پایان نامه تربیت مذهبی کودک مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۱۷۷ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود پایان نامه تربیت مذهبی کودک نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
مقدمه ۱
بخش اول: تربیت مذهبی، گامی به سوی پروردگار
فصل اول: کلیات تحقیق
تعریف و تبیین موضوع ۵
ضرورت و اهمیت تحقیق ۷
اهداف و فواید تحقیق ۹
پیشینه موضوع ۱۱
سؤالهای تحقیق ۱۵
فرضیه تحقیق ۱۶
روش تحقیق ۱۶
ساختار تحقیق ۱۷
اصطلاحات و کلیدواژههای تحقیق ۱۹
مشکلات و موانع تحقیق ۲۳
فصل دوم: دین و کودک دو هدیه الهی
دین ۲۵
فوائد دین ۲۵
دین از نظر قرآن ۲۶
کودک ۲۸
مفهوم کودک در روانشناسی پرورشی ۲۸
کودک موجودی مستقل ۲۹
تجزیهپذیری کودک ۲۹
کودک و مذهب ۳۱
ارزش کودک از دیدگاه اسلام ۳۱
عشقورزی به کودک از دریچه دین ۳۳
ارزش کودک از دیدگاه اسلام ۳۴
احیاء شخصیت کودک ۳۵
کودک و بازی ۳۷
استحباب بازی با کودک ۳۸
فصل سوم: آشناسازی کودکان با اهل بیت
کودکان و سیره اهل بیت ۴۱
آشنایی با القاب اهل بیت ۴۱
آشنایی با ویژگیهای اهل بیت ۴۳
آشنایی با فضائل اهل بیت ۴۴
آشنایی با تشویق ۴۴
آشناسازی با پرسش و پاسخ ۴۵
آشنایی با داستانهای معصومان ۴۶
وظایف والدین در تربیت ۴۷
نوع تربیت دختر و پسر ۵۳
علت تفاوت تربیت ۵۴
بهترین نوع تربیت ۵۶
اسلام و دوگانگی تربیت ۵۶
زیان همانندی در تربیت ۵۷
تربیت جنسی کودک ۵۷
بخش دوم: یافتههای تحقیق
فصل اول: تربیت
آغاز تربیت ۶۱
تربیت خوب ۶۲
تأثیر سن در تربیت ۶۴
تربیت از دیدگاه امام راحل ۶۶
اهمیت امام به کودک و خانواده ۶۷
عاملان تربیت ۶۹
مسئولیت پدر و مادر ۷۰
تربیت با عمل ۷۲
پرهیز از اختلافات خانوادگی ۷۳
ناآگاهی خانواده از وظیفه فرزند پروری ۷۴
فصل دوم: دامنه تربیت
الف. پرورش دینی و اخلاقی ۷۸
ب. پرورش ایمان ۸۱
لزوم پرورش ایمان ۸۲
اثر ایمان در کودک ۸۳
عبادات تمرینی ۸۴
پ. پرورش عاطفی ۸۵
اعتدال در محبت ۸۷
زیادهروی و ایجاد وابستگی ۸۹
فصل سوم: احیاء نسل پاک
پیش از تولد ۹۲
دستورالعملهای قبل از ازدواج ۹۳
انتخاب همسر ۹۴
مراقبتهای قبل از تولد ۹۶
دوران حمل ۹۷
تغذیه مادر ۹۷
انعقاد نطفه بانوی دو عالم ۹۹
اثر لقمه حرام بر جنین ۹۹
شیرمادر بهترین غذا ۱۰۰
بخش سوم: زمینهها و اهداف تربیت
فصل اول: پرورش مذهبی
زمینههای پرورش مذهبی ۱۰۵
هدفهای تربیتی اسلام ۱۰۶
الف) پرستش خدا هدف اساسی تربیت ۱۰۶
ب) تقوا ۱۰۷
پ) تعلیم حکمت ۱۰۸
ث) پرورش روح عدالتخواهی ۱۰۹
ج) تکامل انسان ۱۱۰
چ) استقلال فرد ۱۱۱
ح) پرورش شخصیت اخلاقی ۱۱۲
فصل دوم: روشهای تربیت دینی
راهکارهای تربیتی در اسلام ۱۱۴
۱- تلفیق علم و عمل ۱۱۴
۲- تربیت عملی ۱۱۵
۳- روش عقلانی در تربیت اسلامی ۱۱۶
۴- امر به معروف و نهی از منکر ۱۱۷
۵- جهاد، یک روش قاطع تربیتی ۱۱۸
۶- پند و اندرز ۱۱۹
۷- تربیت از طریق ذکر مَثَل ۱۲۰
۸- دعا و نیایش ۱۲۱
۹- پاداش و تنبیه ۱۲۱
شیوههای تربیت کودک از نظر پیامبر اسلام ۱۲۳
فصل سوم: اصول و شیوههای تربیت دینی کودک
اصول تربیت دینی کودک ۱۲۶
اصل اول: توجه به توان و ظرفیت افراد ۱۲۶
اصل دوم: مسامحه و تغافل ۱۲۸
اصل سوم: آمادهسازی روانی کودک ۱۲۸
اصل چهارم: گفتار غیر مستقیم ۱۲۹
اصل پنجم: تصویرپردازی و تجسمبخشی به مفاهیم دینی ۱۲۹
اصل ششم: تنوع الگوها ۱۳۰
اصل هفتم: احترام و محبت به مخاطب ۱۳۱
جایگاه تنبیه در نظام تربیتی اسلام ۱۳۲
اصل هشتم: تشویق به جای تنبیه ۱۳۴
اصل نهم: تدریج و تمرین ۱۳۵
اصل دهم: تأثیرپذیری از والدین ۱۳۶
اصل یازدهم: مشاوره ۱۳۷
اصل دوازدهم: عشق به زیبایی و جمال ۱۳۷
اصل سیزدهم: همراهی با مخاطب ۱۳۸
نتیجهگیری ۱۳۹
پیشنهادات ۱۴۱
خلاصه مطالب ۱۴۲
فهرست منابع و مؤاخذ ۱۶۳
*قرآن کریم
۱٫ اسماعیلی یزدی، عباس، فرهنگ تربیت، انتشارات دلیل ما، چاپ و نگارش ناصر غفراللهی، قم، بهار۸۱٫
۲٫ امینی، ابراهیم، آیین تربیت، سازمان چاپ انتشارت اسلامی تهران، پائیز ۷۵٫
۳٫ انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، انتشارات امابیها، چاپ باقری، چاپ شانزدهم، قم، سال ۸۰٫
۴٫ بندرریگی، محمد، فرهنگ بندرریگی (عربی به فارسی)، انتشارات علمی، بیتا، بیجا.
۵٫ الدکتور، سیدجمیلی، سفارشات پیامبر اکرم به دختران و زنان، مترجم سیدمهدی شمسالدین، انتشارات دارالفکر، قم، پائیز۷۹٫
۶٫ حجتی، سیدمحمدباقر، اسلام و تعلیم و تربیت، چاپ و نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، بهمن ۵۸٫
۷٫ حسینی دشتی، سیدمصطفی، معارف و معاریف دائرالمعارف جامع اسلامی، ج۳ و ۹، چاپ امین، مؤسسه فرهنگی آرایه، تهران ۷۹٫
۸٫ خدیویزند، دکتر محمدمهدی، مباحث اسلامی در روانشناسی تربیتی، جلد ۱، چاپ بنیاد، چاپ اول، تهران، آبان ۷۳٫
۹٫ خمینی، روحا…، استفتائات امام از محضر رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی، جلد۱، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم ۱۳۶۶٫
۱۰٫ شبّر، عبدا…، اخلاق شبر، مترجم محمدرضا جباران، انتشارات هجرت، قم ۱۳۸۰٫
۱۱٫ شریعتمداری، علی، تعلیم و تربیت اسلامی، چاپخانه سپهر، چاپ پانزدهم، انتشارات امیرکبیر، تهران ۷۹٫
۱۲٫ شکوهی، غلامحسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، مؤسسه چاپ انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۱، بیجا.
۱۳٫ طباطبائی، سیدمحمدحسین، آموزش دین، جمعآوری سیدمهدی آیتاللهی، چاپ جهانآرا، تهران، بیتا.
۱۴٫ عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، چاپ اول، چاپخانه سپهر، تهران، ۱۳۴۲٫
۱۵٫ فائضی، علی، جایگاه روشهای تنبیه در تعلیم و تربیت، چاپ سوم، مؤسسه تحقیقاتی و انتشاراتی فیض کاشانی، چاپ طلوع آزادی، ۱۳۸۵، بیجا.
۱۶٫ فلسفی، محمدتقی، گفتار فلسفی از نظر وراثت و تربیت، بخش دوم، چاپ ۱۸، نشر معارف اسلامی، ۱۳۶۲، بیجا.
۱۷٫ قائمی، علی، اسلام و تربیت دختران، مجموعه بحثهای رادیوئی، چاپ پنجم، چاپ طلوع آزادی، بهار ۶۴، بیجا.
۱۸٫ (…)، پرورش مذهبی کودک، انتشارات ارشاد، قم، اسفند۸۵٫
۱۹٫ (…)، چگونگی تقویت و تثبیت نگرش و رفتار دینی در دانشآموزان، انتشارات امیر، ۱۳۷۴، بیجا.
۲۰٫ (…)، هدایت نوجوان به سوی نماز، ستاد اقامه نماز، ۱۳۷۳، بیجا.
۲۱٫ قرائتی، محسن، راز نماز (گناهشناسی)، ستاد اقامه نماز، ۱۳۷۴، بیجا.
۲۲٫ (…)، تفسیر نور، جلد (۲) و (۱)، ناشر مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، چاپ هفتم، تهران، بهار ۱۳۸۲٫
۲۳٫ کریمی، رویکردی نمادین به تربیت دینی یا تأکید بر روشهای اکتشافی، انتشارات قدیانی، ۱۳۷۸، بیجا.
۲۴٫ کریمینیا، محمدعلی، الگوهای تربیت اجتماعی، پیام مهدی قم، ۱۳۷۷٫
۲۵٫ کلینی، ثقهالاسلام، اصول کافی، مترجم آیتا… شیخ محمدباقر کمرهای، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چاپخانه بزرگ قرآن کریم، چاپ اول، بیجا.
۲۶٫ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بنتقه حاج سیدجواد علوی و حاج شیخ محمد آخوندی، سرای حاج حسن شرکت طبع بحار الانوار، جلد ۷۲ و ۱۰۴، تهران، بیتا.
۲۷٫ محمدیریشهری،محمد، میزانالحکمه، مترجم حمیدرضا شفیعی، ویرایش سوم، ۱۳۷۷ هـ .ش. ناشر دارالحدیث، چاپخانه دارالحدیث، چاپ اوّل، جلد ۱۴، بیجا.
۲۸٫ مطهری، مرتضی، ده گفتار، چاپ شانزدهم، چاپ فجر، انتشارات صدرا، قم آبان ۷۶٫
۲۹٫ مظاهری، حسین، تربیت فرزند از نظر اسلام، انتشارات امیرکبیر، چاپ و نشر بینالملل، تهران، ۸۱٫
۳۰٫ معلوف، لویسالمنجد، (برگزیده) فرهنگ جدید (عربی ـ فارسی)، ترجمه منجدالطلاب، مترجم: م.محمد، جلد ۱، تهران ۱۳۶۰٫
۳۱٫ ملکی، حسن، خانواده و تربیت دینی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ آرین، تابستان ۸۵، بیجا.
۳۲٫ موسوی زنجارودی، سیدمجتبی، تربیت مذهبی کودک، انتشارات میثم تمار، چاپخانه دفتر تبلیغات اسلامی، زمستان ۷۷، بیجا.
۳۳٫ میخبر، سیما و دیگران، ریحانه بهشتی، قم، نورالزهرا، ۱۳۸۲٫
۱٫ پیک زائر، ماهنامه بینالمللی فرهنگی اعتقادی، شماره اول، مرداد۸۲، صاحب امتیاز مؤسسه فرهنگی قدس آستان قدس رضوی.
۲٫ فصلنامه تخصصی در حوزه روانشناسی، شماره ۱، صاحب امتیاز مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران، معاونت پژوهش بهار ۸۴٫
۱٫ پژوهشکده حوزه و دانشگاه، فصلنامه حوزه و دانشگاه، علومانسانی ـ اجتماعی، چاپ قم الهادی واحد چاپ و نشر، پژوهشکده۱، شماره۶۲، بهار ۷۹، به مقاله بررسی دیدگاههای تربیتی از حمید لطفی.
دین عقاید و دستورهای علمی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند. دانستن این عقاید و انجام این دستورها باعث خوشبختی انسان در هر دو جهان میشود سعادتمند کسی است که زندگی خود را در اشتباه و گمراهی به سر نبرد و دارای اخلاق پسندیده باشد و کارهای نیکو انجام دهد. دین خدا ما را به همین سعادت و خوشبختی هدایت میکند. دین فطری است و انسان فطرتاً خواهان دین است. زیرا انسان در مسیر زندگی برای تأمین سعادت خود تلاش کرده و برای رفع نیازمندیهای خود دست به اموری میزند که برای رسیدن او به مقصدش مؤثر است. انسان همیشه دنبال این است که تکیهگاهی پیدا کند که مغلوب نشود تا بوسیله آن تکیهگاه در زندگی به آرامش درونی برسد و تنها خداوند است که در اراده خود هرگز مغلوب نمیشود و عذر و قصور در او راه ندارد و تنها راهی را که میتوان به این تکیهگاه رسید راه دین است و آن هم دین اسلام که برنامه صحیح زندگی انسانها در آن نهفته است[۱].
دین در اصلاح فرد و جامعه تأثیر عمیقی دارد و تنها وسیله سعادت و نیکبختی انسانهاست. جامعهای که به دین پایبند نباشد واقعبین و روشنفکری را از دست میدهد و عمر خود را در گمراهی و ظاهربینی میگذراند و عقل را زیرپا گذاشته و چون حیوانات، بیخرد و کوتاهنظر زندگی میکند و دچار زشتی اخلاق و پستی شده و از امتیازات انسانی محروم میگردد. این چنین جامعهای نه تنها به سعادت ابدی نمیرسد بلکه در زندگی گذرای این جهان هم دچار انحرافات و کجرویهایی میگردد.
خدای متعال در قرآن میفرماید:
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا[۲].
کسیکه خود را از آلودگیها حفظ کند رستگار است و آنکس که به هر ناروائی نزدیک شود به هدف خود یعنی به رستگاری نخواهد رسید. البته ناگفته پیداست که رسیدن انسان به سعادت تنها با بکار بستن دستورات دینی است[۳].
إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ[۴].
دینی که همه پیغمبران مردم را برای آن دعوت کردهاند عبارت است از خداپرستی و تسلیم در برابر دستورات او است. علماء ادیان با آنکه راه حق را از باطل تشخیص میدادند بخاطر تعصب و دشمنی زیر بارحق نرفته و هرکدام راهی را برای خود پیش گرفتند و این خود سبب ایجاد ادیان مختلف بر روی زمین شد. این دسته از مردم به آیات خدا کافر شدند و خداوند به زودی سزای اعمال آنان را خواهد داد.
همچنین در سوره آل عمران آیه ۸۵ داریم:
وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ.
هرکس جزء دین اسلام، دین دیگری را طلب کند و پیرو آن گردد هرگز از وی پذیرفته نشده و در آخرت اهل نجات نخواهد بود.
دین اسلام دینی است جهانی و همیشگی و دارای یک سلسله مقررات اخلاقی و عملی است که با انجام آنها میتوان به نیکبختی در دنیا و آخرت رسید.
مقررات دین اسلام به گونهای است که هر فرد و یا جامعهای که آنها را به کار بندد بهترین شرایط زندگی و کمال انسانی برایش فراهم میگردد.
دین اسلام آثار نیکوی خود را به طور مساوی به همهکس و هر جامعهای میبخشد و همگان بدون تفاوت میتوانند از مزایای این آیین برخوردار شود.
اسلام دارای آئینی است که نیازهای واقعی و فطری انسانها را برطرف میکند و همین باعث همیشگی بودن اوست.
خدای متعال با اینکه دین اسلام را براساس فطرت انسانها بنا کرده است و کلیات آن برای همه افراد قابل فهم است اما مقررات و معارف آن را در کتاب آسمانی خود یعنی قرآن کریم بیان فرموده است. قبل از دین اسلام ادیان دیگری بودهاند که کامل نبوده و پاسخگوی نیازهای بشر نبودهاند برهمین اساس منسوخ شدهاند. آیین مقدس اسلام آخرین دین آسمانی است و کاملترین ادیان است.
دین مقدس اسلام بوسیله پیغمبر گرامی اسلام حضرت محمدe برای بشر فرستاده شده است. این سعادت هنگامی بر جهانیان عرضه شد که جامعههای انسانی در خامی و ناتوانی فکری غوطهور بودند در این هنگام اسلام دستوراتی را برای سروسامان بخشیدن به اوضاع بشریت اذعان کرد و آنها را برای ورود به جهانی تازه و دیدی نو به زندگی آماده کرد.
استفاده از چنین دین کاملی که درس حقانیت به بشر میدهد میتواند زمینهساز تربیت فرزندان پاک و صالحی چون حسن و حسینu و سایر ائمه معصومین گردد. تنها نباید به الفاظ و جملات دین بسنده کنیم بلکه باید آنرا عملاً در زندگی به کار گیریم تا بتوانیم هدفی که اسلام سالهاست به دنبال آن است که همان تحقق سعادت و کمال بشریت است را مهیا سازیم[۵].
در علوم انسانی داشتن مفهومی روشن از (فرد انسان) نخستین گام در جهت اقدام و حرکت است. پیدا کردن چنین مفهومی همواره با دشواریها و تناقضات عملی و نظری همراه است. تمام اختلافنظرها و روشها به خاطر عدمتوافق دانشمندان بر سر مفهوم (فرد انسان) است.
روانشناسی تربیتی کودک را اینگونه معرفی میکند: «کودک موجودی در حال بالیدن، جدا و منفرد از دیگران است و یک کل و تجزیهناپذیر را تشکیل میدهد. عوامل فروانی در بالیدن و رشد کودک اثرگذار است که آنها را تحت دو عنوان کلی نام میبریم.
۱- محیط (طبیعی، اجتماعی، خانواده، مدرسه و …)
۲- توارث (ساختمان بدنی، جنسیت، کار اعضاء و دستگاههای بدن و …)
این عوامل همگی متفاوت و متغیرند و میزان تأثیرشان در بالیدن فرد متفاوت خواهد بود، در نتیجه رفتارهای افراد که تحت شرایط متفاوت و آمادگیهای ارثی مختلف بزرگ شدهاند نیز تفاوت میکند[۶].
در روان شناسی تربیت کودک ما به منزله واحدی جدا و دارای وضع جسمی و روانی ویژه میباشد و رفتارش تابع قوانینی است که تحت شرایط و وضعیت عمومی او تغییر میکند. پس میبایست تغییرات رفتار و پیشرفتهای یادگیری او را با خودش مقایسه کنیم. تفاوتهای او را با سنجش وضع قبل و بعد او، در جریان بالیدن اندازهگیری نماییم.
قوانین روانشناسی کودک تنها تصوراتی از رفتار نوع انسان و تفاوتهای آنها به ما میدهند. ما در کلاس، خانه، کوچه، حیاط مدرسه و در بازیها با تکتک افرادی سر و کار داریم که ظاهر رفتار آنها تابع شرایط عمومی است که آن رفتارها تحت شرایط ویژه تغییر و تحول مییابند[۷].
کار روانشناسان پرورشی همانند کار پزشک است چون کودک را به عنوان یک مراجع منفرد مورد مطالعه و معاینه خود قرار میدهد و با توجه به وضع اختصاصی و شرایط شخصی او به مداوایش میپردازد.
روانشناسی پرورشی به مزد انسان به صورت یک کل مینگرد. کسانیکه با وسایل آزمایشگاهی و تستهای مختلف، به اندازهگیری استعدادها و جنبههای جدا و جزئی کودک میپردازند ما را از واقعیت کلی و عینی وجود فرد دور میسازند. در تربیت کودک نمیتوان یک یا چند صفت کودک را در نظر گرفت و از بقیه صفات او غافل شد. هر اقدام تربیتی در تمام وجود کودک تأثیرگذار است. در گذشته درباره استعدادهای روانی کودک مانند حافظه، تخیل، دقت، سخن میگفتند اما امروزه روانشناسان از «کنشهای روانی» سخن میگویند. این کنشها نتیجه همکاری تعداد زیادی از فعالیتهای اختصاصی و جزئی میباشد بیشتر روانشناسان بر این مسأله اصرار دارند و معتقدند که زندگی روانی وحدت دارد و رفتار انسان به هر شکلی که باشد دارای غایت و هدف برای روان است. هنگامیکه کودک گریه میکند ظاهراً فقط اشک میریزد اما این کار در واقع یک رفتار پیچیده روانی ـ بدنی است. گریستن یک رفتار کلی است که از یک طرف تحتتأثیر وضع موجود کودک است و از طرفی به گذشته او مربوط میشود و از سوی دیگر در رفتارهای آینده او اثر میگذارد. در اینجا یک واکنش پیچیده حیاتی وجود دارد که تنها با تصور وحدت روان و تن قابل توجیه است.
کودک چه دختر و چه پسر از بزرگترین و با منفعتترین نعمتهایی است که خداوند به بندگانش عنایت کرده است. حضرت ابراهیمu فرزندی نداشت و از این بابت اندوهگین بود و از خداوند خواست که فرزندی به او عنایت کند و خداوند هم اسماعیل و اسحاق را به او داد که اسحاق ریشه انبیاء الهی تا زمان مسیح شد و اسماعیل ریشه خاتم انبیاء و امامان معصومu شد.
کودک نعمت والایی است که منبع خیر و کرامت است و سود دنیا و آخرت برای انسانی با ایمانی که به خدا دارد فرزندانی مؤمن و صالح و شایسته تربیت میکند.
اسحاق بن عمار از امام ششمu روایت میکند. شخصی گفت در داشتن فرزند بیرغبت بودم تا توفیق وقوف در عرفات نصیبم شد در کنارم نوجوانی را دیدم که دعا میکرد و اشک میریخت و میگفت:
یا رب والدیَّ والدیَّ فرغَّبنی فی الولدِ حین سمعتُ ذلک.
خداوندا پدر و مادرم، پدر و مادرم، با شنیدم دعای او نسبت به پدر و مادرش، شوق پیدا کردن فرزند در من پدید شد[۸].
پدر و مادرانی که در قید حیات نبوده و دستشان از دنیا کوتاه است در صورتیکه فرزندان پاک و صالحی تربیت کرده باشند از کار خیر فرزندانشان در دنیا بیبهره نخواهند ماند.
از پیامبر اکرمe روایت شده است که:
پنج نفر از دنیا رفتهاند ولی پرونده آنان بسته نشده و دائم به آنها ثواب میرسد، کسی که درختی کاشته، چاه آبی برای بهرهبرداری مردم حفر کرده، مسجدی ساخته، قرآنی نوشته، فرزند شایستهای از او به جا مانده[۹].
داشتن فرزند سود زیادی برای والدین دارد در این زمینه روایتی از امیرالمؤمنینu است که:
فِی المَرَضِ یُصیبُ الصَّبیّ انّه کفارهٌ الوالدیه.
بیماری فرزند کفاره گناهان پدر و مادر است.
چون فرزند عزیز پدر و مادر است و آنها حاضر نیستند حتی رفتن خاری در دست او را تحمل کنند به هنگام بیماری کودک غم و اندوه سراسر وجود آنها را فرا گرفته و همین خود باعث آمرزش گناهانشان میگردد. فرزند گلی خوشبو و هدیهای است که از طرف خداوند به بندگانش هدیه شده است که اگر قدر این هدیه را خوب بدانیم و از آن همانطور که اسلام خواسته مواظب کنیم هم سعادت دنیا و آخرت او را و هم خیر و نیکی برای خود فراهم کردهایم.
بهتر است در اینجا به بیان داستانی در این زمینه بپردازیم.
در تهران قناتی حفر شد که حفرکننده آن مردی بود به نام حاج علیرضا. مردم آن شهر در حدود صدسال از آب آن قنات استفاده میکردند یکی از علمای آن زمان فرمود کسی او را به خواب دیده که در باغی بزرگ کنار نهری بوده که آن باغ، یکی از باغهای بهشت بود و نهر هم نهر بهشتی بود. در خواب گفت که هم باغ و هم نهر به پاداش حفر آن قنات به من داده شده ولی ای کاش فرزندی داشتم که به ازای گفتن یک (لا اِله اِلا الله) بهرهای عظیم از اقرار او به توحید نصیب من میشد. پس نباید داشتن فرزند را دست کم گرفت و وجود او را زمینهای برای آمرزش خود بدانیم البته به شرطی که در تربیت او کوتاهی نکرده که در غیر اینصورت آتش جهنم را با بدنیا آمدن کودک برای خود خریداری کردهایم[۱۰].
گروهی از افراد هستند که به فرزندان خود علاقهای ندارند و یا اگر علاقهای است آنرا اظهار نمیکنند ودر برخورد با کودک روشی غیرانسانی و غیراخلاقی را بر میگزینند و با این کار رحمت خداوند را از خود دور میکنند.
اِنَّ اللهَ یَرحمُ العبدُ لشدهِ حَبِّه لِوَلَدِه. همانا خداوند به بندهاش به خاطر شدت عشقش به فرزندانش رحم میکند. اگر انسانی با فرزند خود بدرفتاری کرد و با او خشن برخورد کرد خداوند هم به خاطر این عمل ناپسند با او با خشم و غضب برخورد خواهد کرد در این زمینه امام موسی کاظمu میفرماید: انَ اللهَ عزَوجلَ لَیس یغضبُ لِشیءٍ کَغضبهِ لِلنساءِ و الصیانِ. خداوند بزرگ به چیزی مانند خشمش به نفع زنان و کودکان خشم نمیگیرد.
امام ششمu فرمود: موسی در کوه طور به حضرت حق عرضه داشت: خداوندا چه علمی نزد تو برترین عمل است؟ خداوند فرمود دوست داشتن اطفال[۱۱].
در مورد دوست داشتن و بوسیدن اطفال سفارشات زیادی شده است که نباید آنها را از نظر دور داشت. فتال نیشابوری که از دانشمندان بزرگ شیعه است در کتاب روضه الواعظین از معصوم روایت میکند: اکثروا من قُبله اَولادکم فانّ لکم بکلّ قُبله درجهً فی الجنه سیره خمسمأه عامٍ. فرزندان خود را زیاد ببوسید که به هر بوسیدنی درجهای در بهشت نصیب شما میشود درجهای که طول مسیر آن پانصد سال راه است[۱۲].
در جهان امروزی تربیت کودک یکی از مهمترین مسائل اجتماعی در زندگی خانوادههاست. در چهارده قرن پیش در روزگار تیره جهل و نادانی بشر، در دنیای عقبافتاده حجاز پیامبر گرامی اسلام به اهمیت و ارزش پرورش کودک توجه کامل داشتند و در مورد تربیت کودکان تعالیم زیادی را به پیروان خود آموختند.
اسلام در مورد تمام مسائل کودک از ابتدای ازدواج زن و مرد و از نظر پاکی نسل و شیردادن مادر به کودک و پرورش جسم و جان کودک قدم به قدم وظایفی را بیان کرده که بر والدین لازم است این امور را برای سعادت کودکشان انجام دهد.
امروزه برنامههای تربیتی زیادی از طرف دانشمندان و روانشاسان جهان ارائه گردیده که این برنامهها را اسلام در قرنهای گذشته به طور واضح بیان نموده است. چه بسیار مطالب علمی زیادی از طرف رهبران اسلام درباره کودک یا سایر موضوعات بیان شده اما به دلیل مشکلات وسائل، ثبت و نوشته نشده و به دست ما نرسیدهاند.
قسمت عمده مشکلات اجتماعی و آلودگیهای اخلاقی جوانان از محیط خانواده گرفته میشود و به دلیل تربیتهای نادرست در دوران کودکی میباشد که سبب ایجاد مشکلات روحی و معنوی کودکان میگردد.
گاهی پدر و مادر دارای اخلاق شایستهای نیستند و از خلق و خوی ناپسند برخوردارند و فرزندان را با همان خلق و خوی مذموم تربیت میکنند. این کودکان در محیط خانواده تربیت نادرست را میآموزند و با انحراف رشد مییابند بدیهی است زمانیکه این کودکان بزرگ شده و وارد محیط جامعه میگردند چیزی جز فساد و پلیدی به بار نخواهند آورد.
از نظر پیریزی اساس زندگی انسان، دوران کودکی از اهمیت بالایی برخوردار است. تربیت درست یا غلط کودک مقدمه خوبیها و بدیهایی است که کودک در دوران زندگیاش دارد. انسان در طول حیات عمرش برطبق خلق و خوی خود عمل میکند و پایه و بنیان خلق و خُویش در دوران کودکی ساخته میشود.
در این زمینه در قرآن کریم آمده است:
اعمال و افعال هر انسانی بر طبق شالکه اوست.
امری که کاملاً روشن است این است که ادراک زمان کودکی و وقایع و تجربههای او در طول زندگی بر شخصیت او اثر زیادی دارد و اینگونه ادراکات و تجارب میتوانند سلامتی، بیماری، خوشبختی و یا بدبختی او را در تمام عمر آنها پیریزی کند[۱۳].
تمام سعی و تلاش پدر و مادر میبایست برای مستقل بار آمدن فرزندانشان باشد. پس بر آنها لازم است که از همان اوان کودکی به این امر مهم توجه نشان داده و با رفتار و گفتار خود اینگونه شخصیت را در کودکان خود پرروش دهند و با کودک طوری برخورد نمایند که او استقلال خود را باور کرده و خود را به عنوان عضوی از خانواده قبول داشته باشد. یکی از طبیعیترین راهها برای ایجاد شخصیت در کودک احترام به کودک و دوری کردن از هرگونه توهین و تحقیر به او میباشد این مطلب در حدیث نبوی نیز به چشم می خورد. که میفرماید: (اکراموا اولادکم) و رسول اکرمe انجام آنرا به والدین تأکید می کند.
دانشمندان جهان امروز در کتابهای تربیتی خود برای تربیت کودکان به این دو امر که همان احترام به کودک و پرهیز از توهین و تحقیر به آنهاست توجه کامل دارند.
والدین باید در اعماق وجود فرزند نفوذ کرده و او را کاملاً منطقی بار آورده بگونهای که او هم مسائل را همانگونه که بزرگترها میبینند، ببینند.
گاهی کودک میشنود که اطرافیان در مورد او سخن میگویند، از عیبهایش بدگویی میکنند و سادگی او را وسیلهای برای تفریح و خنده قرار میدهند کودکان میفهمند که بزرگترها آنها را مسخره میکنند و بدون آنکه به روحیات کودکانشان پی ببرند آنها را مورد سرزنش قرار میدهند در حالیکه این کودک معصوم نمیدانند که چرا باید مورد سرزنش قرار گیرند بدین ترتیب دنیای آنها از دنیای بزرگترها جدا میشود و کودکان به این نتیجه میرسند که والدین موجوداتی غیر از آنها هستند و باید به مقابله در برابر آنها برخیزند.
والدین باید مراقب باشند در گفتگو با فرزندانشان صدایشان بالا نرود و زمانیکه باید به کودک تذکر داد آن تذکرات را با خوشروئی و ملایمت بیان کرد. که باعث ایجاد سدی میان والدین و کودکان و یا ایجاد رنجشخاطر در آنها نگردد. زمانیکه با کودک به صورت صحیح برخورد شود کودک نیز با شخصیت و با اعتماد نسبت به خود بزرگ میگردد و دیگر در خود احساس حقارت و جدا بودن از اعضای خانواده را نخواهند داشت. باید به کودکان بفهمانیم که آنها هم اعضاء فعال این خانواده هستند و بایست در این خانواده مسئولیتی برعهده بگیرند و آنرا به نحو احسن انجام دهند.
از ابتدای ایام شیرخوارگی احساسات روانی کودک شکل میگیرد. زمانیکه هنور کودک قدرت حرکت کردن و سخن گفتن را ندارد میتواند خشونت و تندی، مهر و محبت را احساس کند و نتایج اعمال خشن یا پر از محبت دیگران در او اثر بگذارد. والدین میبایست از همان اوان کودکی به امر تربیت کودک خود توجه کرده برای حفظ روان و شخصیت کودک کوشش کنند.
یکی از تمایلاتی که خداوند در وجود کودک قرار داده است میل به بازی کردن است بازی سبب میشود عضلات طفل نیرومند شده و استخوانبندی محکمی پیدا کند و باعث سرگرم شدن او شده و مانع از پرداختن کودک به امور نامطلوب میگردد.
کودک در هنگام بازی کردن فکرش به کار میافتد و در صورت برخورد با مشکل به فکر چارهجوئی میافتد و همین امر سبب رشد فکرش میگردد از طریق بازی میتوان آگاهی کودک را بالا برد و او را با بسیاری از دانستنیها آشنا کرد اما ناگفته نماند که باید او را از انجام بازیهای خطرناک و سرگرمیهایی که به اخلاق و عفت او آسیب میرساند دور کرد[۱۴].
طبیعت کودک اینگونه است که همانطور که رشد میکند نیازمند به نوازش است اگر تحریک و جنب و جوش در طبیعت نباشد امکان رشد نیز وجود ندارد پس بازی با کودک نیاز طبیعی اوست.
تحرک، خنده، بازی و … موجب رشد او میشود و تأثیر فوقالعادهای در روح و روان او دارد دین اسلام نیز به بازی کودک توجه زیادی کرده است. سیره و روش پیامبرe خود درس بزرگی برای پیروانش است ایشان خود امام حسن و حسینu را به دوش میگرفت و با آنها بازی میکرد در حقیقت این کار لازمه دوران حیات کودک است[۱۵].
یکی از امور مورد علاقه در کودکان داشتن هم بازی است. کودک همانطور که از انجام بازی لذت میبرد از داشتن همبازی هم احساس رضایت میکند. کودکان زیادی هستند که از تنهائی رنج میبرند اگر برای این کودکان اسباببازیهای مختلفی هم تهیه کنیم هرگز جایگزین خوبی برای تنهایی آنها قرار ندادهایم.
رفتار کودکانه بزرگسالان برای کودکان لذتبخش است، سخن گفتن به روش خردسالان و بازی کردن پدر و مادر با فرزندان نه تنها باعث سرگرمی، شادابی و لذت فوقالعاده آنان میشود بلکه وجودشان را از محبت حقیقی سیراب میکند و خودباوری و اعتماد به نفس را در آنها تقویت مینماید. پدر و مادر باید با فرزندان خود رفیق بوده و خود را هم سطح آنها قرار دهند و به زبانی سخن بگویندکه برای آنها قابل فهم باشد[۱۶].
کودک در خود احساس ضعف کرده و بزرگسالان را قوی میداند از طرفی فطرتاً میخواهد به تکامل برسد پس تلاش میکند که کارهای بزرگترها را تقلید کند و عملاً خود را شبیه به آنها نشان بدهد تا به آن کمالی که مدنظرپدر و مادر است نزدیک شوند. تقلید کردن از سرمایههای بزرگ تکامل و ترقی انسان است و خداوند هم این حس را از کودکی در نهاد آدمی قرار داده است. زمانیکه پدر و مادر خود را تنزل داده و در بازی کودکان شرکت میکنند، کودک از مسرت و شادی لبریز میشود و در باطن احساس میکند که کارهای او آنقدر ارزنده و مورد توجه است که پدر و مادر با او همکاری میکنند و خودشان را هم سطح با او قرار دادهاند. پس این امور احساس شخصیت را در کودک زنده کرده و حس استقلال و اعتماد به نفس را در آنها شکوفا میکند و اجازه میدهد کودک روی پای خود بایستد و احساس وجود و انسان بودن کند[۱۷].
بازی کردن با کودک از مستحبات دینی است و پیغمبر گرامی نیز به این اصل توجه کامل داشته و در مورد آن به پیروان خود تأکید فروان داشتهاند. در وسائل جلد ۵ صفحه ۱۲۶ آمده است: قال النبیe: مَن کان عِند صبّیٌ فَلْیتَصاب لَه.
رسول اکرمe فرمودند: آن کس که نزد او کودکی است باید در پرورش او کودکانه رفتار نماید. همانطور که کودک با لباس و کفش نو شادمان میگردد، بازی پدر و مادرهم با همان اندازه باعث شادی طفل میگردد. بایدتمام تلاش پدر و مادر در شاد کردن کودکشان باشد چون از نظر اسلام شاد کردن کودک از عبادات محسوب میشود.
عَنْ ابن عباس قال قال النبیe: من فرّح ابنته فکانمّا اَعْتق رقبهً منْ ولْد اسمعیل و من اَقرَّ عین ابْنٍ فکانمّا بکی من خشیهِ الله. کسیکه دختربچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بندهای از فرزندان اسماعیل ذبیح را آزاد کرده باشد و آن کس که پسربچه خود را مسرور و دیده او را روشن کند مانند کسی است که دیدهاش از خوف خداوند گریسته باشد. کارهای کودک در هنگام بازی و سخنانی که میگوید نشاندهنده روحیه و درجه شخصیت روانی اوست زمانیکه بزرگترها با کودکان به بازی مشغول میشوند میتوانند به درجه هوش آنها پی ببرند گاهی ممکن است پدر و فرزند باهم روی یک بازی قرار بگذارند مثلاً سوار شدن بر دوش همدیگر در اینجا پدر بر دوش کودک سوار نمیشود تنها مقصود سرگرم کردن کودک است در همین مورد ماجرایی از زبان ابورافع یکی از اصحاب پیامبر به همراه امام حسنu است که بیان میداریم. ابورافع با امام حسنu که کودک خردسالی بود روی چنین بازی قرار گذاشتند وقتی نوبت به سوار شدن ابورافع بر دوش امام حسنu رسید، امام حسنu گفت: از تو تعجب میکنم می خواهی بر دوش کسی سوار شوی که پیغمبرe او را بر دوش خود سوار میکند. وقتی نوبت سواری حسنu رسید ابورافع گفت: همانطور که تو به من سواری ندادی من هم تو را بر دوش خود سوار نمیکنم، امام حسنu گفت: آیا میل نداری کسی را که پیغمبر بر دوش خود نشاند بر دوشت سوار کنی؟ ابورافع به ناچار کودک را بر دوش خود سوار کرد. عزت نفس و شخصیت روحی این کودک از خلال گفتار و چگونگی استدلال او به خوبی مشخص است کودکی را که پیامبرe در آغوش خود پرورش داده و شخصیت روانی او را احیاء کرده باید بزرگواری خود را باور داشته باشد و هرگز با ذلت و زبونی سخن نگوید[۱۸].
