تحقیق مروری بر پیشینه و تحولات حزب کارگران کرد ترکیه (Pkk)


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق مروری بر پیشینه و تحولات حزب کارگران کرد ترکیه (Pkk) مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۸۹  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق مروری بر پیشینه و تحولات حزب کارگران کرد ترکیه (Pkk) نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست

مروری بر پیشینه و تحولات حزب کارگران کرد ترکیه (Pkk) 1

۱- جغرافیا ۱

۲- منابع سرزمینی.. ۱

۳- جمعیت.. ۱

ایران.. ۲

ترکیه. ۳

سال های اولیه. ۳

سال های اخیر. ۴

سوریه. ۶

عراق.. ۷

نتیجه. ۱۰

نگاهی به تاریخچه حزب کارگران کرد ترکیه. ۱۱

خطوط کلی.. ۱۲

تحولات مهم در P.K.K.. 15

کردها، ترکیه و رویای پیوستن به اتحادیه ی اروپا! ۱۸

تاریخ کردستان: ۱۹

اهمیت کردستان: ۱۹

یورش ترک ها به کردستان: ۲۰

گذار از ذهنیت رئال سوسیالیسم. ۲۲

عبدالله اوجالان به روایت عبدالله اوجالان.. ۲۵

ربوده شدن عبدالله اوجالان در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ از زبان خودش… ۲۵

درصدد رهای انسانیت …. ۳۶

درصدد رهایی انسانیتم و هرگز تسلیم سرمایه داری نمی شویم! ۳۶

رهنمودهای رهبری در مورد خانواده درکردستان.. ۴۰

تاریخ مستور زن.. ۴۴

با عشق P.K.K زندگی کنید! ۴۷

رهبریت P.K.K مردمی و مستقل است.. ۴۹

خودمدیریتی دموکراتیک؛ به سیاست دموکراتیک، جامعه دموکراتیک و جمهوریت  دموکراتیک متکی است.. ۵۳

علیرغم همه فشارهای سخت فیزیکی و روانی، هرگز از آزادیخواهی عقب نشینی نخواهم کرد! ۵۹

بدون گذار به سیستم دفاعی حراست از جامعه غیرممکن است! ۶۱

دیگر وقت آن رسیده که خود کردها سرنوشت شان را تعیین نمایند. ۶۳

من همیشه آماده هستم چیزی را که از من خواسته می شود بجای آورم! ۶۶

مجازات سلول انفرادی در  جهت انتقام گرفتن از من اعمال می شود. ۷۲

انجام اپراسیون در جنوب کردستان به شکست استراتژیک ترکیه خواهد انجامید. ۷۷

ایران نباید به مانند عراق برخورد کند. ۸۴

۱- جغرافیا

منطقه ای که محل زندگی و موطن کردهاست، از نظر جغرافیایی به طور عمده بین چهار کشور ترکیه، عراق، ایران و سوریه تقسیم شده است. از نظر سیمای عمومی این بخش از خاورمیانه، می توان گفت که محل تقاطع رشته کوه های البرز- زاگرس، توروس و قفقاز و کوهستان های حواشی این مناطق کردستان است. هر چند که بیشترین کردها در عمق رشته کوه های زاگرس (در ایران) توروس (در آناتولی شرقی ترکیه) زندگی می کنند. البته می توان بخش هایی از جمهوری های ارمنستان، آذربایجان، شمال استان خراسان و قسمت هایی از استان های گیلان و مازندران (ایران) و تعداد محدودی در افعانستان و پاکستان نام برد که جمعیت های مهاجرنشین اجباری کردها از چند سده پیش در آنجا زندگی می کنند و از جمعیت های اقلیت کرد سالکن اروپا و آمریکا که در چند دهه اخیر مهاجرت کرده اند، نیز می بایست نام برد.

بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که موطن اصلی کردها در بخشی از خاورمیانه قرار دارد که تمدن های آریایی (ایرانی) – سامی (عربی) و ترکی در تلاقی با یکدیگر قرار دارند و به علاوه هر چند دین عمده کردها اسلام است، ولی مذاهب مختلف اسلامی از اهل تشیع و تسنن نیز در این نقطه با یکدیگر برخورد داشته اند. به نحوی که می توان گفت کردستان غربی و جنوبی ع مدتاً شیعه نشین و کردستان شمالی و مرکزی و شرقی عمدتاً سنی نشین هستند. در طی چهار قرن اخیر این اختلاط تمدن ها و مذاهب، کردستان را به کانون جوششی تبدیل کرده که تا به امروز ادامه داشته است.

۲- منابع سرزمینی

نکته مهمی که در وضعیت زندگی کردها تأثیر گذاشته است، غنی بودن منطقه کردستان از کانی های گوناگون (از جمله نفت و فلزات و…. )، همچنین منابع آبی و زمین های مستعد کشت (به ویژه در منطقه ای که حول و حوش آن را بیابان و کم آبی احاطه کرده است)، می باشد. این مسأله خود باعث حضور بیگانگان در منطقه و تأثیرات سوء آن بر حیات سیاسی کردستان بوده است.

۳- جمعیت

جمعیت کردها طبق برآوردهای ۱۹۹۰ میلادی، در جدل شماره یک آورده شده که در آن پیش بینی رشد جمعیت کردها با ضریب سالانه ۶۵/۳ درصد، تا سال ۲۰۰۰ میلادی محاسبه شده است. (لازم به یادآوری است آمار ذکر شده به طور تقریب برآورد شده است. بنابراین به صورت قطعی نمی توان به آن ها استناد کرد.)

آمار جدول شماره یک چنانچه به نسبت درصد جمعیت کردها به جمعیت کل کشورها محاسبه شود، به شکل جدول شماره ۲ درخواهد آمد. نکته حائز اهمیت آن است که به یاد داشته باشیم، آمارهای ارائه شده تحت هیچ عنوانی نمی توانند دقیق باشند و ملی گرایان کرد همواره به رقم بیشتری نظر داشته اند. (مثلاً اوجالان در محاسبه اخیر خود در ایتالیا، جمعیت کرد ترکیه را بیش از ۲۰ میلیون نفر ذکر کرده است.)

ایران

وضعیت کردها در ایران، در مقایسه با سایر کشورهای منطقه، عمدتاً بهتر بوده است. به نحوی که انتشار کتاب ها، روزنامه ها و سایر نشریات به زبان کردی مجاز بوده و همچنین ایران تنها کشوری در منطقه است که بخشی از آن رسماً کردستان نام دارد. هر چند که تنها حدود یک سو از آن را منطقه کردنشین تشکیل می دهد. در سال های پایانی دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ میلادی، در طرح جدید تقسیمات کشوری ایران، استان پنجم یعنی «کرمانشاهان» به استان های ایلام، لرستان، همدان، کردستان، کرمانشاهان تقسیم شد و نام تاریخی ناحیه «اردلان» به مرکزیت سنندج به عمد نادیده گرفته شد و به جای آن نام کردستان انتخاب گردید. در حالی که در عرف منطقه، نواحی کردنشین در ایران، از شمال به جنوب به نام های «مکری» (بخش کردنشین آذربایجان غربی)، «اردلان» (استان کردستان فعلی و بخشی از استان همدان)، «کرمانشاهان» (شامل استان های کرمانشاهان و ایلام فعلی)، در مجموع به نام کردستان خوانده می شود که نیمه شمالی کردستان سنی نشین و نیمه جنوبی کردستان شیعه نشین را شامل بوده و در متون تاریخی تا «شهرزور» در شمال عراق، ادامه داشته است. موضوع یاد شده باعث گردید که تنها نام کردستان به بخش کوچکی از ناحیه وسیع کردنشین ایران اطلاق گردد. البته باید به یاد داشت که رژیم شاه، پس از ختم شورش «قاضی محمد» (مسأله جمهوری کرد مهاباد) و پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، عمدتاً بابرقراری جو خفقان در سراسر کشور، مانع هرگونه فعالیت سیاسی در کشور از جمله مناطق کردنشین گردید. این وضعیت تا پایان عمر نظام پادشاهی درکشور، ادامه یافت.

با اینکه کردها، چهارمین جمعیت بزرگ قومی منطقه خاورمیانه را تشکیل می دهند، همیشه به عنوان منشأ مناقشات و بی ثباتی منطقه محسوب شده اند. مدت هاست که هم دولت ها و هم تحلیل گران تحولات سیاسی، از اینکه مسأله کردها را به طور مستقل مورد بحث قرار دهند، ابا داشته اند و حاضر نبوده اند مشروعیت و منطقی بودن خواسته های کردها را از زاویه نگاه خودشان بررسی کنند. در عوض، از کردها به عنوان «یک اقلیت ناآرام» ساکن در مرزهای ترکیه، عراق، سوریه، ایران قفقاز و جمهوری های آسیای مرکزی نام برده می شد. در حالی که به طور منطقی میتوان کردها را یک ملت سرکوب شده دانست که درون مرزهای یک کردستان که اکنون بخشی از خاک کشورهای مذکور را در بر می گیرد، تعداد قابل ملاحظه ای را تشکیل می دهند.

این غفلت از عامل کردها، در تحولات سیاسی خاورمیانه، زمانی رو به تغییر گذاشت که جنگ ایران و عراق (۸۸-۱۹۸۰) شروع شد و دو طرف مناقشه از کردهای طرف دیگر مرز به عنوان ستون پنجم، در خصومت دیرینه شان سود جستند. این امر، منجر به نوعی آشفتگی دیپلماتیک، برداشته شدن کنترل های مرزی و ظهور پیوندهای منطقه ای جدیدی شد که به نیروهای کرد اجازه می داد به آسانی در مرزهای داخلی این کشورها تردد کنند.

به نظر می رسید که «روح کرد» در چشم انداز تحولات خاورمیانه، در حال ظهور است.

در نتیجه جنگ،ه ترکیه پذیرای ۶۰ هزار آواره کرد عراقی بود که از انتقام جویی های صدام حسین گریخته بودند و این امر به فرآیند بالا سرعت بخشید. جنگ خلیج فارس نیز، درست در همان راستا توجه مستقل به مسأله کردهای عراق و ترکیه را در دستور کار قرار داد و در نتیجه همین امر بود که تورگوت اوزال رئیس جمهور فقید ترکیه نیز شیوه معتدل تری را نسبت به جمعیت سرکوب شده کرد کشورش در پیش گرفت.

پس از جنگ، عملیات موسوم به «چکش تعادل» (Operation Provide Comfort) برای کردها که زیرنظر ایالت متحده انجام می شد، پای قدرت های غربی و سازمان ملل را به معادله کردها کشاند و مسأله به یکباره بین المللی شد و با شکل گیری دولت خودمختار و تازه تأسیس کردها کشاند و مسأله به یکباره بین المللی شد و با شکل گیری دولت خودمختار و تازه تأسیس کردها در شمال عراق، مسأله به اوج خود رسید. این روند به نوبه خود سوریه و ایران را نیز وارد معرکه کرد. این دو کشور هیچ یک مایل نبودند دولت مستقل کرد را به رسمیت بشناسند چرا که چنین دولتی می توانست چون مغناطیسی جمعیت کردهای این کشورها را به خود جذب کند و به علاوه این دولت ممکن بود پلی باشد برای دولت های غربی (به ویژه آمریکا) تا در تحولات سیاسی منطقه دخالت کنند. در نتیجه، عامل کردها به مرحله ای رسید که قابل چشم پوشی نبود، مگر به بهای پذیرش خطر بی ثباتی دایمی در خاورمیانه.

ترکیه

تا همین اواخر، «آکادمیست ها»، سیاست خارجی ترکیه را با کم ترین توجه به عامل کردها، مور تجزیه و تحلیل قرار می دادند. آنان در این تحلیل به طور تلویحی موضع رسمی دولت ترکیه را منعکس می کردند که: ترکیه هیچ جمعیت کرد ساکن در داخل مرزهایش ندارد (آنچه هست فقط ترک های کوه نشین اند) بنابراین مشکلی به نام مشکل کردها وجود ندارد. این مقاله تصریح خواهد کرد که بعد از به وجود آمدن «جمهوری ترکیه» در ۱۹۲۳ عامل کردها جای بزرگی را در سیاست گذاری خارجی ترکیه اشغال می کرد ولی اکنون به مهم ترین عامل تأثیرگذار تبدیل شده است.

سال های اولیه

«روبرت اولسون» در تحلیل شورش کردهای ترکیه به رهبری شیخ سعید در ۱۹۲۵ به نکاتی اشاره می کند که درک سنتی نادیده گرفتن کردها را به چالش فرا می خواند. او توضیح می دهد که چگونه سرکوب شورش کردها: ۱- حل مسأله «موصل» بین عراق، بریتانیا و ترکیه را تسریع کرد و دستیابی ترکیه به نفت حوزه موصل را محدود ساخت. ۲- ظرفیت ترکیه برای چنگ یازیدن به اسلام را به عنوان یک ابزار سیاسی در مواجهه با دیگر کشورهای خاورمیانه کاهش داد. ۳- ترکیه را مجبور کرد به ناسیونالیسم ترک متوسل شود و دولت سکولار تشکیل دهد. ۴- و به ایجاد «پیمان دوستی» بین ترکیه و ایران در ۱۹۲۶ و امضای پیمان دفاعی مرزی این دو کشور در ۱۹۳۲ کمک کند. اولسون یادآور شد که : «نتیجه شورش آن شد که ترکیه از آن پس از دخالت در امور داخلی دیگر کشورها خودداری کند.» و شعار ترک ها چنین شد: «صلح در خانه و صلح در بیرون» (اولسون ۱۹۸۹ ص ۱۵۱) سپس اولسون نتیجه می گیرد که: «شورش شیخ سعید، ترکیه را وادار کرد که هرگونه امید به داشتن یک سیاست خارجی تهاجمی را از دست بدهد و به یک سیاست مبتنی بر عدم دخالت روی آورد».

اولسون در جایی دیگر با تأکید بر نقش عامل کردها در سیاست خارجی ترکیه، توضیح می دهد که: «اکثر عملیات نظامی که توسط نیروهای مسلح ترکیه از اواسط دهه ۱۹۲۰ انجام شده بود، علیه کردها بوده است» (به جز کره و قبرس). و بر همین اساس او یک بار دیگر نتیجه می گیرد که: «مبارزه علیه ملی گرایی کرد که در آن الگوهای سیاسی معینی به کارگرفته شد و از گرایش ها و قضایای ملی گرایانه، ایدئولوژیک و روان شناسانه بهره گرفته شد، در حقیقت از ۱۹۲۵ آغاز شد و به مدت ۵۰ سال عامل اساسی در تصمیم گیری های خارجی ترکیه محسوب می شد».

اولسون با نگاهی به چشم انداز آینده می گوید: «ملی گرایی کرد که توسط شیخ سعید الگوگذاری شده بود در قرن آینده نیز تداوم خواهد یافت».

به دنبال قیام شیخ سعید، کردها به عامل تأثیرگذار ولی تصدیق ناشده سیاست خارجی ترک ها تبدیل شدند. کشورهای ترکیه، ایران و عراق (به همراه افغانستان) به دلیل منافع مشترکشان برای سرکوبی کردها و نیز ترس از نفوذ کمونیست ها به واسطه هم گونه شدن با خواست اقلیت قومی، پیمان خاورمیانه ای را در ۸ ژولای ۱۹۳۷ امضاء کردند. بر اساس مفاد این پیمان، امضا کنندگان متعهد می شدند که علیه هرگونه فعالیت جدایی خواهانه که ممکن بود علیه کشورشان انجام گیرد، با یکدیگر همکاری کنند. با اینکه در این پیمان (پیمان سعدآباد) اسمی از کردها برده نشد و ثابت شد که بیش تر به یک پیمان عدم تجاوز می ماند که به واسطه جنگ جهانی دوم از بین رفت، کردها معتقد بودند که این پیمان علیه آن ها بوده است.

«پیمان بغداد» که در ۱۹۵۵ بین همان کشورها به علاوه بریتانیا و پاکستان امضا شد، کاری بود در همان راستا ولی با قوت و اعتبار بیش تر و در عین حال مثل پیمان قبلی نامی از کردها در  آن برده نشد. در حقیقت این پیمان به طور رسمی با این هدف بنیان نهاده شده بود که «پیمان ناتو« را در گستره خاورمیانه نیز توسعه دهد تا با نفوذ کمونیست مبارزه کند. با این حال واضح بود که یک عامل پنهان به نام «کردها» وجود داشت که در سیاست خارجی ترکیه در امضای این پیمان مؤثر بود.

سال های اخیر

طی دوره زمانی دشوار اواخر دهه ۱۹۷۰ چندین گروه کرد استقلال طلب در ترکیه به وجود آمدند. «حزب کارگران کردستان» (P.K.K Partiya Karkarena Kurdistan) که برنامه عملش تلفیقی از مارکسیسم و ملی گرگایی کرد بود، قوی ترین این گروه ها محسوب می شد. با اینکه تصور می شد P.K.K بعد از کودتای سوم نظامی ترکیه در ۱۲ سپتامبر ۱۹۸۰، نابود شده است، این حزب به همراه رهبر بنیانگذارش عبدالله اوجالان، خود را بازسازی کرد و در آگوست ۱۹۸۴، شورش چریکی رو به تزایدی را در جنوب شرقی آناتولی آغاز کرد.

تا آگوست ۱۹۹۳ P.K.K چنان حرکت پرشتابی داشت که اوجالان توانست ادعا کند: «مشکل کردها سیاست خارجی ترکیه را به بن بست کشانده است». چیللر به این دلیل عصمت سزگین را شکست داد که «سزگین در برخورد با مشکل کردها موفق نبوده است». اوجالان از نقض آتش بس بین P.K.K و آنکارا در ماه می و ژوئن ۱۹۹۳- یعنی زمانی که سزگین وزیر کشور بود- به عنوان شاهد مدعا یاد کرد.

رهبر P.K.K برای        ضربه زدن به بنیان های اقتصادی دولت ترکیه اعلا م کرد که: «بدون موافقت ما، هیچ گونه لوله نفتی در اینجا کشیده نخواهد شد و اگر چنین شود بهره برداری از آن ممکن نخواهد بود». خود مقامات ترک نیز اذعان کردند که کاهش درآمد ناشی از حملات P.K.K و تهدیدات علیه صنعت توریسم، سهم بزرگی در کسری بودجه اخیر کشور داشته است. «ویلیام مورتون آبرامو وینتر» سفیر ایالات متحده در ترکیه از ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ در یادداشت هایش نوشت: جنگ علیه  P.K.K بیش از ۳۰ درصد نیروهای نظامی کشور و بخش کلانی از بودجه را به خود اختصاص داده است». «کمال کرسکی» استاد دانشگاه بوسپورس استانبول که تحقیقات دراز مدتی را در این باره با کمک انستیتو صلح ایالات متحده انجام داده است چنین نتیجه گیری کرد که: «در نتیجه پیوند برخی سیاست مداران با قومیت (کردی) و ملیت چیزی نمانده است که رفتار سیاست خارجی ترکیه عمیقاً تأثیر پذیرد».

بسیاری از ترک ها منجمله دولت ترکیه به طور طبیعی بر این باورند که حزب کارگران کردستان از بسیاری از دولت ها و گروه هایی که خواهان یک ترکیه ضعیف در من طقه هستند کمک دریافت می کند. چیللر نخست وزیر ترکیه در نوامبر سال ۱۹۹۳ تصریح کرد که: «ما می دانیم نیروهای P.K.K در کشورهای همسایه نظیر سوریه، عراق و ارمنستان و …. آموزش می بینند و تجهیزه می شوند».

اظهارات چیللر انعکاس وسیعی داشت چرا که یک سنت قدیمی در سیاست خارجی ترکیه وجود داشت که برای وارد کردن چنین اتهام هایی، اسم کشور خاصی برده  نشود. با اینکه هر کس می توانست بفهمد منظور از «حمایت خارجی و پناه دادن به  P.K.K توسط برخی کشورها» چیست. هرچند نقض این سنت به ۱۹۸۹ برمی گشت ولی اظهارات چیللر نوعی آماده باش در سیاست خارجی ترکیه بود و دیگر کشورها را  با بیان اینکه: «اگر لازم باشد به این حمایت ها پاسخ خواهیم داد»، شگفت زده کرد. نخست وزیر تازه به قدرت رسیده چنین ادامه داد: «یک فرآیند بزرگ دیپلماتیک را آغاز کرده ایم. اگر همسایگان ما دوست ما هستند اکنون وقت آن است که دوستی شان را نشان دهند و اگر نیستند ما باید این را بدانیم و به طور متقابل عمل کنیم».

آن دسته از مقام های ترک که دارای مواضع یکسان با چیللر بودند بی شک تحت تأثیر حافظه تاریخی شان قرار داشتند که چگونه طرح های امپریالیستی اروپا به تضعیف و تقسیم امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم منجر شد. حتی پس از استقرار دولت جمهوری ترک در دهه ۱۹۲۰، ترک ها عمیقاً به بریتانیا سوءظن داشتند که از شورش کردها به رهبری شیخ سعید در ۱۹۲۵ حمایت کرده است تا ادعای ترکیه نسبت به ولایت موصل را که اکثراً کردنشین است، تضعیف کند. شورش کردها علیه ترکیه این ادعای ترکیه را که این کشور بیشترین توجه را به کردهای ساکن در مناطق نفت خیز نسبت به کردهای شمال عراق دارد، تضعیف می کرد.

با این حال ترک ها هیچ گاه موفق نشدند برای اثبات سوءظن هایشان شواهد متقنی ارائه کنند. وینستون چرچیل در جایی تصریح کرده بود که: «ما هنوز نتوانستیم به تعهداتی که نسبت به اعراب طی جنگ داشتیم، عمل کنیم. من مطلقاً مخالف ایجاد مشکلاتی شبیه به آن در باره کردها هستم». اولسون چنین نتیجه گیری می کند که: «از اول دسامبر ۱۹۲۱ به بعد همیشه پیشنهادات غیر مصوب و عام برای تحریک شورش کردها علیه ترکیه، خارج از منطقه تحت قیمومیت ترک ها در عراق، وجود داشت». در حقیقت، شورش شیخ سعید تا حدودی به این دلیل رخ داد، که فرانسه به ترک ها اجازه داد از نیمه شمالی راه آهن بغداد- آلپو استفاده کنند. این جاده از داخل سوریه عبور می کرد و برای جابه جایی سربازان استفاده می شد.

به همان ترتیب در پی شورش کردهای کوه های آرارات در ۱۹۳۰، ایران پس از مدتی کمک غیررسمی به کردهای شورشی در نهایت به سربازان ترکیه اجازه داد از مرزهایش بگذرند و کردهای یاغی را سرکوب کنند. ایران و ترکیه بعدها در ۱۹۳۲ این تفاهم دو جانبه را رسمی کردند، هر چند مفاد آن بیشتر به نفع ایران بود.

امروز هم همه کس با موضع خانم چیللر مبنی بر نگرانی از حمایت های خارجی از شورش کردها موافق نیستند. برخی تفاوت های عمده در دیدگاه های وزیر خارجه و نخست وزیر وجود دارد. «حکمت چتین» وزیر خارجه سابق ترکیه و رهبر حزب چپ گرای «جمهوری خواه مردم» (پ.اچ.س) که اصالتاً کرد است، خود را با دیدگاه زیر که از سوی یک مقام عالی رتبه دولتی بیان شده بود هم رأی می داند:

«کاری بیهوده تر از این وجود ندارد که ما با متهم کردن برخی همسایگان شرقی مان به حمایت از تروریست های جدایی طلب،  حلقه ای از دشمنی و عدم اعتماد در اطرافمان ایجاد کنیم. آن هم در حالی که برای این اتهامات هیچ گونه مدرک محکمی در دست نداشته باشیم. به نفع ترکیه نیست که این همه دشمن در اطراف خود داشته باشد».

سوریه

یک آکادمیست کرد به نام «عصمت شریف شریف وانلی» توانست در یک جمع بندی نقش سوریه را چنین بیان کند: «رژیم حافظ اسد نقشی به P.K.K اعطا کرده است که به درستی می توان آن را یک متحد استراتژیک نام داد». در حقیقت حتی پیش از کودتای ۱۹۸۰ ترکیه پایگاهی در اختیار اوجالان گذاشته بود. بعد از آن که سرانجام نظامیان قدرت را در ترکیه به دست گرفته بودند، سوریه به چریک های کرد P.K.K که از ترکیه می گریختند اجازه داد در مرزهای سوریه تجدید قوا و باز سازماندهی شوند و در داخل خاک سوریه مستقر شوند و باید اضافه کرد که هر ۵ کنگره P.K.K در آنجا (سوریه) برگزار شد. تا آوریل ۱۹۹۲ P.K.K آکادمی نظامی موسوم به «محزون کرکماز» را به عنوان پایگاه آموزشی چریک هایش در دره بقاع لبنان حفظ کرد.

شاید سوری ها برای این اقدامات شان دلایلی داشتند، دشمنی تاریخی ناشی از الحاق ایالت «الکساندرتا» (هاتای) به ترکیه در زمان قیمومیت فرانسه بر سوریه و مشکلات مرتبط به آب رودخانه فرات (که کاز طریق ترکیه وارد خاک سوریه شود) و مدت ها روابط بین دو کشور را سرد کرده بود، از جمله این دلایل بودند. در همان حالی که «پروژه آناتولی جنوب شرقی» ترکیه (G.A.P) که این آب ها را زیر کنترل در می آورد رو به تکمیل شدن می رفت سوریه به طور ناموفق تلاش می کرد سهمیه سالانه مشخصی از آب را به شکل تضمین شده دریافت کند.

سال ها بود که گفت و گوی سنگین بین سوریه و ترکیه درجریان بود؛ در حالی که ترکیه هر از گاهی از حضور چریک های P.K.K در سوریه شکایت می کرد و سوریه آن را تکذیب می کرد، سوری ها از نگرانی ها و گله های شان در باره آب فرات حرف می زدند. در ژولای ۱۹۸۷ نخست وزیر ترکیه «تورگوت اوزال» یک پروتکل امنیتی با سوریه در دمشق امضا کرد. بر اساس مفاد این قرارداد سوریه متعهد شد به چریک های P.K.K اجازه ندهد از خاک کشورش به ترکیه حمله کنند و پایگاه های P.K.K در داخل سوریه را برچیند. ترکیه نیز به نوبه خود موافقت کرد که میزان سهمیه آب سوریه کمتر از ۵۰۰ متر مکعب در ثانیه نباشد. با این حال تعهدناپذیری سوریه خیلی زود مشخص شد؛ آن ها پایگاه های آموزشی P.K.K را به منطقه تحت کنترلشان در دره بقاع منتقل کردند که به ظاهر در داخل خاک لبنان و خارج از اقتدار سوریه بود.

در آوریل ۱۹۹۲ وزیر کشور ترکیه «عصمت سزگین» در دمشق با حافظ اسد ملاقات کرد و شواهد و مدارکی را به او ارائه کرد مبنی بر اینکه: ۱- اوجالان هنوز در دمشق و در نزدیکی مسجد صلاح الدین ایوبی زندگی می کند و توسط سرویس امنیتی سوریه استخبارات از وی محافظت به عمل می آید. ۲-استخبارات سوریه پول، امکانات و کارت شناسایی جعلی برای اعضای P.K.K تدارک می بیند. ۳- سوریه در زمان های مختلف اجازه داده است که P.K.K نشست ها، کنگره ها و کنفرانس هایش را در داخل خاک سوریه برگزار کند. ۴- سوریه پایگاه های آموزشی P.K.K در دره بقاع لبنان را حفظ کرده است و علاوه بر آن موشک های سام- ۷ در اختیارشان گذاشته است. ۵- سوریه از طریق زرادخانه های مستقر در نزدیکی مرزش با ترکیه، به چریک های P.K.K مساعدت کرده است. ۶- سوریه به پ.ک.ک. ا جازه داده  است که یک فرستنده رادیویی را در فاصله ۴۵ کیلومتری دمشق مستقر کنند و دیگر موارد.

در ابتدا به نظر می رسید که مأموریت سزگین» با موفقیت همراه باشد. سوریه یک بار دیگر تعهد کرد که پایگاه های پ.ک.ک. در دره بقاع را تعطیل کندو تأکید کرد که P.K.K یک گروه تروریستی است که حضورش در سوریه غیرقانونی است و همچنین تعهد کرد که اعضای P.K.K را دستگیر و محاکمه کند و حتی اعضای یک گروه مسلح دیگر موسوم به دوسول (Desol) یا «چپ انقلابی» را اخراج کند. سزگین بعد از مذاکرات تصریح کرد که: «… من فکر نمی کنم پس از این سوریه از P.K.K حمایت کند». و این قرارداد با اسد را «بهترین پروتکل به دست آمده تاکنون» دانست.

اسمعیل بیک فرمانده ارتش آزادی بخش کردستان (آ. آر. جی. کی.) یا شاخه نظامی  P.K.K، ایالات متحده را سرزنش کرد که بر سوریه فشار وارد کرده است: «ایالات متحده در صدد آن است که موضع سوریه را تغییر دهد چرا که این یک مشکل برای ایالات متحده است. ریشه فشار بر سوری ها در همین جا است».

بعد از چند ماه، دورویی سوری ها مشخص شد، چرا که یک پایگاه جدید برای P.K.K در ۲۰ کیلومتری غرب دره بقاع در نزدیکی شهر «برالیاس» لبنان ایجاد شد. «اتحاد استراتژیک» بین سوریه و P.K.K و «گفت و گوی سنگین» بین سوریه و ترکیه همچنان ادامه دارد.

عراق

در جریان جنگ اول ایران و عراق (۸۸- ۱۹۸۰) عراق به ترکیه اجازه داد چریک های P.K.K را در چندین مرحله در داخل مرزهای این کشور تعقیب کند. این همکاری به نفع هر دو کشور بود. چرا که عراق به دلیل اشتغال به جنگ با ایران، توان لازم برای کنترل استان های شمالی اش را نداشت و کردهای این کشور آنجا را مأمنی برای چریک های P.K.K کرده بودند. بنابراین، اگر چه P.K.K پایگاه هایش را در شمال عراق حفظ کرده بود، با این حال از حمایت و مجوز دولت مرکزی، کشور میزبان برخوردار نبود، آن طور که در سوریه از آن سود می جست.

این تفاهم بین عراق و ترکیه برای مقابله با P.K.K و کردهای عراقی زمانی از هم پاشید که جنگ ایران – عراق پایان گرفت و عراق ۶۰ هزار کرد این کشور را به سمت مرزهای ترکیه راند و دولت ترکیه با بی میلی به آن ها پناهندگی داد. جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱ به تغییر جهت های عمده تری در سیاست خارجی ترکیه منجر شد، چرا که تورگوت اوزال رئیس جمهور ترکیه، بی درنگ از ائتلاف ضد عراق حمایت  کرد و خطوط انتقال نفت عراق از این کشور را بست و از هرگونه اقدام دیگر برای پیروزی ائتلاف ضد دولت بعث عراق حمایت به عمل آورد.

با پایان گرفتن جنگ خلیج فارس، ترکیه با توجه به موارد زیر همچنان به همکاری اشت علیه صدام  حسین ادامه داد: ۱- میزبانی کردن «عملیات  حفظ تعادل» (یا چکش تعادل – O.P.C) برای ایجاد چتر امنیتی برای کردهای عراقی که ممکن بود باحملات مجدد دولت مرکزی بغداد مواجه شوند. ۲- مشارکت در یک ائتلاف «دوفاکتو[۱]» برای ایجاد «دولت خودمختار» کرد در شمال عراق. هر دو موقعیت مذکور، بیانگر تغییرات عمده در سیاست خارجی سنتی ترکیه محسوب می شد که تا آن زمان، بر بی طرفی وسواس آمیز از یک طرف و مخالفت جدی با ناسیونالیسم کرد در داخل از سوی دیگر، مبتنی بود. مسأله کردها، نقش عمده ای را در این تغییر جهت جدی سیاست خارجی ترکیه بازی کرده بود.

دلایل متعددی برای حمایت کنونی ترکیه از کردهای عراق در نتیجه رشد جنبش کردها وجود داشت. یک دلیل، می توانست آن باشد که: اگر کردهای عراق به ترکیه وابسته می شدند، ترکیه در آن صورت قادر بود، در مسیر ایجاد یک دولت مستقل کرد، که الگوی بدی برای تحریک کردهای کشورش می شد،  تأثیر بگذارد. به علاوه اینکه، یک دولت کرد عراقی که دارای روابط دوستانه با ترکیه نباشد، می توانست به نیروهای P.K.K کمک کند و حتی نسبت به مناطق کردنشین ترکیه، ادعاهای سرزمین داشته باشد. به عبارت دیگر، ترکیه با حمایت از کردهای عراق در صدد آن بود که آن ها را به نیروهایی متمایل به ترکیه تبدیل کند و همچنین حل مسأله کردهای کشور خود را تسریع کند. علاوه بر این، اگر صدام  حسین، رئیس جمهور عراق بار دیگر در صدد سرکوب کردهای کشورش برمی آمد، ترکیه ناچار بود یک بار دیگر با انبوه توده های بی خانمان و آواره کرد مواجه شود و سرانجام اینکه؛ با مدنظر قرار دادن حمایت و پشتیبانی ترکیه از کردهای عراقی، کشورهای غربی با دیده احترام و حمایت به ترکیه می نگریستند، چیزی که ترکیه برای عضویت احتمالی اش در «اتحادیه اروپا» سخت بدان محتاج بود.

در آن زمان سلیمان دمیرل در تشریح موضع دولتش نسبت به نیروهای چکش تعادل چنین گفت: «این (O.P.C) نیرویی است که می گوید من اینجا هستم تا نگذارم مردمی که در گذشته در معرض انواع ظلم و ستم صدام حسین بوده اند، دوباره دچار مشکل شوند». او گفت: «ما نمی توانیم شاهد حلبچه دیگری باشیم».

دیگران، موضع ترکیه در این مورد را به شیوه ای واقع بینانه تر، موقعیت «فاقد برنده» نامیدند، چرا که ترکیه با مجاز دانستن ادامه فعالیت نیروهای چکش تعادل، در حقیقت به تقویت مسأله دو فاکتور کردها کمک می کند و اگر ترکیه مانع از تشکیل نیروهای چکش تعادل در خاک کشورش می شد، این نیرو در جای دیگر شکل می گرفت و در آن صورت ترکیه نمی توانست به سیر حوادث پس از آن تأثیرگذار باشد. به بیان روشن تر، برخی چنین استدلال کردند که: «به نظر می رسد ترکیه در مقابل حمایت از نیروهای چندملیتی، سکوت شان را در مقابل مسأله کردهای کشور خود به دست آورده است».

به همین دلیل پارلمان ترکیه در هر موعد تمدید حضور نیروهای (O.P.C) در خاک ترکیه، ضمن تصویب آن، تأکید می کرد که تمامیت ارضی عراق باید حفظ شود. مفهوم این جمله آن بود که: ترکیه مخالف ایجاد یک «دولت مستقل کرد» است. این مخالفت، در تمام نشست های دوره ای ۳ جانبه بین ایران – ترکیه و سوریه که از نوامبر ۱۹۹۲ برگزار شد، به اتفاق آراء مورد تصویب قرار می گرفت. به همان دلایل، این ۳ دولت با انتخابات ماه می ۱۹۹۲ کردهای عراق که به ایجاد یک دولت کرد دوفاکتو در جولای ۱۹۹۲ و اعلام یک دولت فدرال در اکتبر همان سال منجر می شد، مخالفت کردند.

برخی در ترکیه با حضور نیروهای چکش تعادل (O.P.C) با این پیش زمینه مخالفت می کردند که ؛ این نیرو به مظهر تلاش کشورهای غربی برای تجدید حیات «پیمان بدفرجام Sevres» تبدیل شده است که ترکیه در پایان جنگ بزرگ (جنگ جهانی اول) تقسیم کرده بود و ایجاد یک ملت کرد، در دستور کار این تقسیم وجود داشت.

منصفانه تر آن که، بسیاری از ترک ها معتقدند، ترکیه به دلیل همه خسارت های مالی که از زمان حمله صدام به کویت متحمل شده است، استحقاق نوعی جبران خسارت و پاداش را دارد. در تابستان ۱۹۹۳، دمیرل، میزان خسارت های مستقیم و غیرمستقیم ناشی از تحریم عراق را در حدود ۵ میلیارد دلار تخمین زده بود.

کردهای عراق نیز به نوبه خود به ترکیه احساس وابستگی کردند. «هوشیار زباری» از اعضای مسؤول دفتر سیاسی در امور سیاست خارجی حزب دموکرات کردستان (بارزانی)، چنین توضیح می دهد: «ترکیه، رگ حیات ما برای ارتباط با غرب و تمام دنیا در مبارزه علیه صدام حسین است. ما می توانیم برای دریافت چتر امنیت هوایی و کمک های جهانی به همکاری با ترکیه مطمئن باشیم. اگر عملیات (چکش تعادل) متوقف شود، نیروهای صدام بار دیگر این منطقه را تسخیر خواهند کرد و ما همه چیز را از دست خواهیم داد».

زمانی که جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق (P.U.K) در ۱۹۹۱ از ترکیه دیدار کرد، چنین نتیجه گرفت: «ترکیه را باید یک کشور دوست برای کردها به حساب آورد». تا زمان دیدار وی با رئیس جمهور ترکیه، در ژوئن ۱۹۹۲ نخست وزیر ترکیه از وی با عنوان «برادر عزیزم طالبانی» نام می برد. در همان حال طالبانی تأکید که؛ مردم شمال عراق، هیچ گاه کمک دولت و مردم ترکیه را در روزهای سخت گذشته فراموش نخواهند کرد. طالبانی حتی پا فراتر گذاشت و گفت: «کردهای عراق ممکن است خواهان ضمیمه شدن به ترکیه شوند».

کردهای عراق، برای پیش بردن اتحاد «دوفاکتو» شان با ترکیه و دریافت تهدیدهای احتمالی از سوی چریک های P.K.K  که می توانست موجودیت دولت «دوفاکتو» شان را به خطر اندازد، در ۴ اکتبر ۱۹۹۲، حملات وسیعی را علیه پایگاه های پ.ک.ک. در شمال عراق آغاز کردند. ۱۲ روز بعد، ارتش ترکیه نیز وارد کارزار شد. تقریباً تا پایان اکتبر، نیروهای P.K.K ناچار شدند به یک پایگاه در منطقه تحت تسلط طالبانی عقب نشینی کنند و عده ای از آن ها نیز ظاهراً وارد ایران شدند و یا در جنوب شرقی ترکیه مستقر شدند. گزارش های اولیه حاکی از آن بود که تلفات P.K.K به هزاران نفر رسیده است، ولی بعدها روشن شد که این رقم بیشتر از ۳۰۰ نفر نبوده است. با توجه به جنگ  پردامنه ای که چریک های P.K.K بعد از ۱۹۹۳ در جنوب شرقی ترکیه به راه انداختند، آشکار شد که فرضیه «رو به نابودی بودن» چریک ها (چقدر اغراق آمیز بوده است. در واقع بسیاری از مفسران ترک، طالبانی را متهم کردند که تعمداً، پایگاه جدیدی در اختیار P.K.K قرار داده و «کمپ زلا» (Zela camp) را به مأمنی برای چریک های P.K.K تبدیل کرده است، در حالی که تصور می رفت این کمپ، صرفاً بازداشت گاهی برای نیروهای طالبانی باشد.

در ماه می ۱۹۹۴ و دوباره در دسامبر همان سال، جنگ های داخلی شدیدی بین نیروهای اتحادیه میهنی (P.U.K) و حزب دموکرات (K.D.P) درگرفت. دو طرف برای تعین قدرت برتر (تعیین کننده) در دولت نوبنیاد کرد با یکدیگر می جنگیدند. مناقشه آن ها به واسطه انزوای سیاسی – دیپلماتیک و بی تفاوتی ج هانی نسبت به آن ها، تشدید می شد؛ اگر چه آن ها با موضع فعالی از سوی اکثر دولت های جهان منجمله ایالات متحده و کشورهای همسایه مواجه نبودند. تحریم اقتصادی دوسویه علیه مناطق کردنشین (تحریم جهانی علیه کل عراق و تحریم مناطق کردنشین از سوی بغداد) بیش از پیش موقعیت را وخیم می کرد.

واکنش ایران، سوریه و ترکیه نسبت به جنگ داخلی کردهای عراق، مبهم بود. به عبارات دیگر، همه آن ها، وضعیت موجود را تقبیح کردند و خواهان حل سریع مشکل فیمابین شدند. از طرف دیگر، طالبانی ایران و ترکیه را متهم کرد که به چریک های بارزانی کمک های محرمانه می دهند.

با این وجود، اتحاد دوفاکتوی بین ترکیه و دولت در حال فروپاشی کردهای عراق ادامه یافت. چنان که در ژانویه ۱۹۹۴، ترکیه مبلغ ۵/۱۳ میلیون دلار به کردهای عراق کمک کرد و در پایان ۱۹۹۴، با تمدید حضور نیروهای چکش تعادل برای ۶ ماه دیگر موافقت نمود.

نتیجه

نقش پراهمیتی که کردها در تحولات خاورمیانه بازی کردند، پدیده جدیدی نیست. مهرداد ایزدی (نویسنده کتاب کردها) می گوید: «با توجه به موقعیت مکانی و جمعیت کردها، آنان همیشه بازیگران مهمی در سیاست های خاورماینه بودند». در حال حاضر، کردها با داشتن جمعیتی بیش از ۲۶ میلیون نفر،  بزرگ ترین ملتی هستند که دولتی از خود ندارند. آنچه مهم تر است، تداوم این وضعیت نیست بلکه، واقعیت آن است که «طی دو نسل آینده» کردها به عنوان بزرگ ترین گروه قومی ترکیه، جای ترک ها را خواهندگرفت. اتفاقی که عواقب خطیر و نامعلوم برای آینده دولت ترک در بر خواهد داشت. در حال حاضر گفته می شود که زبان کردی از نظر تعداد صحبت کنندگانش چهلمین زبان دنیا است.

به هر حال، به این واقعیت های آماری نمی توان چندان اعتماد کرد،  چرا که تمام تاریخ خاورمیانه یا توسط حاکمان و یا توسط کشورهای پیشرفته نوشته شده است و نتیجه آن چنین شد که مشارکت کردها در تاریخ نادیده گرفته شده است و بدتر آن که به مردم دیگر نسبت داده شده است.

اختلافات داخلی کردها را نیز می توان نتیجه توسعه نایافتگی ملی شان دانست. در حالی که طی سده های نوزدهم و بیستم، دیگر ملت ها به هم می پیوستند تا دولت های ملی مدرن خود را به وجود آورند، کردها به واسطه اختلافات قبیله ای، مذهبی و زبانی از هم جدا نگاه داشته شدند. در اکتبر ۱۹۹۲، خون ریزی های شدیدی بین کردها در کردستان عراق به وقوع پیوست . این نبردها زمانی اتفاق افتاد که دولت دوفاکتوی کرد عراق، به نیروهای P.K.K که در منطقه کوهستانی شمال عراق موضع گرفته بودند، حمله کرد. به  علاوه اینکه اخیراً در دسامبر ۱۹۹۳، نبردهایی بین یک گروه انشعابی سوسیالیستی با گروه بارزانی (K.D.P) در گرفت و در همان حال، P.U.K طالبانی و یک جنبش اسلامی منسوب به ایران، با یکدیگر در حال جنگ بودند. سخت ترین و جدی ترین نبردها، در ماه می ۱۹۹۴ و در دسامبر همان سال بین نیروهای اتحادیه میهنی و حزب دموکرات کردستان روی داد. این نبردها، به طور جدی موجودیت دولت تازه  تولد یافته کرد عراق را با تهدید مواجه کرده است.

به هر حال، آنچه که این مقاله بر آن تأکید می ورزد، این است که عامل کردها به واسطه حوادثی که از دهه ۱۹۸۰، با شروع جنگ ایران – عراق اتفاق افتاد، وارد معادلات سیاسی خاورمیانه شد و با جنگ خلیج فارس در ۱۹۹۱، این عامل تقویت شد. پایان جنگ سرد و شروع فرایند صلح بنی اعراب و اسرائیل این روند را باز هم تسریع کرد. ممکن است که کسی با متد شناختی اوجالان برای اثبات این مطلب موافق نباشد که: «مسأله کردها، هم اکنون جایگزین قضیه فلسطینی ها شده است و حتی ممکن است به تغییرات عمیق تری منجر شود». و یا حرف های طالبانی را باور کند که: «کردها در هر ۴ نقطه (عراق، ترکیه، ایران و سوریه) رشد خواهند کرد و قوی تر خواهند شد». ولی واقعیت آن است که اوجالان در باین جمله زیر، هیچ نکته ای را از قلم نینداخته است: «مبارزه آزادیخواهانه ملی کرد، کلید پیشرفت و دموکراسی در ترکیه، عراق، سوریه و سایر مناطق کردنشین است. این مبارزه، مفهوم بزرگی برای تمامی خلق های تحت ستم خاورمیانه دارد. و نظام ناعادلانه و نابخردانه ای را به مبارزه می خواند که توسط امپریالیست ها بر ما تحمیل شده و با دخالت های سیاسی – نظامی، بقای آن تضمین شده است».

بازپس دهی حق کردها، ضرورتاً به معنی ایجاد یک کردستان بزرگ مستقل نیست. همان طور که مسعوود بارزانی تأکید کرده بود: «شرایط جهانی هم اکنون طوری است که اجازه تغییر در مرزهای جغرافیایی کنونی منطقه را نمی دهد و امکان حرکت جدایی خواهانه را منتفی می کند». به علاوه آن ها پذیرفتند که: «ما کردهای عراق در ع ین حالی که خواسته مان را مبنی بر اینکه این دولت ها (ترکیه، ایران و سوریه) مشکل شان را با برادران کردمان با یک نگرش مترقی و دموکراتیک حل کنند، کنار نگذاشته ایم» یادآور می شویم که: «به هیچ وجه نه به خود و نه به دیگران اجازه نخواهیم داد که در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کنند. رابطه دولت این کشورها با ملت ک ردشان در خاک این کشورها، یک امر داخلی است». با این وجود بارزانی تأکید کرد که: «دولت عراق باید به ما اجازه بدهد تصمیم بگیریم که چه نوع رابطه ای را با دولت مرکزی می پذیریم. ما امیدواریم که بتوانیم یک فدراسیون دموکراتیک، پارلمانی و چند حزبی تشکیل دهیم که به جای تضعیف عراق آن راتقویت کند». با توجه به آن چه که گفته شد، انسان ممکن است به این نتیجه برسد که اگر چه اکثر ناظرین به طور ضمنی کردها را به خاطر ایجاد بی ثباتی در خاورمیانه سرزنش می کنند، ولی واقعیت آن است که کردها چنین نمی کنند، بلکه این دولت ها هستند که با انکار حقوق ملی کردها شرایط را برای بی ثباتی فراهم می کنند. تا زمانی که مشکل کردها وجود دارد عامل کردها نیز در معادلات سیاسی خاورمیانه نقش رو به رشدی خواهد داشت.

نگاهی به تاریخچه حزب کارگران کرد ترکیه

حدود ۲ دهه است کهحزب کارگران کرد P.K.K در ترکیه تشکیل شده است و از آن زمان تاکنون، جنبش سیاسی – نظامی کردها برای کسب استقلال که از حدود هشتاد سال پیش آغاز شده بود، در حال افزایش است. از حدود ۱۵ سال پیش، فعالان ارمنی، مسلمان و نیروهای چپ گرا و بیش از همه ملیت خواهان کرد، همگی زیر پرچم حزب کارگران کرد به رهبری اوجالان متشکل شده اند. این حزب برای پیشگیری از تمرکز قدرت در دست عده ای محدود و یا قشر به خصوصی از فرماندهای و تحصیل کرده های رده بالا، از تشکیل کمیته مرکزی قدرتمند و یا تشکیلات اداری بورکرات، خودداری کرده است. در حال حاضر ف قط دو تشکیلات به نام های E.R.N.K. (سازمان رستگاری ملی کرد، شاخه سیاسی P.K.K) و A.R.G.K. (ارتش نجات خلق کرد، شاخه نظامی) در این حزب قابل تشخیص است. در سال های اخیر سازمان V.A.J.K (اتحادیه آزادی زنان کرد) نیز تشکیل شده است. باید توجه کرد که بخشی از نخبگان که دارای سوابق مبارزاتی و فعالیت های حزبی بوده اند، در اداره این حزب مشارکت دارند. منبع مالی عمده حزب کارگران، از کمک های کردهای ساکن در سوریه و ترکیه و نیز از کارگران کرد ساکن اروپا تأمین می شوند.

خطوط کلی

خط مشی کلی این حزب را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

الف) اهداف نظری

–        تأکید بر مفهوم عام انسانیت به ویژه در ضدیت با از خودبیگانگی و سلطه مالکیت خصوصی بر منافع اجتماعی.

–        توجه به آزادی حقیقی و حقوقی زنان.

–        توجه به میراث فرهنگی بشر و حفظ محیط زیست.

–        رویکرد عینی تر به تربیت انسان با اخلاق و رفتار انقلابی بر مبنای نظامی اندیشگی در سوسیالیست انسان گرا و عمل گرا.

ب) اهداف سیاسی

–        ارائه راه های سیاسی نو به مردم خاورمیانه.

–        در خواست حق تعیین سرنوشت مردم کرد و استمداد از مجامع بین المللی و دولت های منطقه.

–        سروسامان بخشیدن به اوضاع سیاسی و اجتماعی ترکیه در مورد اقلیت های دینی.

–        با توجه به مبانی ایدئولوژیک یادشده، عملگرایی شدی بر خط مشی حزبی حاکم است.

پ) ره آور اندیشه و عملکرد سیاسی اجتماعی P.K.K

۱- تشکیلات پ.ک.ک. از نظر فراوانی اعضاء و هواداران و فراگیری منطقه ای و بین المللی فعالیت ها، دارای موقعیت منحصر به فردی است و از این به بعد می توان آن را با قیام کردها در زمان قاضی محمد (در ایران) و ملا مصطفا بارزانی در عراق مقایسه کرد. در سال ۱۹۹۳ از ۲۰ نماینده استان های کردنشین در پارلمان ترکیه بیش از ۱۶ نفرشان هوادار یا وابسته به P.K.K بودند.

۲- نظر داشتن به استقلال کردستان، چیزی که در پنجاه سال گذشته سابقه نداشته است. P.K.K  حتی از طرح شعار خودمختاری نیز خودداری کرده است تا بتواند در مذاکره با دولت، نخستین سنگ بنای استقلال را بنا نهد.

۳- P.K.K، تأکید کرده است که مدافع نژادپرستی و ملیت خواهی افراطی نیست، بلکه عدالت اجتماعی در صدر خوسته این تشکیلات قرار دارد. به نظر نمی رسد که این حزب، تأکید افراطی خاصی بر نوعی از اندیشه مارکسیستی یا مائوئیستی دارد و عدالت اجتماعی را از منظر سوسیالیسم جستجو می کند.

۴- حزب کارگران دارای برنامه ماهواره ای ۲۱ ساعته تحت عنوان (MED.TV) در دنیا است.

۵- جنبش کارگران کرد، در تقسیم قدرت، مشارکت ایدئولوژی های مذهبی و غیرمذهبی مختلف را رد نمی کند و بر هیچ کدام اصرار خاصی ندارد. و از این نظر، به نوعی دموکراسی پارلمانی معتقد است که در آن تمام نیروها مشارکت داشته باشند. اما برای کسب پیروزی اولیه، یعنی »استقلال» همان راه کار شرقی و ضداستعماری گاندی و مائو را ترجیح می دهد.

۶- در تشکیلات P.K.K زنان مشارکت فعال دارند و دارای فعالیت های سیاسی – نظامی و اقتصادی هستند.

۷- فعالیت های بین المللی این حزب نیز در دو بستر ادامه داشته است:

الف) توسعه روابط با جریان های آزادی خواه و روشن فکری در بیرون از مناطق کردنشین.

ب) توسعه روابط با دولت ها و نهادهای بین المللی.

پ.ک.ک در آینه تاریخ

سال ۱۹۷۰ – تفکرات ملی گرایانه در افکار و اندیشه های آپو (به معنای عمو و لقب عبدالله اوجالان) شکل می گیرد.

۷۳- ۱۹۷۰ آپو در دانشگاه های ترکیه به بحث و بررسی در باره اوضاع کردستان ترکیه می پردازد و سپس گروه ایدئولوژی را ایجاد می کند.

۱/۱۹۷۵ – گروه ایدئولوژی تشکیل شده، گردهمایی و تجمعی را در آنکارا شکل می دهد که به تجمع و گردهمایی «دیکمان» مشهور است و در این گردهمایی دو توافق به دست می آید. بازگشت به میهن (شمال کردستان) – و شروع مبارزه ایدئولوژیکی و تنظیم و سازماندهی پس از بازگشت به کردستان.

۱۹۷۷- سازمان «ستاره سرخ» به وسیله سازمان استخبارات – MIT و حزب دموکرات کردستان ترکیه به وجود می آید تا با مبارزه و قیام مردم کردستان، مقابله کند.

۱۹۷۸- در روستای فیس – Fis واقعی در استان آمِد، کنگره ای تشکیل و حزب کارگران کردستان P.K.K بنیان گذاری می شود.

پایان ۱۹۷۹- آپو به خارج از کردستان (دره بقاع) رفته و در آنجا به آماده کردن مکان و محیط لازم برای تعلیم و آموزش افراد نیروهای انقلابی جهت مبارزه، می پردازد.

پایان ۱۹۷۹- حدود ۱۰۰ نفر «هه وال- Haval به معنی رفیق و یار» به لبنان فرستاده می شوند تا در پایگاه های فلسطینی زیر نظر آپو آموزش ببینند.

۱۲/۱۹۷۸ – دولت ترکیه کشتار دسته جمعی خونینی را در مرعش انجام داده و در کردستان، حکومت نظامی اعلام می کند.

۹/۱۹۸۰ – در ترکیه، نظامیان کودتا می کنند و حاکمیت نظامی بر تمام شمال کردستان و ترکیه اعمال می شود.

۸۱-۱۹۸۰ – علاوه بر P.K.K دیگر احزاب چپ ترک و احزاب رفورمیست کرد، سرکوب می شوند واعضای آن ها یا به زندان می روند یا از کشور خارج می گردند.

ژولای ۱۹۸۱- هه وال مظلوم دوغان، از اعضای کمیته مرکزی P.K.K در اعتراض به ظلم و فشار زندان های ترکیه، شعار «مقاومت زندگی است» سر ی دهد و جان می دهد.

۵-۱۹۸۲- چهار «هه وال» دست در دست هم خود را به آتش می کشند و به تسلیم «نه» می گویند.

۴/۷/۱۹۸۲- د رادامه مقاومت زندانیان P.K.K چهار «هه وال» روشنفکر برجسته دست به اعتصاب غذا می زنند و بعد از ۶۵-۶۰ روز، به مرگ بوسه می زنند.

۱۹۸۲- کنگره دوم P.K.Kدر لبنان تشکیل می شود و جنگ چریکی (گریلا) به کردستان بر می گردد.

۸/۱۹۸۴- با انجام عملیات نظامی  قیام مسلحانه شدت می گیرد.

۳/۱۹۸۵- مجمع آزادی ملی کردستان «ERNR» بنیاد نهاده شد.

۳/۱۹۸۶- هه وال اگید، فرمانده نیروی آزادی خواه کردستان کشته می شود.

۲۵/۱۰/۱۹۸۶- کنگره سوم حزب در لبنان تشکیل می شود و دستور تشکیل ارتش آزادی بخش کردستان (ARGK) صادر می شود.

۱۹۸۶- اولاف پالمه ترور می شود و سرویس اطلاعاتی ترکیه، P.K.K را متهم می کند.

پاییز ۱۹۹۰- کنگره چهارم حزب تشکیل می شود. و در این کنگره نمایندگان هر چهار پارچه کردستان و کردهای خارج کشور حضور داشتند. این کنگره ملی موسوم شد.

۶/۱۹۹۱- حمله ارتش ترکیه به منطقه خواکوره ک Khowakorak با مقاومت جمعیت آزادی شکست می خورد.

۱۹۹۲- P.K.K برای انجام فعالیت سیاسی در داخل ترکیه، حزب رنج خلق (HEP) را بنیان گذاشت و توانست ۲۲ کرسی پارلمان را از آن خود کند. حزب منحل اعلام می شود. سپس به ترتیب احزابی با نام حزب رنج دموکراسی (DEP) و حزب دموکراسی خلق (HADEP) به وجود می آیند.

نوروز ۱۹۹۲- در اکثر شهرهای شمال کردستان قیام صورت می گیرد و در قیام منطقه جزیره و منطقه بوتان – هه وال دختر بیریقال کشته می شود.

۱۰/۱۹۹۲- حزب دموکرات کردستان عراق، حمله وسیعی را علیه P.K.Kدر شمال کردستان عراق آغاز می کند.

۱۷/۳/۱۹۹۳-  P.K.K، آتش بس یک جانبه ای را اعلام می کند و بحث هایی در باره مبارزات ملت کرد آغاز می شود.

نوروز ۱۹۹۴- در آلمان دو دختر، در اعتراض به ممنوع اعلام شدن عید ملی نوروز از سوی آلمان، خود را به آتش می کشند، این دو متولد آلمان بودند و هیچ گاه کردستان خود را ندیده بودند.

۱۹۹۴- در شهر ژنو، P.K.K، رسماً پیمان بین المللی حقوق بشر را امضاء می کند.

آوریل ۱۹۹۵- کنگره پنجم P.K.K تشکیل می گردد.

۲۱/۴/۱۹۹۵- پارلمان کردستان در خارج از وطن، «PKDW» بنیاد نهاده شد.

۳۱/۳/۱۹۹۵- تلویزیون ملی MED-TV بنیاد نهاده شد و رسماً پخش برنامه های ماهواره ای P.K.K را آغاز کرد.

۲۹/۶/۱۹۹۶- یکی از هواداران به نام زینب  کناجی، عملیات انتخاری علیه افسران و سربازان ترک انجام داد.

۱۲/۵/۱۹۹۷- با درخواست حزب دموکرات کردستان عراق، ترکیه جنوب کردستان را اشغال کرد.

۶/۵/۱۹۹۷- نیروهای D.D.K حملات وسیعی راعلیه پایگاه ها و مراکز امدادی P.K.K آغاز کردند و ده ها نفر را به قتل رساندند.

تحولات مهم در P.K.K

حوادث سالهای اخیر، چنان زنجیروار و پرشتاب به دنبال هم آمدند که یافتن یک ارتباط منطقی و درونی بین آن ها را محتمل می سازد. حادثه از آنجا آغاز شد که در شهریورماه مقارن با روز جهانی صلح P.K.K آتش بس یک جانبه ای را در برابر ارتش ترکیه اعلام می کند و با اینکه ارتش ترکیه آتش بس را رد می کند و بر شدت تهاجمات می افزاید، رهبری P.K.K در جبهه حزب دموکرات کردستان عراق نیز اعلام آتش بس یک جانبه می کند. علی رغم ت لفات زیاد ناشی از ادامه حملات حزب دموکرات، بر تصمیم خود پای می فشارد. چیزی که در گذشته سابقه نداشته است واین نکته را به ذهن ناظران تحولات منطقه متبادر می کند که آیا «زمان تغییرات جدی» در پیام های آغاز سال نو و نوروزی اش وعده داده بود، فرا رسیده است؟ هنوز بحث های مربوط به آتش بس و کشار روستاییان کرد توسط ارتش ترکیه ادامه داشت که اعلام شد (مهرماه) «پارلمان کردستان بیرون از میهن» (P.K.D.W) با تأیید و نظارت کمیسیون روابط خارجی پارلمان ایتالیا در رم تشکیل شد، که اکثر اعضای آن را هواداران P.K.K تشکیل می دادند و درعین حال کردها از کشورها و مذهب های مختلف در آن حضور داشتند. همزمان، زنجیره حوادث حلقه مفقوده دیگرش را پیدا کرد: روابط سوریه و ترکیه به دلیل حضور عبدالله اوجالان رهبر P.K.K در سوریه بحرانی شد. کار به تهدیدات متقابل، جنگ لفظی شدید و تمرکز نیرو در مرزها کشیده شد. گمان می رفت نطفه جنگ دیگری در منطقه در حال بسته شدن است. جنگی که مطمئناً گسترده تر از دو جنگ قبلی منطقه می توانست باشد. اما گلوله ای شلیک نشد و آوارگی اوجالان پیشکشی شد برای صلح. سوریه و ترکیه توافق کردند که سوریه دست از حمایت از اوجالان بردارد. نتیجه آن شد که «آپو» با پا در میانی ژیرنوفسکی به روسیه رفت. شاید رهبر P.K.K فراموش کرده بود که روسیه دیگر آن امپراتوری سوسیالیستی نیست که بتوان در گستره خاکش قدم گذاشت و مطمئن بود که «اینجا خانه من است». ترکیه روسیه را متهم کرد که اوجالان را مخفی کرده است و دولت آمریکا، روسیه را تشویق کرد که یا اوجالان را تحویل ترکیه دهد و یا اخراجش کند. پریماکف، کمونیست کهنه کاری که در غیاب یلتسین مرد اول روسیه بود به اخراجش تن داد، اگرچه می توان حدس زد در فاصله زمانی یک ماه های که روسیه اوجالان را در خود داشت، فرصت خوبی برای پریماکف بود تا خوب فکر کند«چه می کند؟» اوایل آبان بود که اعلام شد «کانی یلماز» مسئول بخش سیاسی P.K.K در اروپا دور جدیدی از فعالیت های تبلیغاتی را آغاز کرده است و ترکیه خواستار استرداد وی شده است. ترکیه هنوز منتظر پاسخ ایتالیا بود که یکباره خبرگزاری ها خبر دادند: عبدالله اوجالان با یک فروند هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی روسیه وارد رم شد و بلافاصله خود را به پلیس ایتالیا معرفی و توسط مأموران امنیتی دولت ایتالیا بازداشت شد. شاید در آن زمان، نه اوجالان و نه مسعود ایلماز، هیچ یک نمی توانستند روند حوادث آینده را حدس بزنند، ولی می توان از یک چیز مطمئن بود و آن اینکه وقتی «آپو» قدم به خاک ایتالیا گذاشت، به سرنوشت مردم کرد در قرن آینده می اندیشید و ایلماز به قرنی که گذشت. ایلماز بلافاصله خواهان استرداد وی از ایتالیا شد و سفیر ترکیه اعلام کرد که: ترکیه اوجالان را عامل قتل ۳۰ هزار تن می داند که طی ۱۵سال فعالیت تروریستی خود علیه آنکارا انجام داده است. ایتالیا ابتدا اعلام کرد که درخواست ترکیه را مورد بررسی قرار خواهد داد و سپس استرداد وی به ترکیه را به دلیل وجود حکم اعدام در آنجا مردود شمرد و بدتر آن که اوجالان پس از یک هفته بازداشت به حکم دادگاه ایتالیا آزاد شد. در واکنش با آزادی وی، ایلماز، دولت ایتالیا را به «خصومت ابدی» ترکیه و «پرداخت بهای سنگین» تهدید کرد. اما روند حوادث نشان داد که نخست وزیر ترکیه علی رغعم تمام جدیت، روی طناب حرکت می کند. راهپیمایی های گسترده ای در ترکیه و اروپا به پشتیبانی از اوجالان برگزار شد و موارد متعددی تحصن، اعتصاب غذا و بیش از ۲۰ مورد خودسوزی هواداران آپو، بیش از پیش جامعه بین المللی را متوجه کرد که اوجالان سمبل آوارگی ملت خود است نه یک آواره مجرم. رهبر حزب فضیلت ترکیه اعلام کرد: «اوجالان در واقع در ایتالیا دستگیر نشده است، بلکه با عزیمت وی به ایتالیا بخشی از طرح انتقال دامنه فعالیت های P.K.K به اروپا اجرا شده است».

استرداد یا عدم استرداد اوجالان، روابط ترکیه- ایتالیا را به شدت بحرانی کرد. ترکیه، ایتالیا را به تحریم اقتصادی تهدید کرد و آلبرایت گفت که آمریکا مایل به استرداد اوجالان به ترکیه است. ایتالیا دوباره ضمن رد درخواست ترکیه، اعلام کرد که تحریم ایتالیا به ضرر ترکیه است و ژاک سانته رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، ضمن حمایت از موضع دولت ایتالیا اعلام کرد: «اگر ترکیه ایتالیا را تحریم کند اتحادیه اروپا تلافی خواهد کرد». و فرانسه به طور مستقل همبستگی اش را با ایتالیا در بحران موجود اعلام کرد. در همین زمان تفسیری روی تلکس خبرگزاری ها ظاهر شد مبنی بر اینکه: مسأله بازداشت و یا استرداد و محاکمه اوجالان، نه تنها روابط ترکیه و ایتالیا را بحرانی کرد، بلکه به یک آزمایش جدی برای سنجش میزان همگرایی در ا تحادیه اروپا و نیز میزان انسجام در ناتو تبدیل شد و توجه داده بود در حالی اعضای اتحادیه اروپا نسبت به موضع دولت رم نظری واحد داشتند، ناتو دچار تشتت آراء بود. و نشریه «کریستین ساینس مانیتور» نوشت: ماجرای اوجالان، درگیری نفاق آلود خاورمیانه را به قلب اروپا سرایت داده است. با منتفی شدن بحث استرداد، موضع جدیدی وارد دستور کار شد: «محاکمه بین المللی اوجالان» و در همین جا بود که آپو با مانور سیاسی، ابتکار عمل را به دست گرفت. وی اعلام کرد: در هر محاکمه بین المللی که ترکیه نیز در جایگاه متهمان قرار گیرد، شرکت خواهد کرد. و حزب P.K.K نیز اعلام کرد: رهبر این حزب منتظر اعلام نظر قطعی کنگره اروپا در مورد ترکیه و کردهای این کشور در نشست آینده است و گفت در آن صورت آپو در دادگاه بین المللی شرکت خواهد کرد.

تمام اخباری که در اواسط آذرماه ۱۳۷۷ روی تلکس خبرگزاری ها ظاهر می شد. به نوعی نشان از موفقیت سیاسی P.K.K و بین المللی شدن مسأله کردها بود. وزیر خارجه ایتالیا گفت: باید کشور ثالثی را برای محاکمه اوجالان پیدا کرد. اراده بین المللی بر محاکمه اروپایی او است و در غیر این صورت او از ایتالیا اخراج خواهد شد. آلبر تو دینی افزود: مسأله اوجالان یک مسأله دو یا سه جانبه نیست، بلکه این مسأله اروپاست. خبرگزاری ها نوشتند: ترک ها در قضیه اوجالان به موضع دفاعی افتادند. رهبران اروپا، توجه خود را به شورش ۲۰ ساله کردها معطوف کردند و سرانجام، خانم دانیل میتران، بیوه فرانسوا میتران اعلام کرد: «اگر قرار است اوجالان محاکمه شود، ژنرال های ترک نیز باید در کنار وی محاکمه شوند». دولت ترکیه در مقابل این تحولات اعلام کرد: محاکمه بین المللی اوجالان را به دلیل سیاسی شد نش نمی پذیرد و ایلماز اعلا م کرد: هدف اروپایی ها زنده کردن «عهدنامه سور» است. (بنا به عهدنامه سور در ۱۹۲۰، قرار شد که امپراتوری عثمانی بین یونان، فرانسه، ایتالیا و ارمنستان تقسیم شود تا ترکیه به آنکارا و مناطق کوهستانی اطراف محدود شود). در عرف سیاسی نیز تردید بیمارگونه سیاست مداران ترکیه در مسائل سیاست خارجی و کردها به بیماری Sevr مشهور شده به طوری که این واژه اکنون به عنوان یک واژه مصطلح سیاسی جا افتاده است.

گمان می رفت اوجالان با این مانور سیاسی ماهرانه خود، در صدد کسب مشروعیت جهانی برای مسأله کردها بود و حال با بین المللی کردن این مسأله، در انتظار  حوادث خواهد ماند. اما خبرهای بعدی، نشان دهنده آن بود که «نه»، آپو سودای دیگر به سر دارد و رویکرد او یک رویکرد استراتژیک است. او در ابتدا اعلام کرد که از ریاست حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) کناره گیری خواهد کرد. او گفت: تغییر و تحولی که در انتظار است، مربوط به ترک جنگ مسلحانه نیست، بلکه مربوط به موقعیت شخصی او است. و اضافه کرد: وظیفه میدان نبرد را به عهده رهبران دیگر حزب می گذارم.

تصور می شد آپو باز هم می خواهد از خود مایه بگذارد و پیامدهای منفی هرگونه محاکمه بین المللی را متوجه شخص خود کند و حزب را از زیر بار تعهدات خارج کند اما این آن چیزی نبود که رهبر دیرین کردها می خواست. در حالی که سخنگوی P.K.K اعلام کرد، در نشست آینده P.K.K مسأله جانشینی اوجالان و بحث تغییر در سازمان دهی تشکیلات حزب بررسی خواهد شد. در میان ناباوری همگان، اوجالان طی مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی «مد.تی. وی» سخنان غیر منتظره ای را بر زبان آورد: از ۱۵ سال پیش ما چنگ بدی را به پیش می بریم که آینده ندارد» وی خطاب به همرزمانش گفت: «از رهبری حزب کناره گیری می کنم. هر کاری که می توایند انجام دهید. مسأله، مسأله شماست» وی ضمن انتقاد از کردهایی که در روستاها دست به خشونت می زنند، گفت: «به این نحو نمی توان ادامه داد:«ما اول مین گذاری می کنیم و سپس پای خود را روی مین ها می گذاریم». اوجالان ادامه داد: «با کناره گیری من، واشنگتن می تواند برای ملتی که در کردستان زندگی می کنند، و با مخاطبان دیگر، راه حلی را جست وجو کند». وی ضمن تأکید بر اینکه برای فرونشاندن جنگ ۲۰ ساله حزب کارگران کرد ترکیه، صلح را انتخاب کرده است، افزود: «…. ما دو راه در پیش داشتیم، یا به مبارزه مسلحانه برگردیم و از خود دفاع کنیم و یا از اروپا کمک بخواهیم، ما راه دوم را انتخاب کرده ایم. این راه، راه صلح است که در آن بازگشتی نیست. راهی که کردها انتخاب کرده اند.

اینکه اوجالان با چه تحلیلی از تحولات اروپا و منطقه، به چنین اقدامی دست زده است، در آینده روشن تر خواهد شد. و اینکه آیا آپو خواهد توانست ماندلای دیگری در سرزمین سفیدپوست ها باشد و مردمش را به صلح امیدوار کند؟ و یا اقدام رهبر به انشعاب حزب منتهی خواهد شد؟ اگر اوجالان نتواند با گفت و گو، حداقل خواسته مردم کرد را برآورده سازد، بعد از عرفا و جری آدامز، سومین نفری خواهد بود که معتقد شده است: «هر کس در جغرافیای طبیعی امروز حضور نداشته باشد، در جغرافیای سیاسی فردا وجود نخواهد داشت».

کردها، ترکیه و رویای پیوستن به اتحادیه ی اروپا!

۲۵ کشور عضو اتحادیه ی اروپا برای اولین بار، پس از دو سال کشمکش، گفتگو و تبادل نظر، قانون اساسی واحدی را در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۰۵ به تصویب رساندند به طوری که مقامات اتحادیه ی اروپایی از این امر به عنوان گامی مهم و اساسی در راستای ارتقای این اتحادیه نام برده و آن را مثبت ارزیابی کردند. به همین منظور بود که مسئولین ۲۵ کشور عضو اتحادیه ی اروپا در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ برای امضای قانون اساسی واحد گرد هم آمدند تا قرارداد تأسیس جامعه ی اقتصادی و همچنین قراداد هیأت اتمی اروپا را به امضاء  اعضاء برسانند.

بلژیک، لیتوانی و مجارستان جزو اولین کشورهایی بودند که موافقت کامل خود را با اجرای قانون اساسی واحد اروپایی اعلام کردند و به دنبال آن پارلمان یونان، ایتالیا، اسلوونی در خصوص اجرای قانون اساسی چراغ سبز نشان داده و در نهایت آن را به تصویب رساندند.

همچنین بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی (انگلیس، هلند، اسپانیا، فرانسه و …. ) اجرای قانون اساسی واحد را منوط به برگزاری همه پرسی دانستند،که در این میان اسپانیا به عنوان اولین کشور با اکثریت قاطع جواب مثبت داد. اما فرانسه و هلند را به عنوان مشکل سازترین این کشورها نام بردند، به طوری که رفراندوم و همه پرسی اجرای اقانون اساسی واحد اورپا، در هلند و فرانسه تعجب و توجه جهانیان را معطوف خود ساخت. در این میان تعداد دیگری از کشورهای اروپایی (رومانی، ترکیه و…. ) کاندیداتوری خود را برای پیوستن به اتحادیه ی اروپا اعلام کردند، که بیشتر کشورهای عضو اتحادیه ی اروپا، مخالفت خود را با عضویت کامل ترکیه اعلام و تنها عضویت موقت و مشروط این کشور را ممکن دانستند. چرا؟ آیا ترکیه باید اصلاحات سیاسی و  قضایی اش را مورد بازنگری قرار دهد؟ نقض حقوق بشر و عدم توجه به حق و حقوق ملیت های کرد و ارامنه، ترکیه را پشت درهای اتحادیه ی اروپا نگهداشته است؟ و سؤالاتی دیگر که در این مقال سعی بر آن است با بررسی تاریخی کردستان و ترکیه به طور اختصار و ذکر مطالبی در خصوص کردها و ارامنه نه تنها به دلایل عدم ورود ترکیه به اتحادیه ی اروپایی پی خواهیم برد بلکه سیاست کشورهای عضو اتحادیه ی اروپا خواهد داشت؟ آیا می توان نسبت به تاریخ یک ملت بی تفاوت بود و آن را نفی کرد و فریب داد؟ آیا این که مباحثی چون حقوق بشر، سازمان ملل و …. فقط دستاویزی است در جهت منافع کشورهای عضو؟ هم اکنون مروری کوتاه بر تاریخچه ی کردستان

«ما اینک به د ورانی از حیات رسیده ایم که بشریت دیگر نمی تواند با پنهان ساختن جسد یک ملت مقتول سربلند زیست کند». (ژان ژودس)

تاریخ کردستان:

حدود دو هزار سال پیش از میلاد، کردهایی که از اوپای مرکزی به شبه قاره ی هند و آناتولی مهاجرت کرده بودند، در میان دریاچه ی ارومیه و وان مستقر شدند. در آن زمان مادها، پارت ها و امپراطوری آشور در خاورمیانه حکومت را در دست گرفتند و در سال ۶۱۲ پیش از میلاد با تسخیر نینوا و از بین بردن آن، امپراطوری آشور را سرنگون کردند و زمام امور به دست مادها افتاد، که مناطق و مرزهای امروزی کردستان را مرکز حکومت خود ساختند. در نتیجه مادها پس از به قدرت رسیدن، سایر ملت های منطقه را تحت تأثیر زبان و فرهنگ خود قرار داده و این گونه اساس تاریخ ملت کرد آغاز شد و شکل گرفت. در ۵۵۰ پیش از میلاد، پارت ها توانستند بر مادها غلبه کنند و آنان را شکست دهند و درست در همین زمان پراکنده کردن و کشتن ملت کرد آغاز شد. با از میان رفتن پارت ها در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، یونانی ها توسط اسکندر مقدونی، کردها و مناطقی که در دست آنان بود به زیر سلطه ی امپراطوری یونان (هلنیستی) در آوردند که پس از مرگ اسکندر کردها با آزادی بیشتر توانستند در ابعاد گوناگون پیشرفت کنند و درست در همین دوران ارمنی ها که نسبت به سایر ملت ها تا حدودی پیشرفته بودند در میان کردها ادغام شدند.

اهمیت کردستان:

کردستان به عنوان پل ارتباطی آفریقا، اروپا و آسیا در دوران های نخستین و میانی نقش مرکزیتی را ایفا نموده، به طوری که به دلیل اهمیت منابع نفتی، موقعیت جغرافیایی و استراتژیک از نظر بین المللی، از جایگاه سیاسی ویژه ای برخوردار است. در واقع آن را می توان کلید صلح خاورمیانه دانست. شاید به همین دلیل است که عبدالله اوجالان می گوید: اگر در کردستان صلح و آرامش برقرار گردد، نه تنها در خاورمیانه، بلکه در دنیا صلح و آرامش برقرار خواهد شد. کردستان سرزمینی است با کوه های صعب العبور و دشت های حاصلخیز که بدون شکل با و جود آب فراوان (۱۵% آب شیرین دنیا) در منطقه، کشاورزی در این سرزمین خسته و افسونگر رونق خاصی خواهد داشت. در ضمن نباید از منابع رو زمینی و زیرزمینی این دیار کهن غافل ماند. امروزه جمعیت کردستان بالغ به ۴۵ میلیون نفر می باشد و متأسفانه سیاست های استعماری کهن تا به امروز نگذاشته که این ملت بزرگ، با هویت و اراده ی مستقل در جهت حق تعیین سرنوشت اش گام بردارد. لذا هدف آنان در طول تاریخ این بوده که ملت کرد همیشه به ملت های بالادست وابسته باشد که برای رسیدن به این مقصود کردها را از لحاظ سیاسی و اقتصادی به خود وابسته کرده اند تا شاید از اتحاد کردها و تشکیل یک واحد جلوگیری به عمل آورند.

یورش ترک ها به کردستان:

 

90,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید


جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

سبد خرید

  • سبد خریدتان خالی است.

دسته ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.