تحقیق بررسی تغییرات مواد مغذی و تجزیه پذیری گیاهان مرتعی(شبدر کوهی – علف گوسفندی ودم روباهی) غالب سبلان در دو مرحله چرایی


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

تحقیق بررسی تغییرات مواد مغذی و تجزیه پذیری گیاهان مرتعی(شبدر کوهی – علف گوسفندی ودم روباهی) غالب سبلان در دو مرحله چرایی مربوطه  به صورت فایل ورد  word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۹۸  صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دانلود تحقیق بررسی تغییرات مواد مغذی و تجزیه پذیری گیاهان مرتعی(شبدر کوهی – علف گوسفندی ودم روباهی) غالب سبلان در دو مرحله چرایی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد

 فهرست مطالب

چکیده
مقدمه   ۱
فصل اول بررسی منابع
۱-۱- ارزش و اهمیت اقتصادی مراتع   ۵
۱-۲- ارزش غذا¬یی   ۷
۱-۳- عوامل مؤثر بر ارزش غذایی علوفه¬های مرتعی   ۸
۱-۳-۱-  نوع گیاه و شرایط محیطی منطقه   ۸
۱-۳-۲- مرحله رشد گیاهی   ۹
۱-۳-۳- تغییرات ژنتیکی   ۱۰
۱-۳-۴- شرایط آب و هوایی و دما   ۱۱
۱-۳-۵- نوع و بافت خاک   ۱۲
۱-۳-۶- مصرف کود      ۱۲
۱-۳-۷- عوامل ضد مواد مغذی    ۱۳
۱-۳-۸- مدیریت   ۱۳
۱-۴- طبقه بندی مواد خوراکی   ۱۳
۱-۴-۱- مواد خشبی    ۱۴
۱-۵- مشخصات گیاه شناسی تیره¬های مورد مطالعه   ۱۴
۱-۵-۱- تیره غلات   ۱۴
۱-۵-۱-۱- گیاه دم روباهی    ۱۵
۱-۵-۱-۲- علف گوسفندی   ۱۶
۱-۵-۲- تیره حبوبات    ۱۸
۱-۵-۲-۱-شبدر¬کوهی   ۱۸
۱-۷- قابلیت هضم علوفه¬ها   ۲۰
۱-۸- مقدارموادمغذی موجود درعلوفه   ۲۰
۱-۹- روش¬های ارزیابی مواد خوراکی مورد استفاده در تغذیه دام   ۲۱
۱-۹-۱- روش استفاده ازحیوان زنده   ۲۲
۱-۹-۲- روش کیسه های نایلونی    ۲۳
۱-۹-۳- روش گاز تست یا تولید گاز آزمایشگاه   ۳۳
فصل دوم مواد و روش¬ها
۲-۱- مکان آزمایش ونمونه¬برداری   ۳۶
۲-۲- نمونه¬های مرتعی مورد آزمایش و زمان نمونه¬برداری   ۳۷
۲-۳- تعیین ترکیبات شیمیایی نمونه¬های آزمایشی   ۳۸
۲-۴- تعیین خصوصیات تجزیه¬پذیری نمونه¬های آزمایشی   ۳۸
۲-۴-۱- محاسبه مقدار ناپدید شدن ماده خشک   ۳۹
۲-۴-۲- محاسبه مقدار ناپدید شدن ماده آلی   ۳۹
۲-۴-۳- محاسبه مقدار پروتیین خام ناپدید شده    ۴۰
۲-۵- محاسبه فرآسنجه‌های تجزیه‌پذیری   ۴۰
۲-۶- تجزیه وتحلیل آماری اطلاعات   ۴۱
فصل سوم نتایج و بحث
۳-۱- میانگین ترکیبات شیمیایی علوفههای مرتعی مورد آزمایش   ۴۳
۳-۲- نتایج تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای گیاه شبدر کوهی با روش کیسه¬های نایلونی   ۴۷
۳-۳- نتایج تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای گیاه علف¬گوسفندی با روش کیسه¬های نایلونی    ۵۱
۳-۴- نتایج تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای گیاه دم¬روباهی با روش کیسه¬های نایلونی    ۵۵
۳-۵- مقایسه تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای ماده خشک شبدر¬کوهی، علف¬گوسفندی، دم¬روباهی در دو مرحله چرایی   ۵۸
۳-۶- مقایسه تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای ماده¬آلی شبدر¬کوهی، علف¬گوسفندی، دم¬روباهی در دو مرحله چرایی   ۶۱
۳-۷- مقایسه تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای پروتیین شبدر¬کوهی، علف¬گوسفندی، دم¬روباهی در دو مرحله چرایی   ۶۴
۳-۸- مقایسه تجزیه¬پذیری شکمبه¬ای ماده خشک، ماده¬آلی و پروتیین¬خام شبدرکوهی، علف¬گوسفندی ودم روباهی   ۶۷
۳-۹- انرژی قابل متابولیسم با استفاده از روش کیسه های نایلونی   ۷۱
نتیجه¬گیری کلی   ۷۳
پیشنهادها   ۷۴
پیوست¬ها   ۷۵
منابع   ۸۵

منابع

 ابن­ عباسی، ع.، ف. قصریانی. ۱۳۸۰٫ شناسایی و تعیین ارزش غذایی منابع خوراک دام و طیور استان کردستان.گزارش نهایی طرح تحقیقاتی، مرکز تحقیقات کشاورزی ومنابع طبیعی کردستان.دفتر طرح و برنامه و هماهنگی امور پژوهشی.

اصغری، م. ۱۳۷۷٫ بررسی مقایسه­ای روش­های in vivo  و in vitro  جهت اندازه گیری ضرایب هضمی در برخی از    خوراک­های دام در گوسفند. پایانامه کارشناسی ارشد رشته علوم دامی. دانشکده کشاورزی. دانشگاه تربیت مدرس.

 افشار، ح.، م. کیانزاد، و ا. قنبری. ­۱۳۷۷٫ بررسی وضعیت گله‌داری استان اردبیل، گزارش نهایی طرح تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل.ص ۱- ۸۵ .

اکبری قرائی، م. ۱۳۷۷٫ مقایسه روش­های مختلف پیش بینی قابلیت هضم در گوسفند، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس.

بصیری، ش. ۱۳۸۶٫ عمل آوری و غنی سازی پس مانده­های فیبری در تغذیه دام. انتشارات دانشگاه آزد اسلامی واحد شبستر.

بی­نام. ۱۳۸۵٫ گزارش غیر رسمی اداره کل هواشناسی استان اردبیل.آمار بارندگی چند ساله.

پاشایی، ژ. ۱۳۸۹٫ تعیین ارزش غذایی و بر آورد انرژی قابل متابولیسم دو گونه مرتعی درمنه وپوآ موجود در ارتفاعات نئور. پایان­نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی. دانشگاه محقق اردبیلی.

تقی­زاده، ا.، ع. نیکخواه، و ح. فضائلی. ۱۳۷۵٫ تعیین قابلیت هضم و خصوصیات تجزیه­پذیری بعضی مواد خوراکی به روش حیوان زنده، آزمایشگاهی و کیسه نایلونی. مجموعه مقالات اولین سمینار پژوهشی گوسفند و بز کشور، موسسه تحقیقات دامپروری کشور. ۲۸ الی ۲۹ بهمن.ص ۲۴۸ الی ۲۵۹٫

جوانشیر، ع. ۱۳۶۸٫ مطالعات پوششی گیاهی مراتع سبلان، اداره کل منابع طبیعی استان آذربایجان­شرقی۵۲-۱۷۶.

دانش­مسگران، م. ۱۳۸۳٫ ناپدید شدن شکمبه ای و قابلیت هضم روده­ای پروتیین اقلام خوراکی نشخوارکنندگان با روش کیسه­های نایلونی متحرک و روش­های آنزیمی. مجموعه مقالات اولین کنگره علوم دامی و آبزیان کشور. ۱۰ الی ۱۲ شهریور. دانشکده­های کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران،ص ۱۳-۱۰٫

شریفی، ج.۱۳۸۱٫ بررسی تاثیر قرق در وضعیت و گرایش مراتع طبیعی استان اردبیل (گزارش ۵ساله مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل).ص ۴۵-۵۱٫

شریفی، ج. ­۱۳۷۵٫ بررسی، شناخت و طبقه‌بندی چمن‌زارهای مراتع نیمه استپی اردبیل، رساله کارشناسی ارشد دانشکده علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.ص۷۶-۸۰ .

صادقیان، ع. ­۱۳۷۷٫ نقش ارزش غذایی گیاهان مرتعی در تعیین الگوی بهره­وری در مراتع ایران.گزارش منتشر نشده سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی.

صدیقی، ه. ۱۳۸۷٫ تعیین انرژی قابل متابولیسم و روند تجزیه­پذیری ضایعات کارخانه‌های ماکارونی با استفاده از روش تولید گاز و کیسه‌های نایلونی در گوسفند. پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی. دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر.

صوفی سیاوش، ر، و و. جانمحمدی. ۱۳۷۹٫ تغذیه دام(ترجمه). انتشارات عمیدی. ویرایش جدید.

صیادی، ع. ج، و ب. نویدشاد. ۱۳۸۰٫ احتیاجات انرژی و پروتیین در نشخوارکنندگان. انتشارات حق شناس.

عزت­پور، م.۱۳۸۲٫ پرورش گوسفند وبز بومی ایران، ص ۴۰-۳۹٫

قربانی، ا. ۱۳۷۷٫ بررسی خصوصیات اکولو‍ژیکی گیاه فستوکا اوینا در استان اردبیل.

قنبری، ا.، م. موسوی.، ا. عباسی.، ا. ابرغانی، و م. کمالی. ۱۳۸۶٫ تعیین ارزش غذایی گیاهان مرتعی سبلان مرحله ۲: تعیین قابلیت هضم به روش آزمایشگاهی ،گزارش نهایی طرح تحقیقاتی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل.ص ۸-۲۷٫

قنبری، ا. ۱۳۸۶. بررسی تغییرات مواد مغذی و انرژی قابل هضم گیاهان مرتعی غالب ییلاقات سبلان در سه مرحله چرایی مختلف (فستوکااونیا، آلوپکوروس تکستیلیس و شبدر کوهی). پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر.

قنبری، ا.، ح. فضائلی.، م. موسوی.، ج. شریفی، و ج. سید اخلاقی.۱۳۸۲٫ تعیین ارزش غذایی گیاهان مرتعی سبلان مرحله ۱: تعیین ترکیبات شیمیایی و انرژی خام، گزارش نهایی طرح تحقیقاتی  مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل. ص ۵-۱۱٫

قورچی، ت.، ع. قربانی.، م. بصیری. ۱۳۷۵٫ تعیین قابلیت هضم، تجزیه‌پذیری و ترکیبات شیمیایی سه گونه مرتعی اردستان. مجموعه مقالات دومین همایش ملی بیابان زدایی و روش­های مختلف بیابان زدایی.

قورچی، ت. ۱۳۷۴٫ تعیین ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم گیاهان غالب مراتع استان اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان.۹۰ ص.

قهرمان، ا. ۱۳۷۳٫ کورموفیت­های ایران(سیستماتیک گیاهی). دانشگاه تهران.

کروری، س، و ب. ملک‌پور. ۱۳۶۲٫ ترکیبات شیمیایی مهم­ترین نباتات مرتعی بومی و غیر بومی فاریاب در مراحل مختلف فنولوژی، نشریه ۲۷، موسسه جنگل­ها و مراتع. صفحه ۳۸٫

کریمی، ن.، م. دانش­مسگران، و ا. گلیان. ۱۳۸۱٫ تعیین ضرایب تجزیه پذیری مواد خوراکی و مقایسه آن ها با ضرایب جداول استاندارد AFRC در تغذیه گاوهای شیرده هلشتاین. مجله علوم و صنایع کشاورزی، جلد ۱۶، شماره ۱، ص۴۳- ۳۵٫

نیکخواه، ع، و ع. محرری. ۱۳۷۵٫ تغذیه پروتیین در نشخوارکنندگان(ترجمه). موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران: ص ۱۹۰-۵۳٫

نیکخواه، ع، و ح. امانلو. ۱۳۷۱٫ اصول تغذیه و خوراک دادن دام(ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی زنجان.

مبین، ص.۱۳۶۰٫ رستنی­های ایران جلد۱٫دانشگاه تهران.

منافی­راثی، ح.، ی. روزبهان، و ح. نوروزیان. ۱۳۷۹٫ تعیین ارزش غذایی برخی از خوراکهای دام استان گیلان با استفاده از دو روش آزمایشگاهی و کیسه نایلونی. علوم کشاورزی مدرس. شماره ۳٫ ص ۱۱ الی ۲۱٫

­منصوری، ه.، ع. نیکخواه.، م. رضائیان.، م. مرادی، و س. میرهادی. ۱۳۸۲٫ تعیین میزان تجزیه­پذیری علوفه با استفاده از فن گازوکیسه­های نایلونی. علوم کشاورزی ایران. شماره۲، جلد۳۴، ص ۴۹۵  الی۵۰۶٫

میرزایی، ا. ۱۳۸۵٫ تعیین ارزش غذایی دو رقم یونجه استان آذربایجان غربی در گوسفند قزل. پایان نامه کارشناسی ارشد علوم دامی. دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی شبستر.

Abdulrazak, S. A., T. Fujihara, J. K. Ondiek, and E. R. Ørskov. 2000. Nutritive evaluation of some Acacia trees leaves from Kenya. Animal Feed Science and Technology 85:89-98.

Adesogan, A. T. 2002. what are feeds worth? A critical evaluation of selected nutritivevalue methods. Proceeding of 13­th annual Florida ruminant nutrition sysmposium.pp33-47.

Karsli, M. A., and J. R. Russell. 2000. Prediction of the voluntary intake and digestibility of forage-based diet from chemical composition and ruminal degradation characteristics.Turk J. V. Anim. Sci., 26:246-255.

Akbarnia, A., and Koocheki. 1992. Investigation on effects of different harvesting stage on growth Productivity and quality of some bareley varieties. Journal of pejouhes  and sazandegi. 15:40-43.

Alicia, L., J. Buergler, J. A. Fike, and R. Feldhake.2005.Botanical composition and forage production in an emulated Silvopasture.Published online june 17:1141-1146.

Ammar, H., M. J. Ranilla, J. Gonzalez, and S. Lopez.2001. Seasonal variation in the chemical composition and in vitro dry mattre digestibility of leaves and stems of two spanish browse legumes.Department of production animal. University Leon Spain.293-296.

AOAC. 2000. Official methods of analysis ,17th ED., Official  methods of analysis of AOAC international, Gaithersburg, MD, USA.

Arzani, H., M. Zohdi, E. Zahedi,  G. H. Amiri, A. Nikkah, and D. Wester.2004. Phenolojical effects on forage quality of fire grass  species. Journal of Range management.57:624 – ۶۲۹٫

Bailey, C. C. 1962. Rates of digestion of swallowed and unswallowed dried grass in the rumen Canadian Journal of Animal Science., 42: 49-54.

Ball, D. M., M. Collins, G. D. Lacefield, N. P. Martin, D. A. Mertens, ­K. E.Olsan, D. H. Putnam, D. J. sander, and M.W. Wolf. 2001. Understanding forage quality. American farm bureau federation publication 1-01. Park Ridge, ll.

Balch, C. C., and V. W. Johnson. 1950. Factors affecting the utilization of food by dairy cows 2 factors influencing the rate of breakdown of cellulose (cotton threat) in the rumen of the cow. British Journal of Nutrition, 4: 389-394.

Bailey, C.C. 1962. Rates of digestion of swallowed and unswallowed dried grass in the rumen Canadian Journal of Animal Science., 42: 49-54.

Blummel, M., and E. R. orskov. 1993. Comparison of In vitro gas production and nylon bag degradability of roughages in predicting feed intake in cattle. Animal Feed Science and Technology 40:109-1190.

Bruno, S., J. M. F. Abreu, C. V. M. Guedes, and A. A. Diasdasilva.2000. Chemical composition, NDF degradation kinetics in rumen of seven legume strawe. Animal Feed Science and Technology 83 :75-80.

Broderick, G. A.1995. Desirable characteristics of forage legumes for improving protein utilization in ruminants.Journal of Animal Science,73:2760-2773.

Bruinenberg, M. H., H. Valk, H. Korevaar, and C. struik.2001. Factors affecting digestibility of  temperate forages from Seminatural grasslands:a review.Blackwell science ltd. revised 24 october.

Chiba, L. K.2005. Animal nutrition handbook, Pp. 28-53.

Chen, X. B. 1995. NEWY EXCEL user Manual. International Feed Resources Unit. Rowett Research Institute, Bucksburn, Aberdeen AB29SB.

Coleman, S.W., and D. A. Henry. 2002. Nutritive Value of Herbage. In; Freer M. and Dove H. (Eds.). Sheep Nutrition. CAB international. Pp. 1-26

Cone, J. W., A. H. Van Gelder, I. A. Soloman, H. D. Visser, and A. M. Van Vuuren. 1999. Different techniques to study rumen fermentation characteristics of maturing grass and grass silage. Journal of Dairy Science. 82:957-966.

Cullison, E.­۱۹۸۷٫ Feeds and feeding. A Reston book. Publishing U.S.A.

Emmanuele, S. M., and C. R. Staples. 1988. Effect of forage particle size on in situ digestion kinetics. Journal of  Dairy Science, 71: 1947-1954.

Foraughbackch, R., R. G. Ramirez, L. A. Hauad, J. Alba Avila, C. G. Castillo, and M. Rodrigues. 2001. Dry matter, crude protein and cell wall digestion of total plant, leaves and stems in Llano buffelgrass (Cenchrus ciliaris). Journal of Applied Animl Res. 20 (2): 181-188.

Getachew, G., H. P. S. Makkar, and K. Becker. 2000. Effect of polyethylene glycol on in vitro degradability and microbial protein synthesis from tannin-rich browse and herbaceous legumes. British Journal of Nutrition., 84: 73-83

Givens, D. , I. Jeannie, M. Everington, and A.H. Adamson.1990. The nutritive value of spring grown herbage produced on farms throughout England and Wales over 4 years.Π. The prediction of apparent digestibility in vivo from various laboratory measurement. Animal Feed Science and Technology. 27 (1990)173-181.

Gosselink, J. 2004. Alternatives for forage evaluation in ruminants. PHD Thesis, Wageningen University, Wageningen Institute of Animal Science, Wageningen, the Netherlands.

