پیغمبر: میفرمایند هر کس که صبح کند و همتش خدمت به مسلمانان نباشد، او مسلمان نیست.) و سی سال است که دارم استغفار آن الحمدالله میکنم.
بیشک بحثهای اخلاق از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد[۶]، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم (علیهالسلام) پیامبر خداوند بوده نهتنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهیاش به او آموخت. و سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تذهیب نفوس و تکمیل اخلاقی که خمیرمایه سعادت انسانها است پرداختند. تا نوبت به حضرت مسیح (علیهالسلام) رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل میدهد، که هم پیروان و علاقهمندان او را، بهعنوان معلم بزرگ اخلاق میشناسند.
۱- اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر بود که با شعار « اِنَّما بُعِثَّتُ لِاُتممَ مَکارمَ الاخلاق: مبعوث شد و خداوند در مورد خود او فرموده است « وَإِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ »[۷]: اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است.
برای علم اخلاق نیز تعاریف متعددی و متفاوتی بیان شده است. برخی از بزرگان در تعریف آن ، بر نقش شناخت تکیه و تأکید کرده و علم اخلاق را به معنای شناخت فضایل ورذایل اخلاقی دانستهاند محقق طوسی در تعریف علم اخلاق میگوید: علمی است به آن که نفس انسان چگونه خلقی اکتساب تواند کرد که جملگی احوال و افعال که به اراده ی او از او صادر میشود جمیل و محدود بود. [۸]
یکی از نویسندگان و عالمان اخلاق در غرب نیز، علم اخلاق را این گونه تعریف کردهاست: به طوری از ریشه لاتین و یونانی کلمه (اخلاق) معلوم است. در زبان انگلیسی واژههای morolity,ethice هر دو به معنای اخلاق به کار میروند. واژه ethice یونانی ethos گرفته شده است که به معنای منش و رفتار (chovaclev) است وواژه movality نیز از ریشه لاتینی moves اقتباس شده اشت که به معنای رفتار یا رسم و عادت استعمال می شود.
اما برخی دیگر، در تعریف علم اخلاق بیشتر بر فعل و رفتار اخلاقی تکیه کرده اند:
علم اخلاق، عبارت است از تحقیق در رفتار آدمی بدان گونه که باید باشد ،علم اخلاق … بدین مهم توجه دارد که عمل آدمی برای اینکه کامل باشد وخیر را تحقق بخشد چگونه با باشد.[۹]
باز هم در روایت زیادی میتوانیم در مورد اخلاق پیدا کنیم
امام علی علیهالسلام:[۱۰] اگر ما امید و ایمانی بهشت و ترس و وحشتی از دوزخ، و انتظار ثواب و عقابی نمیداشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقی برویم، چرا که آنها راهنمایی نجات و پیروزی موفقیت هستند.[۱۱]
این حدیث به خوبی نشان میدهد که فضائل اخلاقی نه تنها سبب نجات در قیامت است بلکه زندگی دنیا نیز بدون آن سامان نمییابد.
در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است میفرماید:
خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگانش قرار داده، همین بس که هر یک از شما دست به اخلاقی بزند که او را به خدا مربوط سازد.[۱۲]
به تعبیر دیگر، خداوند بزرگترین معلم اخلاقی و مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است، و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق تخلق به اخلاق الهی امکانپذیر نیست.
بنابراین ، هر فضیلت اخلاقی رابطهای میان انسان و خدا ایجاد میکند و او را گتم به گام به ذات مقدس نزدیکتر میسازد.
زندگی پیشوایان دینی نیز سرتاسر بیانگر همین ساله است که آنها در همهجا به فضائل اخلاقی دعوت میکردند، و خود الگوی زنده و اسوه حسنهای در این راه بودند و به واسط خدا در مباحث آینده همین تحقیق میآید.
اخلاق را به دو دسته تقسیم میکنند. ۱- کسب فضایل- و کسب رذایل گویند که به تعبیری عامیانه اخلاق بد- و اخلاق خوب شهرت پیدا کردهاند.[۱۳]
۱- در حدیث معروف از پیامبر (صلی الله علیه و آله) میخوانیم
اِنَّما بُعِثَّتُ لِاُتممَ مَکارمَ الاخلاق: من تنها برای تکمیل فضائل اخلاق مبعوث شدهام[۱۴]
از حدیث فوق میفهمیم که اخلاق از اهمیت بسیاری برخوردار است.
[۱] – فلسفه اخلاق، نویسنده: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری ، ص ۱۲،چاپ یازدهم:
[۲] – کتاب اخلاق در قرآن
[۳] – اخلاق در قرآن، ج ۱
[۴] – کتاب آیتالله مطهری، فلسفه اخلاق، ص ۱۹
[۵] – اصول کافی ج ۳، باب ۲۵۸، ص ۲۳۹، حدیث ۵، سفینهالبحار، ج ۲، ص ۷۲۳۰
[۶] – سوره قلم، آیه ۴۰، ص ۲۸
[۷] – سوره قلم، آیه ۴ ص ۴۰
[۸] – اخلاق ناصری ،ص ۱۴
[۹] – فلسفه اخلاق (حکمت عملی ژکس،ص ۹)
[۱۰] – کتاب اخلاق در قرآن کریم جلد ۱، ص ۴۹
[۱۱] – مستدرک الوسائل، جلد ۲، ص ۲۸۳(چاپ قدیم)
[۱۲] – تنبیهالخواطر، ص ۳۶۲
[۱۳] – کتاب اخلاق در قرآن، ص ۲۵
[۱۴] – کنزالعمال، حدیث ۵۲۱۷۵(جلد ۳، ص ۱۶)
[۱۵] – سفینه البحار، ج ۱، ص ۴۷، حجه البیضاء، ج ۴، ص ۱۲۱، علمالیقین، ص ۴۳۹، کتاب فلسفه اخلاق، ص ۱۹
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر