مقاله لایه اوزون


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

حقیقت امر لایه ازن چیست؟

لایه ازون در قسمت شمالی زمین در سال ۱۹۸۰ بین ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است. برای رفع این مشکل جمعی از بهترین متخصصان زمین شناسی هر سال برای تحقیق وجستجو دور یکدیگر جمع می شوند .در سال ۱۹۹۲ پروتکل مونترئال درباره لایه اوزون مطالعه و تحقیقی داشت که فهمید بزرگ شدن سوراخ لایه اوزون بستگی به آلودگی هوا و تولید مواد سمّی دارد. در همان سال سازمان ملل متحد و حفاظت از محیط زیست برنامه ای را طرّاحی کرد که این برنامه جهت محافظت و حمایت از محیط زیست و مخصوصا لایه اوزون به نام برنامه UNEP طراحی کرد که این برنامه جهت جلوگیری از تولید مواد سمّی و مواد شیمیایی آلوده کننده است. مولکولهای اکسیژن (O2) به اکسیژن اتمیک (O) تبدیل می شوند. اکسیژن اتمیک به سرعت با مو لکولهای بیشتری ترکیب شده و به شکل اوزون می شود. ان پوشش حرارتی که در سطح بالا رشد کرده و سلامتی لایه اوزون را به خطر انداخته است و این مورد باعث شده است که اگر استراتوسفر نباشد ما نتوانیم بدون آن زنده بمانیم. بالای استراتوسفر مقداری از آلودگی مضّر اشعه مادون بنفش را و همچنین تشعشعاتی از خورشید ( امواج بین ۳۲۰ تا ۲۴۰) را که باعث می شود لایه اوزون آسیب ببیند و همچنین جان گیاهان به خطر بیفتد را جذب میکند. اشعه مادون بنفش با تابیدن نور مولکولهای اوزون را می شکافد ولی اوزون می تواند تغییر شکل بدهد و عکس العمل زیر ازآن حاصل می شود:

 O + O2 → مادون قرمز + O3

O2 + O →  O3

همچنین اوزون در اثر عکس العمل زیر نابود میشود :

 O3 + O →  O2 + O2

 عکس العمل دوم با افزایش پیدا کردن ارتفاع آهسته انجام می شود امّا عکس العمل سوم سریعتر انجام می شود. دربین همکاری عکس العمل ها تمرکز اوزون درحال تعا دل است. دربالای اتمسفر اکسیژن اتمیک هنگامی که اشعه مادون بنفش در سطح بالایی است، پیدا می شود. در اثر حرکت استراتوسفر هوای متراکم تری بدست می آید وجذب اشعه ی مادون بنفش افزایش می یابد و سطح اوزون به حد اکثر و تخمینا” km 20 می رسد. همراه با تئوری کمپمن یک مشکل نیز وجود داشت که این مشکل در سال ۱۹۶۰ تشخیص داده شد وحقیقت این بود که اوزون به وسیله عکس العمل ۴ آهسته حرکت می کرد و دیده نمی شود. گرم شدن زمین ترمیم حفره اوزون را به تعویق می اندازد دانشمندان هشدار داده اند پدیده گرم شدن زمین می تواند تلاشها برای ترمیم حفره اوزون را که قرار بود تا سال ۲۰۵۰ انجام گیرد، حدود ۳۰ سال به تعویق اندازد .این موضوع به رقم پیشرفت هایی است که برای از رده خارج کردن مواد شیمیایی مخرّب اوزون انجام شده است.

طبق گزارشی کاهش فراوانی در مصرف گازهای ساخته دست انسان بنام (کلروفلورو کربن) پدید آمده است .اینها گازهایی هستندکه لایه محافظ زمین را می خورند .دانشمندان گفتند:اگر کشورها مصمم به دنبال نمودن این روند باشند ،(حفره داخل لایه اوزون به آغاز به جمع شدن و کوچک شدن خواهد نمودتا اینکه ظرف ۵۰ سال ترمیم خواهد شد . ) این جمع بندی و نتیجه گیری توسط (مجمع بررسی فرایند های استراتوسفر و نقش آن در آب و هوا SPARC به عمل آمد .این مجمع از صد ها کارشناس اقلیمی که دسامبر سال ۱۹۹۹در آرژانتین گرد هم آمدندو در سایه توجهات سازمان هواشناسی جهانی تشکیل جلسه دادند،شکل گرفته است. این دانشمندان هشدار دادند: حتّی اگر کاهش مصرف گازهایCFC برآورده شود،پدیده گرم شدن زمین_که نتیجه تولیید گازهای گلخانه ای با وجود کربن به عنوان عنصر اصلی آن است و از سوختهای سنگواره ای بدست می آید _میتواند محلت ترمیم حفره اوزون را چند دهه به تعویق اندازد.به عنوان یک تناقض ، گرم شدن زمین ،جو را در نزدیکی سطح زمین حرارت میدهد اما لایه پایینی (استراتوسفر) یعنی جایی را که اوزون قرار دارد همچنان سرد نگه میدارد . این دماهای پایین به ویژه درزمستان مسبب جمع شدن ابرهای استراتوسفر در نواحی قطبی میشود . این پدیده آغازگر واکنشهای نابود کننده اوزون توسط مولکولهای کلری استکه توسط کلروفلورو کربن ها آزاد میشوند. پیش بینی های دایر بر این که حفره اوزون که بالای قطب جنوب قرار دارد، به زودی کوچک خواهد شد با آخرین اطلا عات مغایرت دارد که نشان میدهد که این حفره درحال گسترش است وبه طور بی سابقه ای در چند سال اخیر بزرگ شده است.

layeozon_bankmaghale.ir_

تاریخچه سوراخ شدن لایه اوزون :

ابتدا: جریان تاسف بار سوراخ شدن لایه اوزون در لایه زیر استرا توسفر در بالای منطقه انتارکتیکا اولین بار در دهه هفتاد (۱۹۷۰ تا ۱۹۷۹) توسط یک گروه تحقیقاتی به نام BAS کشف شد .این گروه در مورد اتمسفر بالای منطقه انتارکتیکا از یک ایستگاه تحقیقاتی مشاهده می گردند. ایستگاه تحقیقاتی BAS فالکر اولین بار در حالی تحقیقات را انجام داد که اندازه گیری اولیه در سال۱۹۸۵برای اولین بار سوراخ شدن لایه اوزون آنچنان نگران کننده بود که دانشمندان تصور میکردند که دستگاهای اندازه گیری خراب است .آنها دستگاه های دیگری جانشین آن دستگاه ها کردند تا آنکه نتایج بدست آمده اندازه گیری های اولیه را تایید کرد . چند ماه بعد که سوراخ شدن لایه اوزون قابل مشاهده بود، (پس از مشاهده سوراخ شدن لایه اوزون تحقیقات قبلی تایید شد) از طرف دیگر اطلاعات ماهواره TOMS سوراخ شدن لایه اوزون را نشان نمی داد، بدین دلیل که نرم افزارهایی که اطلاعاتی در مورد لایه اوزون می داد به صورتی برنامه ریزی شده بود که لا یه اوزون در منطقه کوچکی مورد بررسی قرار می گرفت. بررسی های بعدی ، اطلاعات بدست آمد هنگامی که نتایج گروه BASمنتشر نشد،مورد تایید قرار گرفت و بیانگر این مطلب بود که سوراخ شدن لایه اوزون به طور سریع و در مقیاس بزرگی بر بالای منطقه انتارکتیکا انجام می شود.

اوزون لایه ای را در استراتوسفر تشکیل می دهد که منطقه استوا باریکتر و در دو قطب پهن تر است .میزان اوزون در بالای سطح کره زمین به وسیله مقیاسی به نام DU Dobson units اندازه گیری میشود که این میزان در منطقه استوایی در حدود ۲۶۰DU است و به میزان بیشتری در جاهای دیگر است. این در حالی است تغییرات فصلی بسیار وسیعی اتفاق میافتد واین در حالی شکل می گیرد و اشعه ماورای بنفش در لایه استراتوسفر نفوذ میکند یا آن را می شکافد.

 بخش بوم شناسی انسان شناسی و فرهنگ بر آنیم تا به پرسمان های محیط زیستی بپردازیم. بدیهی ست که در این مسیر از مسائل فرهنگی مرتبط با موضوع غافل نخواهیم شد. از این رو هر نوشتار شامل دو بخش است

؛ بخش نخست به معرفی و بررسی پروبلماتیک محیط زیست می پردازد، در بخش دوم رویکرد فرهنگی را لحاظ خواهیم کرد.

بخش نخست: رویکرد زیست محیطی

در جنگل های بارانی(Rain Forest) بیشترین تنوع گیاهی و جانوری مشاهده می شود. این جنگلها در مناطق گرمسیری از جمله آمریکای جنوبی و مرکزی، آفریقا، هندوستان، سری لانکا، ماداگاسکار و منطقه ی خاور دور قرار گرفته اند و بیشترین اکسیژن جو را تامین می کنند.  امروزه با تخریب بالای این جنگل ها روبرو هستیم که۴ دلیل عمده می توان برای آن در نظر گرفت. نخست آنکه، کشاورزان جنگلهای بارانی را آتش می زنند تا از زمین آن به عنوان مزرعه استفاده کنند. پس از کشت چند ساله در این مزارع، خاک آن ضعیف می شود و قدرت باردهی را از دست می دهد. از همین رو کشاورزان به سراغ جنگل های دیگر می روند. دوم آنکه برخی از کارخانه، جنگل های بارانی را می سوزانند و آنها را تبدیل به مراتعی برای چرانیدن دام ها می کنند. اما این چراگاه ها دیری نمی پاید که مواد غذایی خود را از دست می دهند و از این رو کارخانه ها به سراغ جنگل های دیگری می روند. سومین مورد، کارخانه های چوب بری و الوار سازی هستند. بزرگترین ضربه به جنگل های بارانی را همین کارخانه های می زنند زیرا آنها درختان با چوب مرغوب و استحکام بالا را قطع می کنند حال آنکه سرعت رشد این درخت ها بسیار پایین است. چهارم آنکه هنگامی که یک درخت بزرگ در جنگل قطع می شود برای آنکه بتوان آن را از جنگل خارج کرد بسیاری از درختان دیگر هم  از بین می روند. مشخصه های اساسی این جنگل های عبارتند از: انبوه گیاهان، درجه حرارت بالا، و بارش زیاد باران در طول سال. جنگل های بارانی از بیشترین تنوع زیستی در اکوسیستم برخوردار هستند. اگرچه آنها مساحتی کمتر از ۷ درصد سطح زمین را به خود اختصاص داده اند .  یک هکتار از جنگل های بارانی گرمسیری، بیش از ۶۰۰ نوع گیاه را شامل می شود.اما با هر درختی که توسط انسان ها قطع می شود توازن اکوسیستم به هم می خورد.  جانوران بسیاری آشیان خود را از دست می دهند و یا آسیب می بینند. اما اگر درختی به طور طبیعی بر زمین بیفتد بسیاری از جانوران فرصت ترک آشیان خود را خواهند داشت. در این حالت نور خورشید می تواند بر زیر سایبان بتابد و بنابراین گیاهان زیر سایبان مجال رشد می یابند. در جنگل های بارانی، درجه حرارت و میزان بارش باران باید در حد بالایی باشد، و در طول سال با یکدیگر متناسب باشند. جنگل هایی که چنین ویژگی هایی را دارا می باشند، بر روی خط استوا در جنوب و آمریکای مرکزی، آسیا، آفریقا، و استرالیا واقع شده اند. بزرگترین جنگل های بارانی در جهان در جنوب آمریکا، منطقه ی وسیع و پر از درخت حوزه ی رود آمازون در برزیل و کشورهای همسایه می باشد. مساحت این منطقه بیش از ۳٫۵ میلیون کیلومتر مربع است، که این میزان در حدود نیمی از کل جنگل های بارانی جهان را پوشش می دهد. در آسیا دو جنگل بارانی عظیم وجود دارد که یکی از آنها که از دیگری بزرگتر است در امتداد مجمه الجزایر مالایی قرار گرفته است که این منطقه جزایر بورنئو Borneo، سوماترا Sumatra، شبه جزیره مالایا و جمهوری فیلیپین را شامل می شود. از دیگر جنگل های بارانی مهم در آسیا می توان به جنگل هایی اشاره کرد که نخستین بار در گینه ی نو، و استرالیای شمالی دیده شد. در آفریقا، بیشتر جنگل های بارانی در امتداد کرانه ی آتلانتیک و حوزه ی رودخانه ی کونگو قرار گرفته اند. در نیم کره ی شمالی و جنوبی، مناطق کوچکی از جنگل های بارانی معتدل دیده می شوند که در امتداد کرانه هایی با بارش و رطوبت بالا و زمستان های معتدل قرار گرفته اند. برای نمونه چنین جنگل های بارانی معتدلی در کرانه ی شمال غربی اقیانوس آرام ایالات متحده ی آمریکا و جنوب غربی کانادا می باشند. جنگل های بارانی عموما گرم و مرطوب هستند. میانگین دمای سالانه ی آن ۲۵ درجه ی سانتیگراد است. دما در نزدیکی خط استوا در طول سال تفاوت اندکی می کند، بنابراین دمای جنگل های بارانی تقریبا در طول سال یکسان می باشد. میانگین پایین ترین دما در حدود ۱۸ درجه ی سانتیگراد است. جنگل های بارانی در مناطقی که دما تا صفر درجه ی سانتیگراد پایین می آید شکل نمی گیرد چراکه گیاهان بومی و حیوان ها با جنگلهای تغییر ناپذیر تطابق نمی یابند. دما در جنگل های بارانی نه تنها به فاصله ی آن از خط استوا بستگی دارد بلکه تحت تاثیر ارتفاع نیز قرار می گیرد. با افزایش  ارتفاع، دمای شبانه به شکلی محسوس افزایش می یابد. این تغییر و تنوع در دما بر اکولوژی جنگل تاثیر می گذارد. ریزش سالانه ی باران در جنگل های بارانی می تواند از ۱٫۸ میلیمتر تا ۹٫۰ متر در نوسان باشد. آنچه که مشخصه ی یک جنگل بارانی واقعی ست، توزیع ریزش باران در طول سال است- هیچ فصل خشکی در جنگل های بارانی وجود ندارد. در این جنگل ها هر ماه، در حدود ۱۰۰ میلیمتر باران می بارد. اگر زمانی جنگل های بارانی با دوره های خشکسالی روبرو شود این دوره ها معمولا کوتاه مدت و یا پیش بینی ناپذیر بوده اند. در بسیاری از اقلیم ها، بخار آب باران به مناطق  دور می رود و به صورت باران در آن مناطق فرود می آید، اما در جنگل های بارانی نزدیک به ۵۰ درصد از بارش باران حاصل تبخیرهای محلی ست. هوای مرطوب و گرمی که اطراف جنگل های بارانی را در بر گرفته است، محیط زیست را تشکیل می دهد که مانع از خروج آب زیاد از آن منطقه می شود. آب باران  جنگل های بارانی به ۳ شکل در می آید؛ حجم زیادی از این آب توسط برگها و شاخه های درختان گرفته می شود. مقداری از آن از برگها و ساقه ی درختان به پایین فرو می ریزد و به زمین می رسد. اما درصد بالایی از این آب تبخیر می شود و به شکل قطرات ریزی در هوای مرطوب معلق می ماند. با وزش ملایم نسیم این قطرات ریز آب به طبقات بالاتر جو می روند و در آنجا سرد می شوند و ابرها را تشکیل می دهند. وقتی که مقدار قطرات وارد شده در جو به میزان مناسبی رسید فشرده و متراکم می شوند و به صورت قطرات باران بر زمین فرو می ریزند و این چرخه ادامه می یابد. برخلاف انبوه بیشه زارها که در جنگل های بارانی وجود دارد خاک این جنگل ها از نظر مواد مغذی و لازم که می باید توسط ریشه ی گیاهان جذب گردد ضعیف است. علت این کمبود مواد معدنی نیز آن است که مقدار زیادی از این املاح توسط باران های شدید جنگل های بارانی و دمای بالای آن ها از بین می رود. برای جبران ضعف خاک، بسیاری از درختان گرمسیری مواد مغذی که در خاک موجود است جذب می کنند و در بافتهای زنده شان نگهداری می کنند. برخلاف آنچه در جنگل های بارانی روی می دهد در جنگل های گرمسیری، خاک های غنی جنگل های گرمسیری بهتر می توانند مواد مغذی را در خود ذخیره کنند و از این رو خاک غذای مورد نیاز درختان را برای آنها فراهم می سازد. زمانی که عمر درختان جنگل های گرمسیری به پایان می رسد، مواد غذایی از طریق تجزیه وارد خاک می شوند و خاک این جنگل مانند صندوقی مواد غذایی در خود حفظ می کند، حال آنکه در جنگل های بارانی، مواد خوراکی به سرعت توسط دیگر موجودات زنده جذب و مصرف می شوند. ساختار جنگل های بارانی به دلیل لایه های بیشمار گیاهی از سایر جنگل ها متمایز می گردد. سه لایه در جنگل های بارانی وجود دارد: لایه ی پایین ، لایه ی میانی  ، لایه ی بالایی. لایه ی پایینی آن یعنی ، از گیاهان بوته ای مانند زنجفیل وحشی و نهال ها و درختان کوچک تشکیل شده است. تنها دو درصد از نور خورشید توسط بخشهای بالایی درختان جذب می شود بنابراین گیاهان در لایه ی پایینی با چنین شرایطی تطابق می یابند. بسیاری از این برگ ها در پشت خود رنگ قرمز گرفته اند تا از این طریق بتوانند اندک نوری را که به بخش پایینی جنگل می رسد جذب کنند. این رنگ قرمز آن ها را قادر می کند تا بیش از برگ های سبز، انواع نورها با طول موج های گوناگون را دریافت نمایند. بر فراز این لایه و در زیر سایبان لایه ی میانی قرار گرفته که شامل درختانی با اندازه ی متوسط و بوته ها می باشد. لایه ی بالایی سایبان canopy نام دارد که در آن نوک درختان لایه ی پیوسته ای را تشکیل می دهد. چنین لایه ای می تواند آب باران و نور خورشید را محصور کند. ارتفاع و بلندی سایبان از منطقه ای به منطقه ی دیگر و از جنگلی به جنگل دیگر متفاوت می شود و این میزان از ۲۰ تا ۵۰ متر در تغییر است. این بوته زارها و بیشه زارها سرشار از زندگی و پویایی هستند، و پژوهشگران جنگل برای دستیابی به این اکوسیستم رمزآلود روش های بومی را توسعه بخشیده اند. پژوهشگران از بالن های  هوای داغ، کابل ها، سکوها، برج ها، و حتی ربات هایی استفاده می کنند تا میلیون ها گونه ی گیاهی و جانوری ای را که آشیان هایشان را بر فراز بلندی می سازند مورد مطالعه قرار دهند. از حوادث طبیعی دیگر که در جنگل های بارانی رخ می دهد  فرو افتادن درختها را می توان نام برد که این اتفاق ساختار منظم جنگل های بارانی را به هم می زند. درختها در جنگل های بارانی غالبا توسط گیاهان بالا رونده و ساقه های پیچان به یکدیگر متصل می شوند، و از این رو افتادن یکی از درختها می تواند موجب فشار آوردن و بر زمین انداختن سایر درختان گردد. در نتیجه ی این اتفاق راه ورودی برای نور خورشید به جنگل ایجاد می شود و گیاهان و جانوران جدیدی در این منطقه مجال رشد می یابند. رخدادهای دیگری نیز ممکن است در سایبان جنگل فضاهای گشوده ی وسیع تری را ایجاد کنند، از جمله ی آنها می توان به کمربند گردبادهای کاراییبhurricane belt in the Caribbean  و کمربند طوفان در امتداد کرانه ی غربی اقیانوس آرام اشاره کرد که بدین ترتیب وزش بادهای مرتفع و طوفان ها سهمگین، صدها درخت را هر چند دهه یکبار بر زمین می اندازند. در مقیاسی خرد، گیاهان جنگل های بارانی در حوزه ی رودخانه ی کونگو در آفریقا، خوراک متداول پستانداران بزرگ از جمله فیل ها را تشکیل می دهند. دانشمندان بر این باورند که این دخالت های طبیعت و به دنبال آن نوزایی جنگل، در واقع فرایندهایی حیاتی ست که موجب پدید آمدن جنگل هایی متنوع و سالم می شود. در واقع جنگل های بارانی یکی از کهن ترین اکوسیستم های موجود بر روی زمین هستند. به همین دلیل هم این اکوسیستم دارای تنوع گیاهی و جانوری بی نظیری ست که برخی از آن ها کاملا بومی جنگل های بارانی هستند. نکته ی جالب آن است که اگر چه گونه های بیشماری در این جنگل ها وجود دارد با این حال باز هم، یکپارچگی این جنگل ها در یک شکل کلی ترحفظ شده است. اغلب درختان جنگل های بارانی ارتفاع زیاد و تنه ی باریکی دارند. استثنا در این زمینه را می توان درخت های ضخیم نخل دانست که در جنگل های بارانی بسیار دیده می شوند حال آنکه در جنگل ها به ندرت یافت می شوند.

  بخش دوم: رویکرد اقتصادی و فرهنگی

جنگل های بارانی به شکلی شگفت انگیز در منابع طبیعی غنی هستند- به ویژه در چوب، مواد معدنی و نفت خام- که این ها در بازار جهانی به قیمت بالا به فروش می رسند. درختان این جنگل ها به دلیل دوام وزیبایی شان از بهای بالایی برخوردارند. برای بسیاری از کشاورزان و مزرعه داران، جنگل های بارانی منابع خوبی برای چرای دام ها و یا زمین های کشاورزی محسوب می شوند. همچنین این جنگل ها آشیان مناسبی برای برخی از حیوانات عجیب از جمله طوطی های رنگارنگ و یا میمون ها هستند، حیواناتی که با قیمت های بالا در بازار جهانی به فروش می رسند. از سوی دیگر تنوع بسیار بالای انواع موجوداتی که در این جنگل ها دیده می شود این جنگل ها را به مکان پرارزشی برای دستیابی به گیاهان دارویی و یا محصولات کشاورزی تبدیل کرده است.  امروزه پروژه های پژوهشی چند ملیتی در حال بررسی گیاهان جنگل های بارانی به عنوان درمانی برای بسیاری از بیماری ها که از مهمترین آن ها می توان به سرطان و ایدز اشاره کرد هستند. شاید بتوان گفت که بزرگ ترین دستاورد جنگل های گرمسیری، نگهداشت نظام های محافظتی حیات زمین است. این سرویس های محیطی بنیادی، مواد غذایی لازم از جمله نیتروژن و فسفور را به گردش در می آورند، دی اکسید کربن را از هوا جذب و دما را تنظیم  می کنند. اقتصاد دانان میانگین ارزش خدمات محیط زیستی تامین شده توسط یک هکتار از جنگل های بارانی کاستا ریکا  Costa Rican را بین ۱۳۰۰ تا ۲۷۰۰ دلار بیش از سودی که اغلب کشاورزان با تبدیل زمین به چراگاه ها، زمین های کشاورزی و یا کاشت درختان عایدشان می شود برآورد کرده اند. درباره ی اقوام بومی جنگل های بارانی می توان به بومیان آفریقا، بورنئو، پوپوآی گینه ی نو، مردم آمریکای جنوبی اشاره کرد. اغلب جنگل های بارانی گرمسیری آشیانه ی هزاران ساله ی اقوام بومی است که برای تامین معیشت خود به این جنگل ها وابسته بوده اند. بسیاری از این بومیان در اعماق جنگل ها زندگی می کردند، مکان هایی که تا امروز هم دستیابی به آنها جز از طریق مسیر رودخانه ممکن نیست. انسان شناسان بر این باورند که در حدود یک هزار فرهنگ بومی در جنگل های بارانی سرتاسر جهان زندگی می کنند. در میان بسیاری از گروه های کوچک  می توان به یانومامو Yanomamo، آشانینکا Ashaninka، کایاپو Kayapo در آمریکای جنوبی اشاره کرد. اگرچه هر یک از گروه ها دارای فرهنگ و آداب و رسوم متفاوتی است اما در وابستگی به محل زندگی شان که همان جنگل های بارانی می باشد با یکدیگر شباهت فراوان دارند. اقوام بومی غالبا پیچ و خم های زندگی در جنگل را به خوبی می دانند و دانش بومی آنها که شامل استفاده های پزشکی از انواع گیاهان، دانش مربوط به سایر جانداران، الگوهای بارش باران و غیره که به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد، از سطح بسیار بالایی برخوردار است. بسیاری  از مردم بومی میوه های جنگلی، دانه ها، هیزم، مواد مورد نیاز برای خانه سازی، و گوشت شکار را از جنگل های بارانی جمع آوری می کنند. بسیاری هم در مقیاس اندکی برای تهیه ی غذا و گیاهان دارویی به کشاورزی وابسته اند. با استفاده از تکنیکی به نام زراعت گردشی shifting cultivation، بسیاری از بومیان زمین ها را شخم می زنند و آنها را به زمین هایی برای کشت محصول (غذا و دارو) تبدیل می کنند. گاهی هم بومیان با آتش زدن جنگل ها، زمین ها را پاک سازی می کنند. با این روش کشاورزی ، فرایند پاک سازی آسان تر و مواد مغذی در خاک سریع تر آزاد می شوند. از آن جایی که خاک جنگل های بارانی از نظر مواد غذایی ضعیف است، محصولات باغات پس از چندین سال به شکل چشم گیری کاهش می یابند، تا جایی که باغ متروکه می شود، و قطعه های زراعتی پاک و دوباره گیاه کاری می شوند. این روش کشاورزی هزاران سال است که مورد قبول و اعتماد بومیان جنگل های بارانی ست. بدین ترتیب جنگل های بارانی با این شیوه آسیبی نمی دیدند، زیرا این جنگل ها نسبت به جمعیت قبایل بومی آنقدر پهناور هستند که این میزان استفاده به آنها ضرری وارد نمی کند. اما در نیمه ی دوم قرن ۲۰ به دلیل مهاجرت مستعمران به منطقه، تعداد قبایل بومی افزایش چشمگیری یافت. این قبایل متوجه زمین های به ظاهر بکر و اشغال نشده گشتند و تحدیدی جدی برای بقای اقوام بومی و سکونتگاه هایشان در جنگل های بارانی شدند. قطع درختان برای الوار سازی، بهره برداری از معادن، استخراج نفت و گاز، تا حد زیادی اندازه ی جنگل های بارانی سرتاسر جهان را کاهش دادند، و زمانی که مساحت جنگل ها کاهش یابد، مردم بومی مجبور می شوند برای مقدار زمین محدودی که برایشان باقی مانده است به رقابت بپردازند. در چنین محیط زیست رقابتی ای، حتی همان شیوه ی متداول و پایدار کشاورزی بومی که در گذشته خللی بر جنگل وارد نمی کرد، می تواند آسیب های جدی به اکوسیستم جنگل های بارانی وارد سازد. علی رغم ارزش بالایی که جنگل های بارانی در بسیاری از جهات دارند با این حال با سرعت بالایی در حال تخریب شدن هستند. برخی از دانشمندان تخمین زده اند که در آغاز دهه ی ۹۰، جنگل های گرمسیری با آهنگ ۲۸ هکتار در دقیقه یا به عبارتی ۱۴ میلیون هکتار در هر سال نابود می شوند. تنها در سه دهه ی گذشته، در حدود ۵ میلیون کیلومتر مربع یا به عبارتی ۲۰ درصد از کل جنگل های گرمسیری دنیا از بین رفته اند. در نتیجه ی این جنگل زدایی، بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری نیز منقرض می شوند، زیرا این گونه ها خارج از جنگل های بارانی قادر به ادامه ی حیات نیستند. دلایل جنگل زدایی از مکانی به مکان دیگر متغیر است اما برخی از الگوها در میان همه ی جنگل ها مشترک هستند، از آن جمله می توان به شرکت های الوار سازی اشاره کرد که درجستجوی چوب های مرغوب درختان را قطع می کنند، و یا شرکت هایی که به دنبال نفت هستند و سایر موارد اشاره کرد. از سال های ۱۹۷۰، شماری سازمان های ملی و بین المللی برای ارتقاء محافظت از جنگل های بارانی تاسیس شده اند که این تعداد در حال افزایش نیز می باشد. در سال های اخیر دو رویکرد عمده برای محافظت از جنگل های بارانی گرمسیری به کار می رود: نخست، نگهداری و حفاظت جدی و دوم توسعه ی پایدار. برای نمونه مناطق محافظت شده در ذیل دسته ی نخست قرار می گیرد. از سویی محافظت از این مناطق قیمت زیادی در پی خواهد داشت. اجتماعاتی که در نزدیکی جنگل های بارانی زندگی می کنند، برای غذا و هیزم خود به این جنگل ها وابسته اند. بنابراین هنگامی که در استفاده از این منابع محدود می شوند، برای برطرف کردن نیازهای خود و خانواده شان با مشکل جدی روبرو می شوند. برای کمرنگ کردن این اثرات، برنامه هایی بر مبنای جامعه مدون شده اند که انتخاب های اقتصاد پایداری می باشند و می توانند به جای استفاده های مخرب از زمین ها و یا برداشت محصول در دستور کار قرار بگیرند. یکی از راه های جایگزینی می تواند الوار سازی پایدار جنگل های بارانی باشد که در این روش درخت ها با دقت فراوان برای قطع شدن گزینش می شوند، تا کمترین تاثیر بر اکوسیستم جنگل وارد آید. یکی دیگر از راه هایی که می توان به جای تخریب جنگل های بارانی در نظر داشت، درو و برداشت و سپس فروش پایدار محصولات جنگل های بارانی ست، محصولاتی از جمله دانه های گیاهی نخل های خرما که دانه های روغنی تاگوآ  tagua nuts و دانه های روغنی برزیل نامیده می شود. منبع دیگر درآمد برای بومیان می تواند جستجوی آنها برای یافتن گیاهان دارویی باشد. در سال های اخیر پرورش نوعی پروانه ی بسیار زیبا متداول شده است. بومیان از فروش این پروانه که در بازار جهانی با قیمت خوبی به کشورهای اروپایی فروخته می شود امرار معاش می کنند. همچنین اکوتوریسم یا طبیعت گردی با بر جای گذاشتن کمترین آثار مخرب بر جنگل های بارانی می تواند منبع مالی مناسبی برای بومیان محسوب گردد.

عنوان : تصفیه فراورده های نفتی

کلمات کلیدی: عاری نمودن آن از آب، تصفیه برش های سبک، روش‌های ملایم کردن، رنگ بری و بی بو کردن نفت، تصفیه روغن‌های گریس‌کاری

عملیاتی که در تولید و تصفیه نفت بر روی نفت خام انجام می‌گیرند، عبارتند از: روش‌های گوناگون تقطیر ، روش‌های فیزیکی و شیمیایی تصفیه و تفکیک و روش‌های تغییر و تبدیل مواد در واحدهای مربوطه. بنابراین یک پالایشگاه ، مجتمعی از واحدهای مختلف تولید ، تصفیه و تغییر و تبدیل مواد خواهد بود که هر واحد آن مجهز به سیستم‌های آماده نمودن شارژ ، تماس ، تفکیک فازها و جمع‌آوری حلال یا حرارت می‌باشد و در هر واحد آن فرآورده های مختلفی بدست می‌آید.

البته نخستین عمل قبل از هر گونه پالایش بر روی نفت خام ، عاری نمودن آن از آب می‌باشد و سپس تصفیه نفت خام انجام می‌گیرد.

عاری نمودن نفت خام از آب

نفت خامی که وارد تصفیه خانه می‌گردد، دارای مقدار قابل ملاحظه‌ای از آبهای نمکی است که اغلب در مجاورت شن و ترکیبات اکسیژنه به حالت امولسیون در می‌آید و وجود آب در این مورد ، ایجاد اختلالاتی در حین عمل تقطیر می‌نماید و بعلت وجود نمک‌ها نیز سبب خوردگی دیگ‌های بخار می‌گردد. بنابراین باید بطرق ممکنه ، آب را از نفت خام جدا نمود.

با استفاده از یکی از روشهای سانتریفوژ ، دکانتاسیون و استفاده ار یک میدان الکتریکی ، آب را از روغن تفکیک می‌کنند.

تصفیه برش های سبک

منظور از تصفیه برش های سبک ، بیشتر تخلیص گازهای حاصل از پالایشگاه و یا گازهای طبیعی از هیدروژن سولفوره و گاز کربنیک می‌باشد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده ، شامل روش‌های ژیربوتول (Girbotol) ، آلکازید (Alkazid) و فلوئورسلونت (Fluorsolvent) می‌گردد.

مواد جاذب مورد استفاده برای این سه روش بدین قرار است:

در روش ژیربوتول: مونواتانول آمین – دی اتانول آمین – تری اتانول آمین

در روش آلکازید: دی متیل آمینوپتاسیم استات – متیل آمینو پتاسیم پروپیویان

در روش فلوئوسلونت: کربنات پروپیلن

این مواد جاذب ، اغلب در درجه حرارتی نزدیک به درجه حرارت معمولی با CO2 و H2S عمل می‌کنند و گازهای جذب شده بعدا ، در فشار اتمسفر و حرارت ۱۱۰ درجه سانتی‌گراد از محلول جاذب جدا و خارج می‌گردند.

تصفیه مواد سفید

در صنعت نفت معمولا به برش های بنزین و کروزون “مواد سفید” گفته می‌شود. منظور از تصفیه این مواد ، عاری کردن آنها از مواد مضر بعلت بوی یا رنگ زردشان می‌باشد و همچنین حذف هیدروکربورهای غیر اشباع. ترکیبات: اکسیژنه (اسیدهای نفتی ، ترکیبات آسفالتی) ، گوگردار (سولفوره ، سولفونه) و ازته خواهد بود. عمل تصفیه شامل ترتمان‌های مختلف می‌گردد که به شرح این روش‌های تصفیه می‌پردازم.

ترتمان با اسید سولفوریک

اولین دفعه ، “ایشلر” (Eichler) در سال ۱۸۶۵ در باکو ، نفت را بکمک اسید سولفوریک غلیظ تخلیص نمود. اسید سولفوریک مخصوصا با هیدروکربورهای آروماتیک – اولفین ها – ترکیبات اکسیژنه – مواد رنگی و سولفوره ترکیب می‌شود. برای اینکه نفت ، رنگ زرد نداشته باشد باید مقدار اسید نیتروی موجود در اسیدسولفوریک کمتر از ۱/۰ در صد باشد. اغلب ، این ترتمان جهت حذف ذرات باقیمانده اسید ، بوسیله شستشو با یک محلول سود و سپس با آب تعقیب می‌گردد.

ترتمان با سود

این شستشو اغلب بمنظور حذف ترکیبات اسیدی محتوی در برشی نفتی بکار گرفته می‌شود. مهم‌ترین این ترکیبات: مرکاپتان‌ها – هیدروژن سولفوره – گاز کربنیک – تیوفنل‌ها و آلکیل فنل‌ها – اسید سیانیدریک – اسیدهای چرب – اسیدهای نفتی می‌باشد که به این مواد باید سولفور کربونیل (COS) را هر چند که یک ترکیب خنثی است، اضافه نمود. زیرا این ترکیب در اثر هیدرولیز تولید CO2 و H2 می‌نماید. برای مثال ، مرکاپتانها بر اساس واکنش تعادلی زیر با سود ترکیب می‌گردند.

RSH + NaoH ↔ RSNa + H2O

عاری نمودن برشهای نفتی از CO2 و H2S با محلول سود انجام پذیر است، البته وقتی که مقدار آنها کم باشد. اما هنگامی که مقدار این مواد زیاد باشد باید از روش ترتمان با آمین‌ها استفاده نمود. اغلب پس از عمل با قلیا ، برش نفتی را با آب شستشو می‌دهند.

تصفیه کروزون بوسیله انیدرید سولفورو (روش ادلینو)

چون انیدرید سولفوروی مایع بسادگی می‌تواند هیدروکربورهای غیر اشباع غنی از کربن را در خود حل نماید، لذا از آن ، جهت تصفیه نفت چراغ (کروزون) استفاده می‌گردد.

روش‌های ملایم کردن

این روش‌ها ، امکان عاری نمودن برش‌ها را از ترکیبات گوگردی ، مرکاپتان‌ها و گوگرد بصورت عنصر می‌دهد. مهمترین روشهای بکار گرفته شده عبارتند از:

روش سلوتیزر “Solutizer”: این روش مربوط به اکستراسیون همه کانی‌ها از کلیه برش‌های بنزین (بدست آمده از تقطیر یا کراکینگ یا رفرمینگ) می‌گردد. از مزایای این روش ، افزایش قابلیت بنزین جهت پذیرش سرب بوده که علت آن حذف ترکیبات گوگردی است.

روش دکتر: انواع بنزین‌ها و همچنین ترکیبات سینگن‌تر ازقبیل برش نفت و کروزون را می‌توان به توسط این روش مورد ترتمان قرار داد. در این روش از محلول قلیایی پلمبیت سدیم جهت ترتمان استفاده می‌گردد.

روش هیپوکلریت: اغلب از هیپوکلریت بعنوان یک عامل اکسید کننده جهت کاهش بو و همچنین مقدار مرکاپتان‌ها در برش‌های نفتی استفاده می‌شود. این روش می تواند یک روش تکمیلی برای ترتمان برش‌ها با سود باشد.

روش های کلرکوئیوریک (روش پرکو): در این روش ، بر روی نفت ، کلرور مس افزوده می‌گردد که باعث تبدیل مرکاپتان‌ها به دی‌سولفور می‌گردد.

روش تصفیه کاتالیکی: در این روش ، بجای استفاده از ترکیبات حل کننده ذکر شده در روش های قبلی ، از کاتالیزور استفاده می‌شود. برای مثال ، روش مراکس یک طریقه تصفیه کاتالیتکی است که در آن ، کاتالیزور یک بستر ثابت از اکسید سرب می‌باشد که طول عمر آن بیشتر از سه سال می‌باشد.

 رنگ بری و بی بو کردن نفت

رنگ‌بری را می‌توان اغلب اوقات بوسیله خاک‌های رنگ بر – آرژیل ها و هیدروسیلیکات‌های طبیعی منیزیم انجام داد. جهت بی‌بو کردن نفت ، برخی آن را با کلرورو دوشو و کمی اسید کلریدریک به هم زده ، سپس دکانته می‌نمایند و بمنظور از بین بردن کلر محتوی ، بعدا آن را با آهک مخلوط نموده و تکان می‌دهند. ضمنا ممکن است از مواد معطر و عطر بهار نارنج برای خوش‌بو کردن آن استفاده نمود. با افزایش مواد رنگی از قبیل نیترونفتالین و زرد کینولئین می‌توان خاصیت فلوئورسانس را از بین برد.

تصفیه روغن‌های گریس‌کاری

تصفیه

همان طور که مواد سفید احتیاج به تصفیه دارند، روغن‌های گریس‌کاری جهت حذف مواد مضر محتاج به پالایش می‌باشند. عمل تصفیه در روغن‌ها بعلت ویسکوزیته زیاد و خاصیت امولسیون شدنشان نسبت به مواد سفید مشکل می‌باشد. عمل تصفیه شامل شستشوهای متوالی با اسید سولفوریک ، سپس شستویش با مواد قلیایی و سپس آب خواهد بود. برای خنثی‌شدن روغن ، از مخلوط کربنات سدیم (خاک‌های رنگ‌بر) استفاده می‌نمایند.

بی‌بو کردن

روغن‌های معدنی را با آلدئید فرمیک مخلوط و گرم می‌کنند و بعدا ، قبل از این‌که اسید یا قلیا بدان بیفزایند، بخار آب از آن عبور می‌دهند. بیست درصد از روغن معدنی خام را بوسیله بخار آب در مجاورت استات پلمب تقطیر می‌نمایند. مایع تقطیر شده عاری از گوگرد است و از آن بعنوان روغن چراغ یا روغن موتور استفاده می‌شود. روغنی که از صاف نمودن باقیمانده بدست می‌آید، روغن چرک کننده سنگین (با دانسیته زیاد) و بی‌بو می‌باشد.

بی‌رنگ نمودن

جهت بدست آوردن روغن‌های معدنی بی‌رنگ (مانند روغن وازلین) از روغن‌های تیره ، آنها را از استوانه‌های بلند و پر از آرژیل (که جاذب رنگ است) با دمای ۵۰-۳۰ درجه سانتی‌گراد به آهستگی عبور می‌دهند. این آرژیل‌ها ، هیدروسیلیکات آلومینیم و منیزیم می‌باشند و پس از خاتمه عمل ، آرژیل‌ها را با بنزین شستشو داده ، مایع حاصله را جهت جمع آوری بنزین تقطیر می‌نمایند و بنزینی را که روی آرژیل مانده است، بوسیله عبور هوا به خارج رانده ، جمع آوری می‌نمایند.

آرژیل حاصله را در کوره‌های دوار حرارت می‌دهند و بعد از آن ، وارد استوانه دیگری می‌کنند. در نتیجه آرژیل حاصله مانند اول فعال می‌گردد. با زغال حیوانی و یا مخلوطی از زغال حیوانی با سیلیس – سیلیکات – اکسید دو فر می‌توان روغن را بی‌رنگ نمود. قسمتی از رنگ روغن‌های معدنی را که خیلی رنگین است، بوسیله اسید سولفوریکی که به آن بیکرومات پتاسیم افزوده شده است از بین می‌برند.

برای روغن‌هایی که کمتر رنگین است، به عوض صاف نمودن مجدد ، روی خاک‌های رنگبر عمل تصفیه را با اسید سولفوریک و یا سود انجام می‌دهند.

جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.

همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله بررسی لایه هوا کره
  • مقاله لایه اوزون
  • برچسب ها : , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.