Gratchew, G., H. P. S. Makkar, and Beekerok.2002. Tropical browses content of phenolic compounds in vitro gas production and stoichimetric relationship between short chain fatty acids and in vitro gas production. J.Agri.Sci.137, 341.

Heady, H. F., and M. D. Pitt. 1979. Seasonal versus continuous garzing on annual vegetation of northern California . rangeland 1(6): 231-232

Hoffman, P. C., S. J. Sievert, R. D. Shaver, D. A. Welch, and D. K. Combs.1993. In situ dry atter, protein, and fiber degradation of perennial forage. Journal of Dairy Science., 76:2632-26

Jerry, L., H. Pieper, and H. Dcarlton.1989. Comparative nutritive value of rangeforage.Range     management principle and practice,pp274-276.

Kamalak, A.2005. Prediction of dry matter intake and dry matter digestibility in  sheep.Turk.

    J.Vet. Anim.Sci.29. 517-522.

Larbi, A., J. W. Smith, I. O. Kurdi, I. O. Adekunle, A. M. Raji, and D. O. Ladipo. 1998. Chemical composition, rumen degradation and gas production. Animal Feed Science and Technology,16: 81-96.

May, K. W. 1998. Growth and forage quality of three bromus species native to Western Canada, Plant Science., 78: 597-603.

Makkar, H. P. S. 2003. Effects and fate of tannins in ruminant animals, adaptation to tannins, and strategies to overcome deterimental effects of feeding tannin- rich feeds. Small Ruminant Research. 49: 241-256.

Martin Garcia, A. I., A. Moumen, D. R. Yanez Ruiz, and E. Molina Alcaide. 2003. Chemical composition and nutrient availability for goat and sheep of tow-stage olive leaves. Animal Feed Science and Technology.,107: 61-74.

Makkar, H. P. S. 2003. Recnt advances in the in vitro gas method for evalation of nutritional quality of feed resources. Animal production and health section, Joint FAO/IAEA Division, International Atomic Energy Agency, Vienna, Austria.

McAllister, T. A., H. D. Bae, G. A. Jones, and K. J. Cheng. 1994. Microbial attachment and feed digestion in the rumen. Journal of Animal Science.72: 3004-3018.

McDonald, P., R. A. Edwards, J. F. D. Greenhalgh, and A. C. Morgan. 1995. Animal Nutrition. Fifth Edition. Longman Scientific & Technical.

Menk, K. H., L. Raab, A. Salewski, H. Steingass, D. Fritz, and W. Scheider. 1979. The estimation of digestibility and metabolisable energy content of ruminant feedstuffs from the gas production when they incubated with rumen liquor in vitro. Journal of Agricultural Science., 93: 217-222.

Menke, k. h., and H. steingass. 1988. Estimation of the energetic feed value obtained from chemical analysis and in vitro gas production using rumen fluid.Animal research and development.28:7-5.

Mehrez, A. Z., and E. R. Ørskov. 1977. A study of artificial fibre bag technique for determining the digestibility of feeds in the rumen. Journal of Agricultural Science Cambridge. 88: 645-650.

Mehrez, A. Z. 1976. Assessment of nitrogen requirement for rumen fermentation in sheep. PHD Thesis University of Aberdeen.

Michalet-Doreau, B., and M. Y. Ould Ban.­۱۹۹۲٫­Influence of hay making on in situ nitrogen degradability of forages in cows. Journal of Dairy Science. 75:782-788.

National Research Council.1985.Nutrient requirement of sheep.National academy press Washington.D.C.

Newbold, C. J., R. J. Wallace, and F. M. Mcintosh. 1996. Mode of action of the yeast saccharomyces cerevisiae as a feed additive for ruminants. British Journal of Nutrition., 76: 249-255.

Nikkha, A., p. Shawrang, A. A. Sadeghi. 1996. Ruminal dry matter,crude protein, neutral detergent fiber and acid detergent fiber degradation parameter kinetices of vicia villosa,Festuca ovina and taeniatherum caput- medusaen.Tehran university,Karaj.Iran.

Noziere, P., and B. Michalet-Doreau. 2002. In sacco methods. In; Mello,I. P. F. (ed.). Farm   animal metabolism and nutrition. CAB international. Pp. 233-253

Odenyo, A. A., and P. O. Osuji. 1998. Tannin-tolerant ruminal bacteria from East African ruminants. Canada Journal of Microbiol., 44: 905-909.

Olivera, R. M. P. 1998. Use of in vitro production technique to assess the contribution of both soluble and insoluble fractions on the nutritive value of forages. A thesis submitted to the University of Aberdeen, Scotland, in partial fulfillment of the degree of Master of Science in Animal Nutrition.

Ærskov, E. R. 2002. Trails and trials in livestock research. IFRU.

Ærskov, E. R. 2000. The in situ technique for the estimation of forage degradability in ruminants. In; Givens, D. I., Owen, E., Axford, R. F. E. and Omed, H. M. (eds.). Forage evaluation ruminant nutrition. Pp. 175-188.

Ørskov, E. R., F. D. Hovell, and F. Mould. 1980. The use of nylon bag technique for the evaluation of feedstuffs. Trop. Anim.Prod.,5:3 195-213.

Ørskov, E. R., and M. Ryle.1990. Energy Nutrition in Ruminants. Elsevier, London / Amsterdam.

Ørskov, E. R. 2000. The in situ technique for the stimation of forage degradability. In: D. I. Givens, E. Owen, R. F. E. Axford and H. M. Omed (Editors), Forage Evaluation in ruminant nutrition. CABI Publishing, Wallingford, UK, p. 175-188.

Orskov ,E. R., I. Mcdonald. 1979. The stimation of protein degradability in the rumen  from incubation measurement weighted according to rate of passage. Journal of Agriculture science (Cambridge) 92:499-503.

Ørskov. E. R. 1993. Appropriate roughage evaluation systems and its relevance to upgrading, and supplementation and evaluation of ruminal potential. In: Increasing livestock production through utilization of local resourcas. Proceeding of the International Conference on Increasing Livestock Production Through Utilization of Local resources. Octobr, pp. 18-22.

Pinkerton, B. 1996. Forage quality. Clemson, Sc. Crop and soil envirement Science department  .college of agriculture, forest and life science. Clemson university.998 P.

Rene Sansoucy, R., X. Alibes, P. Berge, F. Martilotti, A. Nefzaoui, and P. Zoiopulos. 1985. Olive by-products for animal feed. Food and Agriculture Organization of the United Nation, Rome, FAO.

Rymer, C. 2000. The measurement of forage digestibility in vivo. In: Givens, D. I., Owen, E., Axford, R. F. E. and Omed, H. M. (eds.). Forage evaluation ruminant nutrition. Pp. 113-134.

Sallam, S. M. A. 2007. Nutritive value assesment of the alternative feed resources by gas production and rumen fermentation in vitro.Research Journal of agriculture and biological Sciences.

Sallam, S. M. A., M. E. A Nasser, A. M. El Waziry, and A. L. Abdalla. 2007.Use of an in vitro rumen gas production technique to evaluate some ruminal feedstuffs.Journal of applied Sciences research , 34 -41.

Schofield, P. 2000. Gas production methods. In: J. P. F. Dmello (Editors). Farm animal metabolism and nutrition. CAB International, Wallingford, pp. 209-232.

Shatnaw M. K. J., and L. Z. Al-Qurran. 2003. Seasonal chemical composition of wall barley (Hotreum murinu L). Under subhumid mediterranean climate.African Journal of range and forage Science,Volume 20,  number 3,1 october ,PP.243-246(4).

Sotohy, S. A., A.N. Sayed and M.M. Ahmed.1997. Effect of tannin rich plant (Acacia. Nilotica) on some nutritional and bacteriological parameters in goats. Deutsch Tierarztl. Wochenschr. 104: 432 – ۴۳۵٫

Solario Sanchez, F. J., I. Armendariz, and J. Ku-Vera. 2004. Chemical composition and in vitro dry-East Mexico. Livestock Research for Rural Development (12)4.

Sommart K., D. S. Parker, P. Rowlinson, and M. Wanapat. 2006. Fermentation characteristics and microbial protein Chiang Mai journal Science, 33(2).

Songsak, C., C. Anut, and C. Piyante. 2007. Chemical compositions and nutritional evaluation of energy feeds for ruminant using In vitro gas production technique.Pakistan journal of nutrition (6):607- 612, -08-30.

Songsak, C., S. Therin, and P. Virote. 2005. Nutritional evaluation of nonnforage high fibrous tropical feed for ruminant using in vitro gas production technique. Pakistan journal of nutrition,4(5):298- 303.

Susmel, P., C. Mills, and B. Stefanon. 2000. The nylon bag technique for the measurement in situ of rumen degradability. . In; Tisserand, J. L. (ed.). Evaluation of the nutritive value of Mediterranean roughages. Pp.49-52.

Stern, M. D., A. Bach, and S. Calsamiglia.­۲۰۰۶٫ New concepts in protein nutrition of ruminants. 21st annual southwest nutrition and management conference. February 23-24.

Terry, R. A., and J. M. A Tilley. 1964. The digestibility of the leaves and stems of perennial ryegrass cock foot, timothy, tall fescue , Lucenne and Sainfoin,as measured by an in vitro procedure. Journal of British grassland Society 19,396- 372.

Turhan, S. S., I. Sagsoz, and M. Tosun. 1997 .Determination of some Cytological and agricultural characters in wild sheep,s fescuec (festuca ovina).Turkey11.Field Crops congress, PP : 450-454.

Van soest, P. J. 1994. Nutritional ecology of the ruminant. 2nd edn.Cornel university press 476 p.476.

Van Miellen, R. W., and W. C. Ellis. 1977. Sample container porosities for rumen in situ studie. Journal of Animal Science., 44: 141-146.

Wilson, J. R., H. Denium, and E. M. Engles. 1991. Temperature effects on anatomy and digestibility of leaf and stem of tropical and temperate forage species. Netherlands journal of agricultural Science 39-48.

چکیده:

این مطالعه در مراتع ییلاقی سبلان با وسعت تقریبی۲۰۰هزار هکتار در شش منطقه که در آن­ها سه گیاه مرتعی علف­گوسفندی، شبدر­کوهی و دم­روباهی به عنوان تیپ غالب منطقه هستند، صورت گرفت. هدف از اجرای این طرح تعیین ترکیبات شیمیایی، برآورد انرژی قابل متابولیسم و ارزیابی روند تجزیه­پذیری ماده­خشک، پروتیین­خام وماده­آلی این گیاهان در مراحل گل­دهی و دانه­دهی با استفاده از روش کیسه­های نایلونی بود. در این آزمایش از سه راس گوسفند نر بالغ قزل هم ­سن، هم ­وزن و فیستولا گذاری شده استفاده شد. نتایج نشان داد که درصد ماده­خشک، پروتیین­خام، خاکستر­خام و چربی­خام در شبدر­کوهی نسبت به علف­گوسفندی ودم­روباهی بیشتر و درصد دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی­سلولز کم­تر است. از نظر درصد ماده­خشک، پروتیین­خام، خاکستر­خام و چربی­خام در مرحله     گل­دهی هر سه گیاهان مرتعی مورد مطالعه نسبت به مرحله دانه­دهی بیشتر و درصد دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی­سلولز کم­تر بود. هم­­چنین از نظر انرژی قابل متابولیسم و روند تجزیه­پذیری بین مرحله گل­دهی گیاهان مرتعی مورد مطالعه با دانه­دهی ونیز بین هر سه گیاه با هم اختلاف معنی دار بود(۰۵/۰ > P ). درهر سه گیاه مورد مطالعه، انرژی قابل متابولیسم و درصد روند تجزیه­پذیری مرحله گل­دهی بیشتر از مرحله دانه­دهی و بین سه گیاه­ شبدرکو­هی بیشتر از علف­گوسفندی و آن هم بیشتر از دم روباهی بود.


مقدمه

امروزه با توجه به افزایش سریع جمعیت، تامین مواد خوراکی مورد نیاز برای دام­ها که منبع اصلی تامین کننده پروتیین مورد نیاز انسان­ها هستند لازم و ضروری می­باشد. در شرایط کشور ایران به دلیل محدودیت بارندگی و کمبود منابع علوفه­ای مرغوب و تغذیه بیشترین سهم هزینه­ای را در تولیدات دامی دارد. در چنین شرایطی شناسایی منابع محلی خوراک دام و تعیین ارزش غذایی آن­ها به منظور استفاده بهینه در تغذیه دام امری ضروری می­باشد. گیاهان مرتعی بهترین منابع تغذیه دام­ها به شما می­آیند. علوفه مراتع برای جبران کمبود مواد غذایی مورد نیاز دام­ها در زمستان و تامین مواد از دست رفته بدن  آ­ن­ها با اهمیت است. متاسفانه تا به حال ارزش غذایی بسیاری از علوفه­های  مرتعی نا شناخته مانده است. هم­چنین کاهش علوفه قابل استفاده در مراتع بر اثر از بین رفتن گیاهان خوش­خوراک وافزایش گیاهان مهاجم ایجاب می­­کند که در زمینه گیاهان خود­روی منطقه مطالعات گسترده­ای صورت می­گیرد.

تغذیه حیوان­های در حال چرا با حیوان­های نگه­داری شده در جایگاه متفاوت می­باشد. متغیر بودن جیره می تواند یکی از دلایل آن باشد. که ممکن است به­ دلیل تفاوت در نوع گیاهان و نیز تغییر ترکیب گیاهان در مراتع باشد. هم­چنین طبیعی است که تغییراتی طی زمان نیز وجود داشته و گونه­های مختلف ممکن است در زمان­های مختلف از سال رشد کنند و حتی یک گونه خاص  با رسیدن به بلوغ دچار تغییراتی در ترکیب و ارزش غذایی ­شود. حیوان­های چرا کننده علاوه بر نیازهای معمول، برای برداشت    خوراک­شان نیز انرژی صرف می­کنند. بنابراین بایستی از نظر انرژی تامین شوند و این هنگامی میسر خواهد بود که کیفیت علوفه مرتعی بالا بود و حیوان زمانی از علوفه چرا کند که گیاه از نظر مواد مغذی  در کیفیت مطلوبی باشد.

در بسیاری از شرایط چرا، علوفه مرتعی به سختی نیازهای نگه­داری حیوان را تامین می کند. رسیدن به تغذیه مطلوب حیوانات چرا کننده چالشی همیشگی برای متخصصین تغذیه و مزرعه­داران محسوب می­شود. مطالعه فاکتورهای مربوط به گیاهان مورد تعلیف دام شامل غلظت مواد مغذی و انرژی قابل متابولیسم و نیز مقدار تجزیه­پذیری اجزای آن­ها یکی از ضروری­ترین مباحث پرورش دام به صورت غیرمتمرکز است. در این راستا تغییرات فصلی در مراتع یکی از عواملی است که لزوم تخمین ارزش غذایی گیاهان غالب مراتع را در مراحل مختلف فیزیولوژیکی یا چرایی را مهم­تر می­کند چرا که دلیل کاهش غلطت مواد مغذی و انرژی قابل دسترس حیوان علاوه بر اثرات عوامل طبیعی مانند باد و باران و ریزش برگ و عوامل تأثیرگذار انسانی و دامی همانند لگد کردن و چرای مفرط، به تغییر غلظت مواد مغذی و ترکیب دیواره سلولی گیاه و محتویات سلولی گیاه نیز بستگی دارد. بنابراین لازم است مقدار مواد مغذی و انرژی قابل متابولیسم برای حیوان در مراحل مختلف چرایی در طول فصل چرا تعیین شود تا نیازهای فیزیولوژیکی حیوانات از گیاهان مرتعی تامین و یا در صورت لزوم اقدام به تغذیه تکمیلی کرد.

پرورش گوسفند و بز از منابع پایدار اقتصادی در ایران به شمار می روند و در صورتی این پایداری استمرار می یابد که دام­ها قسمتی از سال را به صورت آزاد در مراتع چرا کنند. بنابراین برای اجرای یک مدیریت صحیح با سیستم چرایی متناسب، شناخت مواد مغذی گیاهان مرتعی از اهمیت ویژه­ای برخوردار است.

استان­ اردبیل با موقعیت خاص جغرافیایی و شرایط اقلیمی منحصر ­به ­فرد­ ­­یکی از مناطق مستعد پرورش دام به صورت متمرکز و غیرمتمرکز می­باشد که پرورش دام به صورت ییلاقی و قشلاقی و کوچ رو، استفاده از مراتع ییلاقی در تابستان و قشلاقی در زمستان یکی از ظواهر اقتصادی پرورش دام مبتنی بر مراتع می­باشد. این استان دارای۱۰۱۵۰۰۰ هکتار مراتع طبیعی می­باشد که سهم مراتع سبلان ۲۰۰هزار هکتار می­باشد و همه ساله پذیرای حدود یک میلیون واحد دامی در طول ۵-۴ ماه تابستان برای چرا   می­باشد. مراتع سبلان از قسمت شرق به اردبیل، غرب به سراب، شمال به مشکین شهر و جنوب به شهرستان­های نیر و سرعین منتهی است و متوسط بارش سالانه استان به ۳۲۰ میلی متر می رسد (بی نام، ۱۳۸۵).

جوانشیر (۱۳۶۸) وسعت مراتع سبلان را ­۲۰۰ هزار هکتار گزارش کرد و ۱۵ تیپ گیاهی با ۴۷۱ گونه مرتعی شناسایی کرده که تنها­ ­۲۱­ گونه از نوع سمّی بوده و مورد تغذیه دام قرار نمی­گیرد و مابقی از نظر خوشخوراکی جزوگونه­های درجه ۱،۲،۳ شناسایی شده که ترکیب آن­ها در تیپ­های مرتعی بسته به وضعیت مراتع متفاوت  می­باشد.

طبق مطالعه قنبری و همکاران (۱۳۸۲) متوسط برداشت علوفه خشک از هر هکتار از مراتع سبلان ۲۹۹ کیلوگرم در وضعیت چرا می­باشد که از نظر مقدار علوفه مورد نیاز دام و هم­چنین مقدار پروتیین خام و عناصر معدنی برای یک میلیون واحد دامی کافی نمی­باشد.

مطالعه انجام شده توسط شریفی (۱۳۸۱) نشان داد که ۷۰-۶۰ درصد پوشش گیاهی مراتع سبلان را گراس­ها، ۲۵- ۱۵ درصد فورب­ها و بقیه را گونه­های بوته­ای و غیره تشکیل می­دهند. بنابراین طبیعی است که ارزش غذایی کل مراتع سبلان را گراس­ها تحت تاثیر قرار می­دهند.

هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات در ترکیب شیمیایی تجزیه­پذیری سه گونه       غالب مراتع سبلان شامل­­ ­علف­گوسفندی (فستوکااوینا[۱])، شبدر­کوهی ­(­تریفولیوم­ریپنس[۲]) و دم­روباهی           (­آلوپکوروس آرونوفیناکینر[۳]) بااستفاده از روش کیسه­های نایلونی می­باشد.

 

۱- بررسی منابع

۱-۱- ارزش و اهمیت اقتصادی مراتع

استفاده از چرا­گاه در سیستم­های چرایی، با صرفه­ترین شیوه تولید کمی و کیفی غذای مورد نیاز دام برای نگه داری و تولید در سطح جهان می­باشد. این امر از دو جنبه اهمیت پیدا می­کند. نخست آن­که قیمت مواد و غذاهای دانه­ای و کنسانتره­ای درجهان بیش­تر بوده و از این نظر رقابتی شدید بین انسان و دام وجود دارد. دوم آن­که حیوان­های نشخوارکننده قابلیت و کارایی بالایی در تبدیل این مواد و به ویژه علوفه­ها به گوشت و شیر و سایر فراورده­های دامی دارند. واقعیت این است که فعالیت­های دامپروری نیز در صورتی سودمند خواهند بود که هزینه­های تغذیه تا حد امکان کاهش یابند. این فاکتورها اهمیت مراتع را درتأمین غذای ارزان قیمت بیشتر می کنند.

          اصول سیستم­های چرایی عبارت است از تغییر نوع گیاه که از یک سیستم چرایی حاصل می شود، که یا باید انبوهی گونه­های مرغوب را افزایش دهد یا این که گونه­های مرغوب را جایگزین   گونه­های نامرغوب کند. سیستم­های چرایی موقعی به تغییر در ترکیب گیاهی می انجامند که پوشش گیاهی شامل تعدادی از گندمیان و یا پهن برگان علفی چند ساله خوش خوراک باشد. اگر انواعی از گیاهان در یک جامعه گیاهی وجود داشته باشند، احتمالا یکی از گیاهان مرغوب­تر به طور انتخابی چرا شده و تحت چرای مداوم از مرتع حذف می­شود. در این حالت نوع سیستم چرایی مطلوب آن است که به گونه مرغوب استراحت مناسبی بدهد. در بسیاری موارد زمان شروع و طول دوره استراحت که مناسب رشد گیاهان مرغوب باشد، به درستی معلوم نشده است. سیستم­های چرایی تناوبی، برای گونه­های چندساله وچرای مداوم، مناسب گیاهان یک ساله است. استقرار گونه­های چند ساله مجدد انجام نمی­شود لذا این گیاهان در مقابل فشار چرایی ناتوان هستند و برعکس گیاهان یک ساله که فشار چرا را در فصل خشک به صورت بذر تحمل می­کنند، صدمه­ای نخواهند دید. مزایای یک سیستم چرایی وقتی مشهود است که چندین سال سپری شده باشد. استقرارگیاهان چند ساله فقط در سال­های پر باران است، لذا در سیستم  چرایی استراحتی ممکن است برای چندین سال بارندگی مناسبی نباشد تا گیاهان چندساله مرغوب بتوانند بذری تولید کنند. به کارگیری سیستم­های چرایی مستلزم هزینه-های اضافی برای حصارکشی و یا دستمزد چوپانان جدید و توسعه منابع آب خواهد بود. بنابراین ارزش نهایی سیستم­های چرایی تحت تاثیر شرایط اقتصادی است. از آن جایی که سود حاصل از یک سیستم چرایی در حد متوسطی بوده و دوره مورد نیاز جهت حصول مزایای آن طولانی می­باشد، لذا این سیستم­ها فقط در مراتع محدودی کاربرد دارند (دواتگری ۱۳۹۰).

ویژگی­های مطلوب اصلی برای گونه­های مرتعی، قابلیت تولید، خوش­خوراکی، ارزش غذایی و مطابقت آن­ها با شرایط محلی می­باشد.  قابلیت تولید یا محصول یک گونه یا یک رقم از یک گونه به عوامل مختلفی مثل خود گونه و شرایط محیطی بستگی دارد. ارزش غذایی گیاهان تحت تأثیرعوامل محیطی، به ویژه عوامل مربوط به خاک و هم­چنین ویژگی­های ذاتی گیاه است (جری و همکاران، ۱۹۸۹).

در اقلیم­های سرد و معتدل در فصل بهار که دمای خاک به ۶-۴ درجه سانتی­گراد می­رسد مرتع شروع به رشد می­نماید. از این رو صرف نظر از گونه یا رقم، گیاهان مرتعی الگوی رشد بسیار مشابه­ای دارند. تولید برگ به سرعت انجام گرفته و به دنبال آن افزایش رشد ساقه و سپس گل­دهی و نهایتا تشکیل دانه رخ می­دهد. با رشد مرتع  در بهار غلظت ماده­خشک در محصول افزایش می­یابد. این امر به کندی صورت گرفته سپس با رشد ساقه و ظهور خوشه­ها سریع­تر شده و نهایتا با آغاز رسیدن خوشه­ها کند  می­شود. تخمین ارزش غذایی گونه­های مرتعی بر اساس ارزیابی ترکیب شیمیایی و قابلیت­ هضم به روش­های مختلفی بیان می‌شود. میزان رطوبت، که مقدار آن در گیاهان بسیار جوان بیش­تر بوده و معمولا ۸۵۰-۷۵۰ گرم در کیلو­گرم است و با بلوغ گیاه به حدود ۶۵۰ گرم در کیلوگرم کاهش می­یابد. هم­چنین آب و هوا به میزان زیادی رطوبت را تحت تأثیر قرار می­دهد. ترکیب ماده خشک علوفه مراتع بسیار متغیر بوده و به مقادیر نسبی دیواره­های سلولی و محتویات سلولی بستگی دارد. دیواره­های سلولی از سلولز و همی­سلولز تشکیل شده و به وسیله لیگنین مستحکم می­شوند (گرات­چو و همکاران، ۲۰۰۲).

غلظت سلولز در علوفه­ها بین­۲۰ تا­­۳۰ درصد ماده خشک بوده در حالی­ که غلظت همی­سلولز از­۱۰ تا ۳۰ درصد متغیر است که با ازدیاد سن گیاه غلظت این دو پلی­ساکارید افزایش یافته و از قابلیت هضم گیاه می­کاهند. محتویات سلولی، کربوهیدرات­های محلول در آب و بیش­تر پروتیین را در بر می­گیرد.  مقدار پروتیین­خام می­تواند از ۳ درصد در علوفه مسن تا بیش از­۳۰ درصد در علف­های جوانی که مقادیر زیادی کود در اختیار داشته­اند تغییر کند. مقدار الیاف­خام آنها نیز تا اندازه­ای بستگی معکوس به مقدار پروتیین­خام داشته و می­تواند از­۲۰ درصد در علوفه­های جوان تا­۴۰ درصد در علوفه­های خیلی مسن تغییر کند (گرات­چو و همکاران، ۲۰۰۲).

            لیپید موجود در علوفه مرتع که مقدار آن در بخش چربی­خام تعیین می­شود نسبتا کم بوده و به­ندرت به بیشتر از­ ۴ درصد ماده خشک می­رسد (ادسوگان، ۲۰۰۲). روغن­های استخراج شده از علوفه و گیاهان مورد استفاده در تغذیه دام غنی از اسیدهای چرب غیر­اشباع هستند. غلظت و درصد عناصر معدنی موجود در علوفه مراتع بسیار متغیر بوده و بستگی به گونه گیاه، نوع خاک، مرحله رشد، شرایط کشت و مصرف کود دارد (ون سوست، ۱۹۹۴).

۱-۲- ارزش غذایی

            ارزش غذایی اصطلاحی است که برای تعیین قابلیت دسترسی مواد مغذی مورد نیاز حیوان و برای پیش بینی بازده تولید حیوان مورد استفاده قرار می گیرد و متاثر از عوامل زیر است:

الف) تراکم مواد مغذی موجود در خوراک

ب)  قابلیت هضم و جذب مواد مغذی توسط حیوان

پ)  بازدهی مواد مغذی جذب شده توسط حیوان

ت)  اثر اجزای تشکیل دهنده خوراک بر مصرف اختیاری خوراک

ارزش تغذیه­ای بصورت واحدهای استاندارد بیان می­شود که در احتیاج­های تغذیه­ای حیوانات بکار می­رود. در حال حاضر اکثر استاندارد­های تغذیه­ای مواد مغذی مهم موجود در ماده خشک را در سیستم بریتانیایی و استرالیایی بر مبنای درصد پروتیین و مقدار انرژی قابل متابولیسم  و در سیستم­های آمریکایی به صورت انرژی ویژه (مگاکالری در کیلوگرم)  پیشنهاد کرده اند ( کولمن وهمکاران، ۲۰۰۲)­.

۱-۳- عوامل مؤثر بر ارزش غذایی علوفه­های مرتعی

۱-۳-۱-  نوع گیاه و شرایط محیطی منطقه

رشد و رسیدن گیاه به مرحله بلوغ در نواحی مختلف از نظر آب و هوایی متفاوت می باشد به طوری که در نواحی معتدل که دارای بارندگی یکنواختی می­باشند به­ کندی صورت می­گیرد. بنابراین تغییرات مواد مغذی آن­ها دارای شیب تندی نبوده و تغییرات به­ کندی صورت می­گیرد. در صورتی­که در محیط­های گرمتر علوفه‌ها زودتر به سن بلوغ رسیده و روند تغییرات در آن­ها شدید و فرآیند فیبری شدن با شدت بیشتری در زمان کمتر صورت گرفته و قابلیت هضم آنها زودتر کاهش می­یابد (ون سوست، ۱۹۹۴).

مراتع طبیعی که بیشتر چمن­­زارهای دنیا را تشکیل می­دهند از گیاهان متنوعی تشکیل شده­اند که  ارزیابی­های آن­ها از نظر تغذیه دام دارای فرآیندهای پیچیده و روش­های خاصی است. تعیین ارزش غذایی آنها به صورت نمونه برداری مخلوط از علوفه­های مورد چرا، منهای علوفه­های سمی و غیر­سمی قابل مصرف برای دام صورت می­گیرد­­ (قنبری و همکاران، ۱۳۸۶)­. تعیین ارزیابی کیفی و کمّی علوفه­های شاخص و غالب و کلیدی با در نظر گرفتن فاکتورهایی از قبیل خوشخوراکی، مصرف اختیاری دام­، حد مجاز بهره­برداری و سایر فاکتورهای مدیریت چرایی انجام می­گیرد.

ارزش غذایی غلات علوفه­ای از بقولات کمتر است. بقولات از نظر پروتیین و عناصر معدنی به ویژه کلسیم، فسفر، منیزیم، مس و کبالت غنی بوده و با افزایش سن ارزش غذایی آنها کمتر کاهش     می­یابد.

تغییرات مواد مغذی واریته­های یک گونه گیاهی در مراحل رشد یکسان، کمتر ولی در بین   گونه­های مختلف، حتی گونه­های هم­جوار که نزدیک هم رشد کرد­ه­اند متغیر است (ارزانی و همکاران، ۲۰۰۴).

۱-۳-۲- مرحله رشد گیاهی

مرحله رشد یکی از مهم­ترین عوامل مؤثر بر ترکیب و ارزش غذایی علوفه­های مرتعی است. با افزایش سن گیاه، مقدار بافت­های فیبری همانند سلولز و همی­سلولز(کربوهیدرات­های ساختمانی) و لیگنین، نسبت ساقه به برگ و بافت­های با قابلیت هضم پایین­، افزایش یافته و مقدار پروتیین و کربوهیدرات­های قابل حل و تعداد زیادی از عناصر معدنی کاهش می­یابد. یکی از موارد اصلی در کاهش کیفیت علوفه، کاهش نسبت برگ به ساقه است.  برگ­ها نسبت به ساقه­ها کیفیت بالایی داشته و با بالغ شدن گیاه مقدار برگ­ها درعلوفه کاهش می­یابد (بل و همکاران، ۲۰۰۱). با پیشرفت مرحله بلوغ مقدار فیبر محلول در شوینده اسیدی، فیبر محلول در شوینده خنثی و لیگنین (بسته به درجه لیگنینی شدن) افزایش یافته و در نتیجه قابلیت هضم کاهش می­یابد. درصد بالایی از لیگنین در ساقه­ها نسبت به برگ­ها وجود دارد که در مرحله بلوغ به سبب افزایش نسبت ساقه به برگ زیادتر می شود (کولمن وهمکاران، ۲۰۰۲). اثر سن گیاه بر مصرف و قابلیت هضم علوفه در شکل ۱-۱ نشان داده شده است (بل و همکاران، ۲۰۰۱).

فاکتورهایی که تحت تأثیر مرحله رشد گیاه قرار گرفته و از اهمیت بالایی در کیفیت علوفه­های مرتعی برخوردار است قابلیت­ هضم گیاه به خصوص قابلیت هضم ماده آلی آن است که از­۵۰ تا ۷۵ درصد در گیاهان مخلوط مورد مطالعه مراتع سبلان، ­۳۷ درصد در گیاه دم­روباهی، تا ۷۱ درصد در شبدر­کوهی متغیر است (جوانشیر، ۱۳۶۸)­.

۱-۳-۳- تغییرات ژنتیکی

گیاهان در طول تکامل با محیط­های خاصی سازگاری پیدا کرده­اند و نشان دهنده این است که یک ­سری مکانیسم­های محافظتی در گیاهان به وجود آمده است تا گیاهان را در برابر حمله حشرات و حیوانات چراگاهی حفظ کنند. این مکانیسم­ها شامل لیگنینی شدن، کوتینی شدن، سیلیسی شدن و ترکیبات ثانویه­ای مثل فنول­ها و آلکالویید­ها می­باشند (کولمن وهمکاران، ۲۰۰۲). اصلاح کنندگان گیاه می­توانند با ایجاد تغییرات ژنتیکی در گیاه نژادهای برتر و مقاوم در برابر حشره­ها و بیماری­ها بوجود آورند که ارزش غذایی بیشتری داشته باشند. یکی از عواملی که ارزش غذایی گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد مکانیسم  فتوسنتزی است. در این مورد گیاهان سه­کربنه و چهارکربنه را می­توان نام برد چون­که  فراورده­های فتوسنتزی آنها به ترتیب ترکیبات سه ­کربنه (گراس­ها و گیاهان دو لپه­ای مناطق معتدله) و چهار­کربنه (گراس­های نواحی گرمسیری) می­باشند (کولیسون، ۱۹۸۷).

گراس­های چهارکربنه به دلیل داشتن سطوح پایین کربوهیدرات­های غیر ساختمانی باعث کاهش راندمان سنتز پروتیین میکروبیدر نشخوارکنندگان می­شوند. علاوه بر آن دامنه مقدار دیواره سلولی در برگ­های سه­کربنه نسبت به برگ­های چهارکربنه بیشتر بوده و ­به ترتیب­۵۲۰ -۲۴۰ ­در مقابل­۴۰۰ – ۲۳۰ گرم در کیلوگرم است (کولمن وهمکاران ۲۰۰۲). لگوم­ها نسبت به گراس­ها دارای محتویات سلولی  کم­تر و پروتیین بیشتری هستند. مصرف اختیاری لگوم­ها توسط نشخوارکنندگان ۳۰ درصد بیشتر از گراس­ها بوده و مواد هضم شده توسط گوسفند با کارایی بیشتری برای افزایش وزن مورد استفاده قرار می­گیرد (کولمن وهمکاران، ۲۰۰۲).

۱-۳-۴شرایط آب و هوایی و دما    

شرایط آب و هوایی به­ طور غیر مستقیم با تغییر مدت و مراحل رشد گیاهی روی ارزش غذایی گیاه اثر می­گذارند. ­در شرایط آب و هوایی متفاوت­، گیاهان ممکن است مراحل رشد خود را با    سرعت­های متفاوتی طی کنند.

گیاهان رشد یافته در دماهای بالاتر نسبت به گیاهان رشد یافته دردماهای پایین­تر علوفه­ای با کیفیت پایین­تر تولید می­کنند. به­ همین دلیل کیفیت علوفه مناطق گرمسیری پایین است. برای مثال علف چاودار یک­ ساله رشد یافته در دماهای ­­۵۹-۵۰ ­درجه فارنهایت حدود ۵۹ درصد برگ تولید کرده اما زمانی­که در ۷۷-۶۷ درجه فارنهایت رشد کرده تولید برگ به ۳۶ درصد کاهش یافت (بل و همکاران، ۲۰۰۱).

پاشایی (۱۳۸۹) اذعان داشت که گیاهان در اقلیم سرد کم­تر الیافی می­شوند و از کیفیت خوبی برخوردارند و از آنجا که تجزیه­پذیری با بخش الیافی نسبت عکس دارد، گیاهان در اقلیم مرتفع­تر و سرد­تر تجزیه­پذیری بهتری نشان می­دهند.

۱-۳-۵- نوع و بافت خاک

ترکیب علوفه­های مرتعی به­ویژه غلظت عناصر معدنی متأثر از نوع خاک می­باشد، محدود شدن رشد گیاه و کاهش غلظت عناصر معدنی در بافت­ها و یا معمولا هر دو، عکس العمل طبیعی گیاه در مقابل کمبود عناصر معدنی می باشد.pH   خاک نیز می تواند بطور غیرمستقیم در خاصیت جذب عناصر از خاک مؤثر باشد. گیاهان منگنز و کبالت را در خاک­های آهکی به سختی جذب می­کنند حال آنکه کمبود مولیبدن در علوفه در اثر اسیدی بودن خاک است (عمار و همکاران، ۲۰۰۱؛ ادسوگان، ۲۰۰۲).

۱-۳-۶- مصرف کود  

استفاده از کود باعث افزایش کمی و کیفی گیاه می شود اگرچه عقیده براین است که کمبود نیتروژن در خاک موجب کاهش کمّی علوفه می­شود ولی از آنجا که بافت گیاه منعکس کننده ترکیبات معدنی خاک است بر کیفیت علوفه نیز اثر می­گذارد. علوفه­ها در برابر کلسیم، فسفر، پتاسیم، گوگرد و ازت خاک از خودشان عکس العمل نشان می­دهند. استفاده از مقادیر زیاد کود می­تواند به­طور چشم­گیری بر ترکیبات و محتویات عناصر معدنی گیاه تأثیر بگذارد. به­طور مثال استفاده از کودهای نیتروژنه مقدار پروتیین­خام علوفه مراتع به­ویژه گرامینه­ها را افزایش می­دهد، ولی باعث کاهش فروکتان­های غلات علوفه­ای می­شود. علاوه بر این­ها کود می­تواند با تغییر ترکیب بوتانیکی مرتع بطور غیرمستقیم بر ارزش غذایی علوفه مراتع اثر  بگذارند (ادسوگان، ۲۰۰۲).

در کنار عوامل ذکر شده سایر عوامل تأثیر گذار بر کیفیت و کمیت علوفه­های مراتع شامل شرایط جوی، فصل تراکم و نرخ دام گذاری و حتی نوع دام ، زمان ورود و خروج دام به­­ مرتع،     شیب­های مراتع از نظر جغرافیایی، مقدار بارندگی و دوره خشکی کم و بیش و بطور مستقیم و غیر مستقیم را می­توان نام برد.

۱-۳-۷- عوامل ضد مواد مغذی 

وجود ترکیبات مختلف در علوفه­ها می­تواند سبب کاهش عملکرد حیوان، عامل بیماری­زا و حتی مرگ شود. این ترکیبات شامل تانن­ها، نیترات­ها، آلکالوییدها، سیانوگلیکوسیدها، استروژن­ها و مایکوتوکسین­ها می­باشند. وجود و اثر این ترکیبات­ به گونه گیاه­، شرایط محیطی­­ و حساسیت حیوان  بستگی دارد (بل و همکاران، ۲۰۰۱).

۱-۳-۸- مدیریت

درسیستم­های چرا، زمان، تعداد دفعات چریدن و سیستم متمرکز چریدن می­توانند ترکیبات گیاهی، مرفولوژیو فنولوژی گیاه را تحت تاثیر قرار دهند. عامل مهم دیگر که بر ارزش غذایی و تولید علوفه تاثیر دارد نیتروژن خاک می باشد (کولمن وهمکاران، ۲۰۰۲).

۱-۴- طبقه بندی مواد خوراکی

مواد خوراکی را به روش­های مختلفی می­توان طبقه­بندی کرد. طبقه­بندی مواد خوراکی می تواند بر اساس منشاء خوراک (گیاهی یا حیوانی)، مواد مغذی موجود یا خصوصیات فیزیکی (علوفه­ – کنسانتره) انجام پذیرد. یکی از روش­های طبقه­بندی که امروزه به طور گسترده مورد استفاده قرار می­شود روش طبقه­بندی انجمن ملی تحقیقات آمریکامی­باشد. در این روش خوراک­ها دارای یک شماره­گذاری بین المللی هستند. در مجموعه فرهنگ بین المللی لغات بیش از ۱۸۰۰ نوع ماده خوراکی که از منابع گسترده مختلفی تامین می­شوند ذکر شده است (بصیری، ۱۳۸۶).

۱-۴-۱- مواد خشبی

مواد خشبی به اشکال گوناگون یافت می­شوند. مشخصه عمومی همه  آن­ها این است که همگی منشاء گیاهی دارند و از طریق فتوسنتز شکل گرفته­اند. ارزش غذایی و قابلیت تبدیل آن­­ها بستگی به درجه حرارت، مقدار بارندگی، حاصلخیزی خاک ومقدار کاربرد مواد حاصلخیز کننده و غیره دارد. بعضی از علوفه­های خشبی مثل گراس­ها و لگوم­ها به طور ویژه به عنوان غذای حیوانات کشت می­شوند و بقیه موادی که به عنوان خوراک دام مصرف می شوند بقایا و پس مانده­ها­ی کشاورزی هستند که برای مصرف انسان کشت می­شوند (ارسکوف و رایل، ۱۹۹۰).

۱-۵- مشخصات گیاه شناسی تیره­های مورد مطالعه

۱-۵-۱- تیره غلات(گرامینه[۴])

گیاهان علفی یک ساله یا پایا بعضی دارای ریشه افشان برخی شامل ریزوم و دارای ساقه خزنده، ساقه ساده یا پر پشت ریشه زا یا غیر ریشه­زا و بند­بند و تو خالی هستند. برگ­ها دو ردیفه که به طور متناوب در طرفین ساقه قرار می­گیرند. غلاف برگ­ها ساقه پوش با کناره­ی آزاد یا متصل، برهنه یا مژه­دار است. درون غلاف زایده­ی نازکی به­نام زبانک وجود دارد که اغلب غشایی با لبه­ی شرابه­ای مژه­دار  و به ندرت ساده است. گل­آذین شامل واحدهای مشخصی به­نام سنبلک است که یا بر امتداد یک محور مشترک قرار گرفته و تشکیل سنبل مرکب را می­دهند و یا هر سنبلک دارای پایک کم و بیش بلندی است که گاهی انشعاب­های ثانوی پیدا کرده و در نتیجه خوشه مخصوصی تشکیل می­شود که در انتهای انشعاب­های نهایی آن یک سنبلک قرار می­گیرد، این نوع  گل­آذین را خوشه سنبل پانیکل[۵] می­گویند.

سنبلک شامل تعدادی گل و یا گاهی منحصرا دو برگک سبز به نام پوشه کلوم آن را در بر     می­گیرد. ممکن است این پوشه ها دارای سیخک یا فاقد آن باشند. هر گل نیز از دو برگک مخصوص به­نام پوشینه پوشید شده و بالاخره دو پولک دیگر به نام پوشینک، اندام های اصلی گل را در بر می­گیرند. گاهی ممکن است این پوشینک­ها بسیار ریز یا به­ کلی از بین رفته باشند. تعداد پرچم اغلب سه عدد، گاهی دو عدد و به ندرت یکی است. تخمدان بیضی کشیده یا باریک خطی و جنین تک لپه­ای و آلبومن آردی است. خامه دو تایی در قاعده متصل به هم و نیز کلاله دو بخشی و پر مانند دارد (مبین، ۱۳۶۱).

۱-۵-۱-۱- گیاه دم روباهی[۶]

جنس گیاه آلوپکروس یک ساله یا پایا با برگ­های تخت، پانیکول سنبل مانند متراکم، سنبلک شامل یک گل منفرد، پوشه­ها برابر، دارای سه رگ، در انتها تیز یا دارای سیخک کوتاه، پوشنه شفاف، گل فاقد پوشینک، پرچم سه تایی، خامه دو بخشی و کلاله پر­مانند ، دانه به طور جانبی فشرده دارای ناف نقطه­ای می­باشد.

گونه آرونوفیناکنت۳ گیاه پایا، ایستاده، بلند به ارتفاع یک متر یا بیشتر، کم و بیش انبوه، دارای ریزوم روند و پخش، ساقه­ی تقریبا ضخیم، راست ایستاده یا در قاعده زانودار و خیزان، صاف و بدون کرک، برگ دارای پهنک خطی و نوک­دار، تخت به طول ۱۰سانتی متر و عرض یک سانتی متر  در هر دو سطح بدون کرک  و یا تقریبا بدون پوشش کرکی یا در حاشیه زبر، غلاف آن صاف، بدون کرک وکمی متورم، گل، ریز و کوچک و سبز مجتمع در سنبلک­هایی واقع در پانیکول­هایی به طول ۷ سانتی­متر  سنبلک­ها به طول ۵/۳-۵/۴ میلی­متر و کوزه­ای شکل، پوشه­ها در سطح پشتی ناوی شکل، در قاعده به هم پیوسته و دارای مژک­های بلند، در رگبرگ­های جانبی دارای تا کرک­های کوتاه، پوشینه خارجی هم­ قد پوشه، بدون کرک و دارای سیخک باریک، ایستاده یا کمی خمیده و دارای ۳-۵/۳ میلی­متر می­باشد و زمان گل­دهی اردیبهشت- خرداد می­باشد. این گیاه یکی از فراوان­ترین گندمیان سبلان به شمار می­رود. این گونه ویژه شیب­های رو به آفتاب بوده و در ارتفاعات تقریبی­۲۵۰۰ تا­۳۸۰۰ متری به حد وفور یافت می­شود. مقاوم به چرا و پایکوبی و فشردگی خاک، سرما و خشکی است (قهرمان، ۱۳۷۳).

خوشخوراکی این دم­روباهی با ارزش را بر خلاف نمره­ گذاری کد گیاهان مرتعی باید از نوع درجه یک محسوب کرد. این گونه کلاف مانند، ساقه­های گل دهنده فراوان و در نتیجه بذرهای زیادی تولید می­کند. به علت قرارگرفتن در ارتفاعات زیاد، پیش ‌چرا نمی­شود. به هیچ وجه نمی­توان آن ­را در چمن­های مسطح و شیب­دار منطقه مشاهده کرد. این دم­روباهی تولید مناسبی دارد و فقط برای اصلاح مراتع واقع در شیب های رو به آفتاب ارتفاعات زیاد قابل توجیه است.

بطور کلی در خاک­های کم­عمق واقع در اراضی شیب­دار، از نظر حفاظت خاک گیاه بی­رقیب به شمار می­رود این گیاه را می­توان یکی از گیاهان کوهروی محسوب کرد. تنها عیب این گونه با ارزش فقدان آن در مناطق کم ارتفاع (­زیر­۲۰۰۰ متر­) است این دم­روباهی را باید به عنوان یکی از گونه­های معرف ایران و تورانی به حساب آورد. طبق مطالعه جوانشیر (۱۳۶۸) این گیاه در ۳ تیپ از ۱۵ تیپ غالب مراتع ۲۰۰ هزار هکتاری سبلان را تشکیل می­دهد.

۱-۵-۱-۲- علف گوسفندی[۷]

علف گوسفندی، گرامینه چند ساله، دارای انشعابات زیاد دارای ریزویید، ساقه راست یا خمیده، به ارتفاع تا ۶۰ سانتی­متری. برگ­ها در بالا بدون کرک یا در پایین دارای کرک، پهنک برگ­ها خطی نوک کند، نخی شکل، به طول ۲۵- ۳ سانتی­متر طول، پانیکول راست، سرنیزه­ای یا مستطیل باریک به طول ۱۲- ۳ سانتی­متر، سنبله بیضوی یا مستطیلی، به طول­۱۰- ۵ سانتی­متری گلوم­های بالایی، نوک تیز و پایینی سرنیزه­ای، به طول ۳-۲  میلی­متر، تخمدان در رأس بدون کرک، پرچم به طول­۲۵/۱- ۱­میلی­متر است (قهرمان، ۱۳۷۳).

کلیه گونه­های فستوکا از نظر خوشخوراکی و کلاسی در ردیف اول قرار دارند و در تولید مرتع از نقش بسیار مهمی برخوردار هستند. این گیاه نه فقط در مراتع سبلان بلکه در کلیه مراتع کوهستانی آذربایجان گیاه غالب محسوب می­شود. این گیاه در کلیه ارتفاعات مرتعی سبلان و در کلیه برای­ها و شیب­ها حضور دارد. در نام­گذاری بسیاری از تیپ­های گیاهی منطقه شرکت می­کند. عدم حضور آن در چمن­های مسطح و مرطوب با ضعف بردباری آن نسبت به غرقابی قابل توجیه است. علف­گوسفندی با چندین گونه گون خاردار نیم کروی یا بالش وش، شبدر­کوهی، سیاه­گون، جاشیر، جگنه و غیره تشکیل تیپ­های متنوعی را می­دهند. از گندمیان پاکوتاه محسوب می­شود. نسبت به پایکوبی یا تردد دام مقاومت دارد. از نظر­pH  خاک گیاه بی تفاوتی است. زیادی کودهای فسفاته و پتاس را تحمل نمی­کند.

علف­گوسفندی از فستوکاهای برگ باریک محسوب می­شود. پایه­های آن دسته­ای و یا کلافی شکل است. در انواع خاک­ها به ویژه در خاک­های سبک و ضعیف بیشتر یافت می­شود. بنابراین از گیاهان کم نیاز به شمار می­رود.

بر اساس مطالعه جوانشیر (۱۳۶۸) اکوتیپ­ها و یا واریته­های متنوعی از آن در منطقه طرح وجود دارد. تولید آن در واحد سطح کم بوده و ریشه بطیی دارد. در صورت کاشت بهتر است همراه سایر گونه­ها به ویژه گیاهان تیره پروانه واران کاشته شود و هرگز نباید به کشت خالص آن مبادرت شود.

 ۱-۵-۲- تیره حبوبات (لگومینوز)[۸]                                                        

گیاهان تیره­ی حبوبات عموما دارای برگ­های مرکب شانه­ای، گوشوارک­دار و گل­هایی پنج­پر، پنج چرخه­ای با دو چرخه پرچم و یک برچه هستند که به میوه­ای از نوع نیام دو کفه­ای تبدیل می­شود.

برخی از مولفان، تیره­ی بزرگ حبوبات را غالبا راسته­ای جدا و مستقل از راسته­ی گل سرخ    می­دانند که شامل سه تیره­ی میموزه، سِزالپینه، و پاپیلیوناسه است. تیر­ه­ی حبوبات، بعد از تیره­­­­ی کاسنی تقریبا دومین تیره­ی مهم گیاهان گل­دار است که نزدیک به­۴۳۰ جنس و حدود­۱۳۰۰۰­گونه دارد و تقریبا قبل از تیره­ی ثعلب قرار می­گیرد. تمام گیاهان این تیره از نظر آزاد بودن مادگی و یک برچه­ای بودن تخمدان و داشتن میوه به صورت نیام دو کفه­ای مشترک­اند و در دیگر ویژگی­ها کاملا با هم فرق دارند و در سه گروه متفاوت جمع می­شوند. گل دارای کاسه­ی پیوسته، جام منظم یا نامنظم، پر آذین پرهای یا ناوی و یا درفشی است. نافه دیپلوستمون یا ابدیپلوستمون و دارای پرچم های آزاد یا به هم پیوسته است. تخمک­ها واژگون یا نیمه واژگون و خمیده و یا کمانی، فاقد آلبومن و یا واجد آلبومن تحلیل رفته است­  ( مبین، ۱۳۶۱).

  ۱-۵-۲-۱- شبدر­کوهی[۹]                                                     

گیاه شبدر­کوهی از تیره­ی لگومینوزها و زیر تیره­­­ی پروانه آساها می­باشد. گیاهان این تیره علفی یا چوبی­، دارای گل­هایی نامنظم و جامی با پر­آذین درفشی هستند. پرچم­ها ­۱۰ ­­­عدد و غالبا به           هم­پیوسته­اند. تخمدان محتوی تخمک­های واژگون و دانه­ها فاقد آلبومن هستند. این زیر تیره شامل   گونه­های بسیاری در مناطقی معتدل و سرد است.

گیاهان جنس شبدر گیاهانی هستند یکساله، بندرت پایا و چند ساله، دارای برگ­هایی شبدری با سه برگچه و گل­هایی مجتمع در گل­آذین کپه­ای انتهایی و یا محوری هستند. کاسه­ی گل دارای ۵ دندانه، ناو در انتها مدور، گلبرگ­ها حداقل در پایین پیوسته به لوله­ی پرچم­ها و پرچم­ها دارای میله­هایی در بالا کم و بیش عریض­اند. نیام به هنگام رسیدن غشایی،  دارای ۱ تا ۴ دانه غالبا ناشکوفاست و در کاسه یا جام باقی می­ماند. این جنس حدود ۳۷ گونه در نواحی مختلف ایران دارد.

شبدر­کوهی­سفید گیاهی پایا، تقریبا یا کاملا بدون کرک، چمنی، طول ساقه­ی آن­۱۰-۵۰      سانتی­متر، ازبن خوابیده، وگسترده به خاک، برگ آن سر برگچه­ای دارای دمبرگ بلند با برگچه­های     واژ­تخم­مرغی، در حاشیه دارای دندانه­های اره­ای، گوشوارک فلسی و یکباره منتهی به زایده­ای درفشی شکل رنگ گل صورتی یا صورتی مایل به سفید با دمگل برگشته، تجمع در کپ­های تقریبا کروی یا تخم­مرغی با دم­گلی محوری و بسیار بلند­تر از برگ: کاسه بدون کرک، ۲ بار کوتاه تر از جام با      تقسیم­های سر نیزه­ای دو دندانه بالایی آن کمی طویل­تر و برابر با بخش لوله­ای، نیام برجسته، قوزدار و بدون پایه خطی و محتوای ۳-۴ دانه است. موسم گل­دهی این گیاه اردیبهشت – خرداد می­باشد (قهرمان، ۱۳۷۳)­.

شبدر­کوهی یکی از با ارزش­ترین و غالب­ترین گیاهان مراتع سبلان به شمار می­رود. گیاه کم توقعی است که از ارتفاع تقریبی­۱۵۰۰ تا­۳۱۰۰ متر به ویژه در چمن­ها و شیب­های رو به شمال و یا چمن­های شیب دار به ­حد وفور یافت می­شود. رطوبت و خشکی زیاد سطح انتشار آن را کنترل دارند. بدین ترتیب که در چمن­های بسیار مرطوب منطقه حتی به عنوان نمونه نیز دیده نمی­شود. به هنگام بهار و یا آغاز فصل چرا زادآوری­های مطلوبی را در شیب­های رو به آفتاب دارد. ولی متناسب با فاصله گرفتن از فصل بارندگی و خشک شدن سطح خاک، پایه­های جوان شبدر­کوهی نیز خشک شده واز بین می­روند و به همین دلیل است که نمی­توان شاهد پایه­های چند ساله آن در شیب­های رو به آفتاب بود.        شبدر­کوهی در صورت مناسب بودن زهکشی خاک رطوبت زیاد را نیز ­بخوبی تحمل می­کند. دلیل این امر نیز فراوانی آن در چمن­های کم ­شیب است که به وسیله عشایر به نحو مطلوبی آبیاری می­شوند (قهرمان، ۱۳۷۳).

شبدر­کوهی خوشخوراک­ترین گیاه مرتعی سبلان بوده و توام با جو بنفش، علف­گوسفندی، و سایر گراس­ها پوششی مناسبی را تشکیل می­دهد. شبدر­کوهی در نام گذاری چهار تیپ گیاهی نیز شرکت    می­کند.

۱-۶- قابلیت هضم علوفه ­ها


[۱] – Festuca ovina­

[۲] – Trifolium repens

[۳] – Alopecurus arunofinacenr

[۴]GRAMINEA

[۵]Panicule

[۶]Alopecurus arunofinacent­

[۷] Festuca ovina

[۸]Fabaceae

[۹]Trifolium repens

 

90,000 ریال – خرید

تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.

 جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

 

 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید


جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

سبد خرید

  • سبد خریدتان خالی است.

دسته ها

آخرین بروز رسانی

    جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳

اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.