مقاله نابرابری اجتماعی مربوطه به صورت فایل ورد word و قابل ویرایش می باشد و دارای ۲۳ صفحه است . بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود مقاله نابرابری اجتماعی نمایش داده می شود، علاوه بر آن لینک مقاله مربوطه به ایمیل شما نیز ارسال می گردد
مفاهیم اساسی تحقیق ۴
نابرابری اجتماعی ۴
روسوو نابرابری اجتماعی ۵
مارکس و نابرابری اجتماعی ۶
نظریه نخبه گرایانه و نابرابری ۷
نظریه نابرابر گرهاردلنسگی ۷
نابرابری اجتماعی، و ابستگی و توسعه ۱۴
نظریه توسعه نابرابری ایوانز و استفنز ۱۶
شاخصهای تحقیق ۱۷
مهاجرت (تحرک جمعیت) ۲۰
مهاجرت، نابرابری و جرم ۲۱
وضعیتی است که در چارچوب آن، انسانها دسترسی نابرابری به منابع ارزشمند، خدمات و موقعیتهای برتر جامعه دارند. چنین نابرابری هنگامی روی میدهد که افراد و گروهها، یکدیگر را درجهبندی و سپس ارزیابی کنند. از همه مهمتر این که نابرابری اجتماعی: در رابطه با موقعیتهای متافوت در ساختار اجتماعی بودجود میآید. مکانیسم اساسی نابرابری اجتماعی، تفکیک اجتماعی[۲] است. تفکیک اجتماعی، از دیدهگاه نقشها وموقعیتها و موفقیتها، برخی از افراد را در وضعیتی قرار میدهد که دسترسی بیشتی به کالاها و خدامات باارزش جامعه داشته باشند.
مفهوم اساسی دیگر مرتبط با نابرابری اجتماعی، قشربندی اجتماعی[۳] میباشد . این واژه نشانگر آن است که انسانها، درگونهای از موقعیتهای اجتماعی قرار می گیرند که از بالا به پائین لایه بندی میشوند و از همین روقشر بندی اجتماعی به معنی نابرابری اجتماعی «نهادی شده[۴]» میباشد . (لهساییزاده، ۱۳۷۷، ۵ –۷)
اسملسیر (۱۹۸۸) نابرابری اجتماعی را چنین تعریف نموده است: وجود تفاوتهای دایمی و منظم در قدرت خرید کالاها، خدامات و امتیازات میان گروههای معینی ازمردم شاخص آن نابرابری در دادن پاداش به کار است. بحث نابرابری اجتماعی به شدت با قضاوتهای ارزشی در آمیخته است. تعریف و توصیف مفهوم برابری و کم وکیف آن، بستگی به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و باورها و زیربنای فکری ارائه کننده تعریف دارد.
لغت نامه انگلیسی اکسفورد، تعاریف زیر را از واژه برابری ارائه نموده است.
۱- وضعیتی که فرد در آن از شأن و حیثیت، مرتبه و یا امتیازاتی برابر با دیگران برخوردار است.
۲- شرایطی که در آن برابری از لحاظ قدرت، توانایی، موفقیت یا ؟ برای همه وجود دارد.
۳- شرایطی که در آن تعادل، توازن، عدل و انصاف و تناسب وجود داشته باشد.
در عرصه علوم اجتماعی، نابرابری در دومعنا بکار میرود: نخست به معنای نابرابری در ثروتهای مادی و دوم دارا نبودن موقعیتیشان با سایر افراد از لحاظ بوخورد و رفتاری که با فرد میشود و به نظر میرسد معنای جامعه شناختی نابرابری در واقع به معنای برخورد و رفتار غیریکسان، یعنی حالت دوم است. (مال، ۱۳۷۷: ۱۰۲ –۱۰۴)
ژان ژاک روسو از اولین کسانی است که در عصر تحولات عظیم صنعتی و فکری در اروپا به موضوع نابرابری پرداخته و دورشدن انسانها از طبیعت و شکلگیری جامعهمدنی را از عوامل مؤثر در از بین رفتن ویژگیهای فطری و پسندیده انسانها (برابری خواهی) میداند. روسو معتقد است مبنا و اساس برابری میان انسانها خواست یا اراده عمومی [۵]است که مانع از آن می شود، حاکمان از قدرت اعطایی مردم برای ایجاد نابرابری سوء استفاده کنند. روسو مینویسد: باید دیابیم نه فقط میزان و حد قدرت و ثروت برای هرکس باید معین باشد، بلکه به گونهای عمل شود که هیچ شهروندی آن قدر ثروتمند نباشد که بتواند دیگران را بخرد و هیچ شهروندی آن قدر فقیر نباشد که مجبور به فروختن خود شود.
برابری به طور کلی، از دیدگاه مارکیسم از آمارهای اساسی هرنظام اجتماعی عادلانه محسوب میشود. به اعتقاد وانکلس محو طبقات بهرهکش و ساختمان مناسبات سوسیالیستی بسیاری ازنشانهها و مسائل ناشی از نابرابری اجتماعی را حل میکند. از نظر مارکس انتقال مالکیت ابزار توید از فرد به جامعه موجب میشود که اکثریت مردم، صرفنظر ازمنشأ خانوادگی، پایگاه اجتماعی و اعتقادات دینی و غیره در موقعیت برابر قرار گیرند. سوسیالیسم، نابرابری برمبنای جنس و نژاد را از میان می برد و با پشتیبانی دولت حقوق اجتماعی برابر را بدان همه افراد تأمین میکند.
به عقیده مارکس گرایان نیز، نابرابر در ثروت تنها در نظام کمونیسم برطرف خواهد شد: زیرا در این نظام، تفاوتهای اساسی اجتماعی در مشاغل و کارها از بین خواهد رفت و در نهایت اصل هرکس به اندازه نیازش اعمال خواهدشد. به عقیده آنان تنها با فراهم شدن شرایط مادی و معنوی کمونیسم است که امان حذف کامل نابرابرهای اجتماعی فراهم میشود که شرط آن بالا رفتن بازدهی تولید و رشد فکری و فرهنگی یک یکایک افراد است.
یعنی از مهمترین وعمدهترین نظریاتی که در زمینه توجیهنابرابری اجتماعی – اقتصادی و سیاسی مطرح گردیده است نظریه نخبهگرایانه پارتو[۷]، موسکا[۸] میخلز[۹] می باشد. در این نظریه جامعه به دو طبقه بالا دست (تخبگان حکمرانان) و فرو است (فروانبران – تودهها) تقسیم میشود. اما این طبقه بالا دست دارای ثبات و پایداری نبوده و دائم در تغییر است. از نظر نخبهگرایان عامل اصلی تفکیکی اجتماعی، حاکمیت (سیاست) است و نه پایگاه اقتصادی و طبقات به معنای اقتصادی و تاریخی آن وجود ندارند.
لنسگی (۱۹۶۶) پیش فرضهای خود را در زمینه نابرابری اجتماعی اینگونه توصیف نموده است:
۱- انسانها موجوداتی اجتماعیاند ۲- هرگاه انسانها مجبور به انتخاب شوند، منافع خود گروه مورد علاقهخود را برمنافع سایرین تریج میدهند.
۳- انسان همولو طالب کالا و خدمات بیش از میزانی است که در اختیارش قرار دارد.
۴- درهر جمعه انسان مبارزهای برای پاداشها وجود دارد.
لنشی سه نوع منافع و اهداف فردی را بقا و تندرستی، ایجاد وسایل راحتی و محبت معرفی مینماید و اهداف ابزاری پول، ادارات و آموزش و نظایر آن را که در دستیای به سایر اهداف مورد استفاده قرار میگیرد، بر میشمارد. وی عقیده دارد،
[۱] – social inequality
۲- social Differentiation
۳- social stratification
[۴]- INstitutionalized
۱- General will
[۶] – Elitism
[۷] – Pareto’V
۳- Mosca ,G
۴- Michels , Robert
تمام مقالات و پایان نامه و پروژه ها به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد.
جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر