آب- تنگه هرمز باریکه دریایی خمیده شکلی است که در منتهیالیه شرقی خلیج فارس واقع شده است
و فلات ایران را از شبه جزیره عربستان جدا میکند و آبهای خلیجفارس را به دریای عمان و اقیانوس هند پیوند میدهد. این تنگه یک فرورفتگی از دوره سوم زمینشناسی است که ادامه رشته کوههای جنوبی ایران به شبه جزیره مُسَنْدَم را قطع میکند.
برای تعیین درازای تنگه هرمز معیار ویژهای وجود ندارد؛ شاید بهترین معیار، مرز دریایی تعیین شده میان ایران و عمان باشد. طول این خط مرزی ۱/۲۰۲ کیلومتر (۸/۱۲۴ مایل دریایی) است. طولانیترین فاصله تنگه هرمز ۸۴ کیلومتر (از کرانههای بندرعباس در شمال تا شمالیترین نقطه کرانههای مسندم در جنوب)، کوتاهترین آن (میان جزیره ایرانی لارَک در شمال و جزیره عمانیِالسلامه ــ که نام دیگر آن قوئین بزرگ است ــ در جنوب) ۶/۳۳ کیلومتر برآورد شده است.
کف دریا در تنگه هرمز شیب نسبتاً تندی در جهت شمالی ـ جنوبی دارد. با به کارگیری نفتکشهای سنگین در دهههای اخیر، عبور و مرور این نفتکشها به ژرفترین بخش تنگههرمز در نزدیکی کرانههای مسندم منحصر شد. تا سال ۱۳۵۸ راه کشتیهای نفتکش در تنگههرمز، از میان جزیره قوئین کوچک و کرانههای صخرهای جزیره مسندم میگذشت.
در این سال، دولت عمان به سازمان مشاوره دریایی بینالمللی (ایمکو) اعلام کرد که نمیتواند سلامت کشتیهایی را که از میان صخرههای جزیره قوئین کوچک و صخرههای جزیره مسندم عبور میکنند، تضمین کند و خواست تا مسیر کشتیرانیِ شمال جزیره السلامه تا مرزهای دریایی با ایران را به رسمیت بشناسد.
از آن تاریخ ۲ مسیر دریایی برای عبور نفتکشها در شمال و جنوب و به موازات هم در میان جزایر قوئین (قوئین بزرگ و قوئین کوچک) و مرزهای ایران و عمان در نظر گرفته شد.
نام تنگه هرمز در نوشتههای کهن دیده نمیشود. هنگام اقتدار بریتانیا در خلیج فارس (۱۸۲۰ـ ۱۹۷۱) نام تنگه هرمز از جزیره هرمز گرفته شد که مهمترین جزیره خلیج فارس به هنگام روی آوردن استعمار اروپایی به منطقه بود.
در سالهای نخستین قرن دهم – شانزدهم نیروهای کشور پرتغال به فرماندهی آلفونسو آلبوکرک سراسر تنگه را در اختیار گرفتند، جزیره هرمز را تسخیر و حاکم خودمختار هرمز را دست نشانده خود کردند. این دگرگونی بر اهمیت سیاسی و رونق اقتصادی تنگه و جزیره هرمز افزود و حاکمان آن در پناه پرتغالیها توانستند در بخش پهناوری از کرانهها و جزیرههای خلیج فارس نفوذ یابند.
در آغاز قرن دهم، شاه اسماعیل اول صفوی در ایران حکومت مرکزی تشکیل داد که سرآغاز پایان بخشیدن به استعمار پرتغالیها در خلیج فارس بود. شاه عباس بزرگ در ۱۰۳۰ با همکاری نیروی دریایی بریتانیا، پرتغالیها را در خلیج فارس شکست داد و آنان را در ۱۰۳۱ از جزیره هرمز بیرون راند. به این ترتیب، جزیره و تنگه هرمز و سراسر خلیج فارس دوباره در اختیار ایران قرار گرفت.
از آنجا که هم کشورهای توسعهیافته و هم کشورهای در حال توسعه به صدور نفت از خلیج فارس وابستهاند و بیش از نیمی از نفت مورد نیاز جهان باید از تنگه هرمز بگذرد، امنیت تنگههرمز اهمیت بینالمللی دارد.
ایران بزرگترین و نیرومندترین کشور خلیج فارس است و بیشترین گستره جغرافیایی و مواضع حفاظتی را در این منطقه دارد، به همین دلیل تنگههرمز از اهمیت بسیاری برخوردار است و در حقیقت دروازه ارتباطی ایران با جهان و منطقه شمرده میشود.
تنگهٔ هرمز آبراهی است که دریای عمان را به خلیج فارس (دریای پارس) میپیوندد.
نام هرمز بنا بر منابع تاریخی در قدیم «هورموغ» بوده که در گویش بومی لارستانی به معنای نخل است. از سویی این واژه میتواند از ترکیب هور+موغ (موغستان) به معنی آبراهه موغستان (ایالت قدیم جنوب ایران یا میناب کنونی)ساخته شده باشد. برخی نیز کلمه هرمز (هورمز) را برگرفته از لغت اهورامزدا میدانند. تنگهٔ هرمز به لحاظ گذر دادن بیش از چهل درصد از نفت خام مصرفی جهان تنگه بسیار مهمی است. و قوس آن رو به شمال و بهطرف درون فلات ایران قرار دارد و در نتیجه بیشترین خط ساحلی آن در راستای کرانههای ایران قرار گرفتهاست.
ژرفای تنگه هرمز به دلیل شیب تند کف آن از قسمت شمال به جنوب متغیر است، به طوری که نزدیکی جزیره لارک، در حدود ۳۶ متر و در ساحل جنوبی نزدیک شبه جزیره مسندم ۱۸۰ متر است. عرض این تنگه در کمترین فاصله ۳۴ کیلومتر میباشد. این تنگه در طول تاریخ محل زد و خورد بسیاری از پادشاهان ایران همچون نادرشاه و شاه عباس و محمدرضا پهلوی با کشورهای دیگر همچون اسپانیائیها، پرتغالیها، امیران ایرانی محلی و این اواخر شیوخ عرب بودهاست.
عمده ترین دلیل اهمیت خلیج فارس برای کشورهای غربی به وجود ذخایر عظیم گازی و نفتی در این منطقه باز می گردد. خلیج فارس دارنده بیش از ۶۰ درصد ذخایر اثبات شده نفت جهان است و ۳۰ درصد تجارت جهانی نفت را در اختیار دارد. در سال ۲۰۰۶ کشورهای خلیج فارس(بحرین، ایران، کویت، قطر، عربستان، امارات متحده عربی) در حدود ۲۸ درصد نفت جهان را تولید کردند.
این درحالی است که این کشورها ۵۵ درصد(۷۲۸ میلیارد بشکه) از ذخایر نفت خام جهان را در مالکیت خود دارند. میزان صادرات کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال ۲۰۰۶ روی هم رفته ۲/۱۸ میلیون بشکه در روز بود که از این میزان ۱۷ میلیون بشکه آن ازطریق تنگه هرمز (معادل یک پنجم تقاضای جهانی) و الباقی ازطریق خطوط لوله نفتی ترکیه به مدیترانه و از عربستان به دریای سرخ منتقل گردید. در طول سال ۲۰۰۶ عمده واردات نفت آمریکا از خلیج فارس ۲/۲ میلیون بشکه در روز، معادل ۱۷ درصد کل واردات نفت آمریکا بود.
۶۶ درصد این میزان واردات نفت از عربستان؛ ۲۵ درصد از عراق؛ ۸ درصد از کویت؛ و کمتر از ۱ درصد از قطر و امارات متحده عربی صورت گرفت. درکل کشورهای حاشیه خلیج فارس حدود ۱۸ درصد واردات نفت خالص (Net Oil Imports) و بطور تقریبی ۱۱ درصد تقاضای نفت آمریکا در سال ۲۰۰۶ را تامین کردند.
اروپای غربی (مشتمل بر کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی OECD) بطور میانگین ۸/۲ میلیون بشکه در روز واردات نفتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال ۲۰۰۶ داشتند که کاهشی کمتر از ۱/۰ میلیون بشکه در روز نسبت به سال ۲۰۰۵ را شاهد بود. بالاترین سهم صادرات نفت خلیج فارس به اروپای غربی توسط عربستان(۴۴ درصد) انجام شد. همچنین مقدار قابل توجهی از نیاز اروپا توسط ایران (۳۳ درصد)، عراق(۱۳ درصد) و کویت (۷ درصد) تامین گردید.
در سال ۲۰۰۶ ژاپن نیز بطور میانگین ۴/۴ میلیون بشکه در روز واردات نفت از خلیج فارس داشت. تهیه نفت توسط این کشور از خلیج فارس از پائین ترین سطح در سال ۱۹۸۸ یعنی ۵۷ درصد به بالای ۸۳ درصد در سال ۲۰۰۶ رسید.
درحدود ۳۵ درصد واردات نفت این کشور از خلیج فارس در سال ۲۰۰۶ از عربستان سعودی، ۲۹ درصد از امارات متحده عربی، ۱۲ درصد از ایران، ۱۲ درصد از قطر ،۱۰ درصد از کویت و بیش از ۱ درصد از بحرین و عراق بود.
آمار و ارقام بازار جهانی نفت نشان می دهند که علی رغم پیشرفت های تکنولوژیک در ۲۰ سال آینده تقاضای ایالات متحده برای نفت بطور مداوم افزایش خواهد یافت. بر این اساس انتظار می رود تقاضای ایالات متحده برای نفت در فاصله سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۵ چهل درصد افزایش یابد. این افزایش تقاضا تنها مختص ایالات متحده نیست.
بر طبق پیش بینی آژانس بین المللی انرژی در سال ۲۰۰۲ میزان تقاضای جهانی برای نفت تا سال ۲۰۳۰ به مقدار دو سوم افزایش می یابد و به ۱۷ میلیون بشکه در روز یا سالانه ۳/۱۵ میلیارد تن می رسد.
بخش اعظم این تقاضا متعلق به کشورهای درحال توسعه خواهد بود. تقاضای نفت این گروه در دوره مذکور ۶۲ درصد افزایش خواهد یافت. بیشتر نفتی که عموما از تنگه هرمز عبور می کند( حدود ۱۷ میلیون بشکه در روز) به آسیا مخصوصا ژاپن، چین و هند و غرب (از طریق خطوط لوله و کانال سوئز) ارسال می شود.
همچنین جدای از نفت، منطقه خلیج فارس ذخایر عظیم گاز طبیعی (۶۴۲/۲ تریلیون فوت مکعب یعنی ۴۵ درصد کل ذخایر کشف شده) جهان را دارد که سهم ایران از آن ۳/۱۵ درصد (۸/۹۷۰ تریلیون فوت مکعب) است.
خط ساحلی ایران در صدور این انرژی ها نقش حیاتی بازی می کند. زیرا تانکرها ونفت کش ها از مسیرهایی عبور می کند که بسیار نزدیک به خاک ایران، جزایر تحت کنترل و پایگاههای نیروی دریایی اش در خلیج فارس است.
این حساسیت بالا و تهدیدهای ایران به انسداد تنگه هرمز در صورت هرگونه حمله نظامی علیه ایران، اکنون یکی از دغدغه های کشورهای پیشرفته صنعتی برای تضمین امنیت صدور انرژی شده است. اگر چه در صورت بسته شدن تنگه هرمز استفاده از مسیرهای جایگزین امکانپذیر است؛ اما این مسیرها طولانی تر و پرهزینه تر هستند.
در حال حاضر بطور تقریبی روزانه ۵ میلیون بشکه با خطوط لوله شرق به غرب از طریق عربستان به بندر ینبع(Yanbu) و گاز مایع طبیعی بقیق- ینبع( Bqaiq-Yanbu) به دریای سرخ منتقل می شود.
توافقاتی برای ساخت خطوط لوله استراتژیک جدید از طریق عمان به بندری در خلیج فارس صورت گرفته است اما همچنان بهترین مسیر حمل نفت از طریق نفت کش است. جدای از تهدیدات ایران آنچه که نگرانی کشورهای منطقه و وارد کنندگان نفت را بیشتر می سازد تحرکات نظامی ایران در دهانه تنگه هرمز می باشد.
ایران حدود ۱۴۰ گارد ساحلی و قایق گشت زنی(Light Patrol Boats) شامل ۱۱ قایق گشت زنی موشکی کمان کلاس ساخت فرانسه با ۲ تا ۴ موشک ضد ناو CSS-N4/yj1 دارد. اینها موشک هایی با سوخت جامد، کم ارتفاع، بردی ۴۲ تا ۵۲ کیلومتری و کلاهک های ۱۶۵ کیلوگرمی هستند که قابلیت گریز از رادار همانند موشک های اگزوسه(Exocet) را دارند و می توانند به هنگام جنگ به کشتی های غیر نظامی، نفت کش ها و تأسیسات نزدیک به ساحل آسیب برسانند.
ایران حتی ممکن است بسیار بیشتر از آنچه ادعا می کند موشک های چینی و روسی پیشرفته داشته باشد. همچنین در حال ساخت موشک های پیشرفته برضد اهداف ثابت و ضد ناو است. ایران در رزمایش پیامبر اعظم ۲ موشک فاتح ۱۱۰، تندر۶۹، کوثر و نور را که موشک هایی از نوع برد کوتاه و ضد کشتی(برد ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر) هستند آزمایش کرد.
با توجه به باریکی آبراه خلیج فارس بخصوص در تنگه هرمز که ۳۴ کیلومتر (۲۲ مایل) بیشتر نیست موشک های نور و کوثر قادر به رسیدن به هر هدفی در هر نقطه از آب های خلیج فارس خواهند بود. موشک کوثر گفته می شود قابلیت فرار از رادار و موشک های ضد موشک را دارد و هیچ کشتی جنگی نمی تواند آن را بیابد.
ایران همچنین ۲۰ هزار نیروی دریایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد که ۵۰۰۰ نفر از این نیروها تفنگدار دریایی هستند. این شاخه سپاه ۱۰ قایق کشتی مجهز به موشک هودونگ (Hodung) مدل CSS-N-8/C-802N- J2 با قابلیت حمل کلاهک ۱۶۵ کیلوگرمی و سیستم هدایت اینرسی و نهایت برد ۱۲۰ کیلومتر دارد.
تهران موشک های ضد موشک CSS-C-3/HY-2/Sea Eeagle/searsukerزمین پایه متحرک را دارد که می تواند به سرعت در سواحل ایران یا جزایر نزدیک به دهانه تنگه هرمز مستقر شود. این سیستم ها بردی حدود ۹۵ تا ۱۰۰ کیلومتر دارند و قادر هستند کلاهکی بسیار بزرگ را با خود حمل کنند. مشخصه مهم این موشک¬ها سیستم هدایت خودکار آنها می باشد.
سپاه تعداد زیادی قایق های گشت زنی بوقامر Boghammar مجهز به پرتابگرهای موشک، موشک های زمین به هوا و موشک های هدایت شونده ضد زره دارد. سپاه معمولا کشتی های غیر نظامی کوچک و ناوچه ها را در عملیات های غیر متعارف در تمرین های مختلف شامل مین ریزی و تهاجم به تاسیسات دور از ساحل استفاده می کند.
این نیروها که در اکثر بنادر جنوبی و شمالی ایران مستقرند می توانند به سرعت متفرق و در پناهگاهها و سایت¬های مستحکم پنهان شوند. کشتی های کوچک به سختی می توانند توسط رادار حتی در وضعیت عادی دریا شناسایی شوند و کشتی های غیر نظامی می توانند به آسانی پرچم خود را تغییر دهند و در میان کشتـی های تجاری پنهان شوند.
با وجود همه این تفاسیر کارشناسان نظامی معتقدند که گزینه مسدود کردن تنگه هرمز اگر چه جزء استراتژی-های ایران برای مقابله با حمله احتمالی آمریکا می باشد اما گزینه نخست نیست. پیتر بروکز (Brokes Peter)، کارشناس امنیت ملی موسسه تحقیقاتی هریتیج، بر این نظر است که «ایران انبوهی از گزینه ها را در اختیار دارد.
از گزینه های سنتی گرفته تا گزینه های غیر متعارف و از موشک گرفته تا تروریسم؛ و امکان استفاده از همه این گزینه ها برای تلافی حمله آمریکا وجود دارد. با اینحال اقتصاد ایران در وضع دشواری قرار دارد و تصور نمی کنم تهران بتواند تنگه هرمز را مسدود کند اما قطعا قادر به غرق کردن حداقل یک نفتکش خواهد بود.»
آنتونی اچ کوردسمن، کارشناس مرکز مطالعات استراتژیک و بین الملل آمریکا، نیز معقتد است ایران نمی تواند برای بیش از چند روز یا دو هفته تنگه هرمز را ببندد تا رفت و آمد کشتی ها و نفتکش ها را متوقف کند اما در مقابل می تواند عبور نفت کش ها را مختل و باعث ایجاد شوک در بازارهای نفت شود.
وی می نویسد:«ایران نمی تواند تنگه هرمز را برای بیش از چند روز یا دو هفته ببندد حتی اگر متمایل باشد تا در این راه همه توان و دارایی خود را فدا کند انتقام های گسترده را تحمل نماید و بالقوه بسیاری از تاسیسات نفتی و درآمد حاصل از صادرات را از دست دهد.
چرا که سوء مدیریت اقتصادی ایران این کشور را شدیدا به مشتقات نفتی، واردات کالا و غذا وابسته ساخته است.» اما با اینحال مقامات نظامی کشورمان انسداد تنگه هرمز برای مدتی طولانی را امری ممکن می دانند که می تواند اقتصاد کشورهای غربی را بواسطه بالا رفتن قیمت نفت فلج نماید.
خلیج فارس از ابتدا دریای صلح و دوستی بوده و ایران به هیچ وجه تمایل ندارد تا امنیت و آرامش آن را برهم زند اما کشورهای منطقه که اکنون همراهی بسیاری با غرب در اعمال فشارها علیه کشورمان در تضییع حقوق هسته ای ایران انجام می دهند باید آگاه باشند که این اقدام آنها می تواند هزینه های سنگین اقتصادی برای کشورشان به همراه آورد.
ایران همواره اعلام داشته است که خواهان صلح، دوستی، مفاهمه و مذاکره با کشورهایی است که به حق ایران درخصوص انرژی هسته ای احترام گذاشته و آن را برسمیت می شناسند.
اما در صورتی که غرب بخواهد از طریق گزینه های نظامی این حق ایران را نادیده بگیرد بالطبع پاسخ ایران قاطع، سریع و به فرموده مقام معظم رهبری دندان شکن خواهد داد. غرب باید توجه داشته باشد که ایران در استراتژی نظامی خود تنها متکی بر گزینه انسداد تنگه هرمز نیست و در دفاع از حقوق خویش از تمامی گزینه ها استفاده خواهد کرد.
جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.
همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.
ارسال نظر