مقاله خانه


دنلود مقاله و پروژه و پایان نامه دانشجوئی

خانه :

خانه یکی از مباحث مهم در معماری ما می باشد که کمتر به آن پرداخته شده است . متأسفانه در دانشکده های معماری این مبحث مورد بررسی قرار نگرفته است . نیاز به خانه در این زمان خیلی احساس می شود و می بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری معاصر این نیاز را بر طرف کرد .

واژۀ خانه که امروزه مصطلح است در گذشته به اتاق اطلاق می شده است ، اتاق خصوصی را ( وستاخ ) یا گستاخ یا وثاق می نامیده اند ، از واژه سرا بجای کلمۀ خانه در اصطلاح امروز آن ، استفاده می شده است . در جنوب ایران اصطلاح خانه سرا ( به معنی سرایی با اتاق است ) مرسوم بوده است .

انسان وقتی از غار بیرون آمد نیاز به سرپناهی داشت و بر این اساس طبیعی است که قدیمی ترین مورد معماری ، ساختمان خانه باشد . این امر از عصر حجر شروع شده و عناصر دیگر معماری از بعد زمانی فرع بر آن است .

او وقتی به دشت می آید چیزی شبیه به غار می سازد . در کاوشهایی که توسط دکتر نگهبان و دکتر ملک زاده از ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد در اطراف بویین زهرا انجام شده شهرکی را از زیر خاک بیرون آورده اند. این خانه ها بر طبق احتیاجاتشان بهترین طرح برای آن زمان بوده است . خشت را آن زمان نمی زده اند و گل را در آفتاب خشک می کرده اند . پوشش آنها در آن منطقه چوب بوده و دهانه های کوچک آن حدود ۵/۲، ۳ و یا ۴ متر بوده است . انواع کارگاهها هم در خود خانه بوده ، مثل کارگاه سفال پزی ، شیره پزی و غیره . کوچه بندیهای آن نیز خیلی منطقی بوده است . در اینجا موضوع مهم قابل طرح درونگرای خانه ها است ، زیرا در بیرون خانه نه باغی و نه سبزه ایی وجود دارد ساختمانهای کوشکی که بعدها در باغها ساخته شده اند به بیرون دید دارند ولی دور باغ را نیز دیوار می زنند چون بیرون آن خشک بوده است .

در خانه هایی که بعدها نیز ساخته شده اند ، ساکنین آن احساس ناراحتی نمی کردند . اندرون خانه یا جایی که زن یا بچه زندگی می کردند می بایست تنوع زیادی دادشته باشد تا خستگی احساس نشود . حتی در زمان قاجاریه که دوره انحطاط معماری ایران است خانه های خیلی خوبی ساخته شده اند . البته در حال حاضر عیبهایی را بر آنها وارد می آورند و بطور مثال مطرح می کنند که محل مستراح دور بوده و یا آشپزخانه در زمستان مسأله ایجاد می کرده است ، این سنتی بوده که مستراح را بیرون از نشیمن می ساختند و یا آشپزخانه جایی بوده که زن خانه بتواند به راحتی در آن کار کند و کسی او را نبیند.

اما در خانه هایی که امروزه ساخته می شوند و در اغلب آپارتمانها مهمان از وسط  اطاق می گذرد . خانم خانه برای رفتن به آشپزخانه باید از وسط مهمانها گذر کند ، مستراح جایی است که بسیاری از مسایل را ایجاد می کند و خیلی از مسایل دیگر . در طراحی هایی که در حال حاضر انجام می دهیم باید اصول گذشته را در نظر بگیریم ، مثل اقتصادی بودن ، پنام ، تعداد نفرات ؛ و با مصالح دم دست چیزی را ساخت که زیاد فانتزی نباشد .

قبل از ورود به شناخت انواع خانه ها و عناصر آن به مسایلی که در رابطه با خانه بوده اند می پردازیم .

یکی از مسایل مهم مربوط به شهرسازی بوده و آن جهت قرار گیری خانه یا رون است . این مربوط به آب و هوا ، طرز تابش جهت وزش ( باد مطبوع ، طوفان ، گرد و باد و غیره و ….. ) و مکان قرار گیری و جنس زمین شده است .

معماران ایرانی برای این کار از شکل شش ضلعی استفاده می کرده اند . همانطوریکه می دانیم شش ضلعی شکلی است که نمی توان آنرا غلط کشید زیرا در ساخت آن مثلث متساوی الاضلاع استفاده شده و این شکل را نیز نمی توان اشتباه کشید . اگر شش عدد از این مثلثها را در کنار هم قرار دهیم شکل شش ضلعی بدست می آید . خانه زنبور عسل نیز به همین شکل است . در هنرهای دیگر مثل خاتم و همیمنطور فرش کف امامزاده ها و خانه ها و برای بدست آوردن تناسب طلایی از این شکل استفاده می شده است .

کتاب قدیمی المسالک و الممالک اصطخری ، نقشه هایی در ضمیمه دارد که فوق العاده زیبا می باشند در این نقشه ها علامت جنوب در بالای آن گذاشته شده و جهت مخالف آن شمال است . در اصل این شکل از این یک شش ضلعی بدست آمده که در رئوس مستطیل داخل آن شمال و جنوب قرار می گرفته است .

khaneh_bankmaghale.ir_

با همین روش در ایران سه رون را در نظر می گرفته اند :

رون راسته

رون اصفهانی

رون کرمانی

 در رون راسته مستطیلی که در داخل شش ضلعی قرار می گیرد جهت شمال شرقی – جنوب غربی دارد .

در شهرهای مرکزی ایران مثل تهران ، یزد ، جهرم و شهر تبریز در شمال غربی ایران و برخی شهرهای دیگر از رون راسته استفاده می شده است . جهت این رون تقریباً مواجه با قبله است . در صدر اسلام در این مکانها در ارتباط با جهت گیری بناها به طرف قبله مسأله ایی نداشته اند . در یزد در جنوب شهر یزد شیر کوه و در شمال آن کوه خرانک ( یا خرانق ) قرار دارد و رون آن راسته است . دراین شهر رون کرمانی نامرغوب است و می گویند نکبت دارد زیرا در زمستان سرد و در تابستان گرم است . متأسفانه اخیراً با در نظر نگرفتن این مسأله و با جهت گیری جدید شرقی – غربی خانه هایی را ساخته اند که می بایست در فصل گرما ، آنها را از شدت گرما ترک کرد .

تهران جدید نیز بدلیل عدم توجه به جهت مناسب به بدترین وضع خود افتاده است . در گذشته معتقد بودند که اگر شهر و آبادی شمال آن گرفته شود تب خیز شده و دلیل آن هم این است که شهر تهویه نمی شود. در تهران می بینیم که در بعضی از نقاط در غرب آن هوا راکد است و در روزهایی توصیه می شود که افراد مریض به آن مناطق نروند.

رون اصفهانی جهت شمال غربی – جنوب شرقی دارد و در اصفهان ، استخر ، تخخت جمشید و فارس این رون را داریم . در اصفهان معمار بزرگ احمد اصفهانی ، پیچش ایوان مسجد امام با میدان نقش جهان را که حدود ۴۵ درجه اختلاف دارد ( خود میدان رون اصفهانی است ولی مسجد رو به قبله است ) به نحو بسیار جالبی حل کرده است .

رون کرمانی جهتی غربی – شرقی دارد و در شهرهایی مثل کرمان ، همدان ، آبادیهای آذربایجان غربی در مناطق ارارتوها ، خوی ، و برخی شهرهای دیگر با این رون ساخته شده اند.

بطور مثال در کرمان جهت شرقی – غربی است و طوفانی بنام طوفان سیاه دارد که اگر شهر جهت دیگری می داشت خانه غیر قابل استفاده می شد. همینطور در همدان کوه عباس آباد و کوه الوند را داریم . خود شهر جهت شرقی – غربی دارد و اگر جهت شمالی و جنوبی باشد ریزش برف طوری خواهد بود که از سوز سرمای زیاد آن امکان باز کردن درهای خانه میسر نبود.

در هر صورت رون مساله ایی است که در بعضی جاها مثل کاشان یزد، شهرهای خوزستان و کرمان و غیره نیاز به مطالعۀ دقیق دارد.

پنام موضوع مهم دیگری بوده که در ساخت خانه در نظر می گرفته اند . پنام دستمال و پنام پارچه ای است که موبدان در جلوی دهان خود می آویخته اند. بطور کلی تقریباً به معنی عایق ، یا مانعی برای رسیدن چیزی از یک جسم به جسم دیگر است . پنام در معماری دارای اهمیت زیادی است . در معماری سنتی ایران هیچ ساختمانی چه با پوشش تخت و یاسغ ( منحنی ) نیست که پوشش آن دو پوش نباشد ، در بعضی محلها بدلیل چسبنده نبودن خاک و همینطور در دسترس قرار داشتن چوب به اندازه نیازشان از پوشش تخت استفاده شده است ، مثل ابیانه و روستاهای اطراف آن . در کاشان و خیلی مکانهای دیگر از چوب استفاده نشده است .

منطقی کلی در دو پوشه ساختن پوششهای تخت و طاقی یکی است . در هر دو آنها سعی شده است با این روش علاوه بر سبک نمودن پوشش از انتقال گرمای بیرون به داخل جلوگیری نمایند . مثلاً در پوشش تخت یا از پروز یا قاب ( به زه اطراف آن پردو می گویند ) و یا از لمبه کوبی و یا لاپه یا توفال استفاده می کرده اند.

در طاقها نیز همین روش را انجام می داده اند که یا آنرا خوانچه پوش کرده ( یعنی طاق اصلی در پشت و با آویزان کردن سقفی بصورت معلق پوشش دوام را می زدند) و یا بین دو پوشش کنو می ساختند.

از این عنصر علاوه بر صاف کردن سطح پشت بام برای نور گیری در طاقهای آهنگ نیز استفاده می شده است .

این روشها تا قبل از سلطنت ناصرالدین شاه ادامه داشت و بعد از آن به تدریج منسوخ شده است .

در خانه های نسبت به رونهای در نظر گرفته شده و حرکت خورشید و مزاحمتهایی که گزش و گرمای آن ایجاد می کرده ، از پنامهایی عمودی و افقی استفاده می شده است . استفاده از ارسی ، تابش بند ، خرک پوش و چیزهایی دیگر نمونه هایی از آن می باشند.

تابش بند یا تووش بند یا آفتاب شکن تیغه هایی به عرض شش الی ۱۵ سانتیمتر است که گاهی ارتفاعی تا حدود ۵ متر دارد و با کمک گچ و نی آنها را می ساختند. معمولاً در بالای در و پنجره ها کلافی می کشیدند که در واقع تابش بند افقی بوده ( اصطلاحاً به آن سر سایه می گفتند) و بر روی آن نیز گلجام قرار می گرفته است . پروز یا حاشیه گلجام نقش ( گل و بته ) داشته و وسط آن را جام می کردند ، بالای آن نیز خرک پوش می شده که این هم بوسیله گچ عمل می آمده است . در اینجا می بینیم که به هر صورتی پنام را در محلهای مختلف بوجود آورده اند.

ارسی ( یعنی گشاده و باز) را نیز برای جلوگیری از گرما از قطعات ریز می ساختند این عنصر بعدها شکل دیگری به خود گرفته و در بالای آن یا یک عنصر نیم دایره و یا چهار گوش قرار گرفته است .

سه دریها نیز طوری ساخته می شدند که آفتاب به طور مستقیم نتواند به داخل آنها نفوذ کند. متأسفانه همانطور که گفته شد در دوره قاجاریه عناصر مختلف داخل معماری ما می شود. سه دریها به دو دری تبدیل شده ، و آنرا نیز طوری ساخته اند که آفتاب دقیقاً وارد اتاق شود.

نورگیری از سقف ، یکی دیگر از کارها برای جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب به بعضی از فضاها است . معماران قدیمی معتقد بودند که در بیرون خانه به اندازه کافی ( و بعضی مواقع بیش از حد ) آفتاب وجود دارد و نیازی به داشتن آن در اتاقهای خانه به همان صورت را احساس نمی کردند. در قدیمی ترین خانه ها چه خانه های بزرگ اشرافی و چه خانه های کوچک روستایی و شهری ، بخشی از نور از سقف گرفته می شد .

افزون بر این ، این نوع نورگیری همراه با رنگ ملایم دیوار و سقف اتاقها آرامش خوبی را بوجود می آورده است . از طرفی دیگر بدلیل کور کردن جبهۀ غربی خانه و جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب بعد از ظهرها ، فضاهای پشت این قسمت از سقف نور می گرفتند ، برای دیگر فضاها مثل ، مطبخ ، حوضخانه نیز بدلیل عدم دسترسی به نور مستقیم ، همین کار اعمال می شده است .

ارسن خانه شامل فضاهای مختلفی شده که نسبت به نوع خانه و به عبارت دیگر ساده بودن فضاها ، استفاده از پیمون بزرگ و کوچک و خرده پیمون در ساخت خانه ها تغییر می کرده است . همانگونه که در ادامه درباره شناخت اجمالی این نوع خانه ها خواهیم دید ، تفاوتی بین عناصر فضایی خانه های چهار صفه زواره ای و خانه های شاخص مناطق مرکزی وجود دارد .

در خانه های چهار صفه ، عناصری مثل : سردر ، راهرو ، صفه ، اتاق ، میان خانه و حیاط را داریم .

در خانه های کاملتر که زندگی خصوصی با زندگی عمومی به طرز زیبایی از هم جدا شده است عناصر آن شامل اندرونی ، بیرونی ، باربند ، حیاط و باغچه های آن ، راهرو ، هشتی و غیره می شوند که در ادامه به شرح آنها خواهیم پرداخت .

کلیه این عناصر بر اساس پیمون تنظیم شده اند.

پیمون عرض در است و شناخته شده به دو نوع اصلی :

پیمون کوچک ، به طول چهارده گروه و معادل نود و سه سانتی متر و پیمون بزرگ ، به طول هیجده گره و معادل یکصد و بیست سانتی متر می باشد .

یورت ها : یک دری ( مرد گرد و راهرو ) ، دو دری ( اتاق کوچک ) ، سه دری ( اتاق ) پنج دری (اتاق بزرگ ) تالار و طنبی و غیره هستند . فواصل درها که به صورت تیغه های تابش بند در می آیند ، ( و همچنین مجموع دو لغاز جانبی ) در نظام پیمون کوچک دو گره و در نظام پیمون بزرگ چهار گره است .

درهای مشرف به میانسرا ، همگی یا پیمون کوچک یا پیمون بزرگ و به گاه نیاز به هر دو . بدین ترتیب پیمون علاوه بر سرآوری در تنظیم ابعاد و تناسبات پسندیده ، پیش ساختگی درها و رونها را نیز امکان پذیر نموده در امر و اجرت و ساخت تسهیلات شایان توجهی را فراهم می آورد .

از خرده پیمون در ساخت خانه های کوچکتر استفاده می شده و زیباترین خانه ها با خرده پیمون ساخته شده است و اندازه آن ۳/۹۳ سانتی متر بوده است .

با مراجعه به اندازه های فوق مشاهده می شود که این اندازه بر اساس مقیاس انسانی و اندازۀ انسانهای ایرانی بوده است . ارتفاع درها به اندازه یک مرد متوسط القامه بوده است . در پای در ، آستانه می گذاشتند ( ۳۶ سانتی متر یا یک چارک ) این کار دلایل مختلفی داشته است ، مثل احتیاط برای وارد شدن به اینکه سر آنها به بالا نخورد و رعایت احترام با خم شدن ، و همچنین مانعی برای ورود کفش و خاک داخل راهرو و چیزهای دیگری که در آنجا بوده است .

در طرح نقشۀ اتاقها ، حیاط و غیره از تناسب طلایی ایرانی کمک می گرفتند. تناسب طلایی ایرانی از مستطیلی در داخل یک شش ضلعی بدست می آید . شکل حیاط پنج دری ، سه دری و عناصر دیگر بر مبنای همین تناسب بوده است .

در اینجا در ابتدا اشاره ای به اندامهای خانه ها در سه پیمون بزرگ ، کوچک ، و خرده پیمون می شود و سپس طرحهای خانه ها را بصورت شماتیک ترسیم می کنیم .

 

سردر :

اغلب خانه ها بخصوص خانه ها ی مجلل دارای سردر یا درگاه بوده اند. معمولاً دیوارهای بیرونی کاه گلی بوده و فقط سردر مجلل ساخته می شده است . نسبت عرض به تورفتگی سردر معمولاً یک به دو بوده است . سکوهای کناری پاخوره نام داشتند و برای کسانی که با صاحب خانه کار داشته ولی لازم نبوده وارد خانه شوند ، و همینطور پاتوقی برای صاحبخانه یا پسر خانه نیز بوده است . تورفتگی کنه و پوشش آن را نیز کنه ( نیم گنبد ) می نامیدند. کنه پوش را معمولاً با کاربندی می پوشاندند . در پایین کاربندی که لنگه های بزرگ گچی تکیه می کند از لب بند ( تو یزه های کوچک ) استفاده می کرده اند . در اصلی درسر و در جاهایی نیز دروازه گفته می شده است . دربین هشتی  و اندرون خانه را میان در و در تمام تخته اتاقها را در و نوع مشبک آن را در و پنجره می گفتند.

اجزای در سر متشکل از چهار چوب و قابهای روی آن بوده است ( قاب ایرانی معمولاً متشکل از دو قاب مربع در بالا و پایین و یک قاب مستطیل در وسط بوده است ) . در صورت پهن بودن عرض در قاب وسطی به شکل مربع در می آمده است . تخته هایی را که در کنار هم قرار می گیرند بوسیله گلمیخ با تخته ای که در پشت آن قرار داشت به هم وصل می شدند. برجستگی عمودی وسط در که ازبیرون دیده می شود دماغه نام داشته است . دو عنصر فلزی حلقه برای زنان و کوبه برای مردان بر روی اغلب درها جای داشته ولی در بعضی جاها فقط یکی بوده است :

حلقه بر در نتوانم زدن از بیم رقیبان

ما با توایم و با تونه ایم نیست بوالعجب

                                                    در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم

                                                                                           (سعدی )

در اجزاء دیگری مثل با هو ، میان باهو ، سربند ، پارسا یا پاسال میان بند یا پاسال وسط و غیره ….. دارد .

هشتی :

بعد از سردر وارد هشت یا هشتی یا کرسی یا کریاس می شدند. هرچند که در بیشتر مواقع شکل آن هشت ضلعی است اما این به مفهوم هشت ( عدد ۸)نیست و هشتی هایی به شکل مربع و دیگر شکلها داریم . منظور از هشت چیزی است که از فضاهای داخلی خانه بیرون آمده و تنها جایی است که با بیرون خانه ارتباط دارد. این فضا و راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاطهای اندرونی و بیرونی مانع دید افراد غریبه به داخل حریم مقدس خانواده می شده است . ایجاد مکث ، تقسیم فضایی جهت انتظار ازعملکرد های جالب این عنصر می باشد .

هشت ضلعی هایی که در ایران بکار می رفته اند و در هشتی های خانه هم استفاده شده عبارتند از :

هشت گوش کامل

هشت و نیم هشت

نگینی

کشکولی

  داخل هشتی عناصر مختلفی مثل سکو ، چراغداران و برای رفتن به فروار ( اتاق بالای هشتی ) پله ای در نظر گرفته می شده است . پوشش های هشتی نیز بسیار متنوع و معمولاً با کاربندیهای بسیارزیبایی پوشیده شده است .

راهرو:

برای وارد شدن به فضاهای مختلف از جمله فضاهای مهمانی و اندرونی می بایست از راهرو های پرپیچ و خم عبور کنند. راهروهای پیچ در پیچ خانه را دالان می گفتند . راهرو و سرپوشیده بزرگ را نیز دالان می گویند. دو طرف سه دریها نیز راهرو قرار می گرفته است . اگر در دو طرف تالار ، راهرو کمی پهن تر باشند آنرا تخت گاه می گویند.

حیاط یا میانسرا :

در خانه های شهرهای مختلف مثل یزد ، شیراز ، اصفهان ، کرمان و غیره حیاط آنها بصورت باغی کوچک عمل می کرده است :

« میانسرا با تناسب طلایی ایرانی و جهت گیری دستوری خود، در تمام سال محیط بهداشتی مطبوعی فراهم و از گردش آفتاب و نور خورشید ، بهترین استفاده را برای یورت های گردا گرد خود کسب و تامین می کند ، در صورتی که جهت گیری یاد شده با مسیر باد غالب و سمت طوفانهای شن ، یا محل استقرار کوه بست به آبادی سازگار نبشد ، میانسرا به جنوب غربی متمایل می گردد.

جهت یابی میانسراها به قرار فوق ، حاصل ترسیم هندسی مستطیل های محاط در شش ضلعی منظم است .

در قسمت شمالی میانسرا ، یورت های آفتاب روی قابل استفاده در تمام فصول ( بویژه زمستان ) مستقر است . در جنوب که پر سایه است بخش تابستانی قرار می گیرد.

در شرق که چهره به آفتاب شدید غرب دارد ، یورت های کم اهمیت و انبار و غربال جایگزین می گردد. این فضاها بیشتر از سقف نور می گیرند و کمتر در ور وزن به میانسرا دارند . قسمت شرقی به سبب نامرغوب بودن ، در حدی که زاویه مطلوب جهت گیری میانسرا را مخل نباشد ، اختصاص به رفع تناسبی و ناگونیایی زمین نیز دارد.

لزوماً خاطر نشان می سازد که تقسیم بندی یاد شده با توجه به اولویت هاست و گرنه ابعاد و جهت میانسرا ، حوض و باغچه ، عوامل آفتابگیر و سایه گستر ، اندامهای تهویه گر ، گزینش و کاربرد مصالح مناسب و سایر تدابیر متخذه تمام یورتها را در چهار فصل قابل استفاده می کند . مگر قسمت شرق در تابستان » .

طرح باغچه ها و حوض ها نیز تنوع بسیار جالبی دارد . در باغچه انواع مرکبات ، مثل نارنج ، لیموترش ، لیمو شیرین ، نارنگی و بکرایی می کاشتند ، در جاهای خشک انار که در فصول مختلف سال بسیار زیبا است ، کاشته می شده است . گیاه خرزره جهت جلوگیری از تجمع پشه بکار می رفته است . انواع گلها مثل گل یاس ، ذنبق سفید ، نیلوفر ، درخت پیچ و بسیاری چیزهای دیگر نیز مورد استفاده بوده است . حوضهای داخل حیاط نیز متنوع هستند. این حوضها در شکلهای شش ضلعی ایرانی ، دوازده ضلعی ، مستطیل با تناسب طلایی بوده اند و در بعضی شهرها مثل شیراز حوضها را گرد می ساختند.

اتاق :

در خانه های ایرانی اتاقها به صورت سه دری ، پنج دری ، تالارو …. ساخته شده و هر کدام ویژگی خود را داشته اند . یکی از علائق ایرانیان در ساخت خانه ها ایجاد ارتباط بصری بین اتاق و فضای بیرون آن است ، گشادگی ، فراخی و دید آزاد داشتن جزء طبیبعت ایرانی است حتی در حال حاضر نیز همینطور است . در بیشتر جاها از اتاقهای سه دری استفاده می شده ولی در اصفهان به دلیل آب و هوای آن اتاق یک دری با دری بزرگ داشتند . در کنار در ، پا چنگ یا پنجره های مشبک می ساختند.

این اتاقها نیز براساس تناسب طلایی طراحی می شدند . اتاقهایی که از عرض نور می گرفتند. نصف تناسب طلایی داشته و در نهایت شکلی متناسب و زیبا بدست می آمده است .

نورگیری اتاقها بسته به نوع آن متفاوت بوده است . بعضی از اتاقها که مطلقاً آفتاب به آنجا نمی تابید و نور کم داشت روشندانی در بالای آن می گذاشتند. اندامهایی مثل تزر یا تچر یا تابستان خانه ، چون در میان دیگر اتاقها محدود بوده به این صورت نورگیری می شده است .

عنصر خیشخان برای محیطهای گرم بوده و هیچوقت بسته نمی شده است .

سه دری – اتاق سه دری اتاق خواب خانه بوده است . برای طراحی آن از نصف تناسب طلایی ( مستطیل داخل شش ضلعی ) کمک می گرفته اند ، ( مثل  ۴*۴۰/۳ متر یا ۲*۷/۱ متر ) . طبیعی است که با این عمق ، نور را خوب جذب می کرده است . نکته جالب توجه برای سه دریها و دیگر اتاقها این بوده که هیچوقت از فضای آزاد وارد نمی شدند ( در خانه های مناطق معتدل و یا در حجره های مدارس و کاروانسراها مستقیماً وارد فضا می شدند ) و در کنار هر کدام راهرویی در نظر گرفته می شده است . ابعاد اتاق طوری بود که مقیاس آن کاملاً انسانی باشد . اندازه آنرا طوری در نظر می گرفتند که بطور مثال در موقع خواب اگر افراد یک خانواده معمولی ، به اضافه اثاثیه و غیره را در کنار هم بگذاریم دقیقاً اندازه شود. در داخل این اتاق دقیقاً پرهیز از بیهودگی مشاهده می شو و هر چیزی در جای خود قرار گرفته است . در پشت اتاق پستویی همراه با دو لابی یا گنجه های عمیق دردار جای داشته است ، رختخواب وقتی پیچیده می شد مثل پشتی در می آمد و یا چهار بالش در کنار آن حکم مبل را پیدا می کرد ( بسته به اهمیت افراد تعداد بالشها کم و زیاد می شده است ) .

در طاقچه ها می بایست وسایل روزمره مثل آینه ، جانماز ، آفتابه لگن ، سرمه دان و چیزهای دیگر و در رف ها یا بالا طاقچه ها یا طاقچه بلند ، وسایل کمتر مورد نیاز قرار می گرفته است ( مثل ظرف شربت ، قاشق افشره خوری ، لگن فالوده خوری و غیره ) .

ارتفاع طاقچه پایینی که معمولاً شکل مستطیل داشته یک گز و ارتفاع طاقچه بلند دو گز (۱۳/۲) بوده است . ترکیبات نمای خارجی متشکل از سه دری ، دو آفتاب شکن یا تابش بند عمودی ، گلجام و خرک پوش بوده است .

پنج دری – به عنوان اتاق مهمانی بوده که در خانه های با نظام خرده پیمون عملکرد اتاق نشیمن را داشته است. در پنج دریهایی که از طرف طول نور می گرفته اند از تناسب کل طلایی بکار گرفته شده است . در دو طرف پنج دری نیز دو راهرو قرار داشته اند . در داخل این اتاق تورفتگی کمی بالاتر از سطح زمین بنام شاه نشین قرار داشته که در آن مهمانهای بزرگ یا بزرگ خانه می نشسته اند. در دو طرف پنج دری چراغدان قرار می گرفته است ، چراغداران چیزی شبیه بخاری بود ولی درد اخل دیوار قرار داشت ( هم ایجاد نور می کرده و هم بو را می گرفته است ) .

در بعضی خانه ها که توانایی مالی صاحب خانه کم بوده بالا خانه ای بنام فروار با عملکرد اتاق مهمان روی سردر کوچه می ساختند. راه آن از راه پله ای در گوشۀ هشتی بوده است . در قلعه ها نیز همین عنصر را داریم .

تالار- کربال یا تلوار یعنی ساختمان بزرگ و ریشه واژه تالار است . این فضا برای استفاده فصل گرما بوده و به هوای باز راه داشته است .در کنار تالار راهروهای بزرگی بنام تختگاه بوده که در انتهای آن راه پله ای برای زیر زمین و بالاخانه قرار می گرفته است . در طبقۀ بالای آن بالاخانه ( اتاق دنج و راحت ) جای داشته است . بالاخانه های دو طرف تالار را گوشوار نیز می گویند. در کل هر فضایی را که در وسط قرار گیرد میانوار و دو طرف آن را بروار می گویند. ساخت این فضاها به دلایل گوناگونی بوده است . با توجه به ارتفاع زیاد تالار و رانشی که از طرف طاقهای آن بوجود می آمد این فضاها کمک در رفع رانش می کردند. همچنین تناسب بین مادر و بچه ( فضای وسط و فضاهای کناری ) نیز حفظ شده است .

در خانه با پیمون بزرگ در پشت تالار تزر یا تچر یا طنبی با شکلی صلیبی و در کنار آن بادگیر قرار می گرفته است . سقف تالار مضاعف ( دو جداره ) بوده و در بعضی جاها از ارسی های بزرگ سه لنگه ای در تالار استفاده می شده است .

تهرانی – در شمال خانه ، اتاق زمستانی نشین یا تهرانی جای داشته است . این قسمت آفتاب گیر و بزرگترین اتاق زمستانی بوده است . تهرانی دو اتاق کوچک با ارسی داشته و در کنار آن نیز آشپزخانه قرار می گرفته است .

در قسمت زمستان نشین فضایی صلیبی شکل بنام شکم دریده نیز قرار می گرفته است . یکی از دلایل ساخت این فضا به شکلی صلیبی ، مسأله نیارشی بوده است . با توجه به اینکه طاق وسط رانش زیادی داشته ، در قسمتهای کناری آن دو طاق کژواره زده می شده تا این نیروی رانش را خنثی کند .

آشپزخانه – این فضا در محلی قرار می گرفته که به اتاق مهمان نزدیک باشد و نقشه آن بنا بر نقشه کلی خانه قابل تغییر بوده است . اصولاً در گذشته درتابستان غذای گرم نمی خوردند و بیشتر غذای خود را از بیرون تهیه می کردند.

بارۀ بند محلی مخصوص برای نگاهداری چهار پایانی مثل اسب و قاطر یا الاغ و چیزی بنام تخت روان بوده است .

 

انواع خانه ها :

همانطور که در ابتدا گفته شد سابقه معماری خانه قدیمی ترین مورد معماری بوده که از عنصر حجر شروع می شود و ساختمانهای دیگر فرع بر آن است . در ایران بنا بر شرایط آب و هوایی درنقاط مختلف ، خانه های متفاوتی را داریم .در شمال خانه های گالی پوش ، در غرب ایران خانه های ایوان  دار ، در مناطق گرمسیر خانه های ایوان دار و صفه دار و در نقاطی دیگر با توجه به ویژگیهای محلی ، ساخته شده اند.

در بعضی از مناطق روستایی ایران ، خانه های دارای یک صفه هستند . فضاهای این خانه ها شامل یک ایوان سرپوشیده و یک اتاق تنور دار می شود.

همین نوع ، بیشتر در غرب ایران ، بصورتی دیگر ساخته شده است . کل خانه ترکیبی از چند اتاق است : اتاق کشیده بنام طنبی یا هنجه که تنور نیز در آن قرار می گیرد، اتاق عروس و بهترین اتاق آن در وسط قرار گرفته و دارای تزیینات مختلفی است . این اتاق محل پذیرایی نیز بوده است و در تابستان در ایوان سرپوشیده جلوی آن می نشینند. کنور یا مخزن یا انبار ، اتاق دیگر آن بوده است . انواع وسایل مورد نیاز مثل چیلو یا سیلو برای ذخیره گندم ، خمره ، تاپو ، بستو و چیزهای دیگر را در آن جای می دادند.

فضاهای مشاهده شده بخشی از فضای یک خانه شهری چهار صفه را تشکیل می دهند.

صفه یا چفته به معنی خمیده یا طاقدار بوده و در خراسان فضای سرپوشیده را می گفتند. نمونه ای شبیه به آنرا در کاخ بیشابور در فضای مرکزی که به عنوان حیاط بوده است ، مشاهده می کنیم .

این خانه ها در تابستان خنک بوده ، و در زمستان نیز سرما و برف ساکنین آنرا اذیت نمی کرده است ، و در واقع فضای مرکزی عملکرد حیاط را داشته است . خانه های چهار صفه در نقاط مرکزی ایران بخصوص درزواره ، ساخته شده اند.

چهار صفه بصورت صلیبی در مرکز است و چهار گوشه آن اتاق ها قرار می گیرند . در یکی از نمونه های مشاهده شده از ورودی کوچه ، مستقیماً به درون خانه راه نداشته است . مهمانخانه از راهرو راه داشته و در انتهای راهرو آشپزخانه جای می گرفته است . اتاقها مردم وار و اندازۀ آنها در حدود ۳ گز ( ۲۰ / ۳ سانتی متر ) بوده است . در داخل اتاق نشیمن دولابه یا گنجه و بخاری و انواع طاقچه ها ، تعبیه شده بودند . درانتهای صفه و رو به حیاط و باغچه ، فخرمدین ( یا شبکه ای آجری ) عنصر جدا کننده بوده است . درد اخل حیاط باره بند یا طویله سرباز و مستراح جای داشتند.

درسی و شش کیلومتری شهر یزد ، در محلی بنام همت آباد ، قلعه ای قدیمی قرار داشت . خیابانهای آن دوازده متری بوده و دور تا دور آن خیابانی کمربندی می چرخید. در اینجا نیز خانه ای چهار صفه و زیبا ساخته شده بود . خانه دارای دو حیاط بود ، بعد از در اصلی ، کریاس و در دو طرف آن یک مغازه و هیزم خانه قرار داشتند . دور تا دور حیاط فضاهای مختلف قرار می گرفتند ، در پشت مغازه دو اتاق و آشپزخانه جای داشتند و سپس وارد چهار صفه می شدیم . بادگیری هوای مناسب را به داخل هدایت می کرد و در یکی از صفه ها اجاقی نیز تعبیه شده بود.

قدمت خانه های چهار صفه به قبل از اسلام می رسید . گسترش دیگر این نوع خانه بصورت کوشک ( مثل کوشکهای باغها ) بوده است . در باغ جهان نما نمونۀ خوبی از آنرا داریم ، کاملترین نمونه آن در هشت بهشت اصفهان مشاهده می شود.

با بزرگ شدن ابعد خانه چهار صفه و گسترش فضاهای آن قادر به پوشاندن فضای وسط نبودند و این فضا به حیاط تبدیل شده است . در طرح جدید در دو طرف حیاط صفه و دو طرف دیگر ، اتاقها قرار گرفته اند.

در تخت جمشید خانه ای تقریباً با همین نقشه را داریم که در دو طرف حیاط آن ایوانچه و در دو طرف دیگر اتاق قرار دارند. مشابه همین خانه ها در فاصله ای بسیار دور در شهر کاشان مشاهده شده است .

همانطور که گفته شد ، در خانه های متکاملتر ، ارسن خانه شامل اندرونی ، بیرونی ، باربند ، حیاط و باغچه ، انواع اتاقها ( سه دری و پنج دری ) تالار ، تهرانی ، راهروها و فضاهای دیگر می شده است . این عناصر در سه نظام پیمونی بزرگ ، پیمون کوچک و خرده پیمون طراحی شده اند.

در خانه با پیمون بزرگ ترکیب فضاها به این صورت است :

از هشتی در خانه دو راهرو و یکی به فضای اندرونی و یکی به بیرونی راه داشته ، در فضای بیرونی سفره خانه ، اتاق مهمان و حیاط و در اندرونی دور تا دور حیاط ، اتاقهای سه دری ، تهرانی ، تالار و تزر ، حمام ، و آشپزخانه قرار می گرفته اند.

شکل حیاط درخانه با پیمون بزرگ از تناسب طلایی بدست می آمده است . ابعاد خانه در پیمون بزرگ ، ۴۸*۴۸ متر بوده است . بررسی روابط متقابل بین فضاهای مختلف این نوع خانه ها خیلی جالب است . بطور مثال آشپزخانه در مکانی قرار داشته که هم به اتاق مهمان و هم به اتاقهای داخلی نزدیک باشد . ابعاد در و پنجره در پیمون بزرگ یک گز تا دو گز و دو گره بوده است . از نمونه های زیبای آن می توان از خانه نواب رضوی در یزد نام برد.

خانه با پیمون کوچک خانه ای ارزان و راحت بوده است . حیاط آنرا نیز با تناسب طلایی می گرفتند . ابعاد آن ۳۲*۳۲ متر بوده و نمونۀ موجود آن خیلی فراوان است . ترکیب آن نیز چیزی شبیه به خانه با پیمون بزرگ بوده که در وسط آن دو سه دری و یک پنج دری قرار می گرفتند . اتاق مهمان در بیرونی خانه می باشد . ابعاد در و پنجره در پیمون کوچک ۱۴ الی ۱۶ گره است .

در نظام خرده پیمون خانه کوچک و درویشانه بوده و دو تا سه اتاق داشته است و در عین حال دارای اندرونی و بیرونی نیزبوده است . بنظر من این خانه ها زیباتر از خانه های با پیمون بزرگ هستند . در آنها حداکثر استفاده از سانت به سانت زمین شده است . در اینجا سه دریها به پنج دری تبدیل شده و دارای تالار و تهرانی نیز می باشد و راهروها در کنار تالار قرار نمی گرفتند. در بیرونی خانه نیز اتاق و تالار قرار داشتند . ورودی بیرونی و اندرونی آن جدا بوده است . در خرده پیمون عرض درها ۹۲ سانتی متر بوده است .

در پایان نام چند خانه قدیمی بجای مانده آورده می شود : در شهر یزد، خانه کبیر ، خانه حسینی در محله فهادان ( کوچه یوزداران ) ، خانه طاقچه بلندها ( از قرن هشتم ) و مدرسه ضیاییه از قرن هفتم و هشتم که تقریباً یک خانه است .

از خانه های زمان صفویه در جلفای اصفهان ، خانه داوید است که آمیختگی با خانه های ارمنی دارد.

در نایین خانه ای بنام خانه پیرنیا، که باقیمانده دوازده خانه به هم چسبیده و اصل آن از اواخر قرن هشتم یا اوایل قرن نهم است . و تعداد زیادی خانۀ دیگر بجای مانده در شهرهای کاشان ، شیراز ، کرمان ….. .


آسیابهای قدیمی

آسیابهای آبـی روستای طبس :

حتماً همگی شما تا به حال بارها آسیابهای آبی موجود در روستای طبس را دیده اید و شاید هم شما مانند من در دوران کودکی برای گرفتن کبوتر چاهی به درون چاه آنها سرک کشیده اید ، البته الان چیز زیادی از آنها باقی نمانده است و به خرابه ای بیشتر شبیه اند تا آسیابهای آبی قدیمی که مردم آرد نان خود را از آنها تهیه می کردند.

این آسیابها به دلیل نیاز مبرم به آب برای حرکت در مناطق پرآب و دهانه های آبشارها درست می شدند.

از آسیابهای مهم آبی طبس می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:

اسیاب آبی واقع در زیردست استخر آسیا

آسیابهای آبی واقع در منطقه نَیگ باغ ملا (۲عدد)

آسیاب های قدیمی روستا، مشتمل بر۶ آسیاب قدیمی است که در گذشته مورد استفاده مردم بوده است آسیاب های قدیمی نشانه‌های فرهنگی و از آثار تاریخی روستای دشتک است.

آسیاب خرابه (خارابا دییرمان) یکی از جای‌های دیدنی و توریستی استان آذربایجان شرقی است که در شهرستان جلفا و در چندکیلومتری مرز ایران با جمهوری آذربایجان واقع شده‌است. آسیاب خرابه، آسیابی آبی است که سال‌ها پیش مورد استفادهٔ مردم منطقه بوده‌است؛ ولی اکنون به‌دلیل تخریب قسمت‌های عمدهٔ آن کاربردی ندارد و به‌همین دلیل به «آسیاب خرابه» شهرت یافته‌است. ارتفاع آسیاب ۱۰ متر و مساحت محوطهٔ پایینی آن ۲۰۰ متر مربع می‌باشد. در آسیاب خرابه آبشارهای کوچک و بزرگ بسیاری پدید آمده‌اند که از بالای آسیاب به‌سمت پایین سرازیر می‌شوند. آب این آبشارها از چشمه‌های متعدد موجود در بالای آسیاب که از کوه کیامکی سرچشمه می‌گیرند، تأمین می‌گردد.

آسیاب آبی ریگاره

 آسیاب آبی ریگاره در محمدیه شهر نائین به عنوان یکی از شاهکارهای معماری و هنری شهرستان نائین محسوب می گردد .

اداره میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری شهرستان نائین و با همکاری کارشناسان و مردم محله محمدیه نائین کشف و از دل خاک نمایان گردید.

این آسیاب با تکنیک و روش کند و با وسعت بسیار زیاد به طول حداقل ۹۰ متر و عمق ۲۵ متر در دل خاک حفر شده و ایجاد گردیده .سنگهای بزرگ این آسیاب با طرز عجیبی بوسیله آب قنات بسیار قدیمی کیخسرو در عمق ۱۸ متری در زیر زمین به طرف تنوره آسیاب هدایت و با فشار زیاد برروی چرخ های آسیاب فروریخته و آن را به حرکت در می آورده است .

ورودی اصلی آسیاب در عمق سه متری ایجاد و در زیر زمین پس از عبور از دالانی بزرگ به طول ۶۰ مترو با شیب بسیار تند به مرکز اصلی و محل اصلی آسیاب می رسیم .

این دالان باارتفاع متغیر ۲ مترتا ۴ متر و با شیب بسیار تندو به صورت عجیبی حفر شده است

 در محوطه اصلی آسیاب در عمق ۲۵ متری به فضاهای متعدد از جمله اتاقها و محل اسطبل و محل قرارگرفتن سنگهای آسیاب و تنوره برخورد می نمائیم .دراین قسمت سکوهائی جهت قراردادن کیسه های گندم و آرد تعبیه شده و بوسیله احشام از جمله اسب و الاغ و حتی شتر بارها و گندمها حمل می شده است

 براساس گفته های اجدادی محل ، این آسیاب در زمان کیخسرو و بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت ساخته شده است چنانکه چندین ضرب المثل بسیار قدیمی به این آسیاب منسوب می باشد.

 مطمئنا” برای ایجاد و احداث این آسیاب علم و تجربه بسیار زیاد و صبر و تحمل ،ایمان و پشتکار فراوانی نیاز بوده ،چنانکه مطالعات متعددی درخصوص ،فاصله ورودی و قنات ، شیب زمین ، انتخاب محل ، استحکام خاک ، قدرت آب درآن زمان انجام شده و باطراحی دقیق کاملا” علمی این آسیاب احداث و ایجاد گردیده است .


آب انبار:

آب انبار (امبار ) در سراسر راههای ایران و در شهرهای این سرزمین به تعداد بسیار دیده می شود و بعضی از آنها که در شهرهای خشک و کم آب ساخته شده خود اثری بسیار زیبا و از لحاظ معماری شایان توجه است .

اصولاً در ایران پیدا کردن آب بخصوص آب خنک همیشه مسأله بوده است . از معماری عناصر دیگری مثل چاه آب سرد اطلاعاتی در دست نداریم ، فقط این موضوع روشن است که چاه را در زمستان پر از برف کرده و در تابستان از آن استفاده می کرده اند.

سابقه ساخت آب انبار در ایران بسیار طولانی بوده و هنوز آب انبارهایی از قرن ششم و هفتم هجری بجای مانده است.

در بعضی از نقاط ایران مثل جنوب کشور کلاً می بایست از داشتن آب خنک صرف نظر کرد . در آن نواحی از برکه استفاده می کنند.

آب انبار از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است : نخست تنوره یا خزینه که برای مسایل ایستایی ( جلوگیری از فشارهایی که آب بر بدنه می آورد) در داخل زمین قرار می گیرد ؛ دوم راهی برای وارد شدن به آب انبار در قسمتی که شیر داشته است (پاشیر) ؛ سوم بادگیر یا خیشخان .

برای آب انداختن انبارها ، معمولاً آب را از کوهستان و از راههای دور می آوردند و آنرا توسط حوضچه های شنی تصفیه کرده و به مخزن هدایت می کردند.

همچنین خیلی دقت داشتند که خزانه پاک باشد . مخزن ، زیرآبی جهت تخلیه لنجها داشته است و انجام آن کار خیلی مشکلی بوده و معمولاً از چند نفر پهلوان کمک می گرفتند. آنها برای تمیز کردن و وارد شدن به مخزن لباس کرکی می پوشیدند و لنجها را با طناب و چرخ چاه از یکی از روزنهای تعبیه شده تخلیه می کردند.

برای این که آب داخل مخزن نگندد چند بار آهک و نمک داخل آن می ریختند. بدین ترتیب روی آن لایه ای بسته شده و اگر پرده روی آن پاره می شد آب می گندید و غیر قابل استفاده می شد.

البته در همه جا شکل آب انبار به این صورت نیست ، مثلاً در تایباد و جام در شرق خراسان آب انبارها به صورت دیگری ساخته شده اند ، اولاً راهرو و راه پله خارجی ندارند و آب ر ا در مخزنی پله پله ریخته و از کنار آن ، از روی پله ها آب بر می داشتند. بطور قطع این تجربه برای محل مناسب بوده است .

خزانه بعضی از آب انبارها بسیار بزرگ است مثل آب انبار حاج آقا علی در کرمان که زیر کاروانسرای آن تماماً خالی است و خزانه آب انبار قرار دارد.

در آب انبار وزیر یا میرزا مقیم در دروازه اصفهان به کاشان از دوره صفویه نیز خزانه آن زیر تمام مسجد را گرفته است . همچنین چهار بادگیر بزرگ دارد و آب آن در تابستان بسیار خنک است .

قسمت راهرو آب انبارها معمولاً شبیه به هم هستند و تغییرات آن زیاد نیست ، مثلاً در جهرم آب انباری بوده که چند پاگرد داشته و در پاگردها شربت خوری ، بستنی فروشی و قهوه خانه جای داشتند.

آب انبار خواجه یزد دو راه ، یکی به میدان خان و یک راه به بازار داشته است . آب انبار زرتشتی ها نیز دو راه داشته که یکی برای خود آنها و دیگری هم برای مسلمانان بوده است .

یکی دیگر از عناصر در آب انبارها بادگیر است تعداد آن از یک تا شش بادگیر در تغییر بوده است . در بعضی جاها آب انبار بادگیر نداشته و بجای آن خیشخان دارد . نمونه ای از آن در شهر زواره و در نزدیکی مسجد پامنار دیده می شود در بعضی نقاط با بهره گیری از بادگیر ، آب داخل مخزن بقدری خنک می شود که تحمل سردی آن برای دندان مشکل است .

نیارش آب انبار یکی دیگر از مسائل مهم آب انبارها می باشد . برای ایجاد فشار یکنواخت بر بدنۀ آب انبار ، معمولاً شکل تنوره یا منبع آب بصورت استوانه ای ساخته شده است . برای مقاوم نمودن کف آب انبار و جلوگیری ازتغییر شکل در کف آن لایه ای از سرب می ریختند . سربهای کف حمام علی مردان خان در میدان گنجعلی خان کرمان را آقا – محمد خان قاجار بیرون آورده با آن گلوله ساخت.

در ساخت آب انبار دو نوع آجر بکار می رفته و از ملاتهای شفته و ساروج استفاده می کردند که در مجموع چیز محکمی را می ساخته است . آجر خام و پخته و این ملات برای قسمت پشت بدنه بوده و برای بدنه آب انبار آجر خاصی به رنگ لیمویی بنام آجر آب انباری داشته اند که فقط مخصوص آب انبار بوده است .

علاوه بر انتخاب شکل دایره برای منبع آب انبار ، نوع مربع و مستطیل آنرا نیز داریم . آب انبار گنجعلی خان کرمان چهار ستون دارد. مخزن آب انبار سید اسماعیل تهران فضایی خیلی بزرگ یا چهل ستونی است .

علاوه بر آب انبارهای درون شهری آب انبارهای برون شهری نیز ساخته شده اند. این آب انبارها در لنگرگاهها یا منزلگاهها قرار داشته و ساختمان آن شامل مخزنی گود و پله پله بوده که روی آن پوشیده شده و آب آن از آب باران تهیه می شده است . نمونه های مختلف آن در ناحیه خراسان ساخته شده اند . در عین الکویر ورامین آب را از راه دور به وسط بیابان می آوردند. بین سیاه کوه و کرکس کوه نزدیک حسن آباد کهریزک در کنار جاده قدیم یا دیر گچین ( گچ ) آب انباری بوده که از راه دور آب را به آنجا هدایت کرده اند ، البته آب آنجا کمی شور بوده است .

آنچه آب انبار در دل بیابانهای گرم و داغ انجام می داده از عجایب دنیا است . در نزدیکی مراوند کاشان در محلی بنام قزاق که گرمترین جای کاشان است ، در هوایی بسیار گرم آب انبار یک باد گیره آن آب بسیار خنکی دارد. که همانطور که قبلاٌ گفته شد تحمل سردی آن برای دندان مشکل است .

آب انبارهای معروف عبارتند از:

آب انبار خواجه و ریگ در یزد قبل از صفویه ؛

از صفویه به بعد دو آب انبار سردار قزوین ؛ در کاشان ، آب انبار رنگ رزها ، میرزرا مقیم و بسیاری آب انبارهای دیگر .

جهت جستجو سریع موضوع مقاله ، پرسشنامه ، پاورپوینت و گزارش کارآموزی می توانید از قسمت بالا سمت راست جستجو پیشرفته اقدام نمایید.

همچنین جهت سفارش تایپ ، تبدیل فایل پی دی اف (Pdf) به ورد (Word) ، ساخت پاورپوینت ، ویرایش پایان نامه و مقاله با ما در تماس باشید.

مطالب پیشنهادی:
  • مقاله جایگاه خانواده در اسلام
  • برچسب ها : , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    براي قرار دادن بنر خود در اين مکان کليک کنيد
    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید
    

    جستجو پیشرفته مقالات و پروژه

    سبد خرید

    • سبد خریدتان خالی است.

    دسته ها

    آخرین بروز رسانی

      یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط دیجیتال ایران digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایbankmaghale.irمحفوظ می باشد.