کودکان و سیره اهل بیت(ع)
آشناسازی کودک با اهل بیتu از موضوعات مهم تعلیم و تربیت است پس باید راههای اجرای این یادگیری را به کودک آموخت.
تفاوت اساسی آشناسازی کودک با اهل بیتu و تعلیم و تربیت در این زمینه این است که آشناسازی با سیره اهل بیتu بصورت آموزش غیررسمی و بیشتر در محیط خانوادهها انجام میگیرد. پس ما به روشهای تعلیم و تربیت در این زمینه میپردازیم.
قبل از آشنایی کودکان با اهل بیتu میبایست آنها را با نامها و القاب ائمه آشنا ساخت. ذکر نام و توصیف القاب ائمه معصومینu برای کودکان ضمن آشنا کردن کودکان با این نامها، کودک را با شخصیت آن معصومu نیز آشنا میکند. نام و لقب هریک از ائمه علت و فلسفه خاصی دارد که با شنیدن آن نام شخصیت وجودی آن معصومu در ذهن تداعی میشود.
در احادیث و سیره ائمهu به علل انتخاب نام و لقب معصومینu اشاره کرده است. مثلاً یکی از القاب امام علیu ابوتراب است که پیامبرe این لقب را بر ایشان قرار داده است.
لِاَنهُ صاحبُ الارض و حُجَهَ اللهِ عَلی اَهلِها بَعدَ رسولُ اللهِ و بَقاوُءها و الیه سُکونها.
بدرستیکه بعد از رسول خداe، علیu صاحب زمین و حجت خدا بر اهل آن است و بقاء نظام زمین به وسیله آن حضرت برقرار میشود.
برهمین اساس امام علیu ابوتراب نام گرفت. همچنین در مورد نامگذاری فاطمه زهرا به فاطمه از رسول خداe نقل شده است:
اِنَّما سَمَیتُ ابنتی فاطمه لِانَّ اللهَ عزوجل فَطْمَها و فَطْم مِن اَحَبِها مِنَ النار.
همانا دخترم فاطمه نامگذاری شده به خاطر آنکه خداوند او و دوستانش را از آتش بریده است.
تمامی اسامی و القاب امامان معصوم نشاندهنده معنا و مفهوم ویژهای است که در وجود آنها تجلی یافته است و بیانگر یکی از ویژگیهای شخصیتی آنهاست.
والدین و مربیان میبایست نام و القاب ائمه اطهارu را با بیان معنا و مفهوم آن به کودکان بیاموزند تا ضمن فراگیری اسامی اهل بیتu با شخصیت آنان هم آشنا شوند.
توصیف شخصیت اهل بیتu با ذکر اسامی و القاب آنها در سیره و گفتار رسول اکرمe فراوان به چشم میخورد و احادیث متعددی از آن حضرت رسیده که به نوعی اهل بیتش را معرفی میکند. پیامبرe گاهی همه ائمه اطهار را به ترتیب با نام و مشخصات معرفی میکنند و گاهی آنها را با و جملاتی مناسب با شأن آنها معرفی میکند. در جایی پیامبرe آوردهاند:
امامان بعد از من دوازده نفرند که اول ایشان علی بنابیطالب و آخر آنها قائم میباشند، آنان جانشینان و اوصیا و اولیای من هستند و حجتهای خدا بر امتند، که هرکس آنها را پذیرفت مؤمن و هرکه انکار کرد کافر است.
روش آشناسازی با اهل بیتu به روش توصیف اسامی و القاب و تعلیم آنها مختص به سیره رسول اکرمe نیست بلکه در سیره و کلام سایر معصومین نیز آمده است.
با بررسی زندگی اهل بیت به این نتیجه میرسیم که بطور کلی سیره امامان معصومu اینگونه بوده که هرکدام در زمان حیات خود امام بعد از خود با تمام مشخصات به شیعیان معرفی میکرده و با اینکار زمینه اختلاف نسبت به امام بعدی را از بین میبرد[۱۹].
[۱] سیدمحمدحسین طباطبائی، برداشت از آموزش دین، جمعآوری و تنظیم سیدمهدی آیتاللهی، ص۸-۳٫
[۲] سوره شمس، آیه ۹ و ۱۰٫
[۳] همان، ص۱۴-۱۳٫
[۴] سوره آلعمران، آیه ۱۹٫
[۵] همان، ص۲۱-۱۹٫
[۶] همان، ص۴۷ تا ۳۹٫
[۷] همان، ص۴۹ و ۴۸٫
[۸] استاد حسین انصاریان، برداشت از نظام خانواده در اسلام، ص۴۱۳ تا ۴۰۹٫
[۹] محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ص۹۷٫
[۱۰] استاد حسین انصاری، برداشت از نظام خانواده در اسلام، ص ۴۱۳ـ ۴۰۹
[۱۱] علامه محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ص۹۷٫
[۱۲] حسین انصاریان، همان، ص۴۱۵ و ۴۱۴٫
[۱۳] محمدتقی فلسفی، برداشت از گفتار فلسفی از نظر وراثت و تربیت، ص۱۰۵تا ۱۰۳٫
[۱۴] عباس اسماعیلی یزدی، برداشت از فرهنگ تربیت، ص۳۰۹٫
[۱۵] سیدمجتبی موسوی زنجارودی، برداشت از تربیت مذهبی کودک، ص۳۴٫
[۱۶] عباس اسماعیلی یزدی، همان، ص۳۱۰٫
[۱۷] محمدتقی فلسفی، برداشت از گفتار فلسفی از نظر وراثت و تربیت، ص۱۲۹ و ۱۲۸٫
[۱۸] همان، ص۱۳۲ تا ۱۳۰٫
[۱۹] برداشت از پیک زائر، ماهنامه بینالمللی فرهنگی اعتقادی، ص۳-۲٫
